Web Analytics Made Easy - Statcounter

آرامش حاکم بر بازار و اقتصاد ایران بعد از موضع گیری ترامپ،این واقعیت را به تصویر می کشد که توان، اقتدار و نفوذ منطقه ای و بین المللی ایران در سالیان اخیر،بیش از پیش فزونی یافته و استمرار رویکرد فعلی کاخ سفید، جز انزوای هر چه بیشتر واشنگتن،نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از باشگاه خبرنگاران، سخنان و به تعبیر صحیح تر،گزافه گویی و زیاده گویی های دونالد ترامپ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مردم این مرز و بوم،بار دیگر اثبات نمود که رئیس جمهور ایالات متحده نه تنها با اصول و الفبای دنیای سیاست بیگانه است،بلکه از هوشمندی و اقتضائاتِ لازم برای مسند و جایگاهی همچون ریاست جمهوری نیز برخوردار نمی باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


عصبانیت وی و طرح مطالب و موضوعات بی پایه و اساس و فاقد پشتوانه علمی،بی اطلاعی از قواعد بین المللی، نا آگاهی و شاید تجاهل به موقعیت جغرافیایی خاورمیانه و یکی از قدیمی ترین و متمدن ترین کشورهای حوزه مذکور(ایران)،بار دیگر بی کفایتی ترامپ را در مسند رئیس جمهوری ایالات متحده به اثبات رساند.

البته اظهارات وی آنچنان هم غیر منتظره و تعجب آور نبود،به واقع سخنان وی استمرارِ رویکرد و موضع گیری هایی می باشد که از زمان رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا نمود پیدا کرد و برخلاف انتظار برخی از کارشناسان سیاسی مبنی بر پخته تر شدن تدریجی ترامپ،وی همچنان بر همان روال گذشته گام بر می دارد، رویه ای که بر احساسات و هیجانات افسار گسیخته و فاقد پشتونه استوار است.

با همه این اوصاف،بدون تردید یکی از اصلی ترین اهداف کاخ سفید و شخص ترامپ از موضع گیری قریب به 48 ساعت گذشته خود علیه ایران،به بی ثبات کردن ایران و ایجاد بن بست و انسداد در مسیر پیشرفت و توسعه ایران اسلامی و همچنین اخلال در اقتصاد و بازار ایران معطوف می شود،هدفی که با روش هایی غیر حرفه ای و بسیار سخیف از سوی برخی مقامات و مشاوران کاخ سفید در حال پیگیری می باشد.

در طول سالیان و سنوات گذشته اهداف مذکور تحت عنوان تحریم های فلج کننده نمود و بروز پیدا می کرد و عمده تمرکز این تحریم ها نیز بر فشارها و انزوای مضاعف و روز افزون اقتصادیِ ایران معطوف می شد اما شرایط حاکم و فعلیِ جاری و ساری در ایران و همچنین مناسبات بین المللی و منطقه ای بسیار متفاوت تر از آن دوران به نظر می رسد.

برخلاف انتظار برخی از معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران و البته گمانه زنی های معدودی از تحلیلگران،اقتصاد و شرایط حاکم بر بازار ایران نه تنها ملتب نشد،بلکه اندک احتمالاتی که در ارتباط با امکان بروز شوک اقتصادی به ایران مطرح بود نیز تحقق نیافت و سمت و سوی پیکان اقتصاد کشور بر همان منوال پیش از اظهارات ترامپ و تاحدودی در جهت آرامش و ثبات نسبی سوق پیدا کرد.

کاهش نرخ دلار پس از گزافه گویی های رئیس جمهور ایالات متحده،عادی بودن بازار طلا و ارز،همگی نشانه هایی است از بی اثر بودن موضع گیری های ترامپ علیه ایران می باشد.

یکی از نکات کم سابقه در طول چند دهه اخیر به شکاف و اختلاف نظر جدی اتحادیه اروپا با کاخ سفید بر سر مواضع مطروحه از سوی ترامپ علیه ایران معطوف می شود که می توان از آن تحت عنوان رخداد یا پدیده ای جدید و نوظهور یاد نمود،موضوعی که اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و صاحب نظران سیاسی و اقتصادی از آن تحت عنوان انزوای ایالات متحده یاد می کنند.

به واقع اجماع جهانی کشورهای قدرتمند دنیا به مانند گذشته یکدست نمی باشد و نمود بارز این شکاف و انفکاک را می توان در بیانیه مشترک آلمان،انگلستان و فرانسه مشاهده نمود که برخلاف نظر و تصور ایالات متحده،تلویحا و تصریحا بر پای بندی ایران به برجام و معقولانه بودن ساز و کار ترسیم شده از سوی ایران و نظام بین المللی تاکید می ورزد.

اگرچه در ارتباط با نحوه اجرای برجام نقدها و ایراداتی متوجه مذاکرات هسته ای و برنامه اقدام جامع مشترک موسوم به برجام می باشد،اما شکسته شدن اجماع علیه ایران اسلامی و مبرهن شدن این واقعیت که تحریم های گذشته ناعادلانه،غیر سازنده و بی نتیجه بوده،دستاوردی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان باید برای حفظ آن تلاش شود.

بدون تردید،اتحادیه اروپا نه از حیث حفظ منافع مردم ایران،بلکه به دلیل اقتدار و توانمندی و نفوذ منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران ،خود را مکلف به تمکین و تایید برجام و رعایت قواعد مطروحه در این توافق می بیند،اقتدار و عزتی که نتیجه و ماحصل هوشمندی دلسوزان نظام و انقلاب و وحدت و مقاومت مردم این مرز و بوم می باشد.

استیصال رئیس جمهوری آمریکا و ناتوانی آن در بخش های متعددی از اظهارات دو روز گذشته وی نمود پیدا کرد و شاید اوج آن در به کار بردن واژه مجعولی خلیج ع ر ب ی ملموس و مشهود بود.

به نظر می رسد خشم ترامپ از پیشرفت روز افزون ایران اسلامی وی را به سمت و سویی سوق داده که با به کاربردن کلمات و واژگان سخیف و بی پایه،موجبات اعلام برائت بسیاری از سیاستمداران و مقامات بین المللی را بوجود آورده است.

قرابت محتوایی سخنان ترامپ با موضع گیری های رژیم صهیونیستی و عربستان موید این واقعیت است که وی همچنان با آن روحیه کاسب کارانه،تحت تاثیر لابی آیپک و قرار داد 500 میلیون دلاری میان واشنگتن و ریاض می باشد.

به واقع یکی از اشتراکات میان موضع گیری های این مثلث(آمریکا،عربستان و اسرائیل)حول محور یک هدف واحد می چرخد و آن بر تحمیل و تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی به ایران معطوف می شود،رویکردی که در طول چهار دهه گذشته به انحای مختلف،عملیاتی و اجرایی شده و همچنان ایران اسلامی با تمامی فراز و نشیب ها،در مسیر ثبات،اقتدار و عزت گام برداشته است.

برخی کارشناسان معتقدند تزریق بی ثباتی و انفعال در اقتصاد کشور و جایگاه بین المللی نظام،نخستین هدف ترامپ از موضع گیری های تند و خصمانه اش علیه ایران به شمار می رود، اما بسیاری از متحدان دیرین وی بر خلاف گذشته،بلا فاصله پس از طرح اظهار ترامپ از قطار مستهلک کاخ سفید پیاده شدند،قطاری که فعالان و کارشناسان اقتصادی نیز آن را نا ایمن و غیر قابل اعتماد می پندارند و آن را همسو با منطق و قواعد اقتصادی و سازوکارهای بین المللی تلقی نمی کنند.

معصومه شمسیان،کارشناس اقتصاد سیاسی،در گفت و گو با خبرنگار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،با اشاره به ظرفیت های بالقوه اقتصادی ایران،اظهار داشت:حتی در اوج تحریم نیز،کشور ایران با مقاومت خود نشان داد،آنچه که بر روی کاغذ و تحلیل ها و گمانه زنی ها در قالب نظریات یا مفروضات اقتصادی یا سیاسی پردازش می شود،در ارتباط با حوزه جغرافیایی ایران و نظام و ساختارِ حاکم بر آن ، معنا و کارکرد چندانی نخواهد داشت.

وی افزود:قطعا اقتصاد ایران در دوران تحریم ها با مشکلات جدی و عدیده ای مواجه شد،اما انتظار فروپاشی اقتصادِ کشور و تکیه بر انزوای اقتصادی برای متلاشی ساختن ساختار سیاسی این مرز و بوم،ایده ای بود که با جدیت از سوی بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان در دستور کار قرار گرفت و هر آنچه که گذشت بی نتیجه بودن آن ملموس تر از گذشته هویدا شد.

شمسیان گفت:عمق پهناور استراتژیک ایران،استعدادهای انسانی،موقعیت سوق الجیشی،همسایگی با 13 کشور ،نفوذ منطقه ای،وحدت ملی،ظرفیت های بالقوه اقتصادی در حوزه دریایی،ثروت عظیم و منابع طبیعی و زیر زمینی انبوه،اعتقادات عمیق و پایدار مذهبی و تعصبات ملیِ جاری و ساری در این کشور،همگی از مولفه هایی است که امروزه بسیاری از ایران شناسان و شرق شناسان که در جرگه مخالفان و معاندان این مرز و بوم قابل تعریف هستند نیز آن را مورد تایید قرار می دهند و این ویژگی ها،عناصری نیست که با موضع گیری و سخنرانی سخیف شخصیتی همچون دونالد ترامپ که به عدم تعادل روحی و روانی شهره است دچار آسیب یا تزلزل شود،امری که آرامش حاکم بر بازار اقتصادی ایران بعد از سخنان وی گواهی بر صحت این ادعا است.


بازتاب سخنان رئیس جمهور ایالات متحده بر اقتصاد ایران


مهدی طحانی،تحلیلگر بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار بورس،بانک و بیمه با اشاره به سخنان ترامپ و تاثیر آن در بازار سرمایه گفت:با توجه به وضعیت برجام،با سخنان شب گذشته ترامپ در خصوص ایران،انتظار نمی رفت که وضعیت بازار سرمایه تغییر محسوسی داشته باشد و روند شاخص بازار دیروز نیز مثبت ارزیابی شد.

وی افزود:شاید انتظارها بر آن می رفت که صحبت های ترامپ بتواند بر بازار سرمایه گذاری خارجی ایران تاثیر گذار باشد،اما این صحبت ها نیز نتوانست بازار ایران را تحت الشعاع قرار دهد.

تقی کبیری،عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز در گفت و گویی کوتاه با خبرنگار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،با اشاره به قابل پیش بینی بودن موضع ترامپ،عنوان کرد:سخنان وی شوک و تنشی را در اقتصاد کشور ایجاد نکرد و به واقع اظهارات وی نتوانست بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار دهد و از رصد و تحلیل اخبار به نظر می رسد که واکنش سرمایه گذران خارجی که قرار بود از صحبت های بترسند، تنها یک پوزخند بوده است.

محسن جلال پور،رئیس سابق اتاق بازرگانی،صنایع،معادن و کشاورزی ایران نیز می گوید:در عالم واقع،اتفاق جدیدی رخ نداده و اساسا قرار نیست شاهد اتفاق نوظهور و جدیدی در این خصوص باشیم.

وی در گفت و گویی با رسانه های می افزاید:آمریکا از برجام خارج نشده،اروپا در کنار ایران مانده و مردم ایران همچون گذشته،همدل و همراستا در کنار یکدیگر قرار دارند.

جلال پور می گوید:ولی ا...سیف و مسعود کرباسیان(به ترتیب رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد)با یکدیگر تقسیم کار کرده اند،دولت پول کلانی را کنار گذاشته تا نوسان احتمالی بازارها را کنترل کند.

محمد لاهوتی،عضو شورای گفت و گوی دولت و بخش خصوصی نیز در گفت و گویی با رسانه ها در ارتباط با تاثیر سخنان ترامپ بر اقتصاد کشور عنوان کرد:آمریکایی ها با شیطنت می توانند در تجارت خارجی ایران سنگ اندازی کنند ولی تا به حال با این سابقه و تجربه مواجه نبوده ایم که آمریکا برای کشوری ایجاد مشکل کند و تمامی دنیا در مقابل ایالات متحده بایستد و این موضع گیری حتی در رویکرد فرانسه و بریتانیا که در موضوعات هسته ای سخت گیرانه با ایران مواجه شدند نیز مشاهده می شود.

عباس آرگون،عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی،صنایع و معادن و کشاورزی تهران نیز با اشاره به بد عهدی ها و توطئه ای آمریکا علیه ایران در طول سالیان و دهه های گذشته می گوید:به هر حال رویکردهای اینچنینی از سوی ایالات متحده،جدید و نوظهور نیست و در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است.

وی می افزاید:به واقع ایالات متحده بر توافقنامه برجام پایبند نیست،نه جمهوری اسلامی ایران و بنابراین با توجه به اینکه برجام یک توافقنامه بین المللی است و نه توافق با کشور آمریکا،لذا سایر کشورها نیز این اقدام آمریکا را محکوم کرده اند و این رویکرد باعث بی اعتباری ایالات متحده آمریکا نزد سایر شرکای اروپایی شده است.

آرگون با اشاره به لزوم پرهیز از تفرقه و تقویت وحدت یکپارچگی و اتکای به توانمندی های داخلی و افزایش توان دفاعی گفت:توسعه بیشتر روابط اقتصادی با کشورهای همسایه و سایر کشورها از جمله چین،روسیه، فرانسه و آلمان و سایر کشورهای اروپایی رویکردی است که گام برداشتن درآن مثمر ثمر به نظر می رسد.


ایران وابسته اقتصاد ایالات متحده نیست که با هیاهوی ترامپ دچار شوک و تزلزل شود


محمد محمودی شاه نشین،رئیس مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس شورای اسلامی،در ارتباط با بازتاب سخنان رئیس جمهور ایالات متحده بر اقتصادی ایران و دورنما و افقی که برای این حوزه پیش بینی می شود،گفت:اساسا اقتصاد جمهوری اسلامی ایران،تنیدگی و وابستگی به اقتصاد آمریکا ندارد که با هیاهوهای هیجانی و نامعقولانه ترامپ دچار تزلزل یا شوک شود.

وی افزود:به واقع سخنان سخیف ترامپ،واشنگتن را در موضع انزوا و تک روی قرار داده و ناپختگی در اظهارات وی به میزانی شدید و ملموس بود که اتحادیه اروپا نیز از همسویی با وی اجتناب کرد.

محمودی شاه نشین گفت:در طول ماه های گذشته،کشورهای بسیاری در ایران سرمایه گذاری کرده اند و هیات های متعددی از فرانسه،آلمان،ایتالیا و...برای عقد قرار داد روانه تهران شده اند.

