تصاویر آشپزی زنان سیاستمدار جهان | از مرغ لیمویی میشل اوباما تا سوپ سیب زمینی آنگلا مرکل
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۶۳۳۱۵
همشهری آنلاین - فاطمه عباسی: زمان و هزینههای مربوط به غذا یکی از دغدغههای مهم و بخشهای اصلی درآمد قشر متوسط جوامع مختلف را به خود اختصاص میدهد. بیشتر خانوادهها برای بهبود تغذیه و مدیریت مالی خوراک خود، به فکر دوری از غذاهای آماده و فراوری شده و همچنین غذاهای رستورانی هستند اما شاید انگیزه و ایدههای کافی برای آشپزی در خانه نداشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیاستمداران مختلف با توجه به همین دغدغه عمومی، از غذا پختن به عنوان راهی برای تشویق مردم به داشتن تغذیه سالم و جلب همدلی عمومی استفاده میکنند. جالب اینکه خوردن غذاهای سالم و خانگی که با صرف وقت بیشتری ممکن میشود، یکی از شعارهای جوامع پیشرفته و ثروتمند است و اختصاص به جوامع ضعیفتر ندارد.
در اروپا و آمریکا، فعالیت افراد مشهور و سیاسی در این زمینه، خانوادههای زیادی را به آشپزی کردن در خانه ترغیب کرده است و البته مثل تمام اقدامات سیاستمداران، این کار به نفع فضای رقابتی آنها هم بوده؛
در حقیقت، چهرههای سیاسی هزاران سال است که از غذا به عنوان وسیلهای برای تقویت وجهه عمومی خود و جلب نظر رای دهندگان استفاده میکنند. در طول تاریخ، سیاستمدارانی مانند ژولیوس سزار و هانیبال، بر رژیم غذایی ساده حاکمان و امپراطوران، به عنوان راهی برای برجسته کردن ویژگیهای شخصیتی و نشان دادن رفتار مردمی خود تاکید میکردند.
همچنین مشهور است که نمایندگان آمریکا از غذا و خوراکی به عنوان وسیلهای برای جمعآوری آراء رای دهندگان و صحبت درباره کمپین خود استفاده میکردند؛ در سال ۱۷۵۸، جورج واشنگتن بودجه کمپین تبلیغاتی خود را صرف سرو نوشیدنی در جمع مردم کرد. در اواخر قرن نوزدهم، کبابهای سیاسی گستردهای در نیویورک سرو شد که به ضیافت گوشت گاو شهرت پیدا کرد.
امروزه، استفاده از غذا یا نوشیدنی به عنوان وسیلهای برای رشوه دادن به رای دهندگان در ایالات متحده از نظر فنی غیرقانونی است و این استراتژی امروزه به شکلی دیگر و با هدف برد-برد اجرا میشود. در واقع شخصیتهای سیاسی راههای زیرکانهتری برای به دست آوردن قلب مردم پیدا کردهاند که در نهایت، برای سلامت مردم هم مفید است.
کتاب «آشپزی روستایی فرانسوی» و فرانسوا برانگه نماینده مجلس این کشور که آن را تهیه کرد.به عنوان نمونه، در فرانسه که اندک موضوعاتی هست که بیش از سیاست و غذا احساسات مردم را تحریک میکند، نمایندگان مجلس یک کتاب آشپزی منتشر کردند. «آشپزی روستایی فرانسوی»، مجموعهای از دستور العملهای ارائهشده توسط اعضای مجلس ملی فرانسه است که به شکل مصور بسیاری از غذاهای ساده و محلی این کشور را معرفی میکند.
فرانسوا برانگه، نماینده مجلس، که مانند بسیاری از مردم فرانسه دستپخت خوبی دارد، با کمک ۹۰ نفر از همکارانش توانست دستورهای غذایی اصیلی را که واقعا از روستاهای کوچکی آمده بودند جمع آوری کند. حتی یکی از این دستورها که در کتابخانه پدربزرگ یکی از نمایندگان پیدا شد، مربوط به قبل از انقلاب فرانسه بود.
مرکل به دلیل علاقهاش به سوپ سیبزمینی مشهور است.برای برخی از آلمانیها، آنگلا مرکل صدر اعظم سابق این کشور، آنقدر محبوب بود که او را با عنوان موتی (مادر) بشناسند، اما برخی دیگر نیز او را با لقب «ملکه یخ» توصیف میکردند. این در حالی است که مرکل توجه بسیار دقیقی به افکار عمومی مردم آلمان در قبال تصمیمات دستگاه حاکمیت داشت و به این ویژگی مشهور بود.
به همین دلیل است که تلاش زیادی لازم نداشت تا به عنوان یک نابغه سیاسی و علمی متوجه باشد که چیزی که همیشه مورد پسند آلمانیها قرار میگیرد سیب زمینی است. او در زمان انتخابات سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفت در مصاحبهای با مجله زنان مشهور آن کشور، دستور پخت سوپ سیب زمینی خود را فاش کند.
او گفت: «من همیشه خودم سیبزمینیها را با دست پوره میکنم و از دستگاههای خرد کن استفاده نمیکنم. این کار باعث میشود تکههای کوچکی از سیب زمینی در بافت سوپ پیدا شود و آن را لذیذتر کند.» مرکل همچنین فاش کرد که ترجیح میدهد از سیبزمینیهایی که در باغچهاش میکارد استفاده کند. او پیش از این نیز راجع به اینکه سوپ سیب زمینی یکی از وعدههای غذایی مورد علاقه اوست صحبت کرده بود.
میشل اوباما انرژی زیادی برای شرکت در برنامههای عمومی آشپزی دارد.میشل اوباما، بانوی اول سابق آمریکا، نیز در زمینه فعالیتهای این چنینی بسیار مشهور است؛ او با تاکید بر تغذیه کودکان با مجلات آشپزی مصاحبه میکند و در برنامههای تلویزیونی شرکت میکند و حتی در مراسم خیریه آستین بالا میزند و وارد آشپزخانه میشود. دستور پخت مرغ لیمویی او یکی از عناوین پربازدید در مجلات این کشور است.
کاملا هریس، معاون رئیس جمهور فعلی، بایدن، نیز به عنوان اولین زن رنگین پوستی که نامزدی حزب اصلی را برای معاونت رئیس جمهور پذیرفت، در جریان رقابتهای انتخاباتی، بیش از معرفی خود به عنوان یک سیاستمدار، عشق خود را به آشپزی مطرح کرد و آن را به بخشی از شخصیت عمومی خود تبدیل کرد.
مصاحبههای او درباره کتابهای آشپزی مورد علاقهاش آنقدر طرفدار داشت که او را در فضای مجازی به آشپزخانه برد تا از نکات ریز درست کردن ساندویچ ماهی تن مشهورش بگوید و راز او شامل استفاده از کمی جعفری تازه و کمی آب لیمو بود.
کاملا هریس آشپزی را به عنوان ویژگی مردمی شخصیت سیاسی خود مطرح کرد.در رقابتهای ریاستجمهوری او مهمان یک برنامه تلویزیونی شد تا پخت بوقلمون مخصوص عید پاک، که غذایی بسیار رایج و ارزان در این کشور است، را آموزش دهد. نکته جالب این برنامه این بود که هریس به آرامی از آموزش بوقلمون دور شد و به نکات تند سیاسی پرداخت.
به هر تقدیر، تغذیه و خوراک، بخش جدایی ناپذیر از زندگی ماست و زمان غذا خوردن، یکی از گرمترین و صمیمانهترین اوقات جمع شدن افراد خانواده است پس چه بهتر که مانند سیاستمداران اهمیت آن را فراموش نکنیم و با پخت غذای سالم و خانگی، اوقاتی خوش و سلامتی را کنار هم سپری کنیم.
یک راهکار ساده برای داشتن تابستانی شاد و خانوادگی در کنار بچهها کد خبر 697508 منبع: همشهری آنلاین برچسبها آشپزی توصیهها و آداب خبر مهم تغذیه سالم باراک اوباما آلمان - آنگلا مرکل فرانسهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم تغذیه سالم باراک اوباما آلمان آنگلا مرکل فرانسه سوپ سیب زمینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۶۳۳۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و اسرائیل بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. به گزارش اعتماد، تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است. از آنجا که 10 روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید: آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟ هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟ نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود. و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد. با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟ اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد. پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟ در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد. پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود . ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم. پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است. پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟ در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید. بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد. آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟ طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است. گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟ به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است. ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند. این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد. رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است. بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد. نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت. کانال عصر ایران در تلگرام