برای عدالت باید دادگستری و برای قسط زیربنای اقتصاد را دگرگون کرد
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۱۵۶۰۱
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: سومینقسمت پرونده «عدالت و آزادی در کلام متفکران انقلاب» امروز یکشنبه ۱۷ بهمن همزمان با ایام دهه فجر منتشر میشود. پیش از این، دو قسمت از اینپرونده درباره عدالت و آزادی در آرا و اندیشههای آیتالله سیدعلی خامنهای و آیتالله مرتضی مطهری منتشر شده که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:
* وقتی به دستور اصلی رهبری عمل نکردهاند یعنی ولایتمدار نیستند
* راه حفظ معتقدات اسلامی جلوگیری از ابراز عقیده دیگران نیست
قسمت جدید پرونده پیشرو، درباره دکتر علی شریعتی است که بهقلم ریحانه فراهانی نوشته شده و علاوه بر مفاهیم عدالت و آزادی در اندیشه او، تفاوت مفاهیم عدالت و قسط در اندیشه شریعتی در آن بررسی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشروح سومینقسمت پرونده در ادامه میآید؛
خیابان جاده قدیم شمیران، حوالی سه راه ضرابخانه روزها و شبهای سال ۱۳۴۸ تا ۵۲ شاهد حضور پرشور دانشجویان و جوانانی بود که برای شنیدن سخنرانی دکتر علی شریعتی درباره عرفان، برابری و آزادی به حسینیه ارشاد میآمدند.هرچند که دوران حضور دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد و فعالیتهای او در این پایگاه فکری و فرهنگی بسیار محدود و کمتر از چهار سال بود، اما اکنون که بیش از چهار دهه از درگذشت او و پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، هنوز نام او و اندیشههایش در حوزههای مختلف خصوصاً پیرامون مسئله عدالت و آزادی میتواند ذهنهای جوان و جویای حقیقت را به فعالیت وادارد.
دکتر علی شریعتی بیش از هر کدام از اساتید و اندیشمندانی که در دوران تحصیل در ایران و اروپا با آنها آشنا و مرتبط شد، تحت تأثیر پدرش استاد محمد تقی شریعتی بود. استاد شریعتی از مصلحان و نوگرایان اندیشه اسلامی و از پیشقراولان تفکر جدید اسلامی در ایران معاصر است. وی در برنامههای اصلاحی خویش تکیه به قرآن داشت و از مفسران و قرآنشناسان بزرگ این دوره به شمار میرفت.
آیتالله خامنهای در خصوص ایشان هم همین نکته را مورد تاکید قرار میدهند: این رادمرد دینی، از پیشروان و پایهگذاران اندیشه «بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه» و خود مفسر قرآن و مدرس و شیفته نهجالبلاغه بوداستاد محمدرضا حکیمی درباره او میگوید: تبلیغ اصلی ایشان، روی قرآن کریم بود که فهمید و فهمانید پس از آن، نهجالبلاغه.من کسی را سراغ ندارم که مثل ایشان بر نهجالبلاغه تسلّط داشته باشد. او مثل کسی که در خانه حضرت علی (علیهالسّلام) بوده و از حضرت نهجالبلاغه را درس گرفته باشد، به زیبایی خطبهها را شرح میداد و ترجمه میکرد و تابلوهای زیبایی از سخنان آن حضرت ترسیم مینمود. سخنرانیهای استاد، بسیار متین، محکم، بلیغ و برای جوانان، بسیار پرجاذبه بود .[۱]
آیتالله خامنهای در خصوص ایشان هم همین نکته را مورد تاکید قرار میدهند: این رادمرد دینی، از پیشروان و پایهگذاران اندیشه «بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه» و خود مفسر قرآن و مدرس و شیفته نهجالبلاغه بود. [۲]
این طبیعی بود برای علی شریعتی که از روزهای آغاز نوجوانی تحت تعلیمات پدر فاضلش به سر میبرد، عدالت دغدغه پررنگ او باشد و در آثارش بسیار مورد تاکید قرار گیرد. شریعتی محصول فرهنگ قرآنی و نگاهی بود که استاد محمد تقی شریعتی مروج آن محسوب میشد و به همین علت بزرگترین دغدغه او عدالت بود، البته عدالتی که آزادی جز جداییناپذیر آن است و آزادی بدون آگاهی امری ممتنع است. عدالت در اندیشه شریعتی از اصلیترین مبانی فکری اوست که به همراه اصل امامت به عنوان شاخصهای اسلام راستین یا چنان که او تعبیر میکرد، تشیع علوی است.
