نیکوکاری، معروفی هموزن با عدالت ورزی
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۸۰۳۳۴
مروری بر تعالیم اسلامی نشانگر آن است که گستره احسان وسیع و مصادیق آن غیرقابل شمارش است و هر کاری که گِرِهی از مشکلات فرد یا جامعه باز کند در زمره نیکوکاری محسوب میشود.
به گزارش مشرق؛ قرآن کریم با امر به عدل و احسان؛ به این مهم اشاره میکند که همانگونه که بیعدالتی، بنیان اجتماع را متزلزل میکند، بیتوجهی به احسان و نیکوکاری نیز موجب به وجود آمدن جامعهای خشک و بیروح میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مروری بر تعالیم اسلامی نشانگر آن است که گستره احسان وسیع و مصادیق آن غیرقابل شمارش است و هر کاری که گِرِهی از مشکلات فرد یا جامعه باز کند و یا آنان را در برابر خطرات حفظ نماید، در زمره نیکوکاری محسوب میشود، اما سخن این نوشتار درباره یکی از بارزترین مصادیق نیکوکاری یعنی دستگیری از نیازمندان جامعه است؛ نه آن نیازمندانی که از رهگذر تنبلی و تنپروری به فقر کشیده شدهاند، بلکه آنانی که تلاش بسیارشان گره از مشکلاتشان نمیگشاید و یا به علت کهولت سن، بیماری، معلولیت، ورشکستگی، درگذشت همسر و سرپرستی کودکان یتیم و... با سختی زندگی میگذرانند.
قرآن کریم در آیات پرشمار همگان را موظف به رسیدگی به امور این افراد نموده و مسلمانان را به این مهم توجه میدهد که اختلاف افراد در تواناییها و موهبتها، بههیچروی توجیهگر تمایز معیشتی و پذیرفتن فاصله طبقاتی نیست؛ چرا که فاصله طبقاتی، امت اسلامی را از یکدیگر جدا میکند و برادری اسلامی را پایمال میسازد و چهره زیبای اسلام و اخلاقیات آرمانی آن را زشت مینمایاند. به دیگر سخن پول و دارایی امتیاز نیست بلکه خداوند متعال به هر کس امکانات مادی بیشتری بخشیده است، مسئولیت او را نیز در برابر نیازمندان دوچندان فرموده است تا از این رهگذر هم توانگران جامعه مورد آزمایش قرار گیرند و با بخشیدن دارایی خود به رشد و کمال برسند و هم صبر و شکر نیازمندان مورد آزمایش قرار گیرد وگرنه اگر انفاق و کمک به نیازمندان تنها برای پر کردن شکمها بود، خداوند متعال بهتر میتوانست شکمها را سیر کند و آنان را توانمند و بینیاز سازد.
رسول خداصلی الله علیه و آله به یکی از یارانش میفرماید: أَکْثِرْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ الْبِرِّ فَإِنَّ الْمُحْسِنَ وَ الْمُسِیءَ یَنْدَمَانِ یَقُولُ الْمُحْسِنُ یَا لَیْتَنِی ازْدَدْتُ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یَقُولُ الْمُسِیءُ قَصَّرْتُ؛ «اعمال خوب را زیاد انجام بده که نیکوکار و بدکار، هر دو در قیامت پشیمان خواهند بود. نیکوکار میگوید: کاش کارهای نیک بیشتری انجام میدادم و بدکار میگوید: کوتاهی کردهام».
گرچه بحث پیرامون انواع احسان، ویژگیهای محسنین، آثار و آداب نیکوکاری و عواقب دوری از این آموزه اسلامی و مورد سفارش معصومان علیهم السلام فراوان است و در این مجال نمیگنجد اما نکته اساسی آن است که منشأ فاصله طبقاتی در جامعه امروز و راهکار کاستن از چنین فاصلهای چیست؟
پاسخ آن است که گرچه فاصله طبقاتی از دیرزمان وجود داشته است و معصومان علیهم السلام در همه زمانها در مسیر اصلاح این رویه بودهاند؛ ولی به نظر میرسد این فاصله در حال گسترش است و هر یک از ما وظیفه داریم به عنوان امر به معروف و نهی از منکر از گسترش آن بکاهیم تا از آسیبهای پرشمار آن بکاهیم. مهم آن است که توجه داشته باشیم که این آسیبها تنها نیازمندان را در برنمیگیرد بلکه فراگیر بوده و همگان را آسیبپذیر خواهد نمود. رسول خداصلی الله علیه و آله میفرماید: أَخَافُ أَنْ یُفْتَحَ عَلَیْکُمُ الدُّنْیَا بَعْدِی فَیُنْکِرَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ یُنْکِرَکُمْ أَهْلُ السَّمَاءِ عِنْدَ ذَلِک؛ «من بیم دارم که دنیا بر شما گشوده شود و برخی از شما که توانگر میشوید، بعضی دیگر را که تهیدست میباشند، نشناسید. در آن هنگام اهل آسمان هم منکر شما شده [شما را نخواهند شناخت و در نزول رحمت یا دفع و رفع بلا و نقمت، جانب شما را نخواهند گرفت]».
