شکرگزاری بزرگترین رمز موفقیت من است
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۲۵۱۷۱
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، سی و هفتمین برنامه هنر و پژوهش با موضوع «فلسفه، هنر زیبا زیستن» جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰ در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این برنامه شیوا بیرانوند به گفتوگو با ایران درودی نقاش، نویسنده، کارگردان، منتقد هنری و استاد دانشگاه پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران درودی به بیان دیدگاهها و تجربیات خود در زندگی پرداخت و گفت: من یکی از خوشبختترین افراد هستم زیرا ارزش زندگی را میدانم. میدانم که از این زندگی میتوان یک اثر هنری ماندگار درست کرد. اثر هنری در نقاشی یا هنرهای دیگر یک چیز است و ساختن یک اثر هنری از زندگی یک چیز دیگر است. من خوشبختانه خیلی زود پی بردم که برای زیبا زیستن انسان باید فقط عاشق باشد و همه چیزهای دنیا را از ورای نگاه عاشقانه نگاه کند. من ساعتها با خداوند نیایش میکنم و برای هر آنچه داده است سپاسگزاری میکنم. مهم نیست که بیمار هستم و ۲۳ دفعه جراحی کردهام، اما در نهایت توانستم در برابر این مشکلات مقاومت کنم.
وی ادامه داد: انسان باید برای خود احترام قائل باشد و خود را دوست داشته باشد. من خیلی زیبا زندگی میکنم و حتی از چیزهای بد هم تشکر میکنم و لذت میبرم، زیرا میگویم همه چیز میتوانست بدتر از این هم باشد. خوشبخت بودن این است که انسان خودش را درست بشناسد و به آن چیزی که دارد و به ضعفهایش آگاه باشد. انسان نباید خودش را با دیگران مقایسه کند زیرا عوارض مقایسه کردن بسیار زیاد است و بدترین آن این است که باعث حسادت میشود.
این هنرمند بیان کرد: من چیزهای کوچک و حقیر را نمیبینم و آنها را انکار میکنم. زیبایی برای من الزام است و باید چیزی که به آن نگاه میکنم زیبا باشد و در میان زیباییها آن چیزی که دوست دارم را انتخاب میکنم. در زندگی همیشه ریسکهای بزرگی کردم و به خودم گفتم از عهده زندگی برمیآیم. همیشه به خودم اعتبار دادم و بنابراین توانستم موفق شوم. مهم خواستن است و توانستن بعداً میآید. انسان ابتدا باید بخواهد و قابلیتهایش بعد از آن بروز میکند. وقتی نقاشی میکنم و از کارهای خودم خوشم میآید دست خودم را میبوسم و خداوند را شکر میکنم. این شکرگزاری بزرگترین رمز موفقیت من است و با تمام وجودم برای هر آنجا که خداوند به من داده است چه بد و چه خوب متشکر هستم.
درودی نقاش گفت: خودم را به عنوان یک انسان باهوش قبول دارم و روی تواناییها و اراده خودم خیلی حساب باز کردم. برای این چیزی که هستم زحمت زیادی کشیدم. هر کاری که میخواهم را در زندگی انجام میدهم و هیچکس نمیتواند مرا وادار کند که کاری را انجام بدهم یا ندهم. همه اینها باعث شده که در آرامش باشم و برای همین زندگی را خوب میبینم و سپاسگزار هستم. راز موفقیت من این است که پدربزرگم یکی از ثروتمندترین مردان ایران بود و زمانی که من ۱۴ ساله بودم او ورشکست شد و خودکشی کرد. این مسئله نگاه من به مسائل مالی را مشخص کرد و فهمیدم که ثروت اقتدار و توانایی میآورد اما بدبختی زیادی هم میآورد. آدمها از ابزاری به نام ثروت برای خود یک جهنم میسازند. وقتی شما نگاه خود را به ثروت متعادل کنید، زندگی خود را به تعادل میرسانید.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: من احترام زیادی برای حرفه خود قائل هستم. هیچوقت کار خود را به گالریها نمیبرم که آن را بفروشم بلکه هر کسی که کارم را بخواهد به سراغم میآید و آن را میخرد. وقتی انسان برای حرفه خود حرمت قائل باشد دیگران نیز به کار او احترام میگذارند. اگر بخواهم نمایشگاهی از آثارم برگزار کنم باید به بهترین شکل و کیفیت باشد. دلم میخواهد احترامی که برای هنر و هنرمند دارم را در نمایشگاهم ابراز کنم. در مملکت ما شاید صد سال طول خواهد کشید که مردم با هنر نقاشی آشنا شوند و از آن بهره ببرند. اصل مهم در نقاشی فضا است اما نقاشی ایرانی به دلیل سنت مینیاتور، فضا ندارد و نقاشان ایران بیشتر تصویرساز هستند.
