Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه بین الملل  ایسکانیوز، فریدون برکشلی درباره میزان تامین انرژی اروپا از سوی روسیه اظهار داشت: بر اساس گزارشات آژانس بین‌المللی انرژی در ۲۰۲۰ که مورد تایید بیشتر مراجع آماری بین‌المللی و اروپایی هم است، روسیه ۴۰ درصد از گاز طبیعی پنج کشور اروپایی را تامین می‌کند و آلمان بالاترین سهم را در دریافت گاز روسیه دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته آلمان و کشورهای اروپایی نفت‌خام و فراورده هم از روسیه وارد می‌کنند. در مجموع ۵۰ درصد انرژی‌های متعارف اروپا از روسیه تامین می‌شود. بنابراین صادرات فعلی گاز طبیعی روسیه از طریق خط لوله موسوم به نورداستریم-۱ که ازطریق اوکراین و چند مرز اروپایی دیگر به اروپا می‌رسد، نزدیک به ۴۰ درصد گاز مورد نیاز اروپاست. پروژه نورد استریم-۲ نیز از کف دریای سیاه عبور کرده و مستقیم به آلمان وارد می‌شود، در صورت راه‌اندازی این خط لوله وابستگی آلمان به گاز روسیه تا ۸۰ درصد افزایش پیدا خواهد کرد.

از تهدید ناتو تا اعلام روسیه‌ی هسته‌ای

وی در ادامه به ارزیابی مناقشات اخیر روسیه و اوکراین و تاثیر آن بر بازار نفت پرداخت و گفت: روسیه در چند ماه گذشته از نزدیک شدن کشورهای عضو پیمان ناتو به مرزهای شرقی ابراز نگرانی کرده بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پیمان ورشو، موضوعات خود را از دست داد و اعضای پیمان ناتو به مرزهای روسیه نزدیک شدند. این روند، برای مسکو، یک تهدید امنیتی را بوجود آورد. موضوع از وقتی جدی شد که باراک اوباما، رسما اعلام کرد روسیه، از این پس یک ابرقدرت نیست، بلکه تنها یک کشور هسته‌ای است.

کاهش ۵ میلیون میلیون بشکه‌ای نفت و اوضاع بازار

رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین افزود: از این موضوع که بگذریم، در ارتباط با تبعات بحران روسیه- اوکراین که حالا به یک بحران جهانی تبدیل شده است، بازار جهانی نفت و گاز به شدت تحت‌تاثیر قرار گرفته است. روسیه روزانه حدود ۵ میلیون بشکه نفت‌خام و ۳ میلیون بشکه فراورده صادر می‌کند، این ارقام بسیار بزرگ هستند. فکر می‌کنم که تنها در جریان حمله صدام به کویت، چنین حجمی از عرضه نفت‌خام جهانی قطع شده باشد. بدیهی است که با چنین سطح از کاهش عرضه جهانی، قیمت بالا خواهد رفت، اما قیمت بالا مشکل را حل نمی‌کند. در اینجا ارقام کاهش عرضه به میزانی زیاد است که به کاهش کوتاه‌مدت تقاضا و افزایش عرضه، منجر نخواهد شد. به علاوه بازار جهانی نفت و گاز حتی بدون حذف روسیه هم با کمبود عرضه و رشد تقاضای جهانی مواجه بود.

اروپا چگونه بحرانی شد؟

وی درباره تغییر و تحولات در نحوه تامین انرژی اروپا بیان داشت: اتحادیه اروپا در مورد تامین و امنیت انرژی بسیار آسیب‌پذیر است، اروپا نفت و گاز اندکی دارد. انرژی خورشیدی هم کارساز نیست، زیرا بخش مهمی از سال هوا غیرآفتابی است. از سوی دیگر تحت فشار گروه‌های هوادار محیط‌زیست، بیشتر نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای خود را تعطیل کرده‌اند. آلمان در دوره دوم خانم آنجلا مرکل یازده نیروگاه برق هسته‌ای خود را از چرخه تولید خارج کرد. بنابراین اروپا آسیب زیادی خواهد دید. البته قیمت‌های جهانی نفت، زنجیره‌ای هستند. افزایش قیمت در هر بازاری به افزایش قیمت در بقیه دنیا منتهی می‌شود.

روسیه دیگر یک تامین‌کننده قابل اعتماد نیست

برکشلی تصریح کرد: اکنون قیمت برنت از مرز ۱۰۵ دلار در بشکه عبور کرده است و روند افزایشی همچنان ادامه یافته است. البته مطمئنم که اروپا در بلندمدت به دنبال راه‌حل‌هایی متفاوت از روسیه خواهد رفت. روسیه از این پس به عنوان یک تامین‌کننده قابل اعتماد برای اروپا، ایفای نقش نخواهد کرد. از همین روی تامین انرژی به یک چالش مهم برای اروپا و یک فرصت مهم برای کشورهایی که می‌توانند جایگزین شوند، خواهد بود.

