Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-28@21:44:11 GMT

دلایل کاهش عجیب سطح آب دریای خزر

تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۹۶۱۶۷

دلایل کاهش عجیب سطح آب دریای خزر

البته طی سال‌های اخیر علاوه بر تغییرات موثر منابع آب رودخانه‌ای، افزایش دمای هوا و اثرگذاری آن بر میزان تبخیر و هدر رفت آب، در روند تغییرات سالانه و نوسانات آب تاثیر داشته است. ویژگی‌ بارز دریای خزر، نوسانات دوره‌ای سطح آب است که آن را از دیگر پهنه‌های آبی متمایز می‌سازد. براساس آمار ثبت شده در ایستگاه‌های ترازسنجی دریای خزر، سطح آب این دریا از سال ۱۸۳۷ تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی از روند تغییرات و رفتار نوسانی متنوعی برخوردار بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حدود نیمی از این بازه زمانی حد فاصل سال‌های ۱۸۳۷ تا ۱۹۳۰ میلادی، دریای خزر روند نوسانی بسیار ملایم و به طور متوسط بین یک تا دو سانتی‌متر کاهش در سال داشته است.

بیشترین تراز آب این دوره در سال ۱۸۸۲ میلادی و برابر منفی ۲۴.۴ متر بوده است. از سال ۱۹۳۰ تا سال ۱۹۴۱ میلادی، دریای خزر با کاهش شدید تراز آب (حدود ۱۴ سانتی‌متر در سال) مواجه شد. از سال ۱۹۴۰ تا اواخر ۱۹۵۰ میلادی، کاهش تراز آب به کندی صورت گرفت. در سال‌های دهه ۱۹۶۰ میلادی، دریای خزر دارای ثباتی نسبی در روند نوسانات بوده و سطح آب در حدود رقم ارتفاعی ۲۷.۵- متر قرار داشت، اما از سال ۱۹۷۰ میلادی تراز آب شدیدا کاهش پیدا کرد و در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ هجری شمسی) در پایین‌ترین سطح خود (حدود منفی ۲۸.۲ متر) قرار گرفت و کاهش کلی تراز آب دریا از ابتدای قرن بیستم تا سال ۱۹۷۷ میلادی به میزان ۳.۲ متر رقم خورد.

این کاهش در ابتدای این قرن حاصل رژیم طبیعی مولفه‌های آب و هواشناسی و در سال‌های دهه ۳۰ میلادی به علت احداث و بهره‌برداری از سدهای آبی و برق آبی روی رودخانه‌های حوضه آبریز دریای خزر شروع و در دهه ۴۰ میلادی با تشدید فعالیت‌های انسانی روی رودخانه ادامه یافت. از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ میلادی تراز آب به میزان ۲.۵ متر و به طور متوسط ۱۳ سانتی‌متر در سال افزایش یافت. تغییر شرایط اقلیمی در حوضه ابریز دریای خزر در این بازه زمانی، افزایش مقدار نزولات جوی و افزایش حجم آب ورودی رودخانه‌ای سبب شد تا سطح آب دریای خزر از سال ۱۹۷۸ میلادی به طور چشم‌گیری بالا آمده و در سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۲۰ میلادی به میزان ۱.۵ متر کاهش یافت.

روند کاهشی اخیر به عوامل آب و هوایی و تغییرات اقلیمی حاکم بر منطقه ارتباط داده شده است. به طور کلی روند نوسانات تراز آب دریای خزر دراین دوره حاصل تلفیق عوامل اقلیمی و فعالیت‌های انسانی بوده و در این میان به ویژه در حال حاضر عوامل اقلیمی نقش غالب را دارا است.

علت کاهش تراز آب

طبق گزارش موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، سطح آب دریای خزر پس از بالاترین تراز آب ۸۰ سال اخیر در سال ۱۹۹۵ میلادی، با سپری غیریکنواخت در حال کاهش است. بیشترین میزان این کاهش در بازه زمانی سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ میلادی به وقوع پیوسته و این رخداد با کاهش قابل ملاحظه آبدهی رودخانه‌های مهم شمالی از جمله رودخانه ولگا هم زمان بوده، البته در طی سال‌های اخیر علاوه بر تغییرات موثر منابع آب رودخانه‌ای، افزایش دمای هوا و اثرگذاری آن بر میزان تبخیر و هدر رفت آب، در روند تغییرات سالانه و نوسانات آب تاثیر داشته است.

تغییرات بارش در حوضه آبریز دریای خزر

رژیم نزولات جوی در حوضه آبریز دریای خزر تا حد زیادی به اندر کنش توده‌های مختلف جوی و  ناهمواری‌های ساحلی وابسته بوده و اختلاف شرایط جغرافیای طبیعی باعث نایکنواختی توزیع بارش بر پهنه این دریا شده، لازم به ذکر است میزان متوسط بارش در حوضه آبریز دریای خزر به مراتب بیشتر از پهنه دریاست. علاوه بر آن در بخش‌های مختلف ساحل نیز مقدار بارش با هم متفاوت است. در بخش‌های غربی و جنوبی، نزولات از ویژگی‌های محلی برخوردارند و بیشتر شامل مناطق ساحلی می‌باشند و چندان درداخل دریا توسعه نمی‌یابند و در این مناطق بارش‌های شدید، نوار باریکی از ساحل به عرض چند ده کیلومتر را در بر می‌گیرد. توزیع نزولات در ساحل شرقی نسبت به ساحل غربی یکنواخت‌تر است.

تغییرات زمانی میانگین بارش در محدوده حوضه آبریز خزر نیز با تبعیت از رژیم منطقه‌ای، از الگویی متنوع برخوردار بوده، این روند در طی سال‌های اخیر از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ میلادی، سیر کاهشی را نشان داده، تغییرات بارش در پهنه آبی دریا به طور مستقیم ودر حوضه آبریز رودخانه‌های مهم با تاثیر بر میزان روان‌آب‌ ورودی به دریای خزر، بر تغییرات درون سالی و حداکثر تراز سالانه دریای خزر موثر است.

این مولفه اقلیمی به ویژه در نیمه اول سال‌های میلادی با تاثیر بر حجم آبدهی روخانه‌های شمالی بالاخص رودخانه ولگا و افزایش بازه سیلابی این رودخانه، در تغییر سالانه سطح آب نقشی تعیین کننده دارد، به نحوی که حتی در بازه کاهشی اخیر تراز آب، سال‌های پربارش به جهت تاثیر بر افزایش حجم آب ورودی رودخانه‌ها، شدت روند کاهشی را تقلیل داده یا حتی موجب افزایش اندک سطح اب شده است. در نیمه اول سال ۲۰۲۰ میلادی نیز، افزایش میزان بارش در حوضه آبریز دریای خزر و بخش‌های شمالی آن نسبت به سال ۲۰۱۹ میلادی موجب شد مقدار کاهش سطح آب، نسبت به مقدار کاهش سال ۲۰۱۹، تقلیل یافته و از ۱۳ سانتی‌متر به پنج سانتی‌متر برسد.

شایان ذکر است به علت بارش‌های قابل ملاحظه در فصل بهار ۲۰۲۰، میزان آبدهی رودخانه ولگا نسبت به میانگین بلندمدت این رودخانه (۲۴۰ میلیارد مترمکعب در سال) افزایش داشته و ۲۷۹ میلیارد مترمکعب در سال مذکور گزارش شده است. بررسی میزان بارش در نیمه نخست سال ۲۰۲۱، میلادی، حاکی از این است مقدار بارش در کل حوضه آبریز خزر از میانگین بارش سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ میلادی نیز کمتر بوده و انتظار می‌رود کاهش تراز آب در پایان سال بیشتر از دو سال گذشته باشد. (شکل ۱۰) در گزارش موسسه آب شناسی و هواشناسی روسیه نیز با اشاره به احتمال کاهش آبدهی رودخانه ولگا در سال ۲۰۲۱ میلادی نسبت به سال گذشته، پیش بینی شده میانگین سطح آب دریای خزر در پایان سال میلادی حدود ۱۲ تا ۱۷ سانتی‌متر کاهش یابد.

کاهش ۱۱ سانتی متری سطح آب دریای خزر

بر اساس گزارش موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، سطح آب دریای خزر در ادامه روند کاهشی خود، تا پایان خردادماه سال آبی ۱۴۰۰ – ۱۳۹۹ در مقایسه با دوره مشابه گذشته، ۱۱ سانتی‌متر کاهش یافته است. بررسی مولفه‌های اقلیمی موثر بر بیلان‌ آبی‌ دریای خزر حاکی از افزایش دما و تاثیر آن بر روند کاهشی تراز آب بوده، میانگین تراز سطح آب دریای خزر در فصل پاییز ۱۳۹۹، به منفی ۲۷.۳۷  متر رسید. این میزان نسبت به مدت مشابه سال قبل (پاییز سال ۱۳۹۸) ۴ سانتی‌متر و نسبت به میانگین سطح آب در فصل تابستان ۱۳۹۹، معادل ۳۱ سانتی‌متر کاهش یافته است.

