علم الهدی: از مجلس به خاطر کندن ریشه برجام تشکر می کنم
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۴۰۱۳۰
به گزارش صدای ایران، علمالهدی در خطبههای این هفته آیین عبادی سیاسی جمعه مشهد که در صحن پیامبر اعظم(ص) حرم مطهر رضوی برگزار شد، با یادآوری داستان کشتار ایرانیان کنار خانه خدا توسط عربستان، گفت: این ایام فصل حج و فرضیه الهی و اجتماعی است که میان امت اسلام به عنوان یک محور اصلی محسوب میشود اما به دلیل بی کفایتی تولیت حرمین، مردم از حج محروم شدند که ریشه آن مستکبران هستند و کسانی مزدور استکبار شدند که عرضه مدیریت حج در این اوضاع را ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نوشته انتخاب، امام جمعه مشهد با بیان اینکه زندگی ما آمیخته با جنایات غرب و آمریکا و مستکبران است، یادآور شد: در این روزها سه خاطره، چهره کثیف غرب را برای ما معلوم کرد، خاطره اول کشتار رضاخان مزدور در مسجد گوهرشاد، خاطره دوم سالروز توافق برجام که ریشه تمام سختیها و فشارهای اجتماعی و خاطره سوم حمله عربستان سعودی به عزیزان ایران در پی برائت از مشرکین است.
وی افزود: اینها عملیاتهایی است که چهره آمریکا و غرب را در برابر اسلام به ما نشان میدهد، مسأله برجام هم همین است، روی صحبتم با عزیزان مسؤول کشور نیست، اینها خدمت کردند نه خیانت، آنها تصور کردند اگر مسأله هستهای حل شود ما دیگر مشکلی نداریم، فکر کردند اگر تحریمها برداشته شود و از انرژی هستهای صرف نظر کنیم مشکلات برطرف میشود، مشکل آمریکا نظام اسلامی است نه هستهای.
علم الهدی با بیان اینکه اینها تحریمها را برنمیدارند، ادامه داد: مقام معظم رهبری فرمودند نرمش قهرمانانه انجام دهید، اما هشت سال درس عبرت گرفتیم و دشمنان سرمایه های کشور ما را تضعیف کردند و نه تنها تحریمها را لغو نکردند بلکه برجام هزار و ۴۰۰ تحریم اضافه کردند، برخورد دشمن در برجام و مسخره کردن ملت ایران مانند آدمکشی در مسجد گوهرشاد و کنار کعبه است.
اشتباه مسؤولان در برجام چه بود؟
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: دو اشتباه توسط مسؤولان صورت گرفت، اول اینکه مسیر خود را پیش گرفتند و گوش به حرف رهبری نکردند و ارزش پول ما به این صورت درآمد و اقتصاد و وضعیت مردم خاک شد و حالا میخواهند برجام را به عنوان ارزش اعلام کنند!، این برجام ما را بدبخت کرد! دشمن را بزک میکنید؟ مردم ما بیدار هستند و این در بیست و هشتم خرداد معلوم شد و مردم از این حرفها تبعیت نمیکنند.
وی تصریح کرد: به عنوان تشکر از خادمان ملت، از مجلس شورای اسلامی تشکر میکنیم که شر برجام را کندند و امید است پای این قانون بایستند و مسؤولان آینده کشور پای موعظههای پیامبر گونه رهبری باشند؛ پس از این مسؤولان اگر بخواهند برجام را ادامه دهند باید گوش به حرف مقام عظمای ولایت و مجلس شورای اسلامی باشند.
علم الهدی با بیان اینکه آنچه که صورت گرفت خیانت مسؤولان نبود بلکه خیانت دشمن بود، ادامه داد: آنها ناجوانمردانه از برجام بیرون آمدند، نباید به مسؤولان سوءظن داشته باشیم، مسؤولان عزیز با اینکه اشتباهاتی داشتند اما خدمت کردند، دشمن را در سیاست بشناسید و چشم به فرمایشات رهبر بدوزید.
احسان به پدر و مادر یک حکم الهی غیر قابل تغییر است
امام جمعه مشهد در ادامه مباحث هفتههای گذشته، به تشریح برخی مبانی تقوای عملی پرداخت و اظهار کرد: کلام ما در خطبه اول درباره مصادیق تقوای عملی در ارتباط بود و مدت چند هفتهای درباره تقوای عملی در ارتباطات خانوادگی بحث کردیم و از این به بعد کلام و سخن ما درباره تقوای عملی در ارتباطات اجتماعی است.
امام جمعه مشهد گفت: انسان در جامعه زندگی میکند، جریان زندگی انسان آمیخته با زندگی دیگران است و هیچ فردی را پیدا نمیکنید که در جریان زندگی و سرنوشتش با دیگران دخالت و ارتباط نداشته باشد.
وی با بیان اینکه سرنوشت انسانها به هم مرتبط است چون یک بخش زندگانی انسان زندگانی فردی است و بخش دوم زندگی انسان، زندگانی جمعی است و بشر نمیتواند سرنوشت خود را جوری تدوین کند که با سرنوشت دیگران مربوط نباشد.
علم الهدی تصریح کرد: ارتباطات اجتماعی بخش عمده زندگی انسان را تشکیل می دهد و اکثر بیتقواییها و بی بندوباریها و معاصی پروردگار عمدتاً در ارتباطات اجتماعی صورت میگیرد.
امام جمعه مشهد افزود: اگر بنا شد ارتباط با دیگری بخواهد منافع و رفاه انسان را در زندگی بر هم بزند انسان مقاومت میکند و اصطکاک بین منافع و رفاه زندگی بین افراد پیش می آید.
وی با بیان اینکه صدر ارتباطات اجتماعی، ارتباط با پدرو مادر است، عنوان کرد: اینکه انسان حدود دیگران را رعایت نکند و تنها به فکر خود باشد و به دنبال کسب قدرت و منفعت برای شخص خودش باشد با تقوا سازگار نیست.
علم الهدی با بیان اینکه احسان به پدر و مادر در قرآن هم ردیف توحید پروردگار و یک حکم الهی غیر قابل تغییر است، در تشریح معنای احسان گفت: احسان سوای حق و حقوق است، احسان به پدر و مادر که در قرآن به آن تاکید شده یعنی احسان و نیکوکاری در حدی که پدر و مادر را فوق العاده و غیرمنتظره خوشحال کند.
خطیب نماز جمعه مشهد عنوان کرد: قرآن در سوره اسرا در خصوص تقوای عملی در ارتباط با والدین میفرماید «به پدر و مادر خود نیکی کنید» احسان این نیست که پدر و مادر را دوست داشته باشید، احسان زمانی است که به جز حقوق و گرایشات عاطفی برابر پدر و مادر، کاری کنید که برخلاف توقع آنها خیری به آنها برسانید و آنها خشنود شوند، نیکی به پدر و مادر از احکامی است که هیچ زمانی قابل تغییر نیست و از گردن انسان ساقط نمیشود.
وی در ادامه آیه تفسیر کرد: احسان به پدر و مادر از دو جهت برابر عبادت توحیدی خداوند قرار گرفته است، اول اینکه عقل میگوید انسان باید به مبدأ پیدایش خود وابسته باشد و پدر و مادر ابزار پیدایش هستند و هیچگاه نباید آنها را فراموش کنیم، چه در کودکی و چه در زمانی که رشادت جسمی و اقتصادی پیدا کنید، تو انسانی بودی که اگر نیم ساعت شیر مادرت دیر به تو رسیده بود تلف میشدی.
علم الهدی جهت دوم را پذیرش اعمال در گرو وابستگی به خدا دانست و تکمیل کرد: اگر به پدر و مادر خود نیکی نکنید و دل آنها را بشکنید تمام اعمال خوبتان بر باد میرود، پیامبر اکرم(ص) میفرماید«با پدر و مادر هم میتوان به بهشت رفت و هم جهنم».
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: علم الهدی برجام احسان به پدر و مادر ارتباطات اجتماعی علم الهدی جمعه مشهد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۴۰۱۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گربۀ محله مهم است
عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنجشنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیواننوازی.
نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر میرسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتونخوابهای شهر است"، اما به گربهای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعههای گوشت مرغ شد!"
از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد میزند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمیبرد و سوزنش گیر کرده است روی گربههای بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشدهاند و مردم را در حال غذا دادن به آنها نمیبیند.
حیوانستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسانها را هم میگیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر میرسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!
سستی استدلالها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربهها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان میتوان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.
یکم. کسانی که به گربهها و سایر حیوانات شهر غذا میدهند یا آنها را در صورت بیماری و آسیبدیدگی به بیمارستان میبرند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمیتواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!
خوشبختانه غذا دادن به گربههای گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمیخورند، هنوز جرمانگاری نشده. تعداد حامیان گربهها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.
بنابراین این افراد هم میتوانند مثل حامیان گربهها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بیعمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربهها شوند، دردی از آدمهای گرسنه دوا نمیشود.
در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربهها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.
آدمهای بیعمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربههای شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بیخانمان و کارتنخواب و ... باب شود، عدهای آدم بیعمل به همین کار هم ایراد میگیرند. مثلا میگویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کردهاند که کارشان به بیخانمانی و کارتنخوابی کشیده، عادت میدهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیبجو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا میکند.
دوم. آقای مالمیر نوشته است:
«تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بیرویۀ گربهها و سگهای خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابانکشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است میتواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها میتواند صحنههای دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصلهای سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»
واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدودهای که امروز شهر تهران محسوب میشود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگها و گربهها در واقع داشتند در طبیعت زندگی میکردند ولی ما به تدریج "طبیعت آنها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.
پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربهای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانهاش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهرهمند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.
از نظر میلیونها مالمیری که در این کشور زندگی میکنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربهها و سگها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدمها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".
اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقیتر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربهها و سگها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهرهمند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.
عقیم کردن گربهها و ساختن پناهگاههای متعدد برای آنها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی میکنند که ساختۀ ما آدمها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدمها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کردهایم که نمیتوانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.
از نشانههای این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها میتواند صحنههای دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصلهای سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»
ی عنی تصادف گربهها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمیتواند فراتر از "منافع انسانها" به "مصائب زندگی گربهها" بنگرد و بیاندیشد.
او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل میکند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفتخواهی گربهها را در روزهای کمشماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسانگرایانهاش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل میدهد.
در محیطی که گربهها زندگی میکنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازهوارد، گرفتن قمروی زیستی از گربههای نگونبخت است. برای دستۀ سگها یا گرگها، حق حیات گربهها اهمیتی ندارد.
البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آنها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل میکنند. ولی انسان موجودی است که میتواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمیداد (یا انجام میداد).
اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی میکرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعتاند. شکلگیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.
خلاصه اینکه، ما انسانها نباید در برابر سگها و گربهها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژهای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.
اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیتزدایی از انسان است.
دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدنتر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسانها بر حیوانات تحمیل کردهایم میکاهد.
جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبتکشیده، نوشته است:
«وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا میشد.»
سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسانها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.
نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوانستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمیآرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربهها را دوست میداشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگها و گربهها