نقدی ظریف، به پیشبینی ظریف دکتر ظریف
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۴۵۵۸۵
تهران- ایرنا- وزیر امور خارجه متعهد، سیاس، پرکار و البته خندانمان طی مصاحبه ای با دو روزنامه انگلیسی گاردین و فایننشال تایمز پیش بینی کرد که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در گزارش ماه اکتبر تاییدیه پایبندی ایران به برجام را صادر نخواهد کرد.
بهروز پورسینا در سرمقاله ای در روزنامه مردم سالاری، نوشته است: او همچنین در گفتوگو با «چارلی رز» مجری شبکه پیبیاس که متن آن در هفته نامه نیوزویک منتشر شد، تاکید کرد اگر ترامپ از برجام خارج شود، ممکن است با یک بحران هستهای دیگر مواجه شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحلیل مذاکرات هستهای را این قلم از سال 1393 به جد و با موشکافیهایی بعضا خاص، بطور مستمر در دستور کار خود داشته است و برخی نشانههای توفیقات نگارنده در این باب را میتوان در ورود عبارتهایی نظیر ماراتن هستهای، میوههای برجام، گسل عمیق سیاسی در آمریکا ناشی از برجام و نظایر آن را در ابواب هفتگانه مربوط به مذاکرات هستهای میان ایران و 1+5 همچنین رسانههای جمعی دید. ذکر این نکته از این باب است که اگر هم در اینجا نقدی صورت میگیرد، متکی به عقبه طولانی و عمیق نگارنده در این باب است.
مذاکرات هستهای از برخی نقطه نظرات، چالشی همانند دفاع مقدس بود. هنوز عطر بزرگداشت سالگرد هفته دفاع مقدس، در مشامها مانده است. هجمه ناجوانمردانه دشمنان انقلاب اسلامیبه سرکردگی صدام بعثی به ایران، کشور را برای دفاع از تمامیت ارضی، حفظ نوامیس همچنین دفاع از آرمانها، ناخواسته وارد جنگی 8 ساله کرد که در نهایت، برکات و خیرات آن، به فضل الهی بسیار بیش از هزینه و مصائب آن شد. با اینحال و با گذشت 30 سال از پایان رسمیجنگ تحمیلی در شهریور 1367 پس از تصمیم نظام در خصوص ادامه نبرد تا پیروزی نهایی پس از فتح خرمشهر، عده ای مدعی با نوعی غرض ورزی و سوء نیت، تصمیم نظام در قبال قبول قطعنامه 598 و خاتمه جنگ در آن مقطع را ناشی از وادادگی دولت وقت در پشتیبانی از دفاع مقدس همچنین برخی مسئولین به رهبری آیت الله فقیدهاشمیمنتسب میکنند؛ گویی که معاذالله، حضرت امام راحل در بازخورد با این مسائل که به او تحمیل شد، قطعنامه 598 را به اجبار قبول و از آن تعبیر به نوشیدن جام زهر فرمودند.
در اینجا بسیار بجاست که در این بخش از یادداشت، پاراگرافی از پیام امام راحل را پس از قبول قطعنامه بازخوانی کنیم آنجا که میفرمایند: من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه، فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند؛ آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است.
آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟! امام خمینی(ره) در ادامه همین بیانات میفرمایند: نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیدهها به گونه ای غلط عمل کنیم که حزبالله عزیز احساس کند جمهوری اسلامیدارد از مواضع اصولی اش عدول میکند. تحلیل این مطلب که جمهوری اسلامیایران چیزی به دست نیاورده و یا ناموفق بوده است، آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمیشود؟! تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمیشود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه.
انصافا بازخوانی این جملات حیات بخش به گونهای است که گویا هم امروز امام امت، این سخنان گوهر بار را ابراز و ابرام فرموده اند. برگردیم به زمان حال و یادآوری این نکته که در مقطع مهمیاز سیر مذاکرات هستهای، نظام تصمیم گرفت تا با استراتژی نرمش قهرمانانه، پرونده باز هستهای، بسته شود. بر مبنای اصل خدشه و تغییر ناپذیر میزان، رای ملت است دکتر روحانی از سوی ملت برای ایفای این ماموریت خطیر انتخاب شد.
ما در جنگ تحمیلی، بسیار بیش از برخی امتیازهایی که در مذاکرات هستهای مجبور به قبول آن شدیم را متحمل شدیم که در راس آن، تقدیم هزاران نفر از بهترین جوانان این امت در جهت مقابله با دشمن بود اما آن را نه خسارت بلکه انوار هدایت برای جامعه میدانیم و در کل، از تمام دوران دفاع مقدس با تمام فراز و نشیب و نتیجه ظاهری آن، لحظه ای هم نادم و پشیمان نیستیم. چگونه است که عده ای مقدس نما و مدعی، از همان روز استقرار دولت یازدهم دست از سرزنش، آزار، مخالفت، مقابله و دیگر نابخردیها در فشار به تیم مذاکره کننده برنداشته اند!؟ شاید گفته شود که فلان نامزد اگر در انتخابات 1392 انتخاب میشد خیلی برای مذاکرات هستهای بهتر بود! چنین حرف و ادعای گزافی یعنی عدم تکلیف مداری و عدم تمکین به اصل میزان بودن رای ملت.
ممکن است گفته شود که اشتباهات تیم مذاکرهکننده زیاد بوده است که باید گفت که اولا، آیا افتخار و اقتدارمان در دفاع مقدس بر این مبتنی بوده است که ما در آن دوران، مصون از اشتباه بودهایم که قطعا، حرفی جاهلانه و کودکانهتر از این را نمیتوان زد؛ ثانیا، بیرون از گود به راحتی میتوان مدعی تشخیص اشتباهات عدیده تیم مذاکرهکننده شد و آیا به صرف ادعا مگر میتوان مدعی شد که این تشخیص اشتباه، درست بوده است؛ حاشا و کلا که بسیاری از این سخنان، ادعا و گزافهگویی است.
نکته اساسی: آنچه تاکنون در زمینه احراز برخی اشتباهات نادر در فرآیند مذاکرات بوده، همان است که در بیانات مقام معظم رهبری تاکنون آمده است آن هم نه با تاویل و تفسیرهای به رای، زیرا بیانات رهبری در این زمینه همان طور شفاف و صریح و تاویل ناپذیر میباشد که در تایید و تکریم تیم مذاکره کننده تاکنون، به صراحت و تاویل ناپذیری بیان و ابراز شده است. پس این همه هیاهو و کارشکنی و مایوس کردن مردم و ضربه به تیم مذاکرهکننده در یکی از پیچیدهترین مذاکرات بینالمللی، از چه بابت صورت گرفته است؟!
سوالی که شاید، گذشت زمان پاسخی مبرهن و روشن برای آن بیابد.
کلام پایانی و نتیجهگیری: با آنکه مجاز به نقد هستیم اما اولا نقد، قواعد مشخصی دارد که تاکنون در بسیاری از حرکات تخریبی، حتی رگههایی از آن دیده نشده است و در ثانی، در خط اول مبارزه با دشمن و در اینجا مذاکرات هستهای، بیش از آنکه تیم مذاکرهکننده به نقد احتیاج داشته باشد که دارد، به پشتیبانی و حمایت و همدلی نیاز دارد. آنچه را که در پایان، پیرامون نقد ظریف این قلم حول پیش بینی ظریف دکتر ظریف میتوان عنوان کرد این است که این پیش بینی بسیار دقیق اما لزوما محتمل الوقوع نیست.
اعلام این پیشبینی مقارن با برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل و پشتیبانی تقریبا تمامیکشورهای جهان از لزوم پایبندی 7 کشور حاضر در معاهده برجام نسبت به اجرای مفاد آن، شرایط دو سر بردی را برای دیپلماسی خارجی ایران به ارمغان میآورد زیرا اگر این پیش بینی محقق نشود شخصیت پوچ لجباز بی منطق پوپولیستی ترامپ بر جهانیان بیش از پیش روشن میشود و در عین حال، آمریکا رسما از برجام خارج نمیشود اما اگر، این پیش بینی محقق شد باز هم در این حالت، دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با نقطه اتکای قویتری در دستیابی به سیاست عدم همراهی اتحادیه اروپا، روسیه و چین با آمریکا عمل خواهد کرد.
با این همه میبایست توجه داشت که در این سناریو، بهترین پاسخ این است که دستگاه دیپلماسی خارجی به صراحت اعلام کند، همه گزینهها در واکنش به خروج آمریکا از برجام روی میز است بی آنکه سرفصل گزینههای محتمل را بر ملا کنیم. بعید نیست که آمریکا با نقشه خروج از برجام، قصد مدیریت بحران کرهشمالی را با احتمال اتخاد برخی سیاستهای اشتباه از سوی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
*منبع:روزنامه مردم سالاری،1396،7،12
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده : شهربانو جمعه
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۴۵۵۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.