چرا کودک همسری یک ازدواج موفق نیست؟
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۰۷۵۹۳
آفتابنیوز :
با تمام توصیهها و تشویقهایی که به ازدواج و تشکیل خانواده به خصوص به جوانان میشود، همیشه کودک همسری مورد نکوهش اکثریت جامعه بوده است. این مسئله فقط یک تصمیم و اختیار خانوادهها برای فرزندان کم سن و سالشان نیست بلکه یک معضل اجتماعی است که نه فقط در سالهای اولیه زندگی کودکان مشکلساز است بلکه در آینده زوجین کم سن و سال و فرزندانشان نیز اثر دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ازدواج در سنین پایین مشکلات بسیاری را برای کودک و جامعه ایجاد خواهد کرد و با افزایش آسیبهای جسمی و روانی همراه خواهد بود. آسیب های وارده بر کودک در اتفاق تلخ کودک همسری می تواند آینده او را کاملا تحت الشعاع قرار داده و دنیای کودکانه او را به تلخی های واقعیت هایی که متناسب با سن کودک نیستند پیوند بزند.
درباره پیامدهای کودک همسری و دلایل منطقی برای عدم ازدواج در سنین نوجوانی به گفت وگو با یک کارشناس و مشاور خانواده پرداختیم.
دکتر مژده بقایی در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه ازدواج نیاز به آمادگی دارد و یکی از مهمترین آمادگی ها برای ازدواج بلوغ است، اظهار کرد: بلوغ فیزیولوژی توان باروری و تولید مثل را نشان می دهد، اما بلوغ فیزیولوژی بدون بلوغ عاطفی برای زندگی مشترک کافی نیست. متاسفانه در مسئله کودک همسری فقط به بلوغ فیزیولوژی توجه می شود.
وی بلوغ عاطفی را توانایی دسترسی، ابراز و مدیریت هیجانات دانست و افزود: یک فرد همچنین برای اینکه آماده ازدواج شود باید به بلوغ اقتصادی رسیده باشد و بلوغ اقتصادی غیر از درآمد مالی است، بلکه فرد دارای بلوغ اقتصادی احساس خودکارآمدی و مدیریت معاش می کند و می تواند برای آینده تصمیم بگیرد.
این روانشناس، با بیان اینکه بلوغ اجتماعی به انسان توانایی مسئولیت پذیری و برنامه ریزی و مدیریت زندگی می دهد، گفت: فردی که به بلوغ اجتماعی رسیده اعتماد به نفس دارد، خواسته های خود را در جامعه ابراز می کند و می تواند با دیگران ارتباط برابر داشته باشد.
بقایی، شکل گیری هویت را در پاسخ به سوال «من کیستم؟» دانست و اضافه کرد: هویت انسان در پایان نوجوانی و بعد از رسیدن به بلوغ های چهارگانه شکل می گیرد، اما وقتی ازدواج در سنین پایین و نوجوانی انجام می شود، این هویت شکل نمی گیرد. امروز شاهد جوانانی هستیم که فارغ التحصیل دانشگاهی هستند، اما رشته تحصیلی خود را دوست ندارند، زیرا هنوز نوجوانی را تمام نکرده اند و یک بخشی از هویت آنان شکل نگرفته و قدرت تصمیم و انتخاب ندارند؛ چنین افرادی وقتی وارد زندگی مشترک می شوند نیز از این بی هویتی رنج می برند و قطعا نمی توانند برای فرزندان هویت ساز و هویت بخش باشند.
عدم توازن قدرت در زندگی مشترک؛ از پیامدهای کودک همسری
وی تعامل اجتماعی را یکی از روش ها برای هویت سازی دانست و عنوان کرد: براساس نظریه مراحل رشد اخلاقی لارنس کلبرگ، نوجوانان قبل از بلوغ در شرایط قراردادی قرار دارند و به دنبال تایید شدن هستند، اما بعد از بلوغ هویت خود را به کار می گیرند و قدرت انتخاب دارند.
این مشاور خانواده، مهمترین اصل در ازدواج را ارتباط دو طرفه دانست و خاطرنشان کرد: اگر رابطه دو طرفه در ازدواج، سالم نباشد، پدر و مادر خوبی برای فرزندان هم نخواهیم بود و احتمال مشاجره و درگیری و سبک های ناسالم و ناایمن و سردرگمی و... در زندگی مشترک وجود دارد و برخورد با فرزندان هم ناایمن خواهد بود و لذا شاهد تاثیرپذیری نسل بعد از یک ازدواج نامناسب هستیم.
