امام خمینی و تقابل با ظاهرگرایی دینی
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۹۴۱۰۷
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، رویکرد ظاهرگرای دینی، سابقهای طولانی در جامعه اسلامی دارد و موجب ایجاد سوتفاهمات بسیار و انحرافات گسترده در بین مسلمانان شده است. از بین بردن علم اخلاق اسلامی با دشمنی با عرفان، فراگیری تعصبات تکفیری با طرد تعقل و فلسفه، به و جود آمدن گروههایی مثل داعش و القاعده، همگی محصول رویکرد ظاهرگرایی است که خود را محدود در نصوص کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علمای شیعه و بزرگان مکتب اهلبیت نظیر شیخ بهایی، فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی، ملاصدرا، امام خمینی و... همواره نسبت به جریانات ظاهرگرایی حساسیت نشان دادند و سعی کردند وجه عقلانی و عرفانی دین را در کنار وجه نصگرایی آن تقویت کنند. در ادامه به رویکرد حضرت امام خمینی در اینباره میپردازیم.
امام خمینی همواره از ناحیه عالمان ظاهرگرا و مخالف حکمت و عرفان آزرده خاطر بود. ایشان مکرراً در آثار خود به آسیب شناسی ظاهرگرایی دینی که به تکفیر و آزار اهل حکمت و معرفت منجر میشود، پرداخته است. در آثاری نظیر «شرح چهل حدیث»، «مصباحالهدایة»، «منشور روحانیت» و... امام خمینی نقد شدیدی نسبت به علمای متعصب و نصبسنده دارد.
البته از سوی دیگر، امام امت مدعیان تصوف و حکمت که برای مجلس آرایی و جاهطلبی، بدون آنکه حقیقتاً طی طریق کرده و از دقایق سیر و سلوک الی الله مطلع باشند و اشراف بر علوم عقلی پیدا کنند، به تندی انتقاد میکند. در این مجال اندکی سعی داریم به استناد مطالبی از آثار ایشان، دیدگاه آن بزرگوار درباره آفات ظاهرگرایی دینی را بررسی کنیم.
شیاطین الیالله و خارهای راه انسانیت
امام خمینی با اشاره به کسانی که به ابعاد باطنی و قلبی عبادات غافل هستند و مردم را به «صورت محض» و صرف ظاهر عبادات دعوت میکنند، میگوید: «کسانیکه دعوت به صورت محض میکنند و مردم را از آداب باطنیّه باز میدارند و میگویند شریعت را جز این صورت و قشر معنی و حقیقتی نیست، شیاطین طریق الیالله و خارهای راه انسانیّتاند و از شرّ آنها باید به خدایتعالی پناه برد که نور فطرتالله را که نور معرفت و توحید و ولایت و دیگر معارف است در انسان منطفی (خاموش) میکنند و حجابهای تقلید و جهالت و عادت و اوهام را به روی آن میکشند و بندگان خدای تعالی را از عکوف (رو آوردن) به درگاه او و وصول به جمال جمیل او بازمیدارند و سدّ طریق معارف مینمایند و قلوب صافی بیآلایش بندگان خدا را که حق تعالی با دست جمال و جلال خود تخم معرفت در خمیره آنها پنهان فرموده و انبیاء عظام و کتب آسمانی را فرستاده برای تربیت و تنمیه آن، به دنیا و زخارف آن و جهات مادّی و جسمانی و عوارض آن متوجه میکنند و از روحانیّات و سعادات عقلیه منصرف میکنند.»
دلخوشان به مادیگری در بهشت!
امام خمینی به این موضوع اشاره دارد که هدف و غایت ارسال رسل و انبیا توجه به باطن بوده تا از این طریق انسان به خودشناسی و بهتبع آن به خدا برسد. ایشان از طرفی تأکید دارد که علمای ظاهرگرا تنها به نعمات اخروی و مأکولات و مشتهیات بهشتی دل خوش کردهاند. این موضوع شبیه به همان چیزی است که «ملاصدرا» در رساله «سه اصل» خود بدان میپردازد.
امام خمینی میگوید: «اینها گمان کنند که حق تعالی این همه بسط بساط رحمت فرموده و با این همه تشریفات کتابها نازل فرموده و ملائکة الله معظم فرو فرستاده و انبیاء عظام مأمور فرموده برای اداره کردن بطن و فرج، غایت معارفشان این است که بطن و فرج را در دنیا حفظ کن تا به شهوات آن در آخرت برسی. آن قدری که اهمیت به جماع ۵۰۰ساله میدهند به توحید و نبوّات نمیدهند؛ و تمام معارف را مقدمه تعمیر بطن و فرج میدانند. و اگر حکیمی الهی یا عارفی ربّانی به روی بندگان خدا بخواهد دری از رحمت باز کند و ورقی از حکمت الهی بخواند، از هیچ نسبت و بدگویی و فحش و تکفیری به او خودداری نمیکنند.»
فریب خوردگان شیطان
امام در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» با طرح اهمیت بعد باطنی در عبادات، مناسک و احکام شرعی به خطر ظاهرگرایی اشاره کرده و مینویسد: مثلاً کسانی که اهل مناسک و عبادت ظاهریّه هستند و شدت مبالات و اعتناء به آن دارند، شیطان، عبادات صوریِّه را در نظر آنها جلوه دهد، و همه کمالات را در نظر آنها منحصر و مقصور در همان عبادات و مناسک ظاهریّه کند و دیگر کمالات و معارف را از نظر آنها بیندازد، بلکه آنها را نسبت به آنها و صاحبان آنها بدبین کند، پس صاحبان معارف را در نظر آنها مرمیّ به الحاد و زندقه و صاحبان اخلاق فاضله و ریاضات نفسیّه را مرمیّ به تصوف و امثال آن کند و آن بیچارگان بیخبر را سالها در صورت عبادات محبوس کند و به زنجیرهای محکم تدلیس و وسواس خود، آنها را ببندد؛ و از این جهت، میبینیم که در بعضی از آنها، عبادات به عکس نتیجه دهد. نماز که حقیقت تواضع و تخشّع است و لُبّ آن ترک خودی و سفر الی الله و معراج مؤمن است در بعض آنها اعجاب و کبر و خود بینی و خودفروشی نتیجه دهد.»
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: امام خمینی ظاهرگرایی دینی امام خمینی نظر آنها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۹۴۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهره متفاوت بازیگر نقش علی در آینه عبرت بعد از ۳۵ سال
در میان خاطره بازیهای مورد علاقه کاربران فضای مجازی، این روزها عکس قدیمی و جدید بازیگر نقش اصلی سریال پرطرفدار آینه عبرت است که وایرال شده است.
محمود دینی بازیگر سینما و تلویزیون متولد مهر ۱۳۴۲ در بیجار است، او فارغالتحصیل فوق دیپلم نظامی میباشد که در فیلم تیغ و ابریشم برای اولین بار بعنوان سیاهی لشکر در چند پلان بازی کرد و سپس در نقش علی در سریال آینه عبرت که ساخت آن از سال ۶۷ تا ۷۳ بطول انجامید، ایفای نقش نمود.
در این بخش با کنار هم گذاشتن عکسی از سالهای دور و اکنون محمود دینی به تغییر چهره این بازیگر محبوب کشورمان را شاهد هستیم.
شغل محمود دینی قبل از بازیگری در آینه عبرتاو قبل از بازیگری سرهنگ نیروی انتظامی بود و در زمان جنگ در مناطق درگیر، مستند سازی میکرد، او پس از تاسیس موسسه هنری به تهیه کنندگی ساخت فیلم و سریال و بازیگری روی آورد.
ازدواج و فرزندان محمود دینیمحمود دینی متاهل بوده و سالها پیش ازدواج کرده است، ثمره ازدواج او سه دختر به نامهای نگار، ندا و نادیا میباشد. این بازیگر رابطه عاطفی خوبی با همسرش دارد و او را رفیق و همراه همیشگی خود در سختیهای زندگی میداند.
محمود دینی
محمود دینی و دخترش
فیلم شناسی محمود دینی
گاومیشها (اکبر صادقی. ۱۳۷۵)
گریز از مرگ (قدرت الله صلح میرزایی. ۱۳۷۴)
حامی (قدرت الله صلح میرزایی. ۱۳۷۳)
مجازات (جهانگیر جهانگیری. ۱۳۷۳)
شاهین طلایی (قدرت الله صلح میرزایی. ۱۳۷۲)
از بلور خون (جمشید عندلیبی. ۱۳۷۱)
تابع قانون (محمدعلی بهرامی. ۱۳۷۱)
آینهٔ عبرت (محسن شاهمحمدی، ۱۳۷۰)
برگریزان
گزارش، نقطهٔ صفر