ماجرای منبری که یک کاباره را برای همیشه تعطیل کرد + تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۷۳۹۵۴
به گزارش مهر،یکی از مشهورترین چهرههای منبری در دهههای اخیر شیخ احمد کافی بود. استقبال گسترده مردم از جلسات سخنرانی مرحوم کافی و مراسم دعای کمیل و ندبه، باعث شد که وی ساخت مهدیه را پیشنهاد کند.
او با فروش منزل خود و کمک چهار تن از بازاریان خوشنام تهران و نیز عدهی بسیاری مردم، در سال ۱۳۴۸ قطعه زمین چهار هزار متری در خیابان، ولی عصر تهران، با نام مهدیه خریداری کرد که ساختمان اولیه آن پانزده هزار نفر را در خود جای میداد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*از دوران کودکی شیخ احمد کافی بفرمائید و اینکه چگونه وارد حوزه علمیه شدند؟
حاج شیخ احمد کافی خطیب و واعظ شهیری بود که سال ۱۳۱۵ در مشهد و در خانوادهای مذهبی متولد شد، جد او آیت الله حاج شیخ احمد کافی از علمای معروف یزد و اصالتاً یزدی محسوب میشد که بعد از عنایت حضرت علی بن موسیالرضا (ع) و شفا یافتن چشمهایش در مشهد ساکن و به امر تبلیغ مشغول میشود.
مرحوم کافی استعداد خوبی داشت و توانست تا سن ۷ سالگی نزد پدر بزرگ درس قرآن و جامع المقدمات را فرا بگیرد؛ پدربزرگمان وقتی دید حاج احمد صدای دلنشین و گیرایی دارد به او اشعاری آموخت تا در مجالس روضه خوانی شرکت کرده و آن ابیات را بخواند.
او برای تحصیل و گذراندن علوم حوزوی در سن ۱۰ سالگی وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد و بعد از فراگیری علوم پایه به نجف اشرف هجرت کرد تا مدارج بالاتر حوزوی را در مدرسه طیب و تحت اشراف اساتیدی، چون حضرات آیات خویی، سید اسدالله مدنی تبریزی و حسین راستی کاشانی کسب کند که شهید آیت الله مدنی از مهمترین اساتید آن مرحوم به شمار میرفت. آن مرحوم علاوه بر اینکه از محضر آیت الله مدنی کسب علم میکرد اهتمام ویژهای به همراهی استاد در پیاده روی شبهای جمعه نجف تا کربلا داشت تا حدی که از سوی ایشان مأمور خواندن دعای کمیل در صحن امام حسین (ع) و دعای ندبه در مدرسه طیب میشود.
بعد از اینکه شیخ کافی به ایران میآید تحصیلات حوزوی خود را در شهر مقدس قم ادامه میدهد و برای بهره بردن از سیرت پاک و وارستگی مرحوم آیت الله یزدی درس اخلاق را در محضر ایشان فرا میگیرد.
*دلیل عزیمت مرحوم کافی به تهران و شکلگیری مهدیه چه بود؟
سال ۴۲ بود که به خاطر درخواستهای مکرر مردم، به تهران عزیمت میکند تا فعالیتهای تبلیغی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی خود را در این شهر انجام دهد. مرحوم شیخ کافی در منبر و برخورد با مردم بسیار اهل تواضع و فروتنی بود، با اینکه پای منبریاش بسیار بودند، اما هرگز به شلوغ بودن منبرهایش مغرور نشد.
استقبال گسترده مردم از جلسات سخنرانی مرحوم کافی و مراسم دعای کمیل و ندبه، باعث شد که وی ساخت مهدیه در تهران را پیشنهاد دهد. او با فروش منزل خود و کمک چهار تن از بازاریان خوشنام تهران و نیز عده بسیاری از مردم، در سال ۱۳۴۸ قطعه زمین ۴ هزار متری در خیابان، ولی عصر تهران، با نام مهدیه را خریداری کرد، اما با این وجود در جلسه دعای ندبه انبوه بسیاری از مردم در خیابانها مینشستند تا دعای ندبه را قرائت کنند. این جمعیت و حضور مردم در مهدیه برای رژیم پهلوی و ساواک بسیار وحشتآور بود از این رو همیشه مراسمهای مهدیه کنترل میشد.
*راز موفقیت منبرهای مرحوم کافی و تأثیر آن بر روی مردم چه بود؟
دلیل پر رنگ بودن منبرها و راز موفقیت ایشان این بود که به آنچه میگفت و اعتقاد داشت عمل میکرد. به زبان مردم صحبت میکرد و از بیان اصطلاحات طلبگی پرهیز داشت برای همین همگان از کارگر، بازاری، زن خانه دار، تحصیل کرده گرفته تا مردم بی سواد همه و همه منبرهای او را دوست میداشتند. او اگر به جوانان میگفت احترام والدین خود را نگاه دارید ابتدا خودش این کار را انجام میداد؛ نصیحت و کنایه اش به فعل بود. در کارهایش اخلاص داشت با اینکه از شهرت بسیاری برخوردار بود، اما هر کجا حاج احمد را دعوت میکردند ایشان میپذیرفت حتی اگر این دعوت از یک روستای دور افتاده باشد.
آیت الله ناصری اصفهانی خاطرهای نقل میکنند که در نجف با مرحوم کافی دوست بودم و دیرتر از ایشان به ایران برگشتم وقتی برگشتم دیدم آقای کافی در اوج شهرت و منبر است و زمانی که وارد اصفهان شدم، آقای کافی هم در اصفهان بود، مردم دولت آباد به من گفتند؛ شما از دوستی خودتان استفاده کنید و از ایشان درخواست کنید منبری هم در این دیار داشته باشد، من به اصفهان رفتم و از ایشان دعوت کردم و وی به من گفت: آخرین منبر من ساعت دو و نیم شب تمام میشود تا دولت آباد چقدر راه است؟ گفتم: حدود چهل دقیقه گفت: من ساعت سه و نیم نیمه شب میآیم و منبر میروم! آیت الله ناصری میفرمود: من با تعجب و بهت زده گفتم کسی آن موقع شب نمیآید و بالاخره بنا شد ایشان ساعت موعود به دولت آباد تشریف بیاورد و منبر برود، من شب جمعه دلشوره داشتم که نکند کسی نیاید و آبروریزی شود ساعت ۱۱ شب به مسجد جامع رفتم و دیدم مسجد و خیابان جلوی مسجد جامع پر است و در نهایت مرحوم کافی ساعت سه و نیم منبر رفت و تا اذان صبح ادامه داد و سه شب این منبر برگزار شد؛ کافی تب و عشق منبر داشت گویا میدانست فرصت او کوتاه است و وظیفهاش هم منبر است.
همچنین خاطره دیگری که هست مربوط به کاباره کرج میشود، یک جوانی در کرج زمینی ۷ هزار متری داشت که در آن کاباره تأسیس کرده بود و مرد و زن در آنجا به صورت مختلط مشغول خوردن مشروبات میشدند تا حدی که رسوایی عجیبی در کرج به بار آورده بود. از قضا شیخ کافی به مدت ده روز در کرج مراسم داشت و یک روز در مسیر برگشت متوجه این کاباره میشود و میخواهد صاحب آن را ببیند از این رو واسطهای را نزدش میفرستد و قراری برای فردا میگذارد.
فردای همان روز صاحب کاباره در منزلی که قرار ملاقات گذاشته شده بود حاضر میشود بعد از کمی شوخی و صحبت کردن حاج احمد آقا از آن فرد میپرسد فلانی روزی چقدر از کاباره درآمد داری؟ میگوید خدا میرساند، روزی ۸ هزار تومان در میآید. کافی گفت: کاباره و عرق و شراب، خدا میرساند؟!؛ بحث به همین شیوه ادامه مییابد تا برادرم دیگر میفهمد که این سخنان اثری بر آن جوان ندارد از این رو در پیشگاه خداوند متعال تمنا میکند تا بر کلامش اثر و نفوذ عنایت فرماید بعد آن بود که میبیند صاحب کاباره سر به دیوار میکوبد و میگوید من ۷۰ هزار بدهی به یکی از رباخواران کرج دارم، زیرا هر آنچه در روز در میآورم سر میز قمار از دست میدهم برای همین همیشه بدهکار هستم؛ بنابراین اگر شما بتوانید بدهکاری مرا پرداخت کنید این کاباره را میبندم. شیخ هم این شرط را قبول میکند.
شیخ احمد همان شب برای اینکه صاحب کاباره پشیمان نشود او را به همراه خود به یکی از منبرهای کرج میبرد و در همان جلسه مشکل مالی را مطرح میکند و پول در منبر جور و کاباره برای همیشه بسته میشود.
*چقدر از مخاطبان مرحوم کافی جوانان بودند؟
مضامین منبرهای مرحوم شیخ کافی بیشتر آیات و روایات بود و بیش از ۸۰ درصد پامنبریهای آن مرحوم را جوانان تشکیل میدادند؛ حتی امروز پس از ۴۳ سال از درگذشت ایشان اگر کسی سخنرانیهای ایشان را گوش فرا دهد خواهد دید که چقدر صحبتهای ایشان به روز است. در آن دوران نوارهای کاستی که از سخنرانی مرحوم حاج احمد ضبط میشد را جوانان گوش میدادند؛ او در دل مردم جای داشت.
آن مرحوم در جذب جوانان بسیار موفق بودند تا حدی که امام خمینی در نامهای از ایشان بابت برپایی منبرها و جذب جوانان تشکر میکنند و همچنین اجازه دریافت وجوهات به آن مرحوم میدهند؛ حتی امام موسی صدر نیز با اینکه در لبنان بودند، اما نسبت به اخوی بنده شناخت داشتند و زمانی که باخبر میشوند مرحوم کافی به لبنان آمده برای استقبالش به فرودگاه میروند و میگویند شما در جذب جوانان موفق بودید. ایشان شهر به شهر برای سخنرانی میرفت و مورد استقبال همگان قرار میگرفت.
*آیا منبرهای مرحوم کافی در پیروزی انقلاب اسلامی تأثیری داشت؟
مرحوم اخوی انقلاب را درک نکرد، اما علاقه شدیدی به امام داشت و همواره به نظام شاهنشاهی اعتراض میکرد. زمانی که بردن نام امام جرم بود ایشان در مقابل ۵۰ هزار جمعیت که در دعای ندبه اردیبهشت ۵۷ مصادف با شهادت حضرت زهرا (س) شرکت کرده بودند ایستاد و گفت «حضرت امام خمینی در کنار قبر جدت، از حضرت بخواه که مولای ما کی میآید»؛ آن مرحوم ارادت خاصی به امام و مراجع تقلید داشت و نخستین کسی بود که در آن فشار و خفقان پشت تریبون مهدیه اسم آیت الله خمینی را با عنوان امام به زبان آورد. برای همین قضیه دو ماه زندان شد.
مراسمهای نیمه شعبان و چراغانی مهدیه زبان زد بود، اما چون حضرت امام در تیرماه ۱۳۵۷ وقتی مشاهده کردند اعتراضات عمومی شهرهای مختلف و برخی روستاها را نیز فراگرفته و شعلههای انقلاب در حال گسترش است، طی پیامی فرمان تحریم چراغانی نیمه شعبان را صادر کردند از این رو مرحوم کافی نیز اعلام کرد امسال مهدیه جشن و چراغانی ندارد.
همین شد که از طرف رژیم به حاج احمد آقا فشار آوردند تا امسال جشن بگیرد. تا حدی که ازغندی رئیس کلانتری ۱۲ به مهدیه آمد و به مرحوم کافی گفت باید امسال جشن بگیرید. ایشان هم پاسخ میدهد ما امسال بودجه نداریم و نمیتوانیم جشن بگیریم. ازغندی میگوید که هر چقدر بودجه بخواهید ما تأمین میکنیم. نهایتاً حاج کافی میگوید که مرجع تقلید ما فرموده که امسال جشن نگیرید. به محض اینکه حاج کافی این جمله را میگوید ازغندی به صورت حاج کافی سیلی میزند و ناسزا میگوید و میگوید یا مهدیه را چراغانی کن، یا ما خودمان چراغانی کنیم و یا از تهران به مشهد برو؛ مرحوم حاج کافی سومین شرط را میپذیرد و به سمت مشهد حرکت میکند که در مسیر رفت تصادفی رخ میدهد و ایشان دار فانی را وداع میگوید.
منبع: الف
کلیدواژه: شیخ احمد کافی مرحوم کافی دعای ندبه تا حدی حاج احمد حاج کافی آن مرحوم آیت الله شیخ کافی منبر ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۷۳۹۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صحبتهای بیسابقه قالیباف درباره ماجرای ارز/ آغاز گشت ارشاد مسئولان توسط رادان
مادام که یکانیکان مردم به اندازه وسع خود در مقابل سخنان غلط برخی رجال سیاسی واکنش نشان ندهند؛ بیشتر شدن سرعت حل مشکلات با چالش مواجه خواهد بود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"همه اختیارات را گرفتند اما دچار مشکل هستند"
صحبتهای بیسابقه قالیباف درباره ماجرای ارز
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی اخیرا در دومین نشست بررسی مسائل ارزی که با حضور مسئولان اقتصادی دولت برگزار شد با بیان اینکه در نشست قبلی به اندازه کافی گزارش ارائه شد و دوستان دولت باید به طور روشن و شفاف رویکرد رو به جلو برای مدیریت بازار ارز ارائه کنند، گفته است: ما دنبال تکرار جلسات نیستیم و جلسه سومی وجود ندارد. بنابراین باید در مورد موضوع به جمعبندی برسیم و نتیجه نهایی را به صحن علنی ارائه کنیم و در این رابطه با توجه به اصرار نمایندگان برای بررسی موضوع در صحن علنی، به صورت مشخص به نمایندگان گفتم اگر به جمعبندی و اتفاق نظر با دولت نرسیم مجلس خود به جمعبندی روشن میرسد.
به گزارش مشرق، او با تاکید بر اینکه مجلس در عین اختلاف سلیقه و اختلاف دیدگاه -اما- با سیاستهای ارزی دولت همراهی کرده است، گفت: همه اختیارهای موجود در قانون دائمی را به رئیس بانک مرکزی دادیم و هر چه ایشان در جلسه سران قوا بیان کردند قبول کردیم اما شرایط کنونی نشان میدهد که هم رویکرد اقتصادی و هم رویکرد مدیریتی در موضوع ارز دچار اشکال است.
قالیباف با اشاره به تورم کالاهای اساسی که با ارز ترجیحی وارد میشوند و تاکید بر ضرورت اصلاح رویکردهای اقتصادی در این زمینه، گفت: به طور روشن و مشخص امروزه در سیاستهای ارزی از نگاه اقتصادی دچار مشکل هستیم و طرح جامعی برای رویکرد اقتصادی در ارز وجود ندارد. [1]
*پیش از این هم تأکید شده بود که مجلس باید درباره علت مشکلات با مردم صحبت و از ابزار نطق استفاده کند.
انتظار نخست از مجلس این است که جامعه بصورت شفافتری بداند چرا مثلا در رویکردهای بانک مرکزی با دو مشکل مدیریتی و اقتصادی مواجهیم و یا مسئول وضعیت فعلی ارز کیست؟ همینطور ایضا چرا هیچ طرح جامعی در رویکرد اقتصادی مربوط به ارز وجود ندارد!؟
"جدّیت قالیباف" که قبلا نیز مورد اذعان نمایندگان قرار گرفته است؛ می تواند راهگشای وضعیت کنونی باشد.
***
ضرورت عکسالعمل مردم در مقابل اغلاط سیاسیون
علیمحمد نمازی، فعال اصلاح طلب و عضو حزب کارگزاران اخیرا در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:
"میخواهید خطرها -را- کمتر و دور کنید و امنیت کشور و نظام بالا برود؟ باید فاصله دولت و مردم را کم کرده و مردم را با نظام همراهتر کنید. این احترامگذاشتن به مردم، شناخت حقوق مردم و رعایت حقوق مردم است. در آیه قرآن صراحتا آمده است که خدا به پیامبر میگوید اگر تو آدم سختگیری بودی، مردم از کنار تو پراکنده میشدند. در آیه دیگری داریم که میگوید مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ یعنی این پیامبر با مردم و مسلمانها مهربان است. بنابراین حاکمان هم باید با مردم مهربان باشند. "[2]
*مردم باید از بین رجال و فعالان سیاسی؛ دوستان و دشمنان خود را به خوبی بشناسند. راه شناخت نیز رصد عقلانیت و میزان انطباق تحلیل ها با واقعیت های موجود است.
مثلا در صحبت های نمازی دیده می شود که پیش فرض او نه تنها هیچ نشانی از مثبتات کشور ندارد بلکه تصویر یک فضای جنگی در پیرامون و درون کشور است. آنهم کشوری که فاصله حکومتش با مردم زیاد است، احترام مردم حفظ نمی شود و حاکمیت هم با مردم مهربانی ندارد! (در پیش و پس سخنان نمازی نیز همین پیش فرض مورد اشاره شده وجود دارد)
آیا اینها واقعیت کشور ماست؟
آیا میتوان چنین تصور سیاهی را در قبال کشوری داشت که به 3 قدرت هسته ای اما بی عقل جهان حمله نظامی پیروزمندانه داشته تا حق خود را احقاق کند؟
آیا تصور ظالم بودن حکومت در قبال ایران صحیح است در حالی که فیلم هایی از ضرب و شتم برخی مأموران پلیس توسط عناصر خاطی خیابانی منتشر می شود، میزان کمک های خیریه مردم به نهادهای امین حکومتی همه ساله زیادتر می شود و رهبر مملکت نیز بر حق الناس بودن رأی مردم تأکید دارد و اصلی ترین حافظ آن است...
پس می بینیم که جز استبعاد از عقل چیزی در سخنان و مواضع نمازی نیست و البته مادام که یکان یکان مردم به اندازه وسع خود به چنین سخنان غلطی واکنش نشان ندهند؛ بیشتر شدن سرعت حل مشکلات با چالش مواجه خواهد بود.
در این زمینه مثال بسیار است که متأسفانه شاهد عکس العملی از طرف جامعه نبوده ایم! از آن سخنران که ادعای شنیدن صدای امام زمان را مطرح کرد تا آن فعال ستادی اصلاح طلب که صراحتا بر "تحریم انتخابات" تأکید داشت و یا آنکه در روزگار شرایط اقتصادی خوبتر کشور از "وضعیت ته درّه" سخن گفت.
***
آغاز "گشت ارشاد مسئولان" توسط رادان
مشرق گزارش داد: سردار احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی طی سخنانی در جمع استادان و طلاب مدرسه عالی فقهی امام علی بن موسی الرضا(ع) گفته است:
"۳۲ سازمانی که در این نظام مسئول بودند برای ساماندهی حجاب و عفاف نه تنها کار خودشان را نمیکنند بلکه شبهه و شک و تردید در دل مردم نیز میاندازند. دل کسانی که ایجاد شبهه و شک و تردید میکنند، تسخیر دشمن شده است. "[3]
*نمی توان و نباید از کنار سخنان سردار رادان به سادگی گذشت.
او نه آمریکا یا اسرائیل بلکه صراحتا نهادهایی در درون کشور را خطاب قرار داده و می گوید آنها به وظایفشان در حوزه حجاب عمل نمی کنند و بلکه حتی برخی از آنها ایجاد شبهه و تردید نیز می کنند!
اگرچه انتظار بود رادان صراحتا از این نهادها اسم بیاورد اما لازم است که در یک رویکرد حاکمیتی؛ این سازمانها و مسئولان آنها شناسایی و به مردم معرفی شوند. زیرا با سخنان سردار رادان یعنی عملا شاهد یک کژ کارکردی سیستمی هستیم.
در این زمینه البته قوه قضائیه و نهادهای امنیتی نقش ویژهتری برای پاکسازی فوری سیستم دارند.
لازم به ذکر است که مقام معظم رهبری در یک سخنرانی خود در سال 80 پیرامون مسئولانی که آرمان های اسلامی و قانونی نظام را قبول ندارد، فرموده اند:
"اگر کسی در نظام جمهوری اسلامی در مسؤولیتی مشغول کار است، ولی آرمانهای نظام جمهوری اسلامی را آنگونه که امام بزرگوار ترسیم کرده است و در قانون اساسی تجسّم پیدا کرده، در دلش قبول ندارد، اشغال آن پست برای او حرام شرعی است. "
***
1_mshrgh.ir/1597009
2_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1471895
3_mshrgh.ir/1597230