یکی از دشواریهای بحث از مفهوم بنیادی عدالت ابهام در تعاریف آن و معانی عدالت است. با این وجود اندیشمندان در خصوص آن بحثهای متعددی کردهاند. علی شریعتی یکی از متفکرانی است که نه تنها در خصوص عدالت و توابع آن بحثهای گوناگونی دارد، بلکه میتوان «عدالت» را مسئله محوری در نظام فکری او دانست.
عدالت در اندیشه وی شأن و جایگاهی فرعی و حاشیهای ندارد و دغدغه اصلی او موضوع عدالت و حکومت بر حق است. شریعتی تلاش تمام مکتبهای فکری و جهانبینیهای بشری و غیر بشری را معطوف به تحقق عدالت و برابری و مقابله با حاکمیت استبدادی و اشرافی و جایگزینی رهبری انقلابی به جای آن حاکمیت میداند. [۳] شریعتی تقریباً تمام تلاش خود را صرف نجات جامعه ایران از طریق یک تشیع انقلابی تجدید حیات یافته بر اساس ایدئولوژی توحید و تاکید بر عدالت اجتماعی و برابری کرده است.
دکتر شریعتی معتقد است که جایگاه والای عدالت در اسلام موجب جذب مردم به سوی این دین الهی شده است: به خاطر عدل و امامت اسلام است که ایرانیان با آن سرعت به اسلام میگرویدند زیرا توحید و نبوت و معاد از اصول همه ادیان راستین است اما عدل و امامت به این صورت که دو اصل مشخص و متعهد زندگی بشری است از اصول طرح شده اسلام میباشد و در متن رسالت ویژه پیامبر اسلام قرار دارد. [۴]
شریعتی بر جنبه اقتصادی عدالت تأکید وافری دارد اما عدالت را مبتنی بر جهان بینیهای غیر توحیدی نفی میکند. همچنین اگر منظور از عدالت فقط شیوههای باز توزیعی برای ایجاد برابری اقتصادی باشد، شریعتی اینشیوه باز توزیعی را صریحاً نفی میکندشریعتی در آثار متعدد خود عدالت را اینگونه تعریف میکند: عدالت به معنای برابری طبقاتی است، «عدالت عبارت است از تکیه بر روی اصل برابری طبقاتی، برابری حقوقی انسانی و برابری نژادی بر اساس نظامی که زیر بنایش توحید است و رو بنایش عدل جهانی»، عدالت به معنای برابری طبقاتی، نفی استثمار فرد از فرد و طبقه از طبقه، نفی تضاد و تبعیض اقتصادی، حقوقی و اجتماعی.
شریعتی بر جنبه اقتصادی عدالت تأکید وافری دارد اما عدالت را مبتنی بر جهان بینیهای غیر توحیدی نفی میکند. همچنین اگر منظور از عدالت فقط شیوههای باز توزیعی برای ایجاد برابری اقتصادی باشد، شریعتی اینشیوه باز توزیعی را صریحاً نفی میکند و اگر منظور از آزادی نیز آزادی اقتصادی و سازوکارهای بازار آزاد است، این مفهوم از آزادی را نیز به صراحت عامل دیگری برای اشکال گوناگون اسارت و بردگی انسان تعریف میکند.
مخالفت دکتر شریعتی با سرمایه داری را میتوان در جهت عدالتخواهی خصوصاً عدالت اقتصادی دانست.او به این علت از سرمایه داری نفرت داشت که عدالت و تعادل طبیعی الهی را بر هم میزند و با ایجاد فاصله بین فقیر و غنی جامعه را دو قطبی میکند.
