برندگان نوبل اقتصادی چه تحولی در جهان ایجاد می کنند؟
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۶۵۹۸۰
به گزارش خبرنگار اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، روز گذشته پرونده نوبل سال ۲۰۲۱ با معرفی سری آخر نوبلیستها یعنی حوزه اقتصاد، بسته شد. سه اقتصاددان دانشگاههای آمریکا برنده امسال جایزه نوبل اقتصاد شدند. دیوید کارد، استاد اقتصاد دانشگاه برکلی، جاشوا انگریست استاد دانشگاه امآیتی و گویدو ایمبنز، اقتصاددان دانشگاه استنفورد جایزه نوبل اقتصاد امسال را به خود اختصاص دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیوید کارد ( دانشگاه کالیفرنیا ) اصالت کانادایی دارد. جاشوا دیوید انگریست (دانشگاه آمآیتی) جزء اقتصاددانان برتر در حوزههای اقتصاد کار، اقتصاد شهری و اقتصاد آموزش است و گویدو آیمبنز (دانشگاه استنفورد) متخصص حوزه اقتصادسنجی است و از سال 2019 سردبیری مجله اکونومتریکا را برعهده دارد.
جایزه یادبود نوبل اقتصاد هر ساله توسط بانک مرکزی سوئد به محققان در زمینه اقتصاد اعطاء میشود. جایزه نوبل در اقتصاد در سال ۱۹۶۸ پایهگذاری شد و برای نخستین بار در سال ۱۹۶۹ به یان تینبرگن از هلند و راگنار فریش از نروژ اهدا شد.
راگنار فریش یان تینبرگن
هر جایزه شامل یک مدال، یک دیپلم افتخار و جایزهای نقدی است که در طول سالهای مختلف مقدار آن متفاوت بوده است. تاکنون، ۵۳ جایزه نوبل اقتصاد به ۸۹ نفر داده شده که تنها ۲ نفر از آنها زن بودهاند.
نوبل اقتصاد، نوبل تمام علوم اجتماعی استاحمدرضا احسانیان کارشناس اقتصادی در گفت و گو باخبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص جزئیات طرح های تحقیقی نوبلیست های اقتصاد امسال اظهار کرد: نوبل اقتصاد، صرفا نمادِ نوبلِ علم اقتصاد نیست، بلکه نوبل همه علوم اجتماعی است. زیرا از رشتههای علوم سیاسی، روانشناسی و مدیریت کسب و کار نیز برنده این نوبل بوده اند. سه نفری که امسال برگزیده شدند، همگی اقتصادی بودند، اما جزئیات کار ارائه شده آنها (کار تئوریک و کاربردی آن ها) برای همه علوم اجتماعی بود.
او ادامه داد: دیوید کارد ( David Card )، نیمی از جایزه نوبل را از آن خود کرد. او متولد کاناداست و مدرک دکتری خود را از دانشگاه پرینستون اخذ کرد. معروف شدن آن ها بعد از بررسی اقتصادِ کار بود که حقوق و دستمزدها چه تاثیری بر عرضه و تقاضای کار دارد. او همکار کروگر بود (کروگر، مشاور اوباما رئیس جمهور اسبق آمریکاست). دیوید کارد در صحبتهای خود بیان میکند که اگر کروگر نیز در قید حیات بود، این جایزه را با من نصف میکرد و در واقع چهار نفر برنده این جایزه را بودند.
دیوید کارد
او افزود: آنها تحقیقات مختلفی در حوزه اقتصادِ کار انجام دادند. یکی از تحقیقهای جنجالی آنها که با حمایت اقتصاددانهایی مانند کروگمن معروف شد این بود که افزایش حداقل دستمزد لزوما باعث کاهش عرضه کار نمیشود. زیرا در مدلهای کلاسیک معمولا با افزایش دستمزد مخالفت میشود.
احسانیان در ادامه تصریح کرد: او از طریق انجام یک آزمایش طبیعی در مرز دو ایالت همسایه، مشاهده کرد؛ جایی که دستمزدها افزایش پیدا میکند، هیچ تاثیری در میزان بیکاری نداشته و حتی اشتغال نیز بیشتر شده است.
او افزود: دو اقتصاددان دیگر که نصف جایزه را با هم نصف کردند، جاشوا دیوید انگریست ( Joshua David Angrist ) و گویدو آیمبنز (Guido Imbens) هستند. انگریست در آمریکا به دنیا آمده و در دانشگاه پرینستون تحصیل کرده است. آیمبنز، سوئدی است و در دانشگاه آمریکا فعالیت داشته است. او مدرک دکتری خود را در دانشگاه براون (Brown University) بودند و سپس در دانشگاه هاروارد (Harvard University) و اکنون نیز در دانشگاه برکلی (Berkeley University of California) مشغول به فعالیت است.
گویدو آیمبنز
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: تحقیقات این دو فرد شباهت زیادی به تحقیق کارد دارد. کارد به خاطر کاربردهای روش شناسی در اقتصاد سنجی موفق به کسب این جایزه شد. به این معنی که چگونه از اتفاقات طبیعی در اطراف مان که در سیاستگذاری استفاده میشود، به عنوان آزمایشگاه استفاده کنیم.
دیوید انگریست
استفاده از آزمایشگاه طبیعی به جای آزمایشگاه تصادفی!او افزود: این دو نفر به علت قدرت روش شناسی (متدولوژی) که بتواند آزمایشگاه طبیعی را به عنوان آزمایشگاه تصادفی استفاده و علیت پدیدهها را شناسایی کنند، این جایزه را دریافت کردند. به عنوان مثال، بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که افرادی که سربازی ویتنام رفتند، درآمد آنها ۱۵ درصد کاهش پیدا کرده است.
احسانیان ادامه داد: اینکه تقابل میان کار و درس او سبب شده تا درآمدش کاهش یابد، قابل حدس زدن است. اما اینکه بتوان دقیق تخمین زد، هنر این دوستان است. در نهایت میتوان گفت که به علت کمک متدولوژی در اقتصاد سنجی، جایزه گرفتند.
او با اشاره به میزان این جایزه بیان کرد: میزان جایزه نوبل، ۱۰ میلیون کرون و معادل ۱.۱ میلیون دلار است.
تحقیق دیوید کارد، صرفا یک تحقیق تئوری نیستاین کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا این تحقیقات در سطح کشورها به مرحله اجرا نیز می رسد یا صرفا در حد یک تحقیق تئوری باقی می مانند؟، بیان کرد: تحقیق دیوید کارد، کاربردی است و به خاطر کاربردی بودنش جایزه را دریافت کرده است. نفر دوم و سوم نیز، درست است که برای متدولوژی و روش شناسی برنده نوبل شدند، اما روش شناسیهایی بوده که به کارهای اقتصاد سنجی کاربردی منوط بوده است؛ بنابراین ذات نوبل امسال برای کارهای کاربردی منوط به سیاست گذاری بوده است.
جالب است بدانید در سال 2013، یکی از کاندیداهای دریافت جایزه نوبل اقتصاد، محمدهاشم پسران اقتصاددان ایرانی مقیم آمریکا بوده است. او برای تحقیق در "معیارهای اقتصادسنجی در سری زمانی" به عنوان یکی از نامزدهای دریافت نوبل اقتصاد معرفی شده بود.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: جایزه صلح نوبل نوبل اقتصاد جایزه نوبل اقتصاد روش شناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۶۵۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرکشی اقتصاد!
وحید حاج سعیدی؛ چندی قبل یکی از مسئولان اقتصادی دولت، با تمثیل تورم به اسب، اظهار کرد برای مهار تورم به شکل آنی، باید همه قیمتها تحت نظارت دولت باشند و با استفاده از ایجاد فضای حاکمیتی و ابزارهای امنیتی، باید به این مهم دست پیدا کنیم. در عین حال ایشان معتقد به «دور ریختن افسانههایی»، چون مبانی بازار آزاد شده است!
حقیقت امر ما از علم «جانور شناسی» و «اقتصاد» سررشته چندانی نداریم، ولی به اندازه وسع مان (!) اسب را در کوچه و خیابان دیده ایم و یادمان میآید که همسایه مان خدا بیامرز میرزا یدالله تعریف میکرد که یک عمر با اسب و ارابه از حاشیه جنگل یک ارابه خاک میآورد و به خلق الله میفروخت. با همین اسب و ارابه و کرایه ناچیز چند تومانی، بدون نیاز به فضای حاکمیتی و ابزارهای امنیتی و به دور ریختن افسانههای مبانی بازار، هم زندگی اش را میگذارند، هم بچه هایش را مدرسه و دانشگاه فرستاد و عروس و داماد کرد و خدابیامرز تا آخر عمر هم دستش را پیش کسی دراز نکرد!
از مقوله اقتصاد هم به اندازهای درک و فهم داریم که سایرین دارند و ما هم مثل مردم عادی، اقتصاد و مولفههای آن را با جیب و سفره خودمان مقایسه میکنیم و اعداد و آمارهای مثبت اقتصادی را در خوشبینانهترین حالت تا اواسط برج درک میکنیم!
اما با وجود قلت دانش در مقوله جانور شناسی و علوم پایه همین قدر را درک میکنیم اقتصاد هم مانند هر علمی دارای مبانی و اصولی است که اگر خلاف این مبانی عمل شود نظیر خوش و بش با قیمتها یا امر و نهی به اقتصاد و ...، اقتصاد از «الاغ» هم زبان نفهمتر میشود، «اسب» که جای خود دارد!
اقتصاد دستوری به این معناست که دولت مشخص کند چه کسانی صاحب ثروت افسانهای شوند و چه کسانی برای حداقلها دست و پا بزنند؟ برایند اقتصاد دستوری میشود فرمایشات مشعشع کارشناس رسانه ملی که با ۳۰ کیلو اضافه وزن به مردم توصیه میکرد برنج خالی بخورند! در اقتصاد دستوری افزایش حقوق کارگر تورم ایجاد میکند، ولی حقوق نجومی و افسانهای عدهای عین ثواب است! ماحصل چنین اقتصادی میشود جراحی اقتصادی بدون بیهوشی و ریکاوری و بخیه و سایر پروسیجرهای متعارف که نتیجه از قبل پیداست!
بپذیریم حل معضل اقتصاد با گزاره های فارغ از علم و واقعیت، نه نتها نتیجهای در بر ندارد بلکه باعث بروز آسیبهای جدیتر به بدنه اقتصادی میشود که خود دارای باگهای متعددی است و بر پایههایی سست بنا نهاده شده است. در حقیقت ثمرات ویرانگر و تالیهای فاسد اقتصاد دستوری بر شئون زیست اجتماعی شهروندان از حاشیه شهر به متن شهرها کشیده است و سفرههای بسیاری خانوادهها را درنوردیده است!
بی تردید وجود ابزارهای تعزیراتی و نظارتی و امنیتی، مُسکنهای موقتی هستند که در مواقعی برای کنترل معدود مولفههایی ضروری هستند، ولی اصل اقتصاد و ثبات در آن نیازمند برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت، کنار گذاشتن رودربایستی با صاحبان قدرت و ثروت، جمع کردن بساط رانت و امضاهای طلایی و مجوز واردات، اخذ مالیات جدی و ... تغییر قوانین خاک گرفته و در نهایت ایجاد اصل شفافیت در همه امور است.
اقتصاددانان بهرغم اختلافات بسیاری که با یکدیگر دارند، بر سر چند اصل اساسی توافق کامل دارند. یکی از آن اصول نیز میگوید، گردش واقعی اقتصاد و سازوکار بازار بهتر از گزینههای دیگر موجب تولید و مصرف بهینه میشود که در نهایت منجر به رفاه شهروندان نیز خواهد شد. یادمان باشد اقتصاد و مولفه هایش زبان نفهمتر و سرکشتر از آن هستند که با داغ و درفش یا خواهش و تمنا، باب میل ما فراز و فرود داشته باشند!