چرایی تغییرذائقه جامعه از موسیقی سنتی به پاپ!
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۶۶۱۰۹
اتفاقات رخ داده در چند سال اخیر، زنگ خطر مهمی برای موسیقی سنتی ایران محسوب میشود. شروع این تغییرات از مسیر و جهتی است که خوانندگان موسیقی سنتی درپیش گرفتند و ازسبکی که درآن فعالیت داشتند، به سمت موسیقی پاپ گرایش پیدا کرده اند و درحال حاضراکثر خوانندگان شناخته شده موسیقی سنتی به موسیقی پاپ یا تلفیقی روی آوردهاند و موسیقی سنتی ناب و خالص در آثاراین هنرمندان چندان وجود ندارد و تنها نقطه امید، استادان پیشکسوت و جوانانی هستند که به حفظ اصالتهای موسیقی سنتی (کلاسیک) ایران وفادار ماندهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در یک دهه اخیر، استفاده ازآنسامبل یا گروه نوازی موسیقی سنتی، کمیاب شده و خوانندگانی با نگاه خواننده سالاری، در تغییر نگرش آهنگسازان ایران بهجای حفظ هویت و اصالت موسیقی سنتی (کلاسیک) ایران برموسیقی مردم پسند تأثیر گذاشتهاند. تغییرذائقه جامعه از موسیقی سنتی به پاپ در اوایل دهه 80 شروع شد و با فعالیت خوانندگان جوان سنتی در دهه 90 تثبیت شد. بسیاری، آسیب وارد شده به موسیقی سنتی را حاصل کم کاری آهنگسازان ایرانی و به روز نبودن آنها و نبود آهنگسازانی مثل پرویز مشکاتیان و محمدرضا لطفی میدانند، هرچند این فرضیهها تا حدودی مورد پذیرش است اما تمامی ماجرای انحطاط آوازخوانی و کمبود تولید موسیقی اصیل ایرانی نیست. دلیل دیگری که میتوان بهعنوان عوامل اصلی برشمرد، به سیاستهای کنسرتگذاران و تولیدکنندگان آثار صوتی یا به اصطلاح تهیه کنندگان صنعت موسیقی بر میگردد. منافع اقتصادی حاصل از تغییر مسیرخوانندگان به نام موسیقی سنتی به سمت موسیقی پاپ باعث شد تا با پیشنهادهای وسوسه انگیز و اشتیاق به برگزاری کنسرتهای چند ده هزار نفری، مسیر این خوانندگان به سوی موسیقی پاپ تغییر کند.
تغییر درآمدهای صنعت موسیقی از تولید آلبوم به کنسرتها باعث حذف بخش مهمی از استادان پیشکسوت و جوانان کمتر شناخته شده در عرصه موسیقی سنتی شد. بخش مهمی ازآهنگسازان و خوانندگان سنتی حاضر به تغییر درنگرش و عملکردشان نشدند و به هویت موسیقی ایران وفادار ماندند و به همین دلیل صرفاً به تدریس موسیقی و اجراهای خصوصی پرداختند.
نهادهایی که متولی حمایت از تولید آثار موسیقی سنتی بودند از جمله صدا و سیما، شهرداری و حوزه هنری نیز تولیداتشان در این زمینه بسیار کم وغیر قابل شنیدن بود. امکانات دولتی نیز که باید درجهت حمایت از موسیقی سنتی به کار گرفته شود به کمترین میزان خود رسید و در پرتو مدیریت تجاری تالارهایی مثل تالار وحدت، نیاوران، مجموعه آزادی، برج میلاد، کانون پرورش فکری و تالارهای وابسته به ارشاد و حوزه هنری دست موسیقیدانان سنتی از این امکانات متعلق به خودشان کوتاه ماند و توان پرداخت هزینههای سرسام آور این تالارها را ندارند.
درسالهای اخیرتولید آثارماندگار کاهش پیدا کرده واغلب محصولات خوب شنیداری ما تقریباً در سه دهه 30 تا 60 و تا حدودی در دهه 60 و 70تولید شده و همچنان بازخوانی میشوند. درحال حاضرهم گرایش عامه به همان سمت رفته است و به رغم چند برابرشدن تعداد آهنگسازان، نوازندگان و خوانندگان، اما تولید آثارخوب بسیار ناچیز و تقریباً نزدیک به صفر است. بررسی دلایل این آسیب سخت نیست. شرایط بد اقتصادی و التهابات اجتماعی و ناامنی شغلی موسیقیدانان، رغبت آنها را برای خلق آثار ماندگار کم کرده است. نبود سالنهای مناسب برای اجرا و صنعتی شدن دنیای معاصر هم در این مورد بیتأثیر نیست.
در نبود یک سیاست حمایتی از سوی دولت و حامیان مالی تعریف شده، بسیاری از آهنگسازان برجسته کشورما همچون استادان فرهاد فخرالدینی، کامبیز روشن روان، واثقی، جواد ضرابیان و امثالهم، ناخواسته خود را بازنشسته کردهاند و حتی آهنگسازان نسل جدیدترهم به اجبار به بازنشستگی زودهنگام رسیدهاند.
اما درخصوص آغازدوباره کنسرتهای موسیقی بهنظر میرسد این برنامهها بزودی و با شیب ملایم ازسرگرفته می شود. در دوران کرونا ارکسترها تعطیل شدند و بسیاری از موسیقیدانان تغییر شغل دادهاند و بالا رفتن هزینههای تولید و نگهداری ارکستر موجب تعطیلی دائمی بعضی از ارکسترهای پیشین خصوصاً ارکسترهای موسیقی سنتی و کلاسیک خواهد شد. بالا رفتن قیمت اجاره سالنها و تجهیزات و دستمزد خوانندگان باعث بالا رفتن قیمت بلیتها خواهد شد. با توجه به شرایط اقتصادی جامعه و حذف بخشی از کالاهای فرهنگی از سبد خانوار شاهد ریزش جدی مخاطبان کنسرتها خواهیم بود.
پیشنهاد میشود شورای صیانت از حقوق موسیقیدانان و مردم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شود تا با تعیین سیاستهای لازم و تکلیفی قیمت واقعی قیمت بلیت و ارزش سهم تهیه کنندگان و موسیقیدانان و سالن های کنسرت، عادلانه مشخص شود. شاید بیش از هر زمان نیازمند نظارت بیشتر دستگاه متولی موسیقی ایران یعنی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر کنسرتها و رعایت کپی رایت برای تأمین منافع هنرمندان، مردم و صنف موسیقی باشیم.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: موسیقی سنتی موسیقی پاپ کنسرت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۶۶۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مظلومتر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کنسرت «اشعار نو از نغمههای کهن» در نوزدهمین شب موسیقی فرهنگسرای ارسباران در شبهای پنج شنبه و جمعه، ۶ و ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار شد. در این کنسرت که به سرپرستی محمدرضا برزین و خوانندگی صادق شیخ زاده اجرا شد، تصنیفها و قطعات پیش در آمد اصفهان، شاه ختایی، پنبه جاری، المنت و لله، کهربا، نخجیر، ریشه در خاک، حریم یار، کردی و آفتابکاران با آهنگسازی علی اصغر بهاری، محمد رضا برزین، صادق شیخ زاده و قطعاتی با ملودیهای قدیمی و محلی بر اساس اشعاری ازهوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری، فاضل نظری، علی حاتمی، حامد عسگری و اشعار محلی اجرا شد.
صادق شیخ زاده خواننده درباره این کنسرت گفتوگویی با خبرگزاری آنا انجام داده که مشروح آن را میخوانید:
لطفا درباره جزییات این کنسرت برایمان توضیح بدهید .
کنسرت نغمههای کهن یا اشعاری نو از نغمههای کهن یک اجرای دغدغه انگیز برای شنیده شدن نغمههای با اصالت است، آنچه که امروزه بیشتر مردم در ارتباط با گذشته با آن در ارتباط هستند. تمام تلاشمان این بود که بتوانیم در قالب یک موسیقی اصیل به بازخوانی نغمههایی بپردازیم که برگرفته از موسیقی فولکلور، موسیقی دستگاهی یا برگرفته از رسوم و آیینهای مناطق مختلف هستند تا با اشاعه آنها مردم شعر تازه بشنوند و فضایی تداعی کنیم که اگر چه به جهت کلامی به مردم نزدیکتر است، اما ممکن است نغمههای آن در طول سالیان سال فراموش شده باشد.
چطور شد در فرهنگسرای ارسباران اجرا رفتید؟
از سویی به جهت حمایتهای فرهنگسرای ارسباران و اینکه تصمیم گرفتیم جایی اجرا برویم که مردم هم قدرت خرید داشته باشند و بتوانند در این کنسرت شرکت کنند و خوشبختانه استقبال هم از کنسرت خوب بود به طوریکه یک سانس را به دو سانس در دو شب رساندیم ، امیدواریم این استقبال ادامه پیدا کند و بتوانیم در روزهای دیگر هم اجرا داشته باشیم
درباره قطعات و سازندگان آن هم برایمان توضیح دهید؟
اجرا توسط قطعات تنظیم و یا ساخته شده محمدرضا برزین اتفاق میافتد که نوازنده خوبی در ساز سه تار است، سنتور را سوها شمعدانی،عود آناهیتا نصیریان، سازهای کوبهای پویان توکلی ، تنبک امیرحسین تات و ساز سه تار با مسعود صادقی است.
