Web Analytics Made Easy - Statcounter

عباس پژمان، نگاه و زوایه ای منحصر به خود در ادبیات و نحله های روشنفکری دارد و البته در این عرصه مستقل است. ترجمه های او از آثار «ژوزه ساراماگو» نویسنده پرتغالی برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات و حتی نویسندگان دیگری چون «ژوزه مائوروده واسکونسیلوس» برزیلی و ترجمه «موز وحشی» او که سال ها پیش از سوی نشر مرکز راهی بازار کتاب شد، از پژمان مترجمی با ظرافت خاص زبانی ساخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او کار ترجمه و نویسندگی را پس از انقلاب آغاز کرد، اما کتاب‌هایش از اواسط دهه ۷۰ چاپ شد. به تازگی هم چاپ پنجم ترجمه او از «شازده کوچولو» اثر «آنتوان دوسنت اگزوپری» با چاپ نفیس از سوی نشر هرمس راهی بازار کتاب شده است. به این بهانه با او دیدار کرده ایم.

 برگردان کتاب «شازده کوچولو» بارها توسط مترجمان مختلف و از جمله سرآمدان آنها محمد قاضی، ابوالحسن نجفی و احمد شاملو منتشر شده است. ترجمه شما که البته با چاپ نفیس است، در متن چه ویژگی های دارد که این اثر را در نوع خود، منحصر به فرد می کند؟

مؤخره ای برای این کتاب نوشته ام که ۵۰ صفحه است. در آنجا سبک روایت را شرح داده ام. به نظرم خود نویسنده هم این سبک را در همان شروع روایتش با آن دو تصویر مار بوآ نشان داده است. در واقع او با آن دو تصویر که در اول روایتش کشیده، تأکید می کند سبک این کتاب مهم است. در نخستین تصویر، مار بوآیی است که خود را دور حیوانی پیچیده و از حیوان فقط یک سر و یک دُم دیده می شود. با این حال ما با همان یک سر و یک دُم هم می توانیم آن حیوان را تشخیص دهیم. در تصویر دوم هم با آن که حیوان کاملاً بلعیده شده، اما باز هم می توانیم آن را ببینیم. جمله هایی که آنتوان دوسنت اگزوپری در شازده کوچولو می نویسد، اغلبشان مثل این دو تصویرند. بسیاری جمله ها فقط سر و دمی از آن ها پیداست و بقیه اش دیده نمی شود. با این حال مثل این است که ما کل جمله را می  بینیم. گاهی هم حتی هیچ چیز از جمله پیدا نیست اما باز هم آن را می بینیم، یعنی معنایش آنجاست. این ها حالت های دوگانه ایجاز هستند. البته نویسنده در متن روایت هم چند بار به این سبکش اشاره می کند. سعی کرده ام این سبک را در ترجمه هم حفظ کنم. البته نکته های دیگری هم هست. مثلاً شیوه علامت گذاری نویسنده مخصوص خود اوست. فرق دارد با این شیوه ای که امروزه برای این علائم مرسوم شده است. مثلاً بسیار اتفاق می افتد جمله ها یا حتی پاراگراف ها را با «واو» عطف شروع می کند. یا همچنین ویرگول و واو عطف را با هم می آورد. مساله این است که نثر این کتاب ریتمیک است. ریتم بسیار صمیمی و زیبایی دارد. به خاطر همین است که گاهی ویرگول هایی در متن روایت وجود دارد که ممکن است بعضی ها آن ها را زیادی بدانند. اما چنین نیست. این ها برای ایجاد مکث اند. این مکث ها کمک می کنند تا آن ریتم راحت تر و بهتر حفظ شود. من خودم شک ندارم شازده کوچولو نوعی ادای احترام آنتوان دوسنت اگزوپری به آندره بروتون است. در جنگ جهانی دوم هر دو آن ها به امریکا پناهده شده بودند. آنجا مکاتباتی هم با هم داشته اند. البته من نامه های برتون به اگزوپری را هنوز ندیده ام. ظاهراً این نامه ها جزء آن بخش از آثار برتون است که هنوز منتشر نشده اند. اما نامه های اگزوپری به برتون را دیده ام. اگزوپری وضع مالی بدی نداشت. او اشراف زاده بود. خلبان ارتش فرانسه بود. در امریکا هم زندگی خوبی داشت. اما برتون گویا آن زمان که در آمریکا بود، زندگی چندان درخوری نداشت. دیدم اگزوپری در یکی از نامه هایش به او می گوید بیا پیش ما زندگی کن. شازده کوچولو را هم دقیقاً به همان سبکی نوشته است که برتون و سوررئالیست ها تبلیغش را می کردند: پرهیز از توصیف و جایگزین کردن آن با زبان تصویری. آنها این را در همان مانیفست اول سوررئالیسم با تأکید تمام اعلام کردند و حکم به بیهودگی توصیف دادند. یکی از ویژگی-های زبان تصویری همین موجز بودن آن است، که الان توضیح دادم. و بسیاری نکته های دیگر که در همان مؤخره که عرض کردم توضیح داده ام.

ترجمه و قلم شما، زبان فارسی به غایت شسته رفته و پاکیزه ای دارد. رسیدن به چنین زبان غنی ای، مستلزم چه سلسله مطالعاتی است؟

کلاً این چیزها یک مقدارش به مطالعه و تأثیر دیگران مربوط می شود، یک مقدارش هم به ژن و استعداد مربوط می شود. اولی را می گویند تأثیرات اپی ژنتیک، دومی را تأثیرات ژنی، یا ژنتیک. در مورد خودم از اپی-ژنتیکش شاید این چیزها را بتوانم بگویم. در سال پنجم دانشکده پزشکی، آگهی ای دیدم از وزارتخانه خودمان؛ بهداشت و آموزش پزشکی، که می خواست یک مجله پزشکی منتشر کند. چند مترجم می خواست که مقاله-های پزشکی ترجمه کنند. من رفتم امتحان دادم و قبول شدم. همه مقاله های آن مجله گزینش هایی از نشریات معتبر پزشکی در زبان انگلیسی بود. ماهنامه ای بود در ۶۴ صفحه که چهار سال منتشر شد و هر ماه ۱۶ صفحه اش را من ترجمه می کردم. شاید آنجا بود که یک چیز را یاد گرفتم. این که باید طوری بنویسم که جمله ها به راحتی بتوانند آنچه را بیان کنند که باید بکنند. در مورد مطالعاتم هم، از لطف و کمپلیمان شما که بگذریم، باید بگویم شاید تأثیر حافظ و فردوسی باشد. چون حافظ و فردوسی را خیلی دوست دارم. غزل-های حافظ و شاهنامه را زیاد می خوانم. آهنگین بودن کلمات، مخصوصاً وقتی در کنار هم قرار بگیرند، نکته ای است که از همان ابتدا پیش از هر نکته دیگری توجه مرا به خود جلب می کرد. این در شاهنامه و غزل های حافظ به اوج می رسد. البته نثرهای درخشان فارسی را هم، چه در ترجمه ها، چه در رمان های ایرانی، زیاد خوانده ام. نثرهای بی تکلف و زیبا را خیلی دوست دارم. متن هایی را دوست دارم که زیبا باشند. حتی رمان ها اگر نثر زیبا نداشته باشند، ولو مهم باشند، من به سختی آن ها را می خوانم. خودم هم همیشه سعی می کنم، نثری که می نویسم زیبا باشد. اما مساله ای که هست، بعضی چیزها را ما طوری یاد می گیریم که از یادگرفتنشان آگاه نمی شویم. این را در نوروساینس، یادگیری ناآشکار( Implicit learning) می گویند. در مبحثی که شروع کرده ام درباره حافظه در کانال تلگرامی ام می نویسم، این یادگیری را توضیح داده ام.

می دانم که هم کانال تلگرامی دارید و هم در اینستاگرام صفحه دارید. می خواهم بدانم فضای مجازی از سوی افرادی که زبان فارسی شلخته ای دارند و در این فضا می نویسند و مطالب یکدیگر را لایک می کنند، از منظر شما، چقدر به زبان آسیب می زنند؟

من هم مثل شما گاهی به این مساله فکر می کنم. خواه ناخواه تأثیراتی خواهد داشت. ممکن است با گذشت زمان، چهره فارسی را کمی تغییر دهد. اما در عین حال فکر می کنم نباید انتظار داشت همه آنهایی که فارسی می نویسند، حتماً زیبا و شیوا و بدون اشتباه بنویسند. این امر غیرممکن است. تازه، فقط هم غیرحرفه ای ها نیستند که خوب نمی نویسند! فارسی بد را در کتاب ها و بعضی روزنامه ها و سایت های حرفه ای هم می شود دید. همه جا بعضی ها خوب می نویسند، بعضی ها بد. انتظار بزرگی است که همه کسانی که به فارسی می نویسند آن را درست بنویسند. شما فکر می کنید در زمان بیهقی و سعدی همه مثل آن ها می-نوشتند؟ احتمالاً در دوره آن ها هم وضع فارسی کم و بیش همین بوده که امروز هست. بعضی ها آن را خوب می نوشتند، خیلی ها هم نه چندان خوب و حتی بد. در هر حال من فکر می کنم اگر ۱۰ یا ۲۰ درصد هم درست بنویسند، کافی است که فارسی آسیب چندانی نبیند. هر زبانی بیشتر در آثار با ارزش خود ادامه زندگی می دهد. در هر حال تغییر چیزی است که در همه زبان ها کم وبیش اتفاق می افتد. هر تغییری را هم نباید آسیب به حساب آورد. البته زبانشناسان در این مورد بهتر می توانند نظر بدهند.

یعنی انتظار بیهوده ای است که هر ایرانی زبان فارسی را به شکل معیار بداند و درست بنویسد؟

بله. اصلا شاید غیر ممکن باشد. ما حتی نویسندگان و مترجمانی داریم که سال هاست می نویسند و ترجمه می کنند، اما هنوز نمی توانند فارسی را خوب و بدون غلط بنویسند. بنابراین چطور می توان انتظار داشت یک نفر که دیپلمه است یا زیر دیپلم، یا حتی دانشجوست اما فارسی را فقط در حد نوشتن های عادی بلد است، آن را کاملاً درست بنویسد؟ این به گمان من چندان واقع بینانه نیست. بسیاری از آنهایی که خوب نمی-نویسند آموزش های لازم را ندیده اند. خیلی هاشان اگر کسی باشد که راهنمایی شان کند، اشتباهاتشان را تکرار نمی کنند. من خودم گاهی در گروه های دوستانه ای که در آن ها حضور دارم، مثلاً نکته ای نگارشی یا دستوری را عنوان کرده ام، اکنون  می بینم خیلی تأثیر داشته است. بدیهی است که بسیاری از این اشتباهات نگارشی را که در نوشته ها و کامنت ها در فضای مجازی دیده می شود، کسانی مرتکب می شوند که نمی دانند اشتباه است. اگر بدانند اشتباه است دیگر تکرار نمی کنند. بسیاری از آنها خیلی زود یاد می گیرند، اشتباهاتشان را تصحیح کنند و دیگر غلط نمی نویسند.

 معتقدید که دانستن زبان حتی زبان مادری نیاز به تخصص دارد؟

بستگی دارد به این که از زبان چه استفاده ای می خواهید بکنید. مثلاً می خواهید با دوستانت در فضای مجازی گپ بزنی، یا می خواهی رمان و داستان و مقاله بنویسی؟ اگر می خواهی از زبان به عنوان وسیله ای برای خلق هنر یا نوشتن موضوعات علمی و فلسفی استفاده کنی، این دیگر قضیه اش فرق خواهد کرد. برای گپ زدن با دوستانت همان اسلنگ(اصطلاحات انگلیسی) مخصوص خودت و دوستانت هم کارت راه می اندازد. اما برای داستان و رمان نوشتن، شعر گفتن یا کتاب و مقاله علمی و فلسفی نوشتن، بله، احتیاج به بعضی آموزش های تخصصی داری.

بریده ترجمه ها، داستان ها و نثرهایی که گاه از یک کتاب منتشر شده یا نشده در فضای مجازی قرار می گیرد، آن هم از سوی کسانی که نمی شناسید، به نظر شما، از چه اعتبار و جایگاهی برخودار است؟

جایگاه که نمی شود گفت دارند. حتی واقعاً معلوم نیست چند نفر این ها را کامل می خوانند. مثلاً گاهی می-بینی کنتور یا شمارندۀ یک مطلب نشان می دهد ۲۰ هزار نفر آن را دیده اند. اما دیگر معلوم نمی شود چند درصدشان آن را مطالعه کرده اند. شاید بسیاری از آن ها فقط نگاهش کرده اند و گذشته اند. یا فقط یک دو جمله از اولش را خوانده اند. واقعاً معلوم نیست چند درصدشان آن را کامل خوانده اند. از روی تجربه می گویم. بیشتر آنهایی که در فضای مجازی هستند، دنبال مطالب کوتاه کوتاه اند. وقتی مطلبی یک کم طولانی می شود حتی شماره بینندگانش هم به طرز محسوسی پایین می آید. مساله از این قرار است که معمولاً مطالبی را بیشتر برای همدیگر ارسال می کنند که آنها را خوانده اند و دوست دارند دیگران هم بخوانند. مطالبی هم که به گروه ها و کانال های بیشتری ارسال شود، تعداد بینندگانش بالا می رود. اما وقتی مطلبی را نمی خوانند، طبیعی است که برای دیگران هم ارسالش نمی کنند. این است که شمار  بینندگانش چندان زیاد نمی شود.

نظرتان درباره ورود واژگان فرنگی به زبان فارسی چیست؟ به نظرتان زبان را فقیر می کند یا باعث فربه شدن زبان می شود؟

اگر ساختارهای زبان فارسی و دستور زبان فارسی را تغییر ندهند، اتفاق خاصی نمی افتد. البته منظورم واژه-هایی است که واقعاً نمی شود معادل فارسی درخوری برایشان ساخت. این جور واژه ها اگر لازم بود تغییراتی هم در تلفظشان داده شود تا در فارسی راحت تلفظ شوند چندان ضرری نخواهند داشت. مثلاً همین ویروس، که ما آن را از زبان فرانسه گرفته ایم. اما مثل فرانسوی ها تلفظش نمی کنیم. آن جوری که فرانسوی ها ویروس را تلفظ می کنند برای ما فارسی زبان ها سخت است. بنابراین جوری تلفظش می کنیم که سخت نباشد. این در همه زبان های دیگر هم کم وبیش اتفاق می افتد. یک چند صدتایی کلمه هم در زبان های مختلف هست که این ها را در هیچ زبانی ترجمه نمی کنند. همان خودشان را به کار می برند. مثلاً دژا-وو، دازاین، فاشییسم... اما مشکلی که امروز هست به این جور کلمه ها و اصطلاحات محدود نمی شود. مساله این است که بسیاری از واژه ها و اصطلاحات علمی در انگلیسی یا بعضی زبان های دیگر هست که واقعاً سخت است برای این ها با واژه-های موجود فارسی معادل ساخت. یا باید واژه های فارسی جدیدی برای این ها ساخته شود، یا خودشان با تغییراتی در فارسی پذیرفته شوند. در هر حال، تا وقتی که ما خودمان تولید کننده علم نیستیم و فقط مصرف کننده آنیم، مجبوریم گاهی واژه هایی را هم که تولیدکنندگان علم برای مفاهیم علمی انتخاب می کنند به همان صورت اصلی شان مصرف کنیم.

منظورتان از اینکه باعث تغییر دستور زبان فارسی نشود، چیست؟ دقیق تر و به شکل مصداقی توضیح دهید تا برای مخاطبان ما موضوع روشن شود.

این خوشبختانه هنوز به طور گسترده اتفاق نیفتاده. درواقع فعلاً فقط یک مصداق برایش هست که واگیردار بوده و خیلی گسترش پیدا کرده است. منظورم جمله هایی است که در فارسی باید آنها را با فعل معلوم نوشت، اما امروزه خیلی ها آن ها را با فعل مجهول می نویسند. در زبان های غربی از این ساختار زیاد استفاده می شود. یعنی جمله هایی که آن ها را با فعل مجهول می نویسند. اما این ساختار در بیشتر مواقع در فارسی خوب در نمی آید. حتی در شکل های شکیل خود هم کلی مشکل دارد. مثلاً این ها: این کتاب از سوی انتشارات هرمس چاپ شده است؛ این کتاب از طرف انتشارات چشمه به بازار آمده است، این کتاب توسط ایکس ترجمه شده است. هیچ کدام این ها حتی آن معنی مورد نظر ما را نمی دهند. درواقع ما خودمان آن معنی مورد نظرمان را بر آن ها سوار می کنیم. یعنی به زور می خواهیم سوار کنیم. سومی که حتی غلط دستوری دارد: این کتاب توسط ایکس ترجمه شده است. آیا واقعاً معنی اش می شود این کتاب را ایکس ترجمه کرده است؟ به نظر من نمی شود! تازه اگر توسط را به جای «به توسط» قبول کنیم، معنی اش می شود این کتاب با میانجیگری ایکس ترجمه شده است! «توسط» اسم مصدر است. معنی اش می شود وساطت، میانجیگری. البته ممکن است بعضی ها بگویند این ها را می شود به عنوان امکان یا ساختار جدیدی در نظر گرفت که به زبان اضافه می شود. اما خیلی ها معتقدند چنین جمله هایی چیزی به فارسی اضافه نمی کند، بلکه آن را از ریخت هم می اندازد.

کد خبر 639608 برچسب‌ها ترجمه

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: ترجمه فضای مجازی شازده کوچولو زبان فارسی جمله هایی نامه ها زبان ها خیلی ها واژه ها جمله ها بعضی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۷۸۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب نشانه‌شناسی شکلک‌ها منتشر شد

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ کتاب نشانه‌شناسی شکلک‌ها «گسترش زبان دیداری در عصر اینترنت» ترجمه دکتر «مریم تفرجی‌یگانه»، به همت انتشارات دانشگاه ایلام منتشر شده است.
نشانه شناسی شکلک‌ها نوشته «مرکل دنسی» است که با ترجمه خانم مریم تفرجی یگانه عضو هیأت علمی دانشگاه ایلام ترجمه شده است.
در بخشی از این کتاب آمده است: نوشتن به معنای اشتراک گذاری بخشی از وضعیت بشری در خصوص خواستن و به اشتراک‌گذاری چیز‌ها است.
 فرهنگ لغت پائولو (۱۹۴۷) سال آکسفورد تنها رویداد سال ۲۰۱۵ میلادی نبود که اهمیت اجتماعی و ارتباطی رو به رشد شکلک‌ها را استخراج کرد.
موسیقی دانان، هنرمندان، سیاستمداران و تبلیغ کنندگان در میان بسیاری دیگر در توئیت‌ها در وب سایت‌ها و در سایت حوزه‌های دیجیتال شروع به استفاده از آن‌ها کردند. حتی هنرمندان مشهور حوزه موسیقی مانند: «سرپاول مک کارتنی از بیت لس» با استفاده از اسکایپ برای ایجاد ۱۰ شکلک شاد و سرزنده با نام شکلک‌های عاشقانه در برنامه جدیدش استفاده کرد.
اسکایپ قبلاً به معرفی شکلک‌های زنده سفارشی پرداخته بود که به داخل هر چیزی از تصاویر استودیو‌های بزرگ سینمایی تا آن پادشاهی‌های سمبلیک با سنت‌های ایتالیایی ضربه بزنید این کار برای اسکایپ غیر معمولی و عجیب نیست. برای جامعه مدرن، نوعی ضرورت به نظر می‌رسد که قادر باشد شکلک‌ها را به گونه‌ای با هم ادغام کند که بتواند یک سبک تازه و نوین از نوشتار و برقراری ارتباط را ایجاد کند و این ضرورت محدود به افراد شاخص در جهان دیجیتال نیست؛ بلکه می‌تواند به هر کسی از پاول مک کارتنی تا هیلاری کلینتون ارتباط پیدا کند. شکلک‌های سیاستمداران آمریکایی برای کاربران گوشی‌های آیفون و اندروید ساخته شد و موسوم به هیل موجی بودند.

اشاعه و گسترش شکلک‌ها چندین سؤال اساسی در خصوص چگونگی برقراری ارتباط و به ویژه دلایل برقراری ارتباط را به شیوه کمدی مطرح می‌کند.
 قبل از هر گونه تلاش برای بررسی این پرسش لازم است به عقب برگردیم و نگاهی به نوع و نقش سیستم‌های نگارشی و نوشتاری و چگونگی تکامل آن‌ها در زندگی بشر بیندازیم.
 این مباحث تاریخی که به من اجازه ایجاد چهارچوبی نظری می‌دهد که لازمه بحث در مورد پدیده شکلک‌ها از نظر نشانه شناسی خواهد بود.

دیگر خبرها

  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • شازده کوچولو به روایت عکس
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • کتاب نشانه‌شناسی شکلک‌ها منتشر شد
  • نمایش موزیکال (شازده کوچولو)
  • (تصاویر) نمایش موزیکال «شازده کوچولو»
  • «پژمان» در راه شبکه آی‌فیلم فارسی
  • عرضه چهار نمایشنامه «تیرنگ» در نمایشگاه کتاب
  • بزرگداشت «فرانتس کافکا» در جشنواره کارلوی واری