چقدر به تصویر حکومت امام علی(ع) در دوران انقلاب اسلامی نزدیک شدهایم؟
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۷۲۰۸۳
آثار و سخنرانیهای دکتر علی شریعتی، همچون «علی تنهاست» و «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» را همه کمابیش میشناسیم که بین دانشگاهیان و دانشجویان فراوان هوادار داشت. مرحوم آقای مطهری از بنیانگذاران این نگاه نو بود و کتاب پرفروش «جاذبه و دافعه امام علی» ازجمله سخنرانیهای ایشان در آن دوره بوده است. در کتاب پرفروش«داستان راستان» نیز، داستانهای مربوط به امیرالمؤمنین چشمگیر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای مطهری در توضیحی درباره سبب علاقه خود به نهجالبلاغه به حوزه علمیه اصفهان و مدرسه صدر و استاد خود، میرزا علی آقای شیرازی اشاره میکند که بسیار از او آموخته و تحت تأثیر بیان و اندیشهاش قرار گرفته و به قول آقای منتظری «مجذوب ایشان» شده است. این استاد، نهجالبلاغه تدریس میکرد و همین موضوع مایه حیرت آقای مطهری شده بود. آقای مطهری این استاد را «نهجالبلاغه مجسم» میخواند. عمر آقای مطهری وفا نکرد، اما مرحوم آقای منتظری در ادای دین به این استاد شیرازی ـ اصفهانی، مجالس درس نهجالبلاغه را ادامه داد. از دیگر آثار مهم آن سالها پیرامون نهجالبلاغه، انتشار شرح آن به قلم مرحوم محمدتقی نقوی قائینی با عنوان «مفتاح السعاده فی شرح نهجالبلاغه» است. آقای نقوی واعظ و مدرس مجالس و مدارس علمیه تهران بود. دقت نظر و نوآوری و شیوه بحث این اثر را مرحوم سید محمدرضا گلپایگانی از مراجع تقلید قم بسیار پسندید و از مؤلف خواست به همین شیوه قرآن را تفسیر کند که ایشان هر دو کار را به سرانجام رساند. مباحث آقای نقوی در حوزههای علمی تهران بازتاب گستردهای داشت. آقای نقوی بسیار سادهزیست و بیآلایش بود و با اینکه از نظر مقام علمی از سرآمدان روزگارش به شمار میرفت با کمال سادگی با اتوبوس رفتوآمد میکرد و به کار وعظ و خطابه نیز اهتمام داشت.
از کتابهای مشهور دهههای پیشین، «علی صدای عدالت انسانی» از جرج جرداق مسیحی بود که ترجمه و انتشار آن ماجرایی شنیدنی دارد: ترجمه نخست آن به قلم عالم بسیاردان و یگانه دوران، مرحوم میرزا ابوالحسن شعرانی، صاحب تصانیف ارجمند و امام جماعت مسجد ملاهاشم (مسجد حوض) در چهارراه سیروس صورت گرفت. ایشان خود مقدمهای عالمانه بر آن نوشت و در پاورقیها خطاهای مؤلف را تصحیح کرد و ترجمه فاخر و کامل نامه حضرت به مالک اشتر، به قلم محمد ابراهیم نواب، جدّ مادری خود را بر آن افزود. مرحوم ملکالشعرای بهار در کتاب سبکشناسی این ترجمه را از بهترین نمونههای نثر فارسی دانسته است.
بعدها از کتاب این مؤلف مسیحی لبنانی، ترجمههای دیگری صورت گرفت که معروفترین آنها به قلم مرحوم سید هادی خسروشاهی است. همزمان با ترجمه بدایع نگار، ترجمه دیگری در دست است از ذکاءالملک اول، میرزا محمدحسین خان متخلص به فروغی پدر محمدعلی فروغی، ذکاءالملک دوم، با عنوان دستور حکومت در ۱۳۲۱ قمری یعنی سه سال پیش از صدور فرمان مشروطیت که به طریقه سنگی در تهران منتشر شده و آن هم از نظر شیوه نگارش بسیار فاخر است. اما از میان ترجمههای نهجالبلاغه هیچکدام به اندازه ترجمه مرحوم فیضالاسلام که بهتدریج در چند بخش با خط میرزا طاهر خوشنویس تبریزی منتشر شد، جای خود را باز نکرد. این ترجمه که دقتی بیش از ترجمههای پیشین داشت و مترجم نکات و برداشتهای خود را میان پرانتز آورده بود، در دهه پنجاه تقریباً در همه خانهها در کنار قرآن و مفاتیح جای داشت. البته نخستین بخش این ترجمه در دهه ۲۰ با چاپ گراوری انتشار یافت. ترجمه پرفروش دیگر از نهجالبلاغه به قلم شیوای مرحوم جواد فاضل با نام سخنان علی چاپ مؤسسه علیاکبر علمی است.
بین مترجمان کلمات حضرت به فارسی و دیگر زبانها باید از مرحوم ابوالقاسم حالت، شاعر و مترجم و طنزپرداز و همکار هفتهنامه توفیق نام برد که «کلمات قصار علی» را با ترجمه فارسی و انگلیسی و رباعیات به بازار عرضه کرد. این اثر، مورد توجه قرار گرفت و در کارتهای تبریک و اعلانات از کلمات آن کتاب و ترجمه منظوم آن فراوان نقل میشد. مرحوم سید محمود طالقانی، امام جماعت مسجد هدایت در خیابان شاهآباد قدیم هم با عرضه کتاب کمحجمی از گزیده نهجالبلاغه در این فضا مشارکت کرد. نوشته او بیشتر تحت تأثیر میرزا خلیل کمرهای، امام جماعت مسجد فخرالدوله در خیابان فخرآباد بود که شرح مفصلی بر نهجالبلاغه نگاشت و تصاویری که از آن دو وجود دارد، حاکی است که در سفر و حضر با یکدیگر بودهاند. مرحوم سید رضا صدر، نخستین امام جماعت مسجد امام حسین در میدان امام حسین امروز، گذشته از مراتب بالای حکمی و فقهی بین علما به قلم شیوای خود شهرت داشت. مجموعهای از ایشان که با کلمه «راه» آغاز میشد، مانند «راه حسین» و «راه قرآن» در دست است. پرخوانندهترین کتاب در آن مجموعه، کتاب «راه علی» بود که نوشتهای روان، پرنکته و خوشخوان است.
بین روزنامهنگاران و وکلا، کتاب مرحوم حسن صدر، علی مرد نامتناهی از توجهی خاص برخوردار شد و جایزههایی دریافت کرد. بین مقالات حسن صدر، که بیشتر در روزنامه اطلاعات چاپ میشد، یادداشتهایی هم در این باره وجود دارد. در همان دهه پنجاه، گروهی از نویسندگانی که در زمینههای مذهبی چندان شناخته نبودند،آثاری خواندنی نوشتند از جمله جعفر شهری که آثار او درباره تاریخ اجتماعی تهران فراوان و ماندگار است. جعفر شهری در مقدمهای بر چاپ دوم اثر نوشته که چون فرزندش از وی درباره علی امیرالمؤمنین پرسید، عزمش را جزم کرد تا نیت خود را مبنی بر نوشتن کتابی درباره حضرت، که سالها ذهن او را به خود مشغول داشته بود، عملی کند و اثری به نام «کتاب علی (ع)» نوشت، که انتشارات معراجی در سرپولک آن را عرضه کرد.
در تمامی این آثار، کمابیش چند نکته مشترک بیشتر به چشم میآید که در دهه پنجاه، فضای ذهنی آن سالها را میساخت و البته همه اینها از نهجالبلاغه سرچشمه میگرفت.
۱ - توجه به عدالت و حقوق انسانی، که در نامه حضرت به مالک اشتر جلوه بسیاری یافته است؛ ازجمله حضرت به مالک میفرمایند: مردمان یا مشابه تو در خلقت هستند یا همکیشتوأند. بنابراین با آنها با لطف و مدارا رفتار کن. قلبت را از رحمت به مردم پر کن و نسبت به آنها محبت و لطف داشته باش. در آن سالها فراوان این نامه با مضامین اعلامیه جهانی حقوق بشر مقایسه میشد. این وجه از زندگی و کلام حضرت مورد توجه حتی افراد و گروههای چپ غیرمذهبی از جمله آقای خسرو گل سرخی نیز قرار میگرفت و مکرر به آن استناد میکردند.
۲ - رعایت حقوق مخالفان: نمونه بارز آن در برخورد با خوارج، دشمنان قسمخورده حضرت پیش آمدکه تا دست به شمشیر نبردند و خون بیگناهان را نریختند، حضرت با آنها فقط مباحثه و گفتگو داشت. خوارج بیرون کوفه اردو زده بودند و چون جزئی از سپاه حضرت بودند، این اقدام آنها نوعی سرکشی تلقی میشد. با این وضع، حضرت آنها را به شهر فرا خواند و با آنها مدارا کرد، تا زمانی که دست به شمشیر بردند و یکی از صحابه پیامبر را در اطراف کوفه با همسر باردارش به فجیعترین حالت به قتل رساندند.
۳ - امنیت فراگیر: از ویژگیهای حکومت حضرت، امنیت نه تنها برای مسلمانان بلکه برای غیرمسلمانان نیز بود. نمونه بارز آن، واکنش ایشان پس از شنیدن خبر ربودن خلخال از پای دخترک یهودی در شهر انبار است. امیرالمؤمنین (ع) در پی این حادثه فرمودند: اگر کسی از مسلمانان از غصه این رفتار بمیرد، من او را ملامت نمیکنم. این حادثه مربوط به اواخر دوره خلافت حضرت است که معاویه احتمالاً با مشورت عمروعاص، سپاهیانی را برای ایجاد ناامنی، به شهرها و نقاط مختلف میفرستاد. این کار او علاوه بر ناامنی، ارزش نظامی نیز داشت، زیرا موجب پراکندگی سپاه حضرت میشد و تشکیل سپاه منسجم در این شرایط بسیار دشوار بود، گرچه حضرت سپاهیانی را مأمور تعقیب اینان کرده بود. این واقعه در تاریخ به «غارات» مشهور است و کتاب مهمی هم در قرن سوم به همین نام تألیف شده که به نام «الغارات» چاپ و به فارسی برگردانیده شده است.
۴ - همسطح بودن زندگی حاکمان با مردم عادی: حضرت در نامهای خطاب به عثمان بن حنیف، فرماندار بصره، به شرکت او در یک مهمانی اشرافی و پذیرایی با انواع غذاهای رنگارنگ و ظرفهای اعیانی پر از غذا هشدار داده و فرمودهاند بهتر است به لقمهای که بر آن دندان میگذارد، دقت کند. آنگاه فرمودند آگاه باش امام شما از تمامی دنیایش به دو جامه کهنه و از خوراکش به دو قرص نان قناعت نموده است. اما حضرت بلافاصله اضافه میکند که شما تن دادن به چنین روشی را قدرت ندارید، اما مرا با ورع و کوشش در عبادت و پاکدامنی و درستی یاری کنید. درواقع به نظر حضرت، حاکم یک شهر، میباید با طبقات فرودست جامعه نشست و برخاست داشته باشد.
در دهه پنجاه مجموعهای از این قبیل اوصاف، تصویری از امام علی و دوره حکومت ایشان به دست میداد که در پیروزی انقلاب اسلامی هم سهمی بسزا داشت. اینک ما بعد از ۴۰ سال مناسب است که نگاهی به آن تصویر بیافکنیم و ببینیم که چقدر به آن آرمانها نزدیک شدهایم یا از آن فاصله گرفتهایم. هماکنون نه از آن نهجالبلاغههای مجسم خبری است و نه چندان از حضور نهجالبلاغه در گفتارها و رفتارها. روز مباهله مبارک.
* منتشر شده در روزنامه اطلاعات / یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
کد خبر 1654653منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: امام علی ع انقلاب اسلامی ایران احمد مسجدجامعی حکمرانی ایران امام جماعت مسجد نهج البلاغه آقای مطهری دهه پنجاه مرحوم سید آن سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۷۲۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی با آلاحمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نداشت
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت بود. دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسیزبان مهرآیین گذراند.
در سال ۱۳۱۶ اولین مقالهاش را با نام «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» در نشریهای محلی چاپ کرد. در سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و مدتی در شبانهروزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
در سال ۱۳۲۰ بهعنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علیاکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. سیمین دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کنارهگیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار «شیرازی بینام» برای نشریات مختلف مقاله نوشت و ترجمه کرد.
در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام «آتش خاموش» نوشت. این اثر نخستین مجموعه داستانی بود که به قلم زنی ایرانی چاپ شد. داستانهای این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با جلال آلاحمد، نویسنده و مبارز اجتماعی مطرح آن سالها ازدواج کرد. این ازدواج تا مرگ نابههنگام آل احمد در سال ۱۳۴۸، بهمدت ۲۰ سال دوام داشت.
همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور در گزارشی به مرور زندگی این نویسنده پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
تحصیل در آمریکا
دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. در این سفر نامههایی که بین او و جلال رد و بدل شد که بعدها در کتابی به نام «نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. در مدت تحصیل در آمریکا «باغ آلبالو»، دشمنان چخوف»، «بئاتریس آرتور شنیتسلر» و «رمز موفق زیستن» دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.
بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی
دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. سپس مدیریت مجله نقش و نگار را پذیرفت و «کمدی انسانی» سارویان و «داغ ننگ» ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد.
در ۱۳۳۷ کتاب «همراه آفتاب» نوشته هارولد کورلندر را ترجمه و منتشر کرد. تا اینکه در سال ۱۳۳۸ بهعنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد، ادامه پیدا کرد. اینداستاننویس سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام «شهری چون بهشت» را منتشر کرد. دانشور، همراهِ همسرش جلال آلاحمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات، فروردین ۱۳۴۷ بهعنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد. در تیر ۱۳۴۸ رمان «سووشون» را منتشر کرد که مشهورترین رمان او است و تا به حال به هفده زبان ترجمه شدهاست. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی میدانند. دو ماه بعد از انتشار «سووشون»، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آلاحمد درگذشت.
دانشور سال ۱۳۵۱ کتاب «چهل طوطی» را منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از مجموعهای از حکایتهای هندی که لین یوتانک، نویسنده چینی، در کتابی به نام The Wisdom of Indiaجمعآوری کردهاست. این کتاب که تنها همکاری آلاحمد و دانشور به حساب میآید که توسط انتشارات موج به چاپ رسید. او سال ۱۳۶۱ کتابی را به نام «غروب جلال» را منتشر کرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شدهاست: بخش اول کتاب، با نام «شوهرم جلال» در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آلاحمد نوشته شدهاست. دانشور این کتاب را با وصف آلاحمدِ نویسنده آغاز میکند، افکار و ویژگیهای اخلاقی او را از منظر خود توصیف میکند و به جنبههای فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او میپردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شدهاست. در این بخش، دانشور خاطره روز درگذشت آلاحمد را روایت میکند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شدهاست.
با فرارسیدن سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سهگانه سیمین دانشور، به نام «جزیره سرگردانی» منتشر شد که به دغدغههای روشنفکران ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ میپرداخت. در ۱۳۷۶ مجموعه داستان «از پرندههای مهاجر بپرس» با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آلاحمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتوگویی مفصل با دانشور را شامل میشد. جلد دوم تریلوژی دانشور، «ساربان سرگردان»، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد.
دانشور در گفتوگو با ناصر حریری گفته او و جلال آلاحمد هر چه مینوشتند، به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداده جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین هیچگاه از نثر آلاحمد که دستکم سه دهه یکهتاز میدان نویسندگی بود، تأثیر نپذیرفت و زندگی مشترک در شیوه نگارش او اثر نگذاشت و استقلال خود را حفظ کرد.
درگذشت
سیمین دانشور در ۳۰ تیر ۱۳۸۶ بهعلت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. با بستری شدن او شایع شد که وی درگذشتهاست اما این خبر تکذیب شد. او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد. دانشور پس از یک دوره بیماری آنفولانزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت. قبر سیمین دانشور در قطعه هنرمندان بهشت زهرا است.
الهام قاسمی
کد خبر 6089822 الناز رحمت نژاد