شریعتی منشأ مالکیت را تلاش انسانها میدانست و وجود درآمدهای بادآورده و درآمدهایی را که بدون تلاش حاصل میشوند، محصول نظام سیاسی و ساختار قدرتی میدانست که قدرت را به طور نابرابری توزیع میکند تا توزیع نابرابر ثروت را امکانپذیر کند. ساختار تولیدی ناشی از این آمیزه قدرت و ثروت، ساختاری است مبتنی بر استثمار تودههای محروم، و مناسبات اجتماعی حاصل از این ساختار تولید نظام توزیعی است که جز با تخریب فرهنگ و حاکم کردن فرهنگ مصرفی و منحرف کردن ظرفیتهای انسانی رشد، استقرار نمییابد. همه اینها ماشین عظیمی به نام دولت را تشکیل میدهند که محصول آن الیناسیون، از خود بیگانگی یا به تعبیر شریعتی جنزدگی انسانها است. [۵]
دکتر شریعتی در بحث عدالت توأمان بر عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی تاکید داشت. برخی از متفکران معتقدند، تلقی شریعتی از عدالت قدری به برابری نزدیک بود تا اعطای حق به صاحب حق که تعریفی است که عموماً از متفکران حوزه دینی شنیده میشود.
این متفکران جایگاه برابری در اندیشه شریعتی را باعث ایجاد اشکالها و مخالفتهای تعدادی از متفکران با اندیشه او میدانند. چرا که او در ضمن صحبتهایش معتقد است که فقه اقتصادی باید شامل تغییراتی شود.
یکی از دلایل مخالفتهای گسترده مدافعان جریان لیبرال و لیبرالیسم چه در گذشته با سخنرانیها و مکتوبات و چه در سالهای اخیر در مجلات این جریان فکری، البته همین است منتهی از موضعی دیگر. جریان لیبرال حتی با فقه اقتصادی که معتقد به یک آزادی اقتصادی در چارچوب قواعد کتاب مکاسب شیخ انصاری است هم موافق نیست چرا که بهشدت معتقد به تفکر کاپیتالیسم و سرمایهداری هستند و میخواهند سرمایههای کلان را به دست بیاورند.کسانی که به تقدم توسعه بر عدالت معتقدند و توسعه اقتصاد را بر اساس رانت ترویج میکنند تفکر شریعتی را تحمل نمیکنند.
علی شریعتی میان دو مفهوم عدالت و قسط قائل به تفاوت است و معتقد است قسط آن مفهوم تحول ساز و اساسی است. البته او در برخی از نوشتهها و سخنانش عدل و قسط را در یک معنا به کار میبرد.
او میگوید: در قرآن و احادیث دو کلمه هست، یکی «قسط» و یکی «عدل»، «قسط» در برابر «ظلم» است و اعدل و در برابر الجورة، و هر دو معمولاً به صورت مترادف استعمال میشوند: ظلم و جور، قسط و عدل، در حالی که مسأله بسیار دقیق و عمیق است. قسط از لحاظ جامعه شناسی طبقاتی، بی نهایت حساس است و به عقیده من همه چیز است؛ یعنی زیر بنای همه چیز. عدل عبارت است از شکل قانونی و روابط اجتماعی میان افراد و گروههای اجتماعی بر اساس حقوق شناخته شده فردی و گروهی و «قسط» عبارت است از سهم واقعی هر کس یا هر گروهی از مجموعه مواهب مادی و معنوی و امکانات اجتماعی، در قبال نقشی که در جامعه بر عهده دارد»[۶]
با پرداخت بیست تومان قرارداد، عدالت را میتوان اجرا شده دانست، اما جواب قسط را نمیتوان داد؛ بنابراین عدل در برابر جور است، بر اساس حقوق وضع شدهای که مورد اتفاق همه است اما قسط زیربنای اقتصادی است بر اساس سهمی که یک فرد در جامعه داردشریعتی معتقد است حتی در کشورهای توسعه یافته اروپایی، عدالت هست ولی قسط نیست.او میگوید: «وقتی عدل خاموش و خشنود است، قسط معترض است و خشمگین! «قسط» به معنای سهم است. با پرداخت بیست تومان قرارداد، عدالت را میتوان اجرا شده دانست، اما جواب قسط را نمیتوان داد؛ بنابراین عدل در برابر جور است، بر اساس حقوق وضع شدهای که مورد اتفاق همه است اما قسط زیربنای اقتصادی است بر اساس سهمی که یک فرد در جامعه دارد؛ بنابراین - بنا به اصطلاح رایج - عدل، مسألهای است روبنایی و قسط مسألهای زیربنایی: عدل، در رابطه بین افراد بر اساس قوانین وضع شده، طرح میشود و قسط در اصل مالکیت و نظام اقتصادی و طبقاتی.
