اشغال ایران ضامن موفقیت شوروی و انگلیس در رویارویی با هیتلر بود
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۱۰۰۹۳
جنگ جهانی دوم که از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ میلادی به وقوع پیوست، بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران را درگیر خود ساخت. بسیاری از سیاستمداران بر این باور هستند که با توجه به موقعیّت حساس و راهبردی که ایران در منطقه داشت، اعلام بی طرفی امری محال و امکان ناپذیر بود، چون خواه ناخواه کشورهای در حال جنگ به هر بهانهای در تلاش برای ورود ایران به اتحاد خود بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این خصوص پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به گفت وگو با «سیروان خسروزاده» پژوهشگر و نویسنده تاریخ جنگ جهانی اول و دوم پرداخت که در ادامه میخوانیم:
ایرنا: توافق انگلیس و شوروی برای اشغال ایران بنا بر چه اهداف و ضرورت هایی صورت گرفت؟
خسروزاده: پاسخ به این پرسش کمی طولانی خواهد بود؛ زیرا نیازمند رجوع به گذشته و توضیح پاره ای پیشینه های تاریخی است. در واقع اتحاد و همکاری این ۲ قدرت زمانی بحث برانگیزتر خواهد شد که به یاد آوریم که میان بلشویسم شوروی و نظام سرمایه داری بریتانیا زمینه ای برای همکاری وجود نداشت. اما آنجا که پای منافع یا به عبارت بهتر، "در معرض تهدید گرفتن منافع" ۲ کشور به میان بیاید، هیچ اقدامی دور از ذهن نخواهد بود. از این منظر توافق شوروی و انگلیس در ۱۹۴۱ با وجود تفاوت ها و تمایزات ایدئولوژیکی که داشت، تا حدودی یادآور قرارداد ۱۹۰۷ روسیه تزاری و انگلیس است که این کشورها به واسطه ظهور قدرت رو به رشد آلمان جوان که تهدیدی علیه منافع آنها محسوب می شد، اختلافات عمیق خود را کنار گذاشته و با هم از در اتحاد و ائتلاف درآمدند. در ۱۹۴۱ این وضع یعنی ظهور آلمان در شکلی مخاطره انگیزتر، دوباره موجب نزدیکی این ۲ کشور به همدیگر شد و آنان برای مقابله با هیتلر از جمله اقدام به اشغال ایران کردند.
نباید فراموش کنیم به دنبال به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه در اکتبر ۱۹۱۷، حکومت انگلیس از هیچ تلاشی برای سرنگونی بلشویسم دریغ نکرده بود و روس های سفید ضد انقلاب و در صدر آنان ژنرال آنتوان دنیکین با حمایت چرچیل تا ۱۹۲۰ نهایت تلاش خود را برای سرنگون ساختن حکومت انقلابی لنین به انجام رساند. انگلیس در این ارتباط متحمل هزینه های مالی کمرشکنی شد و نتیجه ای هم بدست نیاورد. این دشمنی کنار گذاشته نشد و با ظهور هیتلر، چرچیل و دیگر دولتمردان انگلیس در ابتدا امیدوار بودند، او که در حکم دنیکینی به مراتب قدرتمندتر و تواناتر بود، در برابر استالین قرار گیرد! اما در نتیجه وضعیت جدیدی که پس از حمله هیتلر به شوروی در تیر ۱۳۲۰ ایجاد شده بود به این نتیجه رسیدند که بقا و تداوم موجودیت انگلیس به عنوان یک قدرت درجه اول، در گرو محدود ساختن نازیسم است و گام اول چنین برنامه ای ممانعت از شکست شوروی در برابر آلمان است. بنابراین چرچیل این ضرورت را تا آنجا جدی یافت که برغم نفرتی که از بلشویسم داشت به اتحاد با استالین روی آورد و از آنجا که در آن مقطع در غرب امکان ایجاد جبهه ای جدید علیه هیتلر وجود نداشت، بهترین کار را در تسلط بر راه هایی استراتژیک در شرق جهت امدادرسانی به ارتش سرخ شوروی برای مقاومت در برابر هیتلر دانستند و ایران بهترین گزینه ممکن برای این کار تشخیص داده شد آنچنان که بعدها "پل پیروزی" نامیده شد.
ایرنا: بدین ترتیب در سوم شهریور ۱۳۲۰ ایران اشغال شد. بنظر شما دلیل یا دلایل نقض حاکمیت ایران و این تجاوز مشترک چه بود؟ آیا واقعاً هیچ راهکاری جز تجاوز و اشغال ایران وجود نداشت؟
خسروزاده: آنگونه که عرض شد، وضعیت جدیدی ایجاد شده بود و در این وضعیت، فوری ترین و حیاتی ترین هدف ۲ کشور عبور از بحران پیش آمده و شکست نازیسم بود. در این راستا هیچ ملاحظه ای قابل قبول نبود. آنچنان که همگان می دانند، استدلال انگلیس و شوروی برای اشغال ایران، مناسبات دوستانه ایران و آلمان و حضور هزاران! نیروی آلمانی در ایران بود، که شمار واقعی آنان به مراتب کمتر بود. البته باتوجه به اینکه در سال های نخست جنگ جهانی اول، واسموس به تنهایی موقعیت انگلیسی ها را در جنوب ایران به چالش کشیده بود، نگرانی انگلیسی ها از حضور صدها یا هزاران آلمانی که چه بسا افرادی از جنس واسموس هم در میانشان بود، کاملاً طبیعی می نمود اما اولاً شرایط با آن زمان بسیار متفاوت بود، ثانیاً اکثریت آلمانی های مقیم ایران متخصصان فنی و بازرگانان بودند و ثالثاً حکومت رضاخان هر چند دیر، اما بالاخره حاضر شده بود، بیشتر آنها را که حضورشان غیرضروری بود از ایران اخراج کند. اما واقعیت این بود که انگلیس و شوروی تصمیم خود را گرفته بودند و اشغال ایران مبنا و اساس و در همان حال ضامن موفقیت آنان در برنامه هایشان علیه هیتلر بود به عبارت روشن تر، جهت تضمین امدادرسانی به ارتش سرخ و مقاومت شوروی در برابر هیتلر، ایران و راه های ارتباطی آن، می بایست اشغال می شدند و حضور آلمانی ها در ایران صرفاً بهانه ای مشروعیت بخش جهت اشغال ایران بود. اشغال ایران اگرچه نقض آشکار حاکمیت یک مملکت مستقل بود اما برای آن ۲ کشور مساله جدیدی نبود؛ آنان پیشتر در قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ عملاً نشان داده بودند، زمانی که منافعشان ایجاب کند، هیچ ارزشی برای حاکمیت ایران قائل نخواهند بود. آنچنان که در آغاز جنگ جهانی اول برغم اعلام بیطرفی دولت ایران، حاکمیت کشور را زیر پا گذاشتند و در جنگ جهانی باوجود اعلام بیطرفی ایران، باز هم بر همین پایه به اشغال کشور روی آوردند.
ایرنا: مساله ای که بعد از گذشت هشتاد سال همچنان مورد بحث و مناقشه است، عملکرد تاسفبار ارتش ایران در مقابله با این تجاوز است. بنظر شما انفعال ارتش ایران در برابر تجاوز نیروهای بیگانه چه دلایلی داشت؟
خسروزاده: تحلیل و ارزیابی ارتش ایران و عملکرد آن از زوایایی مختلف قابل بررسی است. ذکر این نکته ضروری است که شوروی ها که درگیر مقابله با قوای آلمان بودند در ابتدا از اختصاص بخشی از نیروهای خود برای جنگ با ارتش ایران در تردید بودند اما انگلیسی ها به آنان اطمینان خاطر داده بودند که با مقاومت چندانی روبه رو نخواهند شد! در هر حال، در سوم شهریور نیروی هوایی شوروی در شرایطی اهداف مورد نظر خود در شهرهای آذربایجان را بمباران کرد که نیروی هوایی ایران به لحاظ ساختار ابتدایی اش به هیچ وجه توانایی مقابله با هواپیماهای مدرن و قدرتمند شوروی را نداشت و این عامل به نوبه خود در پیشروی موفقیت آمیز قوای شوروی موثر بود. نیروی دریایی ایران هم در سواحل خلیج فارس باوجود لیاقت و توانایی لازمی که در برخی فرماندهان دیده می شد در چشم برهم زدنی نابود شد و از جمله دلایل چنین وضعی، ناوهای قدرتمند انگلیسی بود که ناوگان جوان ارتش ایران در برابر آن شانس موفقیت قابل توجهی نداشت. اما صرف نظر از این موارد، واقعیت این است، آنچه با عنوان انفعال ارتش ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ مورد بحث است در واقع عملکرد نیروی زمینی ارتش است که بخش بزرگی از ارتش ایران با ۱۷۰ هزار پرسنل را در شهریور ۱۳۲۰ را شامل می شد.