کمترین تراز آب لحظه‌ای در این فصل برابر منفی ۲۷.۶  متر و بالاترین تراز آب لحظه‌ای برابر منفی ۲۷.۰۳  متر بوده که به ترتیب در نیمه اول آذرماه و نیمه اول مهرماه مشاهده شده‌اند. دامنه نوسانی تراز آب پاییز برابر حدود پنج سانتی‌متر است. در فصل زمستان ۱۳۹۹، میانگین تراز سطح آب با کاهش هفت سانتی‌متری نسبت به فصل پاییز، برابر منفی ۲۷.۴۴  متر بوده و در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۰ سانتی‌متر کاهش یافته، کمترین و بیشترین تراز آب لحظه‌ای مشاهده شده در این فصل برابر منفی ۲۷.۸۸  و منفی ۲۷.۱ متر بوده و به ترتیب در نیمه دوم دی‌ماه و نیمه دوم اسفندماه رخ داده است. دامنه نوسان تراز آب در این فصل بسیار کم و حدود دو سانتی‌متر تخمین زده می شود.

در فصل بهار ۱۴۰۰، تراز آب با کاهش قابل ملاحظه‌ ۱۹ سانتی‌متری نسبت به مدت مشابه سال گذشته به ۲۷.۳۴  متر رسیده است. کمترین تراز آب لحظه‌ای این فصل در نیمه اول فروردین‌ماه و بالاترین تراز آب لحظه‌ای در نیمه اول خردادماه و به ترتیب برابر منفی ۲۷.۶۵  متر و منفی ۲۶.۹۸  متر مشاهده شده‌اند، دامنه نوسانی این فصل نیز ۱۵ سانتی‌متر بوده است.

روند تغییرات تراز آب

بر اساس این گزارش، میانگین تراز آب در ۹ ماه اول سال آبی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹، معادل منفی ۲۷.۳۸ متر بوده و نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۱۱ سانتی‌متر و در مقایسه با دو سال گذشته، ۲۳ سانتی‌متر کاهش داشته است. با توجه به کاهش قابل ملاحظه سطح آب در فصل بهار ۱۴۰۰ نسبت به فصول زمستان و پاییز ۱۳۹۹ و نقش موثر این فصل در افزایش تراز آب دریای خزر (به دلیل افزایش منابع آب رودخانه‌های مهم تخلیه شده به دریا)، انتظار می‌رود میانگین سطح آب در ماه‌های آتی بیش از این میزان کاهش یابد.

تغییرات دمای آب و تبخیر

تبخیر از سطح دریا، مولفه اصلی خروجی در معادلات و تحلیل بیلان آب دریای خزر محسوب می‌شود، از معیارهای مهم در برآورد میزان تبخیر، مقدار دمای سطح آب است، براساس نتایج تحلیل داده‌های ماهواره‌ایو نیز بررسی داده‌های ثبت شده در ایستگاه‌های اندازه‌گیری ساحلی  دمای سطح آب دریای خزر از روند کلی افزایشی در سال‌های اخیر برخوردار بوده است.

مقایسه دمای ماهانه سطح آب در سه سال اخیر نشان می‌دهد در تابستان ۲۰۲۱ میلادی، دمای آب نسبت به دو سال گذشته افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته است. (شکل ۱۵). این مساله با توجه به اثر مستقیم بر میزان تبخیر می‌تواند منجر به تشدید روند کاهشی سطح آب تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی شود.

بررسی میزان تبخیر سالانه سه سال اخیر در حوضه آبریز دریای خزر نشان داده است در سال ۲۰۲۰ میلادی، مقدار تبخیر در کل حوضه آبریز خزر و هم در محدوده دریا، کمتر از دو سال ۲۰۱۹ و ۲۰۱۸ میلادی بوده است و این مورد می‌تواند دلیل دیگری بر افت روند کاهشی سال گذشته قلمداد شود.

پیش‌بینی تراز آب دریای خزر

طبق اعلام، موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، پدیده تغییر اقلیم با تاثیر بر شرایط طبیعی مولفه‌های اب و هوایی در کره زمین، موجب افزایش سطح آب دریاها و اقیانوس‌ها می‌شود، لیکن این مساله با رویکردی متفاوت منجر به کاهش سطح آب دریاها و دریاچه‌های محصور در خشکی خواهد شد. سطح آب دریای خزر در بیش از دو دهه گذشته ۱.۵ متر کاهش یافته است. این کاهش در سال‌های اخیر به طور میانگین هفت سانتی‌متر در سال بوده و نتایج آخرین تحقیقات ارائه شده نشان می‌دهد احتمال ادامه و حتی بیشتر شدن روند کاهشی در آینده وجود دارد. براساس نتایج آخرین دستاوردها و مطالعات انجام شده پیرامون آینده و ضعیت منابع اب دریای خزر و تاثیر روند افزایش دمای ناشی از ازدیاد غلظت گازهای گلخانه‌ای، پیش‌بینی شده است سطح آب دریای خزر همانند دیگر دریاهای داخلی، با کاهش قابل ملاحظه‌ای روبه‌رو خواهد شد.

در نتایج تحقیقات منتشر شده در سال ۲۰۲۰ میلادی، دریای خزر در پنج سال آینده با کاهش حدود ۴۰ سانتی‌متری سطح آب و در ۱۰ سال آتی تقریبا با کاهش یک متری روبه‌رو خواهد شد. این در شرایطی است که کشورهای دریایی در سراسر جهان با افزایش یک متری سطح دریا تا پایان قرن مواجه هستند اما دریای خزر با افت تراز آب روبه‌رو است. این تحقیقات با اشاره به احتمال افزایش حدود ۳C تا ۴C دما مرتبط با تغییرات اقلیمی حاکم بر منطقه، افزایش تبخیر را مهم‌ترین عامل کاهش سطح آب خزر قلمداد کرده‌اند.

گزارش تحقیقات علمی مشترک مرکز علوم محیط زیست دریایی دانشگاه‌های برمن و گیسن آلمان و دانشگاه اوترخت هلند در خصوص کاهش سطح آب دریای خزر تا پایان قرن ۲۱ میلادی، با استناد بر مدل‌های پیش بینی افزایش غظت گازهای گلخانه‌ای و تاثیر آن بر گرمایش زمین، کاهش بین ۹ تا ۱۸ متری تراز آب دریای خزر ناشی از افزایش قابل توجه تبخیر را اعلام کرده است.   که این کاهش منجر به کوچک شدن پهنه آبی دریای خزر به میزان ۲۳ تا ۳۴ درصد خواهد شد.

در نتایج تحقیقات دیگری که توسط محققین دانشگاه ریدینگ انگلستان، بیلر آمریکا و دانشگاه اویسالا سوئد در سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر شده، با مدل‌سازی بیلان آبی دریای خزر با مدل‌های پیش بینی اقلیمی CMIP۵ و CMIP۶، کاهش هشت تا ۲۰ متری تراز آب خزر تا پایان این قرن گزارش شده، نتایج مطالعات موسسه آب شناسی و هواشناسی قزاقستان در زمینه میزان کاهش تراز سطح اب خزر تا سال ۲۰۵۰ در شکل ۱۹ ارائه شده است.

در مجموع با توجه به این‌که در این یافته‌های علمی، از مدل‌های اقلیمی برای منطقه خزر استفاده شده است، برای درک بهتری از روند تاثیر تغییر مولفه‌های اقلیمی بر بیلان ابی خزر ضروری است اقدامات هماهنگی در کشورهای حوضه آبریز دریای خزر برای مطالعه و مدیریت یکپارچه حوضه ابریز این دریا جهت تدابیر برنامه ریزی و تمهیدات لازم صورت پذیرد.

47231

کد خبر 1570225

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: دریای خزر انتقال آب محیط زیست حوضه آبریز دریای خزر سطح آب دریای خزر تراز آب دریای خزر کاهش قابل ملاحظه سال ۲۰۲۰ میلادی سانتی متر کاهش متر کاهش یافته مدت مشابه سال روند تغییرات رودخانه ولگا سال های اخیر سال گذشته تراز آب دریا ۲۰۲۱ میلادی میزان تبخیر کاهش سطح آب نیمه اول روند کاهشی سانتی متری متر بوده تراز آب پایان سال کاهش تراز سطح آب سال ۲۰۲۱ سال ۲۰۱۹ بر میزان تا پایان پیش بینی خواهد شد تا سال دو سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۹۶۱۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟

فرارو- روانشناسان مختلفی به تحلیل شخصیت "صدام حسین" دیکتاتور اسبق عراق پرداخته اند. یکی از شناخته شده‌ترین آنان "جرولد مورتون پست" روانپزشک و تحلیلگر سابق سیا بود که در برخی از منابع از او به عنوان ابداع کننده "روانشناسی سیاسی" نیز یاد شده است.

به گزارش فرارو، او درباره صدام می‌نویسد: "صدام حسین" رئیس جمهور عراق به عنوان "دیوانه خاورمیانه" توصیف شده است. این تشخیص تحقیرآمیز نه تنها دقیق نیست، بلکه خطرناک است. سپردن صدام به قلمرو جنون می‌تواند تصمیم گیرندگان را گمراه کند که باور کنند او غیرقابل پیش بینی بود؛ در حالی که در واقع چنین نیست. بررسی سوابق رهبری صدام حسین در عراق در دو دهه گذشته نشان می‌دهد که او به هیچ وجه غیر منطقی نبوده بلکه تا حد زیادی خطرناک بوده است.

