دادمان: ادبیات پیشرفت ما نوپاست و هنوز به مرحله پختگی نرسیده است
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۸۲۴۹۷
به گزارش خبرنگار مهر، نشست جمعبندی داوری آثار حوزه ادبیات داستانی نخستین جایزه کتاب روایت پیشرفت عصر شنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۰ با حضور داوران این بخش مصطفی وثوق کیا، سردبیر اخبار فرهنگی خبرگزاری مهر، محمد مهدی دادمان، رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی، مجید آسودگان، فیلمنامه نویس، فاطمه سلیمانی، نویسنده حوزه ادبیات داستانی، حامد با مروت نژاد، تهیه کننده سینما و محمد نمازی دبیر علمی جایزه برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نشست نقاظ ضعف و قوت کتابهای، اپلای، پرتاب، زایو و شکار هیولا به عنوان آثار راه یافته به مرحله نهایی حوزه ادبیات داستانی بررسی و آثار برتر انتخاب شد.
محمد نمازی، دبیر علمی جایزه، در ابتدای نشست، گفت: از ابتدای شکل گیری انجمن روایت پیشرفت، که با دغدغه راهبری این حوزه مغفول و با اهمیت، به صورت خودجوش توسط اعضای انجمن شکل گرفت، دغدغهای داشتیم که پیشرفت را امری منحصر به حوزه علم، فناوری و تکنولوژی ندانیم و با همین رویکرد هم بود که موضوعات چهارگانه فرهنگی، علم و فناوری، حکمرانی و دفاعی امنیتی را تعریف کردیم که شکل روایت کتابهای این چهارحوزه، راوی داستانی است نه به معنی داستان تخیل آمیز بلکه داستان یک تجربه موفق محقق شده هستند، در کنار این چهار حوزه یک قالب مجزای با آن چهار حوزه تعریف شد که کتابهای داستانی مبتنی بر تخیل را شامل میشود که الزاماً تجربه رخ داده واقعی نیستند، که البته تعداد کتابهای این حوزه هم کم بود.
مصطفی وثوق کیا، سردبیر اخبار فرهنگی خبرگزاری مهر نیز در این نشست گفت: این اتفاق که از چندی قبل شروع شده اتفاق مبارکی است، هرچند در فضایی هستیم که به خاطر مشکلات جامعه حرف زدن از روایت پیشرفت شاید ناملموس باشد برای جامعه و هزینه زا، اما این اتفاق حتی اگر چراغ خاموش هم بود باید رخ میداد و تشکر میکنم از زحمات انجمن روایت پیشرفت، به هر حال اولین دوره این جایزه هست و انشالله در دورههای بعدی کار پر قدرتتر جلو خواهد آمد.
وی افزود: در حوزه ادبیات داستانی از لحاظ محتوایی دچار فقر هستیم. دست به قلم شدن در این حوزه یک دغدغه شخصی میخواهد که این دوستان داشتهاند و زحمات آنها خداقوت دارد. ولی به نظر دغدغه اولیه کفایت نمیکند برای تولید یک اثر مطلوب. وقتی کتابهای مستند نگاری را میخوانیم، ویژگیهای این حیطه را بررسی میکنیم. در حوزه رمان اما نویسنده شاید صرفاً ایده اولیه را از دل واقعیت گرفته و بر اساس آن خلاقیت خود را در امر نوشتن به خرج داده و خیال پردازی و داستان پردازی کرده است. همه اینها در مجموع تبدیل به داستانی میشود، به طور مثال وقتی کتاب خط مقدم را میخواندم، کاملاً برای من ملموس بود که شهید طهرانی مقدم چه کارهایی کرده است. اما در کتابی دیگر که در قالب رمان صنعت موشکی را روایت میکرد، چون جذابیت قصه پردازی را نداشت، حتی هیجانی هم به مخاطب تزریق نمیکرد. گویی صرفاً نویسنده این کتابها به دنبال این بودند که با بیل محتوا داخل متن کتاب بریزند. از مجموع چهار کتابی که خواندم سه کتاب مشخصاً وجههای فانتزی و خیل پردازی قوی داشتند، اما از نظر نگارش و شخصیت پردازی به شدت ضعیف بودند.
وثوق کیا در ادامه درباره ضرورت دقت در ابعاد حوزه روایت پیشرفت گفت: قرار نیست حتماً در کتابهای پیشرفت شاخ غول شکسته شود. همه زنجیرهها که از ابتدا پیچیده نبودهاند، اتفاقاً اگر به تجربیات کوچک توجه نکنیم، پروسه پیشرفت مختل خواهد شد و این اشتباه نویسندههای ماست که الزاماً به دنبال موضوعات خاصی برای پرداخت میروند.
این فعال فرهنگی ادامه داد: نویسنده در هرکدام از زیرمجموعههای روایت پیشرفت، بالاخره باید داستان بنویسد. داستان باید پیرنگ داشته باشد و چیدمان موضوعیاش صحیح باشد. اگر به سادهترین شکلی که به ذهن هر مخاطب میرسد، بنویسد دیگر چرا نام نویسنده را استفاده کنیم؟ دیگر خروجی داستان فرقی با گزارش خبری نمیکند.
مجید آسودگان، فیلمنامه نویس نیز در این نشست گفت: حکایتی قدیمی در ابتدا تعریف میکنم؛ یک کاروان از مسلمانان به شهر نامسلمانان میروند، هنگام اذان صبح یک نفر از کاروان اصرار میکند که باید اذان بگویم، فردا صبح تاجر معروف آن شهر، یک کیسه طلا به فردی که اذان داده بود میدهد و بیان میکند این سزای عمل توست از بازداشتن دختر من از گرویدن به اسلام. این هم حکایت ماست، از نظر ساختار و محتوای کتابها، سینما و تلویزیون. اولین ویژگی یک کتاب، خواندنی بودن آن است. من به سختی میتوانستم برخی از کتابها را بخوانم. صنعت ادبیات در قدم نخست باید سرگرم کننده باشد. اما دو عنوان از کتابهای وارد شده در این جشنواره را پسرم هم نتوانست بخواند.
وی افزود: به نظر من هر چهار کتاب کاندیدای داوری مشکل ساختار و ادبیت متن داشتند. تصور فیلمنامه نویسانه من این است که این کتابها را نباید رمان دانست. مشکل ما این است که معمولاً مسیر را برعکس طراحی میکنیم، نود درصد افرادی که به اسم هنرمند شناخته میشوند اصلاً صنعتگرند، یک صنعتی را به اسم هنر میفروشیم و با آن پول در میآوریم. این مسیری است که در این چهل سال طی کرده و جوابی نگرفتهایم و از این به بعد هم جواب نخواهد داد که ما به یک کسی سفارش اثر هنری بدهیم.
وی ادامه داد: کار هنری اصیل باید از درون بجوشد و مساله خودمان باشد. اگر کنارش تکنیک و ساختار بلد نباشیم، اثر خوبی خلق نخواهد شد. اینکه موسسهای به نام حوزه هنری، روایت فتح و… پولی میدهند که فردی بیاید و اثری را یا بنویسد یا بسازد، قطعاً این دیگر صنعت هم نیست.
فاطمه سلیمانی، داستاننویس نیز در این نشست گفت: من هم با سایر داوران محترم هم نظر هستم. زمانی هست که یک نفر مخاطب عام کتابی را میخواند و نمیداند چرا آن کتاب را نپسندیده، چون چیزی درباره ضعف تکنیکی نمیداند. بسیاری از کتابهای حاضر در این جشنواره ضعف تکنیکی داشتند و یا انگار بازنویسی انیمیشنها بودند.
سلیمانی ادامه داد: یک زمان ما تصمیم به تربیت نویسندگان را داریم و یک زمانی هم قصد شناسایی نویسندگان را. در مواردی ما باید شناسایی کنیم. متاسفانه زمانی هم به کسی که دغدغهاش نیست پولی میدهیم تا درباره فلان موضوع بنویسد. او هم به یک نفر میگوید تحقیق کند به یک نفر دستور تایپ میدهد و در نهایت هم دستی به سر و روی متن میکشند. در نهایت هم کسی که به عنوان ناشر یا ناظر این پروژه فعالیت دارد، سوادش در حوزه ادبیات داستانی نیست. کار مهمی که میتوانیم انجام دهیم این است که افراد دغدغهمند را آموزش دهیم. ناشر میتواند به جای اینکه پول را صرف کسی که ماهر نیست بکند، چند کارگاه برگزار کند. میتوانیم کلاسهای داستان نویسی موضوعی برگزار کنیم و سوژهها را هدایت کنیم به سمت افرادی که از این طریق شناسایی کردهایم.
حامد بامروتنژاد، تهیه کننده فیلم «منطقه پرواز ممنوع» نیز در این نشست گفت: قرار گرفتن این کتابها در کنار هم با توجه به ژانرهای متفاوتشان، کار قضاوت را سخت کرده بود. چون دور اول این جایزه است و طبیعتاً کتابها محدود از این روند گریزی نبود. به عنوان مثال ما باید شکار هیولا را که یک کار کودک هست با کتابی که در حوزه بزرگسال بود، یکجا داوری میکردیم.
وی افزود: نکته دیگر این است که باید در مورد ادبیات پیشرفت به تعریف کاملی برسیم، ما به چه چیزی میگوییم ادبیات پیشرفت؟ آیا موضوع باید ذیل عنوان پیشرفت باشد؟ یا اینکه پیشرفت از چه وجهی مد نظر است؟ اقتصادی یا علمی؟
این تهیه کننده ادامه داد: اگر قرار بر غنای ادبیات داستانی پیشرفت داریم، لازمه آن غنای تاریخ شفاهی پیشرفت است. پروژههای تاریخ شفاهی پیشرفت البته چند سال است که جدی شده و باید به آن هنوز زمان بدهیم تا به بلوغ برسد، علت عمده نقدهایی که دوستان به کتابها وارد میکنند هم در همین راستاست که داستان غیر واقعی بوده و مبتنی بر یک تاریخ شفاهی قوی نوشته نشدهاند. من اگر جای سیاستگذار فرهنگی بودم، تا زمانی که با فراوانی کارهای تاریخ شفاهی پیشرفت مواجه نبودیم، سفارش کار جدید تخیلی نمیدادم و تلاش میکردم همینها را تبدیل به ادبیات داستانی کنم.
بامروتنژاد درباره آسیب شناسی این حوزه نیز اشاره کرد: فضای نقد باید به رسمیت شناخته شود تا اتمسفر پیشرفت در جریانهای هنری کشور شکل بگیرد.
این فعال رسانهای در رابطه با چگونگی ایجاد بازار ادبیات پیشرفت گفت: از بحث رسانه تا توزیع و استراتژی تبلیغ، جملگی مهماند. معمولاً اثر با محصول هنری تفاوت دارد و یک اثر هنری محل بحثش در کلاس سینماست و در کارگاههای سینماست اما اثر وقتی وارد بازار مصرف میشود به محصول تبدیل میشود، آن موقع با رقبایش با کشش بازار، ذائقه مخاطب و نیاز مخاطب سنجیده میشود و فیلمی مثل زخم کاری از منظر یک اثر هنری کاملاً یک اثر غیر قابل دفاع است اما به شدت پرفروش شد، پس در گام اول باید این تفاوت را به رسمیت بشناسیم و وقتی که حرف از بازار فرهنگی میزنیم معادلاتش کلاً دگرگون میشود.
محمد مهدی دادمان، رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی نیز در این نشست گفت: من نه به عنوان رئیس حوزه هنری، بلکه به عنوان یک مخاطب میگویم که ما در ادبیات پیشرفت با یک سبک ادبی نوپا روبهرو هستیم و قضاوتهای مان را هم باید ناظر بر همین نوپایی انجام دهیم. یعنی ما هنوز به مرحله پختگی نرسیدهایم و آثاری که تولید شده با وجود اینکه کارهای رو به جلو و خط شکنی هستند، اما همه آنها را میتوان نقد جدی کرد، تا در روایت مستند پیشرفت، ما دارای یک غنای ذاتی نشویم، رسیدن به قوه تخیل در پیشرفت کار سختی خواهد بود چون با یک تازه کاریای مواجه هستیم.
