مادرانگی حلقه وصل قصه «علفزار» است
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۷۷۳۹۲
فیلم سینمایی «علفزار» به یک روز از زندگی پرتلاطم یک بازپرس میپردازد. کاظم دانشی در نخستین تجربه بلند سینمایی براساس فیلمنامهای از خودش سراغ پروندههای واقعی رفته و به چند موضوع ملتهب و مبتلابه اجتماعی پرداخته است؛ از خطای یک مأمور سر صحنه دستگیری یک خلافکار تا تلاش یک زوج معتاد برای گرفتن شناسنامه برای فرزند و البته پرونده محوری که تعرض و تجاوز به یک یا چند زن در یک میهمانی خارج شهر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران: «علفزار» شروع تکاندهندهای دارد اما بدون رها کردن آن، جسورانه وارد روایت تکان دهنده اصلی میشود. در حالی که تماشاگر فکر میکند شاهد ماجرای پیچیده کشته شدن اشتباهی یک کودک توسط مأموران است وارد موضوع ملتهبتر تجاوز گروهی میشود. مخاطب از یک سو با بازپرسی مواجه است که از سوی مافوقاش تهدید و تطمیع میشود که پرسشگری راجع به یک پرونده تجاوز به عنف را رها کند و از سوی دیگر با شخصیت اصلی زن، سارا، رو به روست که بهعنوان یکی از قربانیان تلاش میکند تن به خواسته قدرت (خانواده/ آبرو) ندهد. چقدر مؤلفه پرسشگری، پی گرفتن حقیقت و مهمتر از آن شکستن سکوت برایتان دغدغه بود و تا چه میزان کشش و جذابیت موضوع بود که شما را مصمم کرد با وجود تمام معطلیها برای دریافت پروانه ساخت، این فیلم را به سرانجام برسانید و اولین قدم ورود به دنیای فیلمسازی را پرقدرت بردارید و از همان ابتدا اعتماد و نگاه مخاطب را در فیلم اول جلب کنید؟
متأسفانه در بیش از 90 درصد پروندههای مربوط به تجاوز به عنف، شاکی از ترس آبرو و بازخوردها و... سراغ شکایت نمیرود. در خیلی از پروندههایی که من بررسی کردم و از آنها مستند ساختم این دغدغه برایم جدی بود که چرا آدمها شکایت نمیکنند و دنبال حقوحقوقشان نمیروند. همین مسأله عامل مهمی بود که باعث شد سراغ «علفزار» بروم. البته همه ماجرا این نیست و بخش دیگر سؤالتان هم برایم خیلی جدی است یعنی این که بتوانم برای مردم فیلم بسازم. من این اصطلاح برخی فیلمسازان که «فیلم خودم را ساختم» را خیلی درک نمیکنم. وقتی فیلمی در ساحت سینما ساخته میشود و قرار است مردم بلیت بخرند و فیلم را ببینند همین امر ملزم میکند که جذابیتهای قصهگویی و موضوعی را لحاظ کنیم تا زمان آنها به بطالت نگذرد و فیلم حرفی برای گفتن داشته باشد، مسألهای را مطرح کند و پیشنهادی داشته باشد. سعی کردم در فیلم اول و شروع مسیر فیلمسازی این مسأله را رعایت کنم؛ یعنی فیلمام هم حرفی برای گفتن داشته باشد و هم برای مخاطب جذاب باشد.
در عین حال در فیلم شاهد مواجهه شخصیتها بویژه این دو شخصیت اصلی با یکسری انتخاب هستیم، انتخابهایی که به جبر چیزی را از آنها سلب میکند اما هر دو تصمیم میگیرند عافیت را رها کنند و برای چیزی مهمتر به دل آتش بزنند. به نظر میرسد مهمترین دغدغه هر دو آینده و بویژه برای سارا فرزندش است. این مؤلفه آنقدر قدرتمند است که سارا تمام شرایط موجود، حتی بر هم خوردن زندگی خودش، خانواده و خواهرش را نادیده بگیرد؟
کاراکتر سارا با بازی خانم بهرامی نمایندهای از جامعه زنان است که قرار است سکوت و مصلحت اندیشی نکنند. قرار است بایستند و مسألهشان را فریاد بزنند. مطمئناً سارا درد آینده بچهاش را دارد، درد مادرانگی دارد و اینکه در آینده چه بر سرش خواهد آمد. نگران آینده است. پیشنهاد من فیلمساز این است که اگر قرار است آیندهای روشن برای بچههایمان ترسیم کنیم نباید سکوت و مصلحت اندیشی کرد.
گویا از 15 پرونده مختلف با چنین موضوعی استفاده کردید و 300 پرونده را در مرحله تحقیقاتی_جنایی مطالعه کردید. مسائلی چون خیانت، سکوت به خاطر مصلحت و حفظ آبرو یا حتی موقعیت اجتماعی یا اینکه دادستانی به خاطر مدیریت شهری پرونده را مختومه اعلام کند، چقدر ما به ازای بیرونی دارد؟
بله، همه اینها ما به ازای بیرونی دارد. شاید یک جاهایی تغییرات کوچکی ایجاد شده و مثلاً شهردار جایگزین فرماندار شده باشد. در بحث دادرسی متأسفانه فشارهای بیرونی زیادی از سوی نهادها، ارگانها یا افراد حقوقی و حقیقی وجود دارد تا با اعمال قدرت و فشار جریان یک پرونده را تغییر دهند و به سمت نتیجه دلخواه ببرند حتی مردم عادی هم به رشوه متوسل میشوند در نهایت بستگی به شرافت بازپرس و قاضی دارد که اکثر مواقع این شرافت وجود دارد و آنها سرسخت پای حق میایستند اما در عین حال استثنائاتی هم وجود دارد که قوه قضائیه هم بعضاً در اخبار اعلام میکند که با خاطیان برخورد کرده یا در تلاش برای شناسایی آنهاست.
در فیلم تصویری متفاوت از یک بازپرس (پژمان جمشیدی) ایستاده مقابل دادستان میبینیم؛ شخصیتی دست یافتنی که عدالتخواه و حقطلب است و به نوعی قهرمان قصه است. حتی شخصیت دادستان که درصدد تطمیع اوست در سایه چنین شخصیتی قرار میگیرد. با وجود این به نظر میرسد یکی از مشکلات دریافت پروانه نمایش که باعث شد اکران نوروز را از دست بدهید حضور همین شخصیت باشد. درست است؟
دقیقاً. یکی از موانع ما همین کاراکتر دادستان بود بالاخره نهادهای مختلف قرائتشان از مسأله متفاوت است خیلی از دوستان این مسأله را که ما یک بازپرس قهرمان داریم و یک دادستان ضد قهرمان،از نظر دراماتیک درک میکردند ولی برخی هم دوست نداشتند چنین بیاعتمادی در فرایند دادرسی نمایش داده شود. در نهایت با رفتوآمدها و در جلسات گفتوگو این مشکل حل شد. واقعاً خیلی جاها این مسائل با گفتوگو حل میشود. مشکل ابینجاست که برخی از مدیران عالی رتبه وقت گفتوگو به ما فیلمسازان نمیدهند. اگر این فضای گفتوگو ایجاد شود با ادله موجود طرفین متقاعد میشوند و در نهایت تعامل شکل میگیرد و میشود به ادبیات مشترک رسید.
پروندههای حقوقی و کیفری پتانسیل زیادی برای پرداخت سینمایی دارند و میشود این پروندهها را به شکل هدفمند و برنامهریزی شده آرشیو کرد و در اختیار فیلمسازان قرار داد. طرحی که به اعتقاد برخی منتقدان که در هر دو حوزه سینما و قضاوت تجربه دارند از جمله جواد طوسی، میتواند برای قوه قضائیه هم درآمدزا باشد. چنین پیشنهادی از سوی شما و بقیه فیلمسازان مطرح شده است؟
ما در همه جلساتمان این موضوع را با دوستان خوبمان در قوه قضائیه مطرح کردهایم. من شخصاً این پیشنهاد را گفتم و فکر میکنم خیلی از فیلمسازان دیگر هم علاقهمند باشند. درخواست کردیم پروندههایی را که به نظرشان جذاب است در اختیار ما قرار دهند و اعلام کردیم که علاقهمندیم آنها را تبدیل به فیلم کنیم اما متأسفانه تا امروز چنین اقدامی صورت نگرفته است. در حالی که خیلی از پروندهها بهشدت قابلیت سینمایی شدن دارند و برای مخاطب هم جذاب است.
علاوه بر جذابیت، آگاهی دهنده هم هستند شما در همین فیلم «علفزار» به تایم طلایی پیگیری شکایت اشاره میکنید. برنامه «آقای قاضی» که این شبها از شبکه دو سیما پخش میشود فارغ از کیفیت، از منظر اطلاعرسانی برای مخاطب جذاب است، چرا که آگاهیدهنده است و اطلاعات حقوقی را در اختیار مخاطب میگذارد.
این مجموعه را ندیدهام اما در 40 سال اخیر قوه قضائیه روزانه پروندههای زیادی را حل و فصل میکند که کلی قصه و داستانک و داستان در دل این پروندهها وجود دارد و میتواند به همه ما فیلمسازان ایده بدهد. کاش روزی این آغوش باز شود و بشود فیلمهایی جدیتر ساخت و مسائل مهمتر را مطرح کرد.
در قصه «علفزار» سه موقعیت روایی را با هم پیش میبرید؛ موقعیت بازپرس و شیوه عملکردش، مسائل مرتبط به افراد در معرض اتهام و در نهایت کشمکش زوج معتاد، اما این سومی حلقه پیش برنده دو روایت موازی نیست. دلیل رفتن سراغ این داستانک چه بود؟
به هر بازپرس روزانه چندین پرونده ارجاع میشود که ممکن است خیلی از آنها ماهها طول بکشد. مطمئناً پرونده قتل یکی دو روزه حل نمیشود و شاید 3 تا 4 ماه وقت یک بازپرس را بگیرد. میخواستم در بخشی از این قصه سرشلوغی و گرفتاریهای ذهنی یک بازپرس را نشان بدهم، چرا که قصه «علفزار» قصه یک روز یک بازپرس است. این تعدد قصه باعث میشود که اگر یک بازپرس، جایی اشتباهی کرد، عصبانی شد و... درکش کنیم. نکته دوم اشتراکی است که از نظر دراماتیکی بین قصهها وجود دارد ؛ مادرهایی که نگران آینده بچههایشان هستند؛ فریبا به خاطر شناسنامه فرزندش و سارا به خاطر آنکه پسرش آن صحنه تلخ را دیده است و حتی مادران دیگر. خانم مائده طهماسبی که نقش مادر چهار متجاوز را بازی کرده هم نگران بچههایش است یا خانم جاویدنیا نگران دخترش است که مورد تعرض قرار گرفته. این مسأله که مادرانگی حلقه وصل باشد و نخ تسبیحی به نام مادر وجود داشته باشد برایم جذاب بود.
«علفزار» سوژه ملتهبی دارد اما به نظر میرسد نخواستهاید حجم بالای التهابی که در بطن و واقعیت داستان وجود دارد به کنشها و واکنشها منتقل شود. ضمن اینکه «علفزار» میتوانست فیلمی بسیار تلختر باشد اما رگههای امید هم در فیلم دیده میشود. این حاصل نگاه شما به جامعه است یا مفری بود که از مسیر آن مجوز نمایش دریافت کنید؟
نه واقعاً. فکر میکنم فیلمم آنقدر مسأله اجتماعی مطرح میکند که هر کدام از آنها میتوانست هر فیلمسازی را نگران کند. من از همان اول فیلمم را به دندان گرفتم و جنگیدم تا آن طور که باید، نمایشش بدهم. به نظرم میآمد که دارم حرف حق میزنم و مسألهای را مطرح میکنم که ادله دارد، پس نباید نگران باشم. تنها نگرانیام این بود که دوستان اهل گفتوگو نباشند و فرصتی ندهند تا ادلهام را توضیح بدهم. واقعیت امر این است که من در دل تمام تلخیهایی که در پروندهها مطالعه کردم، امید میبینم، نگاه به آینده میبینم. اساساً بخشی از رسالت فیلمساز همین است که بتواند روی مخاطب تأثیر بگذارد. فیلم من بهشدت تلخ و گزنده است ولی دلم میخواهد در دل این تلخی راهکاری، پیشنهادی، امیدی و حال خوبی برای مخاطبم باقی بگذارم اگر نه ،نشان دادن تلخی صرف، هنرمندانه نیست.
ایستادگی و اعتماد
حضور بهرام رادان در زندگی من از بهترین لطفهای خدا بود آنقدر که برادرانه همراه بود، به من اعتماد کرد و پشت «علفزار» ایستاد. دائم با هم از این سازمان به آن سازمان و از این اداره به آن اداره رفتیم تا اینکه توانستیم مجوزهای فیلم را دریافت کنیم. او سالهاست که سوپراستار سینمای ایران است، مطمئناً وقتی چنین شخصیتی پشت یک فیلم قرار میگیرد جلب اعتماد بازیگران مطرحی مثل پژمان جمشیدی، ستاره پسیانی، سارا بهرامی و بقیه عزیزان راحتتر است. واقعیت امر این است که کسی از من بهعنوان کارگردان فیلم اولی شناختی نداشت ولی اعتماد آقای رادان من را در موقعیتی قرار داد که بقیه بازیگرها هم اعتماد کنند، پای کار بیایند و یک تیم خوب در «علفزار» دورهم جمع شوند.
رفیق درجه یک باهوش
پژمان جمشیدی یکی از باهوشترین افرادی است که در سینمای ایران کار میکند، بهشدت آدم همراه و رفیق درجه یک و دوست داشتنی است. از زمانی که افتخار همکاری را به من داد پایه و همراه بود. با هم به دادسرای جنایی رفتیم و کلی تحقیق کردیم و البته که خیلی هم زود نقش را گرفت. الحمدلله خروجی کار که 99 درصدش حاصل تلاش اوست خوشایند بود. امسال میتوانست سال پژمان جمشیدی باشد ولی خب قطعاً بازی امین آقا حیایی عزیز خیلی درخشان و درجه یک بود که با تشخیص تیم داوران سیمرغ نصیب او شد. در نهایت اما به نظرم سیمرغ جشنواره چهلم میتوانست مال پژمان باشد ولی خب قسمت نبود.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: پژمان جمشیدی قوه قضائیه برای مخاطب پرونده ها یک بازپرس علف زار گفت وگو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۷۷۳۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین حلقه نیروگاهسازی کشور تکمیل شد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو (پاون)، علیاکبر محرابیان امروز در بازدید از کارخانههای گروه مپنا در جمع خبرنگاران ضمن تبریک روز کارگر به عموم کارگران کشور اظهار کرد: صنعت نیروگاهی کشور امروز با رونمایی و راهاندازی سامانه ژنراتورهای گازی، در کل صنعت نیروگاهی خودکفا شده و آخرین حلقه نیروگاهسازی کشور نیز با توان متخصصان داخلی تکمیل شد.
محرابیان در ادامه سخنان خود به عملکرد دولت سیزدهم در بخش نیروگاهی کشور اشاره و بیان کرد: طی عملکرد دولت سیزدهم با کمک بخشهای مختلف بیش از ۸۵۰۰ مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور افزوده شد و این مهم نقش بسزایی در رفع ناترازی برق کشور داشته است.
وزیر نیرو با اشاره به لزوم حمایت مالی از واحدهای نیروگاهی کشور به منظور افزایش راندمان و توسعه ظرفیت گفت: با وجود اهمیت بالای حمایت مالی از طرحهای توسعه ظرفیت نیروگاهی کشور، صندوق توسعه ملی به تعهدات خود در این حوزه به خوبی عمل نکرده است.
وی در همین رابطه اضافه کرد: موضوع رفع ناترازی نیاز به سرمایهگذاری دارد که این اتفاق علاوه بر افزایش رفاه عمومی همچنین به افزایش بازدهی در حوزه انرژی منجر شده و به اقتصاد کشور نیز کمک شایانی خواهد کرد.
وزیر نیرو در ادامه سخنان خود به برنامههای وزارت نیرو برای عبور موفق از اوج بار ۱۴۰۳ اشاره کرد و گفت: طی سه سال اخیر برنامههای مشخصی برای مدیریت بار مصرف برق فصل گرم در دستور کار قرار گرفت که در سال ۱۴۰۱ برای این موضوع ۱۰۰ اقدام، در سال ۱۴۰۲ تعداد ۱۴۰ اقدام و برای فصل گرم سال جاری نیز ۱۸۰ اقدام طراحی واجرا شد.
محرابیان با تشریح بخشهای مختلف برنامههای وزارت نیرو برای مدیریت مصرف برق در سال جاری گفت: بخشی از اقدامات وزارت نیرو در این راستا به توسعه شبکههای انتقال، توزیع، افزایش پستها و نظایر آن مرتبط است و بخشی نیز به افزایش ظرفیت و راندمان نیروگاهی کشور چه در بخش حرارتی و چه در بخش برقابی باز میگردد.
وی با تاکید بر ضرورت مشارکت همه بخشهای مصرف کننده برق برای عبور موفق از اوج بار سال جاری گفت: با توجه به تجارب دو سال گذشته در حوزه مدیریت مصرف برق، برنامهریزی ویژهای برای افزایش مشارکت بخشهای مختلف در نظر گرفته شده است که از جمله آن میتوان به اختصاص پاداشهای ویژه به مشترکان بخش خانگی اشاره کرد.
محرابیان در همین رابطه اظهار کرد: بیش از ۸۰ میلیون پاداش اعم از هدایایی، چون لوازم برقی کم مصرف مورد نیاز خانه و خانواده، صدها خودرو، بستههای اینترنتی و... برای مشترکان کم مصرف در تابستان سال جاری در نظر گرفته شده است که به افشار محتلف مانند کودکان، نوجوانان، بانوان و... که در مسابقات مربوطه شرکت کرده و در مدیریت مصرف برق سال جاری نقش آفرینی کنند، اهدا میشود.
وزیر نیرو در پاسخ به پرسشی درباره نحوه مدیریت مصرف برق صنایع نیز اظهار کرد: سال گذشته برای اولین بار میزان مصرف کلی برق صنایع از میزان مصرف برق بخش خانگی در ایام فصل گرم سال فراتر رفت.
محرابیان در ادامه با تاکید بر اهتمام وزارت نیرو برای تامین برق کافی برای صنایع در دوره اوج بار مصرف امسال ادامه داد: بر اساس تفاهمنامهای که با وزارت صمت و بر اساس قانون منعقد شده است، صنایع بزرگ ملزم به ایجاد نیروگاه به منظور تامین بخشی از برق مورد نیاز خود هستند.
وی با بیان این که انرژی مورد نیار صنایع امسال نیز در ساعات مختلف تامین میشود، گفت: هم اکنون ۵ واحد نیروگاهی صنایع در استانهای مختلف کشور به بهرهبرداری رسیده است و صنایعی که اقدام به احداث نیروگاههای خود تامین کردهاند، در اولویت اجرای برنامههای مدیریت مصرف برق قرار نمیگیرند.
وزیر نیرو در پاسخ به پرسش دیگری درباره میزان واردات و صادرات برق کشور گفت: تبادل برق با کشورهای همسایه یکی از سیاستهای اصلی وزارت نیرو است که به صورت کلی در طول یک سال ما ٨٠ درصد صادرات و ٢٠ درصد واردات داریم.
وزیر نیرو در این بازدید همچنین گفت: گروه تولیدی مپنا یکی از افتخارات صنعت کشور است که نقش مهمی در اجرای فعالیتهای نیروگاهی چه در داخل و چه در خارج از کشور دارد.
محرابیان با تاکید بر اینکه گروه مپنا به طور کامل مورد حمایت دولت قرار دارد، ادامه داد: این گروه صنعتی توانسته است در طول سالهای گذشته با به روزرسانی دانش مهندسی و تکنولوژی، همسو با دانش روز جهان حرکت کند و نقش اثرگذاری در پاسخ به نیاز کشور در حوزه انرژی ایفا کند.
انتهای پیام/