کاهش فعالیت دانشجویان اصلاح طلب به واسطه عملکرد دولت قبل/ سیاست زدگی و عدم استقلال فکری، آسیب زیادی به تشکلهای دانشجویی وارد میکند
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۶۲۴۵۹
محمد کاظمی نژاد دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز در رابطه با چالشهای حال حاضر تشکلهای دانشجویی گفت: چالش بزرگی که پس از شیوع بیماری کرونا برای تشکلها، به خصوص در یکسال گذشته، به وجود آمده و مختص یک تشکل و کانون هم نیست، مشکل عضوگیری است چراکه فاصله زمانی بسیار زیادی بین آخرین حضور دانشجویان در محیط دانشگاه پیش و پس از کرونا به وجود آمده است و بیشتر ارتباطات، جلسات و همایشات همگی در غالب فضای مجازی برقرار بوده که باعث کمرنگ شدن اشتیاق دانشجویان به فعالیت و همچنین عدم یادگیری مهارتهای تشکیلاتی توسط آنها شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در حال حاضر جامعه ما با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند و بعضی از خانوادهها به سختی توان پرداخت شهریه فرزندان خود را دارند اما در گذشته این مشکل کمتر بوده است و همین موضوع یکی از عواملی است که به شدت روی میزان فعالیتهای فوق برنامه دانشجویان اثر داشته است. این موضوع به شدت بر انگیزه و عملکرد دانشجویان، مخصوصاً دانشجویان دانشگاه آزاد، تاثیر داشته است اما در دانشگاههای دولتی به دلیل آنکه پرداخت شهریهای وجود ندارد، این عامل آنچنان اثر گذار نیست و اتمسفر کاملاً متفاوتی بر این دانشگاهها حاکم است.
کاظمی نژاد افزود: اگر نگاهی کلی داشته باشیم، شاید تنها ۱۰ درصد از دانشجویان هر دانشگاه به درد فعالیتهای تشکیلاتی بخورند؛ ۹۰ درصد از دانشجویان یا به نبال انجام فعالیتهای کاذبی هستند که در دوران مدرسه برای آنها امکان پذیر نبوده و پس از ورود به دانشگاه و تغییر محیط، علاقمند به تجربه بعضی از این امور شدهاند؛ بسیاری از دانشجویان دغدغهمند دانشگاه آزاد نیز درگیر مباحث شغلی و کسب درآمد میشوند و فرصتی برای انجام فعالیتهای تشکیلاتی و فرهنگی پیدا نمیکنند. همه این موارد باعث تضعیف کانونها و تشکلها میشود.
دبیر جامعه اسلامی دانشجویان واحد تهران جوب با اشاره به جهت گیریهای تشکلهای دانشجویی در سالهای پس از انقلاب گفت: در طول ۳۰ سال گذشته، تقریباً تمام تشکلهای دانشجویی به دو گروه اصلاح طلب یا اصولگرا تقسیم بندی میشدند و بعضاً به رقابت میپرداختند که خود باعث تکاپو و پویایی دانشگاه بود؛ اما در چند سال اخیر، به دلیل عملکرد بد دولت یازدهم و دوازدهم، دانشجویان و تشکلهایی که در جبهه اصلاحات قرار میگرفتند، با دیدن شرایط و اتفاقات، انگیزههای خود برای فعالیت را از دست دادند و کمرنگ شدند. امروز اغلب تشکلهای دانشجویی هم جهت و دارای اهداف مشترکی هستند که در مسیر تفاوت دارند و بیشتر شاهد همگرایی و انجام فعالیتهای مشترک میان این تشکلها هستیم.
وی با تاکید بر نقش عملکرد دولتها بر فعالیتهای دانشجویی افزود: قبلاً رقابت میان تشکلها بیشتر بود و هر گروه برای جذب بیشتر نفرات و حمایتهای مسئولین دانشگاهی، و حتی در بعضی موارد به نیت کسب جایگاه در دولتهای مستقر، فعالیتهایی انجام میداد که باعث تکاپویی روزافزون و در نهایت رسیدن به هدف اصلی یعنی پرورش مهارتهای جمعی و تشکیلاتی میشد؛ اما از سال ۱۳۹۷ به بعد به مراتب این موضوع کمرنگ شد و تقریباً تمام گروههای موجود هم جهت بودند که باعث میشد تا رقابتی وجود نداشته باشد و انجام فعالیتهای متنوع و متداوم از دستور کار تشکلهای باقی مانده نیز خارج شود.
دبیر جامعه اسلامی دانشجویان واحد تهران جوب با انتقاد از سیاست زدگی برخی از تشکلها گفت: دانشجویان در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، معمولاً به دنبال این هستند تا راه و روشی برای پیروی پیدا کنند که به آنها جهت دهی کند و این موضوع باعث میشود تا زمانی که افراد ذیل یک گروه و خط فکری خود را تعریف میکنند، از اشتباهاتی که درون جریان متبوعشان اتفاق میافتد، چشم پوشی کنند که این موارد به وابستگی و عدم استقلال فکری بسیاری از گروهها و افراد منجر میشود. این سیاست زدگی باعث ایجاد آسیبهای جدی به تشکیلات میشود در حالی که اگر افراد به معنای واقعی تفکر انقلابی داشته باشند، به نقاط مثبت و منفی هر گروه فکر میکنند و آنها را بیان میکنند.
کاظمی نژاد در پاسخ به سوالی مبنی بر ادغام برخی از تشکلهای دانشجویی گفت: با اینکه بعضی از تشکلها همسو و دارای اهداف مشترکی هستند، اما تجمیع این مجموعهها در غالب یک تشکیلات و حذف باقی مجموعهها به بهانه عدم اتلاف منابع و جلوگیری از موازی کاری، باعث میشود تا ظرفیتهای موجود در هر گروه به طور شایسته پرورش پیدا نکند؛ برای مثال زمانی که ۴ تشکل وجود داشته باشد، هر کدام یک دبیر دارد که مانند یک فرمانده مستقل ایفای نقش میکند اما اگر همه این گروهها ادقام شوند، همه این نفرات ذیل یک مسئول قرار میگیرند و ظرفیت برخی نفرات آن طور که باید و شاید پرورش پیدا نمیکند.
این دانشجوی واحد تهران جنوب ادامه داد: زمانی که فردی دبیر یک تشکل میشود، مسئولیت اصلی و صفر تا صد تمام اتفاقات آن مجموعه در نهایت به عهده او قرار میگیرد و این امر باعث رشد مسئولیت پذیری و توان مدیریتی افراد میشود. هر تشکل خود مسئولیتهای زیر مجموعهای هم دارد و نفرات بیشتری میتوانند در انجام فعالیتهای اصلی به ایفای نقش بپردازند؛ اما اگر تمام تشکلهای همسو ادغام شوند، بسیاری از افراد فرصتی برای تجربه و کسب مهارتهای جمعی پیدا نمیکنند.
وی در نهایت به نقش دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در رابطه با ایجاد همدلی و ایجاد انگیزه برای دانشجویان در راستای فعالیتهای فرهنگی و دانشجویی افزود: حلقه واسط میان بسیاری از تشکلها و کانونها، دفتر نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاهها است و این موضوع باعث میشود تا نهاد رهبری نیازمند مشارکت بیشتر و ایجاد هماهنگی و همدلی بیشتری میان این مجموعهها باشد. خوشبختانه در این اواخر فعالیتهایی توسط دفتر نماندگی نهاد در حال انجام است که باعث مهارت افزایی و ایجاد دوباره دغدغه و اشتیاق میان دانشجویان میشود.
پایان پیام/
کد خبر: 1150602 برچسبها تشکلهای دانشجویی بسیج دانشجویی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دفتر تحکیم وحدت اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویانمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: تشکل های دانشجویی بسیج دانشجویی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دفتر تحکیم وحدت اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان جامعه اسلامی دانشجویان تشکل های دانشجویی انجام فعالیت واحد تهران تشکل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۶۲۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
در بخشی از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه آمده است: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل.
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و، اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم: «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنهای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم:
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!».
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکمیت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید؛ و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی بیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است:
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهادها بسیج میشوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند!».
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته