رسم و رسوم سروستانیها در نیمه شعبان/ هر کوچه یک جشن
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۱۸۴۲۹
به گزارش خبرگزاری فارس از سروستان، همه شهرهای ایران را به نامی می شناسند و سروستان جدا از محصولات و سوغاتی های خاص خودش، شهری فرهنگی، با پیشینه تاریخی از آداب رسوم و البته جشن های باشکوه نیمه شعبان نیز شناخته میشود.
جشن هایی که نشان از همدلی، صفا و خلوص نیت مردم این دیار نسبت به آخرین امام و پیشوای خودشان دارد و هر سال با برپایی جشن هایی مفصل، این ارادت قلبی و پایبندی به اصول مذهبی و اعتقادات خود را ثابت میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به خاطرم می آید از زمان کودکی، همیشه برای رسیدن نیمه شعبان لحظه شماری می کردم، برای دیدن آذین بندی کوچه و خیابان ها، ریسه بندی در مساجد و حسینیه ها، شیرینی ها، نذری ها، تبریک ها، جشن گردی ها و شادی از ته دل.
کنجکاوی ام نسبت به قدمت و پیشینیه این جشن باعث شد که به سراغ غلامحسین سبزی سروستانی، سروستان پژوه و نویسنده دو جلد کتاب تاریخ سروستان بروم؛ کسی که خود، در ایام قدیم و از زمان نوجوانی و جوانی اش، از متولیان جشن های نیمه شعبان بوده است.
سبزی را در مغازه اش ملاقات می کنم، مغازه ای در همسایگی مسجد، حسینیه و میدانی به اسم صاحب الزمان، جایی که نخستین جشن های نیمه شعبان از آنجا شکل گرفته است.
ابتدا از قدمت و پیشینه جشن های نیمه شعبان در سروستان، پرسیدم که توضیح داد: جشن حضرت صاحب از دوره صفویه شروع میشود اما چون در منطقه ما امکانات خیلی کم بوده است و جایی ثبت نشده است، تقریباً حول و حوش ۱۰۰ سال پیش، حدود سالهای 1290 تا 1300 را می توانم بگویم.
سبزی افزود: صد سال پیش امکانات معیشتی مردم تقریبا صفر بوده ولی همان زمان هم با امکانات بسیار اندک جشن نیمه شعبان برگزار میشده است، مثلاً در محله شیخ یوسف قسمتی هست که به آن، سر 3کوچه می گویند ومراسم جشن و عزاداری از آنجا برگزار میشد تا نزدیکی مقبره تاریخی شیخ یوسف، و چون امکانات نبود، مثلا قالی و پارچه و ... در دست مردم بسیار محدود بوده است، متولیان مراسم میرفتند و سیاه چادر عشایر را قرض میگرفتند و بصورت یک مکان بدون سقف، چادر را برپا کرده و چند تا تکه پارچه می زدند روی این چادر، تا تزئین شده باشد.
چراغ دریاییهایی که روشنایی جشن ها بود
وی با بیان اینکه این جشن ها نزدیک به ۱۰ روز ادامه داشته است گفت: از روزی که مقدمات جشن فراهم می شد تا روزی که جشن را تمام و جمع می کردند، 10 روز بود و در طی این مدت هر کسی از خانه خودش چراغ های روشنایی قدیم که امروز به چراغ دریایی می شناسیم می آوردند و در این مسیر حدودا ۵۰ متری، حداکثر ۱۰ عدد چراغ دریایی میتوانستند روشن کنند و جشن ها، غروب که می شد تعطیل میکردند و مثل الان نبود که مردم تا نیمه شب در جشن ها گردش کنند، البته آن زمان، خانم ها اصلاً در جشن ها نبودند و از مردها فقط، جوانها حضور داشتند.
سبزی عنوان کرد: هر شهری ساز و نوای مخصوص به خودش را دارد و از زمان های قدیم در مراسمات ما، از ساز و نقاره همراه با آوا و نواهای بومی سروستان، استفاده می شده است و این ساز و نقاره در جشن های نیمه شعبان برای شادی مردم نیز مورد استفاده قرار می گرفته است و حتی مثلا تا قبل از همه گیری کرونا ،در جشن های محله تزنگ هنوز هم استفاده میشد.
وی با اشاره به اینکه، طبق رسوم دیرینه که هرکسی به جشن می آمد، مهمان بود و باید از مهمان ها پذیرایی می شد ادامه داد: حدود 100 سال پیش، مردم وسایل پذیرایی خاصی نداشتند، آن زمان انجیر،کشمش، برگه زردآلو، بادام و ... همین چیزهایی که خودشان در باغها و زمین ها به عمل میآوردند از مهمان ها پذیرایی می کردند و چیزی که جالب است این بود که متولی جشن، این چند شب را در آن مکان نگهبانی میداد تا مبادا کسی وسایل را بدزدد، چون آن زمان بیشترین دزدی ها مربوط به پارچه، قالی و ظروف مسی بود، چیزی که در این جشن ها جمع آوری شده بود.
نویسنده کتاب تاریخ سروستان ادامه داد: حدود ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ به همین شکل بود تا سالی که موتور برق به سروستان آمد، از ساعت ۶ عصر روشن میشد تا ۱۱ شب، که خاموش می شد؛ در آن زمان وضعیت معیشت مردم خیلی بهتر شده بود و پارچه بیشتری در دسترس بود، به جای سیاه چادر، قالی و گلیم به دیوار نصب میکردهاند و جانماز و سوزنی های مخصوص عروس هم بود که اهالی محله می آوردند و به داخل جشن میزدند و باز هم برق به این صورت در دسترس نبود و ریسه و لامپ سری هنوز نیامده بود و از اول تا آخر جشن همسایه های نزدیک که برق داشتند هر کدام یک لامپ با سیم به بیرون از خونه می کشیدند تا جشن روشن شود و یکسری ها هم باز چراغ دریایی ها را روشن میکردند.
نقل های خانگی، کام بچه ها را شیرین میکرد
سبزی با بیان سیر تغییر و تحول این مراسم ها افزود: کم کم نحوه پذیرایی از مهمان ها عوض میشود، زمانی بود که بعضی از خانه ها با پودر قندهایی که در خانه داشتند نقل های گرد و کوچکی درست میکردند که به نقل پیرزن معروف بود و از مهمان ها با این نقل ها، پذیرایی میکردند، بچه ها عاشق این نقل ها بودند و این مدل نقل خانگی قبل از درست شدن، نقل های خراش به صورت امروزی بود.
وی ادامه داد: همه محلههای سروستان مثل حسن آباد، ابراهیم خانی، حاج نظری، زیر سرو و آهنگران، بوتوری،تزنگ و ...در مساجد خودشان جشن میزدند و تنها محله ای که درکوچه جشن میزدند، محله شیخ یوسف بود و اگر به حساب تعصبات محله ای گذاشته نشود، بزرگترین جشن هم مربوط به محله شیخ یوسف بود.
تاریخ و فرهنگ پژوه سروستانی افزود: همین طور که به مرور جلوتر می آییم نحوه پذیرایی و نوع جشن ها تغییر میکند، عده از مردم با حضور در جشن مساجد، نذر میکردند به جهت حاجت روا شدن، سال بعد در خانه و یا جلوی در خانه خودشان جشنی برپا کنند و کم کم تعداد جشن ها بیشتر، گسترده تر و باشکوه تر می شود و به مرور جشن ها سقف دار، ریسه ها، لامپ و تزئینات بیشتری به جشن ها اضافه می شود.
پارچه هایی که برای تبرک، به متولیان جشن ها، امانت داده می شد
سبزی در ادامه توضیح داد: از زمان های خیلی قدیم زنهای خانه دار، قبل از اینکه پارچه را برش زده و بدوزند، ابتدا این پارچه را به متولی جشن محله شان به صورت امانت میدادند و اعتقاد داشتند که پارچه شان در این جشن متبرک می شود و بعد از اتمام جشن آن را می دوختند و به تن بچه ها میکردند، حتی یادم می آید زمانی نیمه شعبان در زمستان بود و خانمی پارچه های گران قیمتی را به جشن آورده بود، آن سال باران تندی گرفت و کل پارچه ها کثیف و خراب شدند ولی این خانم، اینقدر به برکات جشن اعتقاد داشت، اصلا ناراحت نشد.
وی با بیان اینکه این جشن ها هر سال جدید تر و تعداد بیشتری برپا می شد ادامه داد: جشن ها ادامه دار شد ولی هنوز خبری از جشن گردی به این صورت نبود، تا رسید به یکی از زیبا ترین جشن های قبل از انقلاب که در خانه فردی به نام استاد اکبر قدسیان فرد برپا می شد، مرحوم استاد اکبر بچه شیراز بود و در محله ملامحمدی زندگی می کرد و ابتکاری که به خرج داد، استفاده از آینه بود که لا به لای تزئینات گذاشته بود و نور جشن را چند برابر میکرد و وقتی در بین مردم پیچید که چنین جشنی زده شده و معروف شد، همه مردم دسته دسته برای دیدن جشن، به محله ملامحمدی و کوچه حاج اخلاقی می آمدند تا جشن قدسیان فر را ببینند و همین شد که جشن گردی ها شروع شد و افراد از محله ای به محله دیگر می رفتند و مهمان جشن، بقیه محله ها می شدند.
همدلی و همراهی
سبزی گفت: جشن زدن زحمت زیادی داشت و نیازمند کمک و همکاری افرادی زیادی بود، یادم می آید سال ۵۵ بود که عمویم، مشهدی حبیب سبزی، کنار نانوایی عالی، مغازه داشت و ما در آنجا شروع کردیم به جشن زدن، البته آن زمان چون متولی مسجدصاحب الزمان که در قبل، جشن آنجا برگزار می شد، مسن شده بود و توانایی نداشت، جشن مسجد تعطیل شد؛ با چند تن از دوستان، جلوی مغازه عمویم، جشن را برپا کردیم؛ جالب است تعریف کنم که آن زمان یک مدل لامپ اتوماتیک آمده بود که لامپ مورچه ای هم میگفتند، همان سال تهران بودم و این مدل لامپ را در خیابان لاله زار به قیمت 7 تومان خریداری کردم و در جشن استفاده کردیم؛ خلاصه که جشن ما تا سال 56 ادامه پیدا کرد.