وی افزود:به تبع شرکت ها و کمپانی های بزرگ اقتصادی و سیاسیون اتحادیه اروپا خود را بازیچه پریشان حالی ترامپ نخواهند کرد.

رئیس مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد:فارغ از این اعلام برائت و ناهمسویی اروپایی ها با واشنگتن در خصوص ایران و برجام،اساسا وابستگی اقتصادی ایران به اروپا نیز به میزانی نیست که در این تلاطمات با شوک عمیقی مواجه شود.

وی افزود:در دهه های گذشته،وابستگی اقتصادی ایران به نفت در ضریبی فراتر از 95 درصد برآورد می شد که با اتخاذ تدابیر هوشمندانه،در حال حاضر این میزان به کمتر از 50 درصد تقلیل پیدا کرده و از سوی دیگر نگاه دانش بنیان،تکیه بر ظرفیت های داخلی و بومی و سیاست های اقتصاد مقاومتی،بستر و زمینه ای را فراهم نموده که علیرغم وجود برخی کاستی ها،اقتصاد ایران با تصمیمات افرادی همچون ترامپ،متزلزل نخواهد شد.

محمودی شاه نشین گفت:عُقَلای دنیا و نظام بین المللی با همه پشت پرده های سیاسی،به واقعیت های سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی ایران پی برده اند و به اعتقاد بنده این عقلانیت بر احساسات ترامپ و امثال ترامپ می چربد.

وی افزود:به اعتقاد بنده با رویکردی که در سیاست های اقتصادی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مد نظر قرار گرفته،مسیر پیشرفت اقتصادی کشور با قوت ادامه خواهد داشت و هر آنچه پیش برویم شاهد توفیقات بیشتری دراین حوزه خواهیم بود و مصداق بارز آن در ثباتی که بعد از اظهارات ترامپ در اقتصاد و بازار ایران جاری و ساری است قابل اثبات می باشد.

نماینده مردم شهریار،ملارد و قدس در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد:یکی از دستاوردهای اظهارات بی اساس ترامپ علیه ایران و سخنانی وقیحانه وی که تاریخ،جغرافیا،حقوق بین الملل و ساز و کارها و قواعد مرسوم بین المللی را زیر سئوال می برد به وحدت و همبستگی مردم ایران باز می گردد که نمی توان و نباید به سادگی از آن گذشت و قطعا با حفظ این انسجام و وحدت،فتح قله های پیشرفت با سرعت و شتاب فزاینده تری تسریع خواهد شد.

وی افزود:دونالد ترامپ که به دیوانگی شهره است با همه هیاهو و سر و صداهایی که بعضا از او شاهدیم،جرات خروج از برجام را نداشت و با تعریف فرصت سه ماهه و انداختن توپ به زمین کنگره به نوعی در صدد خریدن زمان و خروج از فشار افکار عمومی جهان می باشد و این امر نتیجه مقاومت،وحدت و همدلی مردم و درایت مقامات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می باشد.


توسعه روابط اقتصادی و اتکا به سیاست های اقتصاد مقاومتی با قُوتِ مضاعف پیگیری شود



اگرچه لفاظی های ترامپ علیه ایران فاقد نتیجه بوده ،اما نگاه به آینده و پیش بینی تمامی احتمالات سیاسی و اقتصادی،ضرورتی است که منطق و عقلانیت بر آن صحه می گذارد.

یقینا اتکای به تولید داخلی و حمایت فزاینده از آن،در راستای حصول سیاست های اقتصاد مقاومتی،ضرورتی است که باید به عنوان محوری ترین اولویت مد نظر دستگاه های تصمیم گیر و تصمیم ساز در عرصه اقتصادی کشور قرار گیرد.

جذب سرمایه گذاری خارجی ضرورت دیگری است حصول هر چه مطلوب تر آن مستلزم توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای دیگر است. به واقع هر آنچه ضریب سرمایه گذاری خارجی در ایران تقویت شود علاوه بر دستیابی هر چه بیشتر به توفیقات اقتصادی،به الزام به همکاری کشورهای طرف با ایران نیز منتهی خواهد شد.

به تبع با اشتراک منافع کشورهای خارجی در ایران(ضمن عنایت به تامین منافع و مصالح ملی)هم راستایی و همگامی سرمایه گذاران خارجی و متولیان سیاسی آنها نیز با ایران تقویت خواهد شد و این امر ضرورتی است که بقاء شکسته شدن اجماع جهانی علیه ایران را تقویت خواهد کرد.

در پایان حفظ وحدت و همدلی میان جناح ها و جریان های سیاسی کشور و مردم در قِبال دشمن قسم خورده ، بنیادی و مشترک ایران اسلامی ضرورت دیگری است که همچون گذشته تضمین کننده منافع ملی و میهنی این مرز وبوم خواهد بود.

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۵۲۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آحاد مردم در نظارت و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت

رهبر انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان نظام ضمن تذکر برخی نکات برای تحقق شعار سال ۱۴۰۳، سال «جهش تولید با مشارکت مردم»؛ فرمودند: «یکی از موانع که مربوط به شعار سال [هم]هست، مداخله‌های دولتی و حکومتی در مسائل اقتصاد است. این را ما سال‌ها است داریم مطرح میکنیم. امسال بنده مسئله‌ی «مشارکت مردم» را در شعار سال قرار دادم، برای اینکه به امکانات مشارکت مردم بیشتر توجّه بشود و مردم در مسائل اقتصاد به معنای واقعی کلمه به عرصه بیایند. مردم یعنی توان مردم؛ توان مالی، توان فکری و ذهنی، توان ابتکاری؛ ابتکارات مردم وارد میدان بشود. ما سود میبریم.» ۱۴۰۳/۰۱/۱۵

در گفتگوی تفصیلی با سید احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وضعیت اقتصادی کشور و برنامه‌های دولت برای تحقق شعار سال ۱۴۰۳ یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» بررسی شد. خاندوزی معتقد است برای عملیاتی شدن مشارکت مردم در اقتصاد علاوه بر شفافیت، به نقش‌آفرینی مردم در لایه‌های مدیریتی، نظارت و تولید نیاز داریم.

ابتدا نگاهی به رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۲ داشته باشیم. برخی معتقدند بخش عمده‌ی این رشد اقتصادی بابت صادرات نفت بود؛ این افراد به رشد منفی بخش کشاورزی و رشد پایین بخش صنعت استناد می‌کنند. همچنین بخشی از رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ را نیز به استفاده از ظرفیت‌های خالی بعد از دوران کرونا نسبت می‌دهند. نظر شما درباره رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ چیست؟

وقتی دولت در سال ۱۴۰۰ شروع به کار کرد، مبتنی بر آسیب‌شناسی وضعیت اقتصادی سال‌های گذشته و دهه‌ی نود، به این جمع‌بندی رسید که باید بر روی دو محور تکیه کند. محور اول، خارج کردن اقتصاد ایران از وضعیت رکودی شدید بود. این وضعیت، ضعف توان تولید در کشور و تمام متعلقات آن مانند اشتغال، سرمایه‌گذاری، بهره‌وری را شامل می‌شد و موجب کاهش شدید درآمد ملی و تولید ناخالص داخلی سرانه‌ی کشور شده بود و متأسفانه قدرت خرید خانوار‌ها را به‌شدت کاهش داده بود. محور دوم، علاج وضعیت تورمی بود.

برای تدبیر این دو موضوع، در همان شش ماهه‌ی اول شروع به کار دولت سیزدهم، سندی تحت عنوان «نقشه راه رشد غیر تورمی» توسط وزارت اقتصاد و دارایی آماده و به ستاد هماهنگی اقتصادی دولت ارائه شد و با برخی اصلاحات توسط اعضای اقتصادی دولت به تأیید رسید.

سال ۱۴۰۲ در شرایطی آغاز شد که رسماً فرمان رهبر انقلاب صادر شد برای اینکه مهار تورم و رشد تولید اولویت شماره‌ی یک اقتصاد کشور باشد. این مسئله ما را بر آن داشت که به شکل جدی‌تر، رشد تولید و کاهش تورم را دنبال کنیم؛ لذا در اردیبهشت‌ماه سال ۱۴۰۲ مصوبه‌ای با اجماع نهاد‌های اقتصاد کلان دولت -یعنی سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی- تنظیم و ابلاغ شد.

به نظر می‌رسید خروج ما از آن رکود دهه‌ی نود، صرفاً با کار بیشتر در حوزه‌ی اقتصاد فراهم نمی‌شود. باید جهتگیری‌های نو و رویکرد‌های تحولی در کنار تلاش بیشتر دستگاه‌ها، فعالان اقتصادی، استانداران و وزرا اضافه شود و آن تغییر جهتگیری‌ها، پنجره‌های امیدآفرینی را برای فعالان اقتصادی باز کند. مجموعه‌ی این تدابیر بحمدالله موجب شد که ما در سال ۱۴۰۲ نرخ رشد اقتصادی بالایی را نسبت به چند سال گذشته شاهد باشیم.

در مورد نرخ رشد سال ۱۴۰۰ که اولین سال دولت بود، می‌گفتند این چهار درصد نرخ رشد، ناشی از این است که شرایط کرونایی به پایان رسیده است. وقتی آن نرخ رشد چهار درصد در سال ۱۴۰۱ هم تکرار شد و در سال ۱۴۰۲ بالاتر از سال‌های قبل شد نشان داد که نرخ رشد اقتصادی، نه به شرایط خروج از دوران کرونا برمی‌گشت و نه یک اتفاق استثنایی و تصادفی است.

در برخی محافل نیز این ادعا مطرح شده است که رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ ناشی از افزایش قیمت جهانی نفت است. مطلع هستید که در حسابداری رشد اقتصادی، تغییرات قیمت مهم نیست و رشد مقدار تولیدات نفتی در محاسبات لحاظ می‌شود. این افزایش میزان تولیدات نفتی در دولت سیزدهم هم ناشی از افزایش قدرت صادرات نفت است. متأسفانه در دوره‌های اخیر برخی از دولت‌ها ادعا می‌کردند که با وجود تحریمها، جمهوری اسلامی نمی‌تواند نفت بیشتر صادر کند، اما تجربه‌ی این دولت نشان داد که ما می‌توانیم. الان متقاضی نفت صادراتی وجود دارد و ما به آن میزان تولید نفت نداریم که در اختیار آنها قرار بدهیم؛ بنابراین دستور کار دولت، افزایش میزان تولیدات نفت است تا بتوانیم صادرات بیشتری داشته باشیم. هیچ محدودیتی از جهت صادرات فعلاً پیش روی ما نیست. دیپلماسی اقتصادی آقای رئیس‌جمهور و دولت کمک کرده است به اینکه مانع‌ها برطرف شود.

حتی بدون نرخ رشد ناشی از تولیدات نفتی، باز هم مجموع نرخ رشد سایر بخش‌های غیرنفتی کشور، در همان حوالی چهار درصد است؛ بنابراین نرخ رشد غیرنفتی ما، مشابه سال‌های گذشته، حدود چهار درصد است. با وجود تولیدات نفتی، این عدد -احتمالاً در آخرین داده‌های مرکز آمار ایران- به بالای پنج درصد خواهد رسید.

برای پاسخ به این پرسش که آیا کیفیت این رشد واقعاً ناشی از بهبود و رونق در اقتصاد است یا نه، شواهد مختلفی به ما حکایت می‌کند که اتفاقاً رشد سال ۱۴۰۲ یکی از باکیفیت‌ترین رشد‌های اقتصادی تمام سال‌های اخیر اقتصاد ایران است.

اولین شاخص، رشد سرمایه‌گذاری -به‌عنوان یکی از عوامل رشد بلندمدت- است. آمار‌ها نشان می‌دهند که تشکیل سرمایه‌ی ثابت ناخالص کشور در نه ماهه (۱) سال ۱۴۰۲ بیش از ۴.۵ درصد رشد داشته است؛ بنابراین همزمان رشد سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است.

دوم اینکه همزمان با رشد اقتصادی، شاهد کاهش نرخ بیکاری در اقتصاد ایران بودیم. یکی از بهترین رکورد‌های نرخ بیکاری تمام سال‌های گذشته‌ی کشور مربوط به پاییز ۱۴۰۲ است که به زیر هشت درصد رسید. البته همزمان با کاهش بیکاری، مشارکت اقتصادی افزایش داشته است. این طور نیست که بگوییم، چون نرخ مشارکت کم شده پس نرخ بیکاری به شکل حسابداری و محاسباتی پایین نشان داده شده است.

سوم اینکه ما در حوزه‌ی خارجی و تجارت بین‌الملل هم شاهد رشد قابل توجهی هستیم. به لحاظ وزنی حدود ۹ درصد میزان صادرات غیرنفتی کشور در سال ۱۴۰۲ افزایش داشته است. البته، چون قیمت محصولات پتروشیمی و فولادی در سال ۱۴۰۲ در بازار‌های بین‌المللی کاهش پیدا کردند، عایدی ارزی ما کمتر از سال قبل است، اما واقعیت این است که اگر قیمت‌های جهانی کاهش پیدا نمی‌کردند، درآمد ارزی صادراتی ما هم مانند رشد وزنی صادراتمان افزایشی می‌شد.

چهارمین شاخص نیز سرمایه‌گذاری خارجی است؛ در سال ۱۴۰۲ یکی از بالاترین مقادیر سرمایه‌گذاری‌های واقعی خارجی رقم خورد؛ نه فقط آن چیز‌هایی که تفاهم و امضا شده است بلکه آن چیزی که واقعاً منتج به عقد قرارداد و ورود سرمایه‌گذاری خارجی شده، حدود پنج و نیم میلیارد دلار در سال ۱۴۰۲ بوده است.

فعالان اقتصادی هم به جهت تسهیل محیط کسب و کار، این رشد اقتصادی را کاملاً درک می‌کنند. بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها در شاخصی که به «شامخ (۲)» معروف است، در پایان اسفندماه ۱۴۰۲، عدد بالای ۵۵ صدم را شاهد بودیم که یکی از اعداد خوب ایّام اخیر محسوب می‌شود و حاکی از امیدواری بیشتر فعالان اقتصادی نسبت به رونق و چشم‌انداز خرید در آینده است. همچنین صدور مجوز‌های کسب و کار بهبود یافته است. امروز از طریق درگاه ملی مجوز‌ها بیش از یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار نفر بدون هیچ‌گونه کاغذبازی، بروکراسی، اتلاف زمان و فساد، مجوز‌های خودشان را دریافت کرده‌اند.

همچنین در حوزه‌ی گمرکات کشور، اقدامات خوبی برای تسهیل تجارت انجام شد. در سال ۱۴۰۲، تعداد بخشنامه‌های حوزه‌ی تجاری و گمرکی کشور ۵۳ درصد کاهش یافت. پیش‌بینی‌پذیری خیلی خوبی فراهم شد، تا دیگر هر روز و هر ساعتی یک بخشنامه‌ی غافل‌گیرکننده برای صادرکننده و تولیدکننده رقم نخورد.

ما توانستیم دو مصوبه‌ی پیش‌بینی‌پذیر در سال ۱۴۰۲ از هیئت وزیران بگیریم؛ هم برای نرخ‌گذاری‌ها و قیمت خوراک در محصولات پتروشیمی و خوراک گاز صنایع کشور و هم در زمینه‌ی مجموعه‌ی تغییراتی که در همه‌ی مقررات کسب و کار انجام می‌شود. دولت خودش را منضبط کرد و گفت هیچ تغییری نباید در عوارض و مجموعه‌ی مقررات حوزه‌ی کسب و کار در دولت انجام شود مگر اینکه از چند روز قبل -بعضی از حوزه‌ها ۱۵ روز و بعضی تا ۹۰ روز- به اطلاع فعالان اقتصادی برسد. این اقدام در زمینه‌ی پیش‌بینی‌پذیر کردن متغیر‌های سیاستی بسیار گره‌گشا و بی‌سابقه بود؛ بنابراین همه‌ی شواهد حاکی از این است که نرخ رشد سال ۱۴۰۲ یک نرخ رشد کاملاً سازگار با همه‌ی ابعاد بخش‌های واقعی اقتصاد ایران و یکی از رشد‌های کاملاً باکیفیت است.

با توضیحات شما می‌توان گفت رشد حدود ۴ درصدی (بدون نفت) در سال ۱۴۰۲ با کیفیت بوده است. این خوب است، اما در شعار سال ۱۴۰۳ عبارت «جهش تولید» را داریم و می‌دانیم که منظور از جهش تولید، رشد کمّی بالا است. رسیدن به میانگین رشد ۸ درصدی در طول سال‌های برنامه‌ی هفتم نیز مطالبه‌ی رهبر انقلاب است. ارزیابی شما از چالش‌ها و موانع پیش روی تحقق رشد اقتصادی بالا در سال ۱۴۰۳ چیست؟ به عنوان مثال براساس داده‌های مرکز آمار، رشد بخش تأمین آب، برق و گاز در هر سه فصل سال ۱۴۰۲ یعنی بهار، تابستان و پاییز منفی بود. آیا می‌توان پیش‌بینی کرد که در سال جاری در تابستان کمبود برق برای صنایع خواهیم داشت و در زمستان کمبود گاز؟

نکته‌ای که درباره قید‌های رشد صنایع و رشد تولید در سال ۱۴۰۳ به آن اشاره کردید، از جمله قیدی که محدودکننده است، در مورد تأمین بخشی از منابع انرژی یا منابع تأمین مالی، دو قید بسیار مهم هستند. متأسفانه میراث دهه‌ی ۱۳۹۰، ناترازی‌هایی با شکاف بسیار بالا بین ظرفیت بالقوه و بالفعل کشور ایجاد کرده است. در این شکاف بالا و ناترازی جدی که هم در حوزه‌ی تأمین گاز و هم در حوزه‌ی تأمین برق وجود دارد، تلاش اصلی دولت این بوده است که با مجموعه‌ای از اقدامات کوتاه‌مدت، زمینه را فراهم کند تا کمترین میزان تنگنا به تولیدکنندگان و صاحبان صنایع سرایت کند.

یک اتفاق مهم این است که بالاخره بعد از سال‌ها حرف زدن، بازار مبادله‌ی گواهی‌های صرفه‌جویی انرژی فعال شده است تا هر مجموعه‌ای که کمتر انرژی مصرف می‌کند، بتواند منفعت این میزان انرژی صرفه‌جویی‌شده‌ی خودش را دریافت کند. چون در شرایط گذشته‌ی ما یک بخش صنعتی با بهره‌وری پایین و اتلاف انرژی بالا با یک مجتمع صنعتی با بهره‌وری بالا و کمترین میزان ورودی انرژی تفاوت ویژه‌ای نداشت. ما باید نظام انگیزشی ایجاد کنیم تا خود فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و صنایع بروند به سمت اینکه ببینند اگر فناوری و تکنولوژی‌شان را تغییر بدهند یا میزان مصرف انرژی را در قبال تولیدات خودشان کاهش بدهند، برایشان منفعت اقتصادی دارد.

اقدام دوم به کمک کردن دولت برای تأمین انرژی برمی‌گشت. اگر مجموعه‌هایی بتوانند یک نیروگاهی در کنار مجموعه‌ی اقتصادی خودشان ایجاد کنند، دولت برای آنها تسهیلات و کمک‌های لازم را فراهم می‌کند و بعد‌ها خودشان می‌توانند از محل همین نیروگاه؛ برق مورد نیازشان را تأمین کنند یا برای گاز، ذخیره‌سازی‌های لازم را انجام دهند؛ لذا در صنایع مختلف پروژه‌هایی تعریف شد، کمک‌ها و تسهیلاتی پرداخت شد برای اینکه خود صنعت بتواند خودش را مصون و آسیب‌ناپذیر کند یا آسیب‌پذیری‌اش را کاهش دهد.

این جهت‌گیری‌هایی است که در سال ۱۴۰۳ با جدیت بیشتری دنبال خواهند شد. ما در بسته‌ی سال ۱۴۰۳ این را مصوب کردیم که باید حداقل ده روز قبل از اینکه اوج مصرف برق یا گاز شروع شود، به هر واحد صنعتی زمان‌بندی‌های لازم اعلام شود تا آن واحد صنعتی بتواند برنامه‌ریزی کند و اگر می‌خواهد تعطیلات هفتگی یا ایام تعمیرات صنعتش را در زمان اوج مصرف، جانمایی کند.

یک اتفاق مهم دیگر، در مورد ناترازی‌های بخش‌های مالی کشور بود. ما متأسفانه همزمان با شروع فعالیت دولت سیزدهم با یک ناترازی جدی در حوزه‌ی مالیه و نظام پولی و بانکی دولت مواجه بودیم. اگر دولت ناترازی خودش را حل و فصل نکند از طریق تزاحم یا برون‌رانی بخش خصوصی، جا را برای آنها تنگ می‌کند؛ بنابراین دولتی که سهم بزرگ‌تری را به خودش اختصاص می‌دهد، جای کمتری برای بهره‌مندی بخش خصوصی باقی خواهد گذاشت، مگر اینکه ما این ناترازی‌ها را چاره کنیم.

اتفاق بسیار مهمی که در حوزه‌ی ناترازی‌های مالی دولت رخ داد این است که ما بعد از اینکه بی‌نظمی‌های گسترده‌ی بودجه‌ای و مالی را به‌سامان کردیم و حساب واحد خزانه را نه فقط برای دستگاه‌های دولتی بلکه برای شرکت‌های دولتی هم فراهم کردیم، دیدیم منابع دولت اتفاقاً برای نیاز‌های جاری و روزمره‌اش آن قدری هست که دولت محتاج استقراض از بانک مرکزی نشود. بعد از چند دهه برای اولین‌بار در تاریخ اقتصاد ایران، سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ بدون اینکه خزانه‌ی دولت از بانک مرکزی استقراضی بکند توانست بودجه‌ی عمومی خودش را رتق و فتق کند. همچنین در سال ۱۴۰۲ اصابت در هدف پرداخت به ذی‌نفع نهایی را هم محقق کردیم.

شما می‌دانید که رشد‌های نقدینگی چهل و چند درصدی را ابتدا به ۳۱ درصد و بعد به ۲۴ درصد در پایان سال ۱۴۰۲ کاهش دادن، کار بسیار دشواری است. این مسئله انضباط خیلی سختگیرانه‌ای را در شبکه‌ی بانکی کشور مستولی کرده است. مجموعه‌ی تدابیر انضباطی اعمال شد تا خود دولت بتواند از منابع خودش با بیشترین دقت و بهره‌وری و کمترین هدررفت و انحراف و فساد استفاده کند و بالطبع زمینه را فراهم کرد تا بخش خصوصی کشور بتواند بیشتر از منابع اقتصادی بهره‌مند شود.

یکی از نمونه‌ها، اتفاقی است که در مورد انتشار اوراق شرکتی رخ داد. شرکت‌ها در سال ۱۴۰۱ توانستند خیلی بیشتر از سال ۱۴۰۰ از ظرفیت بازار سرمایه در تأمین مالی خودشان استفاده کنند. سال ۱۴۰۲ هم علی‌رغم همه‌ی فراز و فرودی که مجموعاً وضعیت بازار سرمایه داشت و وضعیت خیلی مطلوبی نبود، اما باز هم بیش از سال ۱۴۰۱ تأمین مالی بخش‌های غیردولتی از طریق بازار سرمایه انجام شد. حتی دولت چشمش را بر منافع کوتاه‌مدت درآمدی خودش بست. گفت اگر قرار است رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری انجام شود و هر کسی منابعش را ببرد به سمت اینکه مجدد سرمایه‌گذاری کند و سود توزیع نکند، دولت از آن مالیات نمی‌گیرد. در واقع دولت به سرمایه‌گذاری معافیت مالیاتی داد. یکی از بزرگ‌ترین اعداد و ارقام افزایش سرمایه‌ی تمام شرکت‌های بخش‌های غیردولتی و خصوصی کشور در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ ناشی از این سیاست‌های حمایت‌گرایانه بود که به ظاهر برای دولت تنگنای بودجه‌ای ایجاد می‌کرد، اما در بلندمدت، چون نفعش به چرخه‌ی رونق اقتصادی و تولید می‌رسد، مورد تأکید آقای رئیس‌جمهور بود.

در سیاست‌های کلی برنامه‌ی هفتم بر رسیدن به میانگین رشد اقتصادی ۸ درصدی از طریق افزایش بهره‌وری کل عوامل تولید (منابع انسانی، سرمایه، فناوری و مدیریت) تأکید شده است. آن بحثی که در مورد مشوق‌های مالیاتی فرمودید می‌تواند یک عامل افزایش بهره‌وری باشد. آیا دولت طرح‌های دیگری هم برای افزایش بهره‌وری دارد؟

یک نکته عمومی درباره بهره‌وری در دولت سیزدهم وجود دارد. وقتی دولت این تصمیم را می‌گیرد که علی‌رغم محدودیت‌های خارجی و تحریمی، رونق تولید و اشتغال را افزایش بدهد، مجموعه‌ای از اقدامات را انجام می‌دهد؛ از تصمیمات آقای رئیس‌جمهور در سفر‌های استانی گرفته تا تدابیر و سیاست‌هایی که در مرکز اتخاذ می‌شود مانند تحرکات خارجی و بین‌المللی، حل و فصل کردن مسائل مربوط به پیمان‌های شانگهای و بریکس و غیره. همچنین تحرک اقتصادی که سرریز هدفگذاری‌های جدی‌تر و حساب‌کشی و نظارت‌های دقیق‌تر دولت و دستگاه‌های نظارتی است برای اینکه نرخ رشد اقتصادی بالاتری محقق بشود، بیکاری حتماً کاهش پیدا کند و تورم در مسیر نزول بیفتد. بعلاوه توجه به صادرات غیرنفتی و صادرات نفتی کشور، تشکیل سرمایه‌ی ثابت یا سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی و مجموعه‌ی تحرکات مشابه، یک رویه‌ی فراگیر است که پیام لزوم بهره‌وری بیشتر را به مجموعه‌ی نظام اقتصادی منعکس می‌کند.

علاوه بر این تدابیر عام، مجموعه‌ای از سیاست‌ها و تدابیر خاص هم اتخاذ شد. طبق گزارشی که سازمان اداری و استخدامی در هیئت وزیران مطرح کرد، یکی از شاخص‌های خیلی خوب بهره‌وری کشور در مجموع هفت، هشت سال گذشته، شاخص سال ۱۴۰۱ است. آمار سال ۱۴۰۲ هم در مرحله‌ی محاسبه است.

آن تدابیر خاص چه بود؟ نکته‌ی اول این بود که دولت نسبت به افزایش میزان منبع و ورودی کاملاً حساب‌گرانه و دقیق و حتی سخت‌گیرانه عمل کرد؛ چه در مورد خاتمه‌ی طرح‌ها و پروژه‌هایی که باید انجام می‌گرفت، چه در مورد هزینه‌های جاری دستگاه‌ها. با وسواس حدأکثری تلاش شد تا کمترین میزان افزایش بودجه‌ی دستگاه‌ها و شرکت‌ها رقم بخورد. در عین حال هدفگذاری‌های عملکردی دورتری برای دستگاه متصور شود و اتفاق بیفتد.

اینکه اجازه نمی‌دهیم برای چند برابر شدن خروجی، منابع مالی چند برابر شود، ثمره‌اش این است که نسبت ستانده به نهاده در اقتصاد افزایش می‌یابد. دستگاه‌ها ناچارند تلاش کنند بدون اینکه پول خیلی بیشتری در اختیارشان باشد، عملکرد بالاتری داشته باشند. این عملکرد، عمدتاً از طریق اصلاحات ساختاری است. اقتصاد نفتی در قدیم متأسفانه بروکراسی و دیوان‌سالاری فرساینده و ناکارآمدی را به جا گذاشته بود. برای اینکه دولت بخواهد از این دیوان‌سالاری نفتی ناکارآمد کُند به سمت یک دیوان‌سالاری چابک و سریع گذر کند، ظرفیت لازم وجود داشت، اما دولت باید سازمان‌ها را برای این ظرفیت جدید به‌خط می‌کرد. این مجموعه‌ای از اقدامات بود که با آیین‌نامه‌های خیلی سخت‌گیرانه‌ای ابتدای هر سال در هیئت وزیران مصوب و بعد ابلاغ و نظارت می‌شد.

نکته دوم حرکت کردن به سمت ظرفیت‌های اقتصاد دانش‌بنیان بود که با خودش یک بهره‌وری بالایی را همراه می‌کند؛ به این معنا که مجموعه‌ی عملکرد دولت به سمت یک دولت الکترونیک برود، مردم بخش زیادی از خدمات را بتوانند از طریق پنجره‌ی خدمات دولت الکترونیک دریافت کنند و خود دستگاه‌ها و سامانه‌های دولت هم با همدیگر متصل و یکپارچه شوند.

در گذشته خسّت اطلاعاتی وجود داشت. هر دستگاه احساس می‌کرد که اگر دسترسی سامانه‌اش به دستگاه دیگر داده شود، گویا یک بخشی از حیثیت سازمانی او خدشه‌دار شده است. دستور آقای رئیس‌جمهور مبنی بر این بود که همه باید بدون هیچ‌گونه محدودیتی در اشتراک‌گذاری اطلاعات همکاری کنند. این موجب شد که شما امروز می‌بینید بخش زیادی از خدماتی که دستگاه‌ها دارند انجام می‌دهند، از بستر‌های سامانه‌ای استفاده می‌شود. این سیاست، به رشد قابل توجه بهره‌وری می‌انجامد.

خوب است مثالی از سازمان امور مالیاتی مطرح کنم؛ امروز بحمدالله بخش زیادی از تشخیص مالیاتی که به مؤدی ابلاغ می‌شود، اگر مؤدی به فرآیند دادرسی مالیاتی اعتراض دارد، قطعی کردن فرآیند دادرسی، تجدیدنظر بدوی و سایر فرآیند‌ها همه در بستر‌هایی انجام می‌شود که دیگر نیازی به صرف هزینه‌های اضافی نیست. این نه تنها بهره‌وری را بالا می‌برد، بلکه شفافیت و پاسخگویی را نیز افزایش داده و به نظارت‌پذیر کردن، انضباط و کاهش فساد در اقتصاد ایران کمک می‌کند.

دسته‌ی سوم تدابیر، استفاده از ظرفیت‌های مردمی است؛ یعنی آزاد کردن پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مردمی که در اقتصاد ایران وجود داشت. دولت‌ها عمدتاً به این ظرفیت‌های مردمی روی خوش نشان نمی‌دادند، یک دیواری بین ادارات و دیوان‌سالاری‌ها با بقیه‌ی ظرفیت‌های جامعه و مردم بود. امروز، اما اکثر دستگاه‌ها دارند از ظرفیت‌های نظارتی مردمی استفاده می‌کنند، مکانیزم‌های سوت‌زنی خیلی فراگیر شده است، ما اعداد خوبی از چند صد میلیون تا چند میلیارد در ذیل وزارت اقتصاد بابت سوت‌زنی‌های خیلی مؤثر پرداخت کردیم که توانست یک بخش خوبی از درآمد‌های شناسایی نشده را به ما خبر دهد.

همین مسئله مولدسازی‌های دارایی‌های دولت، موجب بهره‌وری است. مصوبه‌ی سران سه قوه در هیئت عالی مولدسازی، برای اولین‌بار همه‌ی دستگاه‌ها را ملزم کرد که اگر زمین، سوله، ساختمان و انبار بلااستفاده‌ای دارید، باید به دارایی‌های مولد تبدیل کنید یا به بخش خصوصی واگذار کنید. اینکه می‌بینید این دولت بحمدالله دولت خاتمه‌دهنده پروژه‌های ناتمام است به خاطر این است که توانسته استفاده‌ی بهره‌ورتری از همین منابع بکند. دولت امروز می‌گوید: آقای پیمانکار! درست است سازمان برنامه و بودجه منابع نقدی ندارد برای اینکه شما پروژه‌ات را خاتمه بدهی، اما یک زمین در یک نقطه‌ی خیلی خوب شهری وجود دارد، وزارت راه، وزارت نیرو، وزارت صنعت و امثالهم این را در اختیار قرار می‌دهند، شما آن پروژه را تمام کن؛ بنابراین افزایش بهره‌وری در نیروی انسانی، بهره‌وری در منابع مالی و بودجه‌ای با آن دقت‌ها و سختگیری‌ها و حسابرسی‌ها انجام می‌شود. بهره‌وری در دارایی‌های غیرمنقول و املاک و مستغلات دولت، نخ تسبیح مرتبط‌کننده‌ی این تدابیر است. اراده‌ی دولت این است که ما علی‌رغم شرایط سخت با فعال کردن ظرفیت‌هایی که موجود بود و متأسفانه چشم بر روی آنها می‌بستند، بتوانیم با بهره‌وری بیشتر، خروجی و رشد اقتصادی بالاتری را به دست بیاوریم.

تبیین راه‌های مشارکت مردم در تولید، از مطالبات مهم رهبر انقلاب است. برنامه‌ی دولت و وزارت اقتصاد برای تبیین و به کارگیری مشارکت مردم چیست؟ مثلاً ممکن است برخی سهام عدالت را الگوی مطلوب مشارکت مردم بدانند. اساساً وجوه مشارکت مردم را چه می‌دانید؟

بعد از تأکید رهبر معظّم انقلاب یک اتفاق مبارک در دولت رخ داد. اولین پیش‌نویس برنامه‌ی اقتصادی سال ۱۴۰۳ که در هیئت دولت مطرح شد، از همین زاویه به آن نقد شد. چون برای مشارکت مردم در برنامه‌ی ۱۴۰۳ شاهد موارد محدودی بودیم. آقای رئیس‌جمهور مجدد دستور بررسی دادند. برنامه برگشت و جلسه با دستگاه‌ها برگزار شد؛ فقط بر همین محور که چگونه می‌توان مسئله‌ی مشارکت مردم را در سیاست‌ها و تدابیر محقق کرد.

ببینید فراخوان و دعوت و همه‌ی اینها لازم است، اما کافی نیست. ما به جهت میراثی که از دیوان‌سالاری نفتی دولت‌زده‌ی گذشته به ارث برده‌ایم، خیلی راه نرفته و کار نکرده در مورد جذب مشارکت‌های مردمی داشتیم. یک بخش مشارکت‌طلبی مردم در حوزه‌ی وظایف نظارتی اقتصاد است. این اتفاقات بحمدالله تا حد خوبی در سال ۱۴۰۲ رخ داد. شفافیت اطلاعات اقتصادی انجام شد؛ از شفافیت در صورت‌های مالی همه‌ی دو هزار شرکت دولتی و بخش عمومی -که تا پیش از این دولت اساساً شفاف نبود- تا شفافیت در ابربدهکاران بانکی، بیمه‌ای، مالی و امثالهم، زمینه را برای نظارت عامه‌ی مردم فراهم کرده است.

فراتر از حوزه‌ی نظارت، حوزه‌ی مدیریت و تولید اقتصادی است. حوزه‌ی تولید یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌هایی است که می‌شود با درگاه ملی مجوز‌ها آن را مترادف قرار داد؛ درواقع بسترسازی برای مشارکت عامه است. افرادی صاحب سرمایه یا صاحب ایده هستند، اما به جهت پیچ‌وخم‌های دستگاه‌های اجرایی اجازه نمی‌یافتند به تولید ورود پیدا کنند. الان با تسهیل صدور مجوز‌ها این مانع برداشته شده است.

در لایه‌ی مدیریتی نیز مشکل این است که در یک جا‌هایی علی‌رغم اینکه به لحاظ حقوقی باید مردم - یعنی تعاونی‌ها و بخش خصوصی - می‌آمدند میدان‌دار می‌شدند، اما هم‌چنان دولت میدان‌دار بود. رهبر انقلاب این تذکر را در بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در دیدار تولیدکنندگان (۳) مطرح کردند. در اسفندماه آقای رئیس‌جمهور جلسه‌ی شورای‌عالی اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ را تشکیل دادند و به تمام وزارتخانه‌هایی که بنگاه‌هایی را دارند که در آن بنگاه سهام دولت حدأقلی است، اما هم‌چنان وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها هستند که دارند مدیریت می‌کنند، دستور دادند که از این تصدی‌گری و بنگاه‌داری خارج شوند و مدیریت را به بخش مردمی اقتصاد واگذار کنند. ان‌شاءالله یکی از پیگیری‌های ویژه‌ی دولت در سال ۱۴۰۳ اجرای این فرمان رهبر انقلاب خواهد بود.

مثالی که شما در موضوع سهام عدالت به آن اشاره کردید، از این مصادیق است. مردم سهام‌دار بودند، اما اعمال حق مالکانه‌ی خودشان را نداشتند. آخر سال سود سهام عدالت به حساب حدود ۵۰ میلیون از شهروندان کشور توزیع می‌شد و تمام. در حالی که به میدان آوردن ظرفیت مردمی مستلزم این بود که ما نوع نقش‌آفرینی سهام عدالت را در ۳۶ شرکت ارزنده‌ی بورسی کشور -که سهام عدالتی هستند- بتوانیم تغییر دهیم. شورای‌عالی بورس در این زمینه مصوبه‌ی بسیار خوبی داشت. در اولین اقدام، مقرر شد نمایندگی سهام عدالت در شرکت‌های بورسی به خود کانون سهام عدالت برگردد. نمایندگان سهام عدالت که از سمت مردم انتخاب می‌شوند، بتوانند در کرسی‌های هیئت مدیره‌ی شرکت‌ها حضور پیدا کنند. البته باید یک صلاحیت‌های اقتصادی و مالی داشته باشند که اداره‌ی اقتصادی آن شرکت‌ها را دچار خلل تخصصی نکند و بیانگر نظرات کانون‌های سهام عدالت باشد.

دومین اتفاق که شاید از اولی مهم‌تر است این است که اعضای هیئت مدیره ۳۱ شرکت سرمایه‌گذاری استانی سهام عدالت واقعاً برآمده از اراده‌ی مردم استان و منطقه باشند. در مجمع عمومی استان افراد به عنوان نمایندگان شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی انتخاب شوند. در سه استان مجمع برگزار شده و نمایندگان مردمی برگزیده شدند. ان‌شاءالله تا شش ماه آینده در تمام ۳۱ استان کشور این اتفاق می‌افتد.

مشابه این ظرفیت‌ها ما فراوان داریم. به عنوان مثال یکی از پیگیری‌هایی که وزارت اقتصاد و دارایی شروع کرده استفاده از سرمایه‌های خرد مردم در حوزه‌ی تولیداتی است که آن بخش از تولیدات، به جهت کمبود منابع مالی سال‌هاست روی زمین افتاده است. ما معادن بسیار ارزنده‌ای در شرق کشور داریم؛ معدن مس، معادن طلا و .... اگر مسئله‌ی تأمین مالی این معادن حل شود به سرعت قابل بهره‌برداری هستند.

با توجه به اینکه کنترل تورم و رشد نقدینگی همچنان اولویت دولت است، ممکن است بنگاه‌های تولیدی به دلیل سیاست انقباضی پولی دولت با مشکل تأمین مالی مواجه باشند. با توجه به اینکه شما سخنگوی اقتصادی دولت هستید، راهکار دولت -و به خصوص بانک مرکزی- برای حل این مسئله چیست؟ چطور از یک سو کنترل رشد نقدینگی و مهار تورم دنبال می‌شود و از دیگر سو سرمایه در گردش بنگاه‌های تولیدی تأمین خواهد شد؟

واقعیت این است که اقتصاد ایران بیش از آن که از جهت کمیت نقدینگی دچار مشکل باشد، به جهت کیفیت نقدینگی در سال‌های گذشته دچار آسیب بوده است؛ یعنی کانال‌های انتقال منابع نقدینگی کشور به فعالیت‌های مولد، کانال‌های مؤثری نبودند.

مانع اول این است که فعالیت‌های غیرمولد بازده بالایی داشتند و برای بسیاری از افراد جذاب بود که به سمت سفته‌بازی و دلالی بروند. با تصویب قانون مالیات بر سوداگری -یا عایدی سرمایه- که مراحل پایانی فرآیند قانونی‌اش را می‌گذراند، امیدوار هستیم سال ۱۴۰۳ اولین سال اجرای قانون مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی باشد.

دومین مانعی که در سال‌های گذشته موجب می‌شد کیفیت نقدینگی در اقتصاد ایران پایین باشد، مسئله‌ی عدم تعریف مسیر‌های انتقال این نقدینگی بود. به عنوان مثال همان‌طور که پایین‌دست سد‌ها نیازمند به زه‌کشی است تا زمین‌ها از محل منابع پشت سد آبیاری شوند، ما هم به جهت سیاست‌های هدایت اعتبار در کشور نیازمند این هستیم که با کانال‌کشی منابع و اعتبارات را به پروژه‌های اقتصادی بخش مولد هدایت کنیم. البته آن پروژه‌ها هم باید به معنای اقتصادی کلمه قابلیت و جذابیت داشته باشند، نه اینکه به شکل فقط دستوری منبع تزریق شود بلکه باید از اهرم‌های تشویقی و تنبیهی بانک مرکزی و مالیاتی به نحوی استفاده کنیم که فعالان اقتصادی خودشان بیایند و هم‌راستا با سیاست هدایت اعتبار ما عمل کنند.

اگر مسیر‌های غیرمولد به‌شدت بسته شود و اعتبار به فعالیت‌های مولد هدایت شود، این دو اتفاق وجه جمع است برای اینکه کشور هم بتواند نقدینگی خودش را کنترل کند و هم در عین حال تنگنای اعتباری را روی دوش تولیدکننده و صادرکننده نیندازد تا صدای نارضایتی تولیدکننده‌ها بلند نشود که ما کمبود منابع داریم، بانک‌ها تسهیلات اختصاص نمی‌دهند و امثالهم.

پیشنهاد ما این است که تسهیلات به صورت زنجیره‌های تولید باشد، نه اینکه فقط به متقاضی دست اول اعطا شود. فرض کنید یک کسی می‌خواهد یک پروژه‌ی عمرانی مثل گلخانه یا فعالیت صنعتی معدنی ایجاد کند، به جای اینکه به متقاضی دست اول تسهیلات بدهیم، به زنجیره‌ی دوم و سوم بدهیم و تا او وارد فعالیت تولیدی شود. ما بگوییم تسهیلات را می‌دهیم به کسی که برای تو مصالح فراهم کرد و شما رفتید آن کارگاه، کارخانه، گلخانه یا هر چیزی که لازم بود را ایجاد کردید؛ بنابراین در روش‌های تسهیلات زنجیره‌ای تولید، از اصابت نقدینگی به تولید مطمئن می‌شویم. در این حالت نگرانی نداریم و تسهیلات تورم‌آفرین نمی‌شود، بلکه حتماً منجر به افزایش تولید می‌شود.

منبع: رسانه KHAMENEI.IR

باشگاه خبرنگاران جوان اقتصادی اقتصاد و انرژی

دیگر خبرها

  • بهره‌برداری از ۱۱ واحد تولیدی با سرمایه خارجی در خراسان رضوی
  • بهره‌برداری از ۱۱ واحد تولیدی با سرمایه‌گذاری خارجی در شهرک‌های صنعتی استان خراسان‌رضوی
  • دهه ۹۰؛ دهه‌ی «رکود، عبرت، تجربه»
  • واکنش کاخ سفید به «گشتاپو» خواندن دولت بایدن از سوی ترامپ
  • وزیر اقتصاد: رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ یکی از باکیفیت‌ترین رشدهای اخیر ایران است
  • آحاد مردم در نظارت و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
  • رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ یکی از باکیفیت‌ترین رشدهای اخیر ایران است
  • همسایگی و قرابت فرهنگی عامل تقویت ارتباطات تجاری کیش و ترکیه
  • سرمایه‌گذاری در ۱۰۰ شرکت بورسی ایران هیچ ریسکی ندارد | بزرگ‌ترین بازار بورس ناشناخته جهان مربوط به ایران است
  • فرآیند تخلیه و بارگیری بنادر هرمزگان با الگوگیری از بندرشانگهای چین اصلاح خواهد شد