عدل یعنی به هر کس مطابق حق قانونیاش، آن چنان که در جامعه میپردازند، و قسط یعنی به هر کس مطابق سهم حقیقیاش ، آن چنان که جامعه باید بپردازد.با عدالت ممکن است قسط ، وجود نداشته باشد . گرچه عدالت بی زیر بنا نیز، دروغین و موقتی است و بسته به افراد است . اما وقتی قسط وجود دارد، عدالت نمیتواند وجود نداشته باشد، که زیر بنا وقتی بر اساس حق باشد، رو بنا خود به خود استوار میماند. با این معنی، عدل در زبان اروپایی معادل justice است و برای قسط که به این دقت و عمق و سرشاری معنی، اصطلاحی وجود ندارد، باید با توضیح و کمی تساهل معنی کرد، به معنی برابری؛ ولی در این جا به معنی برابری همه افراد در جامعه نیست که این هم ناممکن است و هم بر خلاف انصاف ۔ بلکه برای حقی که جامعه میپردازد با کاری که فرد در جامعه انجام میدهد، برابری حق قانونی -مزد- با حق واقعی -سهم- هرکس. برای داشتن عدالت باید دادگستری را اصلاح کرد و برای قسط باید زیر بنای اقتصادی را دگرگون ساخت. [۷]
هم چنانی که در بالا اشاره شد شریعتی عدالت را مبتنی بر جهان بینیهای غیر توحیدی نفی میکند و کاربرد مفهوم زیربنا برای قسط و روبنا برای عدل به معنای قبول زیر بنا بودن اقتصاد نیست، چرا که شریعتی در آثار دیگرش عدل را روبنای توحید و جهان بینی توحیدی دانسته است و از توحید به مثابه زیربنای اصلی ساخت فکری و عینی جوامع بشری یاد کرده است.
تمامی تلاشهای فکری و نظری او بر این بوده است که جامعه مطلوب و آینده ایده آل زمانی محقق میشود که آزادی، برابری و عرفان هر سه در کنار هم در جامعه نهادینه شود.
آزادی آرمانی است که مانند عدالت قدمت دارد. شریعتی در خودسازی انقلابی میگوید: سومین بعد تکامل تاریخی به سوی کشف یا خلق، آزادی جوهر انسان است؛ آزادی سیاسی، فکری، هنری، اعتقادی، آزادی چگونه زیستن و آزادی انتخاب کردن، دستاورد عزیز انسان در طول تکامل خویش است.
او در انسان بی خود آزادی را معنای زندگی میداند: آدمی یعنی آزادی و رشد، یعنی تنوع و درگیری. اگر آزادی و تنوع و درگیری و تضاد را از زندگی برداریم، نه تکامل خواهیم داشت، و نه معنیِ بودن و زندگی کردن، که ویژهی آدمی است. [۸]
دکتر علی شریعتی دلبسته خاندان عصمت و طهارت خصوصاً امیرالمومنین علی علیه السلام بود. او میگوید: چگونه میشود که روح احساس داشته باشد، روحی انسان باشد و علی را عاشقانه نستاید و علی همهچیزش نباشد، علی در هر دو چهره در اوج کامل است: هم در چهره بزرگ زندگی او و هم در چهره مجموعهای از همه ابعاد متعالی و ارزشهای متعالی انسان (همان انسانی که مسجود همه فرشتگان و خلیفه خداوند است). هم دشمنان علی در اوج کمال جنایت و شیطنت و در همه ابعاد پلیدی انسانی هستند و هم خاندان علی و خانوادهاش مجموعه ابعاد متعالی یک خاندانی را که در ذهن، بشریت مطلق پرست تصور میتواند کرد، زیر یک سقف، و توی یک چهاردیواری جمع کرده است.