وی با اشاره به اینکه سال ۵۷ جشن را آوردیم به سمت مسجد صاحب الزمان و در پیاده رو، و آنجا جشن را برپا کردیم ادامه داد: دو طرف خیابان را صندلی گذاشتیم، یک سمت خانم ها مینشستند و سمت دیگر آقایون بودند، سال 58 جشن را به داخل مسجد آوردیم، چون رفت و آمد ماشین در خیابان زیاد شده بود و میترسیدیم برای بچه ها در خیابان اتفاقی بیفتد، البته داخل مسجد بیشتر به خاطر کوچکی فضا، در حیاط مسجد جشن میزدیم و نزدیک به ۱۰ سال همان جا ماندیم.
سبزی با اشاره به اینکه در دهه های 60 به بعد، جشن ها مفصل تر و طولانی تر شده بود توضیح داد: جشن ها طوری شده بود که از هفتم ماه شعبان همه محله ها شروع میکردند به تدارک برپایی جشن و 4 شب جشن میگرفتند، بدین صورت که یک شب قبل از شب تولد جشن شروع میشد، شب تولد،که شب اصلی بود و 2 شب هم بعد از شب تولد جشن میگرفتند و از مردم پذیرایی میکردند؛ در جشن ما، چون در این چهار شب پذیرایی ها یکنواخت می شد، یک شب میوه میدادیم و طوری شده بود که ما روز قبل یک ماشین نیسان می گرفتیم و در میدان تره بار شیراز، ماشین را پر از میوه میکردیم و بر میگشتیم، در سال های 1370، حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان هزینه پذیرایی میشد.
از هر کوی و برزن شهر، بوی جشن و عید می آمد
وی اظهار داشت: دهه 70 جشن های خانگی و آذین بندی کوچه ها فراگیر شده بود و از هر محله ای که رد می شدی چند جشن به سبک و سلیقه های مختلف را میتوانستی ببینی، نذری دادن مردم بیشتر شده بود، همه سخاوتمندانه برای جشن هزینه میدادند، مثلا طوری شده بود که خیلی از افراد پول و شیرینی به جشن محله شان میدادند و شاید صاحب جشن، دیگر نیازی نداشت که خوراکی برای پذیرایی خریداری کند؛ ما پول نذری ها را صرف خرید لامپ و ریسه میکردیم و به غیر از شیرینی هایی که مردم می آوردند بقیه هزینه جشن را که خودمان به مرور در طی یک سال کنار گذاشته بودیم ،خرج بسته های خوراکی می کردیم.
مولف کتاب تاریخ سروستان با بیان اینکه اوایل رسم بود در جشن ها قالی و قالیچه های دست بافت مردم سروستان را به دیوارها آویزان میکردند افزود: کم کم صاحبان جشن، برای خودشان پارچه های قواره ای می خریدند و کل جشن را با پارچه های رنگی می پوشاندند و پارچه های امانتی مردم نیز در کنار آنها جهت تبرک آویزان می شد و بعدها کم کم، پای کاغذ کشی در مدل های مختلف به جشن ها باز شد و همزمان ریسه و لامپ سری و چشمک زن هم به آنها اضافه شد و پذیرایی ها با توجه به نوع فصل، خریداری می شد و تغییر و تحولات زیادی صورت گرفت.
سبزی ادامه داد: ما در حدود 10 سال در مسجد جشن زدیم تا شد حدود سال ۷۰ که حیاط مسجد جوابگوی استقبال مردم نبود و این جشن را به حسینیه منتقل کردیم، به خاطر وسعت حسینیه و میدان کنار حسینیه دستمان باز شد برای نورافشانی و ساخت دکورهای بیشتر، از طرفی هم نمای جشن زیبا میشود و هم ما از این میدان استفاده میکردیم و از مردها داخل میدان پذیرایی میکردیم.
وی گفت: تقریباً پنج و شش روز از ماه شعبان که می گذشت جلسه شورا میگرفتیم و کمبودهای سال گذشته را که یادداشت کرده بودیم بررسی میکردیم که چه وسایلی لازم داریم و اگر چیز جدیدی در طول سال دیده بودیم که جدید و زیبا بود سعی می کردیم آنها را تهیه کنیم یادم می آید آن سالها چند نفر از دوستان در راه زیارت امام رضا (ع) به جمکران رفته بودند و جشن هایی آنجا را دیده بودند و از رقص نوری حرف میزدند که دستگاه اتوماتیک چهار کاناله داشت، این دستگاه را نتوانستیم در شیراز خریداری کنیم و من چون این جشن برایم با اهمیت بود و ذوق و شوق داشتم و میخواستم جشن ما هم از این مدل لامپ ها داشته باشد، عصر همان روز راهی تهران شدم و از خیابان لاله زار این دستگا را خریدم و عصر فردا، راهی سروستان شدم و خودم را به دوستانم که شروع به برپایی جشن کرده بودند، رساندم.
