۶ مهر؛ در تاریخ چه گذشت؟
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۲۷۷۹۸
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز، امروز ۶ مهر برابر با ۲۸ سپتامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویدادها:
۲۸۰ - پیشنهاد روم به ایران: تقسیم خاورزمین میان دو ابرقدرت!۲۸ سپتامبر سال ۲۸۰ میلادی بهرام دوم شاه ساسانی ایرانزمین در آستانه برگزاری جشن مهرگان پیشنهاد «مارکوس اورلیوس پروبوس Marcus Aurelius Probus» امپراتور وقت روم را برای تقسیم خاورزمین میان دو ابرقدرت ایران و روم رد کرد و به فرستاده امپراتور روم تاکید کرد که دولت روم باید دست خود را از آسیا کوتاه کند و از مدیترانه شرقی پا فراتر نگذارد، ولی اضافه کرد که ایران آماده است با روم در صلح و صفا به سر برد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مورخانی که زمان رد این پیشنهاد را پس از محاسبات تقویمی تازه و بویژه جشن سالانه مهرگان به دست داده اند نوشته اند: این نخستین پیشنهاد تقسیم خاورزمین بود که بعدا و بویژه در قرون جدید و معاصر چندبار از سوی قدرتهای وقت (قدرتهای اروپایی میان خود) تکرار شد اما هیچگاه عملی نشد.
اندیشه این تقسیم دو سال پیش از ارسال پیشنهاد، در ذهن پروبوس به وجود آمده بود. پروبوس پس از سرکوبی پنج قبیله ژرمن در اروپای مرکزی و مطیع ساختن آنها و تحکیم سلطه روم بر مصر، در صدد لشکرکشی به شرق مدیترانه برآمده بود که با چند شورش در اروپا و نافرمانی برخی از ژنرالهایش رو به رو شد و اولویت را در پایان دادن به این مسائل دیده بود و لذا، وارد شدن به یک صلح دائمی با ایران ناسیونالیست وقت.
پروبوس در ۱۹ آگوست ۲۳۲ میلادی در شمال صربستان امروز ـ شهر سیرمیوم Sirmium (امروزه سرمسکا Sremska) که از شهرهای امپراتوری روم بود به دنیا آمده بود، نظامی و ژنرال و بالاخره بسال ۲۷۶ میلادی با رای سنا، با عنوان «کُنسول» امپراتور روم شده بود. وی مدتی با درجه ژنرالی در منطقه دانوب شرقی و بالکان جنوب شرقی بسر برده و از قدرت نظامی ایرانیان و قوانین سخت سپاهیگری و تعصب ناسیونالیستی آنان آگاه بود.
امپراتور شدن پروبوس همزمان با پیدایش حالت تعرض طوایف ژرمن به اراضی اطراف بود که در کنترل رومیان بودند. این طوایف عبارت بودند از گُتسٍ هاGoths، «آلمان ـ ی هاAllemangne = Alamani = Aleman»، فرانک ها Franks، لونگیون ها Longiones = Ligii، وندال ها Vandals و .... ملل مجاور، این طوایف را به این نام ها می خواندند حال آنکه خودشان ژرمن بودند و دارای یک زبان و یک فرهنگ. به نوشته آگاتیاس Agathias مورخ رومی متولد آناتولی، اقوام لاتین گروهی از ژرمن ها را که در منطقه راین علیا ساکن بودند و بعدا بخشی از سویس [سویس شمالی آلمانی زبان امروز] و آلزاس را گرفتند آلمانی می خواندند (آل من All – Men = همه آنها مرد) که باقی مانده است. [این نام از طریق فرانسه به کشورهای دور دست ازجمله ایران منتقل شده که کشور ژرمن ها را آلمان می گویند، کشورهای دیگر جرمنی = ژرمانی و ... و خودشان دویچلند. دولت آلمان اصرار به تصحیح نام نداشته است]. آن دسته از ژرمن ها که در منطقه راین سُفلی زندگی می کرد و بعدا بلژیک و هلند را گرفت و وارد فرانسه شد فرانک ها خوانده شد که نام فرانسه از «گل» به فرانسه = کشور فرانک ها تبدیل شد. به ژرمن های مناطق شرقی گتُس ها می گفتند. لونگیون ها در سودتن Sudeten=sudetes و دامنه های یک رشته کوه به همین نام که از شرق آلمان و جنوب جمهوری چک تا لهستان امتداد دارد زندگی می کردند. [هیتلر پس از کسب توافق انگلستان و فرانسه، با فرستادن نظامی منطقه سودتنلند ژرمن نشین را به خاک آلمان بازگردانید]. کلویس پادشاه فرانکها در سال ۴۸۱ بسیاری از طوایف ژرمن را متحد و یکپارچه ساخت.
پروبوس در پی برقراری کنترل مجدد روم بر اقوام ژرمن، برای بیکار نماندن نظامیان، قانون تازه ای وضع کرد که طبق آن یک نظامی نباید بیکار بماند و در زمان صلح باید به آبادکردن اراضی بایر و ساختن پل و کانال آبیاری سرگرم باشد. این قانون او به آرامی در مصر به اجرا در آمد ولی در اروپا با مخالفت رو به رو شد و هنگامی که برای دیدار از زادگاهش به شهر سیرمیوم (در صربستان امروز) رفته بود بر ضد او کودتا کردند که در اکتبر ۲۸۲ کشته شد. بازهم یکی از افسران ارشد گارد امپراتوری طراح این توطئه بود و نظامیان گارد پروبوس را کشتند.
۱۰۶۶ - افتادن انگلستان به دست فرانسویانویلیام دوم، حکمران نرماندی (فرانسه) که تاریخ از او به عنوان ویلیام فاتح و پاره یی ازتاریخ نگاران ویلیام حرامزاده نام می برند دراین روز (۲۸ سپتامبر) در سال ۱۰۶۶ میلادی با شش هزار مرد جنگی مرکب از فقط نخبگان و جنگ آزمودگان فرانسوی و کشورهای دیگر اروپایی برای تصرف انگلیس قدم به خاک این کشور گذارد و ظرف ۱۶ روز آن را تصرف کرد و در آنجا به بسط فرهنگ و زبان فرانسوی پرداخت که واژه های فرانسوی در زبان انگلیسی بازمانده از همان زمانند. آخرین و قاطع ترین جنگ ویلیام با انگلیسی ها روز ۱۴ اکتبر در هاستینگ (هاستاینگ) روی داده بود. دلیل حمله ویلیام به انگلیس آسوده خاطر کردن خود از تعرض های بدون اطلاع قبلی (شبیخون زدن) انگلیسی ها بود که وی را از پرداختن به امور غیر نظامی و پیشرفت کشور باز می داشتند. بعلاوه، انگلیسی ها به تعهداتی که می سپردند عمل نمی کردند.
ویلیام فرمانروایی بر ضد فساد اداری بود و همه آمار و حسابهای انگلستان در دست خودش بود، حتی می دانست که در هر واحد زمان چند مرغ و گوسفند در این سرزمین وجود دارد. انگلیسی ها دهها سال پس از سلطه فرانسوی ها، زبان خود را دوباره احیاء کردند که جهانگیر شده است. پس از اشغال طولانی این سرزمین توسط فرا نسویان، این نیروی ناسیونالیسم بود که زبان انگلیسی را زنده کرد.
قرنها پیش از ویلیام هم آنگلوساکسونها از آلمان به انگلستان هجوم برده و آنجا را متصرف شده بودند. به همین سبب زبان انگلیسی از ریشه زبان آلمانی (خانواده زبانهای هند ـ اروپا) است که پارسی هم از همین دسته از زبانهاست.
پس از ورود انگلوساکسونها به مرکز انگلستان، اسکاتلندی ها به نقاط شمالی تر و ولش ها به نقاط جنوبی تر رانده شدند.
۱۷۸۱ - نبرد «یورک تاون» و تکمیل استقلال ایالات متحده۹ هزار انقلابی مسلح مهاجر نشیان ۱۳ گانه انگلیسی آمریکای شمالی ۲۸ سپتامبر سال ۱۷۸۱ با کمک شش هزار سرباز فرانسوی و حمایت توپهای ناوگان فرانسه نیروهای انگلیسی را در «یورک تاون Yorktown» واقع در ساحل خلیج چساپیک (ایالت ویرجینیا) مورد حمله قراردادند که این نبرد چندروزه به شکست انگلیسی ها و تامین استقلال مهاجر نشین ها تحت نام «ایالات متحده آمریکا» انجامید. یورک تاون از شهر ویلیامزبورگ پایتخت وقت حکومت انگلیسی آمریکا فاصله چندانی ندارد و هدف فرماندار انگلیسی از استقرار در یورک تاون این بود که از آتش ناوهای خود برخوردار شود که ناوگان اعزامی فرانسه ناوهای وی را غرق کرد. اگر دشمنی فرانسه با انگلستان در کار نبود، بعید بود که در آن زمان مهاجر نشین ها به تنهایی به پیروزی نظامی بر انگلیسی ها که بر آنها حکومت می کردند نائل می آمدند. در آن زمان سران مهاجرنشین ها از خصومت آن دو کشور اروپایی و رقابت های استعماری شان بایکدیگر، نهایت استفاده را بردند.
۱۳۵۹ - سقوط سوسنگرد توسط دشمن متجاوز بعثیدر زمان جنگ ارتش عراق ۳ بار برای تصرف سوسنگرد تلاش کرد که با مقاومت شدید مردم مواجه گردید ولی در حمله سوم شهر در محاصره ارتش عراق قرار گرفت. با حمله عراق در ۳۱ شهریور، عناصر تیپ ۳ زرهی لشکر ۹۲ اهواز، مستقر در پاسگاه صفریه و سوبله، نتوانستند حملات دشمن را دفع کنند و به ناچار به عقب رانده شدند. لشکر ۹ مکانیزه عراق کم کم به محور سوبله، تنگه چزابه و ارتفاعات الله اکبر می رسید. عراقی ها موفق شدند روی رودخانه کرخه و رمیم پل شناور نصب کنند.
به این ترتیب بستان به طور کامل سقوط کرد و عراقی ها از شمال و غرب وارد شهر شدند. آن ها با پیشروی در محور بستان – سوسنگرد این شهر را از سمت غرب مورد تهدید قرار دادند. علاوه بر این عراقی ها در جنوب کرخه و از محوه نشوه، کوشک، طلائیه و جفیر وارد ایران شده و در این محور رو به شمال پیشروی کرده و به کرانه جنوبی کرخه کور رسیده بودند. آنها با عبور از کرخه کور، به قصد تصرف حمیدیه و سوسنگرد در دو ستون پیشروی کردند. به حاشیه جنوبی حمیدیه و سوسنگرد رسیدند. دشمن پس از شکستن مقاومت مدافعان اندک ( پاسدار و ژاندارم ) آن در ۶ مهر ماه سوسنگرد را اشغال کرد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1112783 برچسبها اخبار روزمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار روز ۲۸ سپتامبر انگلیسی ها ژرمن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۲۷۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نویسنده گزارش جعلی بیبیسی چه کسی است؟ /دست به دست شدن یک سوژه میان منافقین، موساد و انگلیسیها
شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد!
سرویس سیاست مشرق- انتشار یک گزارش ضدایرانی درباره چگونگی فوت نیکا شاکرمی در کوران اغتشاشات ۱۴۰۱ توسط شبکه بیبیسی همچنان با حاشیههایی روبهرو است، از روز انتشار این گزارش تاکنون، گافهای فراوانی از اسناد جعلی ارائه شده در این گزارش توسط رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی رو شده است، این خطا آنچنان آشکار و بزرگ است که بیبیسی یک بازیگر ایرانی به عنوان یکی از عوامل مرگ نیکا جا زده است!
تا جایی که بسیاری از کارشناسان سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که بخش جهانی بیبیسی یا به صورت عامدانه و با هدف ایجاد تشنج رسانهای این گزارش را منتشر کرده یا آنکه یک کلاه بزرگ بر سرش رفته و جریانی با اهداف پنهان سیاسی به صورت سازمانیافته انگلیسیها را سرکار گذاشتهاند.
با پذیرش هر کدام از این دو روایت، انتشار یک ماجرای عجیب و غریب از سوی بیبیسی نشان میدهد که دستهایی در پشت پرده در تلاش بوده است تا با بازکردن دوباره یک پرونده سوخته بار دیگر افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، اما چه کسی این گزارش خاص را در رسانه انگلیسی منتشر کرده و در شبکه سایبری ضدانقلاب گردانده است؟ نگاهی به نویسندگان این گزارش اطلاعات جالب توجهی را در اختیار قرار میدهد.
آیدا میلر، نام یکی از نویسندگان گزارش بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی است. یک بررسی ابتدایی نشان میدهد که به ظاهر این نام به صورت مستعار در این گزارش استفاده شده است، اما ظاهر شدن یک اکانت با این نام در شبکههای اجتماعی ردپای نویسنده را هویدا کرده و اطلاعاتی جالبی درباره این شخص به مخاطب میدهد، گویی این اطلاعات به صورت عامدانه پخش شده تا عاملین انتشار این گزارش نوربالا زده باشند!
پشت نقاب یک نویسنده مجهول در گزارش انگلیسی
درباره میلر دو نکته قابلتأمل وجود دارد؛ ابتدا اینکه تاکنون هیچ گزارش دیگری با نام آیدا میلر در بیبیسی کار نشده و دوم اینکه سابقهای از هویت واقعی او در شبکههای اجتماعی از او وجود ندارد، این دو شاهد نشان از فیک(ساختگی) بودن این فرد دارد.
اما نکته جالب توجه صفحه تازهتأسیس «آیدا میلر» پس از آغاز فعالیت صفحات افرادی را دنبال میکند که مستقیما یا غیرمستقیم با عناصر گروهک تروریستی منافقین و نیز عوامل همکار با موساد در ارتباط هستند.
یکی از این افراد، دومنیک آتیاس است. آتیاس وکیل و معاون ریاستجمهوری وقت فرانسه در سال ۲۰۱۷ بوده که اکنون با عنوان پوششی فعال حقوق بشر و کودکان و رئیس هیئتمدیره بنیاد وکلای اروپا فعالیت میکند.
دومنیک آتیاس همچنین روابط نزدیکی هم با سرکرده تروریستها در آلبانی یعنی مریم رجوی دارد. او از زمان تصدی پست در معاونت ریاستجمهوری فرانسه تا کنون همکاریهای زیادی را با منافقین داشته و حتی در کمپ اشرف نیز با رجوی دیدار و گفتگو کرده است.
یک منبع امنیتی درباره شخصیت آتیاس میگوید: رجوی هر بار که قصد پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران را داشته سراغ این وکیل فرانسوی رفته و با پرداخت پول او را به کار گرفته است، آتیاس با دادن رشوه به سیاستمداران اروپایی و آمریکایی علیه مردم ایران پرونده سازی میکند!
عجیب آنکه یک روز قبل از انتشار گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی آتیاس با رهبر گروهک منافقین در پاریس دیدار کرده است. این دیدار در حاشیه کنفرانسی که منافقین ترتیب داده بودند، شکل گرفت. این کنفرانس ضدایرانی با مضمون سیاهنمایی علیه وضعیت اجتماعی و زنان ایران برگزار شده است، در این نشست آتیاس در کنار مریم رجوی علیه زنان ایرانی سخنرانی کرده است!
همزمان با برگزاری این نشست نیز، هشتگ «زن، مقاومت، آزادی» نیز که از هفته گذشته بارگذاری شده بود، وایرال شد؛ در روزهای اخیر نیز، اکانتهای سایبری و هوادار منافقین، این هشتگ را درباره گزارش نیکا شاکرمی نیز پخش کردند که نشان از برنامهریزی از پیش هماهنگ شده منافقین با انگلیسیها درباره این گزارش داد، پیش از این بارها اتفاق افتاده است که منتافقین با پرداخت پولهای کلان به رسانههای غربی گزارشهای ادعایی خود را بدون اسم و عنوان منتشر کردهاند.
به عنوان مثال رسانۀ آمریکایی اُپن سیکرت (مرکز سیاست پاسخگو) که به طور تخصصی به مسئله ورود پولهای با منشاء مشکوک به امور سیاسی در آمریکا میپردازد، طی گزارشی از پرداخت مبلغ ۱.۴ میلیون دلار به شرکت لابیگر «روزمونت» از سال ۲۰۱۳ تا کنون توسط تروریستهای منافقین برای تأثیرگذاری بر سیاستهای خارجی و دفاعی آمریکا خبر داده است.
این گزارش که به طور خاص اقدام اخیر «مایکل موکازی» در ثبت نام رسمی در فرم مربوطۀ وزارت دادگستری آمریکا به عنوان لابیگر گروهک تروریستی منافقین را بررسی میکند، به سایر فعالیتهای تبلیغی این گروهک نیز اشاره کرده و اسامی دیگر سیاستمداران آمریکایی حامی تروریستهای منافقین مانند رودی جولیانی، جان بولتون و رابرت توریسلی را نیز مطرح میکند.
در ادامه این گزارش اسنادی دربارۀ مراودات مالی فرقه تروریستی منافقین با یک شرکت لابیگر در آمریکا منتشر شده است که نشان میدهد منافقین بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در مجموع ۱.۴ میلیون دلار برای تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت و کنگره آمریکا به شرکت روزمونت پول پرداخت کرده است. لازم به ذکر است این اسناد از طریق ادارۀ اسناد عمومی وابسته به سنای آمریکا بدست آمده است.
در همین زمینه گفتنی است بارها اسناد پرداخت مبالغ هنگفت توسط گروهک تروریستی منافقین به سیاستمداران و روزنامهنگاران مختلف در رسانههای این کشور منتشر شده و اقدامات این گروهک تروریستی برای اثرگذاری بر سیاستمداران آمریکایی مورد انتقاد رسانهها و چهرههای سیاسی قرار گرفته است.
دومنیک آتیاس دو روز پس از گزارش نیکا شاکرمی نیز، یک پیام ویدیویی اختصاصی برای تلویزیون منافقین ارسال کرده است، افزوده بر این، آتیاس گزارش بیبیسی را که به زبان فرانسوی در وبسایت متعلق به منافقین نوشته شده بود را در صفحه توییتری خود بازتاب داده است.
دیگر شخصیتی که آیدا میلر، نویسنده گزارش بیبیسی او را دنبال کرده، برد شرمن است. یکی از نمایندگان جمهوریخواه سنای آمریکا که روابط نزدیکی با منافقین داشته و از حمایان سرسخت اغتشاشات ۱۴۰۱ در ایران بوده است، سال گذشته منافقین در ساختمان کنگره آمریکا نمایشگاهی را برگزار کرده بودند که حامی اصلی آن برد شرمن، نماینده جمهوریخواه کنگره بود.
جعل اسناد توسط یک سازمان ضدایرانی!
بررسی های ابتدایی نشان میدهد که شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد، اما این اسناد رد پای یک سازمان ضدایرانی را نیز برملا میسازد! یکی از مهمترین شخصیتهایی که آیدا میلر آن را دنبال میکند، جیسون برادسکی، رئیس شورای سیاستگذاری گروه اتحاد علیه ایران هستهای(UANI) است.
برادسکی فروردین ۱۴۰۰ به تیم سردبیری شبکه تروریستی اینترنشنال پیوسته بود. او در زمان ریاست شورای سیاستگذاری UANI، فعالیتهای گستردهای را به بهانههای هستهای، علیه ایران ترتیب داده بود و روبط نزدیکی نیز با موساد دارد، برادسکی همان کسی بود که اولینبار تصاویر عملیات تروریستی عوامل موساد در ایران علیه شهید صیاد خدایی را در فضای مجازی منتشر کرده بود.
کنارهم قرار گرفتن قطعات این پازلها نشان میدهد که گزارش ضد ایرانی شبکه انگلیسی دست پخت مشترک منافقین و موساد است که تلاش شده با ساخت نسخه رسانهای از آن، مورد استناد قرار بگیرد.
برادسکی رئیس اتحادیهای است که از سال ۲۰۰۸ تاسیس شده که تا پیش از او توسط مقامات اسبق دستگاه سیاست خارجی و دولت آمریکا اداره میشد. این سازمان را ابتدا «مارک والاس»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل، همراه با «ریچارد هالبروک» از اعضای دولت «باراک اوباما»، تاسیس کردند.
اما اکنون ریاست آن بر عهده «جو لیبرمن»، سناتور سابق ایالت «کانیتیکت» است و مدیریت اجرایی آن نیز توسط «دیوید ایبسن» اداره میشود. این سازمان با عنوان «اتحاد علیه ایران هسته» آغاز به فعالیت کرد و با مشورت گروهی از چهرههای نظامی و سیاست خارجی برجسته ضدایرانی در ایالات متحده به فعالیت خود ادامه داد.
در بین این مشاوران، «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی دولت «دونالد ترامپ» نیز دیده میشود که حتی سابقه عضویت در این سازمان را هم دارد. مهمترین تامینکنندگان بودجه «اتحاد علیه ایران هستهای»، سرمایه داران جمهوریخواه در آمریکا هستند، با این حال این سازمان مدعی شده سالانه بین ۱.۳ تا ۱.۷ میلیون دلار کمک مالی معاف از مالیات جمعآوری میکند که البته اسامی حامیان مالی خود را هیچوقت منتشر و رسانهای نکرده است. با این وجود، ارتباط این سازمان با عناصر صهیونیستی فعال علیه جمهوی اسلامی ایران، نشان از وابستگی کامل مالی آن به سرویسهای اطلاعاتی سیا و موساد و لابی صهیونیسم است.