شریعتی بالاترین آزادیها را در سیره امام علی علیه السلام متبلور میداند، چنان که عدالت را. او در این خصوص میگوید: «همین طلحه و زبیر وقتی که میبینند در خلافت علی حتی نمیتوانند به استانداری دو شهر امید داشته باشند، به نزد عایشه میروند که جنگ بپا کنند. قبل از رفتن نزدِ علی میآیند تا برای خارج شدن از شهر از او اجازه بگیرند. علی به آنها میگوید که میدانم به کجا و برای چه کار میخواهید بروید، اما بروید! عجیب است! این دو نفر میخواهند از قلمرو حکومتش خارج شوند و از مرز بیرون بروند تا قیام مسلحانه علیهِ او راه بیندازند و بر رویش شمشیر بکشند و بزرگترین توطئه زمان علی را درست کنند. معذالک علی به آنها میگوید «بروید!» چرا؟ برای اینکه این دو نفر انسان هستند و اگر پیش از آنکه جرمی را مرتکب شوند آنها را از رفتن منع کند، آزادی آنها را، که حق هر انسان است، سلب کرده است: آزادی سفر و آزادی مسکن. و اگر این آزادیها سلب شود قانونی به وجود میآید که همه جبّاران و ستمگران تاریخ برای پایمال کردن آزادی افراد به علی متوسل میشوند و به او اِستناد میکنند.به قول جرج جرداق: کجا هستند نویسندگان حقوق بشر تا حقوق بشر را در عمل بفهمند، نه در سخنرانی و خطبه و مراسم و سازمان ملل و یونسکو که همه دروغاند». [۹]
بیش از چهل سال است که تفکر و اندیشه دکتر علی شریعتی در میان مخاطبان جوان ایرانی و غیر ایرانی نظیر کشورهای عربی، کشورهای آفریقایی و ترکیه زنده و در دسترس برای نقد و بررسی است و آثار او به زبانهای مختلف در حال ترجمه است و در هر کشوری مخاطب خود را پیدا کرده است.بازخوانی و نقد و تحلیل آنها میتواند نسل جوان را با میراث فکری گذشته انقلاب اسلامی آشنا سازد.
پینوشت:
[۱] گفتارهای استاد حکیمی پیرامون استاد محمّدتقی شریعتی.
[۲] روزنامه اطلاعات، اردیبهشت ۱۳۶۶، ش ۱۸۱۵۱.
[۳] مجموعه آثار دکتر علی شریعتی جلد ۲۹ صفحه ۲۳۲
[۴] همان
[۵] گفتگو با حسین راغفر
[۶] مجموعه آثار دکتر علی شریعتی جلد ۱۵ صفحه ۳۲
[۷] مجموعه آثار دکتر علی شریعتی جلد ۱۵ صفحه ۳۹
[۸] مجموعه آثار ۲۵ دکتر شریعتی / انسان بیخود / ص ۳۵۸
[۹] دکتر علی شریعتی، سخنرانی چه نیازی است به علی؟
کد خبر 5418146 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: عدالت اجتماعی دکتر علی شریعتی انقلاب اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران ترجمه معرفی کتاب ادبیات جهان مهر انقلاب دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران گام دوم انقلاب دفاع مقدس جنگ تحمیلی کتاب و کتابخوانی انتشارات علمی و فرهنگی مرکز فرهنگی شهر کتاب جایزه کتاب سال تجدید چاپ دکتر علی شریعتی جهان بینی عدالت و آزادی مجموعه آثار نهج البلاغه دکتر شریعتی او می گوید بر اساس حق آیت الله برای قسط زیر بنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۱۵۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تحقق هرچه بیشتر عدالت اجتماعی در کشور چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از مهمترین موضوعات سیاست های رفاهی در جامعه احساس عدالت اجتماعی بین افراد است. عدالت از مهمترین واژهها در تمدن بشر محسوب میشود و رعایت آن از دیدگاه هر انسان از ضروریترین امور به شمار میآید.
رضا صفری شالی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «ضرورت بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که عدالت اجتماعی یکی از دلالتهای مفهوم عدالت است که منظور از آن تقسیم منصفانه منابع بین افراد در یک جامعه است، در این راستا قانون به سطح قابل قبولی از عدالت واقعی باید برسد.
* سه لایه از عدالت با توجه به عدالت اجتماعی
در این مقاله آمده است که لایههای عدالت با توجه به عدالت اجتماعی شامل موارد زیر است:
دسترسی برابر به منابع و فرصتها به لحاظ برقراری زمینه، گستره و دامنۀ آن توجه به اصل استحقاق و ضرورتها توجه به عدالت بازتوزیعی و گسترش چتر حمایتی دولت درخصوص توجه به انواع گروههای هدف، اقشار آسیبپذیر و معلولان (اجتماعی، جسمی و روانی) وجود دارد.* آسیبشناسی عدالت اجتماعی در ایران
به زعم این پژوهشگراز جهت تحقق هرچه بیشتر عدالت اجتماعی در کشور چند نکته زیر را میتوان به عنوان آسیبشناسی عدالت اجتماعی در ایران امروز ذکر کرد:
1 -عدم تعمیق مفهوم عدالت اجتماعی که عبارت است از: عدم ایضاح مفهومی عدالت اجتماعی و تقلیل آن به مصادیق عملی، عدم ارائه تعریف بومی از عدالت اجتماعی، نگرش سطحی، تکسویه و نگاه عامیانه که مفهوم وسیع و همهجانبه را به ابعادی زودگذر و کم اهمیت فرو کاسته است
2 -عدم تبیین و بررسی ارتباط مفهوم عدالت اجتماعی با مفاهیم مرتبط مانند آزادی، حق قانون، امنیت و...
3 -برقراری، گسست و عدم تداوم عدالت اجتماعی در گفتمانهای محافل علمی و دانشگاهی کشور.
او در ادامه مینویسد بررسی گفتمانها حاکی از گسست بینگفتمانی و عدم تداوم گفتمانهای پیشین بوده است، به طوریکه هر یک از گفتمانها برای تکمیل نقایص همدیگر و به صورت مقطعی تثبیت شدهاند، چون صرفاً به یک بُعد از ابعاد عدالت اجتماعی پرداختند و دیگر ابعاد آن را هم در سطح نظریهپردازی و هم در سطح عملی نادیده گرفتند.
* ملاحظات آموزشی و پژوهشی عدالت اجتماعی
صفری شالی در ادامه مینویسد با توجه به موارد بیان شده، مراحل زیر به عنوان ملاحظات آموزشی و پژوهشی عدالت اجتماعی در آینده با درنظرگرفتن چارچوبها و مفاهیم پایۀ عدالت پیشنهاد میشود:
درخصوص معنابخشی دائمی بر تمامی نشانههای عدالت اجتماعی باید به ابعاد عینی و ذهنی عدالت و ابعاد جمعی و فردی عدالت نیز توجه کرد انتخاب حوزه تحقیق عدالت مانند کمّیت یا کیفیت منابع، تخصیص منابع و... باتوجه به کثرتگرایی در حوزههای عدالت انتخاب یکی از وجوه یا شکلهای عدالت براساس نوع منبع انتخاب مقیاس مکانی مورد مطالعه مانند محلی و بومی، منطقهای، استانی، ملی و بینالمللی انتخاب مقیاس زمانی مطالعه و توجه به عدالت بیننسلی انتخاب رشتە مورد بررسی براساس گزینههای قبلی و استفاده از مفاهیم مرتبط با آن در مطالعه مانند مطالعات اخلاقی در بررسی عدالت روانشناسی یا بررسی ساختاری و سیاسی جامعه در عدالت جامعهشناختی و... در نظرگرفتن فرهنگ غالب و مقتضیات اجتماعی و اقتصادی جامعه.* ابعاد عدالت اجتماعی
این پژوهشگر در ادامه بیان میکند که در معنابخشی دائمی بر تمامی نشانههای عدالت اجتماعی باید به ابعاد عینی و ذهنی عدالت و ابعاد جمعی و فردی عدالت نیز توجه کرد. پس ما نمیتوانیم دو قطب حداکثری و یا حداقلی را برای عدالت در نظر داشته باشیم بلکه باید هر دو را به صورت توأمان مدنظر داشته باشیم و در ضمن نمیتوان در عین پرداختن به عدالت اقتصادی از عدالت فرهنگی غافل ماند و یا در عین پرداختن به منافع و مطلوبیتهای اکثریت افراد جامعه، از منافع و خواستههای اقلیت غافل ماند.
