همه حاشیههای توقف پخش سریال «خاتون»
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۹۵۲۲۳
در دو سه هفته اخیر بخش زیادی از اخبار فضای مجازی در اختیار سریال «خاتون» و دلایل توقف ناگهانی پخش این سریال محبوب و پربیننده بوده است.
به گزارش قدس آنلاین، درامی تاریخی و عاشقانه که قرار بود در ۱۵ قسمت پخش شود، اما در اواسط راه، بعد از اینکه در نظرسنجیهای برگزار شده با کسب ۷۰درصد کل آرا عنوان «بهترین سریال فعلی شبکه نمایش خانگی» را به دست آورد، به ناگاه متوقف شد و حالا گفته میشود که بقیه قسمتهایش قرار است در قالب یک فصل دیگر منتشر شود…
درباره خاتون
«خاتون» به عنوان اولین سریال تینا پاکروان در شبکه نمایش خانگی؛ داستان خانوادهای را در فضایی واقعنمایانه در بستر تاریخ، با الهام از بخشهایی از کاراکتر شماری از اشخاص حقیقی تاریخی مانند بیبیمریم بختیاری (خاتون) روایت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«خاتون» با حضور نگار جواهریان، اشکان خطیبی، میرسعید مولویان، شبنم مقدمی، بابک حمیدیان، رضا بهبودی، ستاره پسیانی، شاهرخ فروتنیان، بهناز جعفری، مهدی قربانی، مهتاب ثروتی و با حضور مهران غفوریان، پیام دهکردی، فرخ نعمتی، عاطفه رضوی، پژمان بازغی، غزل شاکری، قربان نجفی، سروش صحت و مهران مدیری به عنوان یکی از پربازیگرترین سریالهای شبکه نمایش خانگی شناخته شده است. این نیز یکی دیگر از دلایل اقبال مخاطبان به «خاتون» میتواند به شمار آید.
جنجال توقف ناگهانی «خاتون»
«خاتون» بهرغم موفقیت و محبوبیت، بعد از پخش هشت قسمت آغازین، اما، به ناگاه قطع شد. بدون اینکه سازندگان -و پلتفرم عرضهکننده سریال- دلیلی برای قطع پخش سریال عنوان کنند. حالا با گذشت بیش از دو هفته از قطع انتشار سریال «خاتون»، فصل دوم سریال تاکنون در پلتفرم عرضهکننده این محصول نمایشی قرار نگرفته و این انتقادات و اعتراضات و البته شایعات زیادی را به وجود آورده است.
اما در شرایطی که صفحات و سایتهای هواداری سریال خاتون تلاش داشتند توقف پخش این سریال را به مسائلی مانند سانسور و ممیزی و توقیف گره زده و از این حواشی برای افزایش شمار بینندگان سریال استفاده کنند؛ انتشار توضیحات اشکان خطیبی، بازیگر اصلی سریال تماشاگران را به واکنش واداشت.
اشکان خطیبی، در حالی که توقف ناگهانی و بیخبر پخش این سریال پس از قسمت هشتم (در حالیکه قرار بود ۱۵ قسمت باشد) خبرساز و جنجالی شده بود و کسی هم به خودش زحمت کمترین توضیحی را نداده بود؛ با ذکر مثالهایی از چند سریال خارجی که بعد از ۸ یا ۹ قسمت تمام شده بودند، آتش عکسالعملها را تندتر کرد.
خطیبی از سریالهای مطرح خارجی نام برد که بعد از هشت قسمت آغازینشان، مردم ناچار شده بودند برای ساخته شدن -و تماشای- فصل دوم آن منتظر بمانند و در ادامه هم بر سر تماشاگران سریال منت گذاشت که «به خاطر شما که منتظر ادامه قصه هستید، به سرعت مشغول فیلمبرداری فصل دوم سریال در این شرایط کرونایی هستیم!»
توضیحات و البته توجیهات اشکان خطیبی، اما، واکنشهای تند و تیزی را از جانب مخاطبان موجب شد. مخاطبانی که به اشکان خطیبی و دیگر سازندگان سریال یادآوری کردند که شرایط مانند دهه ٦٠ نیست و مردم در کسری از ثانیه از همه چیز مطلع میشوند! از جمله اخبار دنیای حرفهای فیلم و سریال، از جمله پروانه ساخت و نمایش «خاتون» که تعداد قسمتهای سریال در آن قید شده و در هیچ جای آن هم ننوشته که این سریال ۱۵ قسمتی قرار است مانند یک سریال هشت قسمتی آزمایشی در نیمه راه متوقف شده و درباره ادامه فیلمبرداری آن تصمیمگیری شود. با این توضیح که اگر هم با چنان موردی سروکار داشتیم، باید در پایان قسمت هشتم داستان به طور کامل به پایان میرسید و تکلیف کاراکترها مشخص میشد!
جذب مخاطب با روشهای غیراخلاقی
در حقیقت توضیحات و توجیهات اشکان خطیبی باعث رانده شدن «خاتون»، سازندگانش و البته پلتفرم تولید و عرضهکننده این سریال به گوشه رینگ شد. به خصوص که به جذب مخاطب با روشهای تبلیغاتی غیراخلاقی و ناجوانمردانه متهم شد.
از نظر منتقدان قطع ناگهانی توقف سریال «خاتون»؛ دلیل این اتفاق این بوده که پلتفرم عرضهکننده محصول که منبع اصلی درآمدش از فروش حق عضویت یک ماهه و سه ماهه تامین میشود، با این اتفاق میخواهد مخاطبانی را که صرفا برای تماشای سری اول این سریال اقدام به خریداری حق عضویت سه ماهه کرده بودند، ناچار به خریداری حق عضویت پلتفرم برای یک دوره سه ماهه دیگر بکند.
در توضیح این نوع رفتار بازاریابی میتوان گفت: «مردمی که با تبلیغات بسیار، برای دیدن یک سریال ١٣ قسمتی مثلا حق اشتراک سه ماهه آن پلتفرم را میخرند، وقتی سریال به هر دلیلی در قسمت هشتم قطع میشود و ماهها بین دو قسمت هشتم و نهم فاصله میافتد، علاوه بر احساس لطمه و بیاحترامی بابت رها شدن بیمقدمه قصهای که هر هفته دنبال کردهاند، از نظر مالی هم متضرر میشوند و ناچارند مدام حق اشتراک سه ماهه را تمدید کنند، تا شاید قصه بالاخره به پایان رسد! این اتفاق در شبکه نمایش خانگی برای سریالهای زیادی رخ داده که از جدیدترین نمونههای این اتفاق میتوان به جنجالیهای پیشآمده برای سریالهای «دل» و «گیسو» اشاره کرد که در اولی به اعتراض سعید راد و در دومی نیز به اختلاف منوچهر هادی با محمدرضا گلزار و هومن سیدی و تهیهکننده سریال و نیمه تمام ماندن «گیسو» انجامید. تبعات و حواشی ویرانگری که تنها و تنها به این دلیل رخ دادهاند که سازندگان سریالها بعد از مواجهه با اقبال عمومی خواستهاند برای درآمد بیشتر قصه را به فصلها یا قسمتهای بیشتر بکشانند!
منبع: خبر آنلاین
انتهای خبر/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سریال خاتون شبکه خانگی شبکه نمایش خانگی اشکان خطیبی عرضه کننده قسمت هشتم سریال ها سه ماهه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۹۵۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام