Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-28@03:45:38 GMT

یونیسف: خسارات جدی تعطیلی مدارس در دوران همه‌گیری

تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۲۵۲۷۲

یونیسف: خسارات جدی تعطیلی مدارس در دوران همه‌گیری

یونیسف (صندوق کودکان ملل متحد) اعلام کرد:‌ تعطیلی مدارس ناشی از همه گیری کووید-۱۹ منجر به خسارات آموزشی تقریبا جبران ناپذیری در میان کودکان سراسر جهان می شود.

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام یونیسف (UNICEF) بیش از ۶۱۶ میلیون دانش آموز همچنان تحت تاثیر تعطیلی کامل یا نسبی مدارس قرار دارند.

در بسیاری از کشورها، این اختلالات علاوه بر محروم کردن میلیون‌ها کودک از فرصت کسب مهارت‌های اولیه، سلامت روان دانش‌آموزان را نیز تحت تاثیر قرار داده، آنها را در معرض خطر بیشتر سوء استفاده قرار داده و حتی بسیاری از آنها را از دسترسی به منبع منظم تغذیه محروم می کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

"رابرت جنکینز"، مدیر آموزش یونیسف در بیانیه‌ای گفت: به سادگی، ما به مقیاس تقریبا جبران ناپذیر محرومیت تحصیل کودکان نگاه می‌کنیم. تنها بازگشایی مدارس کافی نیست و لازم است بازیابی آموزش از دست رفته نیز حمایت شود.

یونیسف: تا حد امکان از تعطیلی مدارس اجتناب شود

صندوق کودکان ملل متحد در گزارشی اعلام کرد: کاهش یادگیری به دلیل تعطیلی مدارس موجب شده تا ۷۰ درصد از کودکان ۱۰ ساله قادر به خواندن یا درک یک متن ساده نباشند. این رقم در کشورهای با درآمد کم و متوسط نسبت به پیش از شیوع همه گیری کووید-۱۹ حدود ​​۵۳ درصد افزایش یافته است. به عنوان مثال، در اتیوپی، کودکان فقط بین ۳۰ تا ۴۰ درصد دروس ریاضی را در سال تحصیلی عادی در دبستان یاد می‌گرفتند.

همچنین ترک تحصیل هم مشکل دیگری است. در آفریقای جنوبی، بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار دانش آموز بنابر گزارش های منتشر شده در فاصله مارس ۲۰۲۰ و ژوئیه ۲۰۲۱ به طور کلی ترک تحصیل کرده اند.

به گزارش ایسنا به نقل از ژاپن تودی، علاوه بر افزایش سطح اضطراب و افسردگی در میان کودکان و جوانان ناشی از همه‌گیری، تعطیلی مدارس همچنین به این معنی است که بیش از ۳۷۰ میلیون کودک در سراسر جهان از وعده‌های غذایی توزیع شده در مدرسه نیز محروم شده اند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: صندوق کودکان ملل متحد همه گیری تعطیلی مدارس یونیسف کووید 19 ترك تحصيل تعطیلی مدارس همه گیری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۲۵۲۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!

 عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیده‌ای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگان‌گیر حس هم‌دلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست‌؟ 

  ما - والدین که فرزندان‌مان را مال خود و نه از خود می‌دانیم - با این فرشتگان معصوم کاری می‌کنیم که بی‌شباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و هم‌دلی با گروگان‌گیران که برخی از مدارس ابتدایی‌اند.  

   این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی می‌سپارند که با جان و جسم کودکان‌شان چون یک‌ گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت هم‌کاری را  نشان می‌دهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(‌شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع می‌شوند. 

  در مطلبی که چند سال قبل با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد، مقایسه‌ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می‌پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه‌بار است چون در گذر زمان موجب فرسودگی کودکان در بستر آموزش می‌شود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیل‌کرده‌اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده و در واقع کودکی‌اش به تاراج رفته بود!  از این رو 7 نکته را در زیر یادآور می‌شوم:

۱. اگر پدران سنت‌زده ما خطاب به معلمان می‌گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان‌اش مال من! " ؛ این روز‌ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر  برخوردها را به مدارس فرزندان‌شان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!

۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه)  و غیره.

اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند!  از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!  


۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه‌ دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!

۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست! 

۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد ! 

۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!

  ۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است! 

   پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پدیده Disinfomedia؛ تهدیدی در خلأ آموزش سواد رسانه‌ای آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی؟!

دیگر خبرها

  • کمک ۱۵ میلیون یورویی اتحادیه اروپا به افغانستان
  • بازگشت به تحصیل ۶۰ هزار تارک تحصیل در کشور
  • تعطیلی مدارس دهستان بخش سندرک میناب
  • بررسی علت بازماندگی از تحصیل ۲۰ گویه در خوزستان
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • فیلم/ خاطره عجیب فؤاد ایزدی از دوران تحصیل در آمریکا
  • آبگیری ۳۰ درصد سازه‌های آبی در استان یزد/ خسارت سیل به ۲۱ رشته قنات
  • آبگیری ۳۰ درصد سازه‌های آبی –خاکی در استان یزد
  • سینمای سیار کودک و کارگاه آموزش رایانه در خاش افتتاح شد
  • واکنش صحرایی به گزارش مهر/ ۱۰ امتیاز در رتبه بندی دانشجو معملمان