Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تین نیوز»
2024-04-27@14:29:48 GMT

رسالت رسانه اقتصادی در جامعه بدون سوال

تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۰۶۵۱۸

تین نیوز مسعود نیلی* :

 اقتصاد ایران نه تنها از نظر روندهای بلند مدت متغیرهای اصلی، مانند رشد اقتصادی، تورم، اشتغال، فقر، توزیع درآمد و شاخص های کیفیت زندگی مانند محیط زیست تصویر مناسبی را از خود به نمایش نمی گذارد بلکه چند سالی است که در تحولات کوتاه مدت هم با گرفتاری های جدی مواجه شده است. به گونه ای که شاید اغراق نباشد اگر بگوییم از سال ۱۳۹۷ به بعد، گذران روز به روز اقتصاد هم به سختی انجام می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 با بررسی تحولات تاریخی متوجه می شویم که بسیاری از پیشرفت های اتفاق افتاده در زندگی بشر، در واکنش به مشکلاتی بوده که به صورت فراگیر، حیات یا رفاه انسان را در معرض تهدید قرار داده است. بیماری های مسریِ خطرناک، بلایای طبیعی مهلک، اَبَر تورم ها، رکودهای عمیق و غیره، روزگاری امان را از زندگی مردم ربوده بود. تعداد قابل توجهی از کشورهای پیشرفته در موقعیت های اقلیمی ای به سر می برند که در معرض زلزله های بزرگ، طوفان های سهمگین و دیگر بلایای طبیعی هستند. اما پیشرفت های علمی توانسته است به مهار این تهدیدها کمک کند و آسایش و آرامش را برای مردم به ارمغان آورد.

 آنچه در مورد ما قابل تأمل و بررسی است تکرار مشکلاتِ بزرگ و حتی بزرگترشدن ابعاد آن ها در طولِ زمان است. چرا این پدیده برای «ما» اتفاق می افتد؟ چرا بروز مشکلاتِ بزرگ و تکرار آن، به توانمندی ما در مهار آن ها نمی انجامد؟ کدام ویژگی «ما» را این چنین متمایز کرده است؟ این شاید مهمترین سؤالی است که تا پاسخی قابل قبول برای آن وجود نداشته باشد، نمی توان به چشم اندازی برای خروج از شرایط سخت اقتصادی دست یافت.

آنچه در مورد جوامع دیگر مشاهده می کنیم این است که با بروز یک مشکل در هریک از زمینه های اقتصادی، اجتماعی و غیره، اولین واکنش، شکل گیری «سوالاتی» در مورد چرایی بروز این پدیده و چگونگی حل آن است. به عنوان مثال، بروز رکود بزرگ در سال های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۲، منجر به تحولی بزرگ در علم اقتصاد شد و عملاً، علم اقتصاد کلان اولین جلوه بیرونی محسوس خود را، با معرفی نظریات کینز در زمینۀ چگونگی خروج از نوع خاص رکود آن زمان به نمایش گذاشت. در حدود ۴ دهۀ بعد هم، وقتی پدیدۀ رکود تورمی به عنوان یک بیماری جدید ظاهر شد، فرضیۀ انتظارات عقلایی متولد شد که انقلابی در اقتصاد کلان پدید آورد. کمی بعد هم وقتی پس از حدود ۳ دهه تثبیت جهانی نرخ های ارز، جهش های خارج از کنترل نرخ ارز در کشورهای پیشرفته و باثبات دنیا به وقوع پیوست، نظریات جدید در مورد جهش نرخ ارز متولد شد و باز هم زمانی که از دل اقتصادهای آرام و باثبات و غیرتورمی دنیا مانند انگلستان، فرانسه، ایتالیا و غیره در حوالی سال ۱۹۹۳، بحران های ارزی بیرون آمد، نظریات جدید تحت عنوان بحران های ارزی نسل دوم مطرح شد و به مجموعۀ ارزشمند علم اقتصاد افزود. موارد بسیارِ دیگری مانند تحولات بحران مالی و رکود عمیق سال ۲۰۰۸ را می توان به این مجموعۀ مشاهدات اضافه کرد. وجه اشتراک همۀ موارد متنوعِ ذکرشده این است که با بروز مشکل، بلافاصله «سؤالاتِ» مربوط به چرایی بروز مشکل در دستور کار محافل سیاست گذاری قرار می گیرد. در کنار مراکز تصمیم گیری، افکار عمومی و رسانه ها نیز مطالبات خود بر ضرورت یافتن پاسخ های علمی و منطقی به سؤالات مربوط به چرایی بروز مشکل را مطرح می کنند. بنابراین، همان طور که در عرصۀ سلامت، ظهور بیماری های جدید و حتی استمرار آن با ظهور سویه های مختلف بیماری، امری پذیرفته شده است، در عرصۀ مسائل اقتصادی هم پدیدآمدن مشکلات، مادامی که جدید باشد توجیه پذیر است. آنچه توجیه پذیر نیست تکرار و انباشته شدن مشکلات مشابه است. چیزی که همه بر آن تاکید دارند این است که متناسب با ابعاد و درجۀ اهمیت مشکل، به هر مسئله ای پرداخته شود. به این معنی که مشکلات اقتصاد کلان مانند تورم، رشد اقتصادی و بیکاری در سطوح عالی تصمیم گیری و بقیه در سطوح متناسبِ پایین تر مورد بررسی قرار می گیرد. علاوه بر آن، هرچه موضوعی در سطح بالاتر نظام تصمیم گیری مطرح شود، عمیق تر و علمی تر به آن پرداخته شود. پس می توان چرخه ای را تصور کرد که در ابتدای آن، بروز مشکل، سپس مشاهدۀ مشکل، پس از آن طرح سؤال چرایی بروز مشکل و در مرحله بعد ارائۀ راه حل ها قرار می گیرد.  

 به نظر می رسد آنچه «ما» را متمایز کرده، نبود مرحلۀ سوم یعنی طرح سوال است. به صورت کاملا تعجب آوری در کشور ما، در مواجهه با مشکلات نه تنها اساساً سؤالی در مورد چرایی بروز مشکل شکل نمی گیرد بلکه هرچه مشکل بزرگ تر باشد، عارضۀ بی سؤالی و وجود پاسخ های کلیشه ایِ ازقبل آماده، جدی تر است. بنابراین، اگر مشکلات کشور را به سطوح مختلف برحسب درجه اهمیت آن ها تقسیم کنیم، دو مشاهدۀ مهم را می توانیم گزارش کنیم.

 مشاهده اول این است که معمولا «همه» برای مشکلات بزرگ، «پاسخ» دارند و به صورت عجیبی، هرچه سطح مشکل بالاتر باشد این پاسخ «قطعی»تر است. پاسخ ها برای مشکلات بزرگ کشور معمولا در یکی از چهار دسته ای که در ادامه توضیح داده می شود قرار می گیرد. دستۀ اول معمولا به میزان «همت» مسئولان نسبت داده می شود. اینکه مسئولین مربوطه چقدر «پای کار» هستند و چقدر در ۲۴ ساعت تلاش می کنند یک پاسخ حاضر و آماده است. پاسخ دوم معمولاً به این برمی گردد که مسئولان نمی خواهند مشکلات را حل کنند و این را بیشتر به فساد نسبت می دهند. پاسخ سوم به وجود یک «دیگران» یا «دست های پشت پرده» مربوط می شود که یا از داخل یا خارج نمی گذارند مشکلات حل شود و بالاخره پاسخ چهارم این است که یک تفکراتی وجود دارد که معتقد است باید این اتفاقات بیفتد. فرض کنید شما در یکی از سال های بروز بحران ارزی هستید و نرخ ارز جهش های بزرگی را تجربه کرده و کل سیستم تصمیم گیری با اولویت بالا می خواهد به این موضوع بپردازد و مشکل را حل کند. یک گروه از آن هایی که خارج از دولت هستند می گویند این ها بیخیال هستند و وقت نمی گذارند. گروه دیگر می گویند افرادی در تصمیم گیری هستند که از افزایش نرخ ارز نفع می برند پس آن را افزایش می دهند. گروه سوم در درون دولت می گویند مخالفین دولت دارند ارز می خرند تا ثابت کنند دولت در انجام کار ناتوان است. بعضی هم این مسئله را به خارج نسبت می دهند و بالاخره گروه چهارم این گونه مطرح می کنند که تصمیم گیرندگان مثلاً تحت تأثیر افکار نئولیبرالی قرار گرفته و دارند نرخ را بالا می برند!  ملاحظه می کنید که به رغم تنوع زیاد این پاسخ ها، وجه اشتراک در این است که به اصل موضوع کاری ندارد و اصلا سؤالی در مورد چرایی خود پدیده ندارد،  نه در سطح مسئولین نه افکار عمومی. حال هرچه اهمیت مشکل بیشتر باشد درجه قطعیت پاسخ های ذکرشده بیشتر است و در نتیجه ضرورت پرداختن به چرایی بروز مشکل، کمتر.

 مشاهدۀ دوم این است که چون هیچ گاه به صورت علمی و منطقی به چرایی بروز «مشکلات اصلی» پرداخته نمی شود، مسئولین در سطوح بالای کشور به صورت کاملاً فرسایشی و با صرف وقت زیاد، درگیر حل موضعی و انفعالی «مشکلات دست دوم به پایین » کشور هستند.

 جامعه بدون سوال هیچ گاه توانمندی حل مشکلات خود را پیدا نخواهد کرد. رسانه می تواند تمرکز خود را بر حل این نقیصه بگذارد و این را به یک سنت تخطی ناپذیر تبدیل کند که همۀ مسئولان، کارشناسان و دانشگاهیان ناچار شوند در برخورد با مشکلات ابتدا چرایی بروز مشکل را توضیح دهند.

مادامی که برای پدیده هایی که به صورت مشکل بروز کرده اند سوال از جنس چرایی مطرح نشود، مشخص نمی شود که راه حل های اتخاذشده چه مسئله ای را می خواهد حل کند و همین می تواند عامل تداوم مشکلات باشد. لذا توصی بنده به رسانه های حرفه ای و اصیل آن است که این شجاعت و فروتنی را نه تنها ترویج کنند بلکه آن را به یک ارزش و امتیاز تبدیل کنند که پرسش در مورد چرایی بروز مشکلات را تبدیل به یک الزام باارزش حداقل در سطح نخبگان تبدیل کنند. اگر یک رسانه بتواند چنین ویژگی ای را شکل داده و تثبیت کند دستاوردی بزرگ خواهد بود.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

منبع: تین نیوز

کلیدواژه: محیط زیست تورم نرخ ارز رسانه مسائل اقتصادی رشد اقتصادی نخبگان اقتصاد ایران رشد اقتصادی مسعود نیلی مشکلات اقتصادی وضعیت اقتصادی چرایی بروز مورد چرایی قرار می گیرد تصمیم گیری پاسخ ها نرخ ارز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۰۶۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم

احمد ابوالقاسمی، قاری قرآن و داور برنامه «محفل» در برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق در پاسخ به سوال امیر عضد درباره خواننده مورد علاقه‌اش گفت: من شجریان را خیلی می‌پسندم. چون او یک استثناست. ولی، چون آقای علیرضا قربانی فامیلم است، صدای آقای قربانی هم دوست دارم. او پسر دایی‌ام است. 

این قاری قرآن در پاسخ به واکنش تعجب‌برانگیز عضد گفت: به من نمی‌آید پسر دایی‌ام خواننده باشد؟ البته خوانندگی به صدا ربطی ندارد، به هوش موسیقایی ربط دارد. 

ابوالقاسمی در پاسخ به این سوال که خاطره‌ای از معجزات قرآن در زندگی دارید؟ گفت: ترکش زمان جنگ خیلی به من خدمت کرد. من در سال ۱۳۷۰ در مسابقات قرآن جانبازان شرکت کردم و رتبه اول شدم. از همان طریق در مسابقات کشوری شرکت کردم و بعد به مالزی رفتم. خلاصه مسیر ورودم به مسابقات جهانی را ترکش برایم باز کرد. در مدینه بودم، که آقای محمد عباسی یکی از قاریان قرآن گفت که مسجدالنبی برویم و چند رکعت نماز بخوانیم، تا حالمان خوب شود.

داور برنامه «محفل» تعریف کرد که آن زمان آقای عباسی گفت که به من حس روضه دست داده است. بلد هستی روضه بخوانی؟ من هم درِ گوش ایشان شروع به خواندن کردم. او گریه کرد و گفت که ان‌شاء‌الله مزد روضه‌ات را حضرت زهرا (س) بدهد. گفتم یا فاطمه زهرا (س) یکی از آرزوهایم این است که امسال در مسابقات قرآنِ مالزی اول شوم.

این قاری قرآن ادامه داد: ما در استان تهران در مسابقات قرآن اوت شدیم. منی که می‌خواستم در مسابقات جهانی اول شوم، یک آیه‌ای در تهران به من افتاد، که بلند بود و بخاطر ترکش در سینه‌ام نمی‌توانستم بخوانم. به همین دلیل، کوتاه کوتاه خواندم و ۷ نمره از دست دادم. از آنجایی که در مسابقات قرآن جانبازان اول شده بودم، گفتند نباید در مسابقات استانی شرکت می‌کردی و باید مستقیم به مسابقات کشوری می‌رفتی. در مسابقات کشوری شرکت کردم و موانع پیش‌رویم زیاد بود، که قابل گفتن نیست. آنها می‌خواستند به ناحق فرد دیگری را جای من بفرستند.

وی در پاسخ به سوال عضد که در مسابقات قرآن هم پارتی‌بازی هست؟ توضیح داد: بله، تا دلتان بخواهد. البته الان پارتی‌بازی کم شده است. اما آن زمان بیخودی می‌خواستند فرد دیگری را جای من بفرستند، که بین دو نفر دعوا شد و از لجِ همدیگر مرا به مسابقات مالزی فرستادند. البته حضرت زهرا (س) دعای مرا پذیرفته بود، که فیل هم نمی‌توانست دعای مرا تغییر دهد، چه برسد به آن دو نفر. یک ماه قبل از رفتنم یکی از اساتید به من گفت حاج احمد شما از آیه ۲۳ سوره اسراء به اندازه ۱۲ دقیقه طبق استاندارد مسابقات جهانی تلاوت کن. 

داور برنامه «محفل» ادامه داد: من هم آیات را آهنگسازی کردم. وقتی مالزی رفتم، خطاب به حضرت زهرا (س) گفتم، یا حضرت زهرا یک آیه خوش دست برایم انتخاب کن. از بین شش هزار و خورده‌ای آیات قرآن، آیه ۲۳ سوره اسراء به من افتاد؛ آیه‌ای که حدود یک ماه قبل خودم برای خواندنش آماده کرده بودم. آیا این معجزه نیست؟ 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

ابوالقاسمی در پاسخ به این سوال که قاریان قرآن باید تغذیه‌شان ملاحظات داشته باشند؟ گفت: حتماً. امثال چای، قهوه و آب یخ را نباید بخورند. آرزویم خوردن یخ در بهشت است، که نمی‌توانم بخورم. دو سه بار یخ در بهشت خوردم، اما تا دو سه ماه اثرش روی صدایم بود. غذا‌هایی هم که منجر به رفلاکس معده می‌شود، نباید خورد.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون

دیگر خبرها

  • رفع مشکلات اقتصادی بدون مشارکت مردم ممکن نیست
  • طرح ترافیک جدید تهران امسال اجرا نمی‌ شود
  • اولین نشست رسالت اندیشی دفتر بانوان جبهه فرهنگی گیلان برگزار شد
  • پناهیان: رسالت امروز هیئتی‌ها ترویج فرهنگ زندگی تعاونی است
  • ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم
  • شوراهای اسلامی بدون حب و بغض‌های سیاسی در راستای حل مشکلات مردم گام بردارند
  • حقوق کارگر با تورم و مشکلات اقتصادی جامعه همخوانی داشته باشد
  • با سازوکارهای اقتصادی فعلی جامعه، کارگر غالباً با مشکل مواجه می‌شود
  • رسانه‌ها مشکلات را با رعایت اخلاق منعکس کنند
  • آیا کیفیت داروهای ایرانی با خارجی یکسان است؟/ چرایی مشکلات تهیه داروی خارجی برای برخی از بیماران