با توجه به مبالغ بالای کنسرتها در این ایام، چقدر قدرت خرید مردم و حضور عموم برای شرکت در این کنسرت برایتان اولویت داشت؟
در واقع این نکته برایمان حائز اهمیت بود، چقدر هم خوب است که دولت و حاکمیت بخشی از هزینههای کنسرتها را تقبل کند. بدون تعارف این تعداد کنسرتی که هر شب در کشور برگزار میشود اگر بخشی از هزینهها را هم دولت بدهد، خیلی استقبال چشمگیر میشود، بنابراین سر سفره فرهنگی مردم باید یارانههای دولتی با حمایتهایی این چنین داشته باشیم که خوشبختانه ما توانستیم از آن برخوردار شویم.
ما امروز میبینیم که حتی خوانندههای شهیر موسیقی ایرانی روی به موسیقیهای الکترونیک و موسیقیهای غیر ایرانی میآورند، حتی به نظر من آن موسیقیها موسیقیهای پاپ نیست همانطور که بهتر از من میدانید موسیقی پاپ موسیقی مردمی هست بنابراین یک موسیقی میتواند موسیقی کلاسیک باشد، فولکلور باشد حتی سنتی باشد به خاطر فرم اجرا ولی پاپ تلقی شود، یعنی جمیع مردم با آن احساس نزدیکی کنند، حتی این موسیقیهایی که توسط بعضی از خوانندهها اجرا میشود و به روی صحنه میرود موسیقیهای پاپ نیستند.
البته برخی هم موسیقی خاص هستند، موسیقی که در ژانر موسیقی الکترونیک، موسیقی کلاسیک، حتی موسیقی کلاسیک غربی است ولی باز این حرف به این منظور و به این مفهوم نیست که آنها نباید باشد چرا آنها هم باید باشند، اما اقبال صد درصدی خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی به آن موسیقیها منجر به این میشود که این سمت ما خیلی خالی باشیم ما خیلی تنها و معدود باشیم امروزه شما میشنوید که توسط یک سلسله از هنرمندان عزیز و گرامی ابراز نگرانی درباره تئاتر وجود دارد، این هم به جا است اما واقعا باید بگویم که مظلوم تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است حتی موسیقی سنتی هم نه، موسیقی اصیل ایرانی.
متأسفانه به دلیل ذائقهای که توسط عدهای بین مردم ایجاد شده، دافعه نسبت به سازهایی چون سه تار، سنتور،عود، سازها کوبهای و آواز ایرانی ایجاد شده است، در صورتی که اینها شاخههای موسیقی اصیل ایرانی هستند.
شما سالهاست که در عرصه آواز ایرانی فعالیت میکند، دراین باره چه تجربیاتی دارد و برایمان بگویید.
به عنوان کسی که برنامه های مختلف داشتهام میگویم، که اتفاقاً مردم در مناسبتهای آیینی خودشان بسیار هم علاقمند این موسیقی و آوازها هستند، اگر این آوازها درست طراحی شود برای لحظات خلوت آدمی فوق العاده است.
ما انسانها دارای حالتهای مختلف، متنوع و گوناگونی به جهت روانی هستیم و برای هر کدام از این حالتها موسیقی خاص خود را طلب میکنیم و مثل یک نوع تغذیه روحی است، به همین دلیل ما به تمام فرهنگها که از دل فرهنگ خودمان بیرون میآید ادای دین میکنیم و به آن اصالت میدهیم و در این مواجهه هم نیاز داریم که هر کدام از آنها را مصرف کنیم اتفاقاً موسیقی جدی هم موسیقی مصرفی است، اما موسیقی مصرف شده برای حالات خاص آدمی و هر آدمی البته حالات خاص خودش را دارد اما این طیف حالتها از چند گونه بیرون نیست و من امیدوارم که این نوع اجراها مورد حمایت قرار بگیرد.
بنابراین اگر حمایت درستی صورت گیرد، اقبال مردمی هم زیاد میشود و ما با فوجی از مخاطب روبه رو میشویم، در حال حاضر کنسرتهایی که در سالنهای مجلل برگزار میشوند که بعضا حتی استانداردهای ابتدایی موسیقی را هم ندارند. ما سالن تخصصی اجرای کنسرت کم داریم اما هستند اندازهای که کارمان راه بیافتد.
انتهای پیام/