توهم پرانی در مرصاد
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۹۸۱۱۴
در پی حمایتهای بیدریغ سیاسی- تسلیحاتی قدرتهای بزرگ و اقمارشان از رژیم بعث عراق از سویی و اعمال تحریمهای همه جانبه علیه کشورمان ازسوی دیگر، جنگ تحمیلی به سوی فرسایشی شدن پیش رفت و با چراغ سبز حامیان بینالمللی صدام، استفاده گسترده طرف عراقی از سلاحهای شیمیایی در جبههها و بمباران و موشکباران شهرهای بیدفاع و مراکز اقتصادی مجاز و درنتیجه توازن جنگی میان ایران وعراق درمقطعی نیز برهم ریخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران: در چنین شرایطی دیکتاتورعراق با برخورداری ازحمایتهای منطقهای و فرامنطقهای توانست ضمن تقویت کمی و کیفی قدرت نظامی خود، در بهار ۱۳۶۷، مناطق فاو، شلمچه و جزایر مجنون را ازقوای ایرانی پس گرفته و درصدد اشغال مجدد شهرهای استان خوزستان از جمله خرمشهر برآید. رژیم بعث عراق به منظور تسهیل در تأمین اهداف شوم خود در خوزستان، به موازات تحرکات آفندی در جبهه جنوب، عملیات دیگری را در جبهه میانی با مسئولیت گروه خیانتکار رجوی و نفراتش سامان داد تا ضمن کاهش و به تحلیل بردن توان پدافندی نیروهای ایران، هرچه سریع تر و راحتتر و قبل از استقرار نیروهای حائل از سوی سازمان ملل متحد به هدفهای نامشروع خود نائل آمده و در مذاکرات دست بالا را داشته باشد.
عملیاتی که گروه رجوی عهدهدار اجرای آن بود از سوی همانان«فروغ جاویدان» نامیده شد و برایش کارناوالهای متعددی اینجا و آنجا به راه افتاد تا عده بیشتری پای کار بیایند. این عملیات از سوی عراقیها که طراح و تدارک کننده اصلی آن بودند، عملیاتی فرعی و پوششی محسوب میشد. اما گروه رجوی آن را عملیاتی بزرگ و سرنوشتساز به شمار آورده وهدف از اجرای آن را فتح تهران و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی آن هم ظرف یک هفته تبلیغ مینمود! ازهمان ابتدا پیدا بود که این عملیات دامی برای خلاصی از شر مزاحمتهای سیاسی و دیپلماتیک گروه رجوی در چشم انداز پس از جنگ از سوی دولت بغداد است. اما رأس سازمان مجاهدین(منافقین) آنچنان تشنه قدرت و اسیر وسوسههای آن بودند که بدون هیچ تأملی با پای خود به دامگاه آمدند. رجوی در توهم فرماندهی لشکری پیروز وفاتح با بلاهتی شگفت انگیز در نمایشی که چند شب قبل از عملیات برپا کرد خطاب به نفرات سازمان خود اعلام کرد که بهزودی درتهران جشن دیگری را برپا خواهند کرد و از مردم ایران خواست تا در میدان آزادی به استقبالش بیایند!!! رؤیای سفر به تهران با نفربرهای اهدایی صدام، آنچنان رجوی و نفراتش را در خود فرو برده بودکه حاضر نبودند چشم بر واقعیتها بگشایند و با پای خود به دامگاه نروند.
