Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-27@20:21:32 GMT

زرشناس: باید انقلاب را به اقتصاد ببریم

تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۴۱۳۶۲

زرشناس: باید انقلاب را به اقتصاد ببریم

برای برون رفت از این شرایط باید انقلاب را به اقتصاد ببریم و ساخت اقتصادی‌مان را انقلابی کنیم. یعنی بخش تولیدی را با بخش مصرفی هماهنگ کنیم. - اخبار فرهنگی -

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهمین قسمت از ویژه ‌برنامه «زاویه» شب گذشته 19 بهمن‌ماه با حضور شهریار زرشناس استاد دانشگاه به صورت زنده از شبکه 4 سیما پخش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زرشناس در این قسمت از ویژه‌برنامه دهه فجر که با موضوع «ایده انقلاب» روی آنتن رفت، گفت: هنگامی که از ایده انقلاب سخن می‌گوییم یعنی از حقیقت و ماهیت وجودی آن حرف می‌زنیم.

وی در ادامه با بیان این که انقلاب‌ها در فضاهای اجتماعی، سیاسی اقتصادی و عوالم تاریخی شکل می‌گیرند، گفت: حقیقت انقلاب یک حقیقت تحولی است چرا که انقلاب‌ها هنگامی شکل می‌گیرد که جامعه دچار مشکلات، انسداد و یا تضادهای حاد شده باشد.

زرشناس ادامه داد: تاریخ دو قرن اخیر ما که در آن دوران سیطره شبه مدرنیته بر ایران به ویژه از اواسط قاجار به بعد خودنمایی می‌کند و فصل تازه‌ای آغاز می‌شود. در این دوران عالم ایرانی اسلامی ما به دست نظام سلطه جهانی به کنار رانده می‌شود و تلاش می‌کند تا صورت بندی تجدد مآبی را پیاده‌سازی کند.

این استاد دانشگاه در همین راستا افزود: تجددمآبی یعنی مدرنیته ناقص، بیمار و معلول که ایران را اسیر شبه مدرنیته می‌کند. شبه مدرنیته استقلال، هویت ایرانی، توانایی و ظرفیت‌های بومی را از ما سلب می‌کند و ایران را به یک ملت اقماری و پیرامونی تبدیل می‌کند که در مسیر تعیین شده کشورهای متروپل حرکت می‌کند.

زرشناس افزود: شبه مدرنیته هیچ رهاوردی برای ایران ندارد و موجب اقتصاد وابسته، افزایش فاصله طبقاتی و گسترش فقر می‌شود.

وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران در سال 57 در حالی شکل می‌گیرد که شبه مدرنیته بیش از 100 سال در ایران پیاده سازی شده است، گفت: تجربه مدرنیته در ایران تجربه‌ای کاملا شکست خورده است که تونل وحشتی را در تاریخ معاصر ما ایجاد کرده است. ایران پیش از سیطره شبه مدرنیته آرمانی نیست اما حداقل دارای فضای فرهنگی و ادبی ایرانی اسلامی است و به برپایی دولت‌های قدرتمند مثل صفویه منجر شده بود. ایران پیش از شبه مدرنیته دارای استقلال نسبی با روی کار آمدن دولت‌های توانمند بود و از نوعی هویت و استمرار تاریخی بهره داشت.

ایده انقلاب رستاخیر ظرفیت‌های ایرانی اسلامی است
زرشناس با تاکید بر این که شبه مدرنیته انسداد تاریخی در ایران ایجاد کرد و جامعه ایرانی راهی برای مقابله با آن پیش روی خود نداشت، گفت: ملت ایران در چنین شرایطی با تکیه بر ظرفیت‌های ایرانی اسلامی خود تلاش کرد تا سیطره شبه مدرنیته را عقب براند و بشکند که موفق هم بود.

وی در ادامه افزود: انقلاب اسلامی ایران رستاخیز عالم ایرانی اسلامی مقابل سیطره ظالمانه تجدد مآبی وابسته بود. ملت ایران رهبری انقلاب را به دست روحانیون که بیشترین فاصله را با شبه مدرنیته دارند می‌سپارد.