در واقع، بررسی زندگی و حرفه صدام حسین نشان می‌دهد که او یک مسیر را دنبال کرده است: عقلانی سازی ایدئولوژیک برای یک الگوی مادام العمر. همه اقدامات در صورتی موجه هستند که در خدمت پیشبرد نیاز‌های صدام حسین و جاه‌طلبی‌های او باشند".

او درباره پیشینه خانوادگی و زندگی شخصی صدام می‌نویسد: "صدام حسین در سال ۱۹۳۷ در یک خانواده دهقانی فقیر در نزدیکی تکریت در مرکز عراق متولد شد. پدرش قبل از به دنیا آمدن او فوت کرد و طبق سنت آن زمان عمویش با مادرش ازدواج کرد. او در ده سالگی تحت تاثیر سواد پسر عمویش قرار گرفت و آرزوی ادامه تحصیل داشت، اما با مخالفت خانواده اش مواجه شد به همین دلیل نیمه شب خانه را ترک کرد و راهی خانه دائی اش "خیرالله" شد. خیرالله نه تنها نقش پدر را برای صدام ایفا کرد بلکه  به مربی سیاسی او نیز تبدیل شد. خیرالله در قیام ۱۹۴۱ عراق علیه بریتانیا مبارزه کرده بود و به دلیل اقدامات ملی گرایانه  اش به پنج سال زندان محکوم شده بود. او خاطرات خود و اقوام اش که با مهاجمان خارجی مبارزه کردند و برخی از آنان جان شان را برای ملی گرایی عراقی از دست دادند، برای صدام تعریف می‌کرد. خیرالله که بعدا فرماندار بغداد شد جهان بینی صدام جوان سال را شکل داد و به او آموخت که باید از بیگانگان نفرت داشته باشد.

در سال ۱۹۸۱ میلادی صدام جزوه‌ای را که توسط خیرالله  نوشته شده بود با عنوان "سه گروهی که خدا نباید خلق می‌کرد: ایرانیان، یهودیان و مگس‌ها" را بازنشر کرد. خیرالله کار آموزش تاریخ عرب و ایدئولوژی ناسیونالیستی حزب بعث به صدام را انجام داد. حزب بعث که در سال ۱۹۴۰ تاسیس شد، در نظر داشت یک ملت جدید عربی ایجاد کند که قدرت‌های استعماری و امپریالیستی را شکست داده و به استقلال، وحدت و سوسیالیسم عربی دست یابد. ایدئولوژی بعث همان طور که توسط بنیانگذار فکری آن "میشل عفلق" مفهوم سازی شده بود، بر تاریخ ظلم و تفرقه جهان عرب تمرکز داشت؛ ابتدا به دست عثمانی‌ها، سپس به دست فرمانروایان‌های غربی، سپس توسط سلطنت‌های تحت سلطه منافع غرب و در نهایت با تاسیس "رژیم صهیونیستی". صدام با الهام از داستان‌های حماسی دائی اش  در خدمت به ملت عرب از همان روز‌های ابتدایی زندگی اش خود را غرق در رویا‌های شکوهمندانه می‌دید.

او خود را به جای بخت النصر پادشاه بابل (۵۸۶ پیش از میلاد مسیح) که بیت المقدس را فتح کرد و "صلاح الدین ایوبی" که سپاه صلیبیون را شکست داد و بیت المقدس را بازپس گرفت، می‌دید. صدام تا زمانی که همراه دائی اش برای ادامه تحصیلات متوسطه خود به بغداد سفر کرد غرق در تاریخ عرب و ایدئولوژی بعث بود.

مدارس آن زمان که جولانگاه ناسیونالیسم عربی بودند تمایلات سیاسی او را تقویت کردند. در سال ۱۹۵۲ میلادی زمانی که صدام ۱۵ ساله بود "جمال عبدالناصر" کودتای (یا به زعم طرفداران اش انقلاب) افسران آزاد را در مصر رهبری کرد و برای صدام جوان و همتایان اش تبدیل به قهرمان شد. ناصر به عنوان رهبر فعال پان عربیسم به الگویی ایده آل برای صدام تبدیل شد: این که تنها با رویارویی شجاعانه با قدرت‌های امپریالیستی می‌توان ناسیونالیسم عرب را از قید و بند‌های غربی رها کرد. صدام در ۲۰ سالگی با الهام از ناصر به حزب عربی سوسیالیستی بعث در عراق پیوست و به سرعت مقام‌های حزب را تحت تاثیر قرار داد.

