ماجرای چک سفید امضاء برای روضه + عکس و فیلم
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۱۲۳۴۷
رئیس کانون مداحان استان تهران معتقد است ما مداحان آمدهایم با امام حسین(ع) به سعادت دنیا و آخرت برسیم نه اینکه با خون سیدالشهدا تجارت کنیم.
به گزارش مشرق، در گذشته بسیاری از جوانان مشتاق شعر و نوای آیینی در سایه راهنماییها و مشورتهای موسپیدان آستان نوکری آلالله زانو میزدند و کسب فیض میکردند. حمید منتظر مداح پیشکسوت از جمله افرادی است که از هیچ کوششی برای هدایت نسلی که بسیار به آنها امیدوار است فروگذاری نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانلود
حاج حمید منتظر در قضایای مداحی و نوکری برای اهلبیت (ع) با کسی تعارف ندارد و به صریحترین شکل ممکن نقدش را عنوان میکند. گفت و گویی با "حمیدمنتظر" مداح و پیرغلام اهلبیت شده است که این پیرغلام سیدالهشدا برایمان از مسیری بگوید که باید طی کنی تا به مقصد برسی و دلت آرام گیرد.
*مجمع انصارالحسین از چه سالی و با چه هدفی تأسیس شد؟
مجمع انصارالحسین در سال ۱۳۷۰ در مسجد محمد مصطفی در خیابان هفتچنار و با هدف آموزش مداحی با حضور مرحوم آیتالله حدیدی و مرحوم نادعلی کربلایی افتتاح شد. مرحوم طالع اسماعیل ولیخانی و مرحوم اژدری و برادران بازوبند نیز در این محفل حضور مییافتند. هدف از تشکیل این محفل، یادگیری اصول و فنون مداحی بود. حالا ۳۰ سال از آن میگذرد.
مداح بیتقوا را نمیپذیرند
اصول مداحی بر چه پایهای استوار است؟
اصل اولیه یادگیری برای مداح، تقوا است. کسی که تقوا نداشته باشد آمدنش در این وادی، بیخود است. فنون مداحی اما اکتسابی است و باید تحت نظر استاد به فراگیری فنون بپردازد. خیلیها در این سالها که کرونا آمده است از من خواستهاند که جلسات را بهصورت مجازی برگزار کنند. من با جلسات مجازی مخالفم. شاگرد باید در مقابل استاد زانو بزند و اشکالات شاگرد توسط استاد برطرف شود. ما هدفمان از تشکیل جلسات آموزش مداحی سنتی بر این پایه بود که مداحی سنتی جایشگاهش را تثبیت کند. مداحی، آداب خودش را دارد. شاکله یک مداح قدیمی و بزرگان این عرصه بر این بود که عبا و قبای بلندی را میپوشیدند، عرقچین و فینه بر سر میگذاشتند تا همگان متوجه شوند این شخص، یک مداح و روضهخوان است. امروز اما اینطور نیست.
متأسفانه برخی حتی حرمت دستگاه سیدالشهدا را نگه نمیدارند. بزرگان ما یاد دادند که بدون وضو در منبر ننشینید و با عبا روضهخوانی کنید. در محضر اساتید ایستاده بخوانید و بگذارید بزرگان معایب شما را برطرف کنند. چند روز پیش کلیپی بهم نشان دادند که جوانی در حال نوحهخوانی بود و شکل و شمائل ایشان خیلی نامناسب بود.گریه کردم به مظلومیت اباعبدالله که این جوان موهایش را همانند فردی که در مجالس لهو و لعب میرود اصلاح کرده است. اصلاً این فرم در قالب نوکری سیدالشهدا نیست. برخی از مداحان، مسیر را گم کردهاند. ۱۰ ماه است که به عنوان ریاست کانون مداحان استان تهران معرفی شدهام. تا جایی که بتوانم مداحی سنتی را به مردم معرفی خواهم کرد.
برای ما بد است که در یک محفل سینهزنی، جوانان را به سمت و سویی با فرمهای مختلفی هدایت میکنند. مثلاً شلوار خانگی میپوشند و یا خوانندهاش هر دفعه شکل و شمائلی برای خودش درست کرده و سربندهای نامتعارفی به سر میبندد. من نمیدانم این مسائل چگونه وارد فضای عزاداری شده است. یا مثلاً حرکات صوفیگرانه در مداحی و سینهزنی و رقص سماع انجام میدهند؛ این مراتب در دستگاه سیدالشهدا جایی ندارد.
عزاداری در این باب، آدابی دارد. اخیراً شنیدهام که زیارت عاشورا را زیرصدا خواندهاند؛ ولله حرام است. قرائت زیارت عاشورا فلسفهای برای خودش دارد. آنکسی که این کارها را انجام میدهد یقیناً در حق امام حسین (ع) و امام زمان (عج) خیانت میکند. چنان چوبی خواهد خورد که صدا نداشته باشد. دستگاه سیدالشهدا محل بازی و این مسائل نیست. مردم با روایت "انالحسین سفینهالنجاه" مأنوس شدهاند و این وادی با آهنگ و سبکهای غیر شرعی مطابقت ندارد.
کاری که برای امام حسین باشد چراغش روشن میماند
*خطمشی مداح را چه کسی میدهد. یعنی این احساس نیاز چگونه بدست میآید؟
خطمشی را رهبر انقلاب در دیدار سالیانهشان با مداحان عنوان میکنند. این مسائل باید سرلوحه مداحان قرار بگیرد. همه میدانیم که دشمن فقط از طریق نفوذ در هیئتهای مذهبی میتواند به مکتب شیعه و نظام اسلامی ضربه بزند. این حقیقتی است که دشمن از راههای مختلفی به بدنه هیئت و جریان مداحی نفوذ کرده است و با دادن پول و امتیازات مادی، به دنبال این است که راه و روش عزاداری را تغییر دهد تا بتواند به اهدافش دست یابد.
مرحوم ناظم در چهارپایه میایستاد و نوحهخوانی میکرد. بلندگویی هم نبود، سینهزنها خودشان جواب میدادند و همان شعر و نوحه در وجود مستمع مینشست. سالها از این نوحهها میگذرد و همچنان در ذهن مستمع و مخاطب نشسته است. کاری که برای امام حسین باشد چراغش بیشتر روشن میماند. بسیاری از این سبکهای جدید بعد از مدتی از یادها میرود اما مثلاً نوحه "از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین" بعد از سالیان سال هنوز ماندگار است.
بنای ما نباید بر افزایش تعداد مستمع و مخاطب باشد. باید دید مداحِ جلسه آیا توانسته با سبک و شعری که ارائه میدهد اغلب مستمعین را در مسیر حقیقت قرار دهد. گاهی میگویند فلانی ۲۰ هزار مستمع دارد؛ بنابراین باید ۲۰ سال دیگر نیز این مستمع و مخاطب همراه این هیئت و مداح باشد و اگر اینطور نباشد یعنی مستمع گذرا و لحظهای به این مراسم میآمد. الان هیئتهای قدیمی همانند پیرعطا یا بنیفاطمه خیابان سرچشمه را ببینید، پیرمردها و افراد سنبالا پس از گذشت ۸۰ سال هنوز به این هیئت میآیند، این ماندگاری یعنی هیئت در مسیر صحیح قرار گرفته است.
با خون امام حسین (ع) تجارت نکنیم
خوانندهها و مداحان قدیمی، نفسشان گیرا بود. این نفس و گرمای وجودشان در خانوادههایشان نیز تأثیر میگذاشت. مرحوم حاج احمد شمشیری وقتی فوت میکند، همسرش گوشه کفنش را میگیرد و میگوید اگر راست میگویی ۳۰ سال نوکری اباعبدالله را کردهای، من را هم با خودت ببر. چند ساعت پس از تدفین مرحوم شمشیری، همسرش نیز از دنیا میرود یا مرحوم ناظم در حال روضهخوانی بود که خبر فوت فرزندش را به او میدهند. میگوید فعلاً دارم روضه امام حسین میخوانم. ببینید آنها چه ارادتی داشتند؛ اما امروز برخی مداحانف مدیربرنامه دارند و پاکتهای میلیونی را مطرح میکنند. آنها با خون امام حسین تجارت میکنند. ای جوانانی که از این راه ارتزاق میکنید این را بدانید که امام حسین کشته نشد که ما با خونش تجارت کنیم. ما آمدیم نوکری کنیم. خواهش میکنم این بساطها را جمع کنید.
در دورانی جوانی، درگیر خرید خانه بودم. گرفتاری شدید مالی داشتم. ۲۰ روز مانده به ماه محرم در حالیکه ۴ جلسه را برای همان سال هماهنگ کرده بودم از یکی از شهرستانها تماس گرفتند و درخواست کردند که محرم امسال را به اینجا بیا و چک سفیدامضایی را نیز برایم فرستاده بودند تا مبلغش را خودم بنویسم. من هم در همان لحظه پیش خودم گفتم باید دو نفر را برای تهران هماهنگ کنم و خودم به شهرستان بروم تا بهواسطه پاکتی که میگیرم همه بدهکاریهایم را بپردازم. چک را در جیب گذاشتم و راهی خانه شدم؛ موضوع را به مرحوم همسرم در میان گذاشتم، دیدم ناراحت شد و خیلی عصبانی شد. گفتم چه مشکلی پیش آمده که ناراحت شدی؟ گفت که تا الان فکر میکردم با نوکر امام حسین ازدواج کردهام امروز متوجه شدم با یک تاجر ازدواج کردهام. من از این خانه میروم. تذکری که همسرم داد، تلنگری به من زد، موتورم را روشن کردم و چک را برگرداندم.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان حسینیه محرم1400 اباعبدالله خیابان هفت چنار نادعلی کربلایی مجمع انصارالحسین مسجد محمد مصطفی عاشورا نوحه امام حسین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۱۲۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بود
یک اصفهان شناس گفت: علامه درچهای به شدت به روضهخوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضهخوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام علی محزونیه استاد حوزه و دانشگاه در دومین نشست بررسی ابعاد کلامی و اعتقادی آیت الله سید محمدباقر درچهای با اشاره به سه منش در مقام شناخت و وصف ولایت اهل بیت اظهار کرد: توصیه اهل بیت به طریق اعتدال است به این نحو که از غلو پرهیز شود و از طرف دیگر هم کسی در این زمینه عقب نماند و مرحوم آیت الله سید محمدباقر درچهای در دعوت به ولایت، منشی اعتدالی داشتند.
وی درباره شئون غلو افزود: یکی از مراتب غلو آن است که اهل بیت را جای خدا بنشانیم، مرتبه دیگر آنکه تدبیر و اداره جهان به جای خدا، به اهل بیت سپرده شود البته تعاریف غلو در مکاتب کلامی شیعه متفاوت است که ریشه آن به مبانی هستی شناسی و انسان شناسی میرسد. اگر فضائل اهل بیت را به دانههای یک تسبیح تشبیه کنیم، نخ اتصال آن باور به مجرای فیض بودن اهل بیت است که فهم این مطلب ما را از گرفتار شدن به غلو و تقصیر باز میدارد.
سخنران دیگر این مراسم محمدحسین ریاحی استاد تاریخ و اصفهانشناس بود که در وصف عظمت آیتالله درچهای اظهار کرد: آیتالله درچهای منشأ تحول بزرگی شد و شاگردان فراوانی از وی کسب فیض کردند؛ شخصیتهایی مانند شهید مدرس، آقا ضیا عراقی، سید جمال گلپایگانی، سید عبدالحسین طیب، میرزا علی آقا شیرازی، عالم نجف آبادی، محمدعلی مبارکه، شیخ محمود انصاری، حاج آقا رحیم ارباب، سید محمدرضا خراسانی، استاد همایی و بسیاری از فضلای دیگر از محضر ایشان بهرهها بردند و تحت تأثیر مسلک عملی استاد خود هم بودهاند، ذکر دو شاگرد او یعنی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله سید حسین بروجردی کافی است تا ما به جایگاه وی پی ببریم.
