Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری نوشت: اومیکرون با نشانه‌های سرماخوردگی ساده، شایع شد. پزشکان و متخصصان ویروس‌شناس در ابتدا آن را درگروه یک بیماری ویروسی معمولی قرار دادند که به راحتی کنترل می‌شود و شدت‌ آن کم است. اما 70روز از شیوع این ویروس، چهره واقعی اومیکرون در حال رونمایی است، تا جایی که همین سویه ساده و کم‌خطر، هر روز رکورد جدیدی در فوت و ابتلا ثبت می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آمار مبتلایان روزانه به اومیکرون در برخی کشورهای اروپایی به 200هزار نفر رسیده و آمریکا هم رکورد شناسایی بیش از یک میلیون بیمار مبتلا به کرونا در روز را پس از شیوع این سویه جدید ثبت کرده است. این در حالی است که مجموع بیماران کرونایی در جهان پیش از شیوع اومیکرون 258میلیون نفر بود که روز گذشته به 372میلیون نفر افزایش پیدا کرد.

پیشروی این بیماری در ایران هم قابل توجه است، به‌طوری که در کمتر از 2هفته، شمار بیماران جدید 30برابر شده و اکنون به مرز 30هزار نفر در روز رسیده است، آن هم در شرایطی که گفته می‌شد کرونای اومیکرون نشانه‌هایی مانند سرفه‌، سردرد و آبریزش بینی، بدن‌درد یا ضعف و بی‌اشتهایی مشابه آنفلوآنزا و سرماخوردگی دارد و برخلاف سویه‌های قبلی ازجمله دلتا درگیری کمتری برای ریه ایجاد می‌کند. حالا اما تجربه بیماران و تأکید متخصصان حاکی از آن است که کرونای اومیکرون به اندازه سویه‌های قبلی می‌تواند منجر به التهابات ریوی شود و این مسئله در واکسن نزده‌ها حادتر است. چهره واقعی اومیکرون، بیش از گذشته مشخص شده و تصورات اولیه درباره ساده بودن این سویه و کم‌خطر بودن آن در حال رخت بربستن است. جدیدترین مطالعات نشان می‌دهد که این سویه با ویژگی عبور از سیستم ایمنی می‌تواند افراد را در فاصله زمانی کوتاه‌مدت حتی یک ماه دوباره گرفتار کرونا کند.

فرار از آزمایش پی‌سی‌آر

اومیکرون بیش از 60جهش ژنتیک دارد و تنها یک جهش آن‌که به‌اصطلاح اضافه‌شونده نامیده می‌شود  از کروموزوم‌های انسانی تشکیل شده و این مسئله خطرناک است؛ موضوعی که به‌گفته محمدرضا ناظر، متخصص بیماری‌های عفونی و فلوشیپ آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان منجر به نگرانی بیشتر متخصصان از این سویه نسبت به دیگر سویه‌ها شده است. او در گفت‌وگو با همشهری از دیگر ویژگی‌های اومیکرون می‌گوید:«از دیگر ویژگی‌های سویه جدید کرونا، فرار آن از سیستم ایمنی بدن است و به همین دلیل افرادی هم که واکسن زده‌ باشند دوباره به این ویروس مبتلا می‌شوند، اما شدت ابتلا و خطر بیماری در افراد واکسینه کمتر از واکسن‌نزده‌هاست. دانشمندان آفریقای جنوبی و متخصصان عفونی دنیا و اخیرا استادان دانشکده پزشکی کالج صنعتی انگلستان هم این موضوع را اعلام کرده‌اند که همین ویژگی فرار از سیستم ایمنی درباره اومیکرون منجر شده تا فرد حتی در فاصله کوتاه پس از بهبودی، دوباره کرونا بگیرد.» ناظر در پاسخ به این سؤال که در گذشته فاصله ابتلا به کرونا پس از بهبودی به‌دلیل ایجاد آنتی‌بادی نزدیک به 6ماه عنوان می‌شد، حالا این فاصله زمانی چقدر شده است؟ عنوان می‌کند:«مسئله زمانی دیگر مطرح نیست. اگر آنتی‌بادی در بدن فرد قوی‌تر باشد، ابتلای مجدد خفیف‌تر خواهد بود و اگر آنتی‌بادی شکل نگرفته یا فرد واکسن نزده باشد، این ابتلا شدیدتر است. به همین دلیل افرادی که در پیک اخیر و حتی یک ماه پیش هم مبتلا به کرونا شده‌اند، اکنون در خطر ابتلای دوباره قرار دارند اما واکسینه‌‌ها کمتر به نوع حاد بیماری مبتلا می‌شوند.» اومیکرون را با نشانه‌هایی مانند سردرد، گلودرد، بدن درد و... می‌شناسند که مدت زمان زیادی هم ماندگاری ندارد و مبتلا به سرعت بهبود پیدا می‌کند. اما آنطور که از مراکز درمانی خبر می‌رسد، این بیماری در طول زمان، شدت می‌گیرد و حتی در مواردی فرد با اینکه نشانه‌های سرماخوردگی دارد اما به‌تدریج با علائمی مانند آنچه در سویه کلاسیک کرونا، دیده می‌شد یعنی درگیری ریه، به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کند. این متخصص هم در تأیید همین موضوع می‌گوید:« اشتباه است که اومیکرون را یک سرماخوردگی بدانیم، چرا که اکنون شدت ابتلا به سرماخوردگی معمولی با توجه به شست‌وشوی بیشتر دست از سوی مردم و پوشش ماسک کمتر شده و 80تا 90درصد این موارد کرونای اومیکرون است که درگیری ریه هم دارد. هم‌اکنون به هیچ عنوان نباید بیماری را دست‌کم گرفت چرا که داروهای ضدویروسی در ابتدای بیماری اثربخش هستند و قبل از ورود ویروس به سلول باید جلوی آن گرفته شود.» به‌گفته او، آسیبی که ممکن است ویروس به ریه بزند، چه در ابتلا به اومیکرون یا سویه‌های دیگر اگر به موقع درمان نشود، در آینده آسیب‌زا خواهد بود. این پزشک به نکته مهمی درباره شیوه‌های جدید درمانی هم اشاره می‌کند:« هم‌اکنون روش‌های درمانی کرونا تنها با هدف جلوگیری از مرگ انجام نمی‌شود، بلکه تلاش می‌شود تا آسیب‌‌های این ویروس در بدن خنثی شود. اکنون با کاهش سن ابتلا به کرونا اگر کودکان دچار چنین مشکلاتی شوند، در سنین 30تا 40سال ممکن است مشکلات تنفسی پیدا کنند. به همین دلیل پیشگیری از ابتلا و درمان مؤثر و قاطع کرونا ضرورت دارد.» منفی شدن تست افراد با وجود ابتلا به اومیکرون هم باعث شده تا گردش بیماری در جامعه افزایش پیدا کند، ناظر درباره تست‌گریز بودن سویه جدید کرونا هم می‌گوید: «همانطور که سیستم ایمنی بدن نمی‌تواند اومیکرون را به‌دلیل ایمنی‌گریزی آن به خوبی شناسایی کند، این اتفاق ممکن است درباره آزمایش‌ها هم رخ ‌دهد، مگر اینکه تست به‌صورت اختصاصی برای شناسایی اومیکرون طراحی شده باشد. میزان زیادی از کیت‌های موجود در کشور تنها قدرت تشخیص کرونا را دارند و ممکن است در تشخیص اومیکرون ضعیف‌تر عمل کنند، چرا که  این سویه جهش‌های زیادی داشته است.» 

اومیکرون؛ تهدیدی برای کودکان 

در پیک‌های قبلی ازجمله دلتا درصد ابتلای کودکان کمتر از یک تا 2درصد مبتلایان بود اما حالا در سویه اومیکرون کودکان بخش زیادی از موارد ابتلا را به‌خود اختصاص داده‌اند. سیداحمد طباطبایی، دبیر بورد ریه اطفال کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا معتقد است با افزایش موارد ابتلا در این گروه‌ سنی، عوارض شایع‌تری هم به‌وجود خواهد آمد: «در پیک‌های قبلی نگران‌کننده‌ترین این عوارض درگیری چند ارگان به‌طور همزمان بود که منجر به نارسایی و خطرات جدی می‌شد. در گذشته درگیری ریه، قلب، مفاصل، پوست در بزرگسالانی که به کرونا مبتلا می‌شدند وجود داشت و درباره برخی از آنها درمان‌های اختصاصی هم نداشتیم و کورتون درمانی صورت می‌گرفت. درباره اومیکرون با افزایش موارد بیماری می‌توان انتظار چنین عوارضی را داشت. البته هم‌اکنون در کودکان هنوز عوارض جدی وجود ندارد اما این به معنی مواجه نشدن با آن نیست و با شیوع گسترده می‌تواند به چنین عوارضی در این گروه سنی هم ختم شود.» او درباره نشانه‌های ابتلا به اومیکرون در کودکان هم توضیح می‌دهد و می‌گوید:«تفاوت اومیکرون با سویه قبلی کرونا در این است که بیشترین درگیری را در قسمت‌های فوقانی دستگاه تنفسی به‌وجود می‌آورد. به همین دلیل نشانه‌هایی که ایجاد می‌کند به‌صورت سرفه‌های مزاحم، سردرد و آبریزش زیاد بینی، درد بدنی است و اختلال در اکسیژن‌رسانی کمتر است اما اینکه اومیکرون هیچ خطری برای ریه ندارد، درست نیست. در تمام دنیا مرگ‌های زیادی ناشی از ابتلا به اومیکرون گزارش می‌شود که شایع‌ترین آن درگیری ریه و عفونت‌های ثانویه است. به همین دلیل باید به خانواده‌ها هشدار داد که اومیکرون را مانند دلتا جدی بگیرند، چرا که کودکان در معرض آسیب شدید قرار دارند.» به‌گفته این متخصص، تنها در 10روز گذشته به‌دلیل برگزاری تجمعات و مراسم‌های عمومی و خستگی از رعایت پروتکل‌ها، آمار ابتلا به کرونا در کشور افزایشی شد. همچنین دلخوشی و اطمینان از تزریق واکسن در برخی افراد، عامل دیگر کاهش رعایت پروتکل‌ها شد و نکته مهم اینجاست که میزان رعایت پروتکل‌ها در کودکان کمتر است. این متخصص، همچنین درباره افزایش موارد مرگ ناشی از ابتلا به اومیکرون در کودکان می‌گوید:«آمار رسمی درباره مرگ کودکان وجود ندارد، اما قطعا با افزایش موارد بستری، این مسئله در کودکانی که بیماری‌های زمینه‌ای دارند، خطرناک‌تر خواهد بود.» 

منبع: الف

کلیدواژه: ابتلا به اومیکرون افزایش موارد همین دلیل سیستم ایمنی درگیری ریه سویه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۷۷۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند

تیک‌های جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئو‌های تیک تاک می‌کند.

جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج می‌برد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک به‌وجود می‌آید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روان‌شناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونت‌های استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.

خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته می‌شود. شواهد فراوان نشان می‌دهند مجموعه‌ای از عفونت‌ها می‌توانند موجب وضعیت‌هایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روان‌پریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز می‌توانند اثرات قابل‌توجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان به‌ندرت آنها را مورد توجه قرار می‌دهند.

بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی می‌تواند پیامد‌های عمیقی برای میلیون‌ها فرد مبتلا به بیماری‌های روانی داشته باشد که درحال‌حاضر به‌خوبی تحت درمان قرار نمی‌گیرند. به‌عنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماری‌های عودکننده مبتلا می‌شوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمی‌یابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش دارو‌های مختلف درنهایت بهبود می‌یابند. درک عمیق‌تر مولفه‌های زیستی سلامت روان می‌تواند به تشخیص دقیق‌تر و درمان‌های هدفمندتر منجر شود.

از دیرباز، رشته روانپزشکی به‌جای اینکه بر علل زمینه‌ای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقه‌بندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیار‌های تشخیصی است. گرچه این راهنما به یک‌دست‌شدن تشخیص‌ها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسم‌های پشت‌صحنه‌ی اختلالات روانی بیماران را گروه‌بندی می‌کند.

بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این موارد واقعا بیماری‌های مجزایی هستند. درعین‌حال، افسردگی و اضطراب به شکل‌های مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیص‌های متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوت‌های معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر می‌تواند به تنوع بالای بیماران شرکت‌کننده در کارآزمایی‌های دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکت‌کنندگان، این آزمایش‌ها نتیجه‌ای حاصل نکنند.

تلاش‌های پیشین برای یافتن مکانیسم‌های علّی برای بیماری‌های روانی چالش‌برانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایه‌ی طبقه‌بندی‌های مبتنی‌بر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایند‌های بیماری مغز شد با این امید که ژن‌ها را مستقیما به رفتار‌ها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژن‌های کشف‌شده اثرات کوچکی داشتند.

ژن‌ها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، به‌تنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و روان‌درمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان می‌گوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی، اضطراب و اوتیسم می‌توانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.

در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجام‌شده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روان‌پزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتی‌بادی علیه گیرنده‌های کلیدی در سلول‌های عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر می‌شود و می‌تواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیف‌شده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتی‌بادی‌ها یا استفاده از دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها قابل درمان بود. مطالعات انجام‌شده روی بیمارانی که اولین دوره روان‌پریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتی‌بادی‌های حمله‌کننده به مغز را نیز داشتند.

به‌نظر می‌رسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی می‌تواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده می‌شود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده می‌شود. مرد ۶۴ ساله‌ای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمن‌های حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتی‌بادی‌ها به نورون‌های مغز او است.

اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایش‌هایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روان‌پریشی انجام داده است. او میزان آنتی‌بادی‌ها را در نمونه‌های خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرنده‌های NMDA را هدف قرار می‌دهند. او می‌گوید مشخص نیست چگونه مجموعه‌ای از آنتی‌بادی‌ها می‌توانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روان‌پریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتی‌بادی‌ها ایجاد می‌شوند یا می‌توانند از سد خونی‌مغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل می‌کند) عبور کنند. او فرض می‌کند آنتی‌بادی‌ها از سد خونی‌مغزی عبور می‌کنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر می‌گذارند و به هذیان و توهم منجر می‌شوند.

دکتر لنوکس می‌گوید برای درک آسیب‌هایی که سیستم ایمنی می‌تواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزمایی‌هایی در این زمینه است.

مطالعه‌ی بیماران مبتلا به روان‌پریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان می‌دهد طیف وسیع‌تری از استراتژی‌ها ازجمله حذف آنتی‌بادی‌ها و مصرف دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها می‌توانند درمان‌های موثری باشند.

افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعه‌ای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده می‌شدند. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.

اختلالات متابولیک نیز می‌توانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژی‌خواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیر‌های انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روان‌پریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.

در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان می‌شوند. یکی از حوزه‌های فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدرات‌ها محدود است.

رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور می‌کند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتون‌ها را ایجاد کند که می‌تواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز به‌عنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.

کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهش‌های مغز را تامین می‌کند، می‌گوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمان‌های متابولیک را بر بیماری‌های روانی جدی بررسی کند.

نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران به‌طرز معناداری به این درمان‌ها پاسخ می‌دهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.

فقط درک سیستم ایمنی و سوخت‌و‌ساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از داده‌ها با سرعت بی‌سابقه‌ای تجزیه‌وتحلیل می‌شود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت می‌تواند به درمان‌های شخصی‌تر و بهتر منجر شود.

اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیست‌بانک بریتانیا داده‌هایی را منتشر کرد که نشان می‌داد افراد مبتلا به دوره‌های افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئین‌های التهابی مانند سیتوکین‌ها در خون خود بودند. طبق مطالعه‌ای دیگر، حدود یک‌چهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان می‌دادند. آگاهی از این موضوع می‌تواند مفید باشد، زیرا پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند بیماران مبتلا به التهاب به دارو‌های ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان می‌دهند.

پیشرفت‌های تازه‌ای در رابطه با درک علل زمینه‌ای اختلالات روانی پیش‌رو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راه‌های مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقه‌بندی بیماران به زیرگروه‌های مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروه‌های مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگر‌های زیستی را اعلام کردند که می‌تواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روان‌پریشی را پیش‌بینی کنند.

جستجو برای ابزار‌های تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع می‌شود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیه‌وتحلیل فیلم‌هایی از رفتار‌های حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.

موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئین‌ها و شبکه‌های مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزار‌های تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.

تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را می‌توان با کاهش فاصله‌ای که امروزه بین عصب‌شناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصب‌شناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان می‌کند درحالی‌که روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آینده‌ای را تجسم می‌کند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمان‌های استاندارد بهبود پیدا نمی‌کند، آزمایش آنتی‌بادی انجام شود.

به‌گفته‌ی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصب‌شناسی و روانپزشکی در کشور‌های آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصب‌شناسی به هم نزدیک‌تر هستند، به‌طوری‌که عصب‌شناسان درزمینه‌ی روانپزشکی آموزش می‌بینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینه‌ی عصب‌شناسی قرار می‌گیرند. این امر کار‌های پژوهشی را آسان‌تر می‌کند.

دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روان‌پریشی یا سندرم‌های روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده می‌شوند، ام‌آرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تست‌های آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز می‌کند تا با پیدا کردن سرنخ‌هایی از علت بیماری، درمان‌های بهتری برای آنها ارائه شود.

منبع: زومیت

باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک

دیگر خبرها

  • کاهش خطر ابتلا به سرطان پروستات با مصرف این مواد غذایی
  • ابتلا به سرطان پروستات با مصرف این مواد غذایی
  • آیا مالاریا از مرزهای شرقی وارد کشور شده است؟
  • رضا شیخی درگذشت
  • عامل خطر ابتلا به آلزایمر شناسایی شد
  • بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
  • آیا باید از سرایت ویروس آنفلوانزای پرندگان به گاوها نگران باشیم؟
  • این افراد در خطر ابتلا به ام اس قرار دارند
  • چند باوراشتباه درباره بیماری ام اس
  • پیشتازی ایران در تشخیص مالاریا / مورد بومی ابتلا در کشور گزارش نشده است