با تهاجم قوای ۲ کشور اشغالگر به ایران، ارتش رضاخان از هم گسیخت، گویاترین روایت که عمق نابسامانی و ناکارآمدی ارتش ایران را ترسیم می کرد، اشاره فردوست است به اینکه "لشکر مشهد به گونه ای فرار کرد که واحدهای آن از بندر عباس سر درآوردند! " این مشخصه در بیشتر جبهه ها حاکم بود. پرسش این است: چرا ارتشی که به مدت بیست سال یک سوم بودجه مملکت را به خود اختصاص داده بود، اینگونه به آسانی از هم گسیخت؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که اولاً ارتش ایران اساساً نیرویی بود که برای عملیات و رزم داخلی و سرکوب ایلات و عشایر سازماندهی شده بود و مقابله با تهدیدات و نیروهای خارجی برای آن تعریف نشده و به عبارت دیگر پیش بینی نشده بود. رضاخان به شدت تلاش داشت با همسایگان ایران تصادمی پیدا نکند، آنچنان که در قبال حل و فصل اختلافات مرزی با ترکیه بخشش هایی کرد که پیامدهای ناگوار برخی از این بخشش ها بعد از جنگ جمهوری های ارمنستان و آذربایجان در قفقاز مشاهده شد. در حقیقت رضاخان با در پیش گرفتن چنین رویکردهایی تلاش داشت از هرگونه تصادم خارجی جلوگیری کند. بنابراین ارتش ایران فاقد آمادگی و تجربه برای مقابله با تهدیدات خارجی بود.
دلیل دوم ناکارآمدی ارتش در سوم شهریور ۱۳۲۰ که بنده به تفصیل در یکی از مقالاتم [۱] مورد بحث قرار داده ام و در اینجا زیاد به آن ورود نمی کنم، فساد افسار گسیخته ای بود که ارتش را از درون پوسانیده بود. در نتیجه این فساد سربازان در پادگان ها مورد تحقیر و اذیت و آزار و انواع تجاوزات بودند و آرزویی جز یافتن فرصتی برای فرار از خدمت سربازی نداشتند. در نتیجه چنین وضعیتی، هیچ باور و اعتقاد وطن پرستانه ای در آنان وجود نداشت یا اگر زمانی وجود داشت به محض ورود آنان به خدمت سربازی از میان می رفت. در همان حال، بیشتر افسران جزء هم که از زد و بند و تبعیض هایی که در ارتقاء یافتن و تعیین محل خدمتشان وجود داشت، ناراضی بودند و انگیزه زیادی برای از خودگذشتگی نداشتند. در پایان باید به فرماندهان ارتش اشاره کرد که در نتیجه حمایت های رضاخان به زراندوزی روی آورده بودند و در سوم شهریور حاضر نشدند با به خطر انداختن خود، آنچه را که در طول ۲ دهه حکومت رضاخان اندوخته بودند از دست بدهند. این عوامل دست به دست هم دادند و موجب فروپاشی ارتش ایران در شهریور ۱۳۲۰ شدند.
منابع:
[۱] خسروزاده، سیروان، وضعیت و جایگاه اجتماعی نظامیان در دوره پهلوی اول و تاثیر آن بر واقعه شهریور ۱۳۲۰، تحقیقات تاریخ اجتماعی بهار و تابستان ۹۸
برچسبها روسیه رضا خان جنگ جهانی اول آلمان جنگ جهانی دوم ترکیه بریتانیامنبع: ایرنا
کلیدواژه: روسیه رضا خان جنگ جهانی اول روسیه رضا خان جنگ جهانی اول آلمان جنگ جهانی دوم ترکیه بریتانیا جنگ جهانی اول سوم شهریور ارتش ایران اشغال ایران وجود نداشت ۲ کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۱۰۰۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اشغالگران از سیاست مداخله در افغانستان و منطقه دست برنمیدارند
نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان گفت: اشغالگران دیروز که همچنان از مداخلهگری، بیثبات سازی افغانستان و ایجاد مزاحمت از خاک این کشور حمایت کرده و دنبال میکنند، از سیاست خود دست بر نمیدارند.
به گزارش ایسنا، حسن کاظمی قمی نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در گفتوگویی در مورد مساله داعش گفت: داعش خاکی را در افغانستان در اختیار ندارند، اما هستههای هراس افکنی در این کشور هستند. حکومت سرپرست افغانستان نیز اعلام کرده که در سرکوب داعش جدی هستند، ما این را قبول داریم و برای بهبود شرایط امنیتی کمک میکنیم این مساله تعارف ندارد. اما آیا اشغالگران دیروز که همچنان از سیاست مداخلهگری، بیثبات سازی و سیاست ایجاد مزاحمت از خاک افغانستان حمایت کرده و دنبال میکنند، مگر دست بر میدارند؟
وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره حضور جریانهای مخالف امارت اسلامی در ایران، تاکید کرد: سیاست ایران هیچ تهدید برای حاکمیت افغانستان نخواهد داشت. ایران با همه مجموعههای افغان در ارتباط بوده، هست و خواهد بود. این را من روشن و صریح میگویم. اگر افغانستان برای همه افغانیهاست، مهماننوازی ایران برای مهمانانیست که میآیند. انشاالله شرایط اینجا بهبود پیدا کند و همه برگردند. هر قوم، نژاد و مذهبی از افغانستان به هر دلیلی وارد ایران شده آیا آنان در ایران اقامت دارند؟ بلی اقامت دارند. اما سوال این است که کدام مجموعه از ایران برای امنیت افغانستان تهدیدآمیز است؟ نیست و نخواهد بود. این سیاست قاطع جمهوری اسلامی ایران است.»
نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در خصوص حقآبه هیرمند نیز ابراز خرسندی کرد و افزود: «در دو نوبتی که آب رهاسازی شد، میتوان گفت که در حدود صد میلیون مترمکعب آب وارد ایران شد، در چارچوب حقابهای که وجود دارد. در سال گذشته مشکلاتی در بند کمال خان وجود داشت، از جانب حکومت دو سه اقدام برای ترمیم سد کمال خان انجام شد و مشکلاتی که در دریچههای این سد وجود داشت، رفع شد.»
کاظمی قمی در ادامه در مورد وضعیت مهاجرین نیز گفت: ایران با ۶ میلیون مهاجری مواجه هستیم که به دلیل شرایط سخت افغانستان که عمدتا ناشی از اشغالگری است، مهاجرت کردهاند. امروز کشور ما باید مهاجرین را میزبانی کند. میدانید میزبانی ۶ میلیون مهاجر کار راحتی نیست.
وی خاطرنشان کرد: برای اینکه ورودهای غیرقانونی را کنترل کنیم، اقدام به ارائه و صدور ویزا کردهایم، نمیخواهیم در مرزها آشفتگی ایجاد شود. نمیخواهیم کسانی که به دلیل مشکلات معیشتی یا هر دلیل دیگری از کشور خارج میشوند با مسائلی در مرزها مواجه شوند. در طول بیش از ۴۵ سال بهعنوان برادران و خواهران میزبانی کردهایم، مهمانان ما هستند و تلاش ما این است که در این شرایط سخت اگر مجبور شدند کشور را ترک کنند فرزندان این آب و خاک از حق تحصیل محروم نشوند، اینها میخواهند آینده این کشور را بسازند، ایران با چنین نگاهی به جامعه افغانستان نگاه کرده است.
انتهای پیام