اولین تئاتر سریالی به زودی روی صحنه میرود/ اهالی تئاتر باید این هنر را سرپا نگه دارند
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۵۱۶۴۶
کارگردان "نمایش ما کی هستیم "بیان کرد: اگر مخاطبی ترجیح داد فقط یک قسمت را به هردلیلی تماشا کند، هیچ چیزی از دست نخواهد داد و یک نمایش کامل با پایان بندی درست خواهد دید.
به گزارش خبرگزاری برنا از تهران ؛ مسعود ترابی، کارگردان تئاتر در گفتگویی با برنا با اشاره به تولید اولین تئاتر سریالی در ایران؛ گفت: تئاتر سریالی پروژه بسیار پیچیده و در ابتدا ناشناختهای بود، زیرا از روی دست کسی ندیده بودیم و اولین بار بود که قرار بود همچین کاری صورت بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: در ابتدای کار نشد های زیادی از اطرافیان شنیدم؛ از اینکه سخت است و نمیشود، از اینکه کار یک کارگردان به تنهایی نیست و بسیاری از دوستان قصد انجام این کار را داشتند اما نشده است زیرا یک نمایش سختیهای بسیاری دارد و من در این اثر میبایست 6 نمایش به صورت همزمان میساختم که بازیگران متفاوتی دارد، که به لطف خدا به سرانجام رسید.
نویسنده نمایش حکم با اشاره بر سختی تمرین در دوران کرونا، خاطرنشان کرد: تمام سعی ما بر این بود که پروتوکلها را رعایت کنیم اما به هرحال وضعیت که قرمز میشد؛ ما نیز تمرینات را تعطیل میکردیم و این لطف خدا بوده که در طول تمرینات آسیب جدی بابت کرونا به گروه نرسید.
او افزود: اینکه امروز و با این شرایط تصمیم براجرا گرفتهام به این دلیل است که این شغل من است، من کاری جز این بلد نیستم؛ سالها در این رشته تحصیل کردم و زحمتش را کشیدم، پس برای من راحت نیست که به سراغ کار دیگهای بروم. مسئولین نیز متاسفانه ما را ضعیف گیر آوردن و تعطیلی های پی در پی داشتیم که به هیچ عنوان اتفاق خوشایندی نبود؛ بنابراین فکر میکنم خود اهالی تئاتر باید این هنر را سرپا نگه دارند.
کارگردان نمایش ال کلاسیکو با بیان اینکه اکثریت این گروه نمایشی واکسیناسیون شدهاند، ابراز داشت: بالغ بر 9 ماه تمرین کردهایم؛ چراکه در ابتدا قرار بر این بود که خردادماه اجرا برویم، با تعطیلی های صورت گرفته این زمان به تیرماه موکول شد و پس از آن به مهر ماه، امیدوارم این بار بتوانیم اجرا برویم. نمایش به اینصورت اجرا خواهد رفت: شب اول سانس یک: قسمت اول، سانس دو: قسمت دوم؛ شب دوم سانس یک: قسمت سوم، سانس دو: قسمت چهارم؛ شب سوم سانس یک: قسمت پنجم، سانس دو: قسمت ششم و این چرخه به مدت یک ماه ادامه خواهد داشت.
او ادامه داد: داستان ما کی هستیم در یک ساختمان هفت طبقه در شمال شهر تهران میگذرد، ما در هر سانس یک طبقه را بصورت کامل تماشا میکنیم بجز طبقه هفتم که منزل پیرمردی تنهاست که وصل کنندهی قسمت های ماست، بدین معنا که ما منزل پیرمرد را نمیبینیم اما حضورش را طبقات میبینیم. هر طبقه داستان جداگانه خودش را دارد، طبقه اول داستان مرگ پدر خانواده است و مراسمش که دستخوش اتفاقات با نمکی میشود، طبقه دوم داستان یک بازیگر سرشناس که زندگی شخصیاش درحال انحلال است. طبقه سوم داستان یک گروه موسیقی که عازم سفری برای کنسرت هستند، طبقه چهارم داستان یگ آرایشگاه زنانه خصوصی است که پراز اتفاقات با مزه و تلخ است. طبقه پنجم داستان یک نویسنده افسرده است که همسرش رهایش میکند و طبقه آخر و ششم داستان پدری است که بچه هایش قرار است او را به خانه سالمندان ببرند.
ترابی تاکید کرد: نکتهای که بسیار مهم است اینکه اگر مخاطبی ترجیح داد فقط یک قسمت را به هردلیلی تماشا کند، هیچ چیزی از دست نخواهد داد و یک نمایش کامل با پایان بندی درست خواهد دید؛ به عبارتی میتوان گفت یک اپیزود نمایشی کامل خواهد دید اما اگر قسمتهای دیگر را ببیند ذهنش بیشتر به ما وصل خواهد شد. و این نکته هم وجود دارد که ممکنه مخاطبی اول قسمت شش را ببیند و بعد چهار را و بعد یکرا؛ باز هم چیزی از دست نمیدهد و سه نمایش کامل دیده است. پیوند خطی از یک تا شش وجود ندارد و هر قسمت در پایانش جمع بندی خواهد داشت.
او در پایان گفت: در نهایت تشکر میکنم از تهیه کننده محترم؛ گروه زحمتکش کارگردانی که همراهی فراوانی داشتند؛ نویسنده محترم که با افکار بنده همراه بود؛ گروه طراحان خوش ذوقمون و کلیه عوامل پشت صحنه همانند گروه روابط عمومی، عکاس و... و بازیگران وفادار و درجه یکی که روی صحنه درخششان را خواهید دید.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: کارگردان تئاتر سریالی تئاتر سریالی سانس یک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۵۱۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلش برای «آسید کاظم» پر میکشید
دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفهای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه میکرد ...
محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر میکشید.
به گزارش ایسنا، حالا سالهاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. در این سالها چند بار کارگردانهای جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه بردهاند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه) هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامهخوانی کند.
این برنامه، بهانهای شد برای ما که کمی به سالهای دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگیهای خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.
محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست میداشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه میکنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایشنامهخوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب میشناسد، ادبیات را هم خوب میشناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا میکردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدمهای این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را میخورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشهدار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست میدهد که نمیتوانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»
او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان همدوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت مییاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه میکرد!»
ما اما شگفتزده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامهای نوشته و او در پاسخ به حیرتزدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقتها ریتم ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»
حالا و با تغییرات هر روزهای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق میآید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت میکرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطاییحور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.
انتهای پیام