معرفی ظرفیتهای مناطق آزاد در تعامل با سینمای ایران در قاب فصل تحول
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۹۲۰۸۱
به گزارش دوشنبه شب گروه فرهنگی ایرنا از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در بخش نخست این نشست که با هدف معرفی ظرفیتهای مناطق آزاد کشور با عنوان «فصل تحول» برگزار شد، ابتدا جمعی از اهالی سینما از طیفهای مختلف به ارائه نقطهنظرات خود پیرامون ارتباط سینما و مناطق آزاد و فراز و فرودهای صنعتی شدن سینمای ایران پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سعید محمد» در این نشست با اشاره به درد و دغدغه مشترک موجود در اهالی هنر و دولتمردان گفت: دغدغه مشترک همه ما آینده فرزندان این سرزمین است. فرزندانی که امروز بخشی از آنها دچار سردرگمی فرهنگی شدهاند.
وی افزود: عدهای دوست دارند فرهنگ ایرانی را در مقابل فرهنگ اسلامی قرار دهند و برعکس در این زد و خورد، این فرهنگ غربی است که گوی سبقت را از آن خود میکند و تلاش میکند تا دهه هشتادیهای ما، از فرهنگ ایرانی و اسلامی دور شوند.
دبیر شورای عالی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی در این نشست اظهار داشت: همه ما باید نسبت به آینده فرهنگی فرزندان این سرزمین نگران باشیم و برای بهبود آن برنامه ریزی کنیم.
محمد افزود: مناطق آزاد میتوانند پایلوت فعالیت های فرهنگی در کشور باشند چرا که در این مناطق دسترسی ها بیشتر و تردد آسانتر است.
عضو هیأت امنای بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به این واقعیت که در کشور، ۳۲ نهاد فرهنگی داریم، به ارائه تعریف کلان و کاربردی فرهنگ پرداخت و گفت: فرهنگ، به چهار بخش تعریف میشود که در طول هم قرار دارند؛ «باورها و اعتقادات» که به «ارزشهای جامعه» تبدیل میشود؛ «ارزشها» که به «هنجارهای جامعه» تبدیل میشود؛ و «هنجارها» به «نمادهای جامعه». وقتی میخواهیم کار هنری انجام دهیم روی هر چهار سرفصل باید کار کرد. حفظ فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی و الگوسازی با این محور صورت میگیرد.
او ادامه داد: در مناطق آزاد به واسطه چابکسازی، معاونت فرهنگی، اجتماعی و گردشگری در دفتر مرکزی و بسیاری از مناطق حذف شده بود و اولین اقدام من، انتصاب این معاونت و احیای آن بود.
محمد در ادامه با ارائه یک بحث تاریخی در غرب اظهار داشت: در دیرباز، دولتها متولی بودند تا مسائل اجتماعی را رصد کنند. وقتی دیدند دولتها نمیتوانند به تنهایی از عهده این کار برآیند، بخش خصوصی هم ورود پیدا کند. تا سال ۱۹۲۰ وقتی بنگاههای اقتصادی شکل میگرفت، آنها فقط به فکر سود حداکثری بودند و خود این طرز فکر، یکسری آسیب به وجود آورد. از ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰ صاحبان اقتصاد گفتند اگر به حاشیه و پیرامون خودمان توجه نکنیم، همین سود را هم از دست میدهیم. به خاطر این که سودمان حفظ شود، باید به ذینفعانمان هم توجه کنیم؛ آنجا بود که یکسری از قوانین و چارچوبهای جدید را در زمینه بحث بیمه، بازنشستگی، توجه به روحیه و انگیزه پرسنل وضع کردند و گفتند اگر این نگرش را رها کنیم، سودمان را هم از دست میدهیم.
وی تصریح کرد : تقریبا از ۱۹۶۰ به بعد موضوعی در مدیریت کلان بنگاههای اقتصادی خودنمایی میکند و روز به روز هم دارد قویتر میشود و آن اصلی است که امروز به عنوان «توسعه پایدار» تعریف شده و بخشی از توسعه پایدار، موضوع «مسئولیت اجتماعی» بنگاههاست. بنگاهها به این بلوغ رسیدهاند که اگر بخواهند همه در کنار هم بتوانند فعالیت اقتصادی را ادامه دهند، باید به این نکته توجه داشته باشند که رسیدگی به مشکلات فرهنگی، اجتماعی و معیشتی مردم را اصل قرار دهند.
عضو هیأت امنای بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به مناطق آزاد فعال، مناطق آزاد جدید و مناطق ویژه تجاری صنعتی ادامه داد: در بودجه مناطق آزاد از گذشته، ده درصد از گردش مالی مناطق به بحث مسئولیتهای اجتماعی تخصیص داده شد اما این درصد هم به جای خودش هزینه نشده بود و یا وارد پروژههای عمرانی شد. ما برنامهریزی کردهایم تا به درک صحیحی از هر منطقه آزاد در کشور دست یابیم.
مشاور رئیس جمهور و دبیر شورایعالی مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی گفت: شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی مصمم است تا حرکتهایی جدی در حوزه مسئولیتهای اجتماعی صورت دهد و یکی از این حرکتها، ورود به بحث سینما است. به این دلیل سلسله نشستهایی تدارک دیده شده که اولینش در حوزه سینما بود و امروز برگزار شد.
محمد در ادامه اظهار داشت: ما باید بتوانیم این ارتباط تازه شکل گرفته را حفظ کنیم و میسر را بهگونهای تدارک ببینیم که بتوان برای توسعه سینما در مناطق آزاد (البته بر اساس چارچوبها و محدودیتهای موجود) برنامهریزی کرد و انشالله منابعی که قرار است به این امر و جهت رشد فرهنگی کشور تخصیص داده شود، هدفمند باشد، همه طیفهای هنرمندان سینما را دربرگیرد.
عضو هیأت امنای بنیاد سینمایی فارابی اظهار داشت: ما قرار نیست برای سینماگران تعیین تکلیف کنیم. ما تخصص خودمان را داریم و باید از تخصص سینماگران استفاده کنیم. در واقع هنرمندان باید بگویند برای رسیدن به این اهداف چه باید کرد. برای دستیابی به این هدف، باید در کارگروه تدارک دیدهشده و در جلسات نخبگانی، این بحثها تداوم یابد و در آینده نزدیک، به سند راهبردی مناطق آزاد در حوزه فرهنگ با محوریت سینما دست یابیم.
مناطق آزاد بهترین محمل برای رشد ایدههای سینمایی
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی که جزو مدعوین این نشست بود، با اشاره به این که فارابی خانه اهالی سینما است و مدیران مستأجر و ساکن موقت این خانه هستند، گفت: ما باید بتوانیم خدمتگزار خوبی برای سینمای ایران باشیم و لازمه رسیدن به این هدف، دستیابی به تغییرات در ساختار این خدمترسانی است.
«سیدمهدی جوادی» افزود: مناطق آزاد فرصت بیبدیلی برای جهانیسازی سینما است چرا که این مناطق، دالان ارتباطی با حوزه بینالملل است و همچنین بحثهایی نظیر معافیتهای مالیاتی و سایر قوانین در مناطق آزاد میتواند به این قضیه کمک کند.
جوادی در ادامه گفت: مناطق آزاد میتواند دروازه ورود فناوریهای نوین و تکنولوژی در حوزه سینما باشد. سهم این مناطق در سینمای آینده ایران، سهمی بهسزاست. بحث فناوریها، جهانیسازی، افزایش سهم سینما در بازارهای جهانی میتواند بر بستر ظرفیتهای مناطق آزاد مشخص شود.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در بخشی دیگر از سخنان خود در این نشست اظهار داشت: باید توجه داشت که مناطق آزاد بهترین محمل برای رشد ایدههای سینمایی در سایه معافیتهای مقرراتی و دسترسیها از سویی، و تقویت زیرساختهای فناورانه در سینما و مبدا و محل ورود تکنولوژیهای نوین از سوی دیگر خواهد بود.
«مهدی حسینزاده» معاون فرهنگی ـ اجتماعی دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی نیز در بخشی از این نشست، بر تداوم این نشستهای فرهنگی اجتماعی و تشکیل کارگروههای تخصصی تاکید کرد.
او افزود: به عنوان یک معلم دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران معتقدم تفکرات نئولیبرال و پول میتواند نه تنها فرهنگ و سینما بلکه مسیر علم و مقالات ISI را نیز تغییر دهد، ما با جهانیشدن مشکلی نداریم، ولی میخواهیم با ارزشهای خودمان جهانی بشویم.
بخش ابتدایی این نشست فرهنگی هنری، هنرمندان و چهرههای فرهنگی هنری سینمایی اختصاص داشت که هنرمندان و چهرههایی چون «هوشنگ توکلی»، «احمد نجفی»، «تورج اصلانی»، «مستانه مهاجر»، «محمدرضا مقدسیان»، «سعید الهی»، «حجت قاسمزاده اصل»، «محمد معتمدی»، «سعید هاشمی»، «حسن مصطفوی»، «اصغر نعیمی»، «محمدرضا شفیعی»، «رضا سخایی»، «مهدی عظیمی میرآبادی»، «محمدرضا شفاه» به ارائه نقطهنظرات خود در خصوص ارتباط مناطق آزاد و سینمای ایران و صنعتیشدن سینما پرداختند.
«مرتضی شایسته»، «محمود گبرلو»، «حسین ریگی»، «نازنین پیرکاری»، «مسعودرضا عجمی»، «مهدی قربانپور»، «هادی انباردار» و «جلیل شعبانی» از دیگر حاضران در این نشست بودند.
برچسبها سعید محمد سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری بنیاد سینمایی فارابی سینما دولت سیزدهم سازمان منطقه آزاد تجاری صنعتی کیشمنبع: ایرنا
کلیدواژه: سعید محمد سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری بنیاد سینمایی فارابی سعید محمد سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری بنیاد سینمایی فارابی سینما دولت سیزدهم سازمان منطقه آزاد تجاری صنعتی کیش بنیاد سینمایی فارابی ویژه اقتصادی سینمای ایران مناطق آزاد آزاد تجاری بنگاه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۹۲۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام