علی اکبر محتشمی پور: حاج آقا مصطفی حیات و شهادتش برای انسان ها مبارک بوده است
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۰۰۹۲۶
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام علی اکبر محتشمی پور در چهلمین سالگرد شهادت سید مصطفی خمینی که در سالن اجلاس سران برگزار شد ابتدا با اشاره به اینکه هر کسی در این دنیا دارای آثاری است که گاهی این آثار در حیات انسان است و گاهی در شهادت آنهاست. اما انسان هایی هم وجود دارند که در هر دو حال دارای حالاتی شگرف در میان انسان ها هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اگر حضرت امام وارد عرصه مبارزه شد و رژیم شاه را مورد خطاب قرار داد، او در همه زمینه ها سایه به سایه و در کنار امام حضور داشت. امام در سال 42 در مدرسه فیضه سخنرانی آتشین دارند که منجر به دستگیری ایشا می شود. حاج آقا مصطفی هم دو روز بعد سخنرانی می کنند که منجر به دستگیری اش می شود.
محتشمی پور گفت: اگر امام در راه مبارزه تبعید شدند، حاج مصطفی هم تبعید شدند. اگر امام در راه مبارزه فرزندی را از دست دادند، مرحوم حاج مصطفی هم یکی از فرزندانش را از دست دادند. او در این مسیر همیشه همراه امام بود.
وی با اشاره به بعد معنوی حاج آقا مصطفی گفت: یکی از برنامه های منظم حاج سید مصطفی بُعد عبادی ایشان بود. او هر سال در مسجد کوفه معتکف می شدند که زبانزد همه طلاب بود. در این زمان در این جلسات اعتکاف جلسات علمی هم با حضور ایشان انجام می شد. نکته دیگر مسئله مسجد سهله و ارتباطی که او با صاحب این مسجد داشت است. حاج آقا مصطفی هر چهارشنبه شب در این مسجد برنامه داشت و این برنامه رادر قم در مسجد جمکران هم داشتند.
وی درادامه بعد عبادی حاج آقا مصطفی افزود: حاج آقا مصطفی در ماه رمضان مقید بودند که در صحن امیر المومنین می نشستند و هزار بار انا انزالنا را می خواندند.
محتمشی پور گفت: ایشان سالی چهار بار پیاده به زیات کربلا می رفتند.
محتشمی پور در ادامه با اشاره به اینکه دو جریان مرحوم حاج آقا مصطفی را خوب می شناختند گفت: یکی شخص امام بود، چرا که او در دامن امام پرورش یافته بود و امام تمام سجایای او را بهتر از هرکسی می دانست. لذا وقتی که خبر شهادت ایشان را شنید آن جمله معروف که حاج آقا مصطفی امید آینده اسلام بود را بیان کردند.
وی یادآور شد: جریان دیگر دشمن یعنی رژیم شاه بود که او را خوب شناخته بود و علت اینکه او هدف قرار گرفت، همین بود که رژیم شاه به این نتیجه رسیده بود که امام به خاطر کبر سن شاید چند صباحی زنده نماند و کسی که می تواند رهبری امت را به عهده بگیرد حاج سید مصطفی است و فکر می کردند که امام تحت تاثیر حاج مصطفی است و با از بین بردن او دو هدف را زده اند. یکی اینکه امام را متوقف می کنند و دوم اینکه حاج آقا مصطفی را به شهادت رسانده اند.
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۰۰۹۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصههای رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»