پاسخ سازمان برنامه به انتقادات فرشاد مومنی: طرحهای اجرایی ارائه دهید
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۷۳۹۹۸
سازمان برنامه و بودجه به انتقادات فرشاد مومنی از سیاستهای دولت سیزدهم از جمله حذف ارز ۴۲۰۰ پاسخ داد و از وی خواست برای رفع مشکلاتی که به آنها اشاره کرده، طرحهای عملیاتی و اجرایی ارائه دهد.
به گزارش ایران اکونومیست، در توضیحات سازمان برنامه و بودجه آمده است: دولت سیزدهم از همان ابتدا با توجه به هدررفت منابع کشور به دنبال حذف ارز ترجیحی بود؛ منابع کشور در قالب رانت سالها بین وابستگان سیاسی و جناحی دولت قبل توزیع شد؛ نتیجه هم این شد که بر اساس اعلام قوه قضاییه تنها یک هزار و ۲۵۰ پرونده قضایی دراینخصوص تشکیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر دولت قبل برای حفظ روند غلط توزیع یارانه کالاهای اساسی به سراغ شیوهای بدتر یعنی استفاده از پول پرقدرت رفت؛ به اذعان مقامات وقت بانک مرکزی با فشار دولت قبل ریال منابع ارزی که به علت تحریم از دسترس خارج شده بود به دولت داده شد و بانک مرکزی برای تأمین ارز ۴۲۰۰ تومانی مجبور به افزایش دارایی خارجی خود شد که این عوامل هم به عبور نقدینگی از مرز ۴ هزار، هزار میلیارد تومان و تورم تاریخی بالای ۵۰ درصدی منجر شد.
برخی اساتید دانشگاه اگر در تحلیلهای خود بر شرایطی که در بدو آغاز فعالیت دولت سیزدهم مداقه بیشتری کنند بهخوبی بهضرورت اقدامات دولت پی میبرند؛ شرایطی که در آن کشور از یکسو با کسری ۴۸۰ هزار میلیاردتومانی ناشی از بیتحرکی دولت روبرو بود و از سوی دیگربار بازپرداخت اوراق ۵۳۵ هزار میلیاردتومانی همدوش دولت جدید افتاده بود.
بعد از ذکر این مقدمه ضروری باید گفت دکتر فرشاد مومنی در موسسه دین و اقتصاد، «فهم تنگنای اصلی» را یکی از ضروریترین مسائل نظام تصمیمگیری دانسته و این نظام میبایست در راستای مسیر توسعه کشور مشخص نماید کمبود اصلی ما مربوط به منابع مادی است یا مربوط به کیفیت تصمیمگیریهایمان؟
سپس با اشاره به اهمیت درک نفرین منابع که در برخی کشورها سبب فروپاشی رژیم در اثر شوکهای نفتی (مانند افزایش شدیدی قیمت نفت) شده، موضوع اصلاح ارز ۴۲۰۰ تومان را یک شوک نفتی قلمداد کرده که میتواند خطرآفرین باشد.
در پاسخ به ایشان لازم است به این نکته کلیدی اشاره کرد که روش بهرهبرداری از منابع طبیعی و از جمله نفت از جمله مباحث بسیار مهم در حکمرانی است و سایر کشورها پیشرفتهای قابلملاحظهای در این خصوص داشتهاند. برای مثال نروژ منابع نفتی خود را بهصورت یک شرکت سهامی برای مردم و نسل بعد از خود میداند و غیر از موارد خاص، اجازه تزریق ارز مربوط به نفت را به اقتصاد کشور نمیدهد و با این روش هم اصل منابع را در هر زمان حفظ میکند و هم اثر شوکهای قیمتی یا مقداری را در اقتصاد بیتأثیر مینماید.
اینکه روش توزیع درآمدهای نفتی بین مردم به چه صورت باید باشد برای مثال ریالی باشد، ارزی باشد یا اصلاً نباشد یا با ورود به بودجه بهصورت مداخل در قیمتها از جمله انرژی و کالاهای اساسی باشد، طی سالیان طولانی از طریق قانون اساسی و سایر قوانین مربوطه شکلگرفته و لذا بهمنظور هرگونه تغییر در الگوی توزیع منابع حاصل از نفت و گاز در راستای دوری از نفرین منابع، تغییر در کلیه قوانین ساختاری و الگوهای موجود و تعریف نهادهای جدید و شکلگیری بازار برای همه منابع در اقتصاد لازم است.
لذا این امر بهتنهایی از دولت ساخته نیست و لازم است همه قوا و دستگاهها به یاری دولت بشتابند؛ لذا نقش ساختارها و نهادها و قوانین اصلی در حکمرانی انکارناپذیر است و این امر در شرایطی که بیثباتی اقتصادی و سیاسی، فرار سرمایه انسانی متخصص، فرار قابلتوجه سرمایه مالی و فیزیکی، تحریمهای بینالملل و فضای نامطلوب کسبوکار وجود دارد، نیاز به تجربه و بهکارگیری هر چه دقیقتر علومانسانی، متخصصین و نخبگان اقتصادی در این حوزه دارد؛ لذا از اساتید و خبرگان دانشگاهی که مستقیم و غیرمستقیم از همین منابع محدود نفتی بهرهمند هستند انتظار میرود طرحهای اجرایی و عملیاتی در خصوص بهترین نحوه بهرهبرداری از نفت و سایر منابع منبعث از مباحث کارشناسی را در اختیار دولت قرار دهند.
نکته دیگری که در خصوص نفرین منابع و وجود بیماری هلندی، لازم است اشاره شود این است که دادههای سری زمانی و حقایق آشکار شده اقتصاد ایران در مواردی (غیر از مقوله قیمتگذاری دستوری که یک اثر مداوم بسیار نامطلوب و همیشگی بر اقتصاد داشته است) بروز این پدیده را برای اقتصاد ایران تأیید نمیکند زیرا هر زمان که درآمدهای نفتی بالا بوده، فعالان اقتصادی هرچند نامتوازن ولی در مجموع وضعیت خوبی داشتهاند که البته به کمک دلارهای نفتی بوده است.
تجربه تورم تکرقمی در سالهای ۹۵ و ۹۶ ناشی از افزایش درآمد نفت در اثر رهایی از تحریم یا بالا بودن قدرت خرید طی سالهای ۸۶ تا ۹۱ به یمن قیمتگذاریهای دستوری نرخ ارز (در محدوده ۱۰۰۰ تومان) صورتگرفته و در این مدت بخش قابلتوجهی از ذخایر خارجی کشور برای نگهداشت سطح قیمتها هزینه شده است و درست زمانی که کشور به دلیل شوک تحریم نیاز به منابع ارزی داشت، به دلیل کاهش خزانه ارزی، ادامه روال سابق حمایتی ممکن نبود و با رهایی فنر ارزی (در شرایطی که نقدینگی نیز بسترسازی لازم را از قبل کرده بود) قیمتها در بهمن ۱۳۹۱ به ۳۸۰۰ تومان نیز رسید.
لذا سیاست کریدور حمایتی برای ارز مادامی که مستلزم خرجکرد بخش زیادی از ذخایر ارزی باشد نهایتاً به افزایش پایه پولی منجر خواهد شد و بههیچوجه توسط کارشناسان اقتصادی خبره در امور اجرایی تأیید نمیشود لذا درخصوص ارز، بازار تعیینکننده است هرچند شکلگیری یک بازار منسجم درخصوص منابع نفتی را یک عامل بسترساز مهم در شکلگیری بازار ارز میدانیم. البته دولت جدای از بحث نحوه بهرهبرداری نفت (و شکل و شمایل بازاری شدن آن)، در تلاش است با اتخاذ سیاستهای تنشزدا با همه کشورها، اقداماتی انجام دهد تا عامل دیگر شوک یعنی تحریمها فروکش نماید.
درخصوص اظهارنظر مومنی مبنی بر این که «اگر قرار است اصلاح با جراحی صورت بگیرد باید سازههای ذهنی تصمیمگیران جراحی شود» لازم است به این نکته اشاره شود که اتفاقاً تصمیم به جراحی از تغییر ذهنهای تصمیمگیران ناشی شده و حاصل پیشنهاد کارشناسان خبره اقتصادی است.
سازههای ذهنی تصمیمگیران بر بازخوردی که از یافتههای اجرایی گذشته گرفته نمیتواند صرفاً بر اساس نگاه بخش خاص و محدودی از اساتید دانشگاه و مجموعه بخشهای مرتبط با آن محدود شود.
پیشنهاد ایشان در خصوص ارزیابی و بررسی برنامه اصلاحات دولت توسط دانشگاهها و حیطههای کارشناسی، مدنظر دولت هست و تا آخر خواهد بود و برای بهبود نحوه ارتباط بین دولت و دانشگاه از پیشنهاد متخصصان استقبال خواهیم کرد. ولی باید این نکته را در نظر گرفت که سیاستهای مالی به سبب ماهیتی دارند همواره تأخیر درونی زیادی دارند (تأخیر در تشخیص، تأخیر در تصمیمگیری و تأخیر در اجرا) و هرگونه عاملی که به این تأخیر اضافه کند میتواند اثربخشی سیاست را کاهش دهد.
دولت با فهم تنگنای اصلی به نقش تصمیمگیران و مقامات پولی و سیاسی در جهتدهی به انتظارات و شکلگیری نهادها و ساختارها و کانال اثرگذاری آن واقف بوده و چنانچه در نامه به ۶۱ اقتصاددان پاسخ داده شد اگر در مورد حذف ارز ۴۲۰۰ اقدام نمیشد، اثرات آن در آینده از مسیر پایه پولی بیشتر موجبات تورم را فراهم میآورد و انتخاب دولت انتخاب بین بد و نه چندان مطلوب بوده که گریزی از آن نبوده است. دولت در زمان محدود برای اجرا و فشار شدید روی پایه پولی، نمیتوانست اجرای این سیاست را به عقب بیندازد.
درخصوص موضوع «ببینید چه صداهایی در دفاع از واردات بلند شده است» لازم است به این نکته اشاره شود واردات در زمینههایی که تجربه ۴ دهه فعالیت در آن ثابت کرده که به علت مداخله مداوم دولت در قیمتگذاری، مزیتهای رقابتی را ازدستداده تا زمانی که بتواند به افزایش کیفیت سطح زندگی هممیهنان و کاهش زیانهای اجتماعی (حفظ جان و کاهش تلفات خودروی داخلی) کمک کند، قابل دفاع است. حمایت طولانیمدت و بدون حد از تولیدات داخلی بهجز رانتجویی و ایجاد انحصار و کاهش کیفیت و سطح رفاه جامعه ارمغان دیگری ندارد. تا کی باید دفاع کرد و هزینههای آن را مردم بیدفاع بپردازند؟
درخصوص مطلب «برگشت از تصمیم غلط بازگرداننده اعتماد بین مردم است»، دولت اگر بهاشتباه بودن تصمیمی واقف گردد، قطعاً در راه جبران آن چارهجویی خواهد کرد. همچنین درخصوص «نیروهای شریف کم نیستند؛ آنها را به چاپلوسها ترجیح بدهید»، آفت چاپلوسی همواره تهدیدی برای علم، جامعه، دولت و ملت بوده و خواهد بود. دولت همواره سعی دارد تا با جذب کارشناسان از طریق برگزاری آزمونهای سازمان سنجش، با شایستهسالاری و استفاده از ظرفیت دانایی کشور و از میان دانشآموختگان دانشگاههای معتبر در رفع این آفت اقدامات سازنده انجام دهد.
درخصوص مواردی همچون نامتناسب بودن رشد دستمزدها با تورم، دولت با جنابعالی همنظر است و معتقد است طبق اصل پنجم سیاستهای اقتصاد مقاومتی میبایست سهم نیروی انسانی از کیک تولید به روال گذشته برگردد ولی نیاز به طرح پیشنهاداتی هستیم که با کمترین هزینه ممکن برای اقتصاد صورت گیرد.
درخصوص رشد سهام بنگاههای رانتی و عقب ماندن سایر بنگاهها یا رشد نسبتاً اندک مالیات صاحبان ثروت (مثلاً صاحبان املاک) نسبت به رشد مالیات بر درآمد دولت همنظر است و از پیشنهاد صاحبنظران استقبال میکند. لازم به ذکر است دولت جراحی اقتصادی را شروع کرده و برای اولینبار برخلاف گذشته مالیات بر تراکنشها و حساب افراد را با در نظر گرفتن نوع شخصی و تجاری شروع کرده و حذف رانت یارانهای صنایع بزرگ را نیز در برنامه خود دارد و اعتقاد دارد همه در رقابت باید مساوی باشند. دولت با نگاه کارشناسی و استفاده از نظرات نخبگان دانشگاهی برای رسیدن به اهداف مشترک استفاده صورتگرفته و لذا دغدغهها در حال مرتفع شدن است.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: فرشاد مومنی ، سازمان برنامه و بودجه ، دولت سیزدهممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: فرشاد مومنی سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم ارز ۴۲۰۰ تومان سازمان برنامه فرشاد مومنی تصمیم گیران دولت سیزدهم شکل گیری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۷۳۹۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مومنی: ببینید عزیزان با نرخ تورم در ایران چه گلی کاشتهاند!
دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست بررسی کتاب «تسخیر دولت» نوشته «الگزاندر هرتل فرناندز» و ترجمه «فاطمه قابل رحمت» سخن میگفت، ضمن واکاوی نظری و عملی این پدیده تصریح کرد: ما باید آرام آرام و به صورت فزاینده کاری کنیم که به این اجماعی ملی بریم که مهمترین ابزار برای غلبه بر چالشها و تحقق اهداف، ابزار اندیشه، خرد و دانایی است. نوع مواجهه ما و آمریکا را وقتی انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد بررسی کنید، وقتی آمریکاییها متحد استراتژیک در یک منطقه استراتژیک را از دست دادند، ابتدا شورای روابط خارجی آمریکا پروژه بسیار بزرگ و گران قیمتی را با موضوع بررسی علمی این مسئله و دادن پاسخهای راهگشا به این پرسش که حکومت آمریکا در تنظیم روابط خود با رژیم دست نشانده پهلوی در کجاهای کار اشتباه کرده بود کلید زد، آنها نقطه عزیمت خود را مسئله دانایی قرار دادند و نتیجه این شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز دیگر هیچ متحد استراتژیک خود را از دست نداده است.
به گزارش جماران، وی افزود: آنها این مسئله را یک کانون آسیب در نظر گرفتند و برجستهترین و شناخته شدهترین ایران شناسان را از سراسر دنیا بسیج کردند تا مطالعاتی انجام شود که بخشهایی از اندیشه تاریخی نظری هاش به زبان فارسی هم ترجمه شده است. در همین رابطه به کتاب «ریشههای انقلاب ایران» نوشته «نیکی کدی» میتوان اشاره کرد و حقیقتا در سراسر ایران نمیتوان چندان افرادی را معرفی کرد که به اندازه این فرد، مطالعات و مشاهدات بسیار عمیق و تالیفات پرشمار داشته باشد. اینکه آنها میتوانند منافع خود را در همه جای دنیا دنبال کنند، ریشه در این دارد که آنها به نهاد علم، پژوهش و دانایی اهمیت میدهند و میگویند برای ما مهم این است بدون توجه به گزینش عقیدتی، به صلاحیتهای او بها دهید.
