ماجرای مستی و سرقت ناخواسته دانشجو نخبه
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۴۸۱۹۲
یک شب مستی و شرط بندی، کار دست پسر جوان و دوستانش داد و باعث شد سروکار آنها به آگاهی، حبس و دستبند کشیده شود.
به گزارش جام جم، متهم جوان، حالا که مستی از سرش افتاده، متوجه شرطششده و بهشدت از کاری که کرده پشیمان است؛ گرچه پشیمانی سودی ندارد.
گفت و گو با متهم را در زیر بخوانید:
به چه اتهامیبازداشت شدهای؟
سرقتی ناخواسته.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قتل ناخواسته شنیده بودیم، اما سرقت ناخواسته نشنیده بودیم؟
باورتان نمیشود، زمانی که این سرقت را انجام میدادم در عالم دیگری بودم و الان که مستی از سرم پریده، متوجه شدهام چه کاری کردهام.
سرقت ناخواستهتان چه بود؟
سرقت دو گوشی تلفنهمراه آیفون آن هم آخرین مدل موجود در بازار. از بخت بد من زمانی که گوشیها را سرقت کردیم، در حین فرار تعادلمان را از دستداده و زمین خوردیم و گوشیهای گرانقیمت با زمین اصابت کرد و هر دویشان شکست.
حالا ما مانده بودیم آشنخورده و دهانسوخته. به اتهام سرقت بازداشت شدهایم و باید کلی پول پرداخت کنیم تا دو گوشی آیفونی را که سرقت کرده و هیچ لذتی هم از آن نبردهایم، بخریم.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
من دانشجو هستم و در یکی از دانشگاههای معتبر درس میخوانم. وضع مالی خانوادهام متوسط است، اما از نظر هوشی نخبهام و با کلی تلاش موفق شدم در یک رشته خوب در دانشگاهی عالی قبول شوم. حالا هم ناراحتم که بهدلیل این سرقت از درس محروم میشوم.
تو که اهل سرقت نبودی چرا این کار را انجام دادی؟
شب حادثه خانه یکی از دوستانم مهمان بودم. در دورهمیشبانه صاحبخانه از ما با مشروبات الکلی پذیرایی کرد. من که تا آن روز مشروب نخورده بودم، تصورش را نمیکردم که چنین اتفاقی رخ دهد. با پایان مهمانی همراه سه نفر از دوستانم سوار موتورسیکلت شدیم.
ما در مسیر دو مرد جوان را دیدیم که مقابل خانهای ایستاده بودند. فکر میکنم یکی از آنها صاحبخانه بود و دیگری هم برای دیدن او آمده بود و هر دو آنها گوشی آیفون در دست داشتند. کمیکه از آنها فاصله گرفتیم یکی از دوستان پیشنهاد داد و من هم در عالم مستی پیشنهادش را پذیرفتم. اگر در حالت عادی بودم هیچ وقت قبول نمیکردم.
پیشنهادش چه بود؟
شرط بستیم که چه کسی میتواند گوشی را سرقت کند و بازنده باید به مدت یکماه، آخر هفته بچهها را به مهمانی مستانه دعوت کند. با این شرط برگشتیم و همانطور که گفتم دو موتور با چهار سرنشین بودیم و این شرط دوبهدو بسته شد.
بهسمت مردان جوان رفتیم و هر دویمان در چشم برهمزدنی از موتور پیادهشده و گوشیها را سرقت کردیم. این شرط بازندهای نداشت، اما درواقع ما هر دو بازندههای اصلی بودیم.
سرقت دیگری هم انجام دادهاید؟
بعد از اولین سرقت، چون برندهای نداشتیم تصمیم گرفتیم بازهم سرقت انجام بدهیم و سرقتها را پنجسرقت در نظر گرفتیم.
چطور دستگیر شدید؟
مالباختهها با پلیس تماسگرفته و ماموران هم بلافاصله راهی محل سرقت شده بودند. خیابانهای اطراف را زیرنظرگرفته بودند و ما هم که در عالم خودمان نبودیم به دنبال سوژهای دیگر بودیم که دستگیر شدیم.
ارزش داشت؟
نه هیجان مستانه بود. از اول کارم اشتباه بود و این اشتباه را با اشتباهی دیگر تکرار و بدتر کردم. الان شرمنده خانوادهام هستم. نمیتوانم به صورت پدرم نگاه کنم. او بارها درباره ارتباط با دوستان ناباب به من هشدار داده بود، اما گوشم نکردم و تاوانش رادادم.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۴۸۱۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان عجیب تعویض پیراهن موسیالا با مسی
به گزارش "ورزش سه"، جمال موسیالا از امیدهای بایرن در بازی حساس مقابل رئال در نیمه نهایی لیگ قهرمانان است. مهاجم جوان که زمانی در زیر 17 ساله های انگلیس با جود بلینگام هم تیمی بود، مشتاق این بازی است. او در 36 بازی این فصل توانسته 12 گل بزند و هفت پاس گل دهد. جمال در یورو 2024 نیز مهاجم برجسته تیم ملی آلمان خواهد بود.
بازی با رئال بهانه خوبی برای مارکا شد تا با موسیالا مصاحبه ای ترتیب بدهد. چندین سوال مارکا از موسیالا در مورد مسی بود. جمال بارها گفته است که از مسی الگو می گیرد و از کودکی بازی های بارسا را تعقیب می کرد.
حالا شما شماره 10 تیم ملی آلمان هستی. شیفتگی تو به این عدد از چه زمانی شروع شد؟
از زمانی که جوان بودم به همه نامهای بزرگی که این شماره را میپوشیدند توجه میکردم و 10 همیشه شماره مورد علاقه من بود. من با تماشای بازی های رونالدینیو، نیمار و مسی بزرگ شدم. همه آنها 10 پوشیدند و برای من همیشه یک رویا بود که روزی آن شماره را بپوشم.
وقتی جوان بودی، بازیکن مورد علاقه تو چه کسی بود؟
بدون شک مسی و رونالدینیو. ده ها و ده ها ویدیو از آنها دیده ام. من همچنین وقتی خیلی کوچک بودم پیراهن زیدان را داشتم، شماره 10 تیم ملی فرانسه.
اما الگوی مطلق تو مسی بود، درست است؟
بله، من او را بسیار تحسین می کنم و همیشه من را مجذوب خود کرده است. من با تماشای بازی های لئو و نیمار بزرگ شدم. آنها مورد علاقهام بودند زیرا من را بسیار سرگرم می کردند و از بازی هایشان لذت می بردم. گلزنی ها و حرکات انفرادی تماشایی مسی و نیمار من را بهت زده می کرد و سعی می کردم از آنها تقلید کنم. من همیشه طرفدار آنها بودم.
حتی وقتی کوچک بودی، پیراهن شماره 19 را که مسی مدتی در تیم ملی آرژانتین می پوشید، برایت خریدند. درست است؟
بله و من بسیار خوشحال بودم. وقتی کوچک بودم آن پیراهن را به دلیل عشقم به مسی می پوشیدم. من همیشه از شیوه بازی او الهام می گرفتم و به کارهایی که انجام می داد نگاه می کردم تا بتوانم از او تقلید کنم و در نتیجه بتوانم بازیکن سطح بالایی شوم.
مسی 10 لالیگا به علاوه دو لیگ یک فرانسه و چهار لیگ قهرمانان اروپا را برد. تو در حال حاضر چهار بوندسلیگا و یک لیگ قهرمانان اروپا را تنها در سن 21 سالگی برده ای. آیا می توانی تصور کنی که به رکورد مسی برسی؟
نمی دانم، فکر نمی کنم اصلا بتوانم خودم را با مسی مقایسه کنم و این تقریباً یک مأموریت غیرممکن است. من فکر می کنم مقایسه خودم با لئو یا هر بازیکن دیگری بیهوده است. من سال به سال فوتبالم را پیش می برم و به کارم ادامه می دهم تا بهتر و بهتر باشم و عناوین مهمی را برای تیمم کسب کنم.
در مورد تعویض پیراهن عجیبی که با مسی در بازی پی اس جی و بایرن در فصل 23-2022 داشتی به من بگو:
در همان بازی رفت، آلفونسو دیویس از لئو پیراهنش را خواست و من از نیمار آن را خواستم و او نیز پیراهنش را به من داد. سپس در بازی برگشت از لئو درخواست پیراهن کردم و او به من گفت که در رختکن آن را عوض می کنیم. اما بعد از جشن پیروزی با هواداران دیر به رختکن رسیدم و دیگر نمی خواستم به رختکن آنها بروم تا مزاحمتی ایجاد نکنم، پس دیگر از مسی نپرسیدم. داستان همین بود (با خنده).