جشن هر کدام از محله ها به سبک و سلیقه خاص خودشان بود
سبزی با اشاره به اینکه محله های سروستان هر کدام به سبک خود جشن میزدند توضیح داد: محله حسن آباد که دو قسمت به اصطلاح این طرف آب و آن طرف آب بودند هرکدام مجزا در خانه ها و مساجد، جشن میزدند مثلا فامیل مولودی ها که یک کوچه را کلا تزئین میکردند، یا محله زیر سرو و آهنگران که کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ و قدیمی داشت، جشن های خیلی بی ریا و البته بسیار با صفایی زده میشد که خودم به شخصه این جشن ها را خیلی دوست داشتم، چون میدیدم که مردم خیلی زحمت میکشیدند تا کوچه ها را تزئین کنند.
این فرهنگ پژوه سروستانی ادامه داد: محله ابراهیم خانی که یکی از محله های بود که جشن های کنار هم، جلو در خانه ها زده می شد البته اوایل در مسجد محله، توسط مرحوم حاج بهمن روحانی این جشن برگزار می شد و بعد از خیابان کشی و تخریب مسجد، این جشن ها به جلوی در خانه ها منتقل شد و همیشه یکی از قسمت های شلوغ شب های نیمه شعبان بود.
سبزی افزود: محله های بید علیا، حاج نظری، تزنگ و هفتو هم جشن هایی زیبایی در قسمت های مختلف محله و بیشتر در مساجد برگزار میکردند در محله بوتوری نیز در حسینیه محل جشن میزدند و مرحوم حاج عوض نیکبخت به اهالی محل و بسیاری از آشنایان و مردم سروستان، در خانه خودش، شام نذری میداد؛ تقریباً در دهه 90 همه محله ها و خانه های سروستان جایی نبود که جشنی برپا نشود ولی متاسفانه در این دو سال اخیر با آمدن کرونا رنگ و بوی جشن هم، از شهر رفت.
وی اظهار داشت: قدیمی ها که جشن میزدند مسن شدند و انجام این فعالیت ها دیگر در توانشان نیست و امیدوارم که خدا به دل جوانها بیندازد که این جشن را ادامه بدهند، چون یک سرگرمی خیلی خوبی بود و در طول سه، چهار شب مردم خوشحال بودند و به همه خوش می گذشت، یک سال زمستان بود و اینقدر استقبال مردم زیاد شده بود که تمام صندلی های ما پر شده بود و برای مهمان های جدید جا نداشتیم، با دوستان تصمیم گرفتیم جشن را گسترش بدهیم، آن زمان من کارگاه جوشکاری داشتم و همان شب قطعه های آهن را برش داده و به بقیه جشن اضافه کردیم و اطرافش را پوشاندیم و محوطه جشن را دو برابر کردیم و وقتی کارمان تمام شد اذان صبح بود.
از جشن نیمه شعبان تا جشن 22 بهمن
سبزی با بیان اینکه نمیدانم عقیده بود یا هیجان بود ولی ما خستگی کار را حس نمیکردیم تا صبح کار میکردیم خاطره ای را بازگو کرد: یادم میآید یک سال نیمه شعبان با ۲۲ بهمن، ۱۲ روز فاصله داشت، بچه ها گفتند ما که میخواهیم ۲۲ بهمن دوباره جشن بزنیم، بهتر است که همین جشن را ادامه بدهیم، آن زمان به نوبت هرشب یکی در جشن نگهبانی می داد تا ۲۲ بهمن رسید، آن جشن یکی از طولانی ترین جشن های ما شد.
نویسنده کتاب تاریخ سروستان عنوان کرد: معمولا متولیان جشن هر کدام انبار یا گنجه ای داشتند که وسایل مربوط به جشن را در آن برای سال آینده، نگهداری میکردند، انباری مسجد ما هم بزرگ بود و برای نگهداری از ریسه ها، کمد هایی رو خریده بودیم که وسایل مربوط به جشن نیمه شعبان با بقیه وسایل مسجد، جدا باشد؛ این اواخر ما ۵۰ سری ۵۰ عددی ریسه لامپ داشتیم، یعنی3 عدد کمد پر از لامپ می شد، یک سال تصمیم گرفتیم از این وسایل استفاده کنیم و جشن را به صورت خیمه برپا کنیم.
سبزی ادامه داد: میله بلندی به ارتفاع 6 متر وسط حسینیه قرار دادیم و اطرافش با میله های کوتاه تر، هشت ضلعی درست کردیم و تمام این لامپ ها را بصورت خیمه به این میله ها بستیم و در میان ریسه ها تور های رنگی گذاشتیم، و چندین سال جشن ما به این صورت متفاوت برپا می شد.
وی در ادامه توضیح داد: این سالهای آخر قبل از کرونا، مخارج ما به حدود ۸ میلیون رسیده بود، ولی همه کمک می کردند و بیشتر خانمها علاقه داشتند نذر میکردند و هرچه در توان داشتند می آوردند، یک سال همه خانم های محل جمع شدند برای بسته بندی نقل های مراسم، در یک شب حدود 2500 بسته نقل خراش بسته بندی شد و فردا به قدری از جشن استقبال شد که همه بسته ها تمام شد و ما نقل ها را در سینی ریخته و جلوی مهمان ها میگرفتیم، البته این نقل ها فقط در قسمت خانم ها خورده شده بود.
سبزی، پژوهشگر با اخلاق و مردمی سروستان در پایان اظهار داشت: ان شاء الله که جوان ها بتوانند این رسومات را به این شکل ادامه بدهند، ولی دیگر فکر نمیکنم جشنیهایی به صورت قدیم زده بشود، چون نیروی انسانی ضعیف شده و عشق و علاقه ای که بچهها آن زمان داشتند دیگر در جوانان وجود ندارد.
انتهای پیام/م
منبع: فارس
کلیدواژه: جشن نیمه شعبان شهرستان سروستان آیین های سنتی جشن های نیمه شعبان چراغ دریایی یادم می آید مهمان ها جشن ها جشن ها پارچه ها جشن هایی شیخ یوسف محله ها خانم ها خانه ها محله ای آن زمان نقل ها بچه ها یک سال جشن ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۱۸۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریههای محلات نفس تازه میکنند؟
ایسنا/مرکزی باغهای پولگان به عنوان ریههای تنفسی محلات و یادگاری از گذشتههای نه چندان دور پس از سالها کانون توجه قرار گرفتند تا شاید گام در مسیر احیای آنها گذاشته شود.
به گزارش ایسنا، محلات شهری است که از گذشتههای دور، کوچهها به عنوان یکی از شاخصههای آن شناخته میشدند و گویا نام محلات (محلهها، جمع محله) نیز برگرفته از همین مفهوم است. اگرچه در سالهای اخیر محلات مانند دیگر شهرها، رخت توسعه بر تن کرده و به دلیل برخورداری از معادن سنگهای تزئینی، این توسعه، شتاب و کیفیت متفاوتتری نسبت به سایر شهرها داشته و این توسعه بر سیمای این شهر تاثیر گذاشته است، اما هنوز هم در بخش زیادی از بافت مرکزی شهر، کوچههای باریک و تودرتو که یادگاری از همان دوران است، به چشم میخورد.
از دیگر شاخصههای محلات، باغهای این شهر بوده است که میتوان آنها را از عناصر هویتی محلات دانست. اگر از گذشتگان سوال کنیم، از باغهایی سخن میگویند که محلات را به یک باغ شهر تبدیل کرده بودند، اما این باغ ها اکنون دیگر وجود ندارند و جای خود را به ساختمان داده اند. یکی از یادگاران محلات از آن دوران، باغهای پراکندهای هستند که تقریبا در نواحی شمالی محلات قرار داشتند که کم کم خشک شده یا جای خود را به مزارع کشاورزی داده اند و نمیتوان به عنوان یک مجموعه یکپارچه به آنها نگاه کرد.
پولگان، پوششی مخملی در آغوش محلات
اما باغهای دیگری وجود دارد که با پشت سر گذاشتن رویدادهای بسیار و ناملایمات طبیعی و انسانی، هنوز شکل خود را حفظ کرده و در میان مردم با عنوان باغهای «پولگان» شناخته میشوند. باغهای پولگان تقریبا در محدوده شمال غربی محلات واقع شده اند. درختان خشکیده اطراف محدوده کنونی باغها که در فاصله دور یا نزدیک از آن قرار گرفته و دیوارهای رو به نابودی که در اطراف برخی از این درختها مشاهده میشود، نشان میدهد که آن مناطق نیز روزگاری باغ بوده اند.
اگر فرضیه باغ بودن این مناطق را درست دانسته و آن را با باغهای پولگان مرتبط بدانیم، میتوان اظهار کرد که پهنه باغی در این منطقه در گذشته بین ۸۰ تا ۱۰۰ هکتار بوده است اما آنچه که اکنون باقی مانده و شکل باغ دارد، به زحمت به ۲۰ تا ۳۰ هکتار میرسد.
باغهای پولگان در کنار درختان چنار و درختان بوستان سلامت، به عنوان ریههای عمده تنفسی شهر محسوب شده و زیبایی و طراوت را به شهر هدیه میکنند و از این جهت، نقش ویژهای در اکوسیستم محلات بازی میکنند. حرکت شهرها به سمت صنعتی شدن و افزایش آلایندهها، اهمیت فضای سبز را چند برابر میکند اما آنچه که به پولگان اهمیت دوچندان میدهد، تلفیق باغات با کوچههای پیچ در پیچی است که یکی از مشخصههای محلات را شکل میدهد. از این رو، باغها و کوچه باغهای پولگان به المان هویتی محلات تبدیل شده اند.
باغهای پولگان با بهرهمندی از درختان مثمر بسیار از جمله آلو، آلوچه، گیلاس، آلبالو، سیب، به، گردو و درختان دیگر، علاوه بر اینکه ابزاری جهت تامین معاش خانواده باغداران بوده، در فصل بهار و تابستان با خلق جلوههای بصری زیبا در کنار جریان پرطراوت آب، بازدیدکنندگان را به شگفتی وامیدارد و قدم زدن در کوچه باغهایش، آرامش را به انسان هدیه میکند. کمتر شهروند محلاتی وجود دارد که بخشی از خاطرات کودکی اش با باغهای پولگان پیوند نخورده باشد.
تهدیدهایی که بلای جان پولگان شده اند
در سالهای اخیر پنج عامل عمده، حیات این ثروت ارزشمند را تحتالشعاع خود قرار داده و حتی اگر طرحی روی کاغذ برای احیای باغات موجود بوده، حداقل در عرصه اجرا، از اقدام عملی برای احیای باغات خبری نبوده است. ایسنا پیشتر در گزارشی با عنوان «پرونده احیای باغات محلات دوباره روی میز!» به این موضوع پرداخته است. «ساختمان سازی»، «آتشسوزیهای عمدی و اتفاقی»، «گسترش معابر شهری»، «کمبود منابع آبی» و «مالکیت (وراثتی بودن و مالکیت خرد)»؛ پنج عامل عمدهای است که پای خود را روی گلوی باغات گذاشته اند.
در اثر گذشت زمان، درگذشت مالکان اصلی و پیدایش خرده مالکان، رسیدگی به باغها توجیه اقتصادی خود را از دست داده و مالکان، عطای باغداری را به لقایش بخشیده اند. تعدادی از باغها نیز بدون مالک رها شد تا تقدیری جز خشک شدن برای آنها در پیش نباشد. البته این رهاشدگی در برخی موارد به شکل هوشمندانه و برای خشک شدن درختان به امید تغییر کاربری باغ است. کمبود منابع آبی نیز از دیگر علتهایی است که حیات باغات را تهدید میکند.
یکی از اقداماتی که باغات پولگان را در موقعیت جدیدی قرار داد، ایجاد خیابان شیخ زینالعابدین محلاتی بود که خیابان امام خمینی(ره) را به خیابان آیتالله مقدسی متصل میکرد. احداث این معبر موجب شد که بخشی از درختان از بین بروند. با توجه به کم عرض بودن معابر هسته مرکزی محلات و به وجود آمدن ترافیک سنگین هسته مرکزی شهر در ساعات ابتدایی شب، این معبر توانست از بار ترافیکی آن اطراف بکاهد و احداث آن اجتناب ناپذیر به نظر میرسید اما برخی معتقدند شاید میشد مسیر بهتر و هرچند طولانیتری برای احداث آن انتخاب کرد تا آسیب کمتری به باغات وارد شود. با گذشت چندین سال و تغییر چندباره شورای اسلامی و شهردار، بازگشت به گذشته و بررسی نقاط ضعف یا قوت احداث معبر در این نقطه نمیتواند جذابیتی داشته باشد پس باید از آن گذشت.
با احداث خیابان شیخ زینالعابدینی، بخشی از باغها کنار خیابان اصلی قرار گرفت تا حیات این دسته از باغات در معرض خطر قرار گیرد. اینجا بود که آتشسوزیهای متعدد بلای جان باغها شد تا شاید از بین رفتن درختان، مسیری برای سبز شدن ساختمان باشد. ایسنا در آن زمان بارها اخبار آتش سوزی باغات را پوشش داده بود و به اذعان مسئول واحد آتشنشانی محلات، عمدی بودن برخی از آنها به اثبات رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
مرگ یک نوستالژی سبز
سایه مرگ همچنان بر کوچهباغهای محلات مستدام است
۷ هزار متر مربع باغ در محلات طعمه حریق شد
کابوس بی پایان آتش در محلات
بر اساس اعلام آتشنشانی شهرستان محلات، از سال ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۱، تعداد ۸۱ مورد حریق در باغات محلات گزارش شده است که ۱۰ مورد از این تعداد، ناشی از آتشسوزی با استفاده از کبریت عنوان شده است. ۱۰ مورد عمدی تشخیص داده شده است و علت ۶۱ مورد دیگر، «سایر موارد» اعلام شده است. سال ۹۵ با ۱۲ مورد حریق، بیشترین و سال ۱۴۰۰ بدون حریق، کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. اگرچه علت ۷۱ درصد این آتشسوزیها، «سایر موارد» ذکر شده است اما مشاهدات شهروندان نشان میدهد که بیشتر این حریقها در حوالی خیابان جدیدالاحداث شیخ زینالعابدین محلاتی و در محدوده باغهای پولگان بوده است و نابودی عمدی باغ به امید تغییر کاربری، در دسترسترین علتی است که میتوان برای آن متصور بود. گویا در مقطعی، اعزام آتشنشانان محلات برای اطفای حریق، باغات به ماموریت روتین برای آنان تبدیل شده بود.
چتر قانون برای حمایت باغهای پولگان باز شده است؟
وجه مشترک صحبتهای تمام مسئولان مرتبط با باغات، عدم صدور مجوز تغییر کاربری باغات است که میتواند اقدام مثبتی در جهت حفظ باغها باشد. باغات در طول سالهای اخیر قوانین متفاوتی را به خود دیدهاند. در سال ۹۶ مصوبهای ویژه باغات در محلات وضع شد که بر اساس آن، در هر باغ و با هر متراژی میتوان اتاق کارگری ایجاد کرد. دیوارهای باغ را نیز بر اساس عرف منطقه میتوان مرمت کرد. بر اساس این قانون، در صورت موجود بودن سند مالکیت (شش دانگ یا مشاع) یا گواهی ثبتی مالکیت از اداره ثبت اسناد و املاک و با پیش شرط حفظ کاربری باغ، امکان احداث اتاق کارگری تا متراژ ۲۰ متری برای باغات تا هزار و ۵۰۰ متر، اتاق ۳۰ متری برای باغات هزار و پانصد تا دو هزار متری و اتاق ۴۰ متری برای باغاتی که مساحت آنها بیش از دو هزار متر است، فراهم شده بود.
با آغاز سال ۱۴۰۰ این مصوبه ابطال شد و در قانون جدید، احداث اتاق کارگری مستلزم وجود سند مالکیت شش دانگ به همراه مساحت حداقل یک هکتاری باغ است. اتاق نیز باید در ورودی باغ احداث شده و نقشه و کروکی اتاق نیز توسط نظام مهندسی تعیین میشود. در این قانون حداکثر ارتفاع دیوار قابل احداث باغ نیز ۱۲۰ سانتیمتر تعیین شده است. در صورتی که زیرساختهایی از قبیل آب، برق و گاز در دسترس بوده و دستگاه خدماترسان بتواند خدمات خود را ارائه دهد و احداث اتاق بدون تخلف و بر اساس موافقتنامه انجام شود، امکان ارائه آن به متقاضی وجود خواهد داشت. فلسفه اجبار به احداث اتاق در ورودی باغ میتواند به منظور جلوگیری از محوطهسازی یا ایجاد فضاهای دیگر از ورودی باغ تا اتاق باشد.
تزریق خون گردشگری به رگ های پولگان
در سال ۱۴۰۲ شهرداری محلات تصمیم به بازسازی یکی از معبرهای کوچهباغهای پولگان محلات گرفت تا با تزریق خون گردشگری در یکی از رگهای پولگان، گامی در مسیر احیای آن برداشته شود.
عزیز تقیزاده، شهردار محلات در گفت و گو با ایسنا با اشاره به قوانین شهرداری در ارتباط با حفظ و نگهداری باغات و فضای سبز شهری اظهار کرد: شهرداری در قبال تمام فضاهای سبز موجود یا قابل ایجاد در محدوده شهر مسئولیت داشته و به آن توجه ویژهای دارد و برای استفاده از باغات داخل محدوده یا ساخت و ساز در آن ضوابطی وجود دارد که شهرداری با حساسیت بسیار به آن عمل میکند.
وی با تاکید بر عدم امکان تغییر کاربری باغات در محدوده شهر، گفت: شرط ساخت و ساز در باغات، حفظ و احیای سبزینگی و فضای سبز باغ است و با این شروط، امکان ایجاد ساختمان با حداکثر فضای اشغال ۱۵۰ متر در دو طبقه وجود دارد. در غیر این صورت امکان ارائه پایان کار به آن بنا وجود ندارد. در خارج از محدوده شهر اگرچه شهرداری در بسیاری از موارد برای جلوگیری از نابودی باغات و فضای سبز همکاری میکند اما متولی آن جهاد کشاورزی است. البته کمیسیون قطع اشجار شهرداری ناظر بر عدم قطع درختان در محدوده تا انتهای حریم شهری است.
وی یکی از دلایل خشک شدن برخی باغ ها را کم بودن مساحت آنها دانست و افزود: شاید تعداد باغات پنج هزار متری در حریم شهر کمتر از ۱۰ مورد باشد و مساحت قریب به اتفاق باغها در حدود هزار متر مربع است. با توجه به بالا بودن هزینه های حفظ باغات، نگهداری از باغ با این مساحت برای مالکین صرفه اقتصادی ندارد و باید با ایجاد جذابیت برای مالکین، انگیزه و علاقه حفظ و احیای باغ برای آنان به وجود بیاید.
تقیزاده تغییر سبک زندگی را یکی از دلایل عدم جذابیت حفظ باغات برای مالکین دانست و ادامه داد: از طرفی نبود صرفه اقتصادی باعث رها شدن باغ ها شده و با رها شدن آن، وضعیت کنونی اتفاق میافتد. شهرداری از هرگونه اقدامی که ضمن حفظ فضای سبز، به ایجاد انگیزه در مالکین کمک کند، حمایت میکند.
وی تصریح کرد: با اجرای «طرح ساماندهی، بازپیرایی، احیا و محوطهسازی کوچه باغهای پولگان»، به دنبال ایجاد جذابیت برای حضور مردم در باغات هستیم. اگرچه مجوز هیچگونه تغییر کاربری برای باغها صادر نمیشود اما امکان اجرای طرحهای گردشگری در باغها وجود دارد. با اجرای این طرح به صورت پایلوت در یکی از کوچه باغهای پولگان میتوان نسبت به ایجاد نگاه مثبت در باغها امیدوار بود.
در طرح ساماندهی چه اتفاقی می افتد؟
محمد صالحی، رئیس شورای اسلامی شهر محلات نیز در اینباره گفت: از گذشته کوچهباغهای محلات به عنوان یک ظرفیت مناسب گردشگری مطرح بود اما به دلایل مختلف در دورههای گذشته به آن پرداخته نشده بود. با برنامه ریزی صورت گرفته در دوره ششم شوراهای اسلامی شهر محلات و هماهنگی با شهرداری، ساماندهی کوچه باغات با هزینهای بالغ بر ۵ میلیارد تومان در دست اقدام بوده که در روزهای آینده به بهرهبرداری کامل خواهد رسید.