دو سال بعد در سال ۱۹۵۸ میلادی ژنرال "عبدالکریم قاسم" ظاهرا با تقلید از ناصر کودتایی را در عراق رهبری کرد که منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد. با این وجود،  قاسم بر خلاف ناصر راه سوسیالیسم را دنبال نکرد و علیه حزب بعث شورید. در آن زمان صدام ۲۲ ساله به مقر حزب بعث رفت و ماموریت رهبری یک تیم پنج نفره برای ترور قاسم را به عهده گرفت. بنا بر گزارش‌ها این ماموریت به دلیل خطای اساسی در محاسبات صدام شکست خورد، اما فرار صدام به سوریه ابتدا با اسب و سپس با شنا در رودخانه باعث شد او به جایگاهی اسطوره‌ای در تاریخ عراق دست یابد.  

صدام در دوران تبعید خود برای تحصیل در رشته حقوق به مصر رفت و به درجات رهبری حزب بعث مصر رسید. او پس از سال ۱۹۶۳ میلادی که قاسم توسط بعثی‌ها برکنار شد به عراق بازگشت. عفلق پدر ایدئولوژیک حزب بعث صدام جوان را تحسین کرد و حزب بعث عراق را بهترین حزب در جهان اعلام کرد و صدام را به عنوان جانشین خود معرفی نمود.

صدام با کمک مخفیانه و حیاتی "عبدالرزاق نایف" رئیس اطلاعات نظامی، کودتای موفقیت آمیزی را در سال ۱۹۶۸ میلادی انجام داد. صدام برای قدردانی از خدمات ارائه شده ظرف دو هفته پس از کودتا ترتیب دستگیری و تبعید نایف را داده بود و متعاقبا دستور قتل او را صادر کرد! این اقدام الگویی بود برای نحوه پاداش دادن صدام به وفاداران به خود! صدام با قتل نایف نشان داد وجدان منعطفی دارد: از دید او تعهدات و وفاداری مربوط به شرایط بود و شرایط تغییر می‌کرد.

اگر فردی یا ملتی به عنوان یک مانع یا تهدید تلقی شود صرف نظر از اینکه در گذشته چقدر وفادار بوده آن فرد یا ملت با خشونت و بدون نگاه به پیشینه حذف می‌شود و این عمل با "استثناگرایی انقلابی" توجیه می‌شود. این رویه صدام بود".

اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابی

پست در ادامه بیان ویژگی‌های صدام می‌نویسد: "صدام قادر به تغییر مسیر خود بود و می‌توان عنوان اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابی را برایش به کار برد. اگر او در مسیرش با مقاومتی اولیه مواجه می‌شد با اطمینان از صحت قضاوت اش سخت‌تر مبارزه می‌کرد، اما اگر شرایط نشان می‌داد که دچار اشتباه محاسباتی شده در آن شرایط او اشتباه اش را تصدیق نمی‌کرد بلکه تلاش می‌کرد خود را با موقعیتی پویا تطبیق دهد. برای مثال، می‌توان مصداق عملگرایی انقلابی و انعطاف ایدئولوژیک را در مورد رفتار او با دشمن ایرانی اش دید.

او در مارس ۱۹۷۵ میلادی در مقابل حکومت وقت ایران بر سر اروند رود که عراق از آن تحت عنوان شرط العرب یاد می‌کرد به توافق رسید تا در مقابل شورش کرد‌ها سرکوب شود. صدام قراردادی را با شاه وقت ایران امضا کرد که بر اساس آن حاکمیت ایران بر آبراه مورد مناقشه اروند رود را در ازای توقف تامین تسلیحاتی شورش کرد‌ها از سوی ایران پذیرفت. او در سال ۱۹۷۳ میلادی اعلام کرد که حزب بعث نماینده همه عراقی‌ها است و کرد‌ها نمی‌توانند بی طرف باشند و کرد‌ها یا کاملا با مردم هستند یا علیه آنان.

در واقع، این یکی از اصول اساسی صدام بود: "کسی که کاملا با من نیست دشمن من است". از این رو کرد‌ها به عنوان دشمنان موذی مورد حمایت قدرت‌های خارجی به ویژه ایرانیان قلمداد شدند. در سال ۱۹۷۳ اقلیت کرد تحت حمایت شاه ایران شورش کردند. تا سال ۱۹۷۵ میلادی جنگ علیه کرد‌ها بسیار پرهزینه شد و تنها در یک سال ۶۰۰۰۰ جان خود را از دست دادند.

صدام با نشان دادن عمل گرایی انقلابی اش علیرغم نفرت مادام العمری که از ایرانیان داشت نشان داد که نیاز فوری سرکوب شورش کرد‌ها به طور موقت اولویت او بوده است. با این وجود، کماکان موضوع حاکمیت بر اروند رود ذهن او را مشغول کرده بود تا آن که در سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی صدام با مشاهد وضعیت آشفته و غیر منظم پس از پیروزی انقلاب در ایران به خوزستان حمله کرد. یکی از اقدامات او لغو قرارداد ۱۹۷۵ برای تقسیم اروند رود بود. پس از آن ایران پاسخ داد و نیرو‌های عراقی و شهر‌های عراق اسیب‌های جدی وارد ساختند. صدام متوجه شد که جنگ نتیجه معکوس به همراه داشته است".

ویژگی‌های روانی صدام خودشیفتگی (نارسیسیسم) بدخیم

از دیدِ پست، برچسب هایی، چون "دیوانه خاورمیانه" و "مگالومانی" (خود بزرگ بین) به اشتباه به صدام اطلاق شده اند چرا که هیچ گونه شواهدی دال بر ابتلای او به اختلال روانپریشانه وجود ندارد. او می‌نویسد:"صدام بی فکر و عجولانه اقدام نمی‌کرد. او تنها پس از بررسی جوانب عاقلانه عمل می‌کرد و  می‌توانست بسیار صبور باشد. در واقع، او از زمان به مثابه یک سلاح استفاده می‌کرد. در حالی که او از نظر روانی با واقعیت در ارتباط بوده اغلب از نظر سیاسی با واقعیت ارتباط نداشته است.

جهان بینی صدام محدود و تحریف شده بود او تجربه اندکی درباره جهان خارج از جهان عرب داشت. تنها تجربه ماندگار او با غیر عرب‌ها با مشاوران نظامی شورویایی اش بود. هم چنین، طبق گزارش‌ها او تنها در دو نوبت به خارج از خاورمیانه سفر کرده بود یک سفر کوتاه به پاریس در سال ۱۹۷۶ و یک سفر دیگر به مسکو. علاوه بر این او در محاصره افراد بود که از شهرت وحشیانه صدام رنج می‌بردند و از ابراز مخالفت با او می‌ترسیدند.

او بیرحمانه تهدید‌هایی را که متوجه قدرت اش می‌شد حذف کرد و انتقاد را معادل عدم وفاداری قلمداد می‌کرد. در سال ۱۹۷۹ میلادی زمانی که به طور کامل زمام رهبری عراق را به دست گرفت یکی از اولین اقدامات اش اعدام ۲۱ مقام ارشد بود که وفاداری آنان را زیر سوال برد. در اینجا می‌توان نمونه‌ای را ذکر کرد: در سال ۱۹۸۲ میلادی زمانی که جنگ با ایران برای عراق بسیار بد پیش رفت صدام خواستار پایان جنگ شد، اما آیت‌الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران تاکید کردند تا زمانی که صدام از قدرت برکنار نشود صلح برقرار نخواهد شد.

در جلسه کابینه صدام از وزرای خود خواست صراحتا توصیه‌های خود را ارائه دهند و وزیر بهداشت نیز به صدام پیشنهاد کرد که به طور موقت از سمت خود کناره گیری کند تا پس از برقراری صلح ریاست جمهوری را از سر گیرد. صدام از صراحت لهجه او قدردانی کرد، اما سپس دستور بازداشت اش را صادر کرده بود! همسر آن وزیر تقاضای آزادی شوهرش را مطرح کرد. روز بعد صدام جسد مثله شده شوهر آن زن را در یک کیسه مشکی برایش فرستاد. این موضوع به شدت توجه وزرای دیگر را که مصرانه خواستار باقی ماندن صدام در قدرت بودند به خود جلب کرد. وجود این افراد بله قربان گو در کنار دیدگاه محدود صدام درباره مسائل جهانی او را به سوی اشتباه محاسباتی سوق داد. از دید صدام رویا‌های بعث زمانی محقق خواهند شد که ملت عرب زیر نظر یک رهبر قدرتمند متحد شود. در ذهن صدام او برای آن نقش مقدر شده بود".

پست می‌نویسد: "او محدودیت وجدانی‌ای برای خود قائل نبود. تنها وفاداری صدام به شخص خود بود. هنگامی که مانعی در مسیر انقلابی اش وجود داشته صدام آن را از میان برداشته است. او از هر نیرویی که لازم می‌دید استفاده می‌کرد و اگر مصلحت می‌دانست به افراط در اعمال خشونت از جمله استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی مبادرت می‌ورزید".

