روایت هایی از عاشقانه های شغل غسالی/ فوق لیسانسه های غسال
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۴۱۹۱۶
سوژه انتخابی ما برای روز دختر و تولد حضرت معصومه(س)، هم نشینی با دختری است که میتواند یک جا همه تصوراتی که از شغل غسالی در ذهنمان ساختهایم برهم بزند...
به گزارش مشرق، سوژه انتخابی ما برای روز دختر و تولد حضرت معصومه، هم نشینی با دختری است که میتواند یک جا همه تصوراتی که از شغل غسالی یا تطهیرکنندگی در ذهنمان ساختهایم و پرداختهایم را برهم بزند؛ دختری که روانشناس است و مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دارد اما با پای خودش، به انتخاب خودش و نه سر از اجبار به گروه بدرقه کنندگان اموات در ایستگاه آخر دنیا پیوسته است و هر روز صبح عاشقانه وارد سالن تطهیر بهشت زهرا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینکه می گوییم عاشقانه، دلیل دارد، شاید بگویید روز میلاد و روز شادی اهل بیت را چه به گفت و گو با غسال اموات اما باید شنونده حرفهایش باشی که بفهمی تصویری که ما از این شغل داریم با آنچه در دقیقه به دقیقه حضور تطهیرکنندگان در بهشت زهرا میگذرد حکایت همان شعر معروف است؛ میان ماه من تا ماه گردون.... تفاوت از زمین تا آسمان است.
*فوق لیسانسهها
انتخاب شغل غسالی برای دختری که ۲۶ ساله است، پر از امید و آرزو است و از همه مهمتر کارشناسی ارشد روانشناسی دارد یک دودوتایی دارد که با عقل و منطق چهارتا نمیشود. اصلاً چرا غسالی؟ شاید تا الان تصور عموم مردم این بوده که افراد تطهیرکننده از سر بیکاری و ناچاری تن به این شغل دادهاند و نه تحصیلات عالیه دارند و نه سواد درست و حسابی که بتوانند شغل دیگری برای خودشان دست و پا کننده اما تطهیرکننده جوان گزارش ما آب پاکی را میریزد روی دستمان وقتی میگوید: «بسیاری از بر و بچههای سالن تطهیر تحصیلات دانشگاهی دارند.»
*عضویت درگروه تطهیرکنندگان داوطلب
میگوید اسمم را بنویسید اما فامیلیام را نه. نامش زهرا است. وقتی وارد سالن تطهیر بهشت زهرا شد ۲۶ ساله بود و حالا ۲۹ ساله. بعد از چند دقیقهای که یخ گفت و گویمان آب شد بی تعارف از او میپرسم: «چرا غسال شدید؟» و ماجرای ورودش به سالن تطهیر را روایت میکند؛ «من در نوجوانی و اوایل جوانی اگر کسی از اقوام فوت میکرد اصلاً به بهشت زهرا نمیرفتم یا اگر هم مجبور به آمدن میشدم دور و بر سالن تطهیر آفتابی نمیشدم. سر قبر هم دورادور میایستادم و از نگاه کردن به صورت اموات ترس عجیبی داشتم. بزرگتر شدم. دانشگاه رشته روانشناسی قبول شدم. درسم را خواندم و ادامه تحصیل دادم. آموختههای من در این رشته تحصیلی باعث شد که من یاد ترس هایم بیفتم و بخواهم با آنها مقابله کنم. یکی از جدیترین ترس های من ترس از اموات و نگاه کردن به آنها بود. خانه ما در باقرشهر نزدیک بهشت زهرا است. یک روز به سالن تطهیر رفتم و متوجه شدم در بهشت زهرا گروه تطهیرکنندگان داوطلب وجود دارد. تصمیم گرفتم تطهیرکننده داوطلب شوم. فرمها را پر کردم و منتظر ماندم. بعد از گذراندن دوره آموزشی نوبت حضور در سالن تطهیر شد.»
*متفاوتترین لحظه غسالخانه برای تطهیرکننده جوان
حرفهای زهرا؛ دختر جوان غسال به دل مینشیند. اجازه حضور در سالن تطهیر بهشت زهرا برای گفت و گو با او را به ما نمیدهند و سهم ما میشود تصویر سازی از سالن تطهیر با روایت زهرای روانشناس وقتی از اولین روز ورود به غسال خانه میگوید؛ «وارد سالن شدم. دستهایم از شدت ترس یخ کرده بود. اما قرار بود به ترس هایم غلبه کنم. اصلاً چرا رنگم میپرد؟ ۶ سال در دانشگاه درس روانشناسی خوانده بودم. شروع شد. سختترین و شاید هیجانیترین لحظه در سالن تطهیر آن زمانی است که برانکارد جلوی پای تو میایستد و باید زیپ کاور را باز کنی. سه سالی است که من تطهیرکننده شدم و هنوز هم وقتی قرار است زیب یک کاور را باز کنم قلبم تندتر می زند. نمیدانی در زیر این کاور سیاه رنگ چه کسی به خواب ابدی فرو رفته. جوان است، کودک است، پیر است. سالم است یا تصادف کرده یا شاید هم.... هر که باشد حالا این تویی که باید با سلام و صلوات غسلش دهی و لباس آخرت بر تنش بپوشانی و بدرقهاش کنی به عالم باقی.»
*درد دل با مادر شهید
«اولین متوفی که من با کمک تطهیرکنندگان دیگر او را غسل دادیم یک مادر شهید بود. پیرزنی با چهرهای نورانی که آرامش را میتوانستم در پس چشمان بستهاش ببینم و آرامشش مرا آرام کرد. انگار که سالها منتظر این روز بود که به آن دنیا برود و آغوش باز کند برای دیدن پسرش. شروع کردم با پیرزن حرف زدن. گفتم مادر به من کمک کن. آب ریز که آب را به پای متوفی ریخت، زمزمهها شروع شد. اولین نفر شروع کرد.. الله لا اله الا هوالحی القیوم.... همه صداها یکی شد و یک آن به خودم آمدم و دیدم دارم بلند بلند با گریه آیه الکرسی میخوانم. آن روز سبک شدم از همه ترس ها و دلهرهها. انگار روحم داشت پرواز میکرد. در خودم نبودم.» از همان روز بود که زهرا، پاگیر این شغل و سالن تطهیر شد و همه تلاشش را کرد تا جزو تطهیرکنندگان دائمی سازمان بهشت زهرا باشد.
*روز دختر و میهمانی در حرم حضرت معصومه (س)
روزدختر، حال و هوای دختران تطهیرکننده خریدنی است. زهرا میگوید: «همه ما امروز میهمان لطف حضرت معصومهایم. شک نکنید. من امروز در سالن تطهیر بارها خودم را رو به روی حرم حضرت معصومه تصور کردم.» وقتی میپرسیم چرا؟ در پاسخ روایتهای شنیدنی از فضای معنوی حاکم بر لحظه لحظه سالن تطهیر میگوید؛ «این رسم سالن تطهیر است. ما برای میهمانان در آخرین ایستگاه دنیا میهمانی میگیریم و آنها را بدرقه میکنیم. بدرقه ما با آیه آیه قرآن است، با سلام بر محمد و آل محمد (ص)، بعضی وقتها خبردار میشویم که متوفی کس و کاری ندارد و غریب است. ما برایش بیشتر سنگ تمام میگذاریم. آن وقتها است که متوفی را با صلوات خاصه امام رضا (ع) بدرقه میکنیم. گاهی اگر تعداد متوفیان کم باشد، زیارت عاشورای کامل میخوانیم. ما ایمان داریم به اینکه به تعداد زنان و مردان مؤمنی که وارد سالن تطهیر میشوند، وقت شستوشو ملائک در غسالخانه حضور دارند، اطمینان داریم وقتی ذاکر اهلبیت و بنده خوب خدا روی سنگ غسالخانه است، اهلبیت هم حضور دارند. امروز با سلام بر حضرت معصومه (س) اموات را راهی آن دنیا کردیم.»
*دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
هرروز از صبح تا ظهر، آخر دنیا جلوی چشمانشان مجسم میشود. فقیر یا غنی، فرقی نمیکند، اموات با دستخالی از مال دنیا روی یک سنگ میخوابند و آماده سفر آخرت میشوند. زهرا از عوض شدن رنگ و بوی زندگی اش میگوید: «از وقتی اینجا آمدم زندگی برایم رنگ و شکل دیگری دارد. کمتر به دل میگیرم. مراقب کلامم هستم مبادا دلی از کسی بشکنم. از دیگران میگذرم و بدیها را میبخشم. چون هر روز آخرش را میبینم. خانواده ام متوجه رفتار من شدند. اما دلیلش را نمیدانند. چون خانواده ام نمیدانند شغل من چیست؟ مال دنیا پیش چشم بچههای سالن تطهیر بی ارزش است. بیشتر غسالهای بهشت زهرا دست به خیرند. خیلی هاشان یکی دو یتیم و نیازمند را تحت تکفل دارند حتی اگردر زندگی خودشان مشکل مالی داشته باشند. هر چه در چنته دارند برای حل مشکل دیگران رو میکنند. دنیا برای ما بی اعتبار است... دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ»
*شایعه حقوقهای نجومی و بازنشستگی بعد از ۶ سال
می گویند تطهیرکننئدگان حقوقهای آنچنانی دارند و یا اینکه بعد از شش هفت سال بازنشسته میشوند. این حرفها صحت دارد؟ صحبتهای زهرا پاسخی است به همه این ابهامات؛ «شایعهها در مورد شغل ما زیاد است، برای همین تصورات غلط است که بعضیها فکر میکنند ما همه همه تلخی و سختی این شغل را به جان میخریم به امید بازنشستگی بعد از چند سال. اما نه از حقوقهای نجومی خبری است و نه بازنشستگی بعد از ۶ سال کار، غسالی جزو مشاغل سخت است و طبق قانون مشاغل سخت، ما بعد از ۲۰ سال بازنشسته میشویم. آنچه ما را سرپا نگه میدارد عشق و احساس ومعنویتی است که در این شغل وجود دارد. باور میکنید اگر همین حالا به من بگویند از حقوق خبری نیست. اصلاً بگویند به حضور شما نیازی نداریم یا مثلاً بخواهند تعدیل نیرو کنند. من باز هم میآیم. با پای جان و دل میآیم.»
*گلایه های یک تطهیرکننده
در لابه لای حرف هایش می گفت کمتر به دل می گیرد و راحت تر میبخشد از بی اطلاعی خانواده از شغلش گفت. همین موضوع بهانه ای می شود برای ورق خوردن گفت و گوی ما و گلایه های او. زهرا از تصویر جامعه از شغلش دلگیر است و می گوید:« هیچ یک از اعضای خانواده من حتی مادرم نمیدانند شغل من غسالی است. برادر و خواهرهایم هم همه بی اطلاع هستند و تصور میکنند من کارمند یک اداره هستم. پدرم فوت شده و مادرم بیماری قلبی دارد. به دلیل تصویری که از این شغل در جامعه وجود دارد می ترسم اگر به او بگویم هر روز غصه من را بخورد. می ترسم اگر همسایه و دوست و آشنا بدانند ارتباط شان را با خانواده ما قطع کنند. این تجربه را بسیاری از همکاران تطهیرکننده ما دارند. آنقدر که اگر نذری درست کنند و به همسایه بدهند، همسایه آن را پس می زند و قبول نمیکند. این برخورد غیرمنصفانه است. من گلایه های بچه ها را شنیدم. خیلی ها فکر میکنند غسال ها آدم های سنگ دلی هستند که مثل یک ربات هر روز وارد سالن تطهیر می شوند و اموات را غسل می دهند. نه ناراحت میشوند نه غصه دارند. اینطور نیست. من با همه حال خوب معنوی که از حضور در این شغل تجربه کردم روزی نیست که برای متوفی اشک نریزم. این شغل در کنار همه شیرینی ها سختی کم ندارد. دل آدم هزار تکه میشود وقتی کودکی را غسل میدهی و صدای گریه های مادرش را می شنوی.کامتان را تلخ نمیکنم. همین قدر بگویم که وصف شغل ما کار سختی است. تا وقتی تجربه اش نکنی نمی توانی بفهمی در آن چه میگذرد. راستش کلام هم کم می آورد. همین حس و حال معنوی است که من را پا گیر سالن تطهیر کرد. میدانید همین حالا چند نفر در صف پیوستن به جمع تطهیرکنندگان داوطلب هستند که هفته ای یک بار دوهفته یک بار به سالن تطهیر بیایند؟»
تعدادی از تطهیرکنندگان سازمان بهشت زهرا (س)
*از آرایشگر و خواننده تا مربی بدنسازی که غسال شد
اما واکنش خانواده ها به شغل غسالی یک روی دیگر سکه هم دارد. همیشه اینطور نیست که اطرافیان از شغل غسال ها بی خبر باشد. این را زهرا میگوید و در ادامه از اتفاقات جالبی که برای همکارانش افتاده است می گوید؛«یکی از همکاران ما که همه خانواده اش آرایشگر بودند، علاقه زیادی به غسالی داشته و وقتی خانواده فهمیدند که به سالن تطهیر آمده ارتباطشان را با او قطع کردند اما جالب این است که در طی گذشت زمان و وقتی دوستم از اتفاقات و حال و هوای معنوی سالن تطهیر برایشان گفته مادر و دو خواهرش که آرایشگر هستند عضو گروه تطهیرکنندگان داوطلب شده اند و نوبت را از همدیگر می قاپند تا به سالن بیایند. یکی دیگر از همکاران آقای ما که غسال است، مربی بدنسازی است و دو لیسانس دارد. همه اهل محل هم میدانند که شغل او چیست و روی سرش قسم می خورند. یکی دیگر از همکاران آقای ما خواننده است، ساز هم می زند و یک جورایی جزو شاخ های اینستاگرام است و کلی فالوئر دارد اما همه دنبال کنندگان صفحه او می دانند که غسال است و با افتخار اعلام کرده است. خلاصه که به شرط پذیرش افراد دایره تاثیرگزاری غسال ها به جامعه اطرافشان گسترده است.»
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین حادثه متروپل قیمت حضرت معصومه مشرق سازمان بهشت زهرا خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت تطهیرکنندگان داوطلب سالن تطهیر سالن تطهیر دنیا همه هیچ حضرت معصومه شغل غسالی بهشت زهرا شغل غسال غسال ها حرف ها سال ها ترس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۴۱۹۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اکتشاف ۴ ماده معدنی ارزشمند در خوسف
فرماندار خوسف از اکتشاف چهار ماده معدنی ارزشمند در یک محدوده معدنی این شهرستان خبر داد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرنگار تسنیم از بیرجند، به مناسبت هفته کار و کارگر با حضور فرماندار شهرستان خوسف و بخشدار جلگه ماژان تجهیز کارگاه و استخراج معدن مس کیهان شرکت میناکان معدن قلعه زری این شهرستان آغاز شد.
فرماندار شهرستان خوسف در این مراسم گفت: در این محدوده معدنی در 28 کیلومتر مربع اقدامات لازم برای اکتشاف و استخراج 4 ماده معدنی طلا، مس، روی و سرب انجام خواهد شد.
حسینی با اشاده به اینکه برای اولین بار در استان از بعد تنوع معدنی در یک محدوده معدنی این کار انجام میشود خاطرنشان کرد: پیشبینی میشود با آغاز تجهیز کارگاه این معدن، در گام نخست 35 نفر و در گام دوم برای استخراج حدود 130 نفر و در نهایت پس از راهاندازی کارخانه فرآوری معدنی که پیشبینی میشود ظرف 2 سال آینده افتتاح شود، در مجموع شاهد حدود 330 نفر اشتغال زایی در این مجموعه معدنی خواهیم بود.
به گفته وی اتفاق مهمی که این مجموعه معدنی را از سایر معادن مشابه متمایز میکند، استفاده از ظرفیت فنی مهندسی و متخصصین معدن قلعه زری و توان جوانان این منطقه است که در بسیاری از حوزهها توانسته اولینها را در بحث اکتشاف و استخراج در استان را رقم بزند.
وی ادامه داد: دومین مورد تمایز آن، قرارگیری چهار ماده معدنی مهم طلا، مس، سرب و روی در یک محدوده است که برای اولین بار در استان انجام میشود.
حسینی یاد آور شد: پیشبینی میشود در آینده نزدیک شاهد گسترش این مجموعه معدنی با توجه به سابقه 50 ساله و نیک معدن قلعه باشیم.
مراسم هفته فرهنگ پهلوانی در شهرستان خوسف برگزار شد
17 شوال به مناسبت سالروز مبارزه دلاورانه و جوانمردانه امام علی( ع) و شکست دشمن و سربلندی اسلام، روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای نامیده شده و به این مناسبت مراسمی در زورخانه تقاب امام علی ( ع ) شهرستان خوسف با حضور فرماندار، امام جمعه، مدیرکل ورزش و جوانان استان خراسان جنوبی و تعدادی از مسئولان این شهرستان و پیشکسوتان در زورخانه امام علی (علیه السلام ) برگزار شد.
در این مراسم ورزشکاران زورخانهای با اجرای حرکات و برنامههای خاص این رشته ورزشی تواناییهای خود را به نمایش گذاشتند.
در ادامه این مراسم که با حضور پرچم سرخ گنبد حضرت ابوالفضل العباس، قمر منیر بنی هاشم بر معنویت آن افزوده شده بود ورزشکاران و حاضر به مدیحه ثرایی ذاکران اهل بیت(ع) پرداختند.
در پایان این مراسم هم از مدیران چهار گود باستانی پوریا ولی بیرجند، قمر بنی هاشم خوسف، امام علی (ع) تقاب و سلطان ابوالقاسم روستای نصر آباد با اهدا لوح سپاس تجلیل شد.
در حاشیه مراسم گرامیداشت روز فرهنگ پهلوانی و ورزش باستانی در روستای تقاب، مدیرکل ورزش و جوانان استان به همراه فرماندار و امام جمعه خوسف از سالن ورزشی حکمت تقاب بازدید کردند و در جریان مشکلات این سالن ورزشی که تنها سالن استاندارد این شهرستان از نظر ابعاد کفپوش است، قرار گرفت و قول مساعد برای رفع این مشکلات را داد.
محمدعلی ربیعی در این بازدید حضور تعداد زیادی از ورزشکاران در این سالن را نشانه استقبال جوانان و نوجوان این منطقه از ورزش دانست و گفت: در راستای بهینه سازی این زیرساخت و ارائه خدمات بهتر به ورزشکاران با حمایت فرمانداری، دهیاری و شورای اسلامی تقاب از هیچ تلاشی در برای حل مشکلات این سالن ورزشی دریغ نخواهیم کرد.
انتهای پیام/251/.