وی استفاده از ظرفیت گردشگری باغهای پولگان را از اهداف این پروژه برشمرد و اظهار کرد: با توجه به پیشرفتهای شهری و حرکت به سمت توسعه شهرنشینی، مدرنیزه و صنعتی شدن جوامع، حفظ بافتهای قدیمی با استفاده از مصالح قدیمی میتواند تداعی کننده آداب و رسوم و فرهنگ کهن منطقه باشد. با توجه به گردشگر پذیر بودن محلات، میتوان از این ظرفیت برای توسعه گردشگری شهر استفاده کرد.
وی تلاش جهت احیای باغات را از دیگر اهداف این پروژه عنوان کرد و ادامه داد: باغها علاوه بر اینکه ریههای تنفسی شهر محسوب میشوند، در حفظ و افزایش زیبایی سیما و منظر شهری نیز نقش ویژهای دارند. میتوان با زیباسازی معابر باغها و ایجاد زیرساختها، نسبت به ایجاد انگیزه در مالکین برای احیای باغها امیدوار بود. با توجه به کم تردد بودن و فقدان نور در این معابر، بعضا شاهد آسیبهای اجتماعی در این معابر بوده ایم ولی با ایجاد زیرساخت و تامین روشنایی، میتوان از این آسیبها پیشگیری کرد.
صالحی افزود: با همکاری فرمانداری، اداره جهاد کشاورزی، اداره منابع طبیعی و دستگاههای خدمات رسان محلات مانند اداره برق، یکی از معابر اصلی کوچهباغها به طول حدود ۴۷۰ متر که دارای کوچههای فرعی متعددی بود، انتخاب شد تا با مصالح قدیمی مانند کاهگل، درپوش آجری، ایجاد طاقچههای قدیمی و کف سازی سنتی سنگی با بیش از ۹۵ درصد پیشرفت فیزیکی، بازسازی شود. وسعت پروژه با احتساب مساحت دیوارها و کوچههای فرعی به چهار هزار متر مربع میرسد.
وی با اشاره به تصویب چند طرح گردشگری برای این باغات در سنوات گذشته، تصریح کرد: در نقاطی از این معبر، ایجاد مبلمان شهری و ارائه برخی خدمات انجام خواهد شد اما هدف اصلی، طرح گردشگری این محدوده است که کاربریهای متعددی از قبیل باغ رستوران و اماکن بومگردی در آن دیده شده که امیدواریم با اجرای پروژه جاری، اجرای این طرحها تسهیل شود.
با احداث این معبر میتوان امیدوار بود که دسترسی آتشنشانی به باغها تسهیل شود و در صورت وقوع آتشسوزی، در کمترین زمان ممکن نسبت به اطفای حریق اقدام شود چراکه مردادماه سال ۱۴۰۲ نیز وقوع آتشسوزی در ۶ باغ از باغهای پولگان، مساحتی نزدیک به پنج هزار متر را در بر گرفت و به دلیل عدم امکان تردد خودرو به داخل باغ، اطفای حریق از طریق ۳۰۰ متر شیلنگ انجام شد و اطفای حریق دو ساعت و نیم طول کشید.
به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر با کمرنگ شدن امید سودجویان نسبت به تغییر کاربری باغات به مسکونی یا تجاری، حریق در محدوه باغهای پولگان به شکل محسوسی کاهش پیدا کرده است اما تنها با تکیه بر این موضوع نمیتوان دلخوش به احیای باغات بود زیرا کمبود منابع آبی نیز تهدیدی بالقوه برای باغات محسوب میشود که باید برای آن تدبیری اندیشید. شناسنامهدار کردن و ثبت این باغات به عنوان یک میراث ملموس شهر محلات که یکی از مولفههای هویتی آن است میتواند چتر حمایتی قانون برای باغات را محکمتر و گستردهتر کند.
حرکت در مسیر توسعه شهرنشینی و پیشرفت صنعت اجتناب ناپذیر است، اما آلودگیهای مختلف زیست محیطی را به همراه دارد ، بر این اساس، نقش درختان و فضای سبز در کاهش آلودگی هوا بسیار قابل توجه است، بر این اساس باغهای پولگان علاوه بر زیبایی بصری و ظرفیتهای متنوع گردشگری، در پالایش هوای محلات به عنوان ریههای این شهر، نقش غیرقابل انکاری دارند، بنابراین باید توجه دوچندانی به این پهنه سبز و ارزشمند محلات داشت.
البته نباید فراموش کرد که در تدوین طرحهای گردشگری برای باغات پولگان، ظرفیت پذیرش جمعیت در کوچه باغها و زیرساخت های خدماتی مورد نیاز گردشگران در منطقه به میزان کافی و با کیفیت مناسب نیز باید دیده شود چراکه افزایش بیرویه و بی ضابطه حضور افراد در این عرصه از سویی و نبود خدمات مورد نیاز به اندازه کافی میتواند عوارض منفی دیگری را نیز به همراه داشته باشد.
انتهای پیام