وی افزود: به نظرم اگر ناشران و نویسندگان این چهار اثر را فهرست کنیم، متوجه خواهیم شد که این آثار سفارشی نبودهاند و بر اساس دغدغه نویسندگان شکل گرفتهاند. به نظرم اینجا با تازگی موضوع و مضمون روبهرو هستیم و شاید یک نوع شتابزدگی در تولید، چرا که نویسندگان میخواستند خط شکنی کنند، فکر میکنم باید فرصت بدهیم که نویسندگان نوپا وارد شوند.
دادمان ادامه داد: نقطه ورود ما در ادبیات پایداری و ادبیات جنگ کجاست؟ به نظر من این نقطه آنجایی است که روایت مستند با ذائقه ادبی نویسنده و قلم جاندار و پر مایه او جمع شود، اگر از من بپرسید آقای سرهنگی کار ویژهاش چه بوده، میگویم توانسته بین تاریخ شفاهی و ادبیات، نزدیکی ایجاد کند، شاید اگر همه ما همت داشتیم و از این زاویه نگاه میکردیم و تحلیل نظری میشد میتوانستیم ادعا کنیم که گونه ادبی جدیدی متولد شده که نه رمان هست نه تاریخ شفاهی و در عین حال هم رمان هست و هم تاریخ شفاهی. این به نظر من یک ابداع و یک ابتکار است.
رییس حوزه هنری اضافه کرد: تلقی من این است که در ادبیات انقلاب اسلامی احتیاج به همین ابداعها داریم. باید بتوانیم ابداعهای مبتکرانه را توسعه دهیم تا به گونههای مطلوب نظرمان برسیم. تلقی من این است که امروز میتوانیم از روایت پیشرفت به عنوان یک رسته آثار مکتوب یاد کنیم. گام دوم این است که به سمت این ابداعها و نو آوریها برویم. نیاز به آثاری داریم که علاوه بر مستند بودن خوش فرم و خوش خوان باشد، مخاطب ما خودش مبلغ کتاب باشد و بلوغ این دسته ادبی رفتن به سمت این ابداعهاست.
این مدیر و سیاستگذار حوزه فرهنگی در پایان گفت: به نظر ما نیازمند تجربه بسیار در این شاخه ادبی هستیم. البته با توسعه معنایی همزمانی که در مفهوم پیشرفت ایجاد میکنیم. البته تلقی من این است که تجربه شکست هم روایت پیشرفت است. روبهرو شدن با موانع برای پیشرفت هم خود یک پیشرفت به شمار میآید و پیشرفت را محدود کردن به پیشرفتهای مادی، صنعتی، فناوری به طور مثال، ظلم به این مفهوم هست و احتیاج به تجربیات مکرر داریم، به خصوص در گونه داستان و رمان ولو اینکه این داستانها مستند باشد، نباید از این تجربه کردن هراسید، یقیناً تعداد زیادی از این کارها ضعیف خواهد بود، اما به مرور راه خودش را پیدا خواهد کرد البته به شرط اینکه قاعده به کار سفارشی تبدیل نشود و به سمت یک جریان درون زایی پیش برود.
کد خبر 5262537منبع: مهر
کلیدواژه: جایزه کتاب روایت پیشرفت محمدمهدی دادمان جایزه ادبی تازه های نشر ترجمه معرفی کتاب تجدید چاپ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران درگذشت چهره ها معرفی نشریات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادبیات کودک و نوجوان کتاب رونمایی کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نهاد کتابخانه های عمومی کشور حوزه ادبیات داستانی نیز در این نشست گفت ادبیات پیشرفت روایت پیشرفت تاریخ شفاهی حوزه هنری ابداع ها کتاب ها یک نفر یک اثر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۸۲۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی