چرا تعطیلات برای مغز مفید است؟
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۰۴۰۴۳
آفتابنیوز :
مطالعات علمی نشان میدهند که انتظار برای پاداش در آینده میتواند حتی بیشتر از خود پاداش باشد. این به لطف یک مولکول کوچک به نام «دوپامین» است.
به گزارش کانورسیشن، آیا واقعا تعطیلات ضروری است؟ چه نیازی به آن داریم؟ و مهمتر از همه آن که گذراندن چند روز بیکاری چه فایدهای دارد؟ استراحت انعطافپذیری شناختی را بهبود میبخشد اگرچه ممکن است تعجبآور به نظر برسد، اما پژوهشهای علمی اندکی وجود دارند که مزایای مستقیم تعطیلات را بر مغز ما بررسی میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از این شرکت کنندگان خواسته شد تا در آزمونی شرکت کنند که در آن اشیاء (مثلا چکش) به آنان داده شود و بیشترین تعداد استفاده در کمترین زمان مورد ارزیابی قرار گیرد. آنچه مشاهده شد این بود که پس از دو تا سه هفته تعطیلات کارگران انعطافپذیری شناختی بیشتری داشتند. به عبارت دیگر، آنان توانستند در مقایسه با نتایجی که چند هفته پیش از تعطیلات به دست آمده بودند استفاده بیشتری از اشیا داشته باشند.
اکثر مطالعات موافق این موضوع هستند که از دیدگاه بیولوژیکی، یکی از دلایل اصلی افزایش انعطافپذیری شناختی و به طور کلی مزایای تعطیلات، کاهش استرس است. همه ما قبول داریم که کار باعث ایجاد استرس میشود. با این وجود، در اینجا باید یک نکته کوچک را در نظر گیریم: استرس به خودی خود بد نیست. زمانی که این اتفاق در موارد یکباره رخ میدهد معمولا حتی سودمند است، زیرا سازوکارهایی را فعال میکند که به ما کمک میکنند تا کارهای روزانهمان را انجام دهیم مانند رسیدن به یک ضربالاجل. استرس دیگر استرسی که برای همه معنایی منفی دارد «استرس مزمن» است. این مورد زمانی رخ میدهد که استرس در طول زمان طولانی شود یا به دلیل این که تحت فشار دائمی هستیم یا به دلیل موقعیتهایی که نمیتوانیم حل کنیم رخ میدهد و باعث خستگی، سطوح بالاتر اضطراب، تحریکپذیری و عصبانیت میشود. بله، این نوع استرس قطعا بد است.
چگونه باتریهای خود را شارژ کنید
مهمترین کاری که یک تعطیلات خوب میتواند برای سلامت روان ما انجام دهد کاهش سطح استرس مزمن است. با داشتن زمان برای استراحت، مغز ما قادر خواهد بود حداقل به طور موقت اثرات منفی ناشی از استرس را معکوس کند. نکته کلیدی اینجاست: برای اینکه تعطیلات واقعا موثر باشد باید اطمینان حاصل کنیم که واقعا ما را از استرس کار رها میکند یعنی باید از تلاش برای اتمام کارهای معلق، پاسخ دادن به ایمیلها و کارهای مشابه خودداری کنیم. هم چنین، مهم است که اطمینان حاصل کنیم تعطیلات ما منجر به موقعیتهای استرس زای جدید مانند صفهای بیپایان یا گذراندن اوقات طولانی مدت با خویشاوندان نمیشود.
کلید دیگر لذت بردن از انتظار است. چرا ما پیش از گذراندن تعطیلات خوشحال هستیم؟ چند پاراگراف قبل به دوپامین اشاره کردیم که توسط نورونها در یک جفت ناحیه مغزی به نام سابستنشیا نیگرا (در لاتین به معنی «ماده سیاه» که به دلیل رنگ تیره آن در زیر میکروسکوپ به این نام خوانده میشود) و ناحیه تگمنتال شکمی (واقع در مرکز مغز ما کم و بیش پشت گوش) تولید میشود. هر دو ناحیه که در انسان بین ۴۰۰ هزار تا ۶۰۰ هزار نورون را دارا میباشند آکسونها را به مناطق متعددی از مغز ارسال میکنند و از طریق آزاد شدن دوپامین نقش کلیدی در احساس خوشایندی دارند که توسط چیزهای تازه و پاداش ایجاد میشود. بنابراین، دانستن اینکه تعطیلات نزدیک است سطح دوپامین را در مغز ما افزایش میدهد و این احساس لذت را به ما میدهد.
به همین دلیل، بهترین تعطیلات آن دسته از تعطیلاتی هستند که در آن با چیزهای جدیدی مانند بازدید از مکانهای مختلف و پاداشها مانند آن بشقاب غذاهای دریایی که در تمام سال منتظر آن بودهایم قرار میگیریم. البته پاداش دهنده کاملا ذهنی است و آن چه برای یک فرد لذت بخش به نظر میرسد میتواند برای دیگران باعث ایجاد استرس شود.
تاثیر استرس مزمن
این سیستم که باعث ایجاد لذت میشود در هنگام استرس مزمن نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. مطالعات نشان میدهند که سطوح بالا یا مزمن استرس مانند استرسهایی که در طول سال در معرض آن قرار میگیریم میتوانند میزان دوپامین آزاد شده را کاهش دهند یا نحوه متابولیسم آن را تغییر دهند.
بدترین چیز آن است که این تغییرات تنها در سابستنشیا نیگرا یا در ناحیه تگمنتال شکمی رخ نمیدهد. این تغییرات در مکانهایی که آکسونهای خود را ارسال میکنند نیز رخ میدهد.
مشخص شده که استرس مزمن میتواند تعداد گیرندههای دوپامین را در نواحی دریافت کننده آن تغییر دهد. هنگامی که این اتفاق رخ میدهد اغلب رفتارهای مرتبط با افسردگی ایجاد میشود. بنابراین، تعطیلاتی که ما را از استرس رها میکند به تعادل مجدد سیستم دوپامینرژیک کمک میکند. چیزی که هنوز کاملا مشخص نیست این است که آیا گرفتن مرخصی طولانی مدت بهتر از تعطیلات در فواصل زمانی و دورههای کوتاهتر است یا خیر.
منبع: فرارومنبع: آفتاب
کلیدواژه: مغز استرس سلامت تعطیلات استرس مزمن رخ می دهد مغز ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۰۴۰۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مه مغزی» عارضه جدید کرونا
به گزارش قدس خراسان، سرفههای خشک، تنگی نفس، تب، کاهش اکسیژن خون و گاهی مرگ، سناریو تلخی بود که در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان چین برای جهان نوشته شد و همه را درگیر کرد؛ اما این همه ماجرا نبود و با پایان همهگیری این بیماری مرگبار، حالا در میان روزمرگیهایمان شاهد تنگی نفس و سرفههای خشک روح و روانمان هستیم که بیصدا در گوشهای از زندگی خزیدهاند، گاه مضطرب و دستپاچه، گاه افسرده و زمانی گیج و منگ روی پاهایی لرزان، جسم خسته و بیجانشان را جابهجا میکنند و حتی در خواب هم آرام و قرار ندارند و با کابوسهای شبانه درگیرند. عواقبی که بیشتر از همه گریبانگیر کادر درمان خط مقدم مبارزه با کرونا شد.
تأثیرات روحی- روانی کرونا بر کادر درمان پررنگتر از بقیه بود
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این باره به خبرنگار ما میگوید: اگرچه استرس شغلی در همه مشاغل وجود دارد؛ اما در حرفههایی که با سلامتی انسانها مرتبط هستند، این موضوع اهمیت و فراوانی بیشتری پیدا میکند. هرچند کادر درمان، نقش مهمی در حفظ و بهبود سطح کیفی مراقبتهای بالینی و سلامت جامعه ایفا میکند؛ اما این قشر از جامعه به اقتضای وظایف شغلی و شرایط خاص محیط کار در مواجهه با تهدیدهایی هستند که میتواند با اعمال فشارهای شدید روانی، سلامت آنها را در ابعاد مختلف جسمانی، روانی و اجتماعی به مخاطره انداخته و موجب تضعیف عملکرد کاری آنان شود.
۶۰درصد کادر درمان در برخی از جوامع، از فرسودگی شغلی رنج میبرند
دکتر زنیره سلیمی اضافه میکند: شیفتهای کاری فشرده و زیاد، مشاهده رنج و مرگ بیماران، استرس ناشی از بیماری، تصمیمگیریهای بالینی دشوار، مسئولیتهای حرفهای و مراقبت از بیماران از جمله شایعترین عوامل استرسزایی هستند که پرسنل، روزانه در محیطهای بیمارستانی و درمانی با آن روبهرو میشوند و گاهی سلامت روان آنها را به مخاطره میاندازد و گاهی عملکردشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه به دلیل استرس مزمن در این افراد، ریسک بالای بروز اضطراب و فرسودگی شغلی نیز برای آنها در درازمدت محتمل است، عنوان میکند: بر اساس مطالعات صورت گرفته، مشخص شده حدود ۶۰درصد کادر درمان در برخی جوامع از فرسودگی شغلی رنج میبرند.
این روانپزشک یادآور میشود: چنین حوادث تروماتیکی، میتوانند احساس امنیت افراد را کاهش دهند، واقعیت مرگ را به آنها یادآوری کنند و عوارض مضری بر سلامت روان افراد داشته باشند.
سلیمی متذکر میشود: علائم و اثرات روانشناختی منفی این همهگیری از جمله اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب، افسردگی، ترس، استرس و مشکلات خواب، فرسودگی شغلی و تغییر عملکرد روزانه در کادر درمان بسیار شایع بود. همچنین برخی ویژگیهای اختصاصی کووید۱۹ مانند همراهی آن با بیماری شدید و مرگ و میر، قدرت سرایت بالا و اینکه بسیاری از مبتلایان بدون علامت هستند، زمینهساز افزایش اضطراب سلامتی در افراد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه کادر درمان به ویژه جزو گروههای آسیبپذیر در این دوران بیسابقه بودند، میگوید: این افراد به دلیل افزایش احتمال تماس با ویروس در محیط بالینی، در خطر بالاتری برای ابتلا به عفونت بوده و ترس زیادی از انتقال آن به اعضای خانواده و عزیزانشان داشتند. سایر عوامل استرسزا شامل اضطراب سلامتی، طولانی شدن زمان قرنطینه، ناامیدی، نگرانی، درماندگی، خستگی، کمبود لوازم محافظتی، اطلاعات ناکافی و آگاهی محدود از این ویروس، شایعات مختلف در سطح جامعه، ابهام و غیرقابل پیشبینی بودن شرایط، مسائل مالی، باورهای منفی درباره واکسیناسیون و انگ ناقل بودن منجر به کاهش سلامت روان و افت کیفیت زندگی کاری کادر درمان شد.
سلیمی خاطرنشان میکند: در کل میتوان گفت نگرانی از ابتلا به بیماری و مرگ یا انتقال بیماری به خانواده، فشار کاری زیاد، شیفتهای متناوب و ساعت کاری زیاد، نگرانی از کمبود وسایل محافظتی، فشار فیزیکی ناشی از تجهیزاتی مانند ماسک، شیلد و گان، محدود شدن استقلال و دستورالعملهایی که موجب افزایش کار و نبود فراغت و مرخصی برای آنها میشد، نگرانی از ناتوانی در انجام درست کارها، مواجهه با خشم و پرخاشگری بیماران و خانوادههایشان، مواجهه با مرگ بیماران و سوگواری خانوادهها، تنش و نگرانی در مورد مدیریت امور خانواده، مواجهه با انگ بیماری و طرد شدن به خاطر کار در محیط پرخطر، همه و همه موجب فشار مضاعف روانی بر کادر درمان شد تا جایی که هنوز هم با گذشت چند سال از همهگیری کرونا برخی افراد درگیر مشکلات روحی ناشی از آن هستند. به خصوص افرادی که سوگوار شدند و عزیزانشان را از دست دادند؛ چراکه اغلب در آن شرایط امکان برگزاری مراسم عزاداری به صورت کامل وجود نداشت و این افراد سوگ حل نشده دارند و برخی همچنان به ما مراجعه میکنند و تحت درمان هستند.موضوع سوگ پایان نیافته و تبعات آن در کادر درمان خیلی پررنگتر بود.
بروز اختلال شناختی در ۴۵ درصد افرادی که کرونا را تجربه کردند
وی متذکر میشود: اختلالات شناختی ناشی از کرونا یکی از تبعات این بیماری بود. ویروس کرونا میتواند تأثیرات مخربی روی مغز انسان داشته باشد به طوری که سبب مشکلات حافظه، تمرکز، نقص توجه و سایرعملکردهای شناختی مغز میشود. این مشکلات شناختی حتی در افرادی که بیماری خفیف کووید را تجربه کردند نیز دیده میشود.
سلیمی ادامه میدهد: در ۴۰ تا ۴۵ درصد افرادی که مبتلا به کرونا شدند، اختلال شناختی بروز کرده و ۲۷ درصد افرادی که دچار این بیماری شدند، عملکرد حافظه و توان مغزیشان به وضوح دچار افت شده است. این اختلال در برخی بیماران بهبود یافته شدید بوده به طوری که پس از مدتها هم که دوباره مورد بررسی قرار گرفتند، تغییر چندانی در عملکرد شناختی آنها رخ نداده بود.
این استاد دانشگاه تشریح میکند: اختلالات شناختی طیف وسیعی دارد و از یک مشکل کوچک در حافظه و تمرکز و نقص توجه تا بیماریهای سنگین و جدی مانند آلزایمررا در بر میگیرد. در واقع افرادی که به کووید مبتلا میشدند به خصوص افراد جوان، وقتی پیش ما میآمدند، اظهار میکردند حافظهشان مثل قبل نیست و نمیتوانند تمرکز کافی در انجام کارها داشته باشند.
بروز اختلال خواب در ۷۰ درصد افراد
این روانپزشک اضافه میکند: بیماری کرونا عملکرد اجرایی مغز را تحت تأثیر قرار داده؛ یعنی علاوه بر تأثیر مستقیمی که ویروس بر سلولهای مغز گذاشت، اختلال خوابی که ایجاد میکرد موجب تشدید اختلال شناختی میشد تا ۷۰ درصد بیماران کووید به ویژه در کادر درمان دچار اختلال خواب شدند و با علائم بیخوابی، پرخوابی، خوابآلودگیهای روزانه، کابوسهای شبانه و خوابهای منقطع به ما مراجعه میکنند.
سلیمی تشریح میکند: کووید در مناطق مهمی از مغز سبب تسریع پیری سلولهای مغزی میشود و احتمال خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و عصبی مانند آلزایمر، پارکینسون و سایر بیماریهای شناختی را افزایش میدهد. ما به وضوح دیدیم سالمندان و افرادی که بیماری زمینهای داشتند، دچار اختلالات شناختی جدی و مزمن شدند، به خصوص علائم آلزایمر تشدید شد.
وی میگوید: دربیماران آلزایمر مراجعهکننده، پس ازهمهگیری کووید، عواملی همچون قرنطینه کرونا و کاهش روابط اجتماعی و رفت و آمدهای حضوری، سبب تشدید علائم شناختی شده بود. در افرادی که بر اثر کرونا بستری میشدند، مشکلات شناختی خیلی واضحتر از بقیه بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه به یکی دیگر از تبعات کرونا اشاره و اظهار میکند: کرونای طولانی علائمی شبیه سندرم مزمن دارد و بسیاری از افرادی که کووید را از سر گذراندند، به سندرم خستگی بعد ویروس مبتلا شدند که شامل مجموعهای از علائم است؛ علائم و نشانه هایی که پس از بهبود بیماری کرونا در افراد بروز کرد و آنها را برای هفتهها، ماهها و حتی سالها درگیر خستگی و دردهای مزمن، احساس مهمغزی، تنگی نفس و اختلال در حافظه و توجه و افسردگی کرد. بروز این نشانهها در خانمها، افرادی که سن بیشتر یا بیماری زمینهای داشتند، بیشتر بود و با استراحت هم برطرف نمیشد البته خیلیها با گذشت زمان به تدریج بهبود یافتند.
بروز مهمغزی در ۳۰ درصد افرادی که به کووید ۱۹ دچار شدهاند
سلیمی عنوان میکند: حدود ۳۰ درصد افرادی که به کووید۱۹ دچار شدهاند، یک وضعیت روانشناختی طولانی با عنوان مهمغزی را گزارش کردهاند؛ این اختلال شامل علائم کاهش و ضعف حافظه و مشکل در تمرکز است و توضیحی که بیماران در مراجعه به ما داشتند این بود که انگار وضوح ذهنیمان کم شده، فعالیتهای روزانه را فراموش میکنیم، در انتخاب کلمات مشکل داریم و وقتی میخواهیم صحبت کنیم، در به یاد آوردن کلمات مشکل داریم. احساس سردرگمی و کند پیش رفتن کارهایی که پیش از این به راحتی و در زمان کمتری انجام میشد، آشفتگی افکار، کاهش انرژی، بیحسی عاطفی و تغییرات خلق و خو از دیگر نشانههای مهمغزی است. در واقع مهمغزی روی حافظه، تمرکز و عملکرد روزانه فرد اثر میگذارد و متأسفانه در برخی افراد هنوز پس از گذشت یکی دو سال از تمام شدن همهگیری کرونا همچنان علائم با شدت و ضعف گزارش میشود، به ویژه در کادر درمان چون استرسهای روزانهشان بیشتر است.
وی ادامه میدهد: ما در گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد چندین مطالعه درخصوص اثرات کرونا بر بروز یا تشدید اختلالات روانی و شناختی داشتیم و نتایجی که بدست آمد، خیلی شبیه نتایج مطالعات بینالمللی بود. در پژوهشی که داشتیم متوجه شدیم کادر درمانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا کار میکردند بیشتر در معرض اضطراب کرونا، اضطراب سلامتی، افت کیفیت زندگی، افسردگی و استرس مزمن قرار داشتند. همچنین کادر درمانی که ساعات بیشتر و شیفتهای متوالیتری در بخشهای کرونا کار کردند، نسبت به افرادی که در بخشهای کمخطرتر فعالیت داشتند، مشکلات روانشناختی بیشتری را تجربه کردند. در تمام پرسشنامهها و مصاحبههایی که در این پژوهش انجام دادیم، فرسودگی شغلی کادر درمان نسبت به سایر پرسنل غیر درمان، بسیار بیشتر بود.
خبرنگار: مـعصومـــه مؤمنیــان