این هنرمند در پایان اظهار کرد: من ۶۰ سال در فرانسه زندگی کردم اما یکی از افتخارات زندگیام این است که در ایران به دنیا آمدم. اگر در فرانسه به دنیا آمده بودم قطعاً این آدم نمیشدم. من در زمان حیات خود به آرزوهایم رسیدم. آرزوی من داشتن محبوبیت بود و حالا این محبوبیتی که میبینم استثنایی است. آرزوی دیگرم تأثیرگذاری بر نسل جوان بود و این برای من یک هدیه الهی است که میبینم در مملکت خود تأثیر دارم. کد خبر 5249506
منبع: مهر
کلیدواژه: ایران درودی نقاشی خانه هنرمندان ایران تئاتر ایران فیلم کوتاه فیلم سینمایی سینمای مستند جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران فیلم دینامیت رادیو برنامه تلویزیونی حضور هنر ایران در جهان حوزه هنری شبکه مستند سیما تئاتر شهر شبکه دو سیما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۲۵۱۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چه شد که مغز و هیکل انسان امروزی انقدر کوچک شد؟!
راز بقا: چند میلیارد سال پیش ما انسانها موجودات دیگرگونهای بودیم. با گذشت زمان، بر اثر تکامل، ما به به طرز شگفتانگیز و پیچیدهای به انسانِ امروزی تبدیل شدیم. جالب آن که با رشد هرچه بیشتر انسانها، آنها آنقدر به دور خود چرخیدند تا کوچک و کوچکتر شدند.
۴. ما اکنون کوتاهتر از ۲۰۰۰۰ سال پیش هستیمبه گزارش راز بقا، مردم امروزِ جهان نسبت به یک یا دو قرن پیش بسیار بلندتر هستند، که ممکن است واضحترین مثالی باشد که ما از تکامل جلوی چشممان داریم. در واقع، این اصلاً تکامل نیست. تکامل بسیار کندتر از اینها عمل میکند. افزایش قد افراد در مقایسه با وضعیت آنها در دو قرن گذشته، با جنگهای بسیار، کاملاً به بهبود تغذیه مربوط میشود.
پس باید دیدگاه خود را به چندین هزار سال پیش گسترش دهیم؛ جایی که زمانِ بیشتری برای تکامل شگفتانگیز انسان وجود دارد. برای اینکار، بیایید به بررسی اسکلتهای انسانهای پارینه سنگی بپردازیم. برای کاهش تعداد متغیرهای موجود، ما به یک مکان نسبتاً محدود، فقط اروپا، پایبند هستیم.
با نگاهی به اسکلتهای بسیار قدیمی که به قبل از یک رویداد اقلیمی عظیم که یخچالهای طبیعی را در ۲۰۰۰۰ سال پیش جابهجا کرد، مربوط است، نمونه اسکلتهای نر را میبینیم که به طور متوسط ۱۷۹ سانتیمتر ارتفاع دارند. این اندازه قد، بسیار بلندتر از مردم یک قرن پیش است و بیشتر از میانگین قد مردان در بسیاری از کشورهای اروپایی امروزی است. درواقع میانگین قد در دوره نوسنگیِ پسین، هشت اینچ کمتر شده است.
بیشتر بخوانید انسان چگونه دُم خود را از دست داد؟
مسئله ممکن است دوباره به تغذیه انسان برگردد. در مورد رژیم پالئو شنیده اید؟ در عصر پارینه سنگی، مردم از گوشت و سبزیجات استفاده میکردند. پس از آن، ما کشاورزی را اختراع کردیم و به کربوهیدرات روی آوردیم و این همه چیز را تغییر داد.
با این حال، ممکن است کمتر از همیشه مربوط به نوع غذایی باشد که مردم میخورند و بیشتر به میزان غذایی که میتوانستهاند به آن دسترسی پیدا کنند، مربوط شود.
برای چندین هزار سال، پس از دورهای که این اسکلتها نشان میدهند، مردم نمیتوانستند غذای کافی پیدا کنند. این تمام دلیلی بود که ما انسانها کشاورزی را اختراع کردیم.
۳. انسان امروز کوچکتر از انسانهای دیگر استاکنون میدانید که چگونه انسانها ممکن است در طول نسلها کوتاهتر شوند، بدون هیچ تغییر ژنتیکی. همچنین این امکان وجود دارد که انسانها واقعاً تکامل یافته و کوچک شوند و گونهای کاملاً جدید را تشکیل دهند.
بد نیست انسانِ هومو فلورسینسیس (Homo floresiensis) را ببینید، که اولین نمونه آن «هابیت» نام داشت:
هومو فلورسینسیس همزمان با انسانها زندگی میکردند، اما قد آنها کمتر از ۱ متر و ۲۰ سانتیمتر بود. این احتمال وجود دارد که آنها از نسل هومو ارکتوس، گونهای بلندتر باشند. نمونههایی از فلورسینسیسها در جزیره فلورس اندونزی پیدا شدند که به نظر میرسید فرآیند کوتولهگی جزیرهای (Insular dwarfism) را طی کرده بودند.
