علامهطباطبائی هگل ایران است/نواندیشان دینی چه عقایدی دارند؟
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۱۶۸۱۰
به گزارش خبرگزاری مهرف در هفدهمین قسمت از برنامه تلویزیونی سوره موضوع «نواندیشی دینی، دفاعیهها و اعتراضها» با حضور سید صادق حقیقت، پژوهشگر حوزه دین، استاد دانشگاه و رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید مورد بررسی قرار گرفت.
دیانی در ابتدای برنامه پرسید وقتی از جریان نواندیشی دینی حرف می زنیم از چه حرف میزنیم؟
حقیقت پاسخ داد: من برای پاسخ به این سوال به جای استفاده از واژه «جریان» از واژه «گفتمان» استفاده میکنم چون تخصصی تراست و مقصود من از گفتمان مجموعه ای از گزاره هاست که یک حقیقت را تولید میکنند بنابراین نواندیشی دینی یک گفتمان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: گفتمان سنتی، گفتمانی است که بعد از غیبت کبرا ادامه و در غالب حوزه های علمیه تجلی پیدا کرده است. در این گفتمان، تجدد یک مسئله نیست که فقها و علما نیازی ببینند به آن پاسخ دهند. نکته دیگر اینکه سوال با مسئله فرق دارد؛ سوال وقتی تبدیل به مسئله میشود که به مبانی آن توجه شود. سنت گرایان معتقد به حکمت خالده هستند و معتقدند که یک نخ تسبیح بین ادیان وجود دارد که اینها را به هم وصل می کند. عقاید اهالی گفتمان سنتی با اهالی گفتمان سنت گرا متفاوت است. چون در گفتمان سنت گرا، تجدد مسئله است و مورد نقد جدی قرار میگیرد.
حقیقت ادامه داد: طرفداران گفتمان اسلام سیاسی، به ضرورت تشکیل حکومت براساس شریعت اعتقاد دارند. شریعت یعنی فقه و وقتی به فقه استناد می کنند یعنی فقیه هستند و اجتهاد می کنند. البته بین فقه سنتی و فقه اسلام گرا یک تفاوت وجود دارد و آن هم اینکه در فقه سنتی تجدد مسئله نیست ولی در گفتمان اسلام سیاسی ضرورت تشکیل حکومت براساس شریعت وجود دارد مثل گفتمان امام خمینی (ره). حال اگر این گفتمان رادیکال باشد، بنیاد گرا میشود. بنابراین این گفتمان به ضرورت تشکیل حکومت براساس شریعت باور دارد. تحقق گفتمان اسلام سیاسی در ایران، ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود. در درون این گفتمان گرایش های میانه و رادیکال وجود دارد.
این استاد دانشگاه در ادامه دسته بندی گفتمان هایی که در ابتدای سخنانش اشاره کرده بود بیان کرد: گفتمان چهارم، گفتمان تجددگرا یا مدرنیسم است. در این گفتمان به عقل تجددگرایانه و انسان متجدد اعتقاد دارد و آن را بر بسیاری از چیزها مقدم می داند. در این گفتمان دو شاخه اصلی وجود دارد، یکی تجدد گرایی روشنکفری دینی و دیگری روشنفکری غیردینی. روشنفکران دینی معتقدند که بین گزاره های دینی و تجدد گرایی تعارض و تنافی وجود ندارد بنابراین تجدد گرایی با دین قابل جمع است. روشنفکران غیردینی اما معتقدند که گزاره های دینی و تجدد باهم قابل جمع نیستند حتی با خوانش مدرن. به عقیده اینها اصل با تجدد است و دین منبعی برای معرفت نیست.
حقیقت افزود: در گفتمان نواندیشی دینی، که بنده هم به آن اعتقاد دارم و حدود ربع قرن است روی آن کار میکنم، قرائت مردمسالار، حقوق بشری و مبتنی برصلح از اسلام وجود دارد. نواندیشان دینی معتقدند که شکلی از دموکراسی و حقوق بشر که خاستگاه آن غرب است می تواند درقرائت دینی وجود داشته باشد. مجموعا تفکرات شهید مطهری نواندیشانه است اما جنبه های غیرنواندیشانه دینی هم دارد.