از نگاههای صفر و یکی به ویژه در ساحت اندیشه فاصله بگیریمدر حذف و سانسور، از کجا، به کجا سقوط کردیم…
این اقتصاددان با بیان اینکه این اقدام شعور بسیار بزرگی میخواهد، اضافه کرد: نیاز شدیدی داریم که از نگاههای صفر و یکی به ویژه در ساحت اندیشه فاصله بگیریم. چه سقوط اندیشهای قبیحی در جمهوری اسلامی محسوب میشود که در حالی که مطهری در یکی از سخنرانیهای قبل از انقلابش قسم جلاله خورد و گفت اگر جمهوری اسلامی تاسیس شود من خودم برای معرفی مارکسیسم در دانشکده الهیات تلاش میکنم تا یک استاد بسیار باورمند و با کیفیت مارکسیست بیاورند و آموزش دهد. ببینید ما از آنجا به کجاها سقوط کردیم و دامنه حذف، سانسور و زیر فشارگذاشتن اندیشهها به کجا رسیده است.
خودزنی با رگهای بیرون زده و نهایت نادانیمومنی اظهارداشت: معلوم است که در چنین چهارچوبی وقتی برای حل مسائل پیچیده تان با رگهای بیرون زده، اما با نهایت نادانی و بی اعتنایی به حکمتهای اداره جامعه در یک محیط پرتنش و بسیار پیچیده اقدامی میکنید، خودزنی میکنید. اگر بعضیها این مسائل را متوجه نمیشوند، شاید هم متوجه میشوند، اما منافعشان با منافع ملی مغایرت دارد، مسئولان کلیدی کشور و به ویژه نهادهای نظارتی کمک کنند.
میگویند برویم کتابهای اقتصادی مطهری را خمیر کنیم!هم کشور را به ورطه نابودی میکشانند و هم آبروی دین خدا را میبرند
این عضو هیات علمی دانشگاه ادامه داد: دکتر شریعتی هم مانند مرحوم مطهری تلاش میکرد مسلمانان را به سمت این بلوغ بکشاند. نهایت بیچارگی است که امروز برخی حتی اندیشههای شریعتی را تحمل نمیکنند و حتی به جای اینکه اندیشههای اقتصادی مرحوم مطهری را نقد کنند، میگویند برویم کتاب هایش را خمیر کنیم! با کمال تاسف، از آنجا که اینها برچسب دینی به اقداماتشان میزنند هم کشور را به ورطه نابودی میکشانند و هم آبروی دین خدا را میبرند.
مومنی سخنرانی دکتر شریعتی با عنوان «به سر عقل آمدن سرمایهداری» را تاریخ ساز و از شاهکارهای او برشمرد و خاطرنشان کرد: در آن شرایطی که ما آن را درک کردیم و نسل بعد از ما درک ضعیفی از آن دارد، که در آن اندیشه کمونیستی جزء معتبرترین و محبوبترین اندیشهها در میان بخش بزرگی از جمعیت روشنفکران جهان بود، اتحاد جماهیر شوروی با آن قدرت شانه به شانه بلوک غرب و به ویژه آمریکا حرکت میکرد و برآوردهایی وجود دارد که میگوید در آن شرایط بیش از دو، سوم حرکتهای آزادی بخش در کشورهای در حال توسعه به شکلی با سوسیالیسم و اتحاد جماهیر شوروی ارتباط داشته اند، مطرح کردن این ایده توسط دکتر شریعتی بسیار هوشمندانه و شجاعانه بود.
به گفته این استاد دانشگاه؛ دکتر شریعتی در این خطابه گفت خدمتی که مارکس به نظام سرمایه داری کرد قابل مقایسه با خدمات هیچ یک از شیفتگان نظام سرمایه داری نیست. او در مقام مقایسه این استدلال را مطرح کرد که هم مارکس و هم پیروان او در ساحت اندیشه و عمل، شمشیر را علیه نظام سرمایه داری از رو بسته بودند با این حال، آمریکاییها اجازه دادند اندیشه مارکسیستی در دانشگاهها و مراکز دانشگاهی شان حضور داشته باشد و محصول عرضه کند.
مومنی اضافه کرد: هدف آنها این بود که آنها که تا این اندازه نسبت به نظام سرمایهداری آلرژی دارند جزئیترین کانونهای آسیب پذیری نظام سرمایهداری را برملا کنند، بعد نقدهای آنها بررسی شود و مسائلی که میتواند اساس سرمایه داری را تهدید کند، را برطرف میکنند و این کار را هم کردند. حتی ذیل مفهوم «دولت رفاه»، معطوف کردن بخشهایی از سود سرمایه به رفاه عمومی و دستمزد نیروی کار، بقای نظام سرمایهداری را تضمین کردند. در طرف دیگر اندیشه سوسیالیستی، چون هرجا که رفت با عنصر استبداد، سرکوب و جلوگیری از آزادی اندیشه گره خورد، بلوک شرق فروریخت. کار نظام سرمایهداری به جایی رسید که کسی در استاندارد «فوکویاما»، مقاله و سپس کتاب «پایان تاریخ» نوشت.
جامعه دچار پس افتادگی اندیشهای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده استرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه بسیار غم انگیز است که گویی بخشهایی از ساختار قدرت در ایران، هنوز این مسائل بسیار ابتدایی که ۵۰ تا ۷۰ سال پیش، ذخیره دانایی اهل علم به آن رسیده بود و آن را ترویج میکرد را هم نمیدانند و نمیخواهند بدانند و جامعه ما دچار پس افتادگی اندیشهای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده است.
وی با بیان اینکه برای پدیده تسخیر دولت، سه کلید اصلی وجود دارد، تاکید کرد: هر میزان این مسائل را نشر دهیم و به ویژه، سطح درک حکومتگران گرامی از این مسائل بالاتر رود، منافع بسیار بزرگ به این جامعه میرسد. یک عده افراد تندرو که متاسفانه فاقد بنیه اندیشهای و تحلیلی حداقلی هستند، ممکن است بگویند با انتشار این کتاب که به عدالت اجتماعی میپردازد به ترویج اندیشه آمریکایی کمک شده است، این بساطها که متاسفانه ما با آنها روبرو هستیم، بسیار شرم آور و غیراخلاقی و ضداسلامی است.
نقش تعیین کننده به «پول» دادن، منشا آسیبهای بسیار بزرگ و ناپایداریهای وسیع شده استمومنی تاکید کرد: در کتاب «تسخیر دولت» آمده که سازوکارهایی پدیدار شده که در آن، به شیوههای نامرئی و غیرمستقیم در عرصه سیاست گذاری حیات جمعی، «پول» نقش تعیین کننده پیدا میکند و این مسئله منشا آسیبهای بسیار بزرگ و ناپایداریهای وسیع شده است. یعنی کسانی که در جایگاه امنای مردم نشسته اند، پول میگیرند ناموس فروشی و عقیده فروشی میکنند و علیه منافع عامه مردم کمک میکنند تا قاعدههای سرمایه سالارانه و ضدمردمی به تصویب برسد.
شاه سقوط کرد، چون کانونهای تجهیزکننده منابع مادی به تسخیر غیرمولدها درآمده بوداین استاد اقتصاد با بیان این پرسش که آیا ما در معرض این آسیب نیستیم، گفت: اگر خواستید در این زمینه کارهای جدی کنید، اکنون بیشمار کتاب در این زمینه وجود دارد که از درخشانترین آنها کتاب دکتر «حسین بشیریه» در ارزیابی آسیب شناختی از چرایی و چگونگی سقوط رژیم پهلوی است که در آن میگوید این رژیم سقوط کرد چرا که تمام کانونهایی که به تجهیز منابع مادی چه ارز و چه ریال میپرداخت، به تسخیر غیرمولدها در آمده بود و توضیح میدهد که سیاستهای پولی، مالی و تجاری دوره پهلوی علیه بخشهای مولد و علیه منافع فرودستان یا اکثریت فقیر جامعه عمل میکرد و اینها را با جزئیات در کتاب خود شرح داده است.
