مخاطبان سریال جیران منتظر باشند | اعلام جنگ رسمی جیران به مهدعلیا
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۰۳۰۴۴
به گزارش همشهریآنلاین، روزنامه خراسان نوشت : «جیران» سریالی در ژانر عاشقانه تاریخی است که برای نخستینبار، یکی از عشقهای پرتعداد و البته مهم ناصرالدینشاه قاجار را، دستمایه بررسی وقایع تاریخی شش سال از دهه اول و دوم سلطنت او قرار داده است. کارگردانی حسن فتحی و البته، فیلمنامهای که با دقت در متون تاریخی و توسط احسان جوانمرد به رشته تحریر درآمده، همچنین بازی خوب و قابل قبول بازیگران اصلی سریال، با وجود نقدهایی که به تشابه ظاهری آنها با شخصیتهای تاریخی وارد شدهاست، کیفیت محتوای این سریال را در حد قابل قبولی نگه داشته است؛ البته برای قضاوت نهایی درباره این کار، باید منتظر ماند و قسمتهای بعدی سریال را هم دید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوره حکومت ناصرالدینشاه قاجار، اولاً به دلیل مدت طولانی، ثانیاً به دلیل در دسترس بودن یادداشتها و مستندات و ثالثاً به خاطر تعدد شخصیتها و حوادث، همیشه دستمایه خوبی برای تولید آثار هنری بودهاست و «جیران» با تکیه بر همین موارد، میتواند هم یک روایت عاشقانه را حکایت کند و هم، چشماندازی از وقایع دوره قاجار را به نمایش بگذارد.
یکی از نکاتی که در روند شکل گرفتن سریال، به درستی و با دقت مورد توجه قرار گرفته، تقابل میان جیران، به عنوان همسر سوگلی ناصرالدینشاه با مادر وی، مهدعلیاست؛ زنی سیاستمدار که برای بقا در عرصه قدرت، حتی به داماد خودش امیرکبیر نیز، رحم نکرد و در دسیسه به شهادت رساندن او، نقشی مهم و تأثیرگذار داشت.
چهره واقعی مهدعلیاشخصیت تاریخی جیران تاکنون در سینما و تلویزیون ایران، کمتر بازتاب داشتهاست و خیلیها، آشنایی چندانی با او ندارند؛ اما مهدعلیا چنین نیست و در تاریخ تولید فیلم و سریال بعد از انقلاب، تاکنون دستکم سه بار و در سه اثر پرمخاطب، شخصیت او مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و بازیگران مشهوری، به ایفای نقش مهدعلیا پرداختهاند؛ خانمها فخری خوروش(در سریال امیرکبیر به کارگردانی سعید نیکپور و محصول ۱۳۶۴)، آزیتا حاجیان(در سریال سالهای مشروطه به کارگردانی محمدرضا ورزی و محصول ۱۳۸۸) و مریلا زارعی(در سریال جیران به کارگردانی حسن فتحی و محصول ۱۴۰۰). جالب اینجاست که هر سه اثر، دورهای تقریباً مشابه از زندگی مادر ناصرالدینشاه را به تصویر کشیدهاند؛ یعنی دورانی بین سالهای ۱۲۲۷ تا ۱۲۴۷؛ زمانی که مهدعلیا طعم مادرِ شاه بودن را میچشد و در بازیهای سیاسی، نقش بسیار فعالی دارد.
مهدعلیا متولد سال ۱۱۸۴ش بود و در این دوره تاریخی، بین ۴۳ تا ۶۳ سال داشت؛ با چنین توصیفی، باید نقشآفرینی خانم خوروش را با گریم سریال «امیرکبیر»، نزدیکترین حالت ممکن به مهدعلیا بدانیم؛ اما واقعیت تنها در سن و سال مهدعلیا خلاصه نمیشود.
متأسفانه در هیچکدام از این سریالها، شاهد حضور گسترده مهدعلیا در فعالیتهای سیاسی دوره خودش نیستیم؛ در دو سریال قبل و احیاناً فیلمهایی که در آنها مهدعلیا به صورت حاشیهای موردتوجه قرار گرفتهاست، مادر ناصرالدینشاه با ماجرای دسیسه علیه امیرکبیر و شهادت او، محل و جایگاه پیدا میکند.
درواقع، مهدعلیا در آثار سینمایی ژانر تاریخی، همیشه زیر سایه میرزاتقیخان حرکت کردهاست و این، مانع از معرفی وجوه مختلف شخصیت او میشود. «جیران» این فرصت را به مخاطب میدهد که به دور از درگیری ذهنی درباره امیرکبیر و حوادث تاریخی دوران وی، به تماشای چهره خاص و تاریخی مهدعلیا بنشیند.
او، با نام اصلی ملکجهانخانم، نوه دختری فتحعلیشاه قاجار بود که در سال ۱۲۰۰ش، در ۱۶ سالگی، به عقد محمدشاه قاجار درآمد. مهدعلیا، در دوران همسری محمدشاه، خطرات متعددی را از سر گذراند که عمدتاً مربوط به فعالیتهای دیگر همسران شاه و تلاش برای از بین بردن جایگاه وی به عنوان مادر ولیعهد بود. این مسئله در ماجرای دسیسه درباریان برای کنار گذاشتن فرزندش ناصرالدینمیرزا از ولیعهدی و جایگزین کردن آن با عباسمیرزا، فرزند دیگر محمدشاه از همسرش خدیجه کردستانی، به اوج خودش رسید.
مهدعلیا با مهارت و تکیه بر لابیهای سیاسی و نفوذ در دربار قاجار، توانست شاه را از این کار منصرف کند. او با مرگ محمدشاه در سال ۱۲۲۷ش، برای جلوگیری از هرج و مرج و ساقط شدن ناصرالدینمیرزا که حالا ناصرالدینشاه شدهبود، اداره پایتخت و دربار را تا ورود شاه جدید از تبریز به تهران، در دست گرفت و عملاً ۴۰ روز فرمانروای ایران بود.
نفوذ کلمه او در این مدت و فرونشاندن شورشهای برخی شاهزادگان قاجار، حکایت از توانمندیهای سیاسی و تیزهوشی او در عرصه فرمانروایی دارد. مهدعلیا، بعد از شروع سلطنت ناصرالدینشاه، توقع داشت بیشتر در بازیهای سیاسی مورد توجه و مشورت قرار گیرد، اما شخصیت فوقالعاده امیرکبیر او را به حاشیه راند و این سرخوردگی در عرصه قدرت، مهدعلیا را به ورطه دسیسهچینی علیه امیرکبیر و در نهایت عزل و قتل دامادش کشاند.
او بعد از شهادت امیرکبیر، قدرت از دست رفته را در دربار و حرم شاهی بازیافت و به جز دوران حضور و حیات جیران در دربار، تقریباً تا پایان عمر، موقعیت خود را حفظ کرد. مهدعلیا در ۱۳ خرداد ۱۲۵۲ در تهران درگذشت و او را در آرامگاه محمدشاه، در شهر قم، به خاک سپردند. مهدعلیا ۶۸ سال عُمر کرد.
مروری بر دوگانه جذاب جیران – مهدعلیادوگانه جیران – مهدعلیا، دوگانهای جذاب و خواندنی در تاریخ معاصر ماست؛ دوگانهای که تصویری روشن از حوادث سیاسی و ماجراهای پشتپرده نیمه نخست دوران سلطنت ناصرالدینشاه قاجار به دست میدهد و آشوب و تنشهای ناشی از جدال بر سر قدرت را، در دربار شاه قاجار به تصویر میکشد. خوب است بدانید که جیران، فقط همسر محبوب و سوگلی ناصرالدینشاه نیست که به دلیل عشق بیش از حد وی، جایگاه و موقعیتی ممتاز در دربار پیدا میکند؛ او را باید نسخه جوان مهدعلیا بدانیم. جیران هم مانند مهدعلیا، اهل هیجان و خطرکردن است.
دوستعلیخان معیرالممالک، درباره مهارت وی در تیراندازی و سوارکاری حکایتهایی جذاب را در خاطراتش نقل میکند. جیران یا همان خدیجهخانم تجریشی که روزی روزگاری، شاهِ جوان او را بالای درخت دید و مفتون چهره او شد، با ورود به دربار و تولد نخستین پسرش، مادر ولیعهد ایران میشود و شاید، با الگو گرفتن از رفتار مهدعلیا، به این فکر میافتد که نقش خود را در این کسوت، با وجود جوانی و کمتجربگی ایفا کند.
برخلاف مهدعلیا، جیران از طبقه بالای اجتماع نیست و به دلیل نداشتن نسب قاجاری، برای ولیعهد ماندن پسرش، تنها به عشق پاینده ناصرالدینشاه تکیه میکند و بازی او با این قدرت بادآورده، یک بازی حرفهای و حساب شده است؛ آنگونه که حتی مهدعلیا را به وحشت میاندازد و جدال میان عروس و مادرشوهر را به یک نبرد تمام عیار سیاسی مبدل میکند. گزارشهای تاریخی، خبر از ارتباط جیران با سفیر انگلیس، «مورِی» میدهد؛ سفیر برای جیران نامه محبتآمیز میفرستد و شیرینیهای تزیینشده فرانسوی را که موردعلاقه اوست، به جیران تقدیم میکند.
همسر سوگلی شاه، حتی با همسر کنت گوبینو، سفیر فرانسه در ایران نیز، وارد روابط دوستانه و به احتمال زیاد اطلاعاتی میشود. او با آنکه در ابتدای کار، روابط خوبی را با میرزاآقاخان نوری، صدراعظم ناصرالدینشاه و قاتل امیرکبیر برقرار کردهاست، اما وقتی درمییابد که وی به دنبال افزایش قدرت خود است و میخواهد فرزند جیران، ملک قاسم میرزا را از ولیعهدی کنار بزند، به لابیهای سیاسی رو میآورد و در جناح مقابل صدراعظم قرار میگیرد.
میرزاآقاخان در نامهای به امینالملک، از این موضوع مینالد که با وجود دادن ۱۰ هزارتومان به جیران، نتوانستهاست نظر مساعد او را برای حمایت از صدراعظمی خودش جلب کند. هرچند میرزاآقاخان معتقد است که جیران، تحت تأثیر و به اغوای اطرافیانش به مخالفت با وی رو آورده؛ اما جیران، خود را اهل معامله نشان میدهد، بیپرده قدرتطلبیاش را عیان میکند و با وجود تجربه اندکی که در حرم شاهی دارد، به دلیل عشق وافر ناصرالدینشاه، دور برمیدارد، گرد و خاک میکند و جناح خاص خودش را تشکیل میدهد و این، به معنای اعلام جنگ رسمی به مهدعلیاست.
شاه ظاهراً از این رویکرد جیران بَدَش نمیآید، شاید ترجیح میدهد برای یکهتازیهای مادرش که گاه و بیگاه دردسرآفرین است، یک آلترناتیو جذاب و جوان بتراشد؛ اما احتمال دیگری هم هست و آن اینکه شاه فارغ از بازیهای خطرناک درون حرم، حوصله درگیرشدن در نزاعهای زنانه را ندارد و چون سخنش، مانند قانون قابل اجراست و بازی میان سفارتخانهها را هم خوب میداند، از بابت این درگیریها بیمناک نیست. البته، همانطور که اشاره کردیم، جیران در نزاع سنگین با مهدعلیا، خود را بیمایه نشان نمیدهد و تنها به عشق شاه تکیه ندارد.
اگر مهدعلیا بر ادبیات فارسی و عربی مسلط است، دستگاههای موسیقی را خوب میشناسد و البته، شکسته بسته میتواند به زبان فرانسوی حرف بزند، جیران هم در فنون رزم و هنرهای ظریفه و زنانه، بسیار قَدَرتر از مادرشوهر است و ظاهراً این ویژگیها، در کنار زیبایی خیرهکننده او، باعث عقب راندن مهدعلیا که میکوشد چهره نچسب خود را زیر نسب قاجاریاش پنهان کند، میشود.
در جریان این جدال، وضعیت جناحهای حاکم بر حرم و دربار، همواره در تغییر است و این وضعیت، از دید سیاستمداران کهنهکار درباری و نیز، سفارتخانههای فرصتطلب، دور نمیماند. آنها به خوبی از این نزاع برای حفظ منافع و توازن قدرت استفاده میکنند.
مرگ ناگهانی جیران در سال ۱۲۳۸ش، درحالی که مهدعلیا در آستانه ۵۴ سالگی قرار دارد، به مادر مقتدر ناصرالدینشاه این فرصت را میدهد که بیتوجه به آه و ناله پسر و حسرتهای عاشقانه و شعرهایی که در وصف معشوق از دست رفته میسراید، دوباره موقعیت خود را در دربار بازیابد و حرم شاهی را به عنوان یکی از کانونهای قدرت، در قبضه قدرت خود نگه دارد.
کد خبر 664548 برچسبها بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون سریال تلویزیون - صدا و سیمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون سریال تلویزیون صدا و سیما ناصرالدین شاه شاه قاجار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۰۳۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استقلالیها منتظر کمک مدیر سابقشان
آفتابنیوز :
به احتمال قریب به یقین برگزاری مسابقه بسیار حساس استقلال مقابل پیکان در ورزشگاه دستگردی که احتمالا بدون تماشاگر نیز خواهد بود، هفته آخر لیگ برتر ایران را تحتتاثیر خود قرار خواهد داد.
با این حال مسئولان سازمان لیگ درس نگرفته از اتفاقات فصل گذشته و بازی حساس پرسپولیس-پیکان در همین اوقات، دوباره برگزاری این بازی را در استادیومی برنامهریزی کردند که اگر قرار باشد پذیرای هواداران نباشد قطعا در مسیرهای اطراف خود ازدحام عظیمی از طرفداران را میزبانی خواهد کرد.
استادیومی که قبلا یک بار تیم پاس در آن قهرمان فوتبال ایران شده و بر روی سکوهایی که هواداران این تیم و درجهداران نیروی انتظامی در آن حضور داشتند، جام قهرمانی را بالای سر برده است.
این احتمال بسیار قریب وجود دارد که استقلال در روز پایانی لیگ یکی از شانسهای قهرمانی لیگ باشد و اگر آنها تا آن دیدار از رقابت برای کسب جام دست نشسته باشند و اگر پرسپولیس نیز غفلت نکند و همچنان برای کسب عنوان قهرمانی بجنگد، به آن معناست که فوتبال ایران در روز پایانی باید دو بازی بسیار سنگین را میزبانی کند. یکی در ورزشگاه آزادی و دیگری در کجا؟ ورزشگاه دستگردی؟ از همین حالا میشود پیشبینی کرد که بعید است چنین اتفاقی رخ بدهد.
اما شهر تهران در حال حاضر ورزشگاه دیگری برای میزبانی از بازیهای تیمهای تهرانی ندارد و قطعا گزینههایی مثل انتقال بازی به استان همجوار (کرج یا اراک) یا بازی در یک ورزشگاه استاندارد دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت که به احتمال زیاد میتواند این ورزشگاه، استادیوم شهر قدس باشد که پیکان سابقا همه بازیهای خانگی خود را در آن برگزار میکرد و به نوعی تبدیل به خانه پیکان شده بود، اما آنها به دلایلی از شهر قدس کوچیدند و دوباره بازیهای خود را به دستگردی منتقل کردند. اما علی الظاهر احمد مددی مدیرعامل باشگاه پیکان مدتی است که با مسئولان شهر قدس در مکاتبه است تا دوباره این ورزشگاه را بدل به خانهای برای میزبانی از رقبا در لیگ برتر کند؛ جایی که پیکان میتواند در آن آرام آرام روی جمعیت هواداری خود نیز حساب کند.
پس از همین حالا منتظر این تغییر در برنامه روز پایانی لیگ در یازده خرداد که قرار است همه بازیها به صورت همزمان برگزار شود، باشید. آن هم در شرایطی که پیکانیها بدون تردید فشار زیادی را به خاطر میزبانی استقلال تحمل خواهند کرد و به شدت مورد آماج کامنتهای هواداری در فضای مجازی قرار خواهد گرفت.
منبع: خبر ورزشی