ابتکار عمل ایران با طراحی پیشدستانه
این عملیات قرار بود در شهریور 1367 سالگرد رجزخوانی صدام و هجوم سرتاسری ارتش عراق به ایران کلید بخورد تا ضمن یادآوری خاطره پاره کردن توافقنامه الجزایر از سوی صدام در مقابل دوربینهای تلویزیونی، از دیکتاتور بغداد بهعنوان چهرهای قدرتمند، با اراده و در قد و قواره ژاندارم منطقه رونمایی شده و رجوی نیز به نوایی برسد، ولو در نکبت خیانتی ننگین بیش از پیش غوطه ور شود. اما با پذیرش قطعنامه از سوی ایران و احتمال استقرار نیروهای سازمان ملل و ایجاد خط حائل میان قوای نظامی ایران و عراق اجرای عملیات جلو افتاده و در دستور کار قرار گرفت. با پیگیری افسران ارتش عراق شش روز پس از پذیرش قطعنامه نفرات گروهک منافقین در 3 مرداد 1367 با بدرقه ارتش بعث عراق از مرز قصر شیرین وارد خاک ایران شدند؛ این در حالی بود که نیروی زمینی ارتش عراق آنان را تا گیلانغرب همراهی کرده و طراحان عملیات، حمایت از نفرات گروه رجوی از این مقطع به بعد را برعهده نیروی هوایی ارتش عراق گذاشته بودند.ادامه جنگ بعد از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد میتوانست عواقب حقوقی بسیاری برای طرف عراقی که یک سال قبل آن را پذیرفته بود در برداشته باشد. اما دیکتاتور عراق خیالش از هر جهت راحت بود و میدانست با عکسالعملی جدی مواجه نخواهد شد، لذا با خیالی آسوده طرح عملیاتی خود را به اجرا درآورد و برای اجرای این عملیات چه کسانی مناسبتر از افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در خیانت و دشمنی با مردم خود گوی سبقت از جنایتکاران بعثی ربوده بودند.
عملیات در شرایطی پس از پذیرش قطعنامه و تبعات روحی و روانی آن و با غافلگیری نیروهای ایران در جبهه میانی آغاز شد و نفرات منافقین به همراه یگانهایی از نیروی زمینی ارتش عراق توانستند فاصله قصر شیرین تا گیلانغرب را بدون مقاومت جدی پشتسر بگذارند که سه روز پیش از آن مسعود رجوی سرکرده منافقین در نشستی در روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷در قرارگاه اشرف، هدف از این عملیات را فتح تهران اعلام کرده بود. نیروهای سازماندهی شده برای این عملیات ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر برآورد میشد که در قالب ۲۵تیپ رزمی (استعداد هر تیپ ۱۶۰ تا ۱۸۰ نفر) سازماندهی و برای اجرا در پنج محور به کار گرفته شدند.
محور یکم: به فرماندهی مهدی براعی با 3 تیپ تحت امر، برای اشغال شهرهای کرند و اسلامآباد غرب. محور دوم: به فرماندهی ابراهیم ذاکری با 5 تیپ تحت امر، برای اشغال کرمانشاه.محور سوم: به فرماندهی محمود مهدوی با 2 تیپ تحت امر، برای اشغال همدان. محور چهارم: به فرماندهی مهدی افتخاری با 2 تیپ تحت امر، برای اشغال قزوین. محور پنجم: به فرماندهی محمود عطایی و معاونت مهدی ابریشمچی با 13 تیپ تحت امر، برای اشغال تهران.در این عملیات، عراق نیروهای مجاهدین خلق (منافقین) را به امکانات گوناگون از جمله تانک، نفربر، خمپاره انداز، تیربار، توپهای ۱۲۲ و ۱۰۶م م، کامیون و خودرو تجهیز کرده بود. همچنین نیروی هوایی عراق در کنار آتشباری سنگین توپخانه، همزمان با پیشروی منافقین در خاک کشور برای جلوگیری از عملیات هوایی ایران علیه قوای دشمن، پایگاههای هوایی همدان، دزفول و نیز پادگان تیپ 2 سقز و پایگاه هوانیروز کرمانشاه را بمباران کرد.
در ساعات اولیه عملیات چه گذشت؟
در تحـولات پایانـی جنـگ تحمیلـی، بیشـتر فرماندهـان ایـران بـر پدافنـد از جبهههای جنـوب متمرکـز شـده و بخـش زیـادی از نیروهـای سـپاه در حـال عزیمـت بـه آن جبههها بودنـد. در ایـن شـرایط، سـاعت ۱۶ روز 3 مـرداد ۱۳۶۷، منافقیـن در پنـاه ارتـش عـراق و بـا گـذر از خـط پدافنـدی یگانهای لشـکر یک زرهــی از مــرز خســروی، تــا ســرپل ذهاب پیــش آمدند و از آنجــا نیــز پیشــروی بــه ســمت کرمانشــاه را ادامــه دادنــد.عناصــر ســازمان در حالــی وارد کرنــد شــدند کــه مــردم این شهر وحشــت زده میگریختنــد. همزمــان بــا آتشـباری سـنگین توپخانـه عـراق، تـا گردنـه پاتـاق گلولـه توپ میباریـد کـه بـه شـهادت عـدهای از روسـتاییان انجامیـد. در ادامــه، اســلام آباد نیــز بــه اشــغال نیروهــای مهاجم درآمــد.در پیشــروی دشــمن، منطقــه مــرزی گیلانغــرب شــاهد کشــتارهای گســتردهای بــود. مجاهدیــن خلــق (منافقیــن) بــا راهیابــی بــه مراکــز دولتــی جنایــات وحشــتناکی مرتکــب شــدند. ازجمله در بیمارســتان اســلام آباد، زخمیها را تیــر خلاص میزدنـد و هـرکـس کـه مقاومـت میکـرد، بـا هـدف ایجـاد رعـب و وحشـت میسـوزاندند.خبــر حملــه، جلســه آیتالله هاشمی رفســنجانی، جانشین فرماندهی کل قوا با فرماندهــان جبهــه غربــی را برهــم زد. ایشــان فرماندهــان را مأمور کـرد تـا راه را بـر دشـمنان ببندنـد.ســتون متجــاوزان بــا تیرانــدازی پیوســته و بــا پیشــروی خطــی، پــس از گذشــتن از اســلام آباد بــه گردنــه حســن آباد رســیده بودند. در این مقطع تعداد کمی از نیروهای سپاهی بــا قوای دشمن درگیــرشده وهمه آنان بجز یک نفر به شهادت میرسند.
آن یک نفر در راه برگشـت، سـه اتوبـوس از نیروهـای لشـکر 9 بـدر را میبینـد و آنان را از حمله دشمن مطلع میسازد. بـه ایـن ترتیـب، نیروهای عراقـی مخالـف صـدام که دوشادوش رزمندگان ایرانی با بعثیون میجنگیدند، نخسـتین گروهـی بودنـد کـه بـا منافقیـن درگیـرشدند. در ادامـه مسـیر، نیروهـای مردمـی پراکنـده و یگانهایی همچــون لشــکر 6 ویــژه پاســداران، لشــکر ۲۷ محمــد رســول الله(ص)، لشــکر 32 انصارالحســین(ع)و تیپهای قائــم، 29نبی اکــرم(ص)، مقــداد و... نیــز بــا دشــمن درگیــر شــدند.
منافقیــن، خوشــحال از پیشــرویهای مقدماتــی، شــتابزده راهـی کرمانشـاه بودند. رادیـو مجاهدیـن بـا ارسـال پیـام از مـردم میخواسـت کـه زمینـه را بـرای ورود آنان آمــاده و جذب شــان شــوند. منافقیــن فاصلــه تنگــه پاتــاق تــا چهارزبـر (۳۴ کیلومتـری کرمانشـاه) را تـا غـروب همان روز طــی کردنــد. در ایــن تنگــه بــه خــط پدافنــدی لشــکر 32انصارالحسـین(ع) و دیگـر نیروهـای مردمـی برخوردنـد. ایـن خـط پدافنـدی از بامـداد ۴ مـرداد ۱۳۶۷ سـرآغاز مقاومـت و درگیــری ســازمان یافته بــا دشــمن شــد.سازمان رزم ایران در نبرد مرصاد پس از بستن راه پیشروی نیروهای منافقین در تنگه چهارزبر، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) با هدف سرکوب و انهدام دشمن اقدام به طراحی و سازماندهی فوری یگانهای رزم نمود. هوانیروز و نیروی هوایی ارتش نیز بیشترین توانمندی خود را برای پشتیبانی خودی و بمباران ستونهای نیروهای دشمن به کار گرفتند.
بسته شدن راه پیشروی منافقین و انهدام آنها
تــا پایــان روز ۳ مــرداد ۱۳۶۷، راه پیشــروی منافقیــن در تنگــه چهارزبــر بســته شــد. ســپس روز چهـارم مردادمـاه، رزمندگانـی از یگانهای لشـکرهای32 انصارالحســین(ع)، 6 ویــژه پاســداران، ۹ بــدر، ۷۱روحالله از کمیتــه انقــلاب و تیپهای ۱۲ قائــم و ۵۷ظفـر از محـور چهارزبـر، رزمندگانـی از قـرارگاه رمضـان وتیــپ ۲۹ نبی اکــرم(ص) از محــور قلاجــه تــا ســیلو و یــک گــردان از لشــکر ۷۱ روحالله و ۲۷ محمــد رســول الله(ص) از محــور ســه راه اســلام آباد ـ پلدختــر و هلی بــرد یــک گــردان از لشــکر بــدر در بلندیهای تنگــه حســنآباد بـرای انهـدام منافقیـن اقـدام بـه پاتـک کردنـد. سـاعت ۵، رزمندگانــی از لشــکر ۷۱، منطقــه ســه راهی را آزاد کردنــد.در ادامــه، رزمنــدگان لشــکر ۲۷ موفــق بــه انهــدام 30خــودروی دشــمن شــدند. منافقیــن بــا پاتــک ســاعت ۷، منطقــه ســه راهی را پــس گرفتنــد و در محــور قلاجــه نیــز پاتـک خـودی راه بـه جایـی نبـرد. در ایـن شـرایط، بـا ورود بالگردهــای هوانیــروز بــه صحنــه نبــرد، بخشــی از ســتون خودرویــی دشــمن منهــدم شــد.
در مرحله بعد نبرد، بالگردهــای ترابــری در کرنــد بــه زمیــن مینشــینند. با ورود بالگردها نیروهای منافقین از شــهر فــرار میکننــد. در ایــن مرحله، ســپاه پاســداران بــا به کارگیــری یگانهای تحــت امــر قرارگاههای نجــف، مقـدم نیـروی زمینـی و سـپاه هشـتم از محورهـای چهارزبـر، جــاده پلدختــر ـ اســلام آباد و جــاده قلاجــه اقــدام بــه پاتــک کرد کــه بیشــترین درگیریها و تعقیــب و گریــز در این مرحله شکل میگیرد. در ســاعات آغازیــن دومین روز نبرد در حالی کــه بالگردهــای عراقــی بــه کمــک منافقیــن شــتافته بودنــد، نیروهــای رجوی بــا امیــد بــه پیشــروی بــه ســمت کرمانشــاه، بــرای گرفتــن تنگــه چهارزبــر بــه آن منطقــه هجــوم آوردند. درگیــری شــدیدی بــرای گرفتــن تنگــه آغــاز شــد کــه بــا شکســت نخســتین تهاجمها، نیروهــای منافقین اقـدام بـه فـرار کردنـد. نیروهـای تازه نفس دشمن بـا تصـور بازشـدن راه بـه سـمت جلـو در حرکـت بودنـد کـه بـا نیروهـای در حــال فــرار روبــه رو شــدند. در ایــن وضعیــت، نیروهــای تــازه وارد نیــز بــا رفتــن بــه صحنــه درگیــری حتی از حرکــت بــه ســمت عقــب نیز بازمی مانند. بــا یــورش هوایــی و زمینــی رزمنــدگان اسلام، تــوان ســازماندهی دشـمن از بیـن رفـته و نیروهایـش بـا خودروهایـی پـر از نیـرو کـه حتـی بـه آن آویـزان شـده بودنـد، سراسـیمه عقبنشـینی میکنند. بدین ترتیب نیروهای منافقیــن که با توهمات مسعود رجوی قبل از عملیات که میگفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما میخواهیم انجام دهیم، در حد توان واِشل یک ابرقدرت است، چون فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند...» در پــی شکســتن محاصــره و فرار بودنــد و برخــی نیــز بــه بلندیهــای اطــراف جــاده پنــاه بردنــد.
سرانجام با تسلط نیروهای خودی در 5مرداد و محاصره کامل دشمن در فردای آن روز نفرات سازمان مجاهدین (منافقین) فرار را بر قرار ترجیح داده و به زحمت تعدادی از آنها توانستند به پشت مرزها برگشته و به شکست مفتضحانه تن در دهند.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: پذیرش قطعنامه اســلام آباد تیپ تحت امر برای اشغال گروه رجوی ارتش عراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۹۸۱۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ویدیو/ مسعود رجوی همکار و نفوذی ساواک بوده است؟!
دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳برگزار شد.
به گزارش ایسنا، در این جلسه اسنادی اراده شد که طبق آن مسعود رجوی بعد از آنکه همرتبههای او در سازمان مجاهدین خلق، اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. ویدیویی که در ادامه تقدیم میشود روایتی است از آنچه در جلسه آغازین دور جدید دادگاه منافقین است که میتوانید مشاهده کنید:
انتهای پیام