بیوگرافی محسن ابراهیم زاده
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۶۶۶۲۸
کلیات
محسن ابراهیم زاده متولد ۱۷ شهریور ماه سال ۱۳۶۶ در شهرستان تربت حیدریه استان خراسان رضوی، خواننده، آهنگساز و ترانه سرای سبک پاپ اهل ایران است که فعالیت خود در عرصه موسیقی را از سال ۱۳۸۸ و با انتشار ملودی «هنوز وقتی میخندی» آغاز کرد و با خواندن ترانههایی همچون «شب گردی»، «برداشت رفت»، «دونه دونه»، «گل پونه»، «عاشق شدن» و «غلاف»، به اوج شهرت رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زندگی و ورود به دنیای موسیقی
محسن ابراهیم زاده در شهریور ماه سال ۱۳۶۶ در شهرستان تربیت حیدریه، در ۱۵۰ کیلومتری جنوب شهر مشهد چشم به جهان گشود. وی در ابتدا مدتی را در تربت حیدریه گذراند و سپس در کرج ساکن شد تا اینکه در نهایت به تهران رفت و در حال حاضر در این استان زندگی میکند. محسن ابراهیم زاده از همان دوران کودکی به خواندن و آواز علاقه زیادی داشت، اما اولین تجربههای خود را به عنوان قاری قرآن و در مدرسه کسب کرد. قرائت قرآن در مدرسه سبب شد تا محسن ابراهیم زاده با لحنهای مختلف آشنا شود و صدای او پرورش یابد. وی به مرور صدایش را وارد حوزه موسیقی کرده و در نهایت در سال ۱۳۸۳ وقتی ۱۷ ساله بود شروع به یادگیری و آغاز فعالیت در موسیقی کرد. پس از چند سال تجربه پراکنده در زمینه آموزش موسیقی، در سال ۱۳۸۸ دورههای تئوری موسیقی و صداسازی را نزد استادان صاحب نام سپری کرد و در همین زمان نیز اولین ملودی رسمی خود به نام «هنوز وقتی میخندی» را ساخت و منتشر کرد. این ملودی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و همین امر سبب شد تا بطور جدی در زمینه موسیقی تلاش کند. محسن ابراهیم زاده در سال ۱۳۹۴ نیز قطعه دیگری منتشر کرد که او را وارد دنیای شهرت و شناخته شدن در عرصه خوانندگی کرد.
فعالیتهای هنری
محسن ابراهیم زاده از سال ۱۳۹۴ و با انتشار قطعه «هنوزم بود»، خود را به عنوان یک خواننده در دنیای موسیقی مطرح کرد، اما شهرت واقعی او مدیون خواندن تیتراژ برنامه تلویزیونی «مهتاب» بود که به سرعت او را در میان مخاطبان موسیقی مطرح کرد. محسن ابراهیم زاده در سال ۱۳۹۶ و از طریق مهدی کرد، مدیر برنامه هایش به برنامه تلویزیونی مهتاب معرفی شد تا تیتراژ این برنامه را بخواند و همین امر به سرعت مسیر هنری او را تغییر داد. در واقع مهدی کرد که پیش از این مدیر برنامههای مرتضی پاشایی نیز بود، در معرفی محسن ابراهیم زاده به عنوان یک خواننده مطرح پاپ، نقش موثری ایفا کرد. محسن ابراهیمزاده، که نخستین کنسرت خود را در شهریور ماه ۱۳۹۴ در کرج برگزار کرده بود، پس از خواندن ترانه تیتراز برنامه مهتاب، برای دومین بار توانست مجوز کنسرت جدید خود را برای برج میلاد تهران بگیرد که بلیطهای این کنسرت در یک رکورد جالبت توجه، در کمتر از ۶ ساعت فروش رفت. وی همچنین به عنوان یکی از طرفداران سرسخت تیم پرسپولیس تهران، در سال ۱۳۹۷ به عنوان خواننده رسمی فینال لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۸ میان تیمهای پرسپولیس و کاشیما آنتلرز در ورزشگاه آزادی انتخاب شد و در حضور ۸۰ هزار تماشاگر به اجرای زنده پرداخت. محسن ابراهیم زاده در حال حاضر با ترانههایی همچون «شب گردی»، «برداشت رفت»، «دونه دونه»، «گل پونه»، «عاشق شدن» و «غلاف»، شناخته میشود و این آثار در حال حاضر مشهورترین کارهای هنری وی به شمار میرود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: طرز تهیه محسن ابراهیم زاده خواننده پاپ محسن ابراهیم زاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۶۶۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظر علیرضا طلیسچی درباره حضورش در شبهای زودیاک و آهنگ پرطرفدارش «پاقدم»
همشهری آنلاین:تولید و پخش رئالیتیشوها از مافیا گرفته تا پدرخوانده و... در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامه ها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شب های مافیا»، بازی جذابی را برای طرفدارانش پخش میکند، در این برنامه یک قاتل سریالی به نام «زودیاک»، شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.سریال شب های مافیا؛ زودیاک به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال ۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو سریال فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مومن، مهدی مهدی پور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند. علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناخته شده و پرطرفدار پاپ است. خوانندهای که توانسته جایش را با کنسرتهایی که برگزار میکند؛ تثبیت کند. خواننده پاپ متولد ۶۴ که از میانه دهه ۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد؛ تک آهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه شبهای مافیا می گوید و در بخشهای دیگری از این گفت وگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود؛ چطور شد که در برنامه شبهای مافیا؛ زودیاک شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو، بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم اما به نظرم زودیاک شیکتر است و پیچیدگیهایش، بازی را برای بیننده، جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند، برد و باخت برای شما چطور بود؟
حضورم و شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه، برای لحظاتی حال خوب ایجاد میکنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و ... تولید شده است. از نظر شما تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل صداتو، چه تاثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه، به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند اما اینکه این برنامهها بتواند آرتیست بسازد، مبحث دیگری است. چون یک خواننده هر چقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و استیج را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی، کاملا نیازمند تجربه واقعیت این قضیه است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده، یکی دو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم، کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها مجدد هم تولید بشود، به و فهم و درک بیشتر مردم از به فضای موسیقی، کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام اما علاقه، نه. چون به نظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی به صورت علمی و پایه، آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است، درست است که موسیقی در کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند؛ با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
به نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات، مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد، موسیقی در حال نجات پیدا کردن از آن حالت قبلی و ترمیم خودش است.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعهها موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار، انقد دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق، مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش مارکت. ولی در نهایت یک کار را مردم، بولد میکنند. یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. پاقدم، یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران، کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیر بهادر دهقان، شعر و ترانه کار و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد، بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر یک بودجه مشخصی را برای خانوادهاش کنار میگذارد که در یک کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در یک فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم هم همین بوده که یک موزیک شاد نسبت به یک قطعه غمگین، بیشتر شنونده و طرفدار داشت.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها، کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی، اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی را داشتهایم که با یک قطعه، روی استیج آمدند و بقیه قطعههایشان یک حالت مکمل روی همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید، مخاطبان بیشتری را جذب کردند و به تدریج معروف شدند. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند در نهایت به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردهام و متاسفانه بازخورد خوبی از این قضیه نداشتم، بخاطر اینکه تیم تولید آن کار، تیم که فکر می کردم باید باشد، نبود. البته که بازیگران و بقیه عوامل، همه خوب بودند اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم. هرچند که از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.