مهریه منحصر به فرد همسر شهید باکری چه بود؟
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۸۴۰۶۸
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، جبههای که گمنامهای به لقاءالله پیوستهاش بیش از نامداران به لقاء پیوستهاش است و این خصوصیت بارز تحول باطنی مردم و بسیج مردمی است. شهید مهدی باکری شهیدی از میان شهداست، بزرگداشت و تجلیل از او بزرگداشت و تجلیل از همه شهداست.
سردار رشید اسلام، سرباز راستین امام زمان (عج)، شهید مهدی باکری در سال ۱۳۳۳ در شهرستان میاندوآب در خانواده معتقد و شیفته ولایت به دنیا آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از اخذ دیپلم با وجود آنکه از شهادت برادرش بسیار متاثر و متالم بود به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یکی از افراد مبارز این دانشگاه بود و برادرش حمید را نیز به همراه خود به شهر تبریز آورد.
بعد از چند ماه زندگی در تبریز، در جو سیاسی ضد رژیم وارد شد و با برادران مسلمان فعالیت مداوم، موثر و شجاعانه خودش را علیه رژیم آغاز کرد. جهاد اصغر وی توام با جهاد اکبرش بود، این بزرگوار همواره از گروهکها و سازمانهایی که در مسیر مبارزاتی خود خط بیابهام رهروی از امام را در همه حرکتهای خود مدنظر اصولی قرار نمیدادند، متنفر بوده و همواره سعی میکرد مسیر مبارزاتیاش منطبق با معبر نورانی ولایت باشد.
شهید باکری در طول فعالیتهای سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه به دست آمده) از طرف سازمان امنیت آذربایجانشرقی (ساواک) تحت کنترل و مراقبت بود. پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از کشور فرستادند تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزان داخل کشور فعال شود.
شهید مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی (ره) در حالی که در تهران افسر وظیفه بود، از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی کرد و فعالیتهای گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامیبعد از پیروزی انقلاب و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت ۹ ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.
ازدواج شهید مهدی باکری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه کلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ارزندهای برای مردم انجام داد.
شهید باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گستردهای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگان و مزدوران شرق و غرب انجام داد و به رغم فعالیتهای شبانهروزی در مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزان به میهن اسلامی دید و راهی جبههها شد.
ویژگیهای اخلاقیشهید مهدی باکری، پاسدار نمونه، فرماندهی فداکار و ایثارگر، خدمتگزاری صادق، صمیمی، مخلص و عاشق حضرت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی بود. با تمام وجود خود را پیرو خط امام راحل میدانست و سعی میکرد زندگیاش را براساس رهنمودها و فرمایشات آن بزرگوار تنظیم نماید، با دقت به سخنان حضرت امام (ره) گوش میداد، آنها را مینوشت و در معرض دید خود قرار میداد و آنقدر به این امر حساسیت داشت که به خانوادهاش سفارش کرده بود که سخنرانی ایشان را ضبط کنند و اگر موفق نشدند، متن صحبت را از طریق روزنامه به دست آورند.
وی معتقد بود سخنان امام راحل الهام گرفته از آیات الهی است، باید جلو چشمان ما باشد تا همیشه آنها را ببینیم و از یاد نبریم. شهید باکری از انسانهای وارسته و خودساختهای بود که با فراهم بودن زمینههای مساعد، به مظاهر مادی دنیا و لذایذ آن پشت پا زده بود.
زندگی ساده و بیریای او زبانزد همه آشنایان بود. با تواناییهایی که داشت میتوانست مرفهترین زندگی را داشته باشد، اما همواره مثل یک بسیجی زندگی میکرد. از امکاناتی که حق طبیعیاش نیز بود چشم میپوشید. تواضع و فروتنیاش باعث میشد که اغلب او را نشناسند.
او محبوب دلها بود. همه دوستش میداشتند و از دل و جان گوش به فرمان او بودند. شهید باکری بسیجیان را دوست داشت و به آنها عشق میورزید. میگفت، وقتی با بسیجیها راه میروم، حال و هوای دیگری پیدا میکنم، هرگاه خسته میشوم پیش بسیجیها میروم تا از آنها روحیه بگیرم و خستگیام برطرف شود.
میگفت، همه ما در برابر جان این بسیجیها مسوولیم، برای حفظ جان آنها اگر متحمل یک میلیون تومان هزینه برای ساختن یک سنگر که حافظ جان آنها باشد بشویم باز کم است، یک موی بسیجی، صد برابر این مبالغ ارزش دارد. این شهید گرانقدر با دشمنان اسلام و انقلاب چون دژی پولادین و تسخیرناپذیر بود و با دوستان خدا، سیمایی جذاب و مهربان داشت و با وجود اندوه دائمش، همیشه خندان مینمود و بشاش.
انسانی بود همیشه آماده به خدمت و پرتوان. شهید محلاتی در مورد شهید باکری اظهار داشته بود، وی نمونه و مظهر غضب خدا در برابر دشمنان خدا و اسلام بود. خشم و خروشش فقط و فقط برای دشمنان بود و به عنوان فرمانده باتقوا، الگوی رأفت و محبت در برخورد با زیردستان بود.
همسر شهید باکری در مورد اخلاق او در خانه میگوید: با وجود همه خستگیها، بیخوابیها و دویدنها، همیشه با حالتی شاد بدون ابراز خستگی به خانه وارد میشد و اگر مقدور بود در کارهای خانه به من کمک میکرد؛ لباس میشست، ظرف میشست و خودش کارهای خودش را انجام میداد. اگر از مسألهای عصبانی و ناراحت بودم، با صبر و حوصله سعی میکرد با خونسردی و با دلایل مکتبی مرا قانع کند. دوستان و همسنگرانش نقل میکنند، به همان میزان که به انجام فرایض دینی مقید بود نسبت به مستحبات هم تقید داشت.
نیمههای شب از خواب بیدار میشد و با خدای خود خلوت میکرد، نماز شب را با سوز و گداز و گریه میخواند. خواندن قرآن از کارهای واجب روزمرهاش بود و دیگران را نیز به این کار سفارش مینمود. شهید باکری در حفظ بیتالمال و اهمیت آن توجه زیادی داشت، حتی همسرش را از خوردن نان رزمندگان، بر حذر میداشت و از نوشتن با خودکار بیتالمال – حتی به اندازه چند کلمه – منع میکرد.
وقتی همرزمانش او را به عنوان فرماندهی که معمولیترین لباس بسیجی را مدتهای طولانی استفاده میکرد مورد اعتراض قرار میدادند، میگفت، تا وقتی که میشود استفاده کرد، استفاده میکنم.
همواره رسیدگی به خانواده شهدا را تاکید میکرد و اگر برایش مقدور بود به همراه مسوولان لشکر بعد از هر عملیات به منزلشان میرفت و از آنان دلجویی میکرد و در رفع مشکلات آنها اقدام میکرد. این شهید میگفت، امروز در زمره خانواده شهدا قرار گرفتن جزو افتخارات است و این نوع زندگی از با فضیلتترین زندگیهاست.
نقش شهید در دفاع مقدسبعد از شهادت سردار دلیر اسلام شهید مهدی امینی که ضد انقلاب فکر میکرد بعد از شهادت نیروهای انقلاب در منطقه متلاشی خواهند شد، شهید مهدی باکری در آن شرایط حاد پرچم شهید مهدی امینی را به دست گرفته و سبکبال و امیدوار با حضورش در سنگر شهید امینی گلهای امید را در دلهای حامیان انقلاب شکوفا ساخت.
مهدی در موقعیتی که اهواز زیر آتش توپخانه دشمن تجاوزگر بود، همسرش را نیز به اهواز برد. بعد از مدتها حضور مداوم در جبهه، شهید باکری با سمت معاون تیپ نجف اشرف در عملیات بیتالمقدس شرکت جست و شاهد پیروزیهای سپاه اسلام بر جنود کفر بود. در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس در ایستگاه حسینیه از ناحیه پشت زخمی شد و در مرحله سوم با اینکه زخمی بود به قرارگاه فرماندهی رفت تا برادران بسیجی را از پشت بیسیم هدایت کند. در عملیات رمضان با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بیامان در داخل خاک عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد اما با هر نوبت مجروحیت، وی مصممتر از پیش در جبههها حضور مییافت و بدون احساس خستگی برای تجهیز، سازماندهی، هدایت نیروها و طراحی عملیات، شبانهروز تلاش میکرد.
در عملیات مسلم بن عقیل با فرماندهی وی بر لشکر عاشورا و ایثار رزمندگان سلحشور، بخش عظیمی از خاک گلگون ایران اسلامی و چند منطقه استراتژیک آزاد شد. شهید باکری در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک، ۲، ۳ و ۴ با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، به همراه بسیجیان غیور و فداکار، در انجام تکلیف و نبرد با متجاوزین، آمادگی و ایثار همهجانبهای را از خود نشان داد.
در عملیات خیبر زمانی که برادرش حمید به درجه رفیع شهادت نایل آمد با وجود علاقه خاصی که به او داشت بدون ابراز اندوه با خانوادهاش تماس گرفت و چنین گفت، شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده است و در نامهای خطاب به خانوادهاش نوشت:«من به وصیت و آرزوی حمید که باز کردن راه کربلا میباشد همچنان در جبههها میمانم و به خواست و راه شهید ادامه میدهم تا اسلام پیروز شود.»
تلاش فراوان در میادین نبرد و شرایط حساس جبههها باعث شد که از حضور در تشییع پیکر پاک برادر و همرزمش که سالها در کنارش بود باز بماند. برادری که در روزهای سراسر خطر قبل از انقلاب در مبارزات سیاسی و در جبههها پا به پای مهدی، جانفشانی کرد.
با تشکیل لشکر عاشورا، این رهرو واقعی حسین (ع) خیمه گاه حسینیان را در مقابل یزیدیان برپا ساخته و با هوش و ذکاوت و تدبیر نظامی بالایی که داشت لشکر عاشورا را به عنوان لشکری برای دفاع از کیان اسلامی سازماندهی کرد. نقش شهید باکری و لشکر عاشورا در حماسه قهرمانانه خیبر و تصرف جزایر مجنون و مقاومتی که آنان در دفاع پاتکهای توانفرسای دشمن از خود نشان دادند بر کسی پوشیده نیست.
در مرحله آمادهسازی مقدمات عملیات بدر، اگرچه روزها به کندی میگذشت اما مهدی با جدیت همه نیروها را برای نبردی مردانه و عارفانه تهییج و ترغیب کرد و چونان مرشدی کامل و عارفی واصل آنچه را که مجاهدان راه خدا و دلباختگان شهادت باید بدانند و در مرحله نبرد بکار بندند، با نیروهایش درمیان گذاشت.
بیانات شهید قبل از شروع عملیات بدرشهید مهدی باکری در بیانات خود قبل از شروع عملیات بدر گفته بود:« همه برادران تصمیم خود را گرفتهاند، ولی من به خاطر سختی عملیات تاکید میکنم، شما باید مثل حضرت ابراهیم (ع) باشید که رحمت خدا شامل حالش شد، مثل او در آتش بروید. خداوند اگر مصلحت بداند به صفوف دشمن رخنه خواهید کرد، باید در حد نهایی از سلاح مقاومت استفاده کنیم.هرگاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما میگرداند. اگر از یک دسته ۲۲ نفری یک نفر بماند، باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شهید شد، نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است. فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان (عج) است. اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ. وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است.
تا موقعی که دستور حمله داده نشده کسی تیراندازی نکند. حتی اگر مجروح شد سکوت را رعایت کند، دندانها را به هم بفشارد و فریاد نکند. با هر رگبار سبحانالله بگویید، در عملیات خسته نشوید، بعد از هر درگیری و عملیات، شهدا و مجروحین را تخلیه کرده و با سازماندهی مجدد کار را ادامه دهید. حداکثر استفاده از وسایل را بکنید، اگر این پارو بشکند، به جای آن پاروی دیگری وجود ندارد، با همین قایقها باید عملیات را انجام دهیم.»
مهدی در شب عملیات وضو میگیرد و همه گردانها را یک یک از زیر قرآن عبور میدهد، مداوم توصیه میکند، «برادران! خدا را از یاد نبرید، نام امام زمان (عج) را زمزمه کنید، دعا کنید که کار ما برای خدا باشد.» از پشت بیسیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق میکند. لشکر عاشورا در کنار سایر یگان های عملکننده نیروی زمینی سپاه، در اولین شب عملیات بدر، موفق به شکستن خط دشمن میشود و روز بعد به تثبیت مواضع در ساحل رود میپردازد.
در مرحله دوم عملیات از سوی لشکر عاشورا حملهای نفسگیر به واحدهایی از دشمن که عامل فشار برای جناح چپ بودند، آغاز میشود، حملهای که قلع و قمع دشمن و گرفتن انتقام و قطع کامل دست دشمن از تعرض به نیروها در جناح چپ ثمره آن بود.