روزی که اروپا با تبعیت از امریکا خودتحریمی کرد

وی تاکید کرد: شرایط برای اروپا خیلی سخت شده است. اروپا در مورد واردات انرژی، تلاشی برای متنوع‌سازی منابع تامین نکرد. امریکا با تحریم جمهوری اسلامی ایران، یک تامین‌کننده مهم نفت و گاز را از دسترسی به تمام پتانسیل‌های خود محروم کرد. در حقیقت سیاست‌های تحریمی امریکا که یکی از استوانه‌های سیاست خارجی امریکا را تشکیل داده است، عرضه جهانی نفت و گاز را تحت مدیریت خود قرار داده است. اروپا با تمکین از سیاست تحریمی امریکا، ایران را به عنوان یک تامین‌کننده مهم و جدی از دست داده است. البته هنوز هم خیلی دیر نیست.

پای ایران به اروپا باز شد؟

رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین ادامه داد: احتمالا ایران می‌تواند در عین حال یک کریدور گازی به سمت اروپا باز کند و گاز کشورهای آسیای میانه و قفقاز را به اروپا انتقال دهد. همچنین ایران می‌تواند با همکاری قطر، اجازه دهد تا بخشی از منابع گازی پارس‌جنوبی، توسط قطر به ال.ان.جی، تبدیل و به اروپا منتقل شود. البته راه‌حل پایه‌ای و درازمدت، سرمایه‌گذاری و انتقال تکنولوژی برای توسعه منابع گازی ایران و انتقال از طریق خط لوله است، بی‌شک این یک سیاست برد- برد انرژی برای ایران و اروپاست.

ایران تنها امید قاره سبز

وی خاطرنشان کرد: برای اروپا، استراتژی جدی، یعنی توجه به واقعیات تازه ژئوپلیتیک بین‌المللی. امریکا می‌کوشد تا اروپا، از نظر تامین انرژی، وابسته باقی بماند و درواقع اروپا، برای تامین انرژی به روسیه، برای تجارت به چین و برای امنیت، به امریکا وابسته است. اولین بیدارباش برای اتحادیه اروپا در دوره ترامپ بود، وقتی که اعلام کرد که اروپا باید هزینه امنیت خود را به امریکا بپردازد. حالا روسیه و خط لوله نورد استریم- ۱ که از خاک اوکراین می‌گذرد و قطعا هزینه دریافت گاز مستقیم از روسیه به آلمان، گران‌تر خواهد بود. در یک بازنگری ساختاری اروپا، لازم خواهد دید که پاره‌ای سیاست‌های خود را از امریکا متمایز کند. ایران امروز تنها و آخرین اقتصاد بزرگ غرب آسیاست که پتانسیل عظیمی برای جذب سرمایه و تامین منابع انرژی برای اتحادیه اروپا را داراست.

جشن دلالان در دوبی و استانبول؛ نفت روسیه تخفیف خورد

برکشلی گفت: اکنون در واقع روسیه می‌تواند، بخشی از نفت و فراورده‌های نفتی خود را به روش‌های غیرمتعارف یا خاکستری، به فروش برساند. هنوز زمان زیادی از وقایع اوکراین و سیاست‌های تحریمی غرب بر علیه روسیه، نگذشته است که در دوبی و استانبول، جشن و پایکوبی دلالان و واسطه‌ها، شروع شده. بی‌شک عده‌ای از این شرکت‌های کاغذی سود زیادی خواهند برد. همین حالا نفت‌خام روسیه با تخفیف‌های ۸ تا ۱۰ دلار و بلکه بیشتر معامله می‌شود.

وی اظهار داشت: بازار جهانی نفت، خاصیت خودتحریمی دارد. حتی طرح موضوع تحریم برای بازار مانند تحریم تلقی می‌شود، در شرایطی که از کمبود عرضه در مقابل تقاضا بحث می‌کنیم، نفت روسیه نافروش است. وقتی هم که نفت و فراورده به فروش می‌رسد، پول آن دریافت نمی‌شود و یا با ریزش و تاخیر دریافت می‌شود.

