Web Analytics Made Easy - Statcounter

رئیس شورای مشورتی دولت مستعفی یمن با اذعان به شکست گزینه نظامی دولت مستعفی و ائتلاف سعودی در مقابله با انصارالله و ارتش یمن، در اظهارنظری بی‌سابقه اعتراف کرد که «جنگ یمن کاری عبث و بیهوده است».

به گزارش ایسنا، «احمد عبید بن دغر» رئیس شورای مشورتی یمن وابسته به «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و فراری این کشور جنگ یمن را «پوچ» دانست و گفت که «گزینه نظامی پایان یافته و به بن بست رسیده است».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

احمد بن دغر در بیانیه‌ای اعتراف کرد: تلاش (دولت مستعفی) برای گرفتن دولت از چنگ «حوثی‌ها» با شکست مواجه شد. گزینه نظامی به بن بست رسید و نزدیک است که شکست خود را اعلام کند».

بن دغر در صفحه توئیتر خود هم اذعان کرد: «سیاستی که نبرد با الحوثی را رهبری می‌کرد، یمن را به اهدافی متفاوت از اهداف اعلامی "طوفان قاطع" رساند».

وی خواستار «تشکیل ائتلاف ملی شامل حوثی‌ها (انصارالله) برای دفاع از وحدت یمن، نجات کشور از فروپاشی اقتصادی و توقف همه‎جانبه جنگ شده است».

ناظران دعوت بن دغر به توقف جنگ یمن را اعلام شکست در برابر انصارالله، ارتش یمن و کمیته‌های مردمی دانستند.

رئیس شورای مشورتی یمن وابسته به عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری این کشور چند روز پیش هم در صفحه فیس‌بوک خود مدعی شده بود که «خصومت‌های داخلی، عامل اصلی شکست در برابر جنبش انصارالله و ایران است».

حملات ائتلاف سعودی علیه یمن به بهانه بازگشت قدرت به عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن، از مارس ۲۰۱۵ (فروردین ماه ۱۳۹۴) آغاز شده و همچنان ادامه دارد. طی این مدت هزاران نفر از مردم یمن کشته و یا زخمی شده‌اند.

سازمان حقوق بشری «انتصاف» ویژه حقوق زنان و کودکان یمن آمار جدیدی را درباره ارتکاب جنایات ائتلاف سعودی در یمن طی هفت سال گذشته منتشر و اعلام کرد که تعداد کودکان قربانی تجاوزات سعودی از ابتدای جنگ تاکنون به ۳۸۲۵ شهید و ۴۱۵۷ مجروح رسیده است.

این سازمان حقوق بشری در یک کنفرانس مطبوعاتی در صنعا گفت که در نتیجه تجاوزات و حملات ائتلاف سعودی طی هفت سال اخیر، تعداد خانواده‌های آواره به ۶۷۰ هزار و ۳۴۳ خانواده در ۱۵ استان و تعداد نوزادان نارس و معلول به حدود ۶۰۰ هزار نفر رسیده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: یمن دولت مستعفی یمن ائتلاف سعودی گزینه نظامی منصور هادی جنگ یمن بن دغر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۱۱۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کینه قدیمی

  عابران و اهالی کنجکاو‌ به زنی خیره شده بودند که از پنجره طبقه شش درخواست کمک می‌کرد: «اینجا یه نفر گلوله خورده با پلیس و اورژانس تماس بگیرید بیان برای کمک.»یکی از عابران شماره اورژانس و عابران دیگر، پلیس را گرفتند و آنچه دیده بودند را شرح دادند. این بار سکوت ساختمان با صدای آژیر آمبولانس و ماشین‌های پلیس که از دور به سمت آنجا می‌آمدند، شکسته شد. امدادگران سریع خود را به واحد شماره ۲۸ در طبقه ششم رساندند. واحد ۲۸در انتهای راهرو‌ قرار داشت. مقابل در، کانتری برای منشی شرکت بود و ‌چهار اتاق در دو‌طرف آن‌ قرار داشت. زن جوان امدادگران را به سمت اتاق راهنمایی کرد که کنار آن تابلوی مدیرعامل خودنمایی می‌کرد. مردی روی صندلی نشسته و غرق در خون روی میز افتاده بود. یکی از امدادگران او‌ را بلند کرد؛ گلوله وسط سینه‌‌اش جا خوش کرده بود. بدنش سرد بود و خون زیادی از بدنش رفته بود. دیگر نمی‌شد برای او کاری کرد. عقربه‌های ساعت، ۱۱شب را نشان می‌داد که کارآگاه ناصری با نشان دادن کارتش به سربازی که جلوی در ایستاده بود، وارد ساختمان شد. دکتر زودتر ‌از او‌ رسیده بود و تیم تشخیص هویت در حال بررسی صحنه قتل بودند تا سرنخی برای کشف راز قتل پیدا کنند. کارآگاه دفترچه‌‌اش را بیرون آورد و تحقیقات خود را آغاز کرد. 

۱- دکتر چه گفت‌؟
قتل حدود سه ساعت قبل رخ داده است. گلوله از فاصله نه‌چندان‌دور به سینه مقتول اصابت کرده و‌ باعث خونریزی شدید و مرگ مرد جوان شده است. این‌ نتایج ‌بررسی در صحنه است و باید در پزشکی قانونی کالبدشکافی کنم. راستی تا یادم نرفته، آثار درگیری‌ روی بدن مقتول ندیدم. 

۲- نتیجه بررسی صحنه جرم
آثار ورود به زور روی دردیده نمی‌شود وقاتل به‌راحتی واردخانه شده است. یک پوکه کلت در راهرو مقابل در اتاق محل جنایت پیدا کردیم. مورد مشکوک‌دیگری ندیدیم. 