اعضای دیگر این گروه شامل جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا، مئر دگان، رییس سابق موساد، ریچارد دیر لاو، رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان، آگوست هنینگ، رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان، کریستن سیلوربرگ، سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا، چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش و مدیر موسسه روچلید در انگلستان (خاندان یهودی روچیلد)، فرنسز تاونسند، معاون مشاور امنیت داخلی بوش و عضو شورای خط مشی اطلاعاتی و اطلاعات خارجی، ولفگانگ شوسل، صدر اعظم سابق اتریش، وزیر سابق و معاون صدر اعظم اتریش، هستند.
فعالیت کلیدی و راهبردی این سازمان، لابیگری ضدایرانی در کنگره آمریکا است؛ این سازمان با مجموعه اقداماتی نظیر برگزاری کارزارهای ضدایرانی، تحریم و اعمال فشار بر شرکتها و سازمانهای در حال تجارت با ایران، تهیه پیشنویس قوانین ضدایرانی جهت تصویب در کنگره و...، علیه ایران در کنگره آمریکا لابیگری میکند، اقداماتی که مشابه آن در گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی مشهود است و تلاش شده با این روایت جعلی، دستاوردی ضدحقوق بشری علیه ایران زمینهسازی شود.
به خصوص اینکه مهمترین هدف این سازمان در بُعد اطلاعرسانی، بسیج پشتیبانی عمومی و استفاده از گستره رسانهای و متقاعد سازی رهبران کشورهای خارجی برای ایران هراسی است. این سازمان همچنین وظیفه دارد اهداف موساد و رژیم صهیونیستی در اروپا و آمریکا را با هدف افزایش تضاد بین دولت و ملت ایران با دولت و ملت آمریکا را رایزنی، زمینهسازی و پیگیری کند.
یکی از نکات جالب صفحات مجازی «اتحاد علیه ایران هستهای»، اکانت عربی این سازمان در توئیتر است که عنوان هستهای را حذف کرده و با نام اتحاد علیه ایران، فعالیت میکند.
سازمان اتحاد علیه ایران هستهای افزوده بر این که با لابی و حمایت مالی صهیونیستها مدیریت و فعالیت میکند، سابقه جعل نامه و اسناد را در سال ۲۰۱۳ دارد. ۱۹ جولای ۲۰۱۳، مالک یک شرکت کشتیرانی یونانی به نام ویکتور رزتیس، علیه گروه اتحاد علیه ایران هستهای در آمریکا شکایت میکند.
در این شکایت آمده که سازمان اتحاد علیه ایران هستهای علیه شرکت یونانی اتهام زده و با آنها همچون جلادان رفتار میکند؛ این سازمان خواسته تا شرکت یونانی متعهد شود که اتهام فعالیت تجاریاش با ایران از سوی یک حسابرس موردنظر گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مورد بررسی قرار گیرد و خود را با عنوان جعلی یک شورای مستقل جهت ممیزی و حسابرسی معرفی کند.
تمامی اتهامات این لابی صهیونیستی علیه تاجر یونانی، بر پایه نامهای است که رزتیس به مسئولان ایرانی در یونان ارسال کرده و در آن خواستار دیدار با آنان شده بود. همچنین گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مدعی است رزتیس تفاهم همکاری مشاورهای نیز با ایرانیها امضا کرده بوده است که این سازمان البته تاکنون از انتشار این دو نامه مورد ادعای خود، خودداری کرده است. از طرفی رزتیس نیز قویاً اعلام کرد که هر دو نامه، جعل شده است. در ماه آوریل ۲۰۱۳، در نامهای که وکلای رزیتس، مالک شرکت کشتیرانی یونانی، به ریاست دادگاه ارائه دادند، اعلام کردند که به اطلاعاتی دست یافتهاند که نشان میدهد گروه اتحاد علیه ایران هستهای، توسط افراد ذینفوذ خارجی همچون اونگار تامین مالی میشود؛ افرادی که احتمالا اسرائیلی هستند!
ردپای عناصر نفاق و موساد در گزارش بیبیسی آنچنان عیان است که اعتبار آن با یک بررسی ساده نیز قابل تشریح است، این هماهنگی تابستان سال گذشته و در جریان جلسه وزیر اطلاعات اسرائیل با برخی عناصر رسانهای ضدایرانی در لندن فراهم شده است.
اتهامات حقوق بشری علیه ایران، آخرین تلاشهای لابی صهیونیسم برای فشار حداکثری علیه مردم ایران در مجامع بینالمللی پس از عملیات وعد صادق است. نفوذ عوامل رژیم صهیونیستی در رسانههای لندنی نیز به همین منظور تقویت شده تا راهبرد صهیونیستها برای فرار از فشار جهانی محقق شود.