اصل نابرابری و در نهایت در اصل بازتوزیع قاعده چتر ایمنی و حمایتی هدف نوعی نگاه دولت رفاهی با سیاستگذاری حداکثری به مکانیزمهای جبرانی میباشدبه زعم صفری شالی درقاعده برابری دسترسی به منابع و فرصتها به فراهم آوردن شرایط برابر و مساوی برای همه تأکید میشود ولی در اصل استحقاق به فراهمآوردن شرایط نابرابر با توجه به شایستگیها و زحمات افراد توجه میشود.
* اصل بازتوزیع قاعده چتر ایمنی و حمایتی
این استاد دانشگاه مینویسد اصل نابرابری و در نهایت در اصل بازتوزیع قاعده چتر ایمنی و حمایتی هدف نوعی نگاه دولت رفاهی با سیاستگذاری حداکثری به مکانیزمهای جبرانی میباشد، بطوریکه در این حالت دولتمردان چتر حمایتی خود را گسترده سازند و افرادی که نتوانستهاند همگام با سایر افراد جامعه حرکت کنند را مورد حمایت قرار دهند. ازاینرو، اقدامات حمایتی دولت در قالب فعالیتهای حمایتی و توانبخشی شامل گروههای مختلف مددجویان و... میشود.
او در این پژوهش مینویسد دولت اقشار آسیبپذیر جامعه را که به دلیل ناتوانی در کسب درآمد مشمول نظام بیمهای نیستند را مورد حمایت خود قرار دهد. لذا، دولت باید با اتخاذ سیاست اجتماعی مناسب با شرایط جامعه، علاوه بر منافع نسل حاضر به منافع نسل آینده هم توجه داشته باشد؛ یعنی در تحقق عدالت، علاوه بر آن که به عدالت جغرافیایی و قشری نسل حاضر پرداخته میشود یعنی به منافع نسل آینده نیز باید توجه شود و ازاینرو دولتمردان در کنار تحقق عدالت برای نسل حاضر، باید نسل آینده را نیز در نظر بگیرند و در چنین شرایطی است که گفتمان عدالت اجتماعی معنای واقعی خود را پیدا میکند.
* سنجش عدالت اجتماعی
بدین ترتیب نتایج پژوهش حاضر درخصوص سنجش عدالت اجتماعی این است که عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند مقایسۀ اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی نمود پیدا میکند، ازاینرو نیاز به روشهای ترکیبی (کیفی و کمّی بصورت توأمان) جهت شناخت ادارک/ احساس و برخورداری از عدالت اجتماعی در جامعه وجود دارد.
حرف آخر اینکه در این راستا روشهای کیفی عمیق پدیدارشناسی معمولا راهی به ذهنیت مخاطبان پیدا میکنند و تجارب زیستۀ افراد و مقتضیات زمانی و مکانی را در نظر میگیرند و میتوانند شاخصهای قابلتوجهی جهت سنجش برای تحقیقات پهن دامنۀ پیمایشی ایجاد کنند و با تلفیق رویکردهای کمّی و کیفی میتوان به شناخت عمیق و جدی از مخاطبان درخصوص عدالت اجتماعی رسید.
انتهای پیام/