با دیدن این فیلم انگار چند سطل آب روی سرم ریختند | سوژه زندگی علیرضا بیرانوند در فیلم بیرو هدر رفت
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۳۸۵۹۹
امید نجوان، منتقد سینما: کافی است کمی (فقط کمی) به فوتبال علاقهمند باشی و مثل نگارنده فقط بازیهای مهم تیم ملی را دنبال کنی تا متوجه شوی سوژه زندگی سخت و پرفراز و نشیب علیرضا بیرانوند چگونه خامدستانه در فیلم «بیرو» هدر شده و از دست رفته است.
دروازهبان چیرهدستی که در یک مصاحبه تلویزیونی (پس از گرفتن آن پنالتی معروف کریستین رونالدو) گفت در مدت زمان کوتاهی که با چشمهای بسته، توپ مهار شده را در دستهایش میفشرده، به روزهای سخت و دور و درازی فکر میکرده که کارگری و کار در مشاغل سطح پایین فقط بخشی از یک فعالیت اولیه برای رسیدن به عشقاش یعنی فوتبال بوده است و خیلی صادقانه گفت زندگیاش دقیقاً از روزی که علی دایی برای شستن و تمیز کردن ماشین خود به کارواش محل کار او آمده، تغییر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باید اعتراف کنم در تمام مدت نمایش فیلم، بیصبرانه منتظر بازسازی صحنه رویارویی اسطوره فوتبال ایران با بیرانوند جوان بودم و زمانی که نوبت به سکانس مورد نظر رسید، وقتی متوجه شدم همه بضاعت و توانمندی فیلمساز با عبور کسی از کنار دوربین (که یعنی مثلاً او علی دایی است!) و خزیدن پشت فرمان ماشین به پایان رسیده، احساس آدمی را داشتم که چند سطل آب روی سرش ریخته باشند!
«بیرو» میتوانست یک درام ورزشی جذاب باشد و دستکم بخش عمدهای از علاقهمندان فوتبال را هم به این فیلم «مثلاً سینمایی» علاقهمند کند؛ البته اگر فیلمنامهنویس/ کارگردان روی پرورش مقطع خاصی از زندگی «علی بیرو» متمرکز شده بود و این حجم طویل از استخدامها و اخراجهای ورزشی این شخصیت را با چنین ضرباهنگ سریعی به خورد مخاطب نداده بود. ضرباهنگی که تدوین ناموزون و شتابناک فیلم نیز آن را دو چندان کرده و باعث شده مسیر ارتباط تماشاگر با معدود لحظههای احساسی فیلم هم خدشهدار شود.
شاید بتوان گفت تنها امتیاز فیلم، متوجه شباهت انکارناپذیر جوانی بهنام حسین بیرانوند با چهره حماسهساز جامجهانی در دوران نوجوانی است. ویژگی خاصی که البته جدا از شباهت ظاهری و فیزیکی، در مشابهت نام خانوادگی هم این نکته را تکمیل کرده است؛ بیآن که نسبت و قرابتی در میان باشد.
به این ویژگیها میتوان انتخاب کادر عریض برای قابهای فیلم را هم افزود که ظاهراً بخشی از تمهید فیلمساز برای تأثیرگذاری بصری بر مخاطبان بوده اما متأسفانه این نکته هم مثل کاربرد صدای شخصیتها روی نماهایی که صحبت نمیکنند (نکتهای که ظاهراً قرار بوده وجه تمایز تدوین این فیلم باشد) به یک ویژگی شاخص فنی تبدیل نشده و فقط در سطح پلاستیک بصری باقی مانده است.
بهنظر میرسد سازنده بیرو بیش از آنکه در اندیشه ساخت یک درام ورزشی جذاب و پرتحرک باشد، به فکر جذب تماشاگران فوتبال و رعایت نقطهنظرهای احتمالی سرمایهگذاران فیلم بوده و به همینخاطر از همان ابتدای ماجرا، از شخصیت علی بیرانوند یک قهرمان استثنایی بیرقیب و بیبدیل ساخته است. قهرمان بیجانشینی که براساس آنچه در فیلم به نمایش گذاشته میشود، در نوجوانی از این توانایی خارقالعاده برخوردار بوده تا مثلاً با ضربههای کاشته، با سانترها و خصوصاً هنگام پرتاب با دست، مسیر حرکت توپ را در چشم طرفداران حریف جاودانه و در مقابل دهان باز آنها دروازه تیمشان را باز کند!
احتمالاً بهدلیل همین تلاش برای اسطورهسازی ناشیانه بوده که فیلمساز در بخشهایی از سومین فیلم بلند و سینمایی خود، رعایت خط فرضی و خط نگاه بازیگران (یعنی بدیهیترین اصول کارگردانی فیلم) را هم با تشویق علاقهمندان هیجانزده فوتبال تاخت زده تا به این وسیله، جدا از اشاره به استانداردهای مخدوش شده (خصوصاً در رأی و نظر هیأت انتخاب جشنواره) به ویژگیهای یک اثر حاضر در بخش مسابقه بزرگترین جشنواره سینمایی کشور نیشخند بزند. جشنوارهای که سالهاست اعتبار اولیه خود را از دست داده و نمایش فیلمی با مشخصات بیرو در بخش اصلی آن هم حاصل همین مدعاست.
کد خبر 656064 برچسبها جشنواره فيلم فجر بازیگران سینما و تلویزیون ایران عليرضا بيرانوند سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جشنواره فيلم فجر بازیگران سینما و تلویزیون ایران عليرضا بيرانوند سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۳۸۵۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«در پا به ماه» نسخه نپیچیدیم بچهدار شوید/ تولد ۲۰ نوزاد را دیدیم
امیرحسین اسیوند کارگردان مستند «کر کوهستان» از مجموعه مستند «پا به ماه» درباره این اثر به خبرنگار مهر گفت: «کر کوهستان» اولین سوژه و اولین قسمت از فصل دوم مجموعه «پا به ماه» است. این مستند روایتگر قصه زوجی از عشایر است که در انتظار تولد فرزند خود، با مسایل و مشکلاتی مواجه هستند.
این کارگردان مطرح کرد: از آنجایی که من پیش از این چند مستند در منطقه بازُفت استان چهار محال بختیاری ساخته بودم، از طریق ارتباطاتی که داشتم و آدمهای محلی که میشناختم، با زوج سوژه «کر کوهستان» آشنا شدم. در آن مقطع مادری که سوژه این مستند بود، قرار بود ۱۰ روز دیگر زایمان کند، به همین دلیل ما زودتر راهی محل زندگی آنها شدیم تا با این خانواده آشنا شویم. روزی که به آنجا رسیدم، حوالی ساعت ۲ بعد از ظهر بود که متوجه شدیم درد زایمان این خانم آغاز شده است. در همین شرایط کار ساخت مستند را آغاز کردیم و توانستیم مقداری تصویر بگیریم. البته از این دست موارد پیشبینی نشده در همه قسمتهای این مجموعه مستند داشتهایم.
اسیوند ادامه داد: در «کر کوهستان» مسیر رسیدن به محل زندگی این زوج بسیار سخت بود؛ مسیری که در طی آن ما باید از رودخانه عبور و در ادامه یازده کیلومتر در دامنه کوه حرکت میکردیم تا به محل زندگی آنها برسیم چون سوژه ما جزو عشایر بودند. ضمن اینکه محل استقرار آنها حتی برق نداشت و ما امکاناتی برای کپی کردن راشها نداشتیم. همین موضوع فرایند ساخت اثر را سخت میکرد اما خداراشکر زن و شوهری که سوژه «کر کوهستان» بودند همکاری خوبی با ما داشتند.
این کارگردان با اشاره به اتفاقات پیشبینینشده در طول ساخت این مستند بیان کرد: ما یک شب مشغول فیلمبرداری بودیم که یکی از آشنایان این زوج وارد محل فیلمبرداری شد و به ما گفت اجازه کار ندارید. با توجه به اینکه این زن و شوهر آدمهای سادهای بودند این شخص مدام به آنها میگفت چرا اجازه میدهید از زندگی شما تصویر بگیرند. آن شب بسیار سخت بود. ما کار را رها کردیم. فردای آن روز اما توانستیم از طریق بهیار و افرادی که میشناختیم مسأله را به صورت رفاقتی حل کنیم. این خانواده با آنکه راضی بودند اما گویا نمیتوانستند جلوی آن شخص چیزی بگویند. مسایل این چنینی زیاد داشتیم و «پا به ماه» جزو مجموعه مستندهایی است که تولید سختی داشت.