دیانی سپس پرسید نواندیشی دینی برده داری و کنیزی صدر اسلام را غیراخلاقی می داند یا خیر؟
استاد دانشگاه مفید پاسخ داد: خیر، چون وقتی ائمه معصوم در رویت حضرت علی و پیامبر اکرم (ص) این کار را میکردند پس حتما اشکالی نداشته است. دلیلش هم این است که در فرهنگ مردم آن روز ریشه دوانده بود و اسلام نتوانست یکباره بردگی را لغو اما راه هایی برای مبارزه با آن ابداع کرد. بنابراین یک قرائت نواندیشانه وجود دارد که از علامه نائینی وجود دارد به استاد مطهری رسیده که ایده را پرورانده و امروز به دست ما رسیده است. پس تبار نواندیشی دینی به مشروطه، تعارض نائینی و شیخ فضل الله و توجیه فقهی پدیده های مدرن مثل پارلمان و آزادی برمی گردد.
در ادامه مجری برنامه پرسید آیا شما معتقدید جریان سنتی و سیاسی و اسلام گرا و سنت گرا به حقوق بشر و دموکراسی و اینها قائل نیستند؟
حقیقت گفت: خیر نیستند چون برای جریان سنتی اصلا تجدد مسئله نیست که به این موضوعات بپردازد. نواندیشان دینی چون به عقل نوع بشر اعتقاد دارند پس اگر این عقل به چیزی حکم کرد شرع نمی تواند با آن چیز مخالفت کند.
دیانی سپس از حقیقت خواست تا موضع نواندیشان دینی نسبت به اعلامیه ۱۹۸۴ را بگوید.
وی تصریح کرد: اعلامیه جهانی حقوق بشر مجموعا مورد تائید عقل نوع بشر قرار دارد به همین دلیل مبانی دینی نمیتواند با عقل نوع بشر تنافی داشته باشد. من در دانشگاه فلوریدا سخنرانی به زبان انگلیسی انجام دادم و نسبت میان اسلام و دموکراسی را به زبان انگلیسی بیان کردم. یکی از سوالاتی که بلافاصله بیان می شود این است که نظرتان درباره حقوق همجنسگرایان چیست؟ من پاسخ دادم که اسلام با همجنسگرایی مخالف است. برای روشن شدن بحث هم یک مثال می آورم: در اعلامیه حقوق بشر آمده است که اگر کسی دستگیر شد باید بلافاصله تفهیم اتهام شود و اگر در کشوری است که زبان کشور را نمی داند باید مترجمی باشد که تفهمیم اتهام کند و به شکل خودسرانه نمی شود یک نفر دستگیر شود. در مورد حقوق همجنسگرایی اما عقل نوع بشر به آن حکم نکرده است. عقل نوع بشر به حق همجنسگرایی حکم نمی کند و متون صریح دینی به حق همجنسگرایی مخالف است.
دیانی سپس پرسید نواندیشی چگونه با متون دینی برخورد میکند؟
حقیقت پاسخ داد: تفاوت روشنفکری دینی و نواندیشی دینی در این است که روشنفکران دینی چون عقل متجددانه را حجت می دانند نیازی به اجتهاد به شکل حوزوی ندارند اما نواندیشان دینی در گفتمان اصولگرایی معتقدند که اجتهاد، ابزار فهم است بنابراین اگر من می گویم که جهاد ابتدایی در اسلام وجود ندارد طبق صناعت فقه باید استدلال کند که چرا وجود ندارد. یکی از مشکلاتی که ما در فقه سنتی داریم این است که در فقه سنتی گفته می شود ما چهار منبع داریم؛ کتاب و روایت، سنت، اجماع و عقل. نقد نواندیشی به گفتمان سنتی این است که براساس برداشت محقق اصفهانی و آخوند خراسانی، یک فهم دیگری از عقل به وجود می آید که ما را از اشعری مسلکی جدا می کند.
این دین پژوه در ادامه اضافه کرد: در غرب اصطلاحی با عنوان «دولت رفاه» وجود دارد به این معنی که حداقل های زندگی برای بشر آماده شود و این چیزی است که فقه سنتی به آن نپرداخته است اما من برداشت می کنم که اسلام با دولت رفاه موافق است و ناسازگاری ندارد. پس نکته خیلی مهمی که درباره نواندیشی وجود دارد این است که اتهاماتی که به آن وارد میشود را برداریم. نکته دیگر اینکه دیدگاه نواندیشی دینی نسبت به غرب انتقادی است و اصلا اینطور نیست که نواندیشان دینی غرب زده باشند اتفاقا خیلی هم برخورد انتقادی نسبت به غرب دارند. جنبه های سخت افزاری غرب را که همه می پذیرند اما نواندیشان دینی ضمن اینکه بسیاری از جنبههای نرم افزاری غرب را میپذیرند بسیاری از آنها را هم نمی پذیرند و نقد می کنند. اسلام گرایان سیاسی در مورد جنبه نرم افزاری تجدد معتقدند دانش غربی را کنار بگذاریم و اسلامی سازی کنیم و به اصطلاح جدیدی رسیدیم. اسلامی سازی در گفتمان اسلام سیاسی معنادار است اما در گفتمان تجددگرایی و روشنفکری و نواندیشی دینی معنادار نیست.