وی یکی از پیامدهای ازدواج در سنین نوجوانی را شکست های عشقی دانست و بیان کرد: افرادی که در سنین نوجوانی ازدواج می کنند(اغلب دختران) هنوز بالغ نیستند و احساساتشان متغیر است و عشق و نفرت را با هم دارند. در واقع عشق در نوجوانان معنی ندارد و لذا زندگی مشترک مخدوش می شود.
بقایی، عدم توازن قدرت در زندگی مشترک را از دیگر پیامدهای ازدواج در سنین نوجوانی یا کودک همسری دانست و گفت: رابطه زن و شوهر، دختر و پدری می شود، یعنی شوهر نقش پدر را برای همسرش دارد و لذا می تواند حمایتگر یا مستبد باشد. پژوهش های علمی نشان می دهد هرچقدر سن ازدواج کاهش پیدا می کند شاهد افزایش طلاق هستیم. براساس این پژوهش ها آمار طلاق در ازدواج های ۲۵ سالگی ۵۰ درصد کمتر از ازدواج های ۲۰ سالگی است، زیرا فرد تا به شناخت بیشتر و تصویری واضح تر از خود نرسد، نمی تواند طرف مقابل را بشناسد.
این روانشناس، با بیان اینکه کودک همسری مولفه های قدرت در خانواده را به هم می ریزد، عنوان کرد: در خانواده سالم توزیع قدرت وجود دارد. همچنین اگر دختر یا پسر برای مسئولیت های زندگی آماده نباشند، دچار اضطراب، خشم یا افسردگی می شوند.
وی نوجوانی را پنجره دوم زندگی بعد از هزار روز اول تولد دانست و اضافه کرد: مغز در دوران نوجوانی هنوز آمادگی استدلال و قضاوت را ندارد، اما بعد از گذر از نوجوانی، توان استدلال و منطق و برنامه ریزی و قضاوت و همدلی را پیدا می کند. این در حالی است که ازدواج در سنین نوجوانی این توانایی ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
مهمترین مهارت در زندگی مشترک شنوایی موثر است
بقایی، با بیان اینکه در کودک همسری کارکردهای اجرایی مغز به ویژه آغازگری، تمرکز و توجه شکل پیدا نمی کند، افزود: وقتی مغز در سنین نوجوانی به واسطه ناتوانی در انجام مسئولیت ها با فشار زیادی رو به رو می شود، نمی تواند تکانه ها را کنترل کند و واکنش های غریزی پیدا می کند و عمل بدون فکر انجام می دهد.
این مشاور خانواده، بلوغ را بسته شدن پنجره دوم زندگی انسان دانست و اظهار کرد: کودک همسری برای جامعه بسیار مضر است، زیرا فرزندپروری یکی از شاخص های سلامت برای جامعه است و افرادی که تحت فشار هستند نمی توانند پدر و مادر سالمی باشند و فرزندپروری سالم داشته باشند که برای نسل بعد فاجعه آمیز می شود.
وی اختلاف و تعارض و مشکل و کمبود و خشونت و... در زندگی را نشان دهنده عدم تکامل کارکردهای اجرایی مغز دانست و بیان کرد: فرد ناقص نمی تواند مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرد و لذا فردی می تواند ازدواج خوبی داشته باشد که از نظر ارتباط اجتماعی نرمال باشد، یعنی بتواند یک رابطه سالم با دیگران برقرار کند.
این روانشناس، با بیان اینکه فرد برای ازدواج باید هم خودش و هم روابطش نرمال باشد، گفت: برقراری رابطه اجتماعی در حد رفع نیاز نشان دهنده طبیعی بودن فرد است و اگر کسی بتواند با خود، خانواده و جامعه ارتباط خوب و مناسبی داشته باشد، در زندگی مشترک هم می تواند ارتباط پذیر باشد.
وی لازمه ازدواج موفق را رسیدن به بلوغ کامل دانست و متذکر شد: فرد در یک ازدواج موفق دنبال رابطه نابرابر نیست و مسئولیت پذیری دارد و مهارت های زندگی را آموخته است.