عوامل غفلت از نیکوکاری و گره گشایی از مشکل نیازمندان
گرچه منشآ گسترش این فاصله در جامعه امروز متعدد است اما در این جایگاه به چند نمونه اشاره میشود:
نخست. متأسفانه باید اعتراف کرد که در جامعه امروز نیازمندان بیش از گذشته فراموششدهاند. چرایی این امر را میتوان در ذیل گرفتاریهای روزمره جستجو کرد. جامعه کنونی چنان گرفتار چشم و همچشمی و مسابقه در تجملات و ثروتاندوزی، شهرت و مقامطلبی و ... شده است که نه فرصتی برای رسیدگی به خانوادههای نیازمند بهویژه نیازمندان فامیل و همسایگان دارد و نه سرمایهای برای دستگیری باقی میماند چرا که هر آنچه به دست میآورد در راستای موارد پیشگفته هزینه میکند.
دوم. بسیاری از ما به این مهم توجه نداریم که افزون بر مسئولان نظام و ثروتمندان جامعه دیگر اقشار جامعه نیز که توانایی کمک مالی ندارند، در برابر نیازمندان مسئولاند چنانکه خداوند متعال در چند سوره از قرآن کریم تأکید میفرماید که عدم تشویق دیگران به اطعام تهیدستان از نشانههای انکار دین، عدم ایمان به خداوند متعال و... است. این آیات نشانگر آن است که اگر خود قادر به اطعام مستمندان (و گرهگشایی) نیستیم موظفیم دیگران را به آن تشویق کنیم. با چنین دیدگاهی هیچ فردی از جامعه اسلامی بدون وظیفه باقی نمیماند و همگان موظفاند در جهت گرهگشایی و فقرزدایی از این خانوادهها اقدام کنند.
امام صادق علیه السلام میفرماید: أَیُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَیْنَاهُ مَغْلُولَةً یَدَاهُ إِلَی عُنُقِهِ فَیُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِی خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ؛ «هر مؤمنی که توانایی دارد نیاز مؤمنی را خود و یا از راه دیگری برآورده کند و نکند، خداوند در قیامت، او را روسیاه، کبود چشم و دست به گردن بستهشده، محشور میکند. سپس گفته میشود: این، آن خائنی است که به خدا و پیامبر خدا، خیانت کرده است. آنگاه، فرمان داده میشود تا وارد آتش [دوزخ] شود».
سوم. عدم آگاهی مردم از آثار انفاق و دستگیری از نیازمندان، عامل دیگری برای این مسئله است. در آیات و روایات پرشماری، اهمیت انفاق، آثار مادی و معنوی گرهگشایی از نیازمندان و پیامدهای عدم دستگیری از فقرا ذکر شده است اما عموم مردم از آن کم اطلاعاند و یا اهمیت آن را دریافت نکردهاند.
پیامد بیتفاوتیهای پیشگفته آن است که نیازمندان بیش از گذشته از اجتماع فاصله بگیرند و جایگاهی برای خویش قائل نباشند. چنین نگرشی کرامت انسانیِ آنان را خدشهدار میسازد و به خودباوری آنان آسیب میزند. چنین احساسی افزون بر آنکه باعث میشود نتوانند از حقوق اجتماعی و سیاسی خود در جامعه دفاع کنند، آنان را از همزیستی با دیگران و حضور آشکار در اجتماع محروم میکند و به همین خاطر ارتباط آنان با طبقات مختلف جامعه قطع میشود. اینجا است که امیر مؤمنان علیه السلام میفرماید: الْغِنَی فِی الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِی الْوَطَنِ غُرْبَة؛ «ثروتمندی در غربت، مانند در وطن بودن است و تهیدستی در وطن، همانند در غربت (زیستن) است».
از این رو محرومان چنان در اجتماع زندگی میکنند که گویی در آن نیستند و به همین خاطر هر روز بیشازپیش مورد غفلت و فراموشی قرار میگیرند. داستان به همین جا ختم نمیشود بلکه کسی که از اجتماع دور است، از اقوام و فامیل نیز دوری میکند چرا که نمیتواند همانند آنان زندگی کند و به خاطر آنکه اقوام زندگی ساده و بدون تجملات او را نبینند و مورد طعنه واقع نشود، از رفتوآمد با اقوام نیز خودداری میکند.
از این رهگذر، دین اسلام بر عیادت، مصاحبت و همنشینی با فقرا و هر برنامهای که ارتباط با آنان را قویتر ساخته و آنان را به صحنه اجتماع برگرداند، سفارش بسیار میکند. رسول خداصلی الله علیه و آله در سفارش خود به ابوذر میفرماید:
«ای ابوذر! همنشین مساکین باش و هرگاه بیمار شدند به عیادتشان برو و هنگامیکه وفات کردند بر آنان نماز بخوان و همه این کارها را با اخلاص انجام بده».
سیره معصومان در رسیدگی به نیازمندان
مروری بر سخنان و سیره معصومان علیهم السلام نیز گویای دغدغه جدی آنان درباره این قشر از جامعه بوده است. چنانکه امیرمؤمنان علیه السلام خانهای که در یکی از محلات بود برای استفاده مستمندان وقف نمود؛ و امام حسن علیه السلام دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج میکند و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود و نصف دیگر را در راه خدا بخشد.
درباره امام سجاد علیه السلام و امام صادق علیه السلام نیز میخوانیم که پس از پاسی از شب، کیسهای را که در آن نان و گوشت و پول بود، به دوش میگرفتند و بهصورت ناشناس سراغ نیازمندان رفته و میان آنها تقسیم میکردند. هنگامی که امام علیه السلام رحلت میفرمود و آن کمکها قطع میشد، فقرا میفهمیدند که آن مرد ناشناس، امام علیه السلام بوده است.
حضرت علی علیه السلام ، عثمان بن حنیف ـ نماینده خود و حاکم بصره ـ را به خاطر حضور در مجلسی که ثروتمندان حضور داشتهاند اما از فقرا کسی در آنجا نبوده است، مورد توبیخ قرار داده و میفرماید:
«... گمان نمیکردم مهمانیِ مردمی را بپذیری که نیازمندانشان (از این غذا) محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند، اندیشه کن در کجایی؟ و بر سر کدام سفره میخوری؟».
سیره علمای شیعه در نیکوکاری
به گواهی تاریخ، پس از معصومان علیهم السلام ، عالمان شیعه نیز رسیدگی به زندگی فقرا و نیازمندان را جزیی از وظایف خویش دانسته و همواره بر این مسئله بهصورت عملی تأکید داشتهاند. بهعنوان نمونه «سیدِ مرتضی» - که یکی از علمای بزرگ قرن سوم ه.ق است- در کنارِ تربیت شاگردانی همچون شیخ طوسی و تألیف هشتاد کتاب و مسئولیتهای مختلف اجتماعی، پیوسته مراقب حال مستمندان و مواظب بسیاری از خانوادههای نیازمند بود. برای بسیاری از افراد بیبضاعت ماهیانه پول میفرستاد. پس از رحلت سید که ماهیانه قطع گردید، متوجه شدند که این کمک از طرف این عالم بزرگوار بوده است».
درباره «شیخ زینالدین مازندرانی» - از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری و مرجع تقلید جمعی از شیعیان- نوشتهاند:
تا میتوانست قرض میکرد و به نیازمندان میداد و هر چند وقت که یکی از ثروتمندان هند به کربلا میآمد قرضهای او را میپرداخت. فرزند این عالم جلیلالقدر میگوید: در یکی از سفرها که پدرم به سامرا میرود، در آنجا سخت بیمار شده و میرزای شیرازی از او عیادت میکند. پدرم به میرزای شیرازی میگوید: من هیچگونه نگرانی از مردن ندارم و تنها نگرانی من این است که بنابر عقیده ما شیعیان، پس از مردن، روح ما به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف عرضه میشود، اگر امام سؤال بفرمایند: زین الدین! ما به تو بیش از این اعتبار و آبرو داده بودیم تا بتوانی قرض کنی و به فقرا بدهی، چرا نکردی؟ من چه جوابی به آن حضرت میتوانم بدهم؟
درباره آیت الله العظمی مرعشی نجفی نیز میخوانیم:
در اول هر ماه وجوه قابل توجهی را برای تعدادی از بازاریهای تهران میفرستاد تا بر اساس فهرستی که پیشتر به آنان داده بود، بین فقرا و مستمندان تقسیم کنند. شاید خیلی از صاحبان منازل هم نمیدانستند که این پول از کجا میرسد و از چه کسی حواله شده است. مرحوم آقا بازاریان را قسم داده بود تا زنده است هیچ کس حتی فرزندانش از این موضوع مطلع نشوند».
خلاصه آنکه کاستن از مشکلات نیازمندان و جلوگیری از افزایش فاصله طبقاتی و کاستن از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، نیازمند عزم جدی و همگانی هستیم.
مسئولان حکومت اسلامی و همه دستاندرکاران نهادهای حمایتی موظفاند رسیدگی به محرومان جامعه را در اولویت برنامههای خویش قرار دهند و ارتباط میان خود و نیازمندان را آسان کنند امام صادق علیه السلام میفرماید: أَیُّمَا مُؤْمِنٍ کَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مُؤْمِنٍ حِجَابٌ ضَرَبَ اللَّهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ سَبْعِینَ أَلْفَ سُورٍ مَسِیرَةُ أَلْفِ عَامٍ مَا بَیْنَ السُّورِ إِلَی السُّورِ؛ «هر مؤمنی که خود را از دسترس مؤمن دیگر دور نگه دارد، خداوند عزّوجلّ میان او و بهشت هفتاد هزار حصار بکشد، که میان هر حصار با حصار دیگر، هزار سال راه است».
روحانیان و نویسندگان نیز وظیفه دارند بیشازپیش به تبیین وظیفه مردم در برابر محرومین بپردازند و آثار کمک به نیازمندان و پیامدهای عدم دستگیری از آنان را بازگو کنند.
عموم مردم نیز وظیفه دارند نهایت تلاش خویش را در جهت کم کردن فاصله نیازمندان با سایر مردم بکار بندند. بهعنوان نمونه برخی افراد که از توانایی مناسبی برخوردارند، حمایت مادی از یک یا چند خانواده نیازمند را بر عهده گیرند چنانکه در برخی اخبار تاریخی آمده است امام سجاد علیه السلام صد خانوار نیازمند را تحت پوشش داشت. البته لازم است بر این مهم توجه داشته باشیم که بهترین شیوه حمایت از این خانوادهها آن است که کمکها بهواسطه نهادهای حمایتی و یا بهصورت ناشناس انجام پذیرد تا افزون بر حفظ آبروی خانوادهها، مشکلاتی را برای حامیان به وجود نیاورد. برخی دیگر که توانایی حمایت مالی ندارند با حمایت معنوی خویش گرهگشای مشکلات این خانوادهها باشند بهعنوان نمونه معرفی یک خانواده مستمند به افراد نیکوکار، میتواند بسیاری از مشکلات آنان را حل نماید و یا بهکارگیری یا سفارش یکی از افراد چنین خانوادههایی در یکی از کارخانهها یا کارگاهها، میتواند اقتصاد آن خانواده را دگرگون سازد. معلمان گرامی نیز میتوانند با صرف مقداری از وقت خود، به دانش آموزان یتیم یا مستمندی که در یادگیری ضعیف هستند، کمک کنند و از عقب افتادن آنان از تحصیل و افزوده شدن بر مشکلاتی همچون ترک تحصیل بکاهند. پزشکان نیز میتوانند در درمان رایگان بیماران مستمند، نام خویش را در دفتر نیکوکاران ثبت نمایند.
افزون بر این موارد، مشاغل مختلف نیز میتوانند با پشتیبانی مراکز کمیته امداد امام خمینی (ره) ، سازمان بهزیستی، مؤسسات خیریه در احسان و نیکی به نیازمندان سهیم باشند. تعمیر وسائل برقی و غیر برقی برخی از خانوادههای نیازمند توسط سرویسکاران، تحویل اقلام غذایی و پوشاکی موردنیاز چنین خانوادههایی بدون سود بهوسیله مغازهداران (برای نمونه مغازهداری تقبل کند که هر ماه تا سقف پانصد هزار یا یکمیلیون تومان کالای مورد نیاز چند خانواده مستمند را بدون دریافت سود ارائه نماید)، تأمین مصالح مورد نیاز برای تعمیر منزل یک یا چند خانواده نیازمند به صورت ماهیانه و بدون سود توسط مصالحفروشان ساختمانی و صدها نمونه دیگر میتواند آثار فراوانی را در زندگی ما به وجود آورد و دنیا و آخرت ما را دگرگون سازد.
گروهی هم که قادر به پشتیبانی مالی یا معنوی نیستند، میتوانند بهواسطه موقعیت اجتماعی یا سیاسی و یا... دیگران را بر حمایت از این خانوادهها ترغیب کنند و در پاداش این فرمان الهی شریک باشند.
به امید روزی که دارایی و توانایی خود را لطف خدا دانسته و انفاقِ بخشی از این دارایی را سپاسگزاری از قادر متعال بدانیم.
* محمد مهدی فجری - نشریه راه رشد شماره ۱۸۶ /وابسته به ستاد امر به معروف و نهی از منکر
----------------------------------------------------------
پی نوشتها:
. نحل: ۹۰.
. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ص ۴۵۴.
. شهید ثانی، مسکنالفؤاد، ص ۴۲.
. ر.ک. مسابقات برد برد یا باخت باخت.
. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
. امام صادق(ع) درباره آیه ۱۶۷ سوره بقره »کَذلِکَ یُریهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِم« میفرماید: هُوَ الرَّجُلُ یَدَعُ مَالَهُ لایُنْفِقُهُ فِی طَاعَةِ اللَّهِ بُخْلاً ثُمَّ یَمُوتُ فَیَدَعُهُ لِمَنْ یَعْمَلُ فِیهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ أَوْ فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ فَإِنْ عَمِلَ بِهِ فِی طَاعَةِ اللَّهِ رَآهُ فِی مِیزَانِ غَیْرِهِ فَرَآهُ حَسْرَة «آیه در مورد کسی است که در زمان حیات خود، به جمع اموال و ثروتاندوزی پرداخته و به محرومان کمک نکرده است. پس از مرگ او، اگر وارثان (اموال او را) در راه خیر و مسیر الهی صرف کنند، تلاش از صاحب مال و پاداش برای وارث است و اگر در راه گناه صرف کنند، باز او با به جاگذاردن این اموال در دست وارث، گناهکار را یاری کرده - در گناهش نیز شریک است- و سبب ندامت و حسرتش میگردد» (ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص ۲۱۰).
. ماعون: ۳؛ حاقه: ۳۳؛ فجر: ۱۸.
. احمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص ۱۰۰.
. ر. ک. محمد مهدی فجری، خوب باشیم.
. نهج البلاغه، حکمت ۵۶.
. میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۷۸.
. شیخ صدوق، منلایحضرهالفقیه، ج۴، ص ۲۴۸.
. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۲۲۶.
. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص ۵۱۷.
. نهج البلاغه، نامه ۴۵.
. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ص ۳۶۷.
. آیت الله محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر از فقهای شیعه و صاحب کتاب «جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام» است که کتاب ایشان در میان علما و روحانیان شیعه از ارزش بالایی برخوردار است.
. شیخ انصاری یکی از فقهای نامدار شیعه است که پس از صاحب جواهر، مرجعیت همه شیعیان را عهدهدار شد.
. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ج ۳، ص ۳۵۷.
. علی رفیعی، بر ستیع نور، ص ۶۶.
. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۲۳۹.
. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۶، ص ۸۸.
ارسال به تلگراممنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۰۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چیستی عدالت و تاثیر آن در جامعه
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، درخصوص مقیاس عدالت باید خاطرنشان ساخت که تصمیمگیری درخصوص عادلانهبودن یک وضعیت یا فرایند، نیازمند پیشبینی نتایج احتمالی هر سناریو و انتخاب سناریوی عادلانه دارد.
رضا صفری شالی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «ضرورت بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که در تعریف و سنجش عدالت اجتماعی در کشور رویکرد واحدی وجود ندارد؛ لذا گاهاً برداشت ناقص و نامفهوم از عدالت وجود دارد و عدالت در معنای برابری، شایستگی، نیاز، انصاف، حد وسط و میانه و... تقلیل داده میشود؛ هرچند هر یک از مفاهیم مذکور بخشی از سازه عدالت هستند ولی کل عدالت و یا در قامت آن نیستند. صفری شالی در بخش دوم مقاله مذکور به این موضوع اشاره میکند که بیشتر مواقع تصور مردم از عدالت و بیعدالتی سیاستهای محیطزیستی شامل وزن هزینهها و منافع افراد در یک مکان و زمان مشخص میشود.
* ابعاد مطالعات در بحث عدالت
به زعم این پژوهشگر بهطور کلی مسائل محیطزیستی ماهیت سیستمی داشته و نیازمند تفکر همهجانبه است همان طورکه بریکمن (Brickman) و همکاران در تمایز بین عدالت خُرد و کلان بیان کردهاند براساس بررسیهای فردی عدالت بهجای تمرکز بر تخصیص و فرایند عادلانۀ آن به سمت عدالت خُردسوق داده میشود.
در ادامه بیان میکند که پاتریک (Patrick) چارچوبی مفهومی به نام چرخهها و مارپیچهای عدالت را توسعه داد که با استفاده از رابطۀ بین عدالت و بیعدالتی درتصمیمگیریهای مربوط به تخصیص منابع و با استفاده از درک مفاهیم مقیاس و سطوح مورد استفاده قرار میگیرد.
در بُعد زمانی عدالت هر اقدامی در وضعیت کنونی، عواقبی را برای آیندگان در پی خواهد داشتاین استاد دانشگاه مینویسد بُعد دیگری که در مطالعات عدالت از اهمیت بسیاری برخوردار است، بُعد زمانی عدالت است وهر اقدامی در وضعیت کنونی، عواقبی را برای آیندگان در پی خواهد داشت؛ بنابراین، عدالت در اینجا به این موضوع میپردازد که آیا نیازهای بلندمدت در مقابل سودهای کوتاهمدت اولویت دارند یا خیر.
* عدالت بین نسلی
صفری شالی در این مقاله بر این باور است که ایده عدالت بیننسلی بیانگر این است که هر نسلی نسبت به نسلهای آتی و گذشته باید از موقعیت برابر برخوردار باشد بنابراین، عادلانه نیست که نسلهای آینده با عواقب ناشی از آلودگی آب و انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای نسل کنونی مواجه شوند. با تکیه بر مفهوم عدالت بیننسلی، عدالت با پایداری همگرا میشود که در آن تأمین نیاز نسلهای آتی و توزیع عادلانە منابع از نظر جغرافیایی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
* شکلهای مختلف عدالت
به زعم این نویسنده اشکال عدالت؛ عدالت توزیعی، رویهای و... از نظر حوزههای عدالت کلاسیک مایکل والز مفهومسازی شده است. اصولی که برای یک حوزه توزیع مطابقت دارند لزوماً با حوزههای دیگر تطابق نخواهد داشت؛ بنابراین اصول عدالت، خود به لحاظ فرم کثرتگرا هستند.
در این مقاله آمده است که امکانات اجتماعی را میتوان بر اساس سه اصل بین مردم تقسیم کرد: مبادلۀ آزاد آنگونه که در جهان سرمایهداری اتفاق میافتد آنگونه که سوسیالیستهای رادیکال میخواهند و آنگونه که برخی از اخالقیون میخواهند.
* تاثیر مقتضیات زمانی و مکانی در اصل عدالت در جامعه
به زعم این پژوهشگر نمیتوان یک اصل عدالت را در همه جای جامعه و همۀ دورانها انتخاب کرد. بهطور مثال، در حوزه سلامت و درمان اصل نیاز اولویت دارد درحالیکه در حوزه سیاست، اصل شایستگی مطرح است. یعنی شخصی که مریض شد ولی منابعی نداشت که خدمات درمانی دریافت کند، جامعه میگوید بیعدالتی نیست که براساس نیاز باید خدمات برای او ارائه شود.
او در ادامه مینویسد پس ایجاد یک جامعۀ عادلانه مستلزم آن است که علاوه بر درنظرگرفتن مقتضیات زمانی و مکانی، هر حوزه توزیع از استقلال نسبی برخوردار بوده و از اصول منحصربهفرد خود استفاده کرده و از دخیلکردن اصولی که در سایر حوزهها اعمال میشود، اجتناب کند.
