موضع گیریهای اخیر عربستان و امارات در پرونده اوکراین مشکوک است/ هر دو طرف روسیه و آمریکا به دنبال جلب رضایت ایران هستند
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۶۵۳۴۲
«محمد الهاشمی»، تحلیلگر حوزه سیاست خارجی عراق در تشریح ابعاد جنگ در اوکراین و واکنشها و موضعگیریهای متفاوت کشورهای منطقه در قبال این پرونده در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت: حمله روسیه به اوکراین یک واکنش سریع و یک تصمیم شتابزده نبود، زیرا مشکل اوکراین برای روسیه یک موضوع استراتژیک است و ترس از پیوستن این کشور به ناتو و همچنین سپردن اداره آن به یک مهره متمایل به اجرای پروژه غرب و مُصر برای تغییر هویت اوکراین از مدتها پیش وجود داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الهاشمی گفت: بر اساس این دادهها، طول مدت جنگ در اختیار روسیه است نه آمریکا و هرچه رهبری روسیه ضعف بیشتری در حریف خود احساس کند، بیشتر نفوذ کرده و حقوق بیشتری را مطالبه میکند که در راس آن، تغییر سیستم حکومتی در اوکراین و روی کارآمدن رهبران سیاسی نزدیک به جهتگیریهای مسکو و مایل به استقلال استانهای با اکثریت اتباع روس و جلوگیری از پیوستن اوکراین به ناتو قرار دارد.
این تحلیلگر عراقی درباره موضع اخیر مقامهای ریاض و ابوظبی در برابر سیاستهای اتخاذ شده از سوی آمریکا در پرونده اوکراین و تحریمهای روسیه به ویژه پس از صعودی شدن قیمت نفت، گفت: مواضع عربستان و امارات مشکوک و شبههانگیز است، زیرا این کشورها ارتباط تنگاتنگی با پروژه آمریکا دارند و اعلام بیانیه صریح در قبال روسیه نشاندهنده یک موضع ثابت از سوی آنها نیست، بلکه هدف چنین موضوعگیریهایی (البته به تصور آنها)، تشویق روسیه برای درگیر شدن بیشتر در پرونده اوکراین طبق خواست برخی کشورهای غربی است که سعی دارند از درگیری مستقیم با این پرونده اوکراین فاصله بگیرند.
وی در ادامه افزود: از سوی دیگر، عربستان سعودی بارها نشان داده است که از سیاست آمریکا به ویژه در پرونده یمن و همچنین خروج سامانههای پاتریوت از خاک خود ناراحت است و فشارهای کاخ سفید در پرونده «جمال خاشقجی» روزنامهنگار مقتول سعودی و پروندههای قضایی علیه «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در این جنایت نیز مزید بر علت شده است.
الهاشمی تاکید کرد: امارات نیز پس از آنکه عمق خاک این کشور هدف موشکهای جنبش انصارالله قرار گرفت و آمریکا هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداد، ناامید شد و این میتواند یکی از دلایل موضع ابوظبی در مورد جنگ اوکراین و روسیه و همچنین موضوع انرژی باشد.
این تحلیلگر عراقی درباره رویکرد کلی کشورهای عربی در قبال عملیات نظامی روسیه در خاک اوکراین تاکید کرد: کشورهای عربی با توجه به نوع روابط خود، چه با آمریکا و چه با روسیه، در پرونده اوکراین موضعگیری می کنند، اما به طور کلی کشورهای تولیدکننده نفت به ویژه دوستان آمریکا به میدان جنگ و نتایج آن نگاه و بر اساس آن موضع خود را اتخاذ میکنند.
وی افزود: اما به اعتقاد من کشورهای تولیدکننده نفت مانند عراق یا الجزایر روش اعمال تحریمهای آمریکا را نخواهند پذیرفت و خودداری اتحادیه اروپا از اجرای تحریمها علیه روسیه، طرفهای دیگر را به رد رویکرد تحریم ترغیب و تشویق میکند.
الهاشمی درباره رویکرد اسرائیل که مصداق از این شاخه به آن شاخه گریز زدن است و گامی به سمت امریکا، نگاهی به سمت اوکراین و خیزی به سمت روسیه بر میدارد، گفت: از زمان «نبرد شمشیر قدس» و عدم پاسخ آمریکا طبق روال معمول برای حمایت از اسرائیل، این رژیم احساس کرد که دیگر نمیتواند تنها با آمریکا مسیر را طی کند و به همین دلیل باید روابطش با چین و روسیه و همچنین کشورهای منطقه را نیز توسعه دهد. شکست آمریکا در افغانستان و عدم موفقیت تحریمهای آمریکا علیه ایران و همچنین بازگشت آمریکا به توافق هستهای با تهران انگیزه مضاعفی را برای این رژیم در ارتباط با قدرتهای دیگر ایجاد کرد. به همین دلیل است که میبینیم سران صهیونیست شتابزده به گفتوگوی مستقیم با رئیسجمهوری روسیه درباره جنگ و سرنوشت آن یا درباره ۲۰۰ هزار یهودی و سرنوشت آنها در اوکراین روی می آورند به ویژه اینکه رئیسجمهوری اوکراین یهودیالاصل است و تابعیت اسرائیلی دارد و آنها نمیخواهند که یهودیان در مقابل جهانیان در مدیریت کشورها شکست خورده ظاهر شوند.
وی درباره فرصتها و چالشهای ایجاد شده پس از بحران اوکراین برای ایران به ویژه در بازار انرژی افزود : این موضوع تنها به ایران مربوط نمیشود، بلکه جنگ اوکراین بر کل جهان نیز تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین جای تعجب نیست اگر کشوری مثل مکزیک به عنوان همسایه ایالات متحده تحریمهای آمریکا علیه روسیه را رد کند یا اینکه واشنگتن به بررسی پرونده تحریمهای اعمال شده علیه ونزوئلا و همچنین ایران ورود پیدا کند.
الهاشمی گفت: درست است که این یک اقدام خنثیسازی در جنگ به شمار میرود اما نشاندهنده ضعف مدیریت جنگ از سوی ایالات متحده نیز هست، به ویژه اینکه اروپائیها زودتر از هر کشوری از تحریمهای آمریکا علیه روسیه سرپیچی کردند.
وی گفت: ما معتقد هستیم که جنگ اوکراین سرآغاز پروژهای برای ظهور قطبی جدید و سلب انحصار طلبی آمریکاست و پایداری جمهوری اسلامی با تحمل تحریمهای آمریکا و تکیه بر خودکفائی، یک رکن مهم از تکامل این قطب به شمار میرود.
بنابراین، ایران تنها به فرصتی که امکان صادرات نفت این کشورها را فراهم کند، بسنده نکرده بلکه به دوردستها فکر میکند و به ایجاد یک قطب واحد که اسلام از ارکان آن است، میاندیشد.
این تحلیلگر عراقی در پایان درباره پرونده توافق هستهای و آثار ایجابی و سلبی جنگ اوکراین بر آن گفت: بدون شک، توافق هستهای اولین نشانه از نتایج جنگ و پیامدهای آن به شمار میرود، حتی اگر به اظهارات و ادعاهای مقامهای آمریکایی یا دیگران درباره نزدیک شدن به لغو تحریمها یا بازگشت به توافق هستهای اطمینان نداشته باشیم، باید بگویم دست کم این طرحی است که تلاش می کند ایران را از فضای جنگ کنونی دور کند. به همین دلیل مشاهده میکنیم که تیم مذاکره کننده ایرانی از اظهار نظر درباره جنگ خودداری و همچنان خطوط قرمز و ثابت خود را در مذاکره حفظ کرده است، اما به طور کلی، هر دو طرف، چه روسیه و چه آمریکا برای جلب رضایت ایران تلاش خواهند کرد.
انتهای پیام/
منبع: ایلنا
کلیدواژه: ایران جنگ اوکراین توافق هسته ای پرونده اوکراین تحریم های آمریکا توافق هسته ای جنگ اوکراین تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۶۵۳۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لبه تیغ
سروش قاسمی: پس از سخنان اصغر جهانگیر(سخنگوی قوه قضاییه) در باب شکسته شدن حکم اعدام بابک زنجانی به 20 سال حبس که تا امروز بیش از 10 سال آن را گذرانده است، واکنش ها و بازتاب های متفاوتی را شاهد بودیم. در ابتدا باید به این نگاه و تغییر رویه قوه قضاییه تبریک گفت و به به مسیر و عملکرد خشنود بود، زیرا که جامعه ما به جایی رسیده است که باید بداند راهکار اعدام نیست و نبوده است. اگر با اعدام چیزی می خواست حل شود، مطمئنا بعد از اعدام وحید مظلومین معروف به سلطان سکه، قیمت سکه افت می کرد یا حداقل ثابت می ماند، ولی الان می بینیم افت که نکرده است هیچ، بلکه ده برابر هم شده است!
اما پس از آن کلیپی از سخنان حسن روحانی بازنشر می شود و در آن لبّ لباب مطلب این است که این پول کجاست؟ امروز نیز بیشترین دغدغه مردم در ایران اقتصاد است و همیشه با چنین اتفاق هایی مردم ریزبین تر می شودند که این پول کجاست؟ و متأسفانه هنوز پاسخی درخور در این باب داده نشده است و از ارجاع پول صحبت می شود، ولی اقناع مردم صورت نگرفته است. در اینجاست که باید از رویه جدید قوه قضاییه خوشحال بود، اما در عین حال، در خصوص اقناع مردم باید نگران بود. چرا که پرونده بابک زنجانی چند بعد دارد: بعد روانشناختی، بعد تصمیم گیری، بعد قانونی، بعد بین المللی، بعد تحریم
1- بعد روانشناختی: در بعد روانشناختی تبعاتی که این پرونده بر روح تک تک ایرانیان گذاشته است، غیر قابل جبران یا شاید سالیان سال طول بکشد که جبران شود، گاهی در شبکه های مجازی می بینید که برای ارزیابی رقم آن از عدد استفاده نمی شود و آن را به صورت قیاسی می بینند. یعنی: یک میلیارد کیلو برنج ایرانی یا یارانه 400 میلیون نفر در یک ماه یا 6 ورزشگاه مدرن و 200 میلیون کیلو گوشت گوسفندی.
برای مردمی که این روزها زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، چنین رقم هایی از بعد رواشناختی بسیار تکان دهنده و سخت است. اینکه این اعتماد روانی چگونه بازگردد، جای بسی سوال است.
2-بعد تصمیم گیری: در بعد تصمیم گیری که در ویدئو بازنشر شده از حسن روحانی هم مشاهده می کنیم، در دوران دولت بهار چه کسی اجازه چنین کاری را به بابک زنجانی داده است و چگونه بابک زنجانی سر بر می آورد و چرا کسی دیگر متصدی چنین امری نمی شود؟
این سوال نیز بسیار جای تامل دارد و حتی نه در پرونده بابک زنجانی که در اکثر پرونده های فساد چنین سوالاتی مطرح می گردد و پاسخ به آن راهی ندارد جز ریشه یابی این پرونده و به قول رییس جمهور پیشین: باید ریشه را پیدا کرد وگرنه فساد از بین نمیرود.
3-بعد قانونی: ضمن دفاع تمام قد از رویه جدید قوه قضاییه که همراه با نگاه حقوق بشری است، اما سوالات بسیاری پیش روی مردم هست. از جمله مقایسه ی نحوه برخورد با دیگر موارد و جرایم و حتی نحوه برخورد با دیگر موارد فساد است. از دل جامعه اینگونه شنیده می شود که چرا و چگونه وحید مظلومین (سلطان سکه)در مدت کوتاهی برایش پرونده تشکیل می شود و اعدام می گردد، اما در مورد پرونده بابک زنجانی سال ها چنین پرونده ای جریان می یابد و در آخر حکم شکسته و به 20سال حبس که نیمی از آن نیز کشیده است، اکتفا می شود؟!
در این بعد باید مردم را قانع کرد. در اینجا کار به انسان هایی که جنایت را خودی و غیر خودی می بینند نداریم، زیرا عده ای جنایت مرگ جورج فلوید را شاید جنایت ندادند، چون اصلا در دید این افراد جنایت نیز سیاست زده است، اما بحث در اینجا نگاه حقوق بشر است و روند بسیار خوبی که شکل گرفته است؛ ولی باید همراه با اقناع مردم باشد و نگاهی که مردم بدانند آن رویه اعدام تمام شده است و حالا به این نتیجه رسیده ایم که اعدام راه حل نیست و باید نوع دیگر فساد را ریشه یابی کنیم و بنیان گذشته فرو ریخته شده و طرحی نو در انداخته ایم.
4-بعد بین المللی: در این سالیان فسادهایی که در ایران شکل گرفته است، اگر نگوییم بی سابقه، مطمئنا کم سابقه در جهان کنونی است/ این نیز می تواند به حیثیت جنبه بین المللی ایران عزیز نیز خدشه جبران ناپذیری وارد کند و در سطح جهان همانگونه که کشورهای امریکای جنوبی و افغانستان را با قاچاق مواد مخدر می شناسند، ایران را نیز با فساد بشناسند و این نتیجه ای ندارد جز فرار سرمایه؛ زیرا سرمایه گذار به این فکر می کند که یا باید وارد چرخه فساد شود یا سرمایه اش هر لحظه امکان از بین رفتن دارد و این باعث می شود که روند اداری و شفاف سرمایه گذاری و اقتصاد به روند پشت پرده ها و رانتی تبدیل شود که به مرور اقتصاد کشور را ویران کند و در بعد دیگرش سرمایه گذار با خود چنین می گوید که باید با دلال مصاحبت کند تا به سود برسد و تمام این موارد باعث می شود که اقتصاد درجا بزند.
5-بعد تحریم: مهمترین بعد می توان به بعد تحریم های کمر شکن اشاره کرد که در دولت های نهم و دهم بر سر مردم ایران ویران شد و هنوز تبعات آن نیز در سیاست و اقتصاد کشور مشاهده می شود، تبعاتی که به خاطر بی خردی بر مردم ایران وارد شد و تحریم های نفتی و بانکی ای شکل گرفت که باعث حضور و مشاهده فسادهای بزرگی چون بابک زنجانی بودیم، زیرا کشور به حالت نرمال نمی توانست نفت بفروشد و باید تحریم ها را دور می زد و در حالت تحریم و دور زدن تحریم چنین فسادهایی حتما امکان پذیر است، زیرا شما نفت را به فردی می دهید و او باید با هر روشی که می تواند نفت را بفروشد و حالا پول نفت را چگونه به دولت تحویل دهد یا حتی اصلا تحویل ندهد و هزار اما و اگر دیگر، پیش رو است. زیرا حتی اگر اعدام هم شود وقتی پول نفت به دولت تحویل داده نشود و در چرخه اقتصادی و بهبود زندگی مردم نباشد و برای اقتصاد و جیب مردم هیچ سودی نداشته باشد چه فایده دارد؟
ولی بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شاهد بودیم که میزان فساد به خاطر برداشته شدن تحریم چقدر کمتر شده بود و این چیزی نیست جز یک کلام که: تحریم باعث فساد می شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برداشته شدن تحریم و همانگونه که آقای صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت می گویند باید اف ای تی اف را عملی کرد، زیرا باعث شفافیت مالی می گردد و سعی کرد رویه برجام را ادامه داد و تعامل را با جهان از سر گرفت، زیرا شکوفایی اقتصادی و از بین رفتن فساد دو بخش دارد که یک بخش رویه قضایی است که نشانه های تغییر را مشاهده می کنیم و باید از این رویه خشنود بود و یک بخش دیگر نیز اقتصاد باز و شفاف است؛ که راهی جز تعامل با دنیا و رویه برجام نداریم. زیرا نیاز به سرمایه گذاری چه در داخل و خارج داریم. و این راهی نیست جز حرکت به لبه تیغ؛ که البته با تکیه بر خرد می توان به سمت آینده ای روشن گام برداشت.