گمشده دو قرن اخیر ایران پیش از انقلاب، اسقلال است
زرشناس در ادامه گفت: وضع و شرایط پیش از انقلاب اسلامی ایران غیرقابل اصلاح بود و هیچ راهی جز انقلاب و دگرگونی وجود نداشت چرا که ایران دچار استعمار فراگیر و وابستگی تمام شده بود.

زرشناس در ادامه با طرح مسئله‌ای در مورد سرنوشت اشخاص و گروه‌های حاضر در انقلاب‌ها گفت: نظریه‌ای عنوان می‌شود که انقلاب‌ فرزندان خود را می‌خورد و از بین می‌برد و انقلاب اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست اما اصلا چنین نگاهی واقعیت ندارد چرا که همه انقلاب‌ها از این قاعده پیروی نمی‌کنند. انقلاب‌ها و  همه تحولات اجتماعی ممکن است به سوی تصفیه شدن و غربال‌گری حرکت کنند.

وی افزود: اگر انقلاب‌ها را از تاریخ بگیریم هیچ باقی نمی‌ماند. به عنوان مثال اگر فرانسه انقلاب نمی‌کرد فرانسه‌ای باقی نمی‌ماند یا همین انگلیس که در حال حاضر حرف‌های ضد انقلابی می‌زند اگر دچار انقلاب نمی‌شد حرفی برای گفتن نداشت؛ یا چین که بسیار مورد توجه دنیای امروز است بدون انقلاب به چنین موفقیت‌ها و توفیقاتی نمی‌رسید.

زرشناس افزود: فعالیت‌های ضدانقلابی در حالی از سوی کشورهایی که خودشان بر اثر انقلاب سر بلند کرده‌اند بیان می‌شود که جوامع گوناگون جهان عزم مبارزه علیه استعمار حاکم از سوی همین کشور‌های انقلابی را دارند. کشورهای استعمارگر همانند انگلیس برای خلع سلاح جریان انقلابی کشورهای پیرامونی انواع تئوری‌های ضد آرمان‌گرایی و انقلابی را راه اندازی می‌کنند.

وی افزود: ناتو فرهنگی در سال‌های 1950 به بعد تلاش می‌کند تا انقلاب‌ها و آرمان‌گرایی و استقلال طلبی را خلاف عقلانیت و نادرست جلوه دهد. به عنوان مثال جورج اورول برای نوشتن «قلعه حیوانات» پول می‌گیرد و اثری سفارشی در راستای اهداف ضد آرمانگرایانه دیگر ملت‌های دنیا خلق می‌کند.

وی تصریح کرد: ناتوی فرهنگی تلاش دارد تا انقلاب‌ها، آرمان‌گرایی‌ها، حق طلبی‌ها و عدالت خواهی‌ها را به وسیله خلق تئوری‌های سیاسی و آثار ادبی مساوی با بی‌خردی، خشک مغزی و افراطی‌گری نشان دهد. در حالی چنین فعالیت‌هایی از سوی برخی کشورهای توسعه یافته شکل می‌گیرد که خودشان در قرن 18 انقلابی بودند و امروزه از ثمرات همان انقلاب بهره می‌برند.

جامعه ایرانی با انقلاب اسلامی ایران، استقلال یافت
وی افزود: سلطه بیگانه و نظام جهانی از دستیابی هر ملتی به استقلال ممانعت می‌کند چرا که استقلال پیش شرط هر چیزی است و تا استقلال نباشد اراده ملی غیرممکن خواهد بود. جامعه ایرانی با انقلاب اسلامی ایران، استقلال یافت و خودش تصمیم گیرنده سرنوشت خود شد.

زرشناس ادامه داد: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جریان تهاجم فرهنگی و نفوذ ایدئولوژیک در بسیاری از مواقع بدنه رای دهنده کشور را تحت تاثیر قرار داد. البته ما نیز از نظر تئوریک کم کاری‌های بسیاری داشتیم.

وی افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اقتصاد انقلابی را جایگزین اقتصاد سرمایه‌داری شبه مدرنیته استثماری ظالمانه ایران پیش از انقلاب نکردیم. به همین دلیل همان نوع اقتصاد پیش از انقلاب تداوم پیدا کرد و مشکلات اقتصادی قبل از انقلاب را بار دیگر تکرار کرد.

زرشناس ادامه داد: اقتصاد انقلاب مستلزم آوردن ایده انقلاب در متن اقتصاد است. ما باید اقتصاد را از حالت ساخت اقتصاد سرمایه‌داری شبه مدرن خارج کنیم.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: مشکلات امروز ما از جمله تورم، بیکاری، فاصله طبقاتی، رانت خواری و مدیران نجومی بگیر همه نتیجه نظام اقتصادی شبه مدرن حاکم بر ایران است. نتایج فاجعه‌بار این اقتصاد شبه مدرن با نسخه نئولیبرالی که در سال‌های 68 و 69 بر ایران حاکم شد تشدید یافت.

باید انقلاب را به اقتصاد ببریم
وی افزود: برای برون رفت از این شرایط باید انقلاب را به اقتصاد ببریم و ساخت اقتصادی‌مان را انقلابی کنیم. یعنی بخش تولیدی را با بخش مصرفی هماهنگ کنیم. اقتصاد انقلابی باید عدم توازن تولید و مصرف را از بین ببرد و آن را متعادل کند.

زرشناس با تاکید بر اینکه انقلابی‌گری یعنی وارد کردن تفکر انقلابی به حوزه‌هایی که تاکنون وارد نشده است، گفت: برای رفع موانع اقتصادی باید به انقلابی‌گری نزدیک شویم. اقتصاد انقلابی تولید را قوت، بیکاری را کاهش و تورم را کم می‌کند. تورم ما ناشی از کمبود تولید است اما اقتصاددان‌های نئولیبرال ما روی انباشت سرمایه تاکید دارند.

وی در ادامه گفت: انقلاب اسلامی ایران ساخت سیاسی شبه مدرنیته را به کل نابود کرد اما ساخت اقتصادی و فرهنگی آن همچنان کم و بیش باقی ماند.

زرشناس با تاکید بر اساس شبه مدرنیته بر وابستگی افزود: انقلاب اسلامی ایران و ظرفیت‌های آن در تقابل با ظرفیت‌های فرهنگی شبه مدرنیته‌ای قرار گرفته است که بخشی از آن توسط بیگانگان مدیریت می‌شود.

وی در ادامه در مورد استقلال فرهنگی گفت: هر عالم تاریخی و حوزه تمدنی دارای هویتی است که استقلال فرهنگی نماد و پاسدار آن هویت فرهنگی است و اساسا عوالم تاریخی بدون این هویت‌های فرهنگی وجود نخواهد داشت.

زرشناس افزود: هنگامی که استقلال فرهنگی را از دست بدهیم استقلال هویتی‌مان را از دست می‌دهیم  یعنی مفاخر ادبی و فرهنگی خود را از جمله حافظ، سعدی و فردوسی و امثال آن را به عنوان نمایندگان استقلال هویتی ایران از دست داده‌ایم.  جای استقلال هویتی از دست رفته را مفهوم لیبرالی آزادی می‌گیرد. مفهومی که تنها به دنبال آزادی سود و سرمایه است و اخلاق را کنار بگذارد و جای همه تفکرات و نظریه های موجود را بگیرد.

وی در پایان گفت: ایده انقلاب، آرمان‌گرایی، انقلابی‌گری، باز تولید عادلانه ثروت، استقلال و بازگشت به هویت انسانی است.

گفتنی است، ویژه برنامه «زاویه» به مناسبت دهه فجر از نهم تا بیستم بهمن‌ماه، به مدت ده شب ساعت 22 از شبکه‌ چهار سیما پخش خواهد شد. در این ویژه برنامه‌ها، موضوعات مرتبط با رویداد انقلاب اسلامی از نگاه اندیشمندان علوم انسانی مورد واکاوی قرار می‌گیرد.

انتقاد کدخدایی از آموزش ناکارآمد قانون اساسی در مدارس و دانشگاه‌هاپارسانیا: درایت فلسفی و عرفانی امام (ره) در کنش‌های سیاسی ایشان هم نمود داشتانقلاب اسلامی در تقاطع روایت‌های مجعول / "آب و برق مجانی" از چه زمانی وارد روایت انقلاب شد؟معایب معرفت‌شناختی و الهیاتی فضای سایبر در گفت‌وگو با علیرضا قائمی‌نیا + فیلم

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: اقتصاد مقاومتی شبکه چهار اقتصاد مقاومتی شبکه چهار انقلاب اسلامی ایران اقتصاد انقلاب ایرانی اسلامی پیش از انقلاب ایران پیش آرمان گرایی ایده انقلاب شبه مدرنیته ساخت اقتصاد انقلاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۴۱۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و در رفراندوم سال ۱۳۵۷ نظام جمهوری اسلامی ایران مستقر شد.اولین دستور کار شورای انقلاب و نیروهای انقلابی تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان قانون اساسی بود. کسانی که آن روزها مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی را دنبال می‌کردند نام یکی از نمایندگان با توجه به مسائل نویی که در سخنانش ارائه می‌داد، مورد توجه چهره‌های علمی و اندیشه‌ای قرار گرفته بود؛ سید منیرالدین حسینی.

هدف اصلی انقلاب اسلامی در مبارزات ضداستبدادی یا ضداستعماری خلاصه نمی‌شد؛ بلکه شروع یک تحوّل فراگیر برای اداره بهتر جهان ذیل جریان توحیدی نبی مکرم اسلام (ص) بود. اگر انقلاب اسلامی یک حرکت ملی، یا ضد استعماری بود، در مرزهای خود محدود می‌ماند؛ حال آنکه با گذشت قریب به چهار دهه، توانسته است مرزهای خود را در نوردد و آغازی باشد برای حرکت به سمت حاکمیت اسلام بر تمامی ابعاد حیات فردی و اجتماعی بشر در دوران ظهور حضرت بقیه الله (عج) و شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی

تعلق عمیق استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی به آرمان‌های حضرت امام خمینی و عدم مسامحه و اهمال در جهاد فرهنگی، باعث شده بود تا آن استاد فقید در این دستاورد بزرگ (تولید منطق موضوع‌شناسی) که ظرفیتی بالاتر از تلاش‌های امروزین جامعه علمی کشور برای تحقق اسلام در رفتار نظام دارد متوقف نشود زیرا با تولید منطق انطباق، مسأله‌ای اساسی‌تری به نام «هماهنگی منطق‌ها» (یا فلسفه منطق‌ها) در مقابل او قرار گرفته بود.

به عبارت دیگر استاد حسینی الهاشمی در مرحله دوم از فعالیت‌های علمی خود، نسبتِ بین «منطق انطباق» (ابزار جلوگیری از خطا در انطباق احکام کلی بر موضوعات برخاسته از تمدن مدرن) و دو منطق موجود در عرصه معارف حوزوی را موضوع دقت‌های بنیادین خود قرار داد: «منطق صوری» که ابزار جلوگیری از خطا در تفکر بود و بکارگیری آن، اعتقادات حقه را نتیجه می‌داد و «منطق فهم از خطابات» که در علم اصول فقه تبلور یافته بود و به عنوان ابزار جلوگیری از خطا و انحراف در فهم بیانات شارع مقدس، استنباط قاعده‌مندِ احکام عملی را میسر می‌ساخت. واضح بود که هر یک از این منطق‌ها بر اساس ضرورت‌های عینیِ متفاوت از یکدیگر تولید شده بودند؛ ابتدا برای مقابله با حمله ملحدین به اعتقادات مسلمین، منطق صوری و فلسفه توسط اندیشمندان مسلمان بکار گرفته شد و در ادامه، علم اصول برای مقابله با قیاس، استحسان و استصلاح و فهم صحیح از بیانات شارع در عصر غیبت تدوین گردید و منطق انطباق نیز برای پیاده‌سازی احکام کلی رساله‌های عملیه در نظام جمهوری اسلامی تولید شده بود.

اما این ضرورت‌های عینی نمی‌توانست یک هماهنگی علمی و انسجام تئوریک به این سه منطق ببخشد و آنها را براساس یک مبنای نظری به وحدت برساند و چنین خلأ قطعاً موجب ناهماهنگی در رفتار و عمل نظام اسلامی می‌شد. از این‌رو، استاد سید منیرالدین حسینی در ابداعی بی‌نظیر به بحث از «فلسفه‌ی منطق» پرداخت و با طی یک سیر پژوهشی طولانی و پیچیده، به نقد و نقضِ «اصالت وجود» و «اصالت ماهیت» (در فرهنگ انتزاعی)، «اصالت ربط» (در فلسفه هگل) و «اصالت تعلق» (در فلسفه حاکم بر علوم کاربردی) همت گماشت و ضعف هر یک از این مبانی در تفسیر از «حرکت» و اصول عام آن (وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی) و بالتبع ناتوانی آنها در هماهنگ‌سازی منطق‌ها را مدلل ساخت و «فاعلیت» را به عنوان مبنای تحلیل جدید از حرکت و به‌مثابه حد اولیه‌ی حاکم بر منطق‌ها اثبات نمود. لذا بر این اساس، آن فقید سعید در فلسفه چرایی و فلسفه چیستی متوقف نشد بلکه توانست «فلسفه‌ی چگونگی اسلامی» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه معادلات عینی، زمینه را برای بیمه‌شدن نظام اسلامی در برابر «فلسفه‌ی چگونگی مادی» که به جای اکتفا به مغالطه نظری و از طریق تنظیم شرایط پرورش اجتماعی، بشریت را در برابر مغالطه عینی سهمگینی قرار داده فراهم نماید.

دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین اسلامی فرهنگستان علوم اسلامی قم از سال ۱۳۵۹ که توسط استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی در پی یافتن ملازمات وعده انقلاب اسلامی نسبت به «اسلام در عمل» بوده است، و در عمری به درازای خود انقلاب اسلامی، سیر توسعه دولت، جامعه و تمدن اسلامی را مورد مطالعه عمیق قرار داده تا برای توفیق هر چه بیشتر انقلاب اسلامی ایران، به دنبال یافتن راهکارهای مؤثر باشد؛ لذا از یک سو می‌توان محور فعالیت فرهنگستان علوم اسلامی قم را یافتن «نرم افزار اداره» دولت و جامعه انقلابی در مسیر جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی اسلامی دانست.