کوتولهگی جزیرهای فرآیند و وضعیت حیوانات بزرگ است که در پی تکامل اندازه بدنشان کاهش پیدا میکند. این تغییر وقتی اتفاق میافند که جمعیت آنها به یک محیط کوچک، در درجه اول جزایر، بعد مکانهایی مانند غار یا دره، محدود میشود.
بیشتر بخوانید ارتباط عجیب دایناسورها با عمر کوتاه انسان! دانشمندان راز از بین رفتن موهای بدن انسان را کشف کردند
برای مثال ماموتهای که در کرت پیدا شدند به ماموتهای کوتولهای تبدیل شده بودند که بلندتر از کمر انسان امروز نیستند. همچنین دایناسورها نیز تمایل به کوچک شدن داشتند. این ممکن است به این دلیل باشد که در این شرایط، حیوانات از کوچکتر بودن بیشتر از قدرت بیشتر سود میبرند.
انسان امروزی نیز در فرآیند تکامل همین روند را طی کرده است. به مروز زمان به دلیل شرایط و محیط زندگی کوچکتر شده است.
زایمان سخت است. مشکل اینجاست که سر نوزاد در مقایسه با کانال لگن بسیار بزرگ است. شاید سوال این باشد که چرا لگن و کانالهای لگنی زنان به گونهای تکامل نیافته اند که به راحتی، سرهای بزرگ نوزاد را در خود جای دهند؟! خصوصا اینکه تعداد بسیار زیادی زن و نوزاد در هنگام زایمان جان خود را از دست دادند. فشار تکامل بسیار زیاد بوده است.
پاسخ سرراست این است: تکامل جادو نیست! این معمولاً توضیح درستی است که در پس هر نقص فرضی در چگونگی تکامل گونهها وجود دارد. همچنین ممکن است بر اساس سرعت تکامل مغزهای بزرگ، زمان کافی برای تکامل صحیح لگن نداشتهایم.
به گزارش زیسان، دانشمندانی که هرگز به پاسخهای آسان رضایت نمیدهند، دلایل احتمالی دیگری را پیشنهاد کرده اند. شاید کانالهای بزرگتر لگن، مضرات تکاملی را به همراه داشته باشد که بر مزایای زایمان آسانتر برتری دارد.
به نظر میرسد که در سالهای اخیر فشار تکاملی روی باسن وجود داشته است. مادران بیشتری نسبت به قبل به سزارین نیاز دارند (به غیر از تعداد بسیار بیشتری از بیمارانی که صرفاً به انتخاب خود سزارین میکنند).
درنتیجه برخی از دانشمندان ادعا میکنند که این اثباتی بر تکامل در عمل است. بر اساس این منطق، سزارینها یک واکنش زنجیرهای ایجاد میکنند. هنگامی که سزارین رایج شد، زنانی که در غیر این صورت در هنگام زایمان جان خود را از دست داده بودند، زنده ماندند و ژنهای آنها در داشتنِ باسن کوچک نیز زنده ماند و تکثیر شد.
بیشتر بخوانید اجداد بشر از چه زمانی شروع به دفن مردگان خود کردند؟ آیا انسانهای اولیه عاشق میشدند؟ آنها چگونه همسر خود را انتخاب میکردند؟
۱. روزی روزگاری مغز ما بسیار بزرگتر بودمغزهای بزرگ برای انسانهای باهوشتر ساخته شده اند، گویی این بدیهیترین چیز در جهان است. با این حال، تکامل مغز یک موضوع ساده برای رشد در طول چندین نسل نیست. چراکه انسانها ۲۰۰۰۰ سال پیش مغز بزرگتری نسبت به الان داشتند. به طور متوسط مغز انسان به اندازه یک توپ تنیس، در حد فاصل آن زمان و اکنون کوچک شده است.
مغزهای بزرگتر همیشه مغزهای باهوشتر نیستند. به عنوان مثال، وقتی گفتیم که مغزها به اندازه یک توپ تنیس کوچک شده اند، در واقع منظور ما مغز مردان است، زیرا مغز زنان کوچکتر است و به مقدار کمتر (اما متناسب) کوچکتر شده است. با این وجود علم توانسته تعیین کند که زنان به اندازه مردان باهوش هستند.
درنتیجه ما اکنون باهوشتر از انسانهای باستانی هستیم. بنابراین، شاید مغزها تنها به این دلیل کوچکتر شدند که کارآمدتر شوند.
به گزارش راز بقا، ما فقط اندازه مغزهای باستانی را میدانیم، نه ساختار یا پیچیدگی آنها را. این احتمال وجود دارد که مغزها از قدرت کمتری برخوردار شدهاند، زیرا جامعه مغز ما را مکیده است. برخی از دانشمندان علوم شناختی به این نتیجه رسیده اند که زمانی که انسان پیوندهای اجتماعی ایجاد کرد، مغزش به سرعت کوچک شده و عملکرد خود را از دست داد.
بعد از اینکه به یکدیگر تکیه کردیم، شناخت فردی اهمیت کمتری پیدا کرد، بنابراین شاید فشار تکاملی در این رابطه کمتر به نفع هوش عمل کرد.
tags # انسان اولیه ، علم سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