بقایی، مهمترین مهارت در زندگی مشترک را شنوایی موثر دانست و اضافه کرد: فرد در زندگی مشترک باید پکیجی از افکار و هیجانات و رفتارهای سالم باشد و توانایی حل تعارض، همدلی، جرات ورزی و... را داشته باشد و تصمیم و انتخابش با هیجان و موقعیتی که دارد، همخوانی داشته باشد. در واقع افرادی که می توانند خودشان را مدیریت کنند و از مهارت های زندگی برخوردار هستند و روابط اجتماعی سالم دارند در ازدواج هم موفق هستند.
وی با بیان اینکه در زندگی مشترک فقط «من» وجود ندارد و باید بخشی را به «ما» اختصاص دهیم، عنوان کرد: زندگی مشترک نیازمند بلوغ، تعهد، صمیمیت، عشق، مسئولیت پذیری و همدلی است و قطعا رابطه سالم تولید سالم دارد و نسل بعد را می سازد.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: کودک همسری ازدواج ازدواج کودکان زندگی مشترک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۰۷۵۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نشانههای آمادگی برای ازدواج در دختران
یک همسر بالقوه ویژگیها و رفتارهایی را از خود نشان میدهد که فراتر از چیزهای سطحی هستند.
هنگامی که میخواهید ازدواح کنید، باید به دنبال ویژگیهایی در طرف مقابل بگردید که میخواهید در شریک زندگی خود ببینید. همسر آینده شما باید بتواند در فراز و نشیبهای زندگی با مهربانی در کنارتان باشد.
اگر طرف مقابلتان نشانههای زیر را دارد، میتوانید به عنوان همسر آینده خود روی او حساب کنید. اگر شاهد این رفتارها بودید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که رابطه خود را به سطح بعدی ارتقا دهید.
۱) حامی است
در سفر زندگی، همه ما به یک حامی نیاز داریم. فردی که به ما ایمان داشته باشد، حتی زمانی که به خودمان شک داریم. این ویژگی به خصوص در ازدواج اهمیت زیادی دارد.
اگر یک زن بخواهد همسر آینده شما باشد، بزرگترین حامیتان خواهد بود. او رویاهای شما را نادیده نمیگیرد یا باعث نمیشود که به خاطر داشتن رویاها و آرزوهایتان احساس حماقت کنید. در عوض، او شما را تشویق میکند تا اهدافتان را دنبال کنید و در هر مرحله از زندگی در کنار شما خواهد بود.
اگرچه این ویژگی فقط در مورد رویاهای بزرگ و اهداف بلندمدت نیست. این رفتار میتواند در مورد پیروزیهای کوچک و چالشهای روزمره هم باشد. زنی که میتوانید روی او به عنوان همسر حساب کنید، موفقیت هایتان را با شما جشن میگیرد و هنگام مشکلات کنار شما خواهد بود.
۲) ارتباط موثر برقرار میکند
برقراری ارتباط سالم و موثر پیشنیاز یک رابطه سالم است.
اگر یک زن بخواهد همسر شما باشد، اهمیت ارتباط محترمانه و شفاف را درک خواهد کرد. او بازیهای فکری انجام نمیدهد یا از شما انتظار ندارد که حدس بزنید چه فکر یا احساسی دارد. در عوض، افکار و احساسات خود را به صورت صادقانه و سازنده بیان میکند.
علاوه بر این، ارتباط موثر فراتر از بیان احساسات خود است. هنگامی که افکار و احساسات خود را به اشتراک میگذارید، انتظار دارید که طرف مقابل یک شنونده فعال باشد. او نظرات شما را نادیده نمیگیرد و سعی میکند دیدگاه شما را درک کند، حتی اگر مخالف آن باشد.
علاوه بر این، او از گفتگوهای دشوار دوری نمیکند. حتی زمانی که در مورد موضوعات حساس بحث میکرده یا در مورد مشکلات صحبت میکنید، طرف مقابل این کار را با مهربانی و احترام انجام میدهد و همیشه بهجای تمرکز بر مشکلات، به دنبال راهحل میگردد.
بنابراین، اگر با زنی در ارتباط هستید که میداند چگونه به طور موثر ارتباط برقرار کند، به احتمال زیاد او برای سازشها و بحثهایی که در زندگی زناشویی پیش میآیند، آمادگی لازم را دارد.
۳) مستقل است
برخلاف باور بسیاری از افراد، زنی که مستقل است، میتواند یک همسر فوق العاده باشد.
ازدواج یک شراکت است، اما به معنای از دست دادن شخصیت خود در این فرآیند نیست. زنی که برای استقلال خود ارزش قائل است، از دنبال کردن علایق خود یا گذراندن وقت به تنهایی نمیترسد.
زنی که میتوانید به عنوان همسر روی او حساب کنید، افکار، اصول، اهداف و علایق خود را خواهد داشت.
این بدان معنا نیست که او شما یا رابطهتان را نادیده میگیرد. در عوض، تعادلی به ارمغان میآورد که به هر دوی شما اجازه میدهد فردیت خود را حفظ کنید و در عین حال یک رابطه قوی داشته باشید. او برای برآوردن تمام نیازهایش یا اینکه تنها منبع شادی او باشید، به شما متکی نخواهد بود.
استقلال طرف مقابل همچنین نشان میدهد که او میتواند زندگی خود را به خوبی مدیریت کند. چیزی که هنگام مواجهه با فراز و نشیبهای زندگی زناشویی مفید خواهد بود.
در واقع، زنی که سطح سالمی از استقلال را دارد، تهدیدی برای تعهد نیست. در واقع، کاملاً برعکس است. مستقل بودن نشاندهنده بلوغ و درک است که طرف مقابل را به فردی مناسب برای همراهی مادامالعمر تبدیل میکند.
۴) به شما احترام میگذارد
احترام سنگ بنای هر رابطه طولانیمدت است. بدون آن، رابطه شما احتمالاً دوام نخواهد آورد.
زنی که میتواند شریک زندگیتان باشد، به شما به عنوان یک فرد احترام میگذارد. او به مرزها، زمان، رویاها و علایق شما احترام خواهد گذاشت. همچنین شما را تحقیر نمیکند و باعث نمیشود که احساس بی اهمیتی کنید.
همچنین به خودش احترام میگذارد و در عوض انتظار احترام متقابل دارد.
۵) مهربان و دلسوز است
مهربان بودن و دلسوزی به معنای همدلی، درک و اولویت دادن به دادن نیازهای دیگران بر نیازهای خود است.
زنی که میتواند شریک زندگیتان باشد، نهتنها با شما، بلکه با دیگران هم مهربان است. این ویژگی او را میتوانید نسبت به اعضای خانواده، دوستان و حتی غریبهها ببینید.
۶) به اصول و ارزشهای شما احترام میگذارد
برخی از افراد معتقدند که عشق پایه و اساس یک رابطه است. اما در واقع، ارزشهای مشترک آجرهایی هستند که پیوندی قوی و پایدار را میسازند.
زنی که میتوانید روی او به عنوان شریک زندگی خود حساب کنید، به عقاید و اصول شما احترام میگذارد. او متوجه خواهد شد که چه چیزی برای شما مهم است و چرا مهم است و به این ارزشها احترام میگذارد، حتی اگر با ارزشهای او متفاوت باشد.
او سعی نخواهد کرد که شما را تغییر داده یا از اصولتان منحرف کند. در عوض، او در کنار شما خواهد بود و با هم، چالشهای زندگی را پشت سر خواهید گذاشت.
یافتن کسی که به اصول و ارزشهای شما احترام میگذارد، به معنای پیدا کردن یک فرد دقیقاً شبیه به خودتان نیست. بلکه به معنای یافتن کسی است که مکملتان باشد و شما را درک کند.
۷) صبور و فهمیده است
زندگی پر از پیچ و خمهای غیرمنتظره است. در چنین مواقعی، صبر و درک ویژگیهایی هستند که اهمیت زیادی دارند.
فرض کنید که در محل کار خود با فشار زیادی دست و پنجه نرم میکنید و استرس زیادی دارید. قطعاً توقع دارید که شریک زندگی شما به جای اینکه باعث افزایش استرستان شود، صبور باشد.
شریک زندگیتان باید به شما فضا بدهد و گوش شنوایی برای مواقعی داشته باشد که نیاز به تخلیه احساسی دارید.
در این لحظات سخت، صبور بودن و آرامش طرف مقابل شما را آرام خواهد کرد.
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی