آغاز نمایش آنلاین «کودکیِ ناتمام» ناصر صفاریان
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۱۵۵۹۷
«کودکیِ ناتمام» نام مستندِ جدید ناصر صفاریان است که نمایشِ آنلاین آن در فیلیمو آغاز شده است.
به گزارش ایسنا، «کودکیِ ناتمام» درباره شعر کودک در سالهای پس از انقلاب است؛ ولی روایتگرِ سیرِ تاریخی نیست و علاوه بر مطرح کردن حرفهایی درباره شعر کودک، بیشتر درباره حال و هوا و فضای شعر کودک در سالهای موردنظر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیاکبر زینالعابدین با همراهی صفاریان امور پژوهشی و گفتوگوهای فیلم را انجام داده و مصطفی رحماندوست، علیاصغر سیدآبادی، شکوه قاسمنیا، ناصر کشاورز و بیوک ملکی، به عنوان صاحبنظر و شاعر کودک و نوجوان در این فیلم حضور دارند و با استفاده از تصویرهای آرشیویِ اغلب دیدهنشده، به نامهای مهمی مانند محمود کیانوش، عباس یمینی شریف و قیصر امینپور اشاره میشود.
صفاریان که تهیهکننده فیلم نیز هست، درباره عرضه اثرش میگوید: «ساخت فیلم مستند و عرضه آن در ایران، همیشه در شرایط نامناسبی قرار داشته؛ ولی بدشانسیِ ما این بود که پایانِ کارمان مصادف بود با شیوع کرونا و تعطیلی متناوب سالنها و حتی فروشگاههای فرهنگی و کتابفروشیها. خیلی صبر کردیم تا اوضاع بهتر شود و نشد؛ نهایتا در بهمن ماه سال ۹۹ نمایش خصوصیای با حضور چهرههای شاخص ادبیات کودکان برگزار کردیم و از آخر اسفند همان سال هم نسخه دیویدیِ فیلم را به بازار عرضه کردیم.
قرار بود برنامههای تبلیغی خاص و پخش برنامهریزی شدهای توسط یکی از دفاتر اتفاق بیفتد که در آخرین روزها این دوستان خودشان را کنار کشیدند و من که هنوز هم از دلیل کملطفیشان بیخبرم و نمیدانم دلیل واقعیاش چه بوده و چه کسی یا چه جایی منصرفشان کرده، نمیتوانستم پا پس بکشم. پس به همان شیوهای که فیلمهای قبلیام را به بازار عرضه کرده بودم پیش رفتم و فیلم از طریق «پخش چشمه» و «پخش آوای باربد» در کتابفروشیها و فروشگاههای فرهنگی عرضه شد. ولی خب به دلیل نبودنِ تبلیغ مناسب در بخش کودکان و مخاطبان این عرصه، مخاطب اصلیِ فیلم شاید بیخبر ماند. با این حال، در مقایسه با تیراژ کتاب و محصولات فرهنگی خاص، با استقبال بدی روبهرو نشدیم و در کمتر از یک سال، ۱۱۰۰ نسخه دیویدی به فروش رسید.»
صفاریان در ادامه میگوید: «شرایط فرهنگی/ اقتصادیِ حاکم بر ویاودیها خیلی مناسبِ فیلم مستند و به طور کلی، فیلم فرهنگی نیست. ولی خب منِ نوعی هم راه دیگری پیشِ پایم ندارم و امیدوارم در این بخش تمرکز بیشتری بر مقوله فرهنگ صورت بگیرد.»
مشخصات عوامل ساخت مستند «کودکیِ ناتمام» به شرح زیر است: طرح و کارگردانی: ناصر صفاریان، پژوهش و گفتوگو: علیاکبر زینالعابدین با همراهیِ ناصر صفاریان، تدوین: بابک بهرامبیگی، تصویر: رضا عبیات، پالایش و همآهنگیِ تصویر: رضا تیموری، صدا: مازیار شیخمحبوبی، پالایش و همآهنگیِ صدا: مهرشاد ملکوتی، عکس: پریسا پرستویی، با حضور: مصطفی رحماندوست، علیاصغر سیدآبادی، شکوه قاسمنیا، ناصر کشاورز و بیوک ملکی، ۵۴ دقیقه، سال ساخت: ۱۳۹۹-۱۳۹۵.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ناصر کشاورز مصطفی رحماندوست عباس یمینی شریف محمود کیانوش علی اصغر سیدآبادی بیوک ملکی ناصر صفاریان ناصر صفاریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۱۵۵۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از درشکه تا اتومبیل؛ یک قرن فرهنگسازیِ ناتمام
جابهجایی همواره یکی از دغدغههای مهم از زمان انسانهای نخستین که کمتر سبک زندگی یکجانشینی داشتند تا انسان امروزی که پویایی، جزء جداییناپذیر زندگیاش محسوب میشود، بوده است. نیازی که پاسخ به آن در ابتدا به مدد حیوانات و بعدتر به واسطه پیشرفت تکنولوژی میسر شد، هرچند این بخش هم با چالشهای خاص خود از بروز هرجومرج تا گاهی اوقات نبود فرهنگِ کافی روبرو بود.
به گزارش ایسنا، سرعتِ محدود انسان برای جابهجایی باعث شد تا به حیوانات به چشم وسیلهای برای حملونقل نگاه کند که هرچند سرعت و توان بیشتری از خودش داشتند، اما بازهم تغییر چشمگیری در مدت زمان رسیدن به نقطه دلخواه ایجاد نمیکردند. در این شرایط بود که فکر ساخت وسایلی مانند ماشیندودی، طیاره، قطار و... به ذهنش رسید تا سختیها را بر خود آسان کند. با این وجود وسیلهای که بیش از هر چیزی طی حدود ۱۳۰ سال گذشته توانسته پاسخگوی نیاز انسان به جابهجایی باشد، خودروها هستند که در این گزارش به آنها میپردازیم.
تا پیش از تولد خودروها، استفاده از کالسکه و درشکه برای رفتوآمد در میان مردم رواج داشت؛ چنانچه ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر فرنگ در سالهای آخر عمرش دستور تاسیس شرکت درشکهرانی برای گسترش حملونقل در دارالخلافه طهران را داد که به دنبال آن حدود ٣٠ درشکه وارد شهر شد. بر همین اساس لازم شد برای حفظ نظم، قوانینی برای تردد وضع شود. از جمله اینکه درشکهها و کالسکهها برای ورود به برخی نقاط شهر از جمله محوطه کاخ گلستان نیاز به مجوزی شبیه طرح ترافیک امروزی داشتند.
مسیر رفتوآمد کالسکهها؛ عکس از آنتوان سوریوگیننخستین اتومبیل در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران شد. از آنجایی که استفاده از آن در ابتدا تنها مخصوص درباریان و افراد ثروتمند بود؛ بنابراین به دلیل محدود بودن تعداد اتومبیلها، نیازی به وضع قوانین مشخص برای استفاده از آن وجود نداشت. اما مانند هر وسیله دیگری، خودروها هم پیش از آنکه فرهنگ و قوانینی برای استفاده از آنها شکل گیرد، به مرور جای خود را در میان زندگی تمام اقشار جامعه باز کردند.
در واقع باید حدود یک قرن قبل را تصور کنید که فردی از پشت درشکهای که هدایت آن با کشیدنِ افسار اسب یا قاطر امکانپذیر بوده، پایین میآید و صرفا با یادگیری برخی مفاهیم ابتدایی پشتِ فرمان وسیلهای مینشیند که دیگر هدایت آن تنها به زور و بازوی خود و اندک شعور حیوانش وابسته نیست و باید همزمان حواسش به گاز، ترمز، دنده، فرمان و... باشد! در این شرایط البته وضعیت برای پیادگان هم بهتر نبود، کسانی که هیچ اطلاعاتی از سرعت و شتاب اتومبیل نداشتند و بعید نبود مثلا بازیگوشی یک کودک هنگام رد شدن از خیابان باعث تصادفی جبرانناپذیر شود.
از طرفی افزایش تعداد اتومبیلها در سطح شهرها در شرایطی رخ میداد که کوچهها و خیابانهای خاکی، زیرساخت لازم برای حضور این تعداد خودرو را نداشتند، خبری از خطکشی معابر، چراغ راهنمایی و رانندگی و... نبود و نظمیهچیان هم آموزشی برای نظارت بر قوانین مرتبط با این ساخته دست بشر ندیده بودند. در این بیقانونی هم احتمالا حق با کسی بود که زودتر میپیچید، صدای بلندتری برای داد زدن داشت، در محله خودشان رانندگی میکرد و بچهمحلها هوایش را داشتند و... .
با این وجود روند استفاده از اتومبیل کم و بیش به همان سبک اولیه تا زمانی که نخستین قربانی را بگیرد ادامه داشت. اما ماجرا از چه قرار بود؟ درویش خان که یکی از افراد اثرگذار موسیقی ایرانی و عامل ایجاد تنوع در ساز تار بود، در یکی از شبهای پاییزی سال ۱۳۰۵ خورشیدی که سوار بر درشکه درحال بازگشت به خانه بود با یک اتومبیل تصادف کرده و بعد از ۵ روز از دنیا رفت و اینگونه بود که خطرات وسیلهای که قرار بود کمکی به بشر باشد، بیش از قبل مشخص شد.
احساس خطر در کنار هرجومرج، بیقانونی و شکل نگرفتن فرهنگ استفاده از خودرو سبب شد تا در سال ۱۳۰۵ خورشیدی، داشتن تصدیق یا گواهینامه برای رانندگی اجباری شود و به دنبال آن دو سال بعد، اولین قوانین مربوط به رانندگی تنظیم و اداره نظمیه هم موظف به نظارت بر اجرای قوانین شود. البته اولین آییننامه کامل قوانین راهنمایی و رانندگی سال ۱۳۱۸ تصویب شد که از آن به عنوان مادر قوانین راهنمایی و رانندگی یاد میشود.
حالا دیگر تقریبا ۱۰۰ سال است که قوانین راهنمایی و رانندگی در ایران شکل گرفته؛ با این وجود گاهی برای رعایت یک قانون مشخص مانند بستن کمربند ایمنی، بهترین راهکاری که باعث فرهنگسازی میشود درنظر گرفتن جریمه است! درواقع اینجاست که قانون برای برطرف کردن هرجومرج به کمک فرهنگ آمده، اما به نظر میرسد برای موارد دیگر که وابسته به موضوعات ترافیکی نیستند، مانند بوق نزدن در هر ساعتی از شبانهروز در کوچهها و پسکوچهها، فحش ندادن هنگام رانندگی، نیفتادن پشت آمبولانس، بوق زدنِ بیدلیل در ترافیکهای طولانی و... هنوز کار زیادی تا رسیدن به نقطه فرهنگی مطلوب داریم!
انتهای پیام