تسخیر کانونهای تصمیم گیری، تبدیل به پدیده فراگیر جهانی شدهاز نظام تصمیم گیری نسبت به حیاتیترین مسائلش حساسیت زدایی کرده اند
وی با اشاره به بخشهایی از کتاب «فساد در نظام سرمایه سالار» که در آن توضیح داده شده تسخیرشدگی و به تسخیر درآمده شدن کانونهای تصمیم گیری و تخصیص منابع، تبدیل به پدیده فراگیر جهانی شده است، اضافه کرد: در این کتاب نشان داده شده که در کشورهای صنعتی و در حال توسعه این موضوع مسئله بسیار رایجی است. او توضیح داده آنها چگونه فریبکارانه و با مضمون ضد توسعهای و ناپایدارساز، منافع سوداگران بخشهای مالی را محور قاعده گذاریها کرده اند و از طریق آن، مافیاها را قدرتمند کرده اند. وجه مشترک آنها با تکیه بر مافیاهای رسانهای که از آنها پشتیبانی میکند این است که نظامهای تصمیمگیری را به ویژه در کشورهای در حال توسعه، نسبت به حیاتیترین مسائل مبتلا به شان حساسیت زدایی کرده اند و مسائلی که منحصرا منافع مافیاها و سوداگران مالی و غیرمولدها را تامین میکند را به قوانین و مقررات در کشور تبدیل کرده اند این کار در مقیاس جهانی انجام شده است.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: عنصر دومی که به عنوان پیامد تسخیر مستقیم ساختارهای قدرت و نظام تخصیص منابع از سوی مافیاها و سرمایه سالاران مطرح میشود، این است که وقتی این کار انجام میشود احساس سرخوردگی فراگیر پدیدار میشود؛ چرا که وقتی به سختی دولتها را تغییر میدهیم و یا اگر توان کمی داریم، دو یا سه فرد خاص را در ساختار نهاد قدرت تغییر میدهیم، میبینیم آنها که به جای قبلیها آمده اند یک کاری میکنند که بگوییم صد رحمت به قبلی ها!
رد پای تسخیرشدگی در تداوم اجرای سیاست تعدیل ساختاریدر باتلاق گسترش فقر و نابرابری و وابستگیهای ذلت آور فروتر میرویم
مومنی گفت: از این دریچه به وضعیت خود نگاه کنیم آیا جای درنگ ندارد که مثلا در ۳۵ ساله گذشته در ایران چند دولت داشته ایم که در موضع شعار و اعلام مواضع در زمینههای مختلف، حرف هایشان فاصله زیادی با یکدیگر دارد، اما همه آنها با شدت و ضعف متفاوت از منطق منحط تعدیل ساختاری برای اداره اقتصاد ایران استفاده کرده اند. به همین علت است که اکنون شاهدیم مکررا در باتلاق گسترش و تعمیق فقر و نابرابریهای ناموجه و وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج فروتر و فروتر میرویم. این یک پدیده است.
پدیده تسخیر دولت را جدی بگیریماین اقتصاددان کتاب «سقوط نظم نئولیبرال» نوشته «گری گرستل» ترجمه «فرخ قبادی» را خارق العاده و درخشان توصیف کرد و ادامه داد: این کتاب، نشان میدهد به اعتبار شبکه نفوذی که در نظام سیاست گذاری اساسی آمریکا ایجاد شده، گاه در دولتها و مجلسهای دموکرات، مصوبههای افراطی سرمایه سالار به تصویب رسیده که هیچگاه جمهوریخواهان جرات نکرده بودند آنها را در دستور کار قرار دهند. از این زاویه به اهل خرد و دانایی و آنها که دلسوز توسعه کشور هستند توصیه میکنم بررسی کنند که خارج کردن بخشهای وسیعی از نیروی کار ایران از شمول امتیازات قانون کار در کدام دولت و مجلس تصویب شد. بررسی کنید امتیاز بانکهای خصوصی را چه کسانی و با چه شعارهایی در این کشور راه انداختند و چه کارهایی کردند. اگر فکر میکنید، مسئله از کارکرد انداختن و بیخاصیت کردن ساختار قدرت و آنها را به اسارت رانت خورها رباخوارها دلالها درآوردن برای جامعه ما مسئله قابل اعتنایی است، پس ما باید پدیده تسخیر دولت را جدی بگیریم.
پدیده بی خاصیت شدن و از کارکرد افتادن دولتها در ایران کاملا محسوس استنسبت به پدیده تسخیر دولت حساس شویم
مومنی توضیح داد: تسخیر شدگی ساختار قدرت در نحوه مواجه شدن با بحران ۲۰۰۸ که در آن فقط در عرض ۱۲ ماه اول پس از بحران، رقمی معادل ۴۷ هزار میلیارد دلار از بازارهای مالی جهانی ارزش زدایی شد اینگونه بود که تمام پس انداز خانوارها و افرد بیپناه و سرمایه سهامداران خرد دود شد و به هوا رفت، اما کنگره جلسه گذاشت و چند صد میلیارد دلار را میان همان موسسهها و سوداگران بانکی و بیمهها توزیع کرد! با اینکه فقرا بودند که به خاطر این بحران بیخانه شدند، اما کسانی تحت عنوان بحران چاق شدند که خودشان مسبب بحران بودند. پدیده بیخاصیت شدن و از کارکرد افتاده دولتمردان و دولتها در ایران ۱۰۰ پله محسوستر از کشورهای دیگر است. باید به این مسئله حساس شویم و اوضاع و احوالمان را از تخریب شدیدتر مصون بداریم و اگر شد قدری بهبود دهیم. اینگونه نباشد که بهبودی اندک هم جزء حسرتهای جامعه ما شود.
تسخیرشدگی دولت، عامل بی اعتنایی به نیازهای واقعی جامعه استوقتی دولت تسخیر میشود، چاقتر کردن دلالها، رباخورها و مافیاها در دستور کار قرارمی گیرد
دغدغههای کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما ندارد
وی با بیان اینکه در این کتاب آمده وقتی تسخیر دولت اتفاق میافتد مشخصه کلیدی جهتگیریهای سیاست گذاری و قاعده گذاریها این است که به شرایط واقعا موجود جامعه و نیازهای واقعا موجود آن کمترین اعتنا میشود، تصریح کرد: هدف این است که دلال ها، رباخورها، مافیاها و وارداتچیها چاقتر و چاقتر شوند. این هدف دنبال میشود و به اینکه واقعا نیاز جامعه ما چیست اعتنای بایسته نمیشود. از این زاویه مسائل حاد و تهدیدهای کشنده جامعه ما را با دغدغههای کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس مقایسه کنید.
تجربه حکومت یک دست را زیر ذره بین بگذاریدعبرت آموز است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: تعجبی نیست آنها که منافعشان را دنبال میکنند راجع به این مسئله حرفی نزنند، اما اهل خرد و دانایی و دانشگاهیان پژوهشگران ما هم نمیخواهند راجع به این مسئله فکر کنند که آیا تصادفی است که مطابق گزارش بانک جهانی که مرکز پژوهشهای مجلس هم روی آن صحه گذاشته، سال ۱۳۸۵ یعنی اولین سال پس از مسئول شدن یک بینش و دولت خاص، رتبه ایران از نظر شاخص عملکرد محیط زیستی که کیفیت محیط زیست را نشان میدهد ۵۳ بوده و سال ۱۳۹۱ در سال پایانی همان دولت، رتبه جهانی ایران از نظر کیفیت محیط زیست از ۵۳ به ۱۱۴ سقوط کرده است. اگر تجربه حکومت یک دست را زیر ذرهبین بگذاریم عبرت آموز خواهد بود.
در هشت سال دولت احمدی نژاد، قیمت نان ۳۲برابر شدواقعا جای شرم دارد که نرخ بهره برای تولید کنندههای ایران طی ۲۵ سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی بوده است چگونه این مساله در ساختار هزینه بنگاهها تورم زا نیست، اما حتی به اندازه تورم هم دستمزد را جبران نمیکنید و میگویید تورم زا میشود.
مومنی تاکید کرد: عزیزان با شعار اینکه نان را سر سفره مردم بیاورند روی کار آمدند و در همان ۸ سال، به صورت نمادین قیمت نان ۳۲ برابر شد! آیا اینها چیزهای کوچکی است که هیچ حرفی درباره آن زده نمیشود! گفت میخواهم فقط عدالت برقرار کنم همان دولت در گزارشی اعلام کرد در ماههای پایانی مسئولیتش شاخص فلاکت در ایران دو برابر ماههای اولی شد که او مسئولیت بر عهده گرفته بود. باید از آنهایی که گزافه گویی میکنند و با شعارهای توخالی و پوچ، ایران را در معرض هزینههای غیرعادی قرار میدهند و رفتارهای مشکوک دارند و فشارهای تحریمی را کاغذ پاره مینامند و بلایایش را جامعه به صورت بین نسلی متحمل میشود، از دریچه مفهوم تسخیرشدگی دولت نگاه کرد و باید عبرت آموز باشد.
عملکرد دولت احمدی نژاد را چگونه میتوان با پدیده تسخیرشدگی دولت توضیح داد!این استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان اینکه چرا نباید راجع به اینها فکر و بحث کنیم و سطح دانایی هایمان را بالا ببریم تا دوباره در چنین چالههایی نیفتیم توضیح داد: مهر سال ۱۳۹۲ که این دولت با دولت بعدی جایگزین شد، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که معتقدم تکان دهندهترین گزارشی است که این مرکز پژوهشی در تاریخ خود منتشر کرده، با مقایسه کارنامه دولت احمدی نژاد با دولت آقای خاتمی، از زاویه ۳۵ شاخص اعلام کرد که طرفین دعوای هولوکاست چند ۱۰ سال است که مسائلشان را با یکدیگر حل کرده اند و کاملا با یکدیگر هماهنگ و در یک جبهه هستند، اما یکباره سر و کله این فرد پیدا شد و گفت ما از هولوکاست کوتاه نمیآییم. باید گفت شما که از امور روزمرهتان بر نمیآمدید، دعوای ۸۰ سال پیش را زنده کردید، آن هم درباره چیزی که طرفین دعوا با یکدیگر حل کرده اند. بعد بیامان حرفهای تند تنش آفرین به اسم اظهارات ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی را باب کردند. در آن گزارش گفته شد در دوره ۸ ساله مسئولیت احمدی نژاد، ارزبری هر واحد تولید ناخالص داخلی ایران نسبت به دوره آقای خاتمی ۵ برابر شد! یعنی سریعترین و عمیقترین تدابیرعمق بخشنده به وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج برای اداره امور جامعهمان انجام شد. آیا ما نمیخواهیم از آنها عبرت بگیریم! حساس شدن به پدیده تسخیر دولت از این زاویه مهم است.
نفوذ را آنها شکل دادند که ایران را دچار وابستگیهای ذلت آور کردندسوراخ دعا را گم کرده اید!
مومنی گفت: متاسفانه ما در ایران ماجراهای دیگری هم داریم! گاه با شرافتترین و باسوادترین افراد را از حیز انتفاع میاندازند و در دانشگاه و جاهای دیگر حذف و برکنار میکنند تحت این عنوان که ما نسبت به پدیده نفوذ حساس هستیم! باید به آنها گفت شما سوراخ دعا را گم کرده اید! نفوذ را آنها شکل دادند که وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج را تا این میزان افزایش شاید دادند و فقر و فلاکت را بالا بردند. به جای ادا درآوردن اجازه دهید جامعهتان رشد کند و با هر دیدگاهی برخورد نقادانه و فعالانه داشته باشد.
نفوذیان با ابزار «نفوذ» ملیترین افراد را حذف میکننداین اقتصاددان با بیان اینکه این پدیده نفوذ هم گاه خود تبدیل به ابزاری میشود که آنها که خودشان نفوذی هستند داناترین، دلسوزترین، باشرف ترین، ملیترین و دیندارترین افراد این مملکت را حذف کنند، اظهارداشت: ببینید چقدر برای ما مسئله حیاتی و مهم است.
تا کار به فاجعه نکشیده رویه هایتان را تغییر دهیدرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: به عنوان یک هدیه به تمام نهادهای نظارتی کشور و به ویژه به روسای قوا که اکنون اختیارات بی سابقه دارند، میگویم تا کار به فاجعه نکشیده رویه هایتان را تغییر دهید. حکومت یکدست برای ما در تجربه قبلی آن کارنامه را رقم زد و اکنون ببینید در این دولت چه خبر است!
بیسابقهترین سقوط از نظر پاکدامنی اقتصادی حکومت در دوره احمدی نژاد رقم خورده استمومنی توضیح داد: به خاطر دارید در آن دولت چه بلوایی راه میانداختند و هر منتقدی را با این عنوان که، چون ما داریم با فساد مبارزه میکنیم آنها زخمی شده اند و ما را نقد میکنند کنار میگذاشتند، در حالی که بیسابقهترین سقوط از نظر پاکدامنی اقتصادی حکومت در دوره احمدی نژاد رقم خورده است؛ در حالی که او همه رقبا و منتقدانش را به فساد متهم میکرد! این موارد یک یا دو مورد نیستند. اینکه میگویم سران قوا و نهادهای فرادست آنها قبل از اینکه ما دوباره با شکنندگیهای بیشتر، همان تجربهها را تکرار کنیم برگردند و در این شیوه که شرافتمندترین و با کیفیتترین اهل اندیشه و اجرا را در کشور حذف کرده بازنگری کنند و عمیقا از ناحیه دین آنگونه که شهید بهشتی و قانون اساسی برای ما تعیین کرده و از زاویه خرد و تجربه روشها را مورد بازنگری اساسی قرار دهند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی عنوان کرده سال ۱۳۹۹ رتبه ایران از نظر کیفیت محیط زیست ۶۷ بوده و در دو سه ساله اخیر که حکومت یکدست را تجربه میکنیم به ۱۳۳ رسیده است، تاکید کرد: واقعا فهم اینکه فرونشست ها، گسل ها، آلودگی ها، بحران آب و دهها ماجرای محیط زیستی دیگر در ایران اساس بقای نسلها را تهدید میکند دشوار است و آیا این مسئله کم اهمیتی است که تریبونها و رسانههای عمومی ما به گونهای عمل میکنند که گویی مسئله بیاهمیت است! آیا تاکنون شده در نماز جمعه بحرانهای محیط زیست و فسادهای گسترده و وابستگی به واردات بیرویه مطرح شده اند! وقتی این موارد ترک شده بینید چه مواردی اولویت شده اند! این مواردی جدی است که ما بسیار نیاز داریم فهم خود را راجع به مسئله تسخیر نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع بالا ببریم.
مومنی ضمن انتقاد نسبت به اخراج دکتر «فاطمه قابل رحمت» از دانشگاه و تقدیر از او به سبب اینکه پس از این اخراج برای بالا بردن درک و توان علمی جامعه، دست به ترجمه کتاب زده است، با بیان اینکه آیا با این اخراج کیفیت علمی دانشگاه و دانشجویان بالا رفت! اظهار داشت: آیا از عقوبت مادی و عقوبت آن دنیایی نمیترسید که با این میزان کفران نعمت، دلسوزترین و با شرفترین و با کیفیتترین افراد، خصوصا در دانشگاه را به راحتی حذف میکنید؟
وقتی دولت تسخیر میشود، مفاهیم هم کارکرد خود را از دست میدهندرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآورشد: متاسفانه در این شرایط ما با از کار افتاده گی مفاهیم هم روبرو هستیم. هنوز دعواهایی است که یک فرد «دولت سالار» و فلان فرد «بازارسالار» است. مطالعههایی که در زمینه تسخیر حکومت به دست سرمایه سالاران انجام شده میگوید، در چهارچوب این مناسبات، مفاهیم هم کارکرد خود را از دست میدهند. شاهد این هستیم که ذیل مفاهیمی که دائما پمپاژ میشود، توجیه سیاستها و جهت گیریهای ضد ملی، ضد توسعه ای، ضد مردمی و برای چاق کردن فزاینده دلال ها، رانتخورها و وارداتچیها است.
تنها کشور دنیا با تورم دو رقمی ۵۰ ساله هستیماین همه وعده دادید، یک گزارش راجع به کارنامه خودتان درباره تورم بدهید
مومنی اضافه کرد: مصداقهای فراوان وجود دارد. ما اکنون تنها کشوری در دنیا هستیم که بیش از ۵۰ سال است که تورم دو رقمی تجربه میکنیم. این در حالیست که ظرفیتهای دانایی ما در این دوره چند ۱۰ برابر شده اند. این نظام تصمیم گیری نمیخواهد به هوش بیاید! چه میکنید؟ دانایان را به افسردگی کشانده اند، عدهای مهاجرت کنند و عدهای دیگر دلسرد، افسرده و حاشیه نشین شوند. در نتیجه بیش از ۵۰ سال است که نمیتوانید از شر تورم دو رقمی خلاص شوید. همین دولت وقتی میخواست روی کار بیاید راجع به تورم مسائلی میگفت. اگر انصاف و شرافت دارید بگویید دولت قبلی که میگویید همه شرور به آن برمی گردد، سه سال اول تورمی که در جامعه داشت چه میزان بود و شماها که وعدههای جذاب میدادید، یک گزارش راجع به کارنامه خودتان درباره تورم بدهید. نمیشود این میزان بی ضابطه، ظالمانه و بعضا دروغ، حرفهایی را مرتبا تکرار کنید و تصور کنید به صرف تکرار کردن برای آن پذیرش هم ایجاد میشود.
ضعف شدید در بنیه تولیدی، عامل ایجاد تورم ساختاری استاین عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: از زمانی که جنگ جهانی دوم تمام شد، با فاصله کوتاهی در چهارچوب اندیشه توسعه گفته شد باید میان تورمی که در کشورهای صنعتی وجود دارد و عناصر اصلی آن با تورمی که در یک ساخت توسعه نیافته رانتی وجود دارد، فرق گذاشت. فهم آن این میزان سخت است که شما کلیشههایی که ۷۰ سال است بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مرتبا به آن میدمند و مافیای رسانهای هم مرتبا آن را تکرار میکند را برجسته میکنید و از مسائل حیاتی سازنده تورم در ایران به سادگی عبور میکنید. حدود ۷۰ سال پیش متفکران ساختارگرای توسعه مفهوم تورم ساختاری را صورت بندی کردند و ذیل آن گفتند کانون اصلی استمرار بیثباتی در همه عرصههای حیات جمعی از جمله اقتصاد، ضعف شدید در بنیه تولیدی است.
چرا متوجه نمیشوید سیاستهای مالی و پولی تان فشار زیادی به صنعتگران میآوردمومنی توضیح داد: ۵۰ سال است که نمیتوانید تورم دورقمی را حل و فصل کنید، با این حال این مافیای رسانهای کلا نقش سقوط بنیه تولیدی در این شرایط را حذف کرده است. در همین ۳۵ ساله گذشته بیسابقهترین فشارها به کشاورزان و صنعتگران با شرف کشورمان تحمیل شد. در روز روشن دستگاههایی که وظیفه شان پشتیبانی از تولید است به صنعتگران نامه مینویسند و میگویند با عرض شرمندگی کم کم خودتان برای تامین برق و گاز مورد نیازتان فکر کنید! بعد آنها که اینگونه ریشه تولید را میسوزانند، دور هم جمع میشوند و به یکدیگر مدال میدهند و خود را قهرمان مبارزه با کم گازی مینامند! چگونه میشود که متوجه نمیشوید سیاستهای مالی و پولی تان این فشار را به صنعتگران میآورد. از ۱۳۸۵ تاکنون سهم تولید کنندهها از مانده تسهیلات اعطایی بانکها نصف شده است! حالا مرتب مصاحبه کنید و بگویید ما فقط به تولید کمک میکنیم!
چقدر دیگر باید فاجعه و بحران در کشور ایجاد کنند، تا چرت ما پاره شود!رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد اضافه کرد: صنعتگران و اهل تولید که میگویند ما را از دست این رباخورها نجات دهید، ما برای تامین مالی سرمایه در گردش مورد نیازمان مان با بحران مواجه هستیم. چه خبر است! این سیستم مافیایی که به صورت نامرئی رسانههای خاصی با پشتیبانیهای بسیار مشکوک مسائل اصلی و حیاتی را به حاشیه میرانند و مسائل معطوف به منافع مافیاها را دغدغه اصلی نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور میکنند، چقدر دیگر باید فاجعه و بحران در کشور ایجاد کنند تا چرت ما پاره شود!
بعد مافیاها آنچنان این را تکرار میکنند که در بخش بزرگی از ساختار تصمیم گیری ما تبدیل به یک باور شده و صادقانه میگویند دست به دستمزدها نزنید! در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است ببینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند.
قابلیت بودجه ۱۴۰۳ برای مهار فقر و محرومیت زدایی به طرز بیسابقهای کاهش پیدا کردهمومنی گفت: ماجرا فقط تداوم ۵۰ ساله تورم دو رقمی نیست، هفته پیش مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش شرافتمندانهای آورده است، قابلیت بودجه ۱۴۰۳ برای مهار فقر و محرومیت زدایی به طرز بیسابقهای کاهش پیدا کرده است. آنچه که در حال تبدیل شدن به یک تهدید امنیت ملی است و آنها که مرتبا نفوذ را مطرح میکنند باید از این دریچه هم ببینند، که چه سیاستهایی در سه دهه گذشته اتخاذ کرده اند که این گزارش میگوید نسبت «جی» به «جی دی پی» به حدود نصف آن آنچه که در دوره جنگ بوده رسیده است.
نفت را گرانتر میفروشند، اما تعهداتشان به مردم وتولید کنندهها سقوط وحشتناک ۵۰درصدی داشته استوی یادآورشد: از نظر اهتمام به تامین آموزش، مسکن و سلامت مردم و تامین زیرساختهای عمرانی و فیزیکی مورد نیاز تولید کنندهها تعهدات حکومت در این زمینه سقوط وحشتناک بالغ بر ۵۰ درصدی داشته است. نسبت به شرایطی که ما نفت را بشکهای ۵ تا ۷ دلار میفروختیم، چقدر بیچارگی و تلخ است که با نفت بالای ۷۰ تا ۱۰۰ دلار در هر بشکه تعهدات را در این زمینه کمتر و کمتر میکنید! آنچه که تکان دهنده است این است که میگوید حتی نسبت به ۱۴۰۲ از این زاویه در ۱۴۰۳ هم سقوط دیگر میکنیم.
نمایندگان مجلس ضعفهای سند بودجه بسیار ضعیف و منحط را برطرف کنندمومنی گفت: امیدوارم نمایندگان مجلس مسئولانه و شرافتمندانه و متکی به دیدگاههای کارشناسی، سند بودجه بسیار ضعیف و منحط را آسیب شناسی و ضعفهای آن را برطرف کنند. با تداوم وضعیت فعلی، خودمان را بسیار در معرض شکنندگیها قرار میدهیم. هزینههای حاکمیتی وحدت بخش در سطح ملی هستند، کشوری که ۱۵ استان مرزی دارد نمیخواهد به هوش آید که چرا از نظر شاخص توسعه انسانی شکنندهترین وضعیت مربوط به استانها مرزی است! مرتبا «نفوذ»، «نفوذ» میکنید، اما به چنین مسائلی حساس نیستید!
کاستیها مربوط به قسمت عرضه حاملهای انرژی است، در جامعه شوک ایجاد نکنیدوی ادامه داد: اینها جزء الفبای اداره کشور است و ادبیات وسیعی به زبان فارسی درباره آن وجود دارد. ارائه این آدرسهای غلط که فقط منافع مافیاها را تامین میکند و ضد مردم و ایران و آینده اش عمل میکند، بیش از ۲۰ سال است که مرتبا استمرار دارد. باب نقد مشفقانه و عالمانه را بسته اید. ببینید چه کسی ضرر میکند. چند بار دیگر باید این مسئله تکرار شود تا چرتمان پاره شود! کل گزارشهای تراز انرژی که وزارتخانه نیرو منتشر میکند میگوید روزانه بالغ بر ۱.۳ میلیون بشکه معادل نفت، در فرایندهای تولید، انتقال و توزیع حاملهای انرژی اتلاف انرژی داریم. جایی که همه این کاستیها مربوط میشود به قسمت عرضه حاملهای انرژی، افراد مشکوکی که میگویند برای مواجهه با این قضیه شوک حاملهای انرژی را در دستور کار قرار بده و یک روز برق و یک روز بنزین و گازوئیل را جهشی رشد بده باید مورد توجه قرارگیرند.
شوک درمانی منافع مفتخورها را تضمین میکندمومنی با بیان اینکه جامعه تا این میزان از این ناحیه خسارت دیده، باز میگویند این ماجرا بر اساس «ارتودوکسی اقتصاد» است! خاطرنشان کرد: بینید شرایط را لحاظ نکردن تا کجاها پیش رفته است! در ارتودوکسی اقتصاد میگویند هر چیزی که مصرفش زیاد بود را بالا ببرید، تقاضا برایش کاهش مییابد. ترم اول لیسانس اقتصاد گفته میشود این رابطه مبتنی بر ۳۵ فرض است که حتی یکی از این فروض هم در ایران موضوعیت ندارد. باز این کار را کرده اند و هر بار میزان مصرف بیشتر شده، باز دوباره زمزمه این حرفها مطرح میشود. چرا که شوک درمانی منافع مفتخورها را تضمین میکند. بنیه مردم، مالیه حکومت و بنگاههای تولیدی را توخالی آسیب پذیر و پوک میکند.
از بخش بزرگی از تولید صنعتی در ایران یک پوسته مانده و بقیه مونتاژکاری شده استاین استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: نهادهای نظارتی ما با کیفیت باشند و از خود بپرسند روندهای مونتاژکاری به جای تولید صنعتی در ایران تا کجا قرار است جلو برود! از بخش بزرگی از تولید که به نام تولید صنعتی در ایران اتفاق میافتد تنها یک پوسته، صورتک و ظاهرمانده و بقیه مونتاژکاری شده است. شما نمیفهمید وقتی این کار را میکنید نمیتوانید فرصت شغلی برای دانش آموختگان دانشگاهی داشته باشید. مونتاژکاری دیگر صلاحیت و تخصص نمیخواهد. ببینید چه میکنید و چگونه وابستگی ذلت آور و فقر، نابرابری و فساد را از طریق این نابرابریها به جامعه تحمیل میکنید.
ماجرای چای دبش به کجا رسید؟ گویی باید حساب و کتابها تسویه میشد که شد!مومنی با تاکید بر اینکه از هر کدام از این زاویهها نگاه کنیم، بسیار نیاز داریم درباره تسخیر دولت در عرصه قاعده گذاری و تخصیص منابع به دست غیرمولدها توجه کنیم، اظهارداشت: ماجرای چای دبش که مانند آب خوردن از صحنه گیتی کنار گذاشته شد و در نهایت معلوم نشد چه کسی بسترسازی کرد و چه کسانی بردند و خوردند، چه شد! موضوعات بسیار کم اهمیت مسئله و دغدغه محوری نظام تبلیغاتی و سیاست گذاری ما میشود، اما ماجرای چای دبش که یکی از دهها مورد فسادهای مشروعیت سوز متعارف است، اساسا حذف شد! گویا حساب و کتابهایی بود که باید تسویه میشد و شد! اکنون سراغ مسئله بعدی برویم!
این اقتصاددان با بیان اینکه در تمام دنیا جزء الفباها این است که افزایش قیمت، ابزار سیاستی کنترل تقاضا است، گفت: شما در قسمت عرضه حاملهای انرژی بحران دارید، چندین بار در عرصه عمومی نسبت به این مسئله هشدار داده ایم، اما هیچ کدام از آنها که این اقدامات را توجیه میکنند از نظر علمی پاسخی نداشتند، اما باز این مسئله استمرار دارد و اکنون از بعضی از تریبونها زمزمههای جدیدی برای ایجاد شوک قیمتی شروع کرده اند. کانون بحران حاملهای انرژی قسمت عرضه است و ابعاد اتلاف انرژی را هم ببینید، اما فقط به مصرف کننده مظلوم و بی دفاع فشار میآورند.
۱۵ سال است میخواهید لامپهای اضافه را خاموش کنیم، اما بحرانها مرتبا حادتر میشوند!
وی ادامه داد: ۱۵ سال است که میگویید لامپهای اضافه را خاموش کنید، اما بحران هایتان مرتبا حادتر میشود! بازی با قیمت، شوک ایجاد میکند و شوک تورم میآورد و تورم هم غیرمولدها و مفتخورها را چاق میکند و تولید کنندهها و عامه مردم را به فقر و فلاکت میاندازد. این روند را متوقف کنید. باز از فردا میبینیم در این مافیاهای رسانهای مثلا مینویسند فلانی که گوشه ابرویش این گونه است و فلان فامیلش ۳۰ سال پیش فلان خطا را کرده، میگوید باید به قسمت عرضه حاملها توجه کرد و نمیداند که باید قیمت حاملهای انرژی را بالا برد! عیبی ندارد از نظر شخصی هر اظهار لطفی که میخواهید به من و امثال من بکنید، بکنید و هر حذفی که میخواهید بکنید، بکنید، اما به شرط اینکه این گره باز شود.
امتیازهای غیرعادی به مافیای سدسازی میدهیدآموزش کشاورزان برای رفع بحران آب چه شد؟!
در بخش اعظمی از سرزمین ایران، سدسازی حماقت محض است
مومنی افزود: بساطی به راه انداخته اند و میگویند در ماجرای بحران آب، هرچه فریاد دارید بر سر کشاورزان بکشید! اگر شرافت، اخلاق و انصاف موضوعیت داشته باشند باید از خود بپرسند آیا کشاورزان را آموزش داده اند که آنها زیر بارش نرفتند! آیا زیرساختها را فراهم کرده اند! زمان جنگ طرح «پوشش انهار» اجرا میکردیم تمام آنها را رها کردید و به جایش امتیازهای غیرعادی به مافیای سدسازی میدهید. ایران از اولین تمدنها در دنیا است که به تکنولوژی سدسازی نائل شد و نمیخواهم بگویم مطلقا سد سازی بد است، اما همان ایرانیان پیشگام که رحمت خدا بر همه آنان باد، به صراحت و سرعت فهمیدند که در بخش اعظمی از سرزمین ایران، سدسازی حماقت محض است؛ بنابراین به جای سدسازی سفرههای زیرزمینی آب را تقویت کردند؛ چرا که اکنون نیز گزارشهای بین المللی میگوید در حالی که میانگین بارش در ایران یک سوم میانگین جهانی است میانگین تبخیر آب در ایران ۳ برابر میانگین جهانی است.
از سدسازیهای نامرتبط با علم و مرتبط با منافع مافیاها، چه بلاهایی بر سر ایران آمده است!وی ادامه داد: ببینید از سدسازیهای نامرتبط با علم و مرتبط با منافع مافیاها، چه بلاهایی بر سر ایران آمده است! آنها، چون میدانند کشاورزان در ایران سازمان یافته نیستند، رسانه و زوری در نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور دارند، میدانند هر چقدر بد و بیراه به کشاورزان بگویند کسی در این مملکت آخ نمیگوید؛ بنابراین گفته اند کل ماجرای بحران آب ریشه در مصرف بیش از حد کشاورزان دارد! آماری که میدهند هم به گواه گزارشهای رسمی که وزارت نیرو و جهاد کشاورزی منتشر کرده اند، دروغ است و میزان مصرف آب کشاورزی در ایران حدود ۷۰ درصد رقم مشابه برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است.
در بودجه ۱۴۰۳ میخواهند باز چند سد بسازند و منابعی جدید به چند سد بی مورد تخصیص دهندرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: وقتی این مسائل را عمده میکنند، به معنای این است که بگذارید همچنان مافیای سدسازی کار خود را بکند! این همه کارشناسان مظلوم محیط زیست به خاطر فاجعههای بحرانی که ایران به خاطر کمبود آب دچارش میشود، فریاد میزنند تمام آنها را نادیده میگیرند. ببینید در بودجه ۱۴۰۳ میخواهند باز چند سد بسازند و منابعی جدید به چند سد بی مورد تخصیص دهند.
در آموزشهای ترویجی کشاورزان سهل انگاری وحشتناکی صورت میگیردبا الگوی فعلی، برای آموزش بیش از یک دوره کشاورزان، بیش از ۱۰۰ سال زمان لازم است
مومنی با بیان اینکه اکنون پرآبترین کشورهای دنیا در تجارت خارجی و اقلام صادراتی و وارداتی شان شاغول آب بری را وارد کرده اند، یادآورشد: باید مافیای سدسازی را حذف کنید و ببینید در تجارت خارجی ما از نظر شاخصهای آب بری تا چه اندازه ولنگاریهای مشکوک میشود. آب برترین و آلوده سازترین رشته فعالیتهای صنعتی را بنا به ملاحظات پلید رانتی در کم آبترین مناطق ایران مستقر کرده اید و چقدر فساد و زد و بند پشت این مسائل وجود دارد و بدون درنظر گرفتن اینها میگویید بخش کشاورزی و کشاورزان مظلوم و بی دفاع، فقط مسئول ماجرای آب هستند. در آموزشهای ترویجی سهل انگاری اینقدر وحشتناک است که میگویند با الگوی فعلی که برای ترویج دانایی در تولید کشاورزی از ناحیه حکومت داریم، برای اینکه کاربران کشاورزی ما بیش از یک دوره آموزش ترویجی یک جلسهای ببینند بیش از ۱۰۰ سال زمان لازم است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: ۵۰ سال است که سهم بخش کشاورزی از کل سرمایهگذاریهای صورت گرفته از ۵ درصد بالا نمیرود. در حالی که در بخش بزرگی از این زمان، بخش روستایی ما از کل جمعیت کشور دست بالا را داشته است. مناسبات اینگونه را رقم زده اید و اکنون قادر به تشخیص اولویت هایتان هم نیستید! دریچهای که از نظر معرفتی به شما کمک میکند از این ورطه نجات پیدا کنید حساسیت عالمانه به پدیده تسخیر دولت است.
به مسائل حیاتی کشور به اندازه مسائل کم اهمیتی که این میزان ذهنتان را درگیر کرده، بها دهیداز بخشهایی از بازار در ایران حاکمیت زدایی شده است
وی افزود: هشدار جدی به مقامات کلیدی کشورمان مطرح میکنم که به مسائل حیاتی کشور به اندازه مسائل کم اهمیتی که این میزان ذهنتان را درگیر کرده بها دهید. در امتداد مسئله تسخیر دولت در جهت منافع غیرمولدها، با پدیده بسیار خطرناک دیگری هم روبرو هستیم که اسم آن را «حاکمیت زدایی از حکومت به دست حکومت و به ضرر عامه مردم و به نفع غیرمولدها» گذاشته ام. از بخشهای قابل اعتنایی از بازار پول، بازار سرمایه و بازار ارز و نیروی کار و بازار کالایی ما حاکمیت زدایی شده است. حکومت هر قاعدهای که در بخشهای وسیعی از این بازارها میگذارد اصلا اصابتی به بخش بزرگی از آن حیطهها نمیکند.
تورم را برای نیروی کار جبران نمیکنید، اما به رباخوارها پاداشهای غیرعادی میدهیدمومنی یادآورشد: آنچه که بسیار غم انگیز و تلخ و بسیار نگران کننده است، این است که از این زاویه بی پناهترین بازار در اقتصاد ایران بازار نیروی کار است. در شرایطی که نیروی کار ما در پایینترین سطح از قدرت چانه زنی است، چقدر تنگناها و فشارهای غیرعادی به آنها تحمیل میشود و برای توجیه آن چه دروغهایی گفته میشود! در ۱۰ ساله گذشته اندازه رشد سطح عمومی قیمتها را ببینید، اندازه رشد حداقل دستمزد را هم بررسی کنید! در چنین شرایطی که حتی قدرت از دست رفته نیروی کار بابت سیاستهای تورم زا که به آنها تحمیل کرده اید و از جیبشان سرقت میشود را جبران نمیکند، میگویند اگر بخش بیشتری از این قدرت خرید از دست رفته را جبران کنید تورم ایجاد میشود و بعد همانها که از این نگران هستند در حالی که میانگین سهم دستمزد در کل ساختار هزینه بنگاههای ما زیر ۱۰ درصد است، میتوانند پاداشهای غیرعادی به رباخوارها بدهند!
در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است بینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند!
وی افزود: واقعا جای شرم دارد که نرخ بهره برای تولید کنندههای ایران طی ۲۵ سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی بوده است چگونه این مساله در ساختار هزینه بنگاهها تورم زا نیست، اما حتی به اندازه تورم هم دستمزد را جبران نمیکنید و میگویید تورم زا میشود. بعد مافیاها آنچنان این را تکرار میکنند که در بخش بزرگی از ساختار تصمیم گیری ما تبدیل به یک باور شده و صادقانه میگویند دست به دستمزدها نزنید! در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است بینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند!
این استاد دانشگاه در پایان ابراز امیدواری کرد به موازات همه هشدارهایی که به نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور میدهد، برانگیزاننده مسئولیت در اهل علم خصوصا آنها که در حیطه اقتصاد، توسعه، جامعه شناسی، روابط بینالملل و علوم سیاسی هستند باشد و علیه این فریبکاریها، آدرسهای غلط و مشکوک دادن و بحران آفرینیهایی که ذیل سرمایه سالاری مفتخوار، آزمند و سیری ناپذیر به این کشور تحمیل میشود مبارزه کنند.
وی تاکید کرد: اکنون وقت کنار کشیدن، بریدن و بیمسئولیتی نیست؛ چرا که جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به ارتقاء بنیه اندیشهای نیازمند است؛ بنابراین فعلا تا اطلاع ثانوی افسردگی، سرخوردگی و بریدن ممنوع است. باید غیرتمندانه و شرافتمندانه و مسئولانه در این زمینه ایفای نقش کنیم. امیدوارم این تلاشها منشأ خیر و بهبودی برای کشور باشد.