نحوه شهادتوقتی بردارش حمید باکری به درجه رفیع شهادت نایل آمد، شهید مهدی باکری نامهای که برای خانوادهاش مینویسد، چنین میگوید:«من به وصیت و آرزوی حمید که باز کردن راه کربلا میباشد، همچنان در جبهه میمانم و راه شهید را ادامه میدهم تا که اسلام پیروز شود» بعد از شهادت برادرش حمید و برخی از یارانش، روح در کالبد ناآرامش قرار نداشت و معلوم بود که به زودی به جمع آنان خواهد پیوست، ۱۵روز قبل از عملیات بدر به مشهد مقدس مشرف شده و از امام رضا (ع) خواسته بود که خداوند توفیق شهادت را نصیبش نماید، سپس خدمت حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیتالله خامنهای رسید و از ایشان درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند.
این فرمانده دلاور ۲۵ بهمن سال ۶۳ در عملیات بدر به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت میکرد تلاش میکرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتکهای دشمن تثبیت نماید که در نبردی دلیرانه و براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل شد.
مهدی در آن سوی دجله این میعادگاه دلدادگان به تیر خصم به خاک افتاد، جنازهاش را به قایق انتقال میدهند ولی پیکرش به تبعیت از پیکر صد پاره مولایش دگربار با شعله شرری صد پاره شد، خاکسترش آرام، آرام در میان آب فرو میرود و چون گویی از چشم ناپدید شده و به آسمان که به پیشوازش آمدهاند پر میکشد، بوی بهشت میوزد.
مهدی باکری در مقابل نعمات الهی خود را شرمنده میدانست و تنها به لطف و کرم خداوند تبارک و تعالی امیدوار بود .در وصیتنامهاش اشاره کرده است که:« چه کنم که تهیدستم، خدایا قبولم کن.» شهید محلاتی از بین تمام خصلتهای والای شهید به معرفت او اشاره میکند و در مراسم شهادت ایشان، راز و نیاز عاشقانه وی را با معبود بیان میکند و از زبان شهید میگوید، خدایا تو چقدر دوستداشتنی و پرستیدنی هستی، هیهات که نفهمیدم. خون باید میشدی و در رگهایم جریان مییافتی تا همه سلولهایم هم یارب یارب میگفت. این بیان عارفانه بیانگر روح بلند و سرشار از خلوص آن شهید والامقام است که تنها در سایه خودسازی و سیر و سلوک معنوی به آن دست یافته بود.
وصیتنامه سردار شهید اسلاممهندس مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا «یا الله، یا محمد، یا علی، یا فاطمهزهرا، یا حسن، یا حسین، یا مهدی (عج) وتو ای ولی مان یا روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان. خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت و نافرمانیام. گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم. میترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم. یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالی که از ما راضی نباشی.
ای وای که سیهروز خواهم بود.خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم. یا ابا عبدالله شفاعت! آه چقدر لذتبخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش و چه کنم که تهیدستم، خدایا تو قبولم کن. سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر، عصر ظلم و ستم، عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعیاش.
عزیزانم شبانهروز باید شکرگزار خدا باشیم که سرباز راستین صادق این نعمت شویم و باید خطر وسوسههای درونی و دنیا فریبی را شناخته و برحذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل تنها چاره ساز است. ای عاشقان اباعبدالله بایستی شهادت را در آغوش گرفت،گونهها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نمائیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری بهجا آورده باشیم.
وصیت به مادرم، خواهران و برادرانم و اهل فامیل، بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست، همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید، پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید، اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است.
همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید تا سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح و وارث حضرت ابوالفضل (ع) برای اسلام به بار آیند.
از همه کسانی که از من رنجیدهاند و حقی بر گردن من دارند، طلب بخشش دارم و امید دارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد.» خدایا مرا پاکیزه بپذیر- مهدی باکری
کد خبر 663900 برچسبها خبر مهم شهید شهید - دفاع مقدس ازدواج - مهریه خانوادهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم شهید شهید دفاع مقدس ازدواج مهریه خانواده شهید مهدی باکری انقلاب اسلامی عنوان فرمانده شهید باکری لشکر عاشورا خانواده اش عملیات بدر حضرت امام جبهه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۸۴۰۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دنیا در برابر عملیات وعده صادق کم آورد
حجتالاسلام والمسلمین حاجی صادقی در یادواره شهدای مربی، گفت: شهید مطهری یکی از محورهای تلاشش این بود که سبک زندگی ما را سبک زندگی مومنانه کند.
او با بیان اینکه این جلسه مناسبتهای بسیاری از جمله بودن در محضر خانواده شهدا و بحث شهید مطهری، هفته عقیدتی سیاسی و هم بحث وضعیت روز و عملیات وعده صادق دارد، ضمن نکوداشت مقام والای شهدا خاطرنشان کرد: شهید نه تنها زنده است که زنده کننده نیز است لذا شهید کار خدایی میکند.
حاجیصادقی با تصریح بر اینکه در جلسه شهید میآییم تا کسب حیات کنیم. آیا اسلام جز با شهادت امام حسین زنده ماند؟ در ادامه به چهار روز مهم دراسلام اشاره کرد و افزود: بعثت تاریخ تولد اسلام است، غدیر روز کمال اسلام است، عاشورا روز تضمین کننده حیات ابدی اسلام (نجات اسلام از مرگ) است و چهارم روز ظهور که هنوز فرا نرسیده است.
او گفت: شهادت مزد پاداش است، همانطور که حاج قاسم عزیز فرمودند که شهید زندگی کنید تا خداوند شهید تو را از دنیا میبرد.
حاجیصادقی با اشاره به اینکه اسرائیل و آمریکا به این جمعبندی رسیده بودند که انقلاب اسلامی با حزبالله و انصارالله و نیروهای کل منطقه روز به روز پیش روی میکند و توقف ندارد، گفت: اینها نشستند و طراحی کردند و گفتند ابتدا باید دستهای انقلاب اسلامی را قطع کنیم. سادهترین آن حماس است. دوم حزب الله، سوم یمن انصارالله، چهارم حشدالشعبی و آخر هم ایران؛ اما نقطه شروع متوقف شدند و طوفان الاقصی را خدا آغاز کرد.
او همچنین بیان کرد: رهبری گفتند اولین مسئله جهان اسلام فلسطین است و میبینیم فلسطین اکنون ادبیات جهان انسانیت شده است؛ و ما فروریختن قدرت مدرنیسم غرب را دیدیم.
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به اراده قوی مردم غزه گفت: اینکه زن و بچهها اراده خود را حفظ کردند برترین پیروزی است.
او در مورد عملیات وعده صادق گفت: نام این عملیات را خدا داد. شبی که بنا بود، آیه وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ ۚ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا برای انتخاب نام عملیات انتخاب شد وچه نام پر محتوایی؛ و رهبری فرمودند جواب محکمی میدهیم این کار را انجام دادیم. با جسارت عملیات را آغاز کردیم و دنیا در مقابل این حرکت کم آورد.
حاجی صادقی با اشاره به ضعف اراده و جرأت آمریکا ادامه داد: آمریکا هم قدرت دارد، اما جرأت لازم را ندارد.
او در ادامه و ضمن گرامیداشت شهادت شهید مطهری گفت: اولاً اینکه شهادت این بزرگوار برای شما روز مربی و روز عقیدتی است این افتخار است. اما باید به اینکه اشاره کنم، شهید مطهری یکی از محورهای تلاشش این بود که سبک زندگی ما را سبک زندگی مومنانه کند و میگوید من بر اساس علم کتاب نمینویسم بلکه به نیاز مخاطب نگاه میکنم.
حاجیصادقی افزود: مطهری شاکله هر انسان وامتی را دو چیز میدانداول معرفتها، آگاهیها، علمها (مغز) و دوم گرایش ها، تعلقها ودلبستگیها وانسان به طور کلی یعنی آگاهیها و تعلقات بعضی از انسانها جز دنیا را نمیبینند و نمیخواهند و علت از نظر قرآن معرفت هاست، چون علم آن را ندارند.
او خاطر نشان کرد: پیام شهید مطهری به مربیها این است که مربی باید دو کار انجام دهد، مغز انسانها را با معارف الهی اشباع کند و قلب انسان را با گرایشها و ارزشهای والای معنوی پر کند تا دشمن نتواند مغز و قلب جوانها را تصرف کند و ما امروز نیازمند این هستیم جهادتربیتی راه بیندازیم وآگاهیهای مردم را زیاد کنیم.
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: باید با روش طبیب گونه جلو برویم و به سراغ جوانها برویم، باید ارزشهای زیبای خدا را به جوانها نشان دهیم؛ باید نشان دهیم با خدا بودن چقدر لذت دارد تا لذتهای زودگذر را فراموش کنند و درک کنند لذت واقعی این نیست.
در پایان مراسم از خانواده شهدا و ایثارگران و مربیان نمونه عقیدتی سیاسی در سپاه فجر تجلیل بعمل آمد.
باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز