این روزهای بوستان‌های بیرجند/ سکوت، آرامش و خواب خوش زمستانی
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۷۱۴۵۶
خبرگزاری فارس- خراسان جنوبی؛ فصل زمستان که می‌آید به طور حتم در کوله‌اش سرما هم قرار می‌دهد طوری که سرک کشیدن سرما از کوله زمستان سبب می‌شود تا دیگر مخمل سبز رنگ سبزه‌ها، برگ سبز درختان و... هم ، رنگ از رخسارشان بپرد و به زردی گراید.
یکی از مکان‌هایی که با شروع فصل سرما از داغی بازار آن کاسته می‌شود پارک و فضاهای سبز شهری است، هرچند در شهر بیرجند که به شهر کاج و سروها معروف بوده کمتر شاهد رنگ پریدگی چهره درختان هستیم اما درختان دارای خزان با اندک سرمایی جامه از تن به در کرده و برگ‌هایشان راهی سنگ‌فرش خیابان‌ها، کوچه‌ها، معابر و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
سرک کشیدن سرما در این روزها در کنار اوج کرونا این اپیدمی جهانی سبب شده تا شهروندان هم کمتر رغبت حضور در پارک‌ها و بوستان‌ها پیدا کنند و از رونق این فضاها به شدت کاسته می‌شود در حالی که فصل سرما هم جذابیت‌های خاص خود را دارد و می‌توان از زیبایی‌های آن با رفتن به پارک‌ها و فضاهای سبز بهره برد و شاید مهم‌ترین جذابیت این روزهای پارک‌ها سکوت و آرامش حاکم بر آن باشد تا گاهی برای رهایی از مشغله‌های کاری و زندگی و... به این مکان‌ها پناه برد.
پارک توحید
اینجا سربازان سرو قامت همیشه در حال آماده باش و استقبال از مهمانانی هستند که برای گذران ساعتی در فضای باز راهی پارک توحید یا باغ اناری می‌شوند.
این سربازان سرو قامت همیشه و در همه فصل‌ها سبزند و با طراوت، و در این فصل که همه درختان به خواب ناز می‌روند تا پس از استراحتی چند ماهه برای بهار و جوشش دوباره آماده شوند باز هم این سربازان سرو قامت، سبز سبز می‌مانند.
شاید اگر سرمای استخوان سوزی در زمستان اتفاق بیفتد کمی از سبزی این سرو قامتان بکاهد اما در غیر این صورت همیشه سبز سبزند.
این روزها سروقامتان پارک توحید با رو به سردی گذاشتن هوا و زهری که سرمای زمستان دارد کمتر شاهد شور و حال و بازی کودکان در گوشه و کنار پارک هستند، هرچند ظاهر آنها سبز بوده اما چون کمتر شاهد حضور فرشتگان کوچکند می‌توان ناراحتی را از وجودشان درک و حس کرد.
زمستان که می‌آید در کوله‌اش سرما هم می‌آورد و هر چه می‌گذرد سرما هم بیشتر از کوله زمستان به بیرون سرک می‌کشد آن هم عمیق‌تر به خواب می‌روند.
اما دعای درختان پارک هم این است که سرمای زمستان خیلی استخوان سوز نباشد تا سبب نشود که به طور کامل یخ‌زده و بهار نتوانند از رختخواب زمستانی برخیزند.
دعای شهروندان هم این است که برف و باران ببارد آن هم در حد نیاز و بدون اینکه سرمای این فصل جانسوز باشد تا بتوان در فصل بهار هم سرسبزی و طراوت دوباره این درختان، بوته‌های گل و سبزه‌های پارک توحید را دید.
این روزها پارک توحید که یکی از نقاط هدف برای گذران اوقات و فراغت مردم بیرجند به ویژه نوجوانان، جوانان، کودکان و دانشجویانی که از دیگر شهرها مهمان مرکز استان هستند به حساب می‌آید اما دیگر حال و هوای روزهای گرم تابستان و شلوغی آن ندارد.
سکوت خاص
سکوتی خاصی برآن حاکم است زیرا سرمای هوا سبب شده تا حتی صبح‌ها هم تعداد افراد کمتری برای ورزش، تفریح و پیاده‌روی به این پارک بروند و در طول روز هم شاید اندک افرادی مانند نوجوانان همراه با دوستان و یا زوج های جوان برای اینکه کمی در پارک قدم زده و حال و هوایی عوض کنند راهی پارک شوند و گرنه خانواده‌هایی که فرزند خردسال دارند دیگر با سرد شدن هوا کمتر سراغ این پارک و دیگر پارک‌های موجود در شهر می‌روند.
اما اگر بخواهی به آرامش دست یابی می‌توانی هر موقع و اوقاتی که هوا کمی گرم‌تر می‌شود تنهایی و با دوستان سری به پارک بزنی، دراین فصل هم سکوت و آرامشی که بر پارک‌ها حاکم بوده حال و هوای خاصی دارد.
گاهی هم قدم زدن در سرما و در پارکی که اگر فصل گرما و تابستان بود به طورحتم حال وهوای غیر قابل توصیفی داشت دوست داشتنی می‌شود و دوست داری حال و هوای پارک و فضاهای آزاد را در این فصل که درختان سبک بالند را حس کنی و گاهی هم سرما را با تمام وجود نفس بکشی چون هر فصلی زیبایی‌های خاص و ویژه خود را دارد.
هرچند این روزها دل مجسمه‌ها، تندیس‌ها، وسایل بازی و... پارک توحید برای خنده و گریه، شادی، غم، دعواها و... فرشتگان کوچک تنگ شده اما چاره‌ای ندارند و باید این چند ماه سرد سال را بدون هیاهو و سروصدای کودکان دیگر میهمانان سر کنند.
اما این موضوع را هم باید در نظر داشت که گاهی دل نوجوانان و جوانان برای پارک‌ها تنگ شده و در بین روز و گاهی هم هنگام غروب سری به پارک‌ها می‌زنند و حال و هوایی عوض می‌کنند شاید طراوت و سرزندگی فصل بهار و تابستان را نداشته باشد اما همان هوای آزادی را که نفس می‌کشند برای آنها کافی است.
دل سکوها، آلاچیق‌ها، درختان انار و... هم برای شهروندان تنگ شده و دلشان می‌خواهد که هر چه زودتر ننه سرما کوله بارش را جمع کند و بهار و تابستان از راه برسد اما اگر باران و برف ببارد همه راضیند این دوری را تحمل کنند.
اگر باران و برفی ببارد پارک حال و هوای روزهای گرم را پیدا می‌کند و همه برای لذت بردن از این حال و هوا به طور حتم راهی پارک‌ها و فضاهای آزاد می‌شوند.
فصل استراحت
فصل سرما را باید فصل استراحت پارک‌ها دانست تا کمی در این فصل بتوانند رمق گرفته و خود را برای پذیرایی از مهمانان فراوان در فصل گرم سال آماده کنند.
هرچند در این فصل با کمرنگ شدن حضور شهروندان در پارک‌ها به اقتصاد افرادی که در این مکان‌ها با برپا کردن پارک بادی، فروش خوراکی، کودکان بادکنک فروش، پشمک و... هم ضرر می‌رسد اما بعضی مشاغل فصلی بوده و صاحبان آن در همان فصل می‌توانند کسب درآمد داشته باشند.
فصل سرما که از راه می‌رسد دست‌اندرکاران پارک‌ها گویا سیستم‌های آبی را هم قطع می‌کنند تا دچار یخ‌زدگی نشوند و در پارک توحید هم در این فصل آبی که در جوی‌های پارک و در حوض‌ها روان بوده قطع شده و دیگر نمی‌توان صدای آب را شنید.
پارک خانواده
پارک خانواده هم جایگاهی مانند پارک توحید در بین شهروندان مرکز استان دارد و در فصل گرم سال یکی از پارک‌های شلوغ شهر بوده و گاهی جای سوزن انداختن در آن نیست اما سرو کله سرما که پیدا می‌شود تا حد زیادی از جنب و جوش این پارک شلوغ هم کاسته می‌شود.
اما در گذشته در روزهای چهارشنبه این پارک روزهای خاصی بوده زیرا با برپا بودن چهارشنبه بازار و ازدحام جمعیتی که این مکان در آن روز شاهد است پارک هم از آن بی‌نصیب نیست و حال و هوای خاصی دارد.
اما در این پارک هم درختان بدون خزان سرو و کاج همچنان استوار و سروقامت ایستاده‌اند و در این سرما خم به ابرو نیاورده‌اند.
پارکبان هم که دراین روزها به گفته خودش کارش نسبت به فصل گرما و روزهایی که میهمان زیادی دارد کمتر است بازهم به نظافت، کولش خاک‌ها ، اصلاح درختان و آبیاری آنها مشغول است.
در بوستان خانواده هم چون در این روزها مهمان کمتری دارد و گاهی هم هیچ مهمانی ندارد آبی در جوی‌ها و حوض‌های پارک جاری نیست.
پارکبان می‌گوید: باید از ساعت 7 تا 9 صبح و 4 تا 9 شب آب آن در جریان باشد اما چون در این فصل افراد کمتری به پارک می‌آیند کمتر این سیستم را فعال می‌کنیم.
صبح‌ها هر چند مثل فصل گرما افراد زیادی برای ورزش و پیاده‌روی به این پارک نمی‌آیند اما برخی که ورزش کردن کار هر روز آن‌هاست و سرما و گرما نمی‌شناسند، صبح وقتی نمازشان را در مسجد می‌خوانند راهی این پارک می‌شوند.
یکی از محل‌های گپ و گفت بازنشستگان پارک‌هاست و در این روزها که کمی هوا سردتر شده آنها هم کمتر به بوستان‌ها و محفل‌های همیشگی‌شان می‌آیند اما برای برخی فرقی ندارد چه در سرما و چه در گرما چون به این محل‌های همیشگی عادت کرده‌اند باید به طورحتم روزی یک بار به آنجا سربزنند.
درپارک خانواده هم همین طور است چند پیرمرد میهمان همیشگی صندلی‌های این پارک هستند که صبح‌ها برای پیاده و دربین روز و عصرها هم برای گپ و گفت با هم سن و سالانشان به بوستان خانواده می‌آیند.
دراین پارک هم می‌توان نوجوانان و جوانان وزوج‌های جوان را که از سکوت و آرامش این روزهای پارک خانواده استفاده می‌کنند را دید.
پارک آزادی
پارک آزادی در ورودی و پیشانی شهر بیرجند قرار گرفته و یکی از قدیمی‌ترین پارک‌های این شهر به حساب می‌آید و کمتر شهروندی است که از این پارک خاطره‌ای در ذهن نداشته باشد.
در این بوستان قدیمی آن‌چه بیش‌از همه چیز خودنمایی می‌کند سروها و کاج‌های خمره‌ای کهن سالی بوده که سال‌هاست چتر گونه سایه‌بان بالای سر مهمان خود هستند.
از تنه تنومند آن می‌توان فهمید که سال‌های زیادی بوده ریشه در خاک بوستان آزادی دارد.
هرچند که در فصل سرماست اما چون همه مردم تا حدودی با این پارک خو گرفته‌اند از هر جایی که رانده و مانده می‌شوند سری به آن می‌زنند.
به ویژه روستاییانی که برای درمان به بیرجند می‌آیند و در این شهر کس و کاری ندارند برای این که ساعاتی را استراحت کنند میهمان این پارک می‌شوند، مثل آن خانم نهبندانی که پدرش را برای درمان به بیرجند آورده و حالا که از بیمارستان مرخص شده چون جایی نداشته تا وقتی که زمان رفتن وسیله نقلیه روستایش برسد بهترین مأمن برای او اینجاست حتی اگر سرد باشد زیر نور آفتاب می‌نشیند تا زمان رفتنش فرا برسد.
پارکبان بوستان آزادی هم از اینکه در فصل سرما مهمان کمتری دارد و زحمت او هم کمتر است سخن می‌گوید، به گفته او در فصل گرما تا ساعت دو و سه بعد از نیمه شب مهمان دارد اما در فصل سرما هوا که تاریک می‌شود پرنده هم در پارک پر نمی‌زند.
این روزها چون مهمانان پارک‌ها کمترند صدای گنجشکان، قار قار کلاغ‌ها و صدای خوش دیگر پرندگان هم در سکوتی که در پارک‌ها حاکم بوده بیشتر شنیده می‌شود و این هم خود یک ویژگی خاص برای این روزهای پارک‌ها به حساب می‌آید.
انتهای پیام/۶۹۰۷۵
منبع: فارس
کلیدواژه: خراسان جنوبی بیرجند پارک توحید پارک آزادی پارک خانواده پارک توحید حال و هوای حال و هوا فصل گرما فصل سرما پارک ها پارک هم گاهی هم فصل گرم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۷۱۴۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چاپ کتابی درباره سکوت و پایبندی در آثار آلبر کامو
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «زندگی‌ای که ارزش زیستن دارد؛ آلبر کامو و تمنای معنا» نوشته رابرت زارتسکی به‌تازگی با ترجمه محمدرضا عشوری توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات بِلْکنپ چاپ شده است.
«زندگی‌ای که ارزش زیستن دارد» به دو موضوع سکوت و پایبندی که به‌عقیده رابرت زارتسکی، کمتر در آثار کامو دیده شده‌اند، اختصاص دارد. سکوت مد نظر، سکوتی است که بر اثر حضور ساکت و خاموش مادر در آثار کامو بازتاب پیدا کرده است. تنها آرزو و حسرت کامو این بود که مادرش نوشته‌هایش را می‌خواند. مساله پایبندی هم به تأثیر پدر در زندگی کامو اشاره دارد. او هیچ‌وقت فرصت نکرد پدرش را بشناسد اما در تمام عمر به تنها آموزه‌اش وفادار ماند؛ پایبندی به انسان و ذات انسانی.
البته به‌جز سکوت و پایبندی، سه‌موضوع ثابت آثار کامو یعنی عصیان، میانه‌روی و پوچی هم در این‌کتاب مورد بررسی قرار گرفته‌اند. چون این‌اعتقاد وجود دارد که اندیشه و تفکرات کامو بر این‌سه‌اصل استوار بوده است.
محمدرضا عشوری مترجم این‌کتاب درباره لفظ ابسورد که در مطالعه کامو بسیار بسامد دارد، می‌گوید در اغلب فرازهای این‌اثر، absurd را ابسورد ترجمه کرده نه پوچی. چون پوچی بیشتر به نیهیلیسم نزدیک است تا ابسورد و در نظر کامو، بین ابسورد و نیهیلسم تفاوت وجود دارد؛ همان‌طور که بین عصیان و انقلاب هم تفاوت قائل است.
کتاب پیش‌رو به‌جز سخن آغازین و سخن پایانی، ۵ فصل دارد. عناوین ۵ فصل مورد اشاره به این‌ترتیب‌اند: ابسورد، سکوت، میانه‌روی، پایبندی، عصیان.
در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:
اولریش فن ویلامویتش پژوهشگر آثار کلاسیک زمانی گفته بود: «برای به سخن واداشتن مردم باستان، باید از خون خود تغذیه‌شان کنیم.» کامو هم همین را می‌گوید: «اسطوره‌ها به‌خودی‌خود حیات ندارند. منتظرند تا ما به آنها حیات ببخشیم.» و زمانی که زنده می‌شوند رشد می‌کنند و تکامل می‌یابند. اندکی پس از انتشار اسطوره سیزیف در سال ۱۹۴۲، کامو به این‌نتیجه رسیده بود که باید از ابسورد فراتر برود. با این‌تشخیص درستی از وضع بشر داشت آگاه بود که این آموزه راهنمای مناسبی برای شرایط ناامیدکننده فرانسه تحت اشغال نازی‌ها نیست. کامو، قبل از آن‌که به جنبش مقاومت بپیوندد و نهایتا ویراستار روزنامه زیرزمینی کُمبا شود، مشغول برنامه‌ریزی برای نوشتن دوره دوم آثارش بود با مضموم عصیان.
این‌تغییر دیدگاه به خلق طاعون، صالحان و عصیانگر منجر شد: سه‌گانه جدیدی که کامو آن را پرومته نامید.
این‌کتاب با ۲۱۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6092063
گزارشگر قديمى راديو دار فانى را وداع گفت