۳- گزارش افسر کلانتری 
حدود۱۰شب ‌این ‌قتل به کلانتری اعلام شد ومن به‌ عنوان افسرگشت راهی شرکت شدم. منصور«قاتل» شریک مقتول است که به خاطر اختلافی که با او‌ داشته قتل رااجرا کرده بود. بعد هم‌ با پرواز ساعت ۸ و۳۰ دقیقه راهی قطر شده تا ازآنجا به کانادا برود. کارهای اقامتش راانجام داده بود.منصوراحساس می‌کردکامران تو‌حساب کتاب،سرش کلاه گذاشته‌وسرهمین اختلاف داشتند. امروزعصرواردشرکت شده وبعد ازقتل شریکش، دست و پای منشی شرکت را بسته بود و یکراست به فرودگاه امام رفته و با خیال راحت از کشور فرار کرده بود. 

۴- روایت شاهد قتل 
شش سال است که در این شرکت کارمی‌کنم. ساعت کاری شرکت۹صبح تا چهارعصراست. من اگرمدیرعامل در شرکت باشد یا کارها مانده باشد، در شرکت می‌مانم.امروزهم درشرکت بودم که حدود ساعت شش منصور به شرکت آمد.دسته گلی دردست داشت.خوشحال بود ومی‌گفت آمده با کامران خداحافظی کند و همه چیز را تمام کند.حدود یک ساعتی در دفتر بود و ‌بعد صدای دعوای‌شان بلند شد. سعی کردم دخالت نکنم‌. یکدفعه صدای شلیک گلوله‌ای شنیدم. ازترس خشکم زده بود. منصور عصبانی درحالی که اسلحه‌ای در دست داشت و لباسش خونی بود بیرون آمد. اسلحه را به سمت من گرفت و خواست ساکت شوم. دست و پایم را بست وازشرکت بیرون رفت.خیلی تلاش کردم دست و پایم را باز کنم اما فایده نداشت. با دیدن شیشه روی میز خودم را به آن رساندم و آنقدر به میز ضربه زدم که افتاد و شیشه‌‌اش شکست. تکه شیشه‌ای را برداشتم و هر طوری شده طناب را پاره کردم. بعد هم ‌از اهالی کمک خواستم‌که برای کمک آمدند. 

۵- سرگرد دستور بررسی خروج منصور از کشور را صادر کرد. او‌ خیلی خونسرد همراه خانواده‌‌اش وارد سالن‌ و‌ سوار هواپیما شده و ایران را ترک کرده بود. تحقیقات کارآگاه تا صبح طول کشید و برای جمع‌بندی آنچه دیده و شنیده بود، دوباره به شرکت برگشت. نیم ساعتی آنجا قدم زد و همه چیز را بررسی کرد. در ذهنش صحنه قتل کامران را بازسازی کرد و با بازپرس جنایی تماس گرفت و دستور بازداشت منشی شرکت به اتهام قتل را صادر کرد. 

۶- انگیزه قتل چه بود؟
مهین وقتی در اداره آگاهی رو به روی کارآگاه قرار گرفت فهمید راز قتل فاش شده و سناریو‌اش برای فرار از مجازات لو رفته است: «سرگرد، کامران باید می‌مرد. او با زندگی من بازی کرد. شش سال قبل برای کار به اینجا آمدم و بعد از مدتی کامران به من ابراز علاقه کرد. پسر خوشتیپ‌ و پولداری بود و من هم به او علاقه داشتم‌. دو‌سالی از رابطه‌مان می‌گذشت و هربار می‌گفتم به خواستگاری‌ام بیا، بهانه می‌آورد تا این‌که یک روز روی واقعی خودش را نشان داد و گفت از رابطه‌‌اش با من فیلم گرفت و اگر برای ازدواج اصرار کنم‌، آبرویم را می‌برد. تنها راهی که به ذهنم رسید صحبت با منصور بود. آنجا بود که فهمیدم آنها همدست بودند و منصور از من فیلم گرفته بود. آنها فکر می‌کردند با افشای این موضوع از شرکت می‌روم اما ماندم تا نقشه انتقامم را اجرا کنم. دیروز بهترین موقعیت بود تا هم کامران را بکشم و هم منصور را به ‌عنوان قاتل معرفی کنم. نقشه‌ام حساب شده بود اما یک جا اشتباه کرده بودم که همان باعث لو رفتن نقشه‌ام شد.» 

شما خوانندگان‌تپش می‌توانید با اشاره به سه دلیل کارآگاه برای کشف راز این جنایت در مسابقه معمای پلیسی این هفته تپش شرکت کنید. پاسخ‌های خود را همراه نام و نام خانوادگی و شهر محل سکونت به شماره ۳۰۰۰۱۱۱۲۷ ارسال کنید. 

دیگر خبرها

  • جنگ هیبریدی روسیه با اروپا
  • گاردین: سعودی‌ها «پلن ب» را برای معامله کلیدی با آمریکا روی میز دارند
  • گزینه‌های مقابل بایدن در چگونگی مواجهه با توافقنامه دوحه
  • ۷ نفر برای ریاست مجلس رقابت می‌کنند/ سهم مستقلین در مجلس دوازدهم
  • شکست ائتلاف ضدایرانی
  • امروز با نیما یوشیح: آی آدم‌ها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید!
  • شکست ائتلاف غربی در تغییر معادلات با انصارالله
  • کینه قدیمی
  • تجربه اخیر کاهش نرخ ارز در شرایط بحرانی بی‌سابقه بود
  • ائتلاف سرخابی‌های تراکتور علیه استقلال/ پرسپولیس برمی‌گردد؟