پست اشاره می‌کند به نظرش صدام علیرغم آن که روان پریش نبود، اما گرایش پارانوئید قوی‌ای داشت. او برای تلافی کردن آماده بود و بدون دلیل خود را در محاصره دشمنان می‌دید. با این وجود، او نقش خود را در ایجاد آن دشمنان نادیده می‌گرفت و نظریه‌های توطئه را برای توجیه اقدامات خود مطرح می‌کرد.

پست می‌افزاید:"صدام متقاعد شده بود که ایالات متحده، اسرائیل و ایران درصدد حذف او بودند و برای تایید این استدلال، زنجیره‌ای از نتیجه گیری‌ها را برای متقاعد کردن هواداران اش مطرح می‌کرد.  "لطیف نصیف جاسم"  که مسئول تبلیغات و بیانیه‌های عمومی رژیم بعث بود احتمالا به تقویت روحیه پارانوئیدی صدام کمک کرد و به یک معنا مجری پارانویای او بود.

در این مسیر صدام با سرزنش دشمنان بیرونی حامیان سرکوب شده خود را متحد می‌کرد. علیرغم آن که صدام کاریزماتیک نبود، اما با رویکردش در قبال فلسطینیان و ضدیت با صهیونیسم تلاش می‌کرد از خود چهره مردی قدرتمند را به نمایش گذارد. او را خود یکی از رهبران بزرگ تاریخ می‌دانست و خود را در کنار قهرمانان قرار داده بود در کنار ناصر، کاسترو، تیتو، هوشی مین و مائو تسه دونگ که هر کدام را به خاطر تطبیق سوسیالیسم با محیط خود و مقابله با سلطه بیگانگان تحسین می‌کرد.

صدام نیز مانند مائو جوانان را تشویق کرد تا در مورد فعالیت ضد انقلابی والدین خود اطلاع رسانی و خبرچینی کنند. همان طور که مقامی خداگونه به مائو نسبت داده شد و تصاویر و مجسمه‌های غول پیکر او در سرتاسر چین قرار گرفت تصاویر و مجسمه‌های غول پیکر صدام در عراق نیز فراوان بودند".

پُست درباره علت در قدرت باقی ماندن صدام برای چندین دهه می‌نویسد: "تصادفی نیست که او در این باره زمانی طولانی مدت رهبر کشورش در منطقه‌ای پرآشوب در جهان باقی مانده است. در حالی که او رویا‌های بلندپروازانه و همراه با جلال و شکوه را در سر می‌پروازند یک تاکتیسین زیرک است که از خود صبوری به خرج می‌دهد. او که می‌تواند تهاجم شدید را براساس نیاز‌های انقلابی توجهی کند همزمان قادر است مسیر را در صورت بروز اشتباه محاسباتی معکوس کند و منتظر باقی می‌ماند تا روزی فرارسد که شرایط برای دستیابی به هدف انقلابی اش فراهم باشد. در واقع، انگیزه او برای قدرت از بین نمی‌رود بلکه صرفا به تعویق می‌اقتد. صدام حسین یک ماشین حساب سیاسی ظالم است که برای رسیدن به اهداف هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهد. البته او آرزوی شهادت ندارد و زنده ماندن هدف اش می‌باشد. اولویت شماره اول او ارائه تصویری از یک عملگرای انقلابی از خود است که آرزوی جنگی را ندارد که در آن عراق به شدت آسیب ببیند و جایگاه اش به عنوان یک رهبر خدشته دار شود".

این گزارش ادامه دارد...

گردآوری و ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه

*فراخود یا سوپرایگو آن جنبه از شخصیت است که دربردارنده تمام آرمان‌ها و استاندارد‌های اخلاقی و درونی است که ما از پدر و مادر و جامعه کسب می‌کنیم. سوپرایگو مسئول درونی کردن قواعد فرهنگی است و معمولا توسط اعمال تأثیر والدین صورت می‌پذیرد.

دیگر خبرها

  • کاهش ۵۰ درصدی سود کانال سوئز در پی تحولات دریای سرخ
  • دلایل حذف یک سریال از پلتفرم‌های ایرانی
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • همه‌چیز درباره سردردهای بعد از ورزش؛ چگونه درمانش کنیم؟
  • این سردردها نشانه چیست؟
  • دلایل حذف یک سریال از پلتفرم‌ها ایرانی
  • تمایل عجیب و تمام نشدنی زمین خواران به محدوده جنوبی تهران | مبارزه با ساخت و ساز غیرمجاز ادامه دارد
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • ۸ اردیبهشت در دنیای علم چه خبر؟
  • کاهش عجیب بودجه آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۳