وی در ادامه افزود: مرحوم همایی ذکر میکند که سیل وجوهات به سمت او میآمد اما آقای درچهای هیچ چشمداشتی به آنها و هیچ تعلقی به دنیا نداشت؛ بسیار اهل مراقبه و رعایت و تقوا بود و شخصیت این عالم، جامعیت بالایی داشته است.
این اصفهان شناس بیان کرد: علامه درچهای به شدت به روضه خوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضه خوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
سخنران پایانی این نشست تخصصی، حجتالاسلام سید محمدعلی موسوی امام جمعه شهر درچه بود که اشاره به حساسیت آیتالله درچهای نسبت به روضهخوانیِ صحیح اظهار کرد: سالها قبل کتابی با عنوان تخت فولاد، بدون ذکر نویسنده، که سراسر جعل و نسبتهای ناروا به آیتالله درچهای است منتشر شد. در دوران جوانی آیتالله مکارم شیرازی فرمودند این کتاب کار علی دشتی است و از من خواستند که در جواب این نوشتار، مقالهای بنویسم و بر این اساس با استناد به بزرگترهای فامیل، تحقیقاتم را کامل کردم و مقالهای نوشتم.
وی در ادامه با اشاره به وامداری آیتالله بروجردی به آیت الله درچهای افزود: آیتالله بروجردی در جوانی در زمینه وضو گرفتن وسواس داشت و آقای درچهای به او میگوید که پیش چشمش وضویی بگیرد، او هم بدون وسواس وضو میگیرد سپس دستور میدهد که با همین وضو نماز بخواند و آیت الله بروجردی بیان میکند با این قوت قلب، وسواس از سر من افتاد؛ آیتالله بروجردی میگفت هنگامی که از اصفهان به نجف رفتم، مجتهد شده بودم و درس آخوند خراسانی در نجف هم مبانی من را که نزد آیتالله درچهای فراگرفته بودم را تغییر نداد.
امام جمعه درچه با اشاره به همت آیتالله درچهای توضیح داد: وی در زمان مرجعیت روزانه ٧ ساعت مطالعه میکرد و دلیل این همه مطالعه پاسخ میداد که از من درخواست فتوا میشود، اگر روز قیامت به من بگویند فتوایی که دادی غلط است و چرا چنین کردی، من در پاسخ خواهم گفت خدایا من آن میزان که در توانم بود، تحقیق کردم و بیش از این دیگر نمیتوانستم.
حجتالاسلام موسوی افزود: آقای درچهای اگر میدید کسی بالای منبر مطلب خلافی میگوید همانجا به او تذکر میداد چرا که معتقد بود چون آن شخص انحراف را در جمع در دل مردم انداخته باید در همان میان مردم، اشتباهش بیان شود تا آن انحراف در ذهن مردم نماند و همین مطلب موجب میشد که بیماردلان با او دشمنی کنند.
وی گفت: شهید مدرس با حضورش در پای درس آیتالله درچهای، توانسته بود چندین جلد کتاب تقریرات بنویسد که هنوز چاپ نشده و ما نیز تا به امروز با بخشی از دستنوشتههای آیتالله درچهای توانستهایم ٢۶ جلد کتاب با عنوان میزان الفقاهه چاپ کنیم این در حالی است که مجلدات فقهی و اصولی آیتالله درچهای بسیار بیشتر از اینها است و هنوز چاپ نشده است.
امام جمعه درچه در پایان سخنانش درباره طرز وفات آیتالله درچهای بیان کرد: برادر مرحوم من آقای سید تقی درچهای در کتاب ستارهای از شرق، ١۶ دلیل نوشتهاند که علامه درچهای را شهید کردند همچنین حاج آقای صهری از علمای اصفهان بالای منبر فریاد میزدند که والله والله ایشان را شهید کردند.
کد خبر 748061