سیاوشی: حضور تیمهای ملی در مجامع بین المللی در اولویت وزارت ورزش باشد
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۷۶۰۷۶
یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی فقدان آموزش صحیح، فقدان برنامه ریزی و سیاستگذاری و نقشه جامع عملیاتی برای ورزش قهرمانی، عدم شفافیت و غلبه حاشیه ها بر متن و بی توجهی به ظرفیت های مناطق محروم را از مهمترین چالشهای حوزه ورزش در کشور برشمرد و بر ضرورت حضور پر رنگ تیم های ورزشی ایران در مجامع منطقه ای و بین المللی برای تحت الشعاع قرار دادن فضای ایران هراسی تاکید کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، طیبه سیاوشی در یادداشتی با عنوان «چالش ها و فرصت های توسعه ورزش در کشور» نوشت:
«امروزه ورزش را در زمره یکی از شاخص های توسعه پایدار به شمار می آورند به این صورت که یکی از مهم ترین وظایف ما نسبت به آیندگان، فراهم سازی زمینه های توسعه ورزش همگانی است. همچنین ورزش حلقه واسطی میان چالش های بزرگ زندگی امروز ما در دنیای معاصر است. اگر نیم نگاهی به تبار مجامع ورزشی ملی، منطقه ای و جهانی داشته باشیم در می یابیم که ورزش همواره عامل صلح، همبستگی، برابری، برادری و آزادگی بوده است. بنابراین باید ضمن توجه به اهمیت ملی ورزش و تربیت بدنی، این مقوله را با نگاهی فراملی نیز مورد بررسی و بازبینی قرار داد و از ظرفیت های متعدد آن بهره های لازم را برد. در نهایت از این طریق می توانیم برای تثبیت ورزش همگانی و قهرمانی یک گام اساسی به پیش برداریم.
در بعد ملی، در کشور ما خصوصا در سال های پس از انقلاب تلاش های گوناگونی برای ترویج فرهنگ ورزش همگانی و همین طور ورزش قهرمانی صورت گرفت که به نظر می رسد هنوز ظرفیت های فراوانی در این حوزه وجود دارد که همچنان از قلم افتاده است. در این یادداشت کوتاه تلاش می کنم به مهم ترین خلاءهای موجود در ورزش کشور اشاره کنم که پوشش و توجه به آنها می تواند دورنمای امیدوارکننده ای را برای ما به ارمغان بیاورد.
اولین مساله و چالش مهم پیرامون ورزش در کشور مربوط به فقدان آموزش صحیح در این حوزه است. متاسفانه علی رغم اهمیت ورزش و تربیت بدنی در خصوص سلامت و بهداشت عمومی، بهبود وضعیت فرهنگی اقشار فرودست و همین طور افزایش نشاط و سلامت اجتماعی، هنوز برنامه جامع و مشترکی از طرف نهادهای مسئول ارائه نشده است. وزارت ورزش، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و همین طور شهرداری ها به عنوان اصلی ترین متولیان ورزش همگانی در کشور همواره نتوانسته اند به تجمیع دیدگاههایشان در حوزه تربیت بدنی بپردازند. از طرفی ورزش در مدارس همچنان به عنوان سرگرمی و زمانی برای تفریح دانش آموزان قلمداد می شود که این موضوع البته کافی نیست و نیاز به برنامه ریزیهای دقیقتری دارد. به نظر میرسد وزارت ورزش میتواند با در اختیار گرفتن برنامه ورزش مدارس، دست به یک اقدام جدی در جهت کشف استعدادهای پنهان در دانش آموزان بزند و از این طریق در برنامه هدایت تحصیلی آنها نقش مهمی را ایفا کند.
چالش دوم و اساسی در فضای تربیت بدنی کشور مربوط به فقدان برنامه ریزی و سیاستگذاری و نقشه جامع عملیاتی برای ورزش قهرمانی در کشور است. امروز علی رغم بها دادن به سازمان های ورزشی و گسترش بوروکراسی ورزش در کشور، همچنان نتوانسته ایم برنامه ای برای بهبود وضعیت ورزش در کشور تدوین کنیم. این عارضه صرفا مربوط به فعالیتهای وزارت ورزش نیست بلکه کم توجهی سایر نهادهای مرتبط نیز سبب شده است تا توجه به تربیت بدنی به عنوان یکی از نیازهای مهم توسعه کشور در ردیف اولویتهای اصلی قرار نگیرد. به نظر می رسد در این زمینه همتی ملی با همکاری دولت و مجلس می تواند شرایط را به نفع ورزش همگانی و قهرمانی بهبود بخشد.
چالش سوم و اساسی در فضای تربیت بدنی کشور مربوط به عدم شفافیت و غلبه حاشیهها بر متن است. با توجه به بودجه های محدود و محل درآمدی نسبتا مشخص در حوزه فدراسیون ها و همین طور وزارت ورزش، متاسفانه فضای رسانه ای کشور همواره در تلاطم قراردادهای غیر شفاف و بعضا زد و بندهای رانتی قرار دارد در حالی که میتوان با یک اراده ملی، قانون را اجرایی کرد و فضای پر نشاط ورزش را از این دست مباحث رها ساخت. در این زمینه شایسته است تا کلیه قراردادهای ورزشی در حوزه فدراسیونها و یا حتی امور توسعه اماکن ورزشی و در خصوص راه اندازی و تاسیس ورزشگاهها در دسترس همگان قرار گیرد. این اتفاق سبب خواهد شد تا بار حاشیه ها از دوش ورزش کشور برداشته شود و متولیان به جای درگیر شدن با این حواشی به خدمت رسانی به مردم و ورزش همگانی بپردازند.
چالش چهارم تربیت بدنی در کشور مربوط به بی توجهی به ظرفیت های مناطق محروم در کشور است. متاسفانه کمبود بودجه های استانی در زمینه امور ورزشی و ضعف نظام آموزشی کشور در انتقال امکانات آموزش ورزش سبب شده است تا حجم وسیعی از ظرفیت های استانی ما مورد بی توجهی قرار بگیرد. این وضعیت در حالی است که قهرمانان کشتی گیر و رزمی کاران پر افتخار سال های گذشته، عمدتا برخاسته از استان ها و شهرستان هایی بودند که از امکانات ورزشی استاندارد برخوردار نبودند. بنابراین تمرکززدایی از امکانات و مدیریت ورزش را میتوان مهم ترین نیاز امروز ورزش کشور عنوان کرد. در این زمینه وزرات ورزش می تواند با استقرار دفتر اصلی فدراسیون های مختلف در استان ها، گام نخست را در این زمینه بردارد و از این طریق هم به کشف استعدادهای کشور همت گمارد و هم به ظرفیت های قهرمانی در سایر نقاط کشور بها دهد.
اگرچه نیاز اصلی ما در کشور مربوط به بهبود نظام مدیریت ورزشی در ذیل چهار چالشی است که بر شمردیم اما باید به این نکته دقت کرد که ما در فضای فراملی و با به کارگیری دیپلماسی ورزشی می توانیم قدم های مهمی را برداریم. در این زمینه لازم و ضروری است تا با حضور پر رنگ در مجامع منطقه ای و بین المللی بتوانیم تهدید فضای ایران هراسی را به فرصتی برای نمایش اخلاق ایرانی تبدیل کنیم. تلاش برای حضور تیم های ملی در مجامع بین المللی باید در اولویت های وزارت ورزش قرار گیرد تا این اقدام فرصتی باشد نه صرفا برای نمایش قهرمانی ایرانیان بلکه عرصه ای نوین برای ارائه تصویری صلح طلبانه و دوستانه از منطق ایرانی که امروز بیش از گذشته به آن نیاز داریم. از این رو تربیت بدنی یک فرصت است برای گام نهادن در مسیر توسعه ملی و فراملی که نباید آن را از دست داد.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۷۶۰۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فیلسوفان بزرگ دربارۀ «ورزش» چه میگویند؟
امروزه ورزش بیش از هر زمان دیگری محبوب شده است. ما در دورۀ معاصر شاهد افزایش علاقه مردم به مراقبت از بدن بودهایم و این علاقه را به وضوح در رسانههای اجتماعی میبینیم. اما به هر حال این توجه به سلامت جسمانی موضوع جدیدی نیست.
به گزارش فرادید، یکی از برجستهترین نمونههای آن بازیهای المپیک است که نخستین بار در یونان باستان باب شد. جالب است که بدانید لقب «افلاطون» به معنای «چهارشانه» (دارای شانههای پهن) را به دلیل هیکل بزرگ و قدرت فیزیکی قابلتوجه افلاطون به او داده بودند (نام اصلی او آریستوکلس بود).
بنابراین با توجه به این سابقۀ طولانی که ورزش در فرهنگ بشری دارد، میتوانیم بپرسیم که در تاریخ فلسفه، فیلسوفان و مکاتب فلسفی مختلف با موضوع ورزش چگونه برخورد کردهاند؟
1. افلاطون و ورزش در «جمهور»سر افلاطون، اواسط قرن سوم میلادی، امپراتوری روم
یونان باستان تمدنی است که اغلب با پایهگذاری بسیاری از اشکال ورزشی شناخته شده است. وقتی مردم به یونان فکر میکنند، به یاد مسابقات فشرده المپیک یا سربازان اسپارت و زیبایی پیکر باشکوه مجسمههای آنها میافتند.
افلاطون شاید بارزترین نمونهی رابطه بین فلسفه و ورزش باشد. این فیلسوف که در اصل همنام پدربزرگش آریستوکلس (Aristocles) بود، با نام مستعار افلاطون به معنای «چهارشانه» جاودانه شد، چون هیکل بزرگ و مهارتی عالی در کشتی داشت؛ یکی از مهمترین ورزشهای یونان باستان!
بخشهای کلیدی فلسفه افلاطون را در رسالۀ «جمهور» او پیدا میکنید. افلاطون در جمهور، برای جامعه ایدهآل طرحی ارائه میکند. این فیلسوف معتقد بود تربیت بدنی بخشی ضروری از آموزش شهروندان است، نه تنها به این دلیل که افراد دارای آمادگی جسمانی سالمتر و در نتیجه داراییهای ارزشمندتری برای جامعه هستند، بلکه به این دلیل که این تمرینات فواید بسیار دیگری دارد، مانند ترویج رقابتهای سالم و کار گروهی بین شهروندان از طریق ورزش. ورزش به مردم میآموزد نظم و انضباط و خویشتنداری داشته باشند و همچنین نیروی نظامی توانمندی بسازند.
برای افلاطون تربیت جسم فقط برای تربیت جسم نبود بلکه مقصود اصلی آن تربیت روح بود. افلاطون اعتقاد داشت که یک بدن قوی و کامل میتواند فضیلتهایی روحی مثل شجاعت را در فرد تقویت کند.
اگر درک کنیم فرض اساسی نظریه مثل این است که اشیاء در جهان ما بازتولید ناقص صورتهای ملکوتی و کامل خود هستند، به راحتی میتوانیم بفهمیم چگونه فلسفه افلاطون را به قلمروی ورزش ربط دهیم.
طبق این نظریه، هر شکلی از تمرین بدنی، خواه یک ورزش رقابتی و خواه ورزش کردن برای داشتن بدنی زیبا، قرین ایدهآل خود را در قلمرو مثل دارد. ما از طریق ثبات و سختکوشی، اگرچه هرگز به کمال نمیرسیم، اما میتوانیم به صورت ایدهآل نزدیکتر شویم. بدن ما و نحوه حرکت آن از این قاعده مستثنی نیست: ما همیشه باید بهترین نسخه از خودمان باشیم!
2. فضیلت ارسطو از طریق تعادلارسطو با نیمتنه هومر، رامبراند، ۱۶۵۳
عاقلانه نیست از فلسفه یونان باستان بدون ذکر ارسطو یاد کنیم. ارسطو در مقام شاگرد و گاهی منتقد افلاطون، فیلسوف دیگری است که افکارش هنوز در فرهنگ بشری تاثیرگذار هستند. یکی از برجستهترین دستاوردهای او مفهوم فضیلت از طریق «تعادل» یا «حد وسط» است، به این معنا که ما هرگز نباید در زندگی افراط و تفریط کنیم، بلکه باید به دنبال یک حد وسط باشیم.
به گفته ارسطو، هدف طبیعی ما در مقام انسان دستیابی به وضعیتی بالاتر از رفاه است که فیلسوف آن را «سعادت» eudaimonia نامیده است. چنین حالتی تنها از راه داشتن یک زندگی بافضیلت حاصل میشود و اگر ما تعادل را فضیلت بدانیم، نمیتوانیم بدون توجه به بسیاری از جنبهها که فرد را به تعادل میرساند از جمله ورزش، به طور کامل به فضیلت دست یابیم.
از دیدگاه ارسطو، اگر بخواهیم زندگی کاملی داشته باشیم، باید بین فعالیتهای فکری، معنوی و جسمانی تعادل برقرار کنیم. میان هر دیدگاه فلسفی درباره تمرینات بدنی، رویکرد ارسطویی یکی از سودمندترین رویکردها برای ماست تا بدون نیاز به اقدامات افراطی، خودسازی را پرورش دهیم. ما نباید عالمان کمتحرک و قلدرهای بیخرد باشیم و برای رسیدن به اهداف خود نباید از روشهای افراطی استفاده کنیم.
این یک پیام بسیار مهم با توجه به وضعیت کنونی صنعت تناسب اندام است که در آن، فراتر رفتن از محدودیتهای طبیعی بدن انسان به امری عادی تبدیل شده است. این امر مردم را به مصرف مقادیر زیادی سم سوق داده تا به اندام بیعیب و نقص یا عملکرد عالی دست یابند، غافل از این که با این رویکردهای افراطی آسیبهای دائمی به بدنشان وارد میکنند و دچار اختلالات روانی بسیاری خواهند شد.
3. سنکا و تابآوری رواقیمرگ سنکا، پیتر پل روبنس، حدود ۱۶۱۴
در طول دوره گذار بین اوج یونان باستان و آغاز سلطه جهانی امپراتوری روم، اسکندر مقدونی مسئول انتشار فرهنگ و فلسفه یونان و همچنین گنجاندن عناصری برای دیگر فرهنگهای سرزمینهای تحت سلطه حاکم بود. آن دوره زمانی اکنون به عنوان دوره یونانیمآبی یا هلنیستی شناخته میشود.
دوره هلنیستی با آشفتگیهای زیاد ناشی از تغییرات ناگهانی سیاسی و فرهنگی که بر عموم جمعیت اعمال شده بود، همراه بود. فلسفه رواقی در واکنش به آن واقعیت آشوبزا، متولد شد و یک جهانبینی را ترویج کرد که مبتنی بر خودکنترلی، انعطافپذیری و توانایی غلبه بر سختیها به کمک قدرت ذهنی بود.
سنکا، فیلسوف رواقی، مانند ارسطو معتقد بود تعادل و میانهروی برای خودسازی ضروری است. به گفته او، ما باید به دنبال ایجاد سطحی از رشد فیزیکی باشیم، زیرا ذهن سالم در بدن سالم است، اما در این کار، هرگز نباید وسواس به خرج داد.
با این حال، ارزش واقعی تمرینات بدنی از دیدگاه سنکا، توسعه خویشتنداری، انضباط و استقامت بود. اینها ستونهای فلسفه رواقی هستند. یک فرد سرسخت برای رویارویی با ناملایمات دنیای اطرافش آمادگی دارد و تمرینات ورزشی راهی عالی برای قویتر شدن فرد، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی است.
4. دیدگاه آرتور شوپنهاور: ورزش به عنوان راه گریزپرتره آرتور شوپنهاور اثر یوهان شفر، ۱۸۵۹
آرتور شوپنهاور فیلسوفی است که نظراتش اغلب با نوعی بدبینی عمیق مرتبط است، چرا که از دیدگاه او، زندگی چرخهی بیپایانی از رنج و کسالت است؛ رنج و ناامیدی از طلب چیزهایی که نمیتوانیم داشته باشیم و کسالت از به دست آوردن آنچه قبلاً میخواستیم.
شوپنهاور ارزش داشتن بدن سالم را در بسیاری از مواقع در مورد رفاه عمومی افراد و حتی به عنوان گریزی موقت از رنج هستی تشخیص میدهد، اما فلسفه او میتواند تا حدودی به معنای انتقاد از تمرینات بدنی تفسیر شود.
یکی از مرتبطترین الهامات شوپنهاور هنگام توسعه نظام فلسفیاش، بودیسم بود، بهویژه، دیدگاه انکار تعقیب امیال. بنابراین، میتوانیم اینطور تفسیر کنیم که دیدگاه نویسنده تا حد زیادی مخالف سطوح رقابتی تمرینات بدنی است، زیرا تمایلات ما برای داشتن بدن زیبا یا برتری در یک ورزش خاص در نهایت چیزی جز رنج بیشتر نیست.
وقتی بخواهیم چنین موضوع گستردهای را در حوزهی گستردهتری به نام فلسفه، تجزیه و تحلیل کنیم، مهم است دیدگاههای مختلف را در نظر بگیریم. به همین دلیل دیدگاه شوپنهاور در تحلیل ما اهمیت دارد: چون برداشتی منحصر به فرد از این موضوع است که پرسشهای بیشتری را برای بحث ایجاد میکند و آن را جلو میبرد.
کانال عصر ایران در تلگرام