این کارگردان عنوان کرد: هرچند محل زندگی این زوج یک راه سخت و صعبالعبور داشت اما این موضوع برای این خانواده مسأله خیلی غریب و پیچیدهای نبود یعنی برای این زن عشایر، اینکه بخواهد یک مسیر خیلی طولانی را برای زایمان طی کند، سخت نبود. چون به طور کلی ماهیت زندگی عشایری همین است و بر اساس همین سختیها پیش میرود. با این حال حضور گروه فیلمسازی هم باعث میشد آنها احساس تنهایی نکنند و به آنها قوت قلب میداد. البته بر اساس آنچه شنیدیم، متوجه شدیم به دلیل همین راه سخت و برای انتقال یک زن دیگر به بیمارستان به منظور زایمان، یکبار بالگرد آمده بود اما این خانواده نخواستند این اتفاق بیفتد و سوژه ما خودش خواست تا این مسیر سخت را طی کند و به بیمارستان برسد.
اسیوند با اشاره به مسأله فرزندآوری اظهار کرد: در این مستند ما نمیخواستیم درباره فرزندآوری سفیدنمایی کنیم و بگوییم همه چیز خیلی عالی است، پس به زودی صاحب فرزند شوید! ما همه میدانیم شرایط اقتصادی خوب نیست اما به هر حال فرزندآوری وجه مهمی از امید به زندگی است. یعنی اینکه انسان به نسل خود ادامه دهد و فرزندی به دنیا بیاورد بارقهای از امید و روشنی را در زندگی ایجاد میکند.
وی افزود: ما در طول ساخت این مجموعه مستند تولد بیست بچه را از نزدیک دیدیم؛ لحظهای که پدر و مادر برای اولین بار بچه را میدیدند یا آن لحظهای که پدر برای اولین بار با بچه روبهرو میشد، ما با دیدن ذوق و احوال خوب والدین متوجه میشدیم چقدر حس جذابی دارند. باید بگویم وقتی مستند «همیشه با هم» بهعنوان یکی از قسمتهای این مستند پخش شد علیرغم اینکه فکرش را هم نمیکردم، اما پیامها و کامنتهای بسیاری مبنیبر این داشتم که میگفتند چقدر این لحظات جذاب و شیرین است. آنهایی که نمیتوانستند صاحب فرزندی شوند، میگفتند کاش ما هم میتوانستیم این لحظات را تجربه کنیم.
این مستدساز در ادامه تأکید کرد: ما نمیخواستیم نسخهای بپیچیم و به مردم بگوییم بروید و صاحب فرزند شوید بلکه ما با یک درام و بر اساس واقعیتی که در زندگی وجود دارد، خواستیم لحظاتی را که خیلیها در زندگی از نزدیک ندیدهاند، به تصویر بکشیم تا شاید برایشان ملموس شود.
اسیوند در پایان درباره فرم ساده این مستند اظهار کرد: قصه و سوژه «کر کوهستان» آنقدر جذاب و شیرین بود که نخواستیم چیز پیچیدهای به ماجرا اضافه کنیم، ما فقط سعی کردیم گروه، داستان و سوژه را هدایت کنیم، کناری بایستیم و اتفاقات را مشاهده کنیم. مثلاً آن سکانسی که این مادر با بچه خود با کلک (نوعی قایق) به روستا و آن زندگی عشایری برمیگردد برای من بینظیر بود، چون خانوادهای را میدیدم که به اصالت خود و جایی که به آن تعلق داشتند به همراه یک کودک برمیگشت؛ کودکی که قرار بود یک زندگی دیگر را در آنجا آغاز کند.
این مستند که به تازگی روی آنتن شبکه دو سیما رفته در جشنواره فیلم مستند «سینماحقیقت» نیز حضور داشته است.
کد خبر 6090646 عطیه موذن