صفری شالی در این مقاله توضیح میدهد که اصول توزیعی باید در چارچوب معانی و تصورات مشترک یک جامعۀ خاص ایجاد و توسعه یابد؛ بنابراین، انتخاب حوزه مطالعه و تحقیق از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای مشخص شدن ابعاد موضوع، در جدول زیر به بررسی اصول و مفاهیم عدالت از دیدگاه مکاتب و جریانهای مختلف پرداخته شده است.
اصول | مکاتب فکری/ فیلسوفان شاخص | جریان فکری غالب |
مساواتگرایی مطلق | کارل ماکس رونالد دورکین کای نیلسن | برابری در وضعیت طبیعی حقوق برابر اجتماعی تا رسیدن به جامعه مطلوب کمونیستی برابری در منابع و پذیرش عواقب انتخاب هرفرد برابری درآمد و سرمایه |
تفاوت/ استحقاق | جان راولز/ سوسیال دموکراسی/ لیبرالیسم چپ | نابرابری تا جایی موردقبول است که بتوان با آن، موقعیت مطلق افراد کمبهرهمند را ارتقا داد. |
برابری فرصت یا شانس | جان رالز نظریهپردازان مبتنب برشانس شامل کوهن و آمارتیاسن | بدون اینکه افراد از مزایا و خدمات اقتصادی برابری برخوردار باشند، میتوانند فرصتهای اقتصادی برابری داشته باشند. |
شایستگی | جان الک دیوید میلر وویچک سادورسکی | مردم با استفاده از تواناییها و استعدادهای خود با توجه به میزان مشارکت، تالش، هزینه و زحمت خود در فرایند کار، شایستە دریافت درآمد و پاداشی درخور آن خواهند بود. |
فایدهگرایان | فایدهگرایانی مانند جرمی بنتام و جاناستوارت میل (کالسیک) | برخورداری مردم از سطح رفاه اولیه برمبنای فایدهگرایی کلاسیک و مدرن کلاسیک: حداکثرکردن لذت مدرن: برآورده شدن ترجیحات کل بهصورت تجزیه وتحلیل هزینه و فایده |
آزادیخواهی | لیبرالیسم/رابرت نوزیک | هیچ الگوی توزیعی خاصی برای عدالت لازم نیست. هرکسی حق دراختیارداشتن تعلقات بهحق خود را دارد. |
اصول و مفاهیم عدالت از دیدگاه مکاتب و جریانهای مختلف
این نویسنده معتقد است که تمامی نظریهپردازان در زمینۀ عدالت تمایل به حمایت و دفاع از اصل یا اصول خاص خود در راستای ایجاد یک جامعه آرمانی داشتهاند؛ بنابراین در ابتدا باید پذیرفت که هرگز یک جامعه کاملا آزادیخواه یا راولزی یا جامعهای مطابق با یکی از اصول توزیعی وجود نداشته است.
هرگز یک جامعه کاملا آزادیخواه یا راولزی یا جامعهای مطابق با یکی از اصول توزیعی وجود نداشته استصفری شالی در پایان بیان میکند که باید از اصول توزیعی بهعنوان راهنمای اخلاقی در انتخاب سیاستهایی که جامعه در حال حاضر با آن روبهرو است استفاده شود. البته اطمینان از مؤثر بودن هر یک از این نظریههای فلسفی، نیازمند تبیین متدولوژی مناسب در هر حوزه است.
او مینویسد باید توجه داشت که تفاوت اصول و نقدهای موجود برای آنها نباید توجیهی برای عدم توجه دولتها به مسائل عدالت توزیعی به دلیل اختلاف نظرات و عدم اجماع بر روی یک نظریه باشد.
در نهایت اینکه نتایج این پژوهش نشان میدهد که ما شاهد نوعی گسست و عدم تداوم گفتمان جامع عدالت اجتماعی در محافل دانشگاهی، نهادی و اجرایی هستیم و نگرش گاهاً سطحی و تکسویه توأم با افراط و تفریط که مفهوم وسیع و همهجانبە عدالت اجتماعی را به ایجاد مفاهیمی ناقص از آن، مانند توزیع صرف منابع و امکانات یا رشد اقتصادی و... فرو کاسته که هرچند موارد مذکور در برخی زمینهها و ادوار در نقش مُسکن زودگذر مؤثر بودهاند، ولی هیچگاه توان ارائه چهره تمامقد عدالت با توجه به مؤلفههای اصلی شرایط برابر برای دسترسی به فرصتها و منابع و استحقاق و شایستگی به عنوان امور پیشینی نظام حمایتی و بازتوزیعی را نداشتهاند.
انتهای پیام/