خداحافظی شرکت‌های بین‌المللی با روسیه؛ ایران در اتحادیه

رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین تاکید کرد: البته ایران می‌تواند با قدرت وارد بازار اتحادیه اروپا شود. اما برای ورود به بازار ظرفیت عرضه باید افزایش پیدا کند. جذب سرمایه، تکنولوژی و اعتماد جهانی، از ارکان ظرفیت‌سازی است. بحث انرژی هسته‌ای و برجام، به یکی از پارامترهای سیاست خارجی ایران تبدیل شده و احتمالا تا سال‌ها باقی خواهند ماند. موضوع انرژی هسته‌ای آنچنان در بافت دیپلماسی خارجی ایران رخنه کرده که بعید است تا سال‌ها، فروکش کند. تدبیر دیپلماسی انرژی ایران، تبدیل چالش به موقعیت است. شرکت‌های نفت و گاز بین‌المللی، به سرعت با روسیه خداحافظی می‌کنند. اینکه ایران بتواند به یک جایگزین مطلوب تبدیل شود، کاری است نیازمند، برندزدایی از یک تصویر و برداشت و تبدیل آن برند یا برچسب به یک برند متفاوت و مطلوب است.

انتهای پیام/
 

منبع: ایلنا

ملیحه آدینه کد خبر: 1132384 برچسب‌ها روسیه

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: روسیه بین المللی انرژی یک تامین کننده اتحادیه اروپا تامین انرژی برای اروپا جهانی نفت نفت و گاز هسته ای خط لوله نفت خام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۲۷۱۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز

آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، الچین خالدبیلی روزنامه‌نگار ینی مساوات با نگارش یادداشتی با عنوان «کاخ سفید گامبیت(ابرمرد خیالی آمریکایی) قفقاز را آغاز کرد اما باکو به آن پایان داد» می‌نویسد: به نظر می‌رسد که آمریکا و غرب مصمم به توسعه بیشتر برای نفوذ در قفقاز جنوبی هستند. در هر صورت اخیراً پیام‌های محافل سیاسی غرب در خصوص این منطقه به وضوح محتوای تقابلی شدیدی با باکو و مسکو دارد. بنابراین محافل سیاسی غربی سعی دارند روسیه را به عنوان منبع اصلی تنش نظامی-سیاسی در قفقاز جنوبی معرفی کنند. آن‌ها از این ادعاها برای استدلال در مورد اهمیت حذف قفقاز جنوبی از حوزه نفوذ روسیه استفاده می‌کنند.

همچنین باید توجه داشت که این ادعاهای آمریکا و غرب برای شرایط فعلی تا حدودی اغراق‌آمیز است. حداقل به این دلیل که اخیراً آمریکا و غرب عامل محرک افزایش تنش نظامی-سیاسی در این منطقه بوده‌اند، نه روسیه. در هر صورت، نتایج ژئوپلیتیک کنفرانس مشترک بین آمریکا، اتحادیه اروپا و ارمنستان در بروکسل به تدریج خود را نشان داده و این را می‌توان تحریک بروکسل با هدف تأثیرگذاری مستقیم بر جهت‌گیری فرآیندهای ژئوپلیتیک منطقه‌ای دانست.

نکته این است که تحریک بروکسل در درجه اول تلاشی برای مداخله در وضعیت ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی است. زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا در این منطقه بر روی ارمنستان مانورهای ژئوپلیتیکی انجام دهند.

ارمنستان به عنوان کشوری که متحمل شکست نظامی در جنگ دوم قره‌باغ شد، به یک سد ضعیف در منطقه تبدیل شده است. از این رو، آمریکا و اتحادیه اروپا به قصد تقویت مجدد ارمنستان تلاش می‌کنند این کشور را که پایگاه نظامی- سیاسی خود در منطقه می‌دانند، بار دیگر به یک عامل ژئوپلیتیک تبدیل کنند و بیشتر اقدامات انجام شده پس از تحریک بروکسل در راستای همین هدف است.

اول از همه، آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاق‌اند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند و از بازی خارج کنند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. با ایجاد شرایط جدید منطقه‌ای، تلاش شد تا مواضع منطقه‌ای ارمنستان تقویت و به پایگاهی مؤثر تبدیل شود. این بدان معنا بود که یک تهدید واقعی برای منافع ملی آذربایجان و روسیه در حال ظهور است.

البته جمهوری آذربایجان نمی‌توانست ناظر این طرح‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بماند. بنابراین، باکو ابتدا به تحریک بروکسل واکنش تندی نشان داد و سپس اعلام کرد که اجازه دخالت در قفقاز جنوبی را نخواهد داد. بعدها محافل رسمی آذربایجان با انجام مانورهای سیاسی از جمله اتحاد با روسیه، تأثیرات تحریک آمریکا و اتحادیه اروپا را تقریباً خنثی کردند و با آن، در واقع، سناریوهای جدید غرب در قفقاز جنوبی مسدود شد و شکست خورد.

در واقع باکو پیام روشنی داد که می‌تواند روابط متقابل با کرملین را بیشتر توسعه دهد. بنابراین جمهوری آذربایجان دارای پتانسیل ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای مشارکت استراتژیک با روسیه است. به ویژه، در حال حاضر یک آشتی نسبتاً جدی بین منافع آذربایجان و روسیه در قفقاز جنوبی وجود دارد. کرملین در تلاش است از مواضع روسیه در منطقه که هدف آمریکا و غرب است محافظت کند. باکو مصمم است مانع از تلاش آمریکا و اتحادیه اروپا برای مداخله در قفقاز جنوبی با دور زدن آذربایجان از طریق ارمنستان شود. از این نظر مشکل اصلی مشترک جمهوری آذربایجان و روسیه در منطقه تقریباً مشابه است.

بنابراین تفاهم تاریخی میان باکو و کرملین در آستانه سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو کافی است تا بسیاری از کشورهای غربی را ناامید کند. بدین ترتیب، رهبری سیاسی هر دو کشور موفق شدند خیلی زودتر از موعد بر سر خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از خاک آذربایجان به توافق برسند. اما آمریکا و غرب امیدوار بودند که همین موضوع منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و روسیه شود و ناکامی در این امر به ناچار منجر به اختلال در برنامه‌های تغییر وضعیت منطقه شد.

جالب است که محافل سیاسی غرب، به ویژه آمریکا، هر چند دیر متوجه شدند که اشتباهات کاملاً جدی در قفقاز جنوبی صورت گرفته است. بنابراین به نظر می‌رسد آمریکا که قصد دارد جمهوری آذربایجان را در فرآیندهای منطقه‌ای مشترک با اتحادیه اروپا و ارمنستان به پس‌زمینه بکشاند، با مانورهای انعطاف‌پذیر باکو درمانده شده است. در هر صورت، این واقعیت که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مجبور شد برای گفتگو در مورد وضعیت قفقاز جنوبی، تلفنی با رئیس‌جمهور الهام علی‌اف تماس بگیرد، نکاتی را آشکار کرد.

نکته این است که کاخ سفید قبلاً درک کرده که دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی با دور زدن جمهوری آذربایجان از طریق ارمنستان امکان‌پذیر نخواهد بود. اگر کاخ سفید دریچه‌ای برای همکاری ژئوپلیتیکی با باکو باز نگه ندارد، تردیدی وجود ندارد که باکو از بستن «درب منطقه» به روی غرب دریغ نخواهد کرد و این ممکن است راه را برای شکست بعدی سیاست غرب در قفقاز جنوبی هموار کند.

ظاهراً «گامبیت قفقاز جنوبی» که توسط تحرکات آمریکا و اتحادیه اروپا آغاز شد، با شکست مواجه شد، اگرچه ارمنستان در «وضعیت قربانی اصلی» باقی ماند، اما در واقع دستان آمریکا و اتحادیه اروپا برای آن خالی ماندند. از این منظر، می‌توان در نظر گرفت که اگرچه کاخ سفید «گامبیت قفقاز» را آغاز کرد، اما دقیقاً باکو بود که با موفقیت به آن پایان داد و در نتیجه، این ارمنستان بود که بازنده اصلی باقی ماند.

به موازات همه اینها، سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو با نتایج موفقیت‌آمیزی به پایان رسید و وضعیت نسبتاً بدی را برای سناریوهای غربی در قفقاز ایجاد کرد. زیرا رهبران جمهوری آذربایجان و روسیه توانستند روشن کنند که هیچ تناقضی بین دو کشور وجود ندارد و علاوه بر این، بیانیه مسکو در مورد فعالیت اتحاد دو کشور در پیش‌زمینه قرار گرفت. در چنین شرایطی، تردیدی وجود ندارد که نقشه‌های غرب در قفقاز جنوبی در معرض خطر بزرگی قرار دارد.

عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپاعلی‌اف: فعالیت مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه به پایان رسیدعلی‌اف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمی‌دهد

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • کمیسیون اروپا: حمله اسرائیل به «رفح» غیر قابل قبول است
  • ترامپ برای کمک به کی‌یف شرط گذاشت
  • روسیه در آستانه ساخت اولین نیروگاه هسته‌ای ازبکستان
  • دانشمندان روسی به روشی ارزان برای استخراج طلا دست یافتند + جزئیات
  • برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز
  • اولویت تامین انرژی با صنایعی دارای حداکثر بهره‌وری در روند مصرف است
  • پیش بینی ناترازی ۱۰ تا ۱۱ هزار مگاواتی برق در تابستان
  • اروپا در حال سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز در حمایت از فلسطین است
  • روسیه: با اعمال تحریم‌های احتمالی اروپا گاز گران‌تر می‌شود
  • وزیر صمت: شرکت‌های ارزآور در اولویت تامین ارز هستند