Web Analytics Made Easy - Statcounter

جلسه رسیدگی به پرونده کثیرالشاکی فروش خودرو (کلاهبرداری شبکه‌ای) امروز در دو نوبت صبح و عصر به ریاست قاضی حسین سعیدی در شعبه ۱۰۴ کیفری ۲ دادگستری شهرستان ساوجبلاغ برگزار شد.

به گزارش ایسنا به نقل از   مرکز رسانه قوه قضاییه، جلسه رسیدگی به پرونده کثیرالشاکی فروش خودرو (کلاهبرداری شبکه‌ای) با حدود ۲ هزار شاکی، امروز در دو نوبت صبح و عصر به ریاست قاضی حسین سعیدی در شعبه ۱۰۴ کیفری ۲ دادگستری شهرستان ساوجبلاغ برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

براساس کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ساوجبلاغ، آقایان ح. س، م. م، ع. س، ی . س فرزند صفی الله، ی. س فرزند نورعلی، ف. م فرزند فرهاد، ح. م فرزند حبیب الله، م.م فرزند نور علی، ع.س فرزند عبدالله، م. م فرزند حبیب آلله، و. م فرزند نورعلی، ا. م فرزند تقی، ح. م فرزند ذکریا، ع. ر فرزند یحیی، ع.س فرزند حجت ا.ر فرزند ذکریا، ه. آ فرزند حجت الله، م.م فرزند حسین، س. ع فرزند سید ابرهیم، و.ب فرزند کرمعلی، ا. ز فرزند ا.ح فرزند رمضانعلی، س.ا فرزند سید فرید، ر. م فرزند احمد، ع.ب. فرزند کرمعلی، م.م فرزند رضا، ا. م فرزند کاظم، م. س فرزند خداکرم، ر.ب فرزند حسین، م.آ فرزند حمدالله، س.آ فرزند عبدالله، م.ا فرزند حمدالله، س.آ فرزند حمدالله، ا.ح فرزند داوود، س.ح فرزند سید فرید، د.ک فرزند یوسف، و.ح فرزند س.م فرزند م. م فرزند محمد، س.س فرزند محمد رضا، م.س فرزند لطفعلی، م.م. فرزند یحیی، ا.م فرزند خدا کرم، ح.م فرزند م. ت فرزند غلامرضا، ر.ک فرزند ن.ح فرزند عباس، م م فرزند احمد رضا، ا.ح فرزند قدرت الله، ت.م فرزند نیازعلی؛ متهم هستند به مشارکت با متهم ردیف اول حسین سامانی پور که از شکات مرتبط با خود مبالغ متعددی را اخذ و با روش متهم اصلی با مانورهای متقلبانه مبادرت به بردن مال شکات کرده اند.

براساس کیفرخواست میزان مال برده شده از ۶۷۰ شاکی مبلغ ۸۶۵ میلیارد ریال است که متهم ردیف اول با انعقاد قرارداد و از طریق امیدوار کردن برای تحویل خودرو صفر کیلومتر از کارخانه به شاکیان و داشتن ارتباط با افراد خاص، اقدام به کلاهبرداری از آن‌ها کرده است. متهم با جذب نفرات و دادن حق کمسیون به آن‌ها اقدام به کلاهبرداری کرده و پس از کسب سود اقدام به خرید خودرو از بازار کرده است.

امین سپهری‌پور نماینده دادستان گفت: این کلاهبرداری در ۳ مرحله صورت گرفته است. متهم با عقد قرارداد و بعضا بدون قرار داد با دادن وعده اقدام به اخذ مبالغی بابت تحویل خودرو به افراد میکرده است.

وی افزود: به عنوان مثال زمانی که قیمت پراید ۳۵ میلیون تومان بود، متهم ۳۰ میلیون تومان از افراد اخذ کرده و بعد از آن در بخش بتن سیمان فعالیت کرده است.

سپهری پور ادامه داد: مبالغ اخذ شده ابتدا به حساب واسطه‌ها واریز شده و در ادامه پس از برداشت حق کمیسیون توسط واسطه‌ها این مبالغ به حساب نفر اصلی واریز میشدند.

وی با بیان اینکه متهم ردیف اول مردم را به بهانه دادن خودروی صفر کیلومتر وسوسه می‌کرده است، گفت: از ریاست محترم تقاضای اعمال اشد مجازات برای متهم دارم.

در ادامه با دستور قاضی، حسین سامانی‌پور متهم ردیف اول پرونده در جایگاه قرار گرفت.

متهم ضمن رد اتهامات خود، توضیحاتی ارائه کرد.

وی درخصوص فرار خود مدعی شد: همه جا شایعه شده بود که من فرار کرده‌ام. در فشار و اضطرابی که داشتم یک تصمیم اشتباه گرفتم و سناریو آدم‌ربایی را طراحی و اعلام کردم که افرادی من را دزدیده بودند.

متهم ردیف اول، گفت: تنها اشتباه من همین طراحی سناریو آدم‌ربایی بود که اذعان می‌کنم به خاطر فشار و اضطراب بود.

وی همچنین مدعی شد پس از فرار بازگشته و خود را به کلانتری معرفی کرده است.

متهم در دفاعیات خود تناقض‌گویی‌هایی انجام داد که با واکنش نماینده دادستان و قاضی مواجه شد.

قاضی خطاب به متهم گفت که پول مردم را چگونه می‌خواستی پس بدهی؟ متهم گفت: تمام خودروها را از بازار آزاد تهیه می‌کردم و به مردم می‌دادم.

قاضی جلسه خطاب به متهم گفت: شما در ادعای خود که قبلا به صورت مکتوب نوشته و امضا کرده‌ای، عنوان کردی با ایران خودرو رابطه داری و از آن طریق خودروها را تهیه میکردی، اما الان میگویید خودروها از بازار آزاد تهیه شده است!
قاضی در ادامه گفت: در صفحه هزار و ۶۱۵ پرونده آمده است که قرارداد ۲ دستگاه سواری پراید را با قیمت مجموع ۹۹ میلیون تومان در تاریخ ۱۱ آذر سال ۹۹ تهیه کردی، اما با استعلامی که از قیمت خودرو در بازار آن زمان به دست آوردیم مشخص شد که قیمت هر دستگاه ۷۵ میلیون تومان بوده است، سوال اصلی این است که انسان عاقل چرا باید خودرویی را با ضرر به مردم بفروشد؟

قاضی جلسه این سوال را چند مرتبه از متهم پرسید که وی از پاسخ سر باز زد.

در ادامه جلسه دادگاه، با دستور قاضی علی سامانی‌پور برادر متهم ردیف اول پرونده در جایگاه قرار گرفت.
وی در پاسخ به این سوال قاضی که «در قبال انعقاد قرارداد برای فروش خودرو چقدر از برادرت پول دریافت کرده ای؟» مدعی شد: به دلیل اینکه حسین برادرم بود، پولی از او دریافت نکرده بودم.

قاضی مجدد متهم ردیف اول پرونده را به جایگاه احضار کرد.

وی خطاب به متهم گفت: در استعلام گردش مالی حساب داریوش کوهکن (واسطه متهم) مشخص شد که ۱۰۳ میلیارد تومان با شما مراوده مالی داشته و یک هزار و ۲۵۳ خودرو را خریداری و از این تعداد یک هزار و ۲۰۰ خودرو را به شما تحویل داده است.

متهم گفت: برای کسب سود بیشتر، ۵ دستگاه سانتافه یک میلیاردی خریدم و آن‌ها را فروختم که بر روی هر سانتافه ۶۰۰ میلیون تومان سود کردم و در ادامه هم زمین خریدم.

قاضی جلسه از متهم پرسید: در اظهارات خود عنوان کرده‌ای که برای واسطه‌ها سود واریز می‌کردی، مقدار این سود چقدر بود؟
متهم پاسخ داد: به دو روش به واسطه‌ها پول میدادم، یک روش واریز پول‌های دریافتی از مردم به صورت مستقیم بود که سهم هر واسطه را از حسابم می‌دادم، در روش دیگر کل پول به حساب واسطه واریز میشد که پس از برداشت سهمشان، مابقی پول را به حساب من واریز می‌کردند.

قاضی از متهم پرسید با فروش خودروها سود دریافت کرده و با آن پول زمین خریدی، آن زمین کجاست؟
متهم گفت: در هشتگرد زمینی خریدم با قیمت یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان که قیمت آن در حال حاضر ۵ میلیارد تومان است.

قاضی از متهم پرسید شما کارمند ایران‌خودرو هستی؟ که وی پاسخ داد: خیر.
در ادامه رئیس جلسه دادگاه گفت: چرا به افراد اعلام کردی که پسر عمویت کارمند ایران خودرو است و می‌تواند حواله ۹۰ میلیون تومانی بگیرد و از طرفی با پرداخت ۱۲۰ میلیون تومان و با سود کمتر به آن‌ها خودروی صفر بفروشی؟

در ادامه جلسه دادگاه، نماینده دادستان با حضور در جایگاه خطاب به متهم ردیف یک پرونده گفت: سوال اصل دادگاه و بنده این است که پول مردم چه شد؟

قاضی ضمن تایید اظهارات نماینده دادستان گفت که دفاعیات متهم قانع‌کننده نبوده است.


در نوبت عصر دادگاه، متهم ع.س پسرعموی متهم ردیف اول به ارائه دفاعیات خود پرداخت.

ع.س گفت: من کارمند پیمانی بیمارستان هستم و از زمانی که به عنوان مسئول امور رفاهی بیمارستان منصوب شده‌ام تا وقتی که حسین سامانی‌پور دستگیر شد حدود ۲۰ تا ۲۵ روز فاصله داشت.

ع.س با ادعای این‌که برخی از شکات به دروغ می‌گویند که من وام گرفته‌ام تا به همکاران بیمارستانی خودم بدهم، برای اینکه آن‌ها این پول را به من بازگردانند تا برایشان ماشین ثبت نام کنم، افزود: بنده به شرط اینکه وام دریافت شده را نفر قبل از من در امور رفاهی بیمارستان تسویه کند، مسئولیت امور رفاهی بیمارستان را برعهده گرفتم.

قاضی در واکنش به ادعای متهم که گفت ما کار اقتصادی انجام میدایم، گفت: دلایل و مستندات در پرونده نشان می‌دهد که شما خودسوزی کرده‌اید نه کار اقتصادی. ماشین‌ها را با ضرر ۷۰ درصد به فروش می‌رساندید.

قاضی خطاب به متهم گغت: شما با پول‌های مردم سودهای کلان بدست آورده‌اید.

در ادامه جلسه قاضی سعیدی بیان کرد: شکات می‌گویند اگر شما صادقانه می‌گفتید که از نمایندگی ایران خودرو همدان مستقیم ماشین دریافت می‌کنید، چرا باید پیش شما ثبت‌نام میکردند؟.

ع.س مدعی شد: من از نمایندگی همدانی ماشین نگرفته‌ام.

قاضی سعیدی افزود: خودتان گفتید که به صورت گروهی کار اقتصادی می‌کردید.

ع.س تصریح کرد: بله.

قاضی از متهم پرسید: با پول ۷۰۰ نفر شاکی چه کاری انجام داده‌اید؟

ع.س گفت: من با حسین سامانی‌پور همکاری داشتم و به حساب ایشان پول واریز می‌کردم که او به من ماشین تحویل می‌داد.

قاضی سعیدی خطاب به این متهم گفت: آقای سامانی‌پور به شما ماشین تحویل نمی‌داد شما با مشتریان قرارداد داشتید.

ع.س  گفت: من قراردادی نداشتم. وقتی فشارها زیاد شد حسین سامانی‌پور به من گفت اگر می‌توانی خودت از بازار ماشین تهیه کن.

متهم در ادامه آخرین دفاعیات خود را ارائه کرد.

گفتنی است، در جلسه دادگاه برخی از شکات به صورت ویدئویی به بیان شکایت خود پرداختند.

در پایان قاضی سعیدی ختم جلسه دادگاه را اعلام کرد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: خودرو بازار خودرو نماینده دادستان متهم ردیف اول متهم پرسید میلیون تومان خطاب به متهم ایران خودرو جلسه دادگاه فروش خودرو قاضی سعیدی م م فرزند متهم گفت واسطه ها مدعی شد ح فرزند آ فرزند فرزند س فرزند ح فرزند م س فرزند حسین س

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۱۲۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | می‌خواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...
  • نارضایتی متقاضیان از تاخیر در تحویل خودروی جک اس ۵
  • تعرض مرد رمال به زنان به بهانه بخت گشایی
  • جریمه ۵ میلیارد ریالی صافکار متخلف اردبیلی
  • دستگیری کلاهبرداران ۲۰۰ میلیاردی با ۱۹ شاکی در کردستان
  • ریالی از مطالبات گندمکاران پرداخت نشده است
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • دستگیری کلاهبردار ۲۰۰ میلیاردی با ۱۹ شاکی در کردستان
  • سریع‌ترین خودروهای رکوردشکن تاریخ، هواپیماهای بدون بال با سرعت 1000 کیلومتر (+عکس)
  • سورپرایز ایران خودرو برای خودروی محبوب