سفر رئیسی به مسقط و تقویت روابط شرکای قدیمی در آشفتهبازار منطقه
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۶۵۴۳۴
عمان از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس است که از دههی ۵۰ روابط دیرینهای با جمهوری اسلامی ایران دارد و سفر امروز آیتالله رئیسی به مسقط، نشانگر عزم تهران برای تقویت دیپلماسی همسایگی با شریکی قدیمی در آشفتهبازار منطقه است.
به گزارش خبرنگار حوزه دولت ایران اکونومیست، عمان یکی از ۸ کشور دارای مرز مشترک دریایی با ایران، مقصد پنجمین سفر آیتالله سید ابراهیم رئیسی در ۱۰ ماه فعالیت دولت سیزدهم است و چهبسا وعده افزایش ۲۰ برابری سفرها و روابط همسایگی، با این سفرها درصورت تداوم، محقق شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در میان سران کشورهای منطقه، مقامات عمانی بیشترین میزان سفر را به تهران داشتهاند و در همین ۶ ماه گذشته آمار دیدارها و سفرها قابل توجه است.
رابطه رسمی سیاسی و دیپلماتیک ایران و عمان به سال ۱۳۵۰ برمیگردد اما در مدت کوتاه فعالیت دولت سیزدهم مقامات عالیرتبه دو کشور چهار بار راهی دیار یکدیگر شدهاند.
برگزاری کمیسیونهای مشترک اقتصادی، کمیته مشورتهای راهبردی و کمیته مشترک دوستی نظامی روابط دوجانبه را عمیقتر کرده است.
مهمترین این دیدارها و کمیسیونهای دوجانبه در ۶ ماه گذشته را میتوان اینگونه فهرستبندی کرد: دیدار وزرای خارجه ایران با مقامات عمانی در مسقط در دی ماه ۱۴۰۰، نشست فرماندهان گارد ساحلی در اسفند گذشته، تشکیل کمیته مشترک دوستی نظامی دو کشور در آذر ۱۴۰۰، هشتمین نشست کمیته مشترک سیاسی راهبردی در تهران اسفند ۱۴۰۰.
در کنار این تعاملات سیاسی مثبت، شهروندان ایرانی و عمانی سالهاست با هم روابط دوستانه دارند و جالب اینجاست که طبق توافقات سفر گردشگری برای اتباع دو کشور نیاز به اخذ روادید ندارند و این موضوع از آذر ماه ۱۴۰۰ نهایی شده است.
از حیثِ تجاری هم حجم مبادلات تهران مسقط در سال ۱۴۰۰ رکورد ۲۰ سال گذشته را شکست و ۵۳ درصد افزایش یافت و پیشبینی میشود این رقم سال جاری رکورد بالاتری را ثبت کند. صادرات ایران به عمان در سال گذشته ۷۱۶ میلیون دلار و واردات از عمان هم ۶۱۹ میلیون دلار بوده است.
محمد جمشیدی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور درباره سفر رئیس جمهور به عمان گفت: این سفر یک روزه و با اولویت اقتصادی و تقویت زیرساختهای اقتصادی با کشورهای همسایه است.
به گفتهی او، وزیران نفت، راه و شهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، امور خارجه و دفاع رئیس جمهور را در سفر به عمان همراهی میکنند.
معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور خاطرنشان کرد که همکاری منطقهای، دریایی، بحث یمن و خلیج فارس در این سفر مطرح میشود و عمان در بحث مذاکرات وین هم مانند دیگر کشورها تمایل به نقشآفرینی دارد. همچنین در این سفر قرار است پیرامون قراردادهای گازی هم بحثوتبادل نظر شود.
در آستانه سفر آیتالله رئیسی به مسقط، سازمان هواپیمایی کشوری عمان از موافقت اولیه برای پروازهای مستقیم بین فرودگاههای این کشور و ایران خبر داد و روز گذشته - یکشنبه - اعلام کرد که موافقت اولیه خود را برای فعالیت خطوط شرکت هواپیمایی «ایرانایر» و «کارونایر» برای انجام پروازهای مستقیم بین فرودگاههای جمهوری اسلامی ایران و فرودگاه های عمان صادر کرده است.
البته دو روز قبل از سفر رئیس جمهور به عمان، جواد اوجی وزیر نفت به این کشور سفر کرد و در ادامه دیپلماسی موفق انرژی در دولت سیزدهم، یکی از پروژههای بزرگ منطقهای در زمینه صادرات گاز که دو دهه دچار بنبست شده بود، احیا شد.
گزینه صادرات گاز به عمان در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ شمسی روی میز قرار گرفت و نخستین تفاهمنامه آن در اسفند ۸۳ بین وزیران نفت ایران و عمان امضاء شد. طبق این تفاهمنامه قرار بود ایران از سال ۲۰۰۸ میلادی صادرات گاز به عمان را با ۳۰ میلیون مترمکعب در روز آغاز کرده و این رقم را تا سال ۲۰۱۲ میلادی به ۷۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش دهد.
همچنین بر اساس توافق سال ٢٠١٣ میان دو کشور، قرار شد برای ۱۵ سال روزانه ۲۸ میلیون مترمکعب گاز ایران از طریق یک خط لوله از بستر خلیج فارس به عمان صادر شود که ارزش بسیار بالایی دارد و سبب تحکیم روابط دو کشور میشود.
درآمد سالانه کشور از این محل بیش از یک میلیارد دلار برآورد شده بود که به این ترتیب طی ۲۵ سال مدت قرارداد، درآمدی بین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار نصیب کشور میشود.
رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی هم روز گذشته به عمان رفت تا مقدمات توافقنامهها در زمینه توسعه روابط حمل و نقل را فراهم کند. توافق حفظ و تقویت حمل و نقل دریایی میان بندرعباس و بندر السویق عمان و برقراری خط مسافری دریایی میان چابهار و مسقط و همچنین تسهیل تردد و حل مشکلات موجود در بنادر صلاحه و صحار عمان برای تردد کشتیهای ایرانی در برنامه کاری وزیر راه و شهرسازی در این سفر قرار دارد.
حال با این آشفتهبازار منطقه و وجود جنگ و خونریزی در غرب آسیا و فققاز، روابط تجاری میان ایران و عمان مزیتهای بسیاری دارد و از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نزدیکی بنادر دو کشور، تسهیلات ویژه برای فعالان اقتصادی ایران و البته نیاز عمان به انرژی، کالا و خدمات از جمله این مزیتهاست؛ ظرفیتی که سالها تقریباً غیرفعال باقی مانده بود اما سال پیش رشد بیش از ۵۰ درصدی را ثبت کرد.
سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به عمان با هدف کاهش موانع تجاری و گسترش همکاریها میتواند سرآغاز ثبت رکورد بالاتر در تبادلات اقتصادی ایران با این همسایه جنوبی باشد.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: جواد اوجی ، رستم قاسمی ، عمانمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: جواد اوجی رستم قاسمی عمان سفر رئیس دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۶۵۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.