نگاهی به زندگی سردار احمد متوسلیان در سالروز ربوده شدنش
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۴۱۶۰۲
احمد متوسلیان پس از شروع غائله کردستان در اسفند ۵۷ به همراه ۶۶ تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوکان شد و به دلیل ابتکار عمل هوشیارانه و فرماندهی قاطع خود توانست تمامی اشرار مسلح را متواری و منطقه را از لوث وجود ضدانقلابیون که در رأس آنها دمکراتها قرار داشتند، پاکسازی کند.
به گزارش قدس آنلاین، او پس از تثبیت مواضع نیروهای انقلاب در بوکان، به شهرهای سقز و بانه رفت.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احمد متوسلیان در سال ۱۳۳۲ در جنوب تهران به دنیا آمد. دوره ابتدایی تحصیلی را در دبستان اسلامی «مصطفوی» تمام کرد. ضمن تحصیل، در بازار به پدرش کمک میکرد. احمد از همان سالهای نوجوانی، شوق و رغبت خاصی به شرکت در کلاسهای مذهبی و قرآن از خود نشان میداد. در آن کلاسها با مظالم و جنایتهای رژیم شاه آشنا شد و از همان نوجوانی، وارد میدان مبارزه با عوامل رژیم ستمشاهی شد. او پس از پایان دوره ابتدایی، در هنرستان صنعتی شبانه به تحصیل ادامه داد و در سال ۱۳۵۱ مدرک دیپلم را دریافت کرد.
فعالیتهای مبارزاتی
احمد که انسانی وارسته، مؤمن و تربیت یافته بود همواره با رژیم شاه در حال مبارزه بود. حتی وقتی به سربازی اعزام میشود، در ارتش به روشنگری سربازان و افشاگری مفاسد میپردازد.
چند نکته درباره حاج احمد متوسلیان و همراهانش
درخواست ایران از گوترش و نهادهای بین المللی برای پیگیری پرونده۴ دیپلمات ربوده شد ایران در لبنان
پس از پایان خدمت سربازی، از سوی یک شرکت خصوصی برای انجام مأموریتی به «خرمآباد» میرود، اما روز بروز در مبارزاتش علیه شاه جدیتر عمل میکند تا اینکه از سوی ساواک تحت تعقیب قرار میگیرد و در سال ۱۳۵۴، کمیته مشترک به اصطلاح «ضد خرابکاری ساواک» او را دستگیر و مورد شکنجه قرار میدهد. مدت پنج ماه در زندان «فلک الافلاک» خرمآباد در سلول انفرادی به سر میبرد. این زندانها و شکنجهها، از احمد فردی مجرب و خودساخته بار میآورد و او را در راهی که انتخاب کرده بود، راسختر و پرصلابتتر میکند.
احمد پس از فلکالافلاک حدود ۹ ماه در بند عمومی زندانی میشود. با اوج گرفتن موج انقلاب اسلامی از زندان آزاد میشود، اما آرام نمیگیرد و نقش رابط و هماهنگ کننده تظاهرات و راهپیماییها را در جنوب تهران به عهده میگیرد. بارها در مبارزه با رژیم ستمشاهی، تا پای شهادت پیش میرود و در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه ۲۱ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ از خود درخشش و توانمندی خاصی بروز میدهد.
مبارزه با ضدانقلاب در کردستان
پس از شروع غائله کردستان در اسفندماه سال ۱۳۵۷ به همراه ۶۶ تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوکان شد و به دلیل ابتکار عمل هوشیارانه و فرماندهی قاطع خود توانست تمامی اشرار مسلح را متواری و منطقه را از لوث وجود ضدانقلابیون که در رأس آنها دمکراتها قرار داشتند، پاکسازی کند. او پس از تثبیت مواضع نیروهای انقلاب در بوکان، به شهرهای سقز و بانه رفت. در ابتدای ورود به شهر بانه، به تلافی کمین ناجوانمردانهای که ضدانقلابیون به نیروهای ستون ارتش زده بودند، طی یک عملیات دقیق «ضدکمین» خسارات سنگینی به آنان وارد آورد که در این نبرد ۴۰۰ اسیر و ۲۰۰ کشته از ضدانقلاب برجای ماند.
آزادی سنندج
پس از آن به همراه گروهی از رزمندگان از جمله معاون خود (شهید محمد توسلی) برای آزادسازی سنندج راهی این شهر شد. ستون تحت فرماندهی او از سمت راست شهر، حلقه محاصره ضدانقلاب را درهم شکست و به همراه سرداران رشیدی، چون محمد بروجردی و اصغر وصالی سنندج را آزاد کرد و کمر تجزیهطلبان را شکست.
آزادسازی شهر مریوان
اوایل خرداد ۱۳۵۹ مأموریت آزادسازی شهر مریوان که در تصرف گروهکهای محارب بود به وی محول شد. تسلط ضدانقلاب در مریوان به گونهای بود که از پادگان این شهر میتوانستند افرادی را که در سطح شهر تردد میکردند شمارش کنند. به همین دلیل به محض نشستن هلیکوپتر در محوطه باند فرود، حاج احمد و همراهانش زیر آتش همه جانبه دشمن قرار میگیرند.
حاجاحمد پس از ورود به شهر و سازماندهی نیروها، با یورشی سهمگین و برق آسا، شهر مریوان و مناطق اطراف آن را از لوث وجود گروهکها پاک کرد. از همان زمان بود که مسئولیت فرماندهی سپاه مریوان به عهده او گذاشته شد و بلافاصله به اتفاق شهدایی، چون حاج عباس کریمی، سیدمحمدرضا دستواره، رضا چراغی، حسین قجهای، حسن زمانی، محسن نورانی و علیرضا ناهیری به پاکسازی مواضع مزدوران استکبار اعم از کومله، دمکرات و رزکاری پرداخت.
ترس و وحشتی که از او بر دل سیاه ضدانقلابیون نشسته بود به حدی بود که به قول یکی از همرزمانش، هر وقت به ضدانقلابیون خبر میرسید که حاج احمد قصد حمله به آنها را دارد قوای ضدانقلاب فرار را بر قرار ترجیح میدادند.
دفاع مقدس
حاج احمد در سال ۱۳۶۰ پس از بازگشت از مراسم حج، مأموریت یافت تا رزم بیامان خود را در جبهههای جنوب ادامه دهد. او از طرف فرمانده کل سپاه مأمور شد با به کارگیری برادران سپاه مریوان و پاوه تیپ محمد رسول الله (ص) - که بعدها به لشکر تبدیل شد- را تشکیل دهد و فرماندهی تیپ مذکور را نیز خود به عهده گیرد. پس از مدتی زمینه اجرای عملیات بیتالمقدس در دستور کار یگانهای رزمی قرار گرفت. حاج احمد علاوه بر مسئولیت خطیر فرماندهی تیپ، در تمامی مأموریتهای شناسایی شرکت داشت و با نفوذ به قلب مواضع دشمن از نزدیک راهکارهای مناسب عملیات را شناسایی میکرد.
در شب دهم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۱ عملیات بیتالمقدس آغاز شد. نقطه آغاز عملیات، منطقه دارخوین به سمت جاده اهواز- خرمشهربود. با عبور نیروها که از رود متلاطم کارون به سمت دژ «مارد» جهتدهی شده بود و با وجود حجم سنگین آتش کور و بیوقفه یگانهای توپخانه ارتش بعث عراق، رزمندگان اسلام توانستند نیروهای دشمن را در این محورها زمینگیر کنند و تمامی تانکهای آنها را از بین برده و یا مجبور به عقبنشینی کنند.
یکی از فرماندهان عملیاتی جنگ در مورد نقش حساس او در عملیات بیتالمقدس میگوید: «اگر فرماندهی قاطع و عمل به موقع در بعد از ظهر روز اول عملیات بیتالمقدس روی جاده اهواز-خرمشهر توسط حاج احمد نبود عملیات به مشکلات زیادی برخورد میکرد. او در همان جا اسلحه کلاشینکف خود را به دست گرفت و تا مرز شهادت ایستادگی کرد و رزمندگان نیز با تاسی به او مقاومت بسیاری از خود نشان دادند که در نهایت جاده اهواز- خرمشهر حفظ شد. او به رغم جراحت و زخمی که از ناحیه پا داشت حاضر به ترک میدان نبرد نشد و باصلابت و اقتدار تمام از دژهای مستحکم و میادین متعدد مین، نیروهایش را عبور داد و در نهایت ساعت ۱۱ صبح روز سوم خردادماه سال ۱۳۶۱ رزم آوران تیپ ۲۷ حضرت رسول (ص) با جلوداری سردار حاجاحمد متوسلیان در کنار سایر یگانهای سپاه به خاک مطهر خرمشهر قدم نهادند.
وی در عصر همان روز طی سخنان کوتاهی خطاب به دریادلان بسیجی در برابر مسجد جامع خرمشهر چنین گفت: «همه عزیزان ما که تا امروز در خونشان غوطهور شده و به شهادت رسیدهاند برای حفظ اسلام عزیز بوده است. هرچند داغ فراقشان جگر ما را سوزاند، اما خدا را شکر که بالاخره توانستیم امروز با آزادی خرمشهر قلب اماممان را شاد کنیم.»
در پی آزادسازی خرمشهر، حاج احمد در معیت سایر سرداران فاتح خرمشهر به محضر فرمانده کل قوا حضرت امام خمینی (قدس سره) این سرداران دلاور به ویژه حاج احمد را به گرمی مورد تفقد خاص خویش قرار دادند.
ویژگیهای اخلاقی
آگاهی و شناخت بالای متوسلیان در مسائل سیاسی - اجتماعی از جمله خصوصیات بارز این سردار بود. در تدبیرو تصمیمگیریهایش دقت نظر داشت. ضمن قاطعیت در کار، بر دلها فرماندهی میکرد و همواره در بطن مشکلات حضور داشت. به همین دلیل، در سختترین شرایط کسی او را تنها نمیگذاشت. به رغم برخورد قاطعانه در امر فرماندهی، در کارهای جمعی مانند ساختن سنگر، نظافت محیط، شستن ظروف و… با پرسنل تحت امر را همراهی میکرد. علاقه به مطالعه و بحث پیرامون اخبار و رویدادها، از خصوصیات دیگر او بود. در مواقع مقتضی در جمع صمیمی همرزمانش پیرامون مسائل اعتقادی بحث میکرد.
حاجاحمد نسبت به شهدا و خانوادههایشان احترام خاصی قائل بود و در هر فرصتی به گلزار شهدا میرفت و برای رسیدگی به معضلات و حوائج خانوادههای این عزیزان تلاش میکرد.
او در غم فراق همرزمانش میسوخت. نقل میکنند: «هنگامی که بر مزار شهید جهان آرا حاضر میشد، آن چنان از خود بیخود میشد که با ساعتها بیوقفه اشک میریخت و با روح بلند او نجوا میکرد.»
حضور در لبنان
حاج احمد پس از آزادسازی خرمشهر و تثبیت مواضع رزمندگان اسلام در آن جا، اواخر خرداد ۱۳۶۱، طی مأموریتی همراه یک هیأت عالی رتبه سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران به سوریه و لبنان سفر میکند تا راههای کمک به مردم مظلوم و بیدفاع لبنان را از نزدیک بررسی کند.
احمد متوسلیان، کاظم اخوان، سیدمحسن موسوی، تقی رستگارمقدم
فراقی که ادامه دارد
در چهاردهم تیر سال ۱۳۶۱، اتومبیل هیأت نمایندگی دیپلماتیک کشورمان حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی، مزدوران حزب فالانژ اتومبیل را متوقف و چهار سرنشین خودرو مزبور به رغم مصونیت دیپلماتیک - توسط آدم ربایان دست نشانده رژیم تروریستی تلآویو گروگان گرفته شده و پس از شکنجه و بازجویی، به نظامیان اسرائیلی تحویل داده شدند که از سرنوشت آنان تاکنون اطلاعی در دست نیست. در حالی که همرزمان آن مهاجر الیالله، مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبری از او و همرزمانش برسد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: احمد متوسلیان حاج احمد متوسلیان عملیات بیت المقدس احمد متوسلیان ورود به شهر حاج احمد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۴۱۶۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گورهای جمعی بیمارستان ناصر در غزه/ احتمال ربوده شدن اعضای بدن شهدای فلسطینی توسط اسرائیل + عکس های وحشتناک
به گزارش جماران؛ به نقل از ایسنا، فیلمها و عکسهای مستند شده در مجتمع پزشکی ناصر در خان یونس، در جنوب نوار غزه، منجر به بروز شبهاتی در خصوص سرقت اعضای بدن برخی از قربانیان شده است.
پس از عقبنشینی نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی از شهر خان یونس، دست کم ۳۹۲ جسد از سه گور جمعی کشف شده در مجتمع پزشکی ناصر پیدا شد.
طبق گزارش خبرگزاری فلسطینی «وفا»، از میان اجساد، ۱۶۵ تن به دلیل تغییراتی که اشغالگران در علائم ویژه برای شناسایی ایجاد کرده بودند، مجهول الهویه بوده و قابل شناسایی نبودند.
به نوشته ایسنا، فیلمها و عکسهای مستند برخی از اجساد قربانیان گورهای جمعی را نشان میدهند که روی آنها آثار شکنجه و بسته شدن دستهایشان با بندهای پلاستیکی وجود داشت.
نیروهای امدادرسانی میگویند: آنها اجسادی را با دستان بسته، شکم باز شده و بخیه زده پیدا کردند که با روشهای معمول بخیه زدن زخمها در نوار غزه مغایرت دارد و این موضوع شبهههایی را در مورد سرقت برخی از اعضای بدن انسان ایجاد میکند.
این نیروها افزودند: جسد یک شهروند با لباس اتاق عمل نیز مشاهده شده که این موضوع تردیدهایی را در مورد زنده به گور کردن وی ایجاد میکند.
این منابع در همین راستا خاطرنشان کرد: «جسد دختری که دست و پاهایش قطع شده بود مشاهده شده درحالیکه لباس اتاق عمل به تن داشت که این موضوع تردیدهایی را در مورد زنده به گور شدن وی ایجاد میکند.»
این نیروها مشاهده کردند که دست تعدادی از شهدا با بند پلاستیکی بسته شده و لباس سفیدی به تن داشتند که اشغالگران از آنها به عنوان لباس اسیران موجود در بیمارستان ناصر استفاده میکردند و آثار شلیک گلوله در ناحیه سر آنها دیده میشد این مسائل شبهههایی را در مورد انجام تیرباران و نابودی میدانی آنها ایجاد می کند.
آنها همچنین اجساد زیادی را مشاهده کردند که کفنهایشان عوض شده و در کفنهای سیاه و آبی جدید قرار داده شدهاند که شامل کیسههای نایلونی پلاستیکی بودند که با رنگهای مورد استفاده در غزه فرق داشتند. آنچه شبهات را بیشتر میکند این است که هدف اشغالگران از انجام این کار، افزایش دمای اجساد به منظور تسریع روند تجزیه و پنهان کردن شواهد جنایاتشان بود.
همچنین در این میان تدفین تا عمق بیش از سه متر، علاوه بر انباشته شدن اجساد روی هم مشاهده شد.
نیروهای دفاع مدنی همچنین گفتند تمام شواهد قبلی حاکی از آن است که اشغالگران مرتکب جنایات علیه بشریت شده و در محوطه مجتمع پزشکی ناصر به عنوان بخشی از جنگ نسل کشی که از هفتم اکتبر علیه مردم نوار غزه به راه انداختهاند تیربارانهای میدانی انجام دادهاند.
از سوی دیگر، آمریکا روز چهارشنبه پس از کشف گورهای جمعی در نوار غزه، از اشغالگران اسرائیلی توضیح خواست.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور جو بایدن، گفت: «ما میخواهیم این موضوع به طور کامل و شفاف بررسی شود.»
کشف اجساد باعث شد تا سازمان ملل خواستار تحقیقات مستقل شود و اتحادیه اروپا نیز از این درخواست حمایت کرد.
سرگرد نداو شوشانی، سخنگوی ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی نیز مدعی شد که قبرستان مجموعه ناصر «چند ماه پیش توسط ساکنان غزه حفر شده است».
ارتش اشغالگر اذعان کرد که «اجساد دفن شده توسط فلسطینیها» به دست سربازان در جستجوی اسیران مورد بازرسی قرار گرفتهاند، اما مستقیماً به اتهام دست داشتن نیروهای اسرائیلی در این قتلها اشاره نکرد.