تفاوت روانشناسی معاصر وروانشناسی اسلامی/لزوم همکاری حوزه ودانشگاه
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۲۳۴۱۹
تقوی، استاد دانشگاه شیراز گفت: روانشناسی معاصر هنجار مدار است و ملاک سلامت را عملکرد متوسط افراد میداند در حالیکه در اسلام معیار سلامت ملاک مدار است که ملاک رفتار امام معصوم(ع) است.
به گزارش خبرگزاری مهر، سید محمدرضا تقوی استاد روانشناسی دانشگاه شیراز صبح امروز ۲ آبان ماه در مراسم افتتاحیه چهارمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی که در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما برگزار شد، با ارائه گزارشی مختصر از روند برگزاری چهارمین کنگره بینالمللی علوم انسانیِ اسلامی گفت: برای تحول در علوم انسانی نیازمند تغییرات اساسی در کلیات هستیم که که کار سادهای نیست، با دریافتن کلیات میتوان جزییات را تغییر داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به مبانی هستیشناسی، عنوان کرد: در پیشفرضهای انسانشناسی باید انسان را یک مجموعه بسیط بینیم تا عملکردهای آن را تحلیل کنیم آنچه فلاسفه در بعد معرفتشناسی و روانشاسان در بعد روان شناسی مورد بررسی قرار دادند نشان میدهد که نفس قوای متعددی دارد که هر لحظه با هم در تعامل هستند.
استاد روانشناسی دانشگاه شیراز اظهار داشت: نفس انسان در نشئه مادی حیات وقتی به نطفه رسیده جنین و سپس متولد میشود با طبیعت اجتماع و خالق خود در تعامل است و از آن تاثیر میپذیرد، قوای وجودی او با عوالم وجودی هماهنگی می کند قوه حس او با طبیعت قوه مثال او با برزخ و فوق عقل با عالم قییامت و قوع فوق عقل با عالم عرش هماهنگی میکند.
تقوی افزود: ما باید این هماهنگی را دریاببیم و ببینیم که چه عاملی خروجی رفتار انسان را شکل میدهد و این عوامل را چگونه میتوان در مراحل رشدی، سلامتی و بیماری شناخت.
وی با بیان اینکه نفس انسان در حال اشتداد جوهری است، ابراز کرد: انسان با حواس شروع میکند حواس با اشتداد بیشتر و با ادراک معانی جزئی تقویت شده و با قوه عقلانی در این مسیر پش میرود.
استاد روانشناسی دانشگاه شیراز با اشاره به دیدگاههای زمان ارسطو و افلاطون، عنوان کرد: در روزگار این دو بررسی کردند که دستگاههای ادارکی بشر به چه شکل عمل میکند، در واقع دیدگاه تجربهگرایی، عقلگرایی و ارادهگرایی را مورد بررسی قرار دادند.
تقوی با اشاره به این آیه از قرآن کریم، وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ، گفت: وقتی کودک متولد می شود چیزی را نمیداند مشخص است که منظور علم زیرساخت های دانشی و فطری در انسان وجود دارد اما در تصادم با واقعیت و اجتماع به منصه ظهور میرسد اما در این حال که از صفر شروع می کند نطفه را گاهی برخی بزرگان با نقطه تعبیر کردند اما در عین حال ابزاری در اختیار او است که عمدتا حس، عقل و قلب در اختیار او است که هر کدام مجزا کاری میکند و بخشی از ادراک را به عهده دارد به این شکل نیست که تعامل اینها با یکدیگر عمل کند.
وی افزود: به عبارت دیگر تقریبا کمتر پدیده ای را می توانید احصا کنید که جنبههای حسی، عقلی و قلبی را کامل داشته باشد، وقتی به تعامل اینها بسیار مهم است یعنی شناخت به تنهای حس هم اراده هم به تنهایی کار نمی کند همه در تعامل با هم مطرح می شوند.
استاد روانشناسی دانشگاه شیراز ابراز کرد: شناخت، حس و اراده به تنهایی کار نمیکند همه در تعامل با هم مطرح میشوند، حس، عقل و قلب با یکدیگر درگیر بوده و با یکدیگر اشتداد جوهری دارند، با وجود این باز هم نمی توانیم رفتار انسان را توجیه کنیم عوامل دیگر مثل هیجانات ما درگیر هستند که قوای ادارکی ما را تحت تاثیر قرار میدهند احادیث در این زمینه زیاد هستند، وقتی گفته میشود که هنگام خشم تصمیم نگیرید، تصمیم فعالیت شناختی است و این نشان می دهد که هیجان درگیر فرایند شناخت می شود، نمی توان رفتار انسان را تبدیل کرد بدون اینکه بعد هیجانی انسان را در آن دخالت داد.
تقوی اظهارکرد: ژنتیک، نطفه پاک و لقمه حلال این سیستم را تحت تاثیر قرار می دهد کما اینکه امام حسین وقتی لشکر مقابل را نصیحت می کند و آنها هلهله می کنند امام می فرمایند شما سخنان مرا فهم نمی کنید چراکه شکم های شما از مال حرام انباشه شده است پس امام فهم را به مال حرام نسبت میدهند.
وی بیان داشت: آموزش های غلط، نظام تعلیم و تعلیم، خانواده وگذشته فرد، فرهنگ درست و نادرست جامعه، امراض روحی، حسد، کینه، بخل، مسائل اخلاقی و جسمانی، امیال، آرزوها، خواستها و طلبها، اراده ها، منویات، اهداف و غایات فرد، نوع تعامل او با طبیعت و خود و خالقش همه درگیر هستند، نکته کلیدی این است که نه تنها این عوامل و احتمالا سایر عوامل دیگری که میتواند اضافه شود درگیر هستند بلکه نکته مورد توجه این است که اینها هم با هم تعامل دارند، پس ما با داستان پیچیده ای درگیر هستیم.
استاد روانشناسی دانشگاه شیراز گفت: مکاتب وقتی میخواهند شناخت، رفتار و نفس انسان را تبین کنند، می بینیم که آنها نمی توانند با تجربه گرایی و خرد گرایی آن را تبین کنند چراکه این کار بسیار دشوار است و نیاز به وساطت دارد ما به کمک فلاسفه و دروس معرفت نفس می توانیم به این اداراکات برسیم و اینجاست که این تعامل بسیار سازنده بین فلسفه و روان شناسی ایجاد میشود.
وی تصریح کرد: تفاوت اساسی ما با روان شناسی معاصر این است که هنجار مدار است و ملاک سلامت را عملکرد متوسط افراد میداند میانگین سلامت و بیمار را سلامتی می گیرد و به میانگین عملکرد جمعیت توجه دارد در حالیکه در اسلام معیار سلامت ملاک مدار است که ملاک رفتار امام معصوم(ع) است که به ما می گوید سلامتی و انحراف کجاست.
تقوی افزود: بنابراین ما علاقهمند میشویم که رفتار امام را بررسی کرده و الگوها را شناسایی کنیم دوره جنینی، نوزادی، رشد جسمی اخلاق چه شیوه داشته باشد، پس ما باید کنش، بینش و رفتار امام را مورد بررسی قرار دهیم، امام دنبال چه هدف و آرزوهایی است، امام با گروه های مختلف مردم و جامعه برخورد می کنند، امام مسیر حق را چگونه هدایت میکند، چکونگی برخود امام با عواطف دیگران و بسیاری مسائل دیگر باید مورد بررسی قرار گیرد.
استاد روانشناسی دانشگاه شیراز گفت: حوزویان باید این الگوها را استخراج کنند و دانشگاهیان باید با توجه به وضعیت موجود جامعه این الگوهای نظری را عملیاتی کنند و تا ما به این الگوها نزدیک شویم و علم نافع را از همین اینجا می توانیم استخراج کنیم که هستی برای آن به وجود آمده است و امام دنبال آن است، هر چه به این کمک کند علم است و به درد ما می خورد، وحدت علوم و طبقه بندی علوم همه باید در یک مسیر و جهت قرار گیرند.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۲۳۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشخیص بدعت و انحرافات، ویژگی ممتاز یک معلم
امروز مصادف است با سالروز شهادت علامه بزرگوار مرحوم مطهری رضوان الله تعالی علیه که به عنوان روز معلم نامگذاری شده، بدین جهت چند جملهای عرض میکنم.
اولاً باید یاد آن شهید بزرگوار همیشه زنده باشد. ارزش وجودی مرحوم مطهری(ره) در این بود که خطر انحرافات، بدعتها و آسیبها و حملاتی که به دین و اعتقادات مردم میشد را به موقع تشخیص داده و با آن مقابله میکرد و این ویژگی ممتاز یک معلم است.
معلم حقیقی انسان که نظیر و مثلی ندارد خدای تبارک و تعالی است. این عنوان «علّم آدم الاسماء» و علم اسماء که خدای تبارک و تعالی به آدم تعلیم نمود، فقط این نبود که یک اسماء و حقایقی را به آدم نشان داده باشد، بلکه راه سعادت و شقاوت و اسباب آن را نیز به او نمایانده است. با نگاهی مختصربه قرآن میبینیم اسباب سعادت و خوشبختی همینطور اسباب خسران و حتی خسران مبین، همه در قرآن بیان گردیده است.
یک معلم واقعی هم باید به این مرحله برسد و همه همّ و تلاش ما و شما نیز باید همین باشد. در اینصورت است که اطلاق معلم آن هم در حد یک موجبهی جزئیه بر ما مفهوم پیدا می کند.
اگر امروز بخواهیم معلم نمونه قرن را معرفی کنیم باید امام خمینی(ره) را نام ببریم که چگونه بشر را متوجه خطرات جهانی این قرن کرد. امام فقط با طاغوت ایران مقابله نکرد، امام فقط خطر پهلوی را در ایران تشخیص نداد که با آن مقابله کند، امام خطر استکبار جهانی را به بشریت گوشزد کرد و همه مردم دنیا را متوجه این خطر بزرگ نمود و راه مقابله با آن را بیان کرد.
امام(ره) خطر اسرائیل و صهیونیزم را برای همه ادیان بیان کرد نه فقط برای اسلام. اسرائیل برای همه ادیان و همه کشورهای اسلامی خطرناک است. امام(ره) همه انسانها و همه علما و دانشمندان مذاهب را به مقابله با خطر اسراییل دعوت نمود و این شاخص بزرگ یک معلم است.
میخواهم این نتیجه را بگیرم که همه ما مخصوصاً در این زمان، باید مراقب دین و اعتقادات مردم از هجوم بدعتها، خرافات و اشتباهاتی باشیم که عدهای بخواهند در دین داخل کنند. چنانچه یک مدرس و استاد حوزه به این مهم توجه داشته باشد او میشود معلم واقعی.
همه ما باید به این سمت برویم. گاهی که انسان در خلوت خودش محاسبه میکند که کجا وظیفه خودش را درست انجام داده و کجا انجام نداده؟ مشاهده میکند که در خیلی از جاها کوتاهی کرده است. باید کاملا مراقب انحرافات بود، متأسفانه در سیمای جمهوری اسلامی مباحثی در سیشب از ماه رمضان مطرح گردید که بسیاری از آنها بیاساس بود که اکنون من نمیخواهم به تفصیل وارد این موضوع شوم. اینها را چه کسی باید دنبال کند و جواب بدهد، در آخر هم منتهی شد به یک اهانت بسیار شرمآور به ساحت مقدس رسول اکرم(ص) که انسان اگر از این جهالت و از این اهانت دِق کند و بمیرد حق دارد، ولی متأسفانه مطرح شد.
در این سخنرانیها اگر کسی دقت کند گوینده ناخودآگاه به این نتیجه رسیده که دین در هیچ زمانی برای مردم پذیرش ندارد و اولیای دین نمی توانند مردم را جذب دین کنند. آیا این نتیجه با حقیقت دین سازگاری دارد؟ آیا این انحراف نیست؟ مسئولین صدا و سیما اشکالات علمی این مطالب را از حوزه و اندیشمندان مطالبه کنند و عدهای کارشناس دینی که لااقل بهرهای از اجتهاد دارند را بکار گیرند تا راجع به آن اظهار نظردقیق نمایند. حرفهای مطرح در آن برنامه پر از اشکال علمی و التقاط و انحراف و تفسیر به رای است، انسان این درد را کجا ببرد؟
«هُدًی لِلْمُتَّقِینَ» را با اینکه آیات بعد آن«الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ...» معنا کرده، معنا میکند به کسانی که حسود نیستند، ما به چه دلیلی از جیب خودمان، آیات قرآن و روایات را اینطور تخریب کرده و به ذهن جوانان و جامعه القا کنیم. در علم اصول و قواعد تفسیر واضح است که هر حدیثی که مشابهت لفظی با یک آیه دارد را نمیتوان در تفسیر آن آیه قرار داد و اساساً حدیث را باید بر اساس ضوابط علم اصول تفسیر نمود در حالیکه در این سخنرانیها بدون توجه به این نکات صحبت شده است.
بنابراین حوزهها باید بیدار باشند. بسیار مایه تأسف است که انسان ببیند یک مسائل انحرافی آن هم در مقدسترین زمانها از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود و متأسفانه در حوزه علمیه احدی به آن پاسخ نمیدهد. چرا؟ ما همه دلسوز انقلابیم، پوست و خون و رگمان انقلاب است ولی این انقلاب را ما برای اسلام و احیای مکتب امام صادق(ع) میخواهیم. منِ طلبه حق ندارم از جیب خودم مطلبی را مطرح کنم که نه اساس دارد نه دلیل. این دردی است که امروز وجود دارد.
روز معلم نه فقط روز تجلیل از مرحوم علامه مطهری(ره)؛ بلکه باید تجلیل از همه اساتید و فقها و حکما و مفسران حاضر و درگذشته باشد. کار یک معلم از کار یک طبیب بهمراتب مهمتر و بزرگتر است. آیا روایت «ابٌ علّمک» را به صرف اینکه کسی یک اصطلاحات و اقوالی را بلد باشد و برای شما ذکر کند میتوان بر او تطبیق داد؟ یا ابٌ علّمک کسی است که موارد خطر را بشناسد و بفهمد و تعلیم دهد؟ وقتی انسان به صنف عالمان توجه کند تنها صنفی که میتواند انحراف و بدعتها را تشخیص دهد فقها هستند، چرا فرمودند «الفقهاء حصون الاسلام»؟ نگفتند حکما و مفسران. فقه در این روایت به معنای اعم نیست بلکه آنهایی است که آشنا با احکام دین، با حلال و حرام و ضوابط آن هستند که میتوانند اسلام را حفظ کرده و حصن برای اسلام باشند. ما باید در این مسیر قرار گرفته و پیش رویم.
از این محبت و بزرگواریای که آقایان در مقام تکریم از استاد نسبت به بنده فرمودند متشکرم. بحمدلله آقایان خود از اساتید هستند، من همیشه خدا را نسبت به این لطف و عنایتی که در کنار همه الطاف و نعمش فرموده شاکرم که در مجلس بحث ما عدهای قابل توجه حضور دارند که هر یک از اساتید دروس عالی حوزه و اهل دقت و نظر هستند.
دعا میکنم خداوند افقهای بزرگ علمی را به روی همه ما باز کند، گاهی فکر میکنم عمر تمام شد، چه چیز دست ما آمده؟ هیچی! از این صحبتها و تعریفهایی هم که میشود فریب نباید خورد. اینها همه تخیل است و آدم خیال میکند، واقع این است که ما باید با دعا و تضرع، با نماز شب و توسل به ائمه(ع) از خدا بخواهیم وقتی از دنیا میرویم دستان ما از علم پر باشد، هر چه که علم انسان بیشتر باشد رتبه او در عالم قیامت و تقربش به خدا بالاتر است، اینکه در قیامت شأن عالم از شهید هم بالاتر است، وجهش همین است، ان شاءالله خداوند نصیب همه ما بفرماید.