دیانی در ادامه سوال کرد که چرا روشنفکران و نواندیشان دینی اسلام سیاسی را قبول ندارد؟
استاد دانشگاه مفید گفت: نواندیشی دینی معتقد به حکومت دینی و اسلامی است منتها فرض بگیرید مردم معتقدند بخشی از اسلام نباید اجرا شود و مشروعیت از سمت مردم می آید و اجبار به احکام نباید کرد اما در قرائت رادیکال اسلام سیاسی باید نهادی داشته باشی که اجبار به شریعت و فقه براساس فهم عده ای خاص کند.
وی افزود: من برای اینکه در حق شهید مطهری جفا نکرده باشم لازم است بگویم که قرائت استاد مطهری از اسلام، قرائتی است که با اسلام سیاسی متعادل و میانه رو قابل جمع و بخش هایی از آن به نواندیشی دینی هم نزدیکی است. بنابراین اسلام سیاسی می تواند مثل آیت الله مطهری، میانه رو باشد. از امام خمینی (ع) هم قرائت های متفاوتی وجود دارد اما به اعتقاد من ایشان هم در دسته گفتمان اسلام گرایی معتدل جا قرار میگیرد و البته این موضوع منافاتی هم ندارد که برخی از دیدگاه های ایشان با گفتمان نواندیشی دینی هم سازگار باشد.
حقیقت با اشاره به اینکه در فرصت مطالعاتی که در ایالات متحده بوده متوجه شده که تعابیر خاصی برای گفتمانهای اسلام استفاده میشود تاکید کرد: تفکیک نواندیشی دینی از روشنفکری دینی و تجدد گرا چندان در ایران و جهان شناخته نشده است. در آمریکا هم بین اسلام اصلاح گر و اسلام لیبرال و تجددگر تمییز قائل می شوند و نواندیشان دینی را جزو اسلام اصلاح گر قرار می دهند.
دیانی در پایان از حقیقت پرسید علامه طباطبائی در کدام دسته از این دسته بندی قرار میگیرد؟
وی پاسخ داد: علامه طباطبائی، هگل ایران است و از ایشان قرائت های مختلفی صورت گرفته است. بسیاری مثل سید حسین نصر او را سنت گرا خواندند از طرفی نواندیشان دینی خودشان را وامدار علامه می دانند. بنابراین اگر از من بپرسید با قرائت نواندیشانه سازگار است خصوصا در اندیشه سیاسی اگرچه سنت گراها و طرفداران اسلام سیاسی هم حق دارند که قرائتی از ایشان داشته باشند.
کد خبر 5365506منبع: مهر
کلیدواژه: برنامه سوره روشنفکری دینی معرفی کتاب ترجمه تازه های نشر انتشارات سوره مهر فلسطین بازسازی انقلابی عرصه فرهنگ نقد کتاب ادبیات داستانی رونمایی کتاب نشر نو رایزنی فرهنگی انتشارات راه یار موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران گفتمان اسلام سیاسی نواندیشان دینی نواندیشی دینی استاد دانشگاه گفتمان سنتی گفتمان سنت اسلام گرا فقه سنتی حقوق بشر سنت گرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۱۶۸۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا لایحه «ارتقای امنیت زنان» فمنیستی است؟
دکتر مجید دهقان معتقد است: لایحه فعلی ارتقا امنیت زنان، با وجود اشکالات جزئی، در نفی نگرش فمینیستی و با فاصله گرفتن از نگاه سنتی به دنیا آمد و در صورت تصویب برای اولین بار نگرش خاص گفتمان انقلابی را نمایندگی میکند. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ حدود 12 سال از طرح لایحه امنیت زنان در مجلس میگذرد و با وجود اینکه رهبر انقلاب در دیداری که همین امسال با بانوان کشور داشتند بر تسریع رسیدگی به آن تأکید کردند همچنان لایحه امنیت زنان در راهروهای مجلس معطل مانده است. از یک سو برخی به آن برچسب فمنیستی بودن میزنند و از سوی دیگر تعداد قابل توجهی از فعالین انقلابی حقوق زنان از حقانیتش دفاع میکنند و آن را زاییده نگاه اصیل انقلاب اسلامی به زنان میدانند. هنوز چالشهای زیادی میان موافقین و مخالفین لایحه وجود دارد. این روزها یک بار دیگر جزئیات لایحه امنیت زنان در صحن علنی مجلس بررسی شد. در همین راستا حجتالاسلاموالمسلمین دکتر مجید دهقان، عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده در یادداشتی به ارائه دیدگاه خود در این زمینه پرداخته است که در ادامه از نظر میگذرانید.
گفتمان دینی از پیش از مشروطه تا دهههای بعدی در مسائل زنان دو ویژگی کلی داشت: اول این که مسألهاش دین بود و به مسئله زنان به عنوان اِشکالی بر دین مینگریست. دوم این که خانوادهگرا بود با تفسیری که زنان را درون خانواده تعریف و با حضور اجتماعی زنان مخالفت میکرد.
اندیشه شهید مطهری نقطه عطف بود. مساله او در کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" گرچه دین است ولی در "مساله حجاب" دغدغه زنان را دارد، البته تنها زنان دیندار و نه همه زنان. تأکید او بر خانواده نیز سر از پردهنشینی زن در نمیآورد.
دوران کلیگویی درباره الگوی سوم تمام شده است / برچسب فمنیستی زدن به لایحه تأمین امنیت زنان از سوی نوتحجرگرایان
سر و صدای انقلاب بلند شد و در گفتمان نوپای انقلاب نیز خانوادهگرایی با پردهنشینی تمایزی جدی داشت. اضافه بر این که مساله آن عموم زنان بود نه تنها زنان دیندار و این یک پله بالاتر از اندیشه شهیدمطهری بود. به همین دلیل انقلاب برای زنان جذابیت داشت همانگونه که انقلاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای زنان جذاب بود.
پس از انقلاب اما پیگیری امور زنان دو پاره شد. "مساله زنان" را گفتمان خط امام و بعداً اصلاحات به دوش کشید و به ناکجاآباد برد و "مسأله خانواده" را گفتمان اصولگرایی نمایندگی کرد و به مفهوم سنتی آن فهمید. این وسط گفتمان انقلاب بینماینده ماند.
سالی یکبار رهبر انقلاب نگرش گفتمان انقلاب را درباره زنان یادآوری و مسأله زنان را جدای از مسأله خانواده (و نه در ستیز با آن) طرح میکند ولی بدنه این گفتمان راه خودش را میرود. روایت سرِ گفتمان با بدنه آنان ناسازگار است. سَر، گفتمان انقلابی در حوزه زنان را تقویت میکند و بدنه گفتمان سنتی را. جوانانی هم که همسو با روایت گفتمان انقلاب هستند دستی در قدرت ندارند.
این که بدنه گفتمان دینی بدون نیاز به مداخله رهبر انقلاب به شدت لایحه حجاب را پیگیری میکند و آن را با مداخله حاکمیتی و جرمانگاری حداکثری تا تصویب نهایی همراهی میکند ولی لایحه ارتقا امنیت زنان را به اغما میبرد تا دوباره با اشاره آقا در سخنرانی عمومی به راه بیفتد ریشه در همین امر دارد. حجاب مسأله گفتمان دینی سنتی است ولی امنیت زنان نه.
لایحه فعلی ارتقا امنیت زنان، با وجود اشکالات جزئی، در نفی نگرش فمینیستی و با فاصله گرفتن از نگاه سنتی به دنیا آمد و در صورت تصویب برای اولین بار نگرش خاص گفتمان انقلابی را نمایندگی میکند. این طفل نوپا درگفتمان انقلاب اما در برابر گفتمان پرقدرت سنتی بیدفاع است، اشارات سالیانه رهبری مگر رمقی به آن دهد. آیا مجلسِ حاضر در هفتههای نزدیک به انتخابات توان آن را دارد که راوی گفتمان انقلاب اسلامی در مساله زنان باشد؟
خلقی در حال تماشای این نزاعند. جوانانِ نگران ولی امیدوار به آینده، زنان بیپناهِ درگیر خشونت و حتی زنان انقلابی و وفادار به گفتمان انقلاب. آیا مجلس یازدهم بالاخره مسأله زنان را به رسمیت میشناسد و پناهی در این دوران بیپناهی برای آنان خواهد بود؟ چشمی امیدوار و دیگری بیمناک است.
پایان پیام/