اندیشه بنیادینی که سال‌ها حرکت فرهنگستان را جهت دهی کرده این است که انقلاب شکوهمند اسلامی باید بتواند به عرصه فرهنگ و به ویژه فرهنگ تخصصی و بنیادی صادر شود، یا به تعبیر معهود در ادبیات انقلابی، انقلاب فرهنگی نیز علاوه بر انقلاب سیاسی در محیط تحت قیمومیت جمهوری اسلامی رخ دهد. در این نگاه، اسلامیت نظام و جریان اسلام در عمل، تنها از بُعد فرهنگی جامعه و اجزا و ارکان آن قابل استمرار است؛ وگرنه با دستیابی صرف به قدرت و دولت و اقتدار سیاسی و نظامی، استمرار اسلامیت نظام تضمین نخواهد شد؛ زیرا لایه فرهنگ جامعه می‌تواند همه اقتدارها را به ضد خود تبدیل کند و با اسم اسلام و تو خالی کردن آن از محتوا، ضد اسلام را توسعه دهد. توسعه و تعالی براساس آموزه‌های پیامبران انقلاب اسلامی و حکومت مبتنی بر آن، مدعی توسعه و تعالی براساس آموزه‌های پیامبران - و نه زندگی صوفیانه- است که امروزه قلوب کثیری را نیز در سراسر جهان به آرمان خود امیدوار کرده و در ایجاد انگیزه برای حرکت به سوی جهتی غیر از جهت دنیای مدرن، توفیق زیادی داشته است؛ اما برای تحقق جامعه غیرمادی ای، که چرخ‌های آن، ابزارهای میل به دنیای مادی نباشد، تنها انگیزه‌های سرشار کافی نیست و پیداست که با کلی گویی نیز نمی‌توان از عهده چنین تکلیفی برآمد؛ بلکه باید به الگوهای واضح و مناسب اداره جامعه متعالی و مؤمنانه دست یافت.
سوال اینجاست که در دستیابی به الگوهای اداره جامعه ایمانی، تا چه حد می‌توان از الگوهای توسعه در نظامات مدرن غربی بهره برد؟ در اندیشه استاد سید منیر الدین حسینی در عین آنکه استفاده از الگوی دیگران در حالت اضطرار جایز است، ولی نکته‌ای را نیز نباید فراموش کرد که اگر نزاع ما با دنیا بر سر همین الگوهای زندگی است، باید حرف جدیدی را به جهانیان عرضه کنیم؛ در غیر این صورت حرکت انفعالی در مقابل دشمن، جز تضعیف مواضع نظام اسلامی در درازمدت نتیجه‌ای نخواهد داشت. بی تردید اگر حرکت اثباتی آغاز شود و به نتایجی هم برسد، به سرعت، در میان کسانی که نگاه مثبتی به مدرنیته غربی ندارند، جایگاه خواهد یافت و موازنه قدرت جهانی را به نفع فرهنگ مذهب تغییر خواهد داد.

ما نمی‌توانیم از یک سو قصد طراحی ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه را براساس یک آرمان مشخص داشته باشیم و از سوی دیگر معادلات لازم برای چنین امری را از دستگاهی دیگر و با آرمانی متفاوت با مطلوب خود، به عاریت بگیریم. استاد حسینی الهاشمی معتقد بود: امروزه تهاجم بر اصل حیات اجتماعی اسلام مثل دوران مغول نیست که سر هر کوچه‌ای می‌آمدند و با شمشیر و زوبین می‌ایستادند و دستور به کفر می‌دادند؛ بلکه توسط «مدل ها» صورت می‌گیرد. «تهاجم عینی»، به وسیله «تصمیم‌گیری اجتماعی» واقع می‌شود! هر جامعه‌ای، مسئولینی برای تصمیم‌گیری کلّ جامعه دارد که آن‌ها درباره کل مقدورات جامعه، «تصمیم گیری» می‌کنند؛ اما «تصمیم سازی» برای تصمیم گیران به وسیله «مدل ها» انجام می‌شود. دنیای مدرن نیز همین ابزار را برای تهاجم به فرهنگ ادیان برگزیده است که «مدل اقتصادی» یکی از شاخه‌های آن است. البته «مدل» نیز در بالاترین سطح، همان «روش علوم» است؛ لذا به گزاف نیست اگر بگوییم تهاجم اصلی به اسلام از ناحیه علوم پایه صورت می‌گیرد که رکن اصلی روش علوم و مدل‌سازی در دنیای امروز است. استاد حسینی الهاشمی می‌گفت: «آن شش ماهی پس از تصویب قانون اساسی و پیش از اعلام انقلاب فرهنگی که شدیداً در رابطه با اصل موضوع ضرورت ابزارهای تئوریک برای پیاده کردن اسلام در جامعه فکر می‌کردیم، به اینجا رسیدیم که اصلاً تعریف علم نسبت به تعریف سابق آن تغییر کرده است؛ یعنی علم دارای مبنا، منتجه، نظام و سیستم است و تحقیق علمی به صورت فردی انجام نمی‌گیرد. آن موقع خیلی وحشت زده شده بودیم؛ زیرا به هیچ احدی نمی‌شد این حرف را بزنیم تا اینکه امام بحث انقلاب فرهنگی را در اردیبهشت ماه مطرح کردند …؛ ولی متأسفانه نهادها و شخصیت‌های مسئول در آن زمان پس از اعلام انقلاب فرهنگی و تأکید حضرت امام (ره) بر اخذ علوم انسانی دانشگاه‌ها از حوزه علمیه به ضرورت معادله تجربی جدید درباره علوم انسانی واقف نبودند و به ترمیم، از نوع پیرایش و زدودن شاخ و برگ زائد می‌اندیشیدند و هرجا را که مخالف با اسلام بود، می‌زدودند؛ یعنی به عدم مخالفت قطعیه (مخالفت صریح) باور داشتند، نه لزوم احراز موافقت قطعیه (تولید علم ازمبانی تا روش‌ها و روبناها براساس منطق و اندیشه اسلامی)». استاد حسینی الهاشمی در جای دیگر می‌گوید: «تا زمانی که «انقلاب فرهنگی» در جمیع شئون محقق نشود، نمی‌توان از پذیرش پیام «انقلاب سیاسی» خود در سطح جهان، توسط مردم کشورهای دیگر مطمئن بود؛ چون ادعای انقلاب ما همواره ارائه تمدنی نوین که شالوده‌های آن رنگ دیانت دارد بوده و هست و اگر قرار باشد همواره از ابزار فرهنگی خصم، به صورت مطلق یا مشروط بهره جوییم آیا اولاً می‌توان چنین تمدنی را بنا نهاد و ثانیاً بر فرض بناگذاری، آیا می‌توان ادعا کرد که چنین تمدنی از آنِ ماست؟ درحالی که «روش» و «معادله» دیگران را به عاریت گرفته‌ایم!».

با اعلام انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ و تعطیلی دانشگاه‌ها تکاپویی جدی در فضای حوزه‌های علمیه و اساتید و دانشجویان انقلابی دانشگاه‌ها آغاز و دیدگاه‌های مختلفی در زمینه نحوه پیگیری این مسئله مطرح شد. این موضوع همچنین مبدأ شکل‌گیری جریان‌های فکری فرهنگی مختلف و نیز تأسیس نهادهایی چون ستاد انقلاب فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مراکزی آموزشی و پژوهشی همچون دانشگاه امام صادق (ع)، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و… شد.

در چنین فضایی بود که مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی با توجه به دغدغه‌های قدیمی‌ای که از دوران مبارزات دوران ستمشاهی نسبت به خطر انحراف و وابستگی علمی و فرهنگی انقلاب، به جریان‌های مختلف غیراسلامی داشت و سپس با حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی «خلأ تئوریک نظام» را در «اداره جامعه براساس اسلام» دریافته بود، مسیری ویژه و بلندمدت را برای پیگیری مسئله انقلاب فرهنگی آغاز نمود.وی به کمک جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تابستان ۱۳۵۹ سمینارها و مجامع علمی را برپا کرد که در نهایت به تأسیس رسمی «دفتر مجامع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی» با پیام مرحوم علامه طباطبایی (ره) و حضور حضرت آیت الله گلپایگانی منتهی شد که اکنون پس از قریب به سه دهه تلاش مستمر و با وجود فقدان بیانگذار فقید آن به مرور ثمرات آن در حال شکوفایی است. کد خبر 6083769

دیگر خبرها

  • منطق زنان و خانواده انقلاب اسلامی در دنیا اجرا شود
  • عیار تسلیم‌ناپذیری دربرابر ظلم
  • تجلی اقتدار نظامی ایران در عملیات موشکی علیه رژیم صهیونیستی
  • واگذاری «استقلال» به هلدینگ خلیج فارس با عدل و انصاف سازگار نیست
  • ظرفیت‌ها و فرصت‌های عظیم موجود در استان فارس معرفی شود
  • هدف از اعلام انقلاب فرهنگی اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها بود
  • ضرروت ایجاد برابری بیشتر در توزیع ابزار تولید
  • فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است
  • مساجد البرز به پرچم فلسطین مزین می‌شوند
  • تکرار حمایت های دولت از گشت ارشاد /تا تصویب نهایی لایحه عفاف و حجاب